باسمه تعالی
داستان اصحاب سَبْت
۱. آغاز ماجرا: فرمان درباره روز شنبه
خداوند به قوم یهود در شریعت موسی (ع) فرمان داده بود که روز شنبه (روز سَبْت)، روز تعطیل برای کارهای دنیوی و اختصاصی برای عبادت باشد. در این روز، کار کردن، بهویژه صید ماهی و کسب روزی، حرام بود. این حکم، آزمایشی الهی برای قوم بنیاسرائیل بود تا میزان اطاعت آنها سنجیده شود.
در قرآن آمده است:
«و قطعاً دانستید کسانی از شما را که در روز شنبه تجاوز کردند، پس به آنان گفتیم: بوزینههایی رانده شده باشید.» (بقره: ۶۵)
۲. شهر ایله و مردمانی آزمند
در شهری کنار دریا – که در قرآن به آن «مدینهای کنار دریا» اشاره شده و در تفاسیر به نام «ایله» معروف است – گروهی از بنیاسرائیل زندگی میکردند. خداوند آنان را با ماهیهای فراوان در روز شنبه، و کمی ماهی در دیگر روزها، آزمود:
«و از ایشان درباره شهری که کنار دریا بود بپرس، آنگاه که در روز شنبه تجاوز میکردند، آنگاه که ماهیانشان در روز شنبه آشکار میآمدند، و روزهایی غیر از شنبه نمیآمدند. اینگونه آنان را به چیزی میآزمودیم که نافرمانی کردند.» (اعراف: ۱۶۳)
۳. حیلهگری و نافرمانی
این قوم، طمع مال و شهوت صید را بر طاعت خدا ترجیح دادند. آنان در ظاهر فرمان خدا را نگه میداشتند ولی به حیله، نافرمانی میکردند:
- روز جمعه تورها در آب میانداختند.
- روز شنبه تورها ماهیان را میگرفت، ولی آن روز به ماهی دست نمیزدند.
- روز یکشنبه ماهیها را جمع میکردند و میفروختند.
بدینگونه، قانون خدا را دور زدند، اما گمان کردند گناه نکردهاند! این مکر و فریب در برابر خدا بود.
۴. سه گروه در قوم:
در این میان، قوم به سه گروه تقسیم شدند:
گروه نافرمان:
که حیله کردند و صید نمودند.گروه صالح و نهیکننده از منکر:
که آنان را نهی کردند و گفتند: «از خدا بترسید، چرا فرمان او را میشکنید؟»-
گروه ساکت:
که نه خود صید کردند و نه نهی کردند، بلکه به گروه دوم گفتند: «چرا نهی میکنید، مگر نمیبینید اینان هلاک خواهند شد؟»اما نهیکنندگان پاسخ دادند:
«تا نزد پروردگارمان معذور باشیم و شاید پرهیزگار شوند.» (اعراف: ۱۶۴)
۵. عذاب خداوند: مسخ به بوزینه
چون این قوم اصرار بر گناه داشتند، و نصیحت مؤمنان را نپذیرفتند، عذاب نازل شد. خداوند فرمود:
«پس چون آنچه را به آن تذکر داده شده بودند، از یاد بردند، رهایی دادیم کسانی را که نهی از بدی میکردند و کسانی را که ستم کردند، با عذابی سخت گرفتیم... و گفتیم: بوزینههایی پست باشید!» (اعراف: ۱۶۵-۱۶۶)
بنابر تفاسیر:
- اینان به بوزینههایی بیروح و عقل تبدیل شدند.
- برخی مفسران گفتهاند سه روز زنده ماندند و سپس نابود شدند.
- این ماجرا برای اهل ایمان عبرت شد.
۶. عبرتگیری و هشدار قرآن
قرآن میفرماید:
«و ما این را کیفر آن شهر قرار دادیم و عبرتی برای مردمان پرهیزگار.» (بقره: ۶۶)
این ماجرا، نمونهای از مسخ انسان در اثر گناه است. آنان به ظاهر انسان بودند اما باطنشان پستتر از حیوان شد و در دنیا رسوا گشتند.
نکات اخلاقی و عرفانی:
- حیله در دین، نافرمانی است. ظاهر فریب نمیدهد؛ خدا از باطن آگاه است.
- سکوت در برابر گناه، ناپسند است. ناهیان از منکر، نجات یافتند.
- تدریج در عذاب: ابتدا نعمت، سپس امتحان، آنگاه هشدار، و نهایتاً عذاب.
- حرص و آزمندی، عامل سقوط است.
- مسخ جسمانی، نماد مسخ روحانی است. انسانِ گناهکار، صورت دارد ولی سیرت ندارد.
منابع:
- قرآن کریم: بقره: ۶۵–۶۶، اعراف: ۱۶۳–۱۶۶، نساء: ۴۷
- تفسیر المیزان، ج۱، ذیل آیات فوق
- تفسیر نمونه، ج۶، سوره اعراف
- قصصالانبیاء، قطبالدین راوندی، باب موسی (ع)
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۵/۱۱