رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

متن و شرح مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۳۴)

 

این مجموعه از رباعیات عرفانی، که حول مفاهیمی چون راز، معرفت، حکمت، توحید، وصال، حیرت و فنا می‌گردد، هرکدام نمودی از یک مرحله‌ی سلوکی و درک عرفانی را بازتاب می‌دهند. اکنون به شرح برخی از این رباعیات می‌پردازم:

غنچه راز

در پرده‌ی راز، غنچه‌ای پیچان است،
در سینه‌ی دل، جلوه‌ی یزدان است
هر کس که ز اشک، دیده را تر سازد،
این غنچه ز شوق، بوسه بر باران است.

این رباعی به تمثیل راز عرفانی در قالب غنچه‌ای در پرده‌ی پنهان می‌پردازد. دل، موطن جلوه‌ی حق است و غنچه‌ی درون آن، با اشک زائران حقیقت، شکوفا می‌شود. در نگاه عرفانی، اشک نماد تطهیر روح و بیداری قلب است و باران، تجلی رحمت الهی.

گلزار معرفت

هر غنچه ز این باغ، پیامش نور است
هر برگ از این شاخه، کلامش نور است
بگذر ز خودت، که این گلستان عشق است
هر نغمه که برخاست، مرامش نور است

اینجا معرفت به باغی سرشار از نور تشبیه شده است. هر عنصر این باغ – غنچه، برگ و نغمه – نمادی از تجلی حقیقت و کلام حق است. عبور از خود، که همان رهایی از انانیت است، شرط ورود به این باغ نورانی محسوب می‌شود.

چشمه حکمت

هر کس که زِ حکمت اثری یافت، رسید
وز چشمه‌ی معرفت دری یافت، رسید
چشمی که گشود بر حقایق، دریافت
هر کس که ز جانان نظری یافت، رسید

در این رباعی، معرفت به چشمه‌ای جوشان تشبیه شده که راه وصول به حقیقت از آن می‌گذرد. حکمت، اثر و بازتاب این چشمه‌ی معرفت است و نگاه جانانی، شاهراه کشف حقیقت.

آفتاب توحید

عهد یزدان ز ازل با بشر و پیمان است
نور او در دل شب مشعلِ هر انسان است
هر که جز او طلبد گم شود از راهِ یقین
وصل او مقصدِ جان، غایتِ هر امکان است

این رباعی بر توحید و عهد ازلی میان خدا و انسان تأکید دارد. نور الهی، در ظلمتِ شک و تردید، مشعلی برای هر سالک راه حقیقت است. هر کسی که از این نور روی گرداند، از راه یقین منحرف خواهد شد.

باده ازلی و باده وحدت

در این دو رباعی، باده، همان شراب عرفانی و باده‌ی وحدت است که از روز ازل به وجود عارفین عطا شده است. باده، اشاره به عشق و جذبه‌ی الهی دارد که در جان سالک جاری می‌شود و او را به فنا می‌برد.

قبای وصال

از دوست بگو، گر وصالی خواهی
در ساحت عشق، بی‌زوالی خواهی
ای دل! ز منی و ما شدن ها بگذر
از خویش برآ، گر کمالی خواهی

وصال حق، مستلزم عبور از انانیت و ترک خودی است. این رباعی راه کمال را رهایی از منیت و تعلقات دنیوی می‌داند.

نتیجه‌گیری

هر یک از این رباعیات، جلوه‌ای از معانی بلند عرفانی‌اند که به مراحل مختلف سیر و سلوک اشاره دارند. مفاهیمی مانند راز، معرفت، حکمت، توحید، وصال و فنا، بنیان‌های اساسی عرفان اسلامی‌اند که در این سروده‌ها با تصاویر شاعرانه و تمثیل‌های بدیع ترسیم شده‌اند.

  • ۰۳/۱۱/۲۹
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی