باسمه تعالی
سیری در زندگی فلاسفه و شعرای ایران و جهان
دیباچه
انسان از آغاز آفرینش، همواره در جستوجوی حقیقت، معنا و کمال بوده است. این عطش درونی، او را به تفکر، تأمل و تأسیس نظامهای فکری، فلسفی و عرفانی کشانده است. از دل همین اندیشههای ژرف، فلاسفه و شعرای بزرگ در شرق و غرب برخاستهاند؛ کسانی که هر یک، با نگاهی خاص به جهان و انسان، افقی تازه در برابر دیدگان بشر گشودند و چراغی برای آیندگان افروختند.
کتاب حاضر با عنوان «سیری در زندگی فلاسفه و شعرای ایران و جهان» تلاشی است در جهت آشنایی مختصر و منظم با زندگی، آثار و اندیشههای برجستهترین اندیشمندان تاریخ بشر؛ از فیلسوفان بزرگ یونان باستان چون فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو گرفته تا متفکران مسلمان و ایرانی چون فارابی، ابنسینا، سهروردی، ملاصدرا و خواجه نصیرالدین طوسی، و نیز تا فلاسفه و متفکران غربی همچون دکارت، کانت، هگل و لایبنیتز.
در کنار آنان، شعرای بزرگ ایرانزمین همچون مولانا، حافظ، سعدی، عطار، خاقانی و شهریار معرفی شدهاند تا پیوند میان فلسفه و شعر که در فرهنگ ایرانی–اسلامی همواره برقرار بوده، به روشنی آشکار گردد. چرا که در تمدن ما، شعر زبان احساس و الهام است و فلسفه زبان تعقل و تأمل؛ و هر دو، در نهایت، به یک مقصد میرسند: کشف حقیقت و وصال حق.
در این مجموعه، کوشش شده است تا ضمن حفظ ایجاز، تصویری روشن از دوران زندگی، آثار، اندیشهها و تأثیر هر شخصیت بر تاریخ علم، فلسفه و ادب جهان ارائه گردد. این اثر نهتنها برای پژوهشگران، بلکه برای هر دوستدار فرهنگ و اندیشه، میتواند چراغی در مسیر شناخت بزرگان باشد؛ کسانی که با اندیشههای خود، مسیر انسانیت را هموار کردند.
باشد که مطالعهی این سیر، ما را به تأملی ژرفتر در معنای زندگی، آفرینش، و راه وصول به حقیقت رهنمون سازد.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
۲۰ مهرماه ۱۴۰۴- اصفهان
فهرست مطالب
۱.فیثاغورث(یونان)
۲.افلاطون(یونان)
۳.سقراط(یونان)
۴.بطلمیوس(یونان)
۵.فارابی(ایران)
۶.ابوعلی سینا(ایران)
۷.سهروردی(ایران)
۸.ملاصدرا(ایران)
۹.ارسطو(یونان)
۱۰.ابن رشد(اسپانیا)
۱۱.خوارزمی(ایران)
۱۲.خیام(ایران)
۱۳.خواجه نصیرالدین طوسی(ایران)
۱۴.امام محمد غزالی(ایران)
۱۵.ارشمیدس(یونان)
۱۶.دکارت( فرانسه)
۱۷.ابوریحان بیرونی(ایران)
۱۸.ابوالوفا بوزجانی( ایران)
۱۹.حسن زاده آملی(ایران)
۲۰.گوتفرید لایبنیتز(آلمان)
۲۱. بلز پاسگال(فرانسه)
۲۲.کانت(آلمان)
۲۳.راسل(انگلستان)
۲۴.خواجه عبدالله انصاری(ایران)
۲۵.خواجه فضل الله همدانی(ایران)
۲۶.ابوالحسن کراجی(ایران)
۲۷.ادهم نیشابوری(ایران)
۲۸.عطار نیشابوری(ایران)
۲۹.گودل(چکسلواکی )
۳۰.باروخ اسپینوزا(هلند)
۳۱.جان لاک(انگلستان )
۳۲.دینانی(ایران)
۳۳.مرتضی مطهری(ایران)
۳۴.کدکنی(ایران)
۳۵.مولانا( ایران)
۳۶.حافظ(ایران)
۳۷.سعدی( ایران)
۳۸.محمد تقی جعفری(ایران)
۳۹.علامه طباطبائی(ایران)
۴۰.مصباح یزدی(ایران)
۴۱.هراکلیتوس(یونان)
۴۲.هگل(آلمان)
۴۳.مارکس(آلمان)
۴۴.جواد طباطبایی(ایران)
۴۵.حسین نصر(ایران)
۴۶.آئینه وند(ایران)
۴۷.شهر یار(ایران)
۴۸.ملک الشعرای بهار(ایران )
۴۹.عارف قزوینی(ایران)
۵۰.جوادی آملی(ایران)
۵۱.قاضی طباطبایی(ایران)
۵۲.ابن عربی(سوریه)
۵۳.صمدی آملی(ایران)
۵۴.خاقانی(ایران)
۵۵.صائب اصفهانی(ایران)
۵۶.منوچهری(ایران)
۵۷.شمس تبریزی(ایران)
۵۸.تالس(یونان)
۵۹.زریاب خویی(ایران)
۶۰.امام خمبنی(ایران)
۶۱.آیت الله بروجردی(ایران)
۶۲.اقبال لاهوری(پاکستان )
۶۳.آلن بدیو(فرانسه)
۶۴.میر داماد(ایران)
۶۵.شیخ بهایی(ایران)
۶۶.علامه مجلسی(ایران)
مقدمه
مقدمه
۱.
معرفی فیثاغورس
فیثاغورس، ریاضیدان و فیلسوف یونانی، حدود سال ۵۷۰ قبل از میلاد در شهر ساموس واقع در یونان چشم به جهان گشود. او یکی از برجستهترین شخصیتهای دنیای ریاضیات و فلسفه باستان است که تاثیرات عمیقی بر علوم و فلسفه غرب گذاشته است.
فیثاغورس در خانوادهای با پیشینه مذهبی و فلسفی به دنیا آمد و از کودکی علاقه شدیدی به مطالعه علوم طبیعی و ریاضیات نشان داد. او در دوران جوانی به مصر سفر کرد و در آنجا با علوم و ریاضیات مصری و بابل آشنا شد و از آنها تأثیر گرفت.
پس از بازگشت به یونان، فیثاغورس در شهر کروتون در جنوب ایتالیا مدرسهای فلسفی و ریاضیاتی تأسیس کرد که به مکتب فیثاغوریان معروف شد. شاگردان او معتقد بودند که جهان بر پایه اعداد و نسبتها بنا شده و همه چیز در هستی، از جمله موسیقی، نجوم و هندسه، قابل تبیین با ریاضیات است.
از مهمترین دستاوردهای فیثاغورس، قضیه فیثاغورس در هندسه است که رابطه بین اضلاع یک مثلث قائمالزاویه را بیان میکند. همچنین فیثاغورس و پیروانش در زمینه فلسفه، اخلاق و موسیقی نیز فعالیت داشتند و اصول زندگی ساده و هماهنگ با طبیعت را تبلیغ میکردند.
فیثاغورس حدود سال ۴۹۰ قبل از میلاد در گذشت، اما آموزهها و دستاوردهای او تا امروز در ریاضیات و فلسفه الهامبخش بوده است.
هرگاه aوbوc طول اضلاع یک مثلث قائم زاویه با وترc باشد، آنگاه اثبات های زیادی تا کنون برای قضیه فیثاغورس ارائه شده است.یعنی
a2+b2=c2
ساده ترین اثبات،اثبات زیر است.هرگاه
A=(a,0)
B=(0,b)
O=(0,0)
آنگاه
c2=|AB|2=(xA-xB)2+(yA-yB)2
=(a-0)2+(0-b)2=a2+b2
اگر قضیهٔ فیثاغورس برقرار باشد آنگاه فرمول فاصلهٔ نقاط در دستگاه دکارتی بهدست میآید؛
و اگر فرمول فاصله را بپذیریم میتوان قضیهٔ فیثاغورس را نتیجه گرفت.
بنابراین دو گزاره معادلند
۲.
معرفی افلاطون
افلاطون، فیلسوف بزرگ یونان باستان، حدود سال ۴۲۷ قبل از میلاد در شهر آتن به دنیا آمد. او یکی از تأثیرگذارترین شخصیتها در تاریخ فلسفه غرب است و بنیانگذار آکادمی آتن، نخستین مؤسسه آموزشی بلندمدت در غرب، بود.
افلاطون از خانوادهای اشرافی و سیاسی به دنیا آمد و از کودکی آموزشهای ادبی، فلسفی و ریاضی دریافت کرد. در جوانی شاگرد سقراط شد و تحت تأثیر آموزههای او، فلسفه اخلاق و روش شناخت حقیقت را دنبال کرد. مرگ سقراط، تأثیر عمیقی بر افلاطون گذاشت و او را بر آن داشت تا آموزههای استادش را از طریق نوشتار و مکالمههای فلسفی منتقل کند.
آثار افلاطون شامل گفتگوها است، که در آنها مفاهیمی مانند عدالت، سیاست، حقیقت، زیبایی و معرفت بررسی میشوند. از مشهورترین آثار او میتوان به جمهور، قوانین، و طیموس اشاره کرد. افلاطون در فلسفه خود به دنبال کشف عالم مثلها بود، مفهومی که نشاندهنده واقعیتهای مطلق و غیرقابل تغییر در برابر جهان مادی است.
او حدود سال ۳۴۷ قبل از میلاد درگذشت، اما تأثیرش بر فلسفه، علوم سیاسی، ریاضیات و تعلیم و تربیت تا امروز پایدار مانده است.
۳.
معرفی سقراط
سقراط، فیلسوف یونان باستان، حدود سال ۴۷۰ قبل از میلاد در شهر آتن به دنیا آمد. او یکی از پایهگذاران فلسفه غرب و استاد افلاطون و از مهمترین شخصیتهای تاریخ تفکر فلسفی است.
سقراط بیشتر عمر خود را صرف تدریس و بحث فلسفی در شهر آتن کرد. او هیچگاه آثار نوشتاری از خود به جا نگذاشت و همه آموزههای او از طریق شاگردانش، به ویژه افلاطون و کسنوفون، منتقل شده است. روش سقراط برای دستیابی به حقیقت و معرفت، که به روش سقراطی معروف است، مبتنی بر پرسش و پاسخ بود تا ذهن مخاطب را به تفکر و کشف حقیقت وادار کند.
سقراط به دنبال زندگی اخلاقی و شرافتمندانه بود و معتقد بود شناخت خود و فضیلت اساس زندگی خوب است. او با دولت آتن و سنتهای آن زمان دچار اختلاف شد و در سال ۳۹۹ قبل از میلاد به اتهام فساد جوانان و بیاعتقادی به خدایان شهر محاکمه شد و به جرعهٔ سم محکوم و اعدام شد.
مرگ سقراط، الهامبخش بسیاری از فلسفهپردازان و آموزههای اخلاقی در طول تاریخ شد و روش او، مبنای بسیاری از مکالمات فلسفی و تربیتی در غرب گردید.
۴.
معرفی سقراط
سقراط، فیلسوف یونان باستان، حدود سال ۴۷۰ قبل از میلاد در شهر آتن به دنیا آمد. او یکی از پایهگذاران فلسفه غرب و استاد افلاطون و از مهمترین شخصیتهای تاریخ تفکر فلسفی است.
سقراط بیشتر عمر خود را صرف تدریس و بحث فلسفی در شهر آتن کرد. او هیچگاه آثار نوشتاری از خود به جا نگذاشت و همه آموزههای او از طریق شاگردانش، به ویژه افلاطون و کسنوفون، منتقل شده است. روش سقراط برای دستیابی به حقیقت و معرفت، که به روش سقراطی معروف است، مبتنی بر پرسش و پاسخ بود تا ذهن مخاطب را به تفکر و کشف حقیقت وادار کند.
سقراط به دنبال زندگی اخلاقی و شرافتمندانه بود و معتقد بود شناخت خود و فضیلت اساس زندگی خوب است. او با دولت آتن و سنتهای آن زمان دچار اختلاف شد و در سال ۳۹۹ قبل از میلاد به اتهام فساد جوانان و بیاعتقادی به خدایان شهر محاکمه شد و به جرعهٔ سم محکوم و اعدام شد.
مرگ سقراط، الهامبخش بسیاری از فلسفهپردازان و آموزههای اخلاقی در طول تاریخ شد و روش او، مبنای بسیاری از مکالمات فلسفی و تربیتی در غرب گردید.
۵.
معرفی فلسفه فارابی
فلسفه فارابی یکی از مهمترین جریانهای فکری در تاریخ فلسفه اسلامی است. فارابی (که به "معلم ثانی" نیز معروف است) دومین فیلسوف بزرگ اسلامی بعد از ارسطو به شمار میآید. او در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) در آسیای میانه به دنیا آمد و بخش عمدهای از آثارش را در بغداد و دمشق نوشت. فلسفه فارابی، همزمان با تلاشهای دیگر فیلسوفان، بهویژه ارسطو و افلاطون، در پی تبیین و نظامسازی عقلانی و الهیاتی بود. به طور کلی، فلسفه فارابی را میتوان در چند بخش اصلی بررسی کرد:
۱. دیدگاه او دربارهی هستی و علتها
فارابی، مانند بسیاری از فیلسوفان پیش از خود، به نظام علّی معتقد بود. او برای توضیح موجودات و تغییرات در جهان، از نظریهی علل چهارگانه ارسطو بهره برد: علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غائی. اما در عین حال، بهدلیل تأثیرات فلسفهی نوافلاطونی، فارابی در زمینهی "وجود" و "موجودات" نظریهی تکامل و سلسلهمراتب وجود را نیز مطرح کرد.
۲. ایدهی عقل و نفس
فارابی نظریهای مشابه با ارسطو دربارهی "عقل" و "نفس" داشت، اما او این مفاهیم را با دیدگاههای نوافلاطونی گره زد. او بر این باور بود که عقل انسان در ابتدا بهصورت عقل بالقوه است، اما از طریق تجربه و تفکر به عقل بالفعل تبدیل میشود. همچنین، فارابی معتقد بود که نفس انسانی در آغاز از طریق عقل کلی به حقیقت و حقیقت مطلق میرسد.
۳. فلسفه سیاسی
فارابی بیش از هر چیز در عرصه فلسفه سیاسی تأثیرگذار بوده است. او در کتاب مشهور خود، "المدینه الفاضله" (شهر فاضله)، به بررسی آرمانشهری میپردازد که در آن عقلانیت، اخلاق و فضیلت بر تمامی عرصههای زندگی اجتماعی حاکم است. فارابی معتقد بود که جامعه ایدهآل باید بر اساس عقل و فضیلت باشد و حکومت باید توسط کسانی رهبری شود که دارای عالیترین مرتبه عقل و معرفت هستند.
۴. پیوند با فلسفهی یونانی
فارابی بیشترین تأثیر را از فلسفههای یونانی به ویژه افلاطون و ارسطو گرفت. او آثار ارسطو را به عربی ترجمه کرد و در تفسیر و شرح آنها گامهای مهمی برداشت. فلسفه فارابی تلاشی بود برای جمع کردن اندیشههای افلاطون و ارسطو در قالب یک سیستم واحد. او در تلاش بود تا نظریات فلسفی یونانی را با اصول اسلامی تطبیق دهد.
۵. تأثیرات اسلامی
فارابی در تلاش بود تا فلسفهی یونانی را با اسلام تطبیق دهد. او تأکید داشت که عقل و وحی میتوانند در مسیر واحدی حرکت کنند و فلسفه باید در خدمت تعالیم دین باشد. در آثار فارابی، مفاهیمی چون «خدا»، «عقل» و «روح» بهشکلی عمیق و با دیدگاههای دینی و فلسفی تحلیل میشود.
. نظریههای معرفتشناختی
فارابی همچنان بر این باور بود که معرفت انسان در دو دسته قرار میگیرد: معرفت حسی (که از طریق تجربه و حواس به دست میآید) و معرفت عقلانی (که از طریق تفکر و استدلال بهدست میآید). او در تلاش بود تا نشان دهد که عقل انسانی چگونه میتواند به حقیقتهای مطلق دست یابد.
جمعبندی
فارابی در حقیقت بهعنوان یک فیلسوف میانفکری عمل میکرد که در مرز بین فلسفههای یونانی و اسلامی قرار داشت. او در تلاش بود تا هماهنگی میان عقل و دین، فلسفه و وحی، را برقرار کند. آثار او در زمینههای مختلف مانند معرفتشناسی، الهیات، اخلاق و سیاست همچنان بهعنوان مرجعی مهم در تاریخ فلسفه اسلامی شناخته میشوند.
۶.
معرفی فلسفه ابو علی سینا
فلسفه ابن سینا، یکی از برجستهترین جریانهای فکری در تاریخ فلسفه اسلامی و فلسفه غرب است. ابن سینا در قرن چهارم هجری در بخارا به دنیا آمد و از بزرگترین حکیمان، پزشکان و فیلسوفان تاریخ شناخته میشود. فلسفه او بیشتر تحت تأثیر اندیشههای ارسطو و افلاطون قرار دارد، اما در عین حال، تلاش کرده است تا این آموزهها را با مبانی اسلامی تطبیق دهد. در اینجا به مهمترین بخشهای فلسفه ابن سینا اشاره میکنیم:
مفاهیم بنیادی در فلسفه ابن سینا
ابن سینا در پی فهم دقیق از "هستی" و "علتها" بود. او تأکید زیادی بر نظام علت و معلول داشت و نظریات او در این زمینه تأثیرات زیادی در فلسفه اسلامی و غربی بهجا گذاشت. ابن سینا بهویژه در مسائل زیر آثار قابل توجهی دارد:
۱.وجود: ابن سینا بهعنوان یک فیلسوف متافیزیکی، از طریق تحلیل مفهوم «وجود»، بهدنبال توضیح دربارهی ماهیت و اصول جهان هستی بود.
۲.علتهای چهارگانه: مشابه ارسطو، او چهار علت را برای تحلیل موجودات معرفی میکند: علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غائی.
۳.موجودات ممکن و واجب: او برای توضیح جهان، از تقسیم موجودات به «ممکن» و «واجب» استفاده میکند. موجودات ممکن آنهایی هستند که وجودشان نیازمند علت خارجیاند، در حالی که موجود واجب از خود وجود دارد و هیچ علتی برای وجود خود ندارد. این موجود همان "خدا" است.
فلسفه نفس و معرفتشناسی
ابن سینا دربارهی نفس انسانی نیز تفکرات عمیقی داشت. در آثار خود، او نظریهای پیچیده و منسجم از نفس و عقل ارائه میدهد:
۱.نظریه عقل فعال: ابن سینا معتقد بود که عقل انسان در ابتدا بالقوه است و از طریق تجربه و فعالیتهای عقلانی، به عقل بالفعل تبدیل میشود. او همچنین از "عقل فعال" سخن گفت که یک مبدأ غیر مادی است و به کمک آن انسانها میتوانند به معرفتهای حقیقی دست یابند.
۲.نفس و جاودانگی: ابن سینا همچنان به بقای نفس بعد از مرگ اعتقاد داشت و آن را یک موجود غیرمادی میدانست که پس از جدایی از بدن، باقی میماند.
فلسفه اخلاق
ابن سینا در زمینه اخلاق نیز دیدگاههای مهمی داشت. او بر این باور بود که سعادت انسانی از طریق پیروی از عقل و فضائل اخلاقی به دست میآید. برای رسیدن به کمال انسانی، انسان باید به تحقق فضائل اخلاقی و ترک رذائل بپردازد. در این مسیر، معرفت به حقیقت و درک مناسبات صحیح میان انسان و جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است.
فلسفه سیاسی
ابن سینا در زمینه فلسفه سیاسی نیز سخن گفته است. او معتقد بود که یک جامعه بهخوبی میتواند رشد کند و به کمال برسد که در آن حکمت و عقل بر امور حکومت کند. او حکمرانان را باید افرادی دانا و خردمند بداند که قادرند از راه عقل و درایت کشور را هدایت کنند.
تأثیرات بر فلسفه اسلامی و غرب
ابن سینا آثار زیادی در زمینههای مختلف مانند منطق، اخلاق، پزشکی، متافیزیک و علم کلام دارد. آثار او همچنان تأثیرات بسیاری در دنیای اسلام و غرب داشتهاند. بسیاری از فیلسوفان اسلامی و حتی فیلسوفان غربی مانند توماس آکویناس از ابن سینا تأثیر گرفتهاند. آثار ابن سینا مانند "الشفاء" و "النجاة" بهعنوان منابع اصلی فلسفه اسلامی شناخته میشوند و در قرون وسطی نیز در اروپا مورد توجه قرار گرفتند.
ارتباط فلسفه و دین
ابن سینا در تلاش بود تا فلسفه و دین را بهگونهای با یکدیگر هماهنگ کند. او معتقد بود که فلسفه و وحی در اصل با یکدیگر تضادی ندارند و هر دو بهدنبال کشف حقیقت هستند. ابن سینا در آثار خود تأکید دارد که آموزههای دینی باید با عقل و فلسفه تطبیق داده شوند و در این راستا بسیاری از اصول اسلامی را از منظر فلسفی تبیین کرده است.
جمعبندی
ابن سینا با تأسیس یک سیستم فلسفی منسجم که ترکیبی از آموزههای ارسطو، افلاطون و تفکرات اسلامی بود، جایگاه ویژهای در تاریخ فلسفه پیدا کرده است. تفکرات او در زمینههای متافیزیک، معرفتشناسی، اخلاق، نفسشناسی و فلسفه سیاسی تأثیرات عمیقی داشتهاند و همچنان در منابع علمی و دینی مورد توجه قرار دارند.
۷.
معرفی سهروردی
فلسفه سهروردی یا فلسفه اشراق، یکی از مهمترین مکاتب فلسفی اسلامی است که توسط شیخ شهابالدین سهروردی (۴۹۹–۵۸۷ هجری قمری) بنیانگذاری شد. او از بزرگترین فلاسفه اسلامی و مهمترین نمایندگان فلسفه عرفانی و اشراقی در تاریخ تفکر اسلامی است. سهروردی در فلسفه خود به صورت ویژه به مسأله نور، ادراک و حقیقتهای معنوی پرداخته است.
ویژگیهای اصلی فلسفه سهروردی:
۱.مفهوم نور: در فلسفه سهروردی، نور نقشی بنیادین دارد. او معتقد است که نور اصل اول هستی است و همه موجودات از نور به وجود آمدهاند. سهروردی میگوید که "هر چیزی که وجود دارد، از نور است و نور نیز وجود خود را از وجود مطلق، که خداوند است، میگیرد". بنابراین، در فلسفه او، نور نه تنها یک ویژگی فیزیکی، بلکه یک حقیقت معنوی و الهی است.
۲.عالم مثال: سهروردی بهطور خاص به عالم مثال، که موجودی میان عالم مادی و عالم مجردات است، توجه داشته است. در این عالم، صور ذهنی به صورت روشنتر از عالم ماده اما هنوز در قید و بند محدودیتهای زمانی و مکانی قرار دارند. این عالم مثالی در نظر سهروردی به نوعی پل ارتباطی میان انسان و عالم ماوراءالطبیعه است.
۳.اشراق و معرفت شهودی: سهروردی تأکید زیادی بر معرفت شهودی و مراقبههای معنوی دارد. به اعتقاد او، حقیقتهای عالی را نمیتوان تنها با عقل و استدلال به دست آورد؛ بلکه باید از طریق اشراق (یعنی درخشیدن نور حقیقت در دل) و الهام به این معرفت دست یافت. بنابراین، فلسفه اشراق یک نوع روش شهودی برای رسیدن به حقیقت است.
۴.وحدت وجود: مانند بسیاری از فلاسفه اسلامی، سهروردی نیز بر وحدت وجود تأکید دارد. او معتقد است که همه موجودات در حقیقت یکی هستند و تفاوتهای آنها در درجات نور است. این تفاوتها صرفاً ناشی از درجات تجلی نور الهی است.
۵.مقامات سلوکی و عرفانی: سهروردی در آثار خود، به ویژه در کتابهایی مانند "مقامات العقل" و "اللوامع"، به تفصیل درباره مقامات سلوکی و راههای رسیدن به حقیقت بحث کرده است. او این مقامات را به ترتیب رشد و کمال انسانی از حالتهای مادی به حالات معنوی و نورانی توصیف میکند.
۶.فلسفه اجتماعی و سیاسی: سهروردی علاوه بر بحثهای معرفتی و متافیزیکی، در مباحث سیاسی نیز به جایگاه حکمت و فلسفه در حکومتها اشاره کرده است. به باور او، حکما و فلاسفه باید در امور سیاسی مشارکت داشته باشند تا با هدایت معنوی و فلسفی، جامعه را به سوی کمال سوق دهند.
۸.
معرفی فلسفه ملاصدرا
فلسفه ملاصدرا (شیخالرئیس صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی)، که به فلسفه صدرایی معروف است، یکی از بزرگترین نظامهای فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی است. این فلسفه تأثیرات عمیقی در تاریخ اندیشه اسلامی و حتی فلسفه غرب گذاشته است. ملاصدرا در قرن ۱۱ هجری زندگی میکرد و در زمینههای مختلفی چون متافیزیک، شناختشناسی، عقاید دینی و فلسفه اخلاق آثار مهمی دارد.
ویژگیهای اصلی فلسفه ملاصدرا:
۱.اصالت وجود: ملاصدرا بر این باور بود که وجود، اصالت دارد و تمامی موجودات از «وجود» بهوجود میآیند. برخلاف افلاطون که ایدهها و مثل را اصیل میدانست، ملاصدرا به وجود بهعنوان اصل و حقیقت بنیادی جهان توجه داشت. در این دیدگاه، «وجود» از آنچه که در کائنات و در ذهن انسان وجود دارد، پیشی میگیرد.
۲.حکمت متعالیه: این فلسفه ترکیب و آشتی دادن فلسفههای مشائی (مثل فلسفه ارسطو) و اشراقی (مثل حکمت سهروردی) با آموزههای دینی اسلام است. ملاصدرا به دنبال تکمیل و تحول این دو جریان فلسفی بود.
۳.حرکت جوهری: یکی از نوآوریهای ملاصدرا در فلسفه اسلامی نظریه «حرکت جوهری» است. او معتقد بود که هر موجودی در جهان، از جمله ماده، در حال حرکت و تغییر است. این حرکت نه تنها در سطح ظاهری، بلکه در عمق جوهر و ذات موجودات هم رخ میدهد. بدین ترتیب، موجودات بهطور مستمر در حال تحول و دگرگونی هستند.
۴.دیدگاه نسبت به عقل و معرفت: ملاصدرا به اهمیت عقل و تجربه در دستیابی به معرفت اعتقاد داشت، اما در عین حال به تجربههای شهودی و معنوی نیز توجه ویژهای داشت. او فلسفه را بهعنوان راهی برای درک حقیقتهای عرفانی و دینی میدید.
۵.آزادی اراده و ارتباط با خدا: در فلسفه ملاصدرا، انسان بهعنوان موجودی دارای اراده و آزادی عمل شناخته میشود. او معتقد بود که انسان از طریق معرفت و درک حقیقت، میتواند به خداوند نزدیکتر شود و به کمال حقیقی دست یابد.
۶.اتحاد عاقل و معقول: یکی از دیدگاههای مهم در فلسفه ملاصدرا، «اتحاد عاقل و معقول» است. او این نظریه را از حکمت اشراقی و آثار سهروردی اقتباس کرده بود. در این نظریه، معرفت حقیقی تنها از طریق اتحاد کامل انسان با عالم هستی بهدست میآید.
تأثیرات فلسفه ملاصدرا:
فلسفه ملاصدرا در رشد و تکامل فلسفه اسلامی و در ارتباط با دیگر مکاتب فلسفی نقش بسیار مهمی ایفا کرد. آثار او نهتنها در جهان اسلام بلکه در فلسفه غرب نیز تأثیرگذار بوده است، بهویژه در تفکر شخصی چون هانری کربن که تفکر ملاصدرا را بهطور گستردهای در اروپای غربی معرفی کرد.
ملاصدرا همچنین تأکید زیادی بر معرفت شهودی و درک قلبی از حقیقت داشت، و این امر او را از دیگر فیلسوفان جدا میکرد.
در نهایت، فلسفه ملاصدرا ترکیبی از عقل، عرفان، و متافیزیک است که باعث تأسیس یک نظام جامع و وسیع در اندیشه اسلامی شد.
۹.
معرفی فلسفه ارسطویی
فلسفهی ارسطویی از بنیادیترین و اثرگذارترین مکاتب فلسفی در تاریخ اندیشهی بشری است. ارسطو (۳۸۴–۳۲۲ پیش از میلاد)، شاگرد افلاطون و آموزگار اسکندر مقدونی بود. او برخلاف افلاطون که بیشتر بر عالم مُثُل و حقیقتهای مجرد تأکید داشت، فلسفهای واقعگرا بنیان نهاد که اساس آن بر تجربه، مشاهده و استدلال منطقی استوار است.
ویژگیهای اصلی فلسفه ارسطو
۱. منطق
ارسطو بنیانگذار علم منطق صوری است. او قیاس منطقی (صغری، کبری، نتیجه) را سامان داد و این دستگاه تا قرنها در جهان اسلام و غرب معیار درستاندیشی به شمار میرفت.
۲. مابعدالطبیعه (متافیزیک)
ارسطو اصل مهمی به نام علتهای چهارگانه را مطرح کرد:
۱. علت مادی (مادهی شیء)
۲. علت صوری (شکل و ماهیت)
۳. علت فاعلی (پدیدآورنده)
۴. علت غایی (هدف و غایت)
خدا در نظر او «محرک نامتحرک» است؛ موجودی که خود تغییر نمیکند، اما علت حرکت و تغییر جهان است.
۳. فیزیک و علوم طبیعی
ارسطو طبیعت را بر اساس مشاهده و تجربه بررسی کرد. او معتقد بود همهی موجودات در حرکتاند و حرکت، گذار از قوه به فعل است.
۴. اخلاق
اخلاق ارسطو بر پایهی فضیلت و اعتدال است. او نظریهی «حد وسط» را مطرح کرد؛ بدین معنا که فضیلت میان افراط و تفریط قرار دارد. (برای نمونه، شجاعت حد وسط میان ترسویی و بیپروایی است).
۵. سیاست
ارسطو انسان را «مدنی بالطبع» میدانست؛ یعنی انسان بهطور طبیعی موجودی اجتماعی و نیازمند زندگی در شهر–دولت است. به نظر او بهترین حکومت، ترکیبی از دموکراسی و الیگارشی است.
۶. هنر و زیباییشناسی
ارسطو در کتاب بوطیقا به تحلیل تراژدی و شعر پرداخت. او هنر را نوعی تقلید از واقعیت میدانست که به «تزکیهی عاطفی» میانجامد.
تأثیر فلسفه ارسطویی
فلسفهی ارسطو تأثیر عمیقی بر جهان اسلام (فارابی، ابنسینا، ابنرشد) و سپس بر فلسفهی قرون وسطای مسیحی بر جای گذاشت. در تمدن اسلامی، ارسطو به «معلم اول» شهرت یافت.
تا قرنها منطق و متافیزیک او اساس آموزش دانشگاهی در شرق و غرب به شمار میآمد.
۱۰.
معرفی فلسفه ارسطویی
فلسفهی ارسطویی از بنیادیترین و اثرگذارترین مکاتب فلسفی در تاریخ اندیشهی بشری است. ارسطو (۳۸۴–۳۲۲ پیش از میلاد)، شاگرد افلاطون و آموزگار اسکندر مقدونی بود. او برخلاف افلاطون که بیشتر بر عالم مُثُل و حقیقتهای مجرد تأکید داشت، فلسفهای واقعگرا بنیان نهاد که اساس آن بر تجربه، مشاهده و استدلال منطقی استوار است.
ویژگیهای اصلی فلسفه ارسطو
۱. منطق
ارسطو بنیانگذار علم منطق صوری است. او قیاس منطقی (صغری، کبری، نتیجه) را سامان داد و این دستگاه تا قرنها در جهان اسلام و غرب معیار درستاندیشی به شمار میرفت.
۲. مابعدالطبیعه (متافیزیک)
ارسطو اصل مهمی به نام علتهای چهارگانه را مطرح کرد:
۱. علت مادی (مادهی شیء)
۲. علت صوری (شکل و ماهیت)
۳. علت فاعلی (پدیدآورنده)
۴. علت غایی (هدف و غایت)
خدا در نظر او «محرک نامتحرک» است؛ موجودی که خود تغییر نمیکند، اما علت حرکت و تغییر جهان است.
۳. فیزیک و علوم طبیعی
ارسطو طبیعت را بر اساس مشاهده و تجربه بررسی کرد. او معتقد بود همهی موجودات در حرکتاند و حرکت، گذار از قوه به فعل است.
۴. اخلاق
اخلاق ارسطو بر پایهی فضیلت و اعتدال است. او نظریهی «حد وسط» را مطرح کرد؛ بدین معنا که فضیلت میان افراط و تفریط قرار دارد. (برای نمونه، شجاعت حد وسط میان ترسویی و بیپروایی است).
۵. سیاست
ارسطو انسان را «مدنی بالطبع» میدانست؛ یعنی انسان بهطور طبیعی موجودی اجتماعی و نیازمند زندگی در شهر–دولت است. به نظر او بهترین حکومت، ترکیبی از دموکراسی و الیگارشی است.
۶. هنر و زیباییشناسی
ارسطو در کتاب بوطیقا به تحلیل تراژدی و شعر پرداخت. او هنر را نوعی تقلید از واقعیت میدانست که به «تزکیهی عاطفی» میانجامد.
تأثیر فلسفه ارسطویی
فلسفهی ارسطو تأثیر عمیقی بر جهان اسلام (فارابی، ابنسینا، ابنرشد) و سپس بر فلسفهی قرون وسطای مسیحی بر جای گذاشت. در تمدن اسلامی، ارسطو به «معلم اول» شهرت یافت.
تا قرنها منطق و متافیزیک او اساس آموزش دانشگاهی در شرق و غرب به شمار میآمد.
۱۱.
زندگینامه محمد بن موسی خوارزمی
محمد بن موسی خوارزمی، ریاضیدان، منجم، جغرافیدان و دانشمند برجسته ایرانی، یکی از چهرههای درخشان علمی جهان اسلام در سدهی سوم هجری قمری است. او را بنیانگذار علم جبر و الگوریتم و یکی از ستونهای علمی دوران عباسی میدانند.
خوارزمی در حدود سال ۱۶۴ هجری قمری در خوارزم (واقع در ازبکستان کنونی) به دنیا آمد. اطلاعات دقیقی از خانواده او در دست نیست، اما برخی منابع حاکی از آن است که وی از خانوادهای علمی و علاقهمند به دانش برخاسته بود.
او به بغداد مهاجرت کرد و در بیتالحکمه، مرکز علمی بنیانگذاریشده توسط خلیفه مأمون، به تدریس، تحقیق و نگارش آثار علمی پرداخت. این مرکز، محل گردآوری و ترجمه آثار علمی یونانی، هندی و ایرانی بود و خوارزمی در چنین محیطی به پیشرفتهای چشمگیر علمی دست یافت.
فعالیتها و دستاوردهای علمی خوارزمی:
۱.ریاضیات: خوارزمی را به عنوان پدر علم جبر میشناسند. کتاب معروف او، الجبر و المقابله، نخستین اثر منظم و کامل درباره حل معادلات درجه اول و دوم است. این کتاب نه تنها در جهان اسلام بلکه در اروپا نیز تأثیر عظیمی داشت و واژهی الجررا از آن مشتق شده است.
۲.نجوم: خوارزمی کتاب زیج خوارزمی را نوشت که شامل جداول دقیق نجومی و دادههای حرکتی سیارات بود و قرنها مرجع دانشمندان اسلامی و اروپایی باقی ماند.
۳.جغرافیا: او کتاب صورة الارض را بر اساس اطلاعات جغرافیایی بطلمیوس تألیف کرد و مختصات طول و عرض جغرافیایی شهرها را دقیقتر از پیش ارائه داد. این اثر نقش مهمی در دانش جغرافیا و نقشهکشی ایفا کرد.
۴.حساب و عددنویسی: خوارزمی سهم بسزایی در معرفی سیستم اعداد هندی–عربی و آموزش روشهای حساب دهدهی داشت. بسیاری از مفاهیم پایهای محاسبات و الگوریتمهای ریاضی از آثار او سرچشمه میگیرند.
آثار خوارزمی ابتدا در جهان اسلام مطالعه شد، اما بیشترین تأثیر او در اروپا بود، جایی که ترجمهی لاتینی کتابهایش، پایهگذار ریاضیات مدرن گردید و اصطلاح الگوریتم از نام او گرفته شد.
خوارزمی در حدود سال ۲۳۲ هجری قمری درگذشت. گرچه اطلاعات دقیقی درباره محل دقیق دفن او در دست نیست، میراث علمی او همچنان زنده و تأثیرگذار باقی مانده است.
جایگاه علمی او باعث شد که به عنوان پدر علم جبر و الگوریتم و یکی از بنیانگذاران علوم رایانه و حساب مدرن شناخته شود. وی در نجوم و جغرافیای جهان اسلام و اروپا نیز اثرگذار بود و پلی میان دانش ایرانی، هندی و یونانی در جهان اسلام ایجاد کرد.
محمد بن موسی خوارزمی با آثار علمی و روشهای منظم و دقیق خود، پایههای بسیاری از علوم ریاضی، نجوم و جغرافیا را نهاد و نامش تا امروز یکی از درخشانترین نامها در تاریخ علم باقی مانده است.
۱۲.
زندگینامه حکیم عمر خیام نیشابوری
حکیم غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری (۴۲۷–۵۱۰ هـ.ق)، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر بزرگ ایرانی است که نام او در تاریخ علم و ادب جهان با درخششی ویژه جاودانه شده است.
خیام در سال ۴۲۷ هجری قمری در نیشابور زاده شد؛ شهری که در آن زمان از مراکز مهم علمی و فرهنگی ایران به شمار میرفت. او از کودکی به فلسفه و ریاضیات علاقهمند بود و در محضر استادان برجستهی عصر، علوم گوناگون از جمله فقه، فلسفه، نجوم و طب را فراگرفت.
فعالیتهای علمی
۱. ریاضیات:
خیام در علم جبر آثار ارزشمندی از خود به جای گذاشت. کتاب مشهور او الجبر و المقابله مشتمل بر روشهایی است که بعدها راهگشای کشف و حل معادلات درجه سوم شد. او همچنین در نسبتهای هندسی و مسائل اقلیدسی پژوهش کرد و اصلاحاتی در اصول هندسه ارائه نمود.
۲. نجوم و تقویم:
به فرمان سلطان ملکشاه سلجوقی، خیام ریاست هیأتی از منجمان را برای اصلاح تقویم بر عهده گرفت. حاصل این تلاش، تقویم جلالی بود که دقت آن حتی از تقویم میلادی بیشتر است و اساس گاهشماری هجری شمسی کنونی ایران محسوب میشود.
۳. فلسفه:
خیام از پیروان حکمت مشائی و اندیشههای ارسطویی بود. او در مباحث فلسفی به موضوعاتی همچون جبر و اختیار، حدوث و قدم عالم و مسائل بنیادین هستیشناسی پرداخت. رسائل فلسفی او نشاندهندهی تسلط و تیزبینیاش در منطق و الهیات است.
جایگاه ادبی
اگرچه خیام بیشتر به واسطهی رباعیاتش شناخته میشود، اما باید دانست که شمار رباعیات اصیل او محدود است و بسیاری از رباعیاتی که به نام وی شهرت یافتهاند بعدها به دیوانش افزوده شدهاند. رباعیات اصیل خیام سرشار از اندیشههای فلسفی، نگاهی ژرف به زندگی، تأمل در ناپایداری جهان و دعوت به بیداری و بهرهگیری از دمِ حاضر است.
در قرن نوزدهم میلادی، ادوارد فیتزجرالد شاعر انگلیسی، گزیدهای از رباعیات خیام را با ترجمهای آزاد منتشر ساخت. این ترجمه که به سرعت در اروپا و سپس در سراسر جهان با استقبال روبهرو شد، خیام را به یکی از نامدارترین شاعران شرق در غرب بدل کرد.
وفات و آرامگاه
خیام در سال ۵۱۰ هجری قمری در نیشابور چشم از جهان فروبست و در همان شهر به خاک سپرده شد. آرامگاه او اکنون در باغی زیبا در نیشابور قرار دارد و از مهمترین مراکز فرهنگی و تاریخی ایران به شمار میآید.
۱۳.
زندگینامه خواجه نصیرالدین طوسی
خواجه نصیرالدین محمد بن محمد بن حسن طوسی (۵۹۷–۶۷۲ هـ.ق)، فیلسوف، ریاضیدان، منجم و متکلم بزرگ ایرانی است که آثار علمی و فلسفی او یکی از قلههای درخشان تمدن اسلامی در قرون میانه به شمار میآید.
او در سال ۵۹۷ هجری قمری در شهر طوس به دنیا آمد. از کودکی به دانش علاقهمند بود و نزد پدر و استادان برجستهی خراسان علوم مقدماتی، فقه، منطق و فلسفه را آموخت. سپس برای تکمیل تحصیلات خود به نیشابور رفت و از محضر استادان بزرگی همچون کمالالدین بن یونس بهره برد.
فعالیتهای علمی
۱. ریاضیات و نجوم:
خواجه نصیرالدین در ریاضیات، هندسه، مثلثات و نجوم سرآمد روزگار خود بود. او در رصد و محاسبات نجومی نوآوریهای بزرگی داشت. مهمترین خدمت او تأسیس رصدخانه مراغه به فرمان هلاکوخان مغول بود که در آن گروهی از دانشمندان گرد آمدند و آثار ارزشمندی پدید آوردند. او جدولهای دقیق نجومی به نام زیج ایلخانی تدوین کرد.
۲. فلسفه و کلام:
در فلسفه، نصیرالدین پیرو مکتب مشاء بود، اما اندیشههای نوافلاطونی و کلام اسلامی را نیز با فلسفه درآمیخت. او کتابهایی در منطق، الهیات، اخلاق و کلام نوشت. اثر معروفش تجریدالاعتقاد یکی از مهمترین متون کلامی شیعه است که تا قرون متمادی محور درس و بحث بوده است.
۳. اخلاق و علوم انسانی:
او کتاب مهم اخلاق ناصری را نگاشت که یکی از نخستین آثار جامع در اخلاق فلسفی، سیاست و تدبیر منزل در زبان فارسی است. این اثر بعدها الهامبخش بسیاری از نویسندگان ایرانی و اسلامی شد.
آثار مهم
۱.اخلاق ناصری (در اخلاق و سیاست)
۲.تجریدالاعتقاد (در کلام و الهیات)
۳.زیج ایلخانی (در نجوم)
۴.تحریر اصول اقلیدس (در هندسه)
۵.تحریرالمجسطی (شرح و اصلاح کتاب بطلمیوس)
۶.رسائل گوناگون در منطق، فلسفه، موسیقی، هیئت و ریاضیات
خواجه نصیرالدین طوسی با درایت علمی و نفوذ فکری خود توانست در دوران سخت هجوم مغول، علم و دانش اسلامی را پاس بدارد و حتی در دربار ایلخانان مغول جایگاه ویژهای برای دانشمندان فراهم کند. او را میتوان پلی میان فلسفه اسلامی و دستاوردهای علمی یونان و جهان اسلام دانست.خواجه نصیرالدین در سال ۶۷۲ هجری قمری در بغداد درگذشت و در کنار حرم مطهر امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) در کاظمین به خاک سپرده شد. آرامگاه او هنوز محل زیارت علاقهمندان است.
۱۴.
زندگینامه امام محمد غزالی
امام محمد بن محمد الغزالی (۴۵۰–۵۰۵ هـ.ق)، که با عنوان یکی از برجستهترین فیلسوفان، متکلمان، فقیهان و عارفان بزرگ جهان اسلام است. او تأثیر شگرفی بر فلسفه، کلام، عرفان و علوم اسلامی داشته و آثارش تا امروز مورد توجهاند.
غزالی در سال ۴۵۰ هجری قمری در طوس به دنیا آمد. دوران کودکی او با تعلیم قرآن، فقه و علوم مقدماتی همراه بود. سپس به ری و نیشابور سفر کرد و در محضر استادان بزرگ، منطق، فلسفه، فقه، اصول و کلام را فراگرفت.
فعالیت علمی
۱.فقه و اصول:
غزالی بهعنوان فقیه شافعی و استاد بزرگ مدرسه نظامیه بغداد شناخته میشود. او در فقه و اصول استادی بینظیر بود و شاگردان بسیاری پرورش داد.
۲.فلسفه و کلام:
او ابتدا تحت تأثیر فلسفه یونان و حکمت مشاء قرار گرفت، اما پس از تأمل و نقد فلسفه، در کتاب مشهور خود تهافت الفلاسفة به بررسی و نقد اندیشههای فلاسفه مشائی و برخی مفاهیم ارسطویی پرداخت. این اثر موجب شد بسیاری از اندیشمندان اسلامی و مسیحی به آن پاسخ دهند و دیالوگی فلسفی شکل گیرد.
۳.عرفان و اخلاق:
غزالی بخشی از زندگی خود را در ریاضت و تفکر معنوی گذراند. در کتاب الاحیاء علوم الدین، او نظامی کامل از اخلاق، عبادات، عرفان و سلوک عملی ارائه داد که هنوز منبع اصلی تربیت معنوی در اسلام به شمار میآید.
آثار برجسته
۱.تهافت الفلاسفة – نقد فلسفه مشائی.
۲.الاحیاء علوم الدین – مجموعهای جامع از اخلاق، عرفان و فقه.
۳.المنقذ من الضلال – شرح سفر علمی و معنوی خودش، دلیل ترک زندگی دنیا و روی آوردن به عرفان.
۴.کتابهای متعددی در منطق، فلسفه و کلام.
غزالی را میتوان پلی میان فلسفه، کلام و عرفان اسلامی دانست. آثار او هم در جهان اسلام و هم در شرق و غرب تاثیرگذار بوده است. تفکر او در نقد فلسفه و تبیین معرفت دینی، مسیر بسیاری از فیلسوفان و عارفان بعدی را شکل داد.غزالی در سال ۵۰۵ هجری قمری در طوس درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد. آرامگاه او همچنان محل زیارت علاقهمندان به علوم اسلامی و فلسفه است.
۱۵.
زندگینامه ارشمیدس
ارشمیدس، ریاضیدان، فیزیکدان، مهندس، مخترع و منجّم نامدار یونان باستان، در حدود سال ۲۸۷ پیش از میلاد در شهر سیراکوز (واقع در جزیره سیسیل، ایتالیا کنونی) چشم به جهان گشود. پدرش «فیدیاس» اخترشناس بود و همین امر موجب شد تا ارشمیدس از همان کودکی با دانش ریاضی و ستارهشناسی مأنوس گردد.
او بخشی از تحصیلات خود را در اسکندریه مصر گذراند؛ جایی که کتابخانه عظیم آن مرکز بزرگ دانش روزگار بود. در این شهر، با آثار و شاگردان اقلیدس آشنا شد و پایههای ریاضیات و هندسه را عمیقتر آموخت.
ارشمیدس در شاخههای گوناگون علم و فناوری دستاوردهایی ماندگار بر جای گذاشت:
۱. ریاضیات: او فرمولهای مربوط به مساحت دایره، حجم و سطح کره، مخروط و استوانه را کشف کرد. همچنین از نخستین کسانی بود که مفهوم بینهایت و محاسباتی شبیه به انتگرال را بهکار گرفت.
۲. اصل ارشمیدس (شناوری اجسام): وی نشان داد که هر جسم غوطهور در مایع، به اندازه وزن مایع جابهجا شده، نیرویی رو به بالا دریافت میکند. این اصل تا امروز اساس علم هیدرواستاتیک است.
۳. اختراعات مهندسی: او ابزارهایی همچون پیچ ارشمیدس برای بالا کشیدن آب، دستگاههای مکانیکی، و ماشینهای جنگی برای دفاع از سیراکوز ساخت.
۴.اهرم: جمله مشهور او که میگفت: «اهرم به من بدهید، زمین را جابهجا خواهم کرد» بیانگر درک ژرف او از قوانین مکانیک است.
ارشمیدس علاوه بر نبوغ علمی، به پشتکار و دقت فراوان شهرت داشت. گاه آنچنان غرق در اندیشه و پژوهش میشد که از خوردن و استراحت غفلت میکرد.
سرانجام در سال ۲۱۲ پیش از میلاد، هنگامی که رومیان به فرماندهی «مارکلوس» به سیراکوز حمله کردند، به دست یکی از سربازان کشته شد. در حالی که مارکلوس دستور داده بود جان او محفوظ بماند، اما بیاحتیاطی یا خشم سرباز موجب شد این دانشمند بزرگ کشته شود؛ واقعهای که از تلخترین رخدادهای تاریخ علم به شمار میآید.
آثار ارشمیدس قرنها بعد مورد توجه دانشمندان مسلمان همچون خوارزمی، ابنهیثم و ابوریحان بیرونی قرار گرفت و از طریق آنان به اروپا راه یافت. دستاوردهای او پایهای برای ریاضیات و مهندسی نوین شدند و نامش تا همیشه در کنار بزرگترین اندیشمندان تاریخ خواهد درخشید.
۱۶.
زندگینامهٔ رنه دکارت
رنه دکارت، فیلسوف، ریاضیدان و دانشمند بزرگ فرانسوی، در تاریخ ۳۱ مارس ۱۵۹۶ میلادی در شهر «لاهای تورن» فرانسه چشم به جهان گشود. خانوادهی او اشرافی و نسبتاً ثروتمند بودند. پدرش «ژواک دکارت» مشاور پارلمان برتانی و مادرش «ژان بروس» بود.
دکارت در یازدهسالگی وارد مدرسهی معتبر «لا فِلش» شد؛ جایی که علوم گوناگون همچون فلسفهی ارسطویی، ریاضیات، منطق و الهیات را فراگرفت. سپس در دانشگاه پواتیه به تحصیل حقوق پرداخت و در سال ۱۶۱۶ میلادی درجهی لیسانس حقوق دریافت کرد.
او مدتی در ارتش خدمت نمود و در برخی جنگها حضور یافت؛ با این حال، بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و تفکر کرد. سفرهای او به کشورهای مختلف از جمله هلند و آلمان نقش مهمی در رشد فکریاش داشت. در یکی از همین سفرها، در ۱۰ نوامبر ۱۶۱۹ در آلمان، تجربهای روحی و رؤیایی برایش رخ داد که خود آن را نقطهی عطفی در مسیر زندگی علمی و فلسفیاش میدانست؛ تجربهای که او را به سوی بنیانگذاری فلسفهای نوین رهنمون شد.
دکارت را یکی از بنیانگذاران فلسفهی مدرن غرب میدانند. او فلسفهاش را با «شک منظم» آغاز کرد و سرانجام به اصل بنیادین و مشهور خود رسید:
«میاندیشم، پس هستم»
از برجستهترین آثار او میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. گفتار در روش (۱۶۳۷)، که در آن شیوهی تفکر فلسفی و علمی خویش را شرح داد.
۲. تأملات در فلسفهی اولی (۱۶۴۱)، اثری عمیق در باب وجود خدا و ماهیت نفس انسان.
۳. اصول فلسفه (۱۶۴۴).
در حوزهی ریاضیات نیز خدمات شایان توجهی ارائه کرد. او پایهگذار هندسهی تحلیلی بود و دستگاه مختصات دکارتی به نام او شهرت یافت؛ نوآوریای که پیوندی میان جبر و هندسه برقرار ساخت و زمینهساز بسیاری از پیشرفتهای بعدی در ریاضیات و فیزیک شد.
دکارت حدود بیست سال در هلند اقامت داشت و در همان دوران، آثار اصلی خویش را به نگارش درآورد. در سال ۱۶۴۹ میلادی بنا به دعوت «ملکه کریستینا» به سوئد رفت تا فلسفه را به او بیاموزد. اما سرمای سخت استکهلم و برنامهی سنگین دربار، سلامتی او را به خطر انداخت. سرانجام در ۱۱ فوریه ۱۶۵۰ میلادی بر اثر بیماری ذاتالریه درگذشت. مدتی بعد پیکرش را به فرانسه منتقل کردند و در پاریس به خاک سپردند.
رنه دکارت را به حق «پدر فلسفهی مدرن» مینامند. روش استدلالی، شک منظم و تأکید او بر عقل و ریاضیات، تأثیری عمیق و پایدار بر فلسفه، علوم طبیعی و ریاضیات گذاشت و سرآغازی نوین برای اندیشههای علمی و فلسفی در اروپا پدید آورد.
۱۷.
زندگینامهٔ ابوریحان محمد بن احمد بیرونی
ابوریحان بیرونی، یکی از درخشانترین چهرههای علمی و فرهنگی ایران و جهان اسلام، در سال ۳۶۲ هجری قمری در شهر کاث، از شهرهای خوارزم دیده به جهان گشود. از همان کودکی شوری پایانناپذیر به دانستن در وجودش بود و ذهنی جستوجوگر او را به وادیهای گوناگون دانش کشاند.
او در محضر استادان برجستهٔ خوارزم و ماوراءالنهر پرورش یافت، اما دیری نپایید که خود، به خورشیدی در آسمان علم بدل شد. گسترهٔ پژوهشهای او شگفتانگیز است: ریاضیات، نجوم، فیزیک، زمینشناسی، جغرافیا، تاریخ، پزشکی و داروشناسی، همه میدان تلاش و اندیشهٔ او بودند.
آثار و دستاوردها
۱.ابو ریحان بیرونی از نخستین دانشمندانی بود که در علوم طبیعی بر مشاهده و تجربه تکیه کرد.
۲.در نجوم، محاسباتی دقیق از حرکات سیارات و گرفتگیهای ماه و خورشید ارائه داد.
۳.در ریاضیات، روشهای بدیعی در مثلثات کروی پدید آورد که بعدها در نجوم و جغرافیا نقشی بنیادین یافت.
۴.در زمینشناسی و جغرافیا، شعاع زمین را با دقتی شگفتآور محاسبه کرد.
۵.در پزشکی و داروشناسی، کتابی در شناخت گیاهان و داروها نوشت.
۶.او به زبانهای فارسی، عربی، یونانی، سانسکریت و سریانی تسلط داشت و از این رهگذر توانست با اندیشههای ملل گوناگون پیوند برقرار کند.
سفر به هند
یکی از فصلهای برجستهٔ زندگی ابو ریحان بیرونی، سفر طولانی او به هند است. او سالها در آن سرزمین زیست، زبان سانسکریت آموخت و از نزدیک با باورها، علوم و آیینهای هندیان آشنا شد. حاصل این اقامت، کتاب ارزشمند «تحقیق ماللهند» بود؛ اثری که تصویری روشن، دقیق و بیطرفانه از فرهنگ و تمدن هند در اختیار میگذارد.
آثار ماندگار
ابوریحان بیرونی بیش از ۱۵۰ کتاب و رساله نگاشت که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
۱. آثار الباقیه عن القرون الخالیه (در گاهشماری و تاریخ ملتها)
۲. تحقیق ماللهند (دربارهٔ علوم و فرهنگ هند)
۳. القانون المسعودی (دایرةالمعارفی بزرگ در نجوم و ریاضی)
۴. الصیدنه فی الطب (کتاب مهم در داروشناسی)
آنچه ابو ریحان بیرونی را ممتاز میسازد، نه فقط گسترهٔ دانستههای او، بلکه روش علمی و عقلانی اوست. او با ذهنی نقاد به سراغ مسائل میرفت، خرافات را کنار مینهاد و تجربه و برهان را معیار میدانست. از همین روست که پژوهشگران امروز او را «یکی از بزرگترین دانشمندان همهٔ دورانها» میشمارند.
ابوریحان بیرونی در سال ۴۴۰ هجری قمری در غزنین چشم از جهان فروبست. روایت کردهاند که تا واپسین دم حیات، پرسش علمی از شاگردان میکرد و قلم از دست ننهاد. چنین است سرنوشت مردی که عمر خویش را در راه جستوجوی حقیقت وقف کرد.
۱۸.
زندگینامهٔ ابوالوفا محمد بن محمد بن یحیی بن اسماعیل بوزجانی
ابوالوفا بوزجانی، از بزرگترین ریاضیدانان و منجّمان ایرانی سدهٔ چهارم هجری قمری، در شهر بوزجان (از توابع نیشابور در خراسان بزرگ) چشم به جهان گشود. او از همان کودکی شوق فراوانی به دانش داشت و در خانوادهای اهل علم پرورش یافت که او را به تحصیل در رشتههای گوناگون تشویق میکردند.
ابوالوفا در جوانی به بغداد، مرکز علمی و فرهنگی آن روزگار، مهاجرت کرد و تا پایان عمر در همانجا اقامت گزید. وی در بغداد با بزرگان علمی عصر، همچون ابوسهل ویجن بن رستم کوهی و ابوالحسن اهوازی، معاشرت داشت و در زمینههای ریاضیات، هندسه، حساب، مثلثات و نجوم آثاری ارزشمند پدید آورد. او بهعنوان یکی از برجستهترین دانشمندان «دارالحکمه» شناخته میشد.
دستاوردها
۱. ابوالوفا نخستین دانشمندی است که تابع تانژانت و کتانژانت را بهطور مستقل در مثلثات معرفی و بررسی کرد.
۲. او جداول مثلثاتی دقیقی تنظیم نمود و روشهایی نو برای محاسبهٔ سینوس و تانژانت ارائه داد.
۳. در هندسه، بهویژه در بررسی چهارضلعیها، چندضلعیها و رسم اشکال هندسی با پرگار و خطکش، نوآوریهای فراوانی داشت.
۴. در نجوم، رصدهای دقیقی انجام داد. از جمله در رصدخانهٔ بغداد، حرکات ماه را با دقتی بیسابقه مطالعه کرد. مشاهدات او دربارهٔ نابرابریهای حرکت ماه بعدها بهوسیلهٔ منجمان اروپایی، از جمله کپلر، تأیید شد.
5. ابوالوفا کتابهای مهمی در ریاضیات و نجوم نگاشت، از جمله:
کتاب فیما یحتاج إلیه الکتّاب و العمّال من علم الحساب (در حساب عملی برای کارگزاران و دیوانیان)
و کتاب کامل فی الهندسة (در هندسه).
همچنین رسالههایی در مثلثات و نجوم.
کارهای او نهتنها در تمدن اسلامی، بلکه در قرون وسطی اروپا نیز تأثیر فراوان گذاشت. آثارش به زبان لاتین ترجمه شد و مورد استفادهٔ ریاضیدانان غربی قرار گرفت.
ابوالوفا پس از عمری تلاش در راه علم، در سال ۳۸۸ هجری قمری در بغداد چشم از جهان فروبست. وی را میتوان از پایهگذاران مثلثات نوین دانست که مسیر پیشرفتهای بعدی در ریاضیات و نجوم را هموار ساخت.
۱۹.
زندگینامهٔ علامه حسنزاده آملی
آیتالله حاج میرزا حسن حسنزاده آملی از برجستهترین عالمان، فیلسوفان، عارفان و مفسران معاصر شیعه بود. ایشان به سبب جامعیت علمی، تسلط بر علوم نقلی و عقلی و نیز تهذیب نفس، در میان شاگردان و علاقهمندان به لقب «علامه ذوالفنون» شهرت یافت.
ایشان در سال ۱۳۰۷ شمسی در روستای «ایرا» از توابع آمل و در خانوادهای مؤمن و کشاورز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در مکتبخانه گذراند و خواندن، نوشتن و قرآن را فراگرفت. سپس برای ادامهٔ تحصیل وارد حوزهٔ علمیهٔ آمل شد و علوم ادبیات عرب، منطق و فقه را آموخت.
پس از مدتی به قم مهاجرت کرد و از محضر استادان بزرگی همچون آیتالله سید محمد محقق داماد، علامه سید محمدحسین طباطبایی (مفسر المیزان)، آیتالله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ مرتضی طالقانی و دیگر بزرگان بهره برد.
علامه حسنزاده در علوم گوناگون ـ از فقه و اصول گرفته تا فلسفه، عرفان، هیئت، ریاضیات و نجوم ـ تبحر یافت و بهراستی نمونهای از عالمان جامعالاطراف بود.
ایشان علاوه بر تدریس و تربیت شاگردان فراوان، آثار متعددی در زمینههای مختلف نگاشت که از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. شرح فصوص الحکم
۲. شرح اشارات ابنسینا
۳. الهینامه (مجموعهای عرفانی در قالب نثر و دعا)
۴. رسائل متعدد در هیئت، ریاضیات و علوم غریبه
۵. اشعار عرفانی در قالبهای گوناگون
علاقه و تسلط ایشان به ریاضیات، نجوم و علوم طبیعی نشان از احاطهای کمنظیر بر میراث علمی قدیم و آشنایی با دستاوردهای جدید داشت.
زندگی او سرشار از سادگی، زهد و توجه به معنویات بود. نهتنها در تدریس علوم عقلی و نقلی سرآمد بود، بلکه در سیر و سلوک عرفانی و تهذیب نفس نیز جایگاهی ویژه داشت. شاگردان همواره از توجه قلبی، تواضع و تربیت اخلاقی او یاد کردهاند.
این عالم ربانی پس از عمری پربار در مهرماه ۱۴۰۰ شمسی به دیدار حق شتافت و در زادگاهش، آمل، به خاک سپرده شد. رحلت او ضایعهای بزرگ برای حوزههای علمیه و دوستداران معرفت به شمار میرود.
۲۰.
زندگینامه گوتفرید ویلهلم لایبنیتز
لایبنیتز، یکی از برجستهترین فلاسفه، ریاضیدانان، منطقدانان و دانشمندان چندرشتهای قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم، در سال ۱۶۴۶ میلادی در آلمان چشم به جهان گشود. او در خانوادهای فرهنگی و علاقهمند به علوم و فلسفه پرورش یافت و از کودکی نشان داد که ذهنی استثنایی و حافظهای بسیار قوی دارد.
لایبنیتز در دوران نوجوانی زبانهای لاتین، یونانی و عبری را آموخت و با آثار فلاسفه کلاسیک و معاصر آشنا شد. وی در دانشگاه لایپزیگ به تحصیل فلسفه و حقوق پرداخت و در ۲۰ سالگی دکترای حقوق خود را دریافت کرد. پس از آن، برای ادامه تحصیل و پژوهش به دانشگاههای هاربورگ و ینا رفت و در زمینههای فلسفه، ریاضیات و فیزیک مطالعات گستردهای انجام داد.
در ریاضیات، لایبنیتز همزمان با آیزاک نیوتن، روش حساب دیفرانسیل و انتگرال را توسعه داد و یکی از بنیانگذاران این شاخه از ریاضیات به شمار میرود. او همچنین در منطق نمادین و فلسفه تحلیلی پیشگام بود و دستگاهی نمادین برای منطق طراحی کرد و ایدههایی نوین در حوزه محاسبات ماشینی ارائه داد.
در فلسفه، لایبنیتز بیشتر با نظریه «مونادها» شناخته میشود؛ نظریهای که بر اساس آن جهان از واحدهای ساده و غیرقابل تقسیم به نام مونادها تشکیل شده است. او در زمینه توجیه خیر جهان و هماهنگی پیشین میان اجزای آن نیز تأملاتی ژرف داشت و با فیلسوفانی چون دکارت و اسپینوزا گفتگو کرد.
علاوه بر فعالیتهای علمی، لایبنیتز مشاور سیاسی و دیپلمات بود و در خدمت شاهان و دوکهای مختلف اروپا قرار داشت. او در حقوق بینالملل، زبانشناسی، تاریخ و دیپلماسی نیز فعالیت داشت و با بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان همعصر خود مکاتبات گستردهای داشت و تلاش میکرد علوم مختلف را به یکدیگر پیوند دهد.
لایبنیتز صدها مقاله، کتاب و نامه در زمینه ریاضیات، فلسفه، منطق، فیزیک، حقوق و تاریخ نگاشت. از مهمترین آثار او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.اصول فلسفه
۲.توجیه خیر
۳.مقالات متعدد ریاضی و منطق
لایبنیتز در سال ۱۷۱۶ میلادی در هانوفر آلمان درگذشت. او میراثی عظیم از دانش و اندیشه به جای گذاشت و تأثیر عمیقی بر ریاضیات، فلسفه، منطق و علوم دیگر داشت. لایبنیتز نمونهای برجسته از دانشمندانی است که همزمان در فلسفه، ریاضیات، علوم طبیعی و سیاست اثرگذار بود و دیدگاههای او هنوز در بسیاری از شاخههای علمی و فلسفی مطرح و مورد مطالعه قرار میگیرند.
۲۱.
زندگینامهٔ بلز پاسکال
پاسکال، ریاضیدان، فیزیکدان، مخترع و فیلسوف فرانسوی، در سال ۱۶۲۳ در فرانسه به دنیا آمد. او از کودکی استعداد فوقالعادهای در ریاضیات نشان داد و تحت تربیت پدرش، که خود دانشمندی برجسته بود، رشد کرد.
پاسکال در سنین پایین، پایههای هندسه و ریاضیات را بهطور مستقل آموخت و در ۱۶ سالگی اثری مهم در هندسه ارائه کرد. او در زمینههای زیر به شهرت رسید:
۱. ریاضیات: فعالیت در هندسه، نظریه اعداد و احتمال؛ همراه با پیر دو فرما، بنیانهای نظریه احتمال را شکل داد.
۲. فیزیک: مطالعات در هیدرواستاتیک و فشار هوا و کشف قانون پاسکال، که بیان میکند فشار وارد بر یک مایع در هر نقطه به تمام نقاط دیگر منتقل میشود.
۳. اختراعات: ساخت ماشین حساب مکانیکی که قادر به انجام جمع و تفریق بود و یکی از نخستین ماشینهای حساب مکانیکی به شمار میرود.
در سالهای پایانی زندگی، پاسکال به مسائل فلسفی و دینی علاقهمند شد و مجموعهای از نوشتههای خود را به نام "افکار" تدوین کرد. این اثر، مجموعهای از تأملات درباره دین، انسان و فلسفه اخلاق است و یکی از آثار برجستهٔ ادبیات و فلسفه مسیحی محسوب میشود.
پاسکال هرگز ازدواج نکرد و زندگی نسبتاً کوتاهی داشت. سلامت او از دوران کودکی ضعیف بود و در ۱۶۶۲، در سن ۳۹ سالگی در پاریس درگذشت.
پاسکال نه تنها در ریاضیات و علوم تجربی تأثیرگذار بود، بلکه در فلسفه و الهیات نیز جایگاه ویژهای یافت و آثارش تا امروز مورد توجه اندیشمندان و دانشمندان است.
۲۲.
زندگینامهٔ ایمانوئل کانت
کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی و یکی از تأثیرگذارترین اندیشمندان تاریخ فلسفه، در ۱۷۲۴ میلادی در شهر کونیگزبرگ (امروزه کالینینگراد، روسیه) به دنیا آمد. او در خانوادهای فقیر و مذهبی بزرگ شد و از کودکی علاقهٔ زیادی به یادگیری نشان داد. پدرش، هانس کانت، نجار بود و مادرش، یوهانا کانت، زنی با ایمان عمیق و سختکوش.
کانت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسهٔ محلی گذراند و سپس به دانشگاه کونیگزبرگ راه یافت، جایی که علوم طبیعی، ریاضیات، فلسفه و الهیات را آموخت. در اوایل جوانی، به عنوان معلم خصوصی و پژوهشگر علمی فعالیت میکرد و در همین دوران به مطالعهٔ گستردهٔ آثار فیلسوفان پیشین پرداخت.
در سال ۱۷۷۰، کانت با انتشار آثار علمی و فلسفی خود به تدریس فلسفه در دانشگاه کونیگزبرگ پرداخت و به سرعت به شهرت رسید.
مهمترین اثر او، «نقد عقل محض»، به بررسی محدودیتها و قابلیتهای عقل انسان اختصاص دارد و پایهگذار فلسفهٔ انتقادی او شد. کانت همچنین در آثار دیگر خود مانند «نقد عقل عملی» و «نقد قوهٔ حکم»، به تحلیل اخلاق، زیباییشناسی و فلسفهٔ عملی پرداخت.
کانت زندگی خود را با انضباط شدید و نظم دقیق روزمره گذراند و گفته میشود که اهالی کونیگزبرگ حتی ساعتهای روز او را تنظیم میکردند. او هرگز ازدواج نکرد و زندگیاش را به مطالعه و تدریس اختصاص داد.
کانت در ۱۸۰۴ در همان شهر کونیگزبرگ درگذشت. آثار او پس از مرگ، تأثیر عمیقی بر فلسفهٔ مدرن، علوم انسانی، اخلاق و حتی علوم طبیعی گذاشت و فلسفهٔ او بر مبنای عقل، تجربه و اخلاق، هنوز در دانشگاهها و محافل علمی جهان مطالعه و تدریس میشود.
۲۳.
زندگینامهٔ ایمانوئل کانت
کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی و یکی از تأثیرگذارترین اندیشمندان تاریخ فلسفه، در ۱۷۲۴ میلادی در شهر کونیگزبرگ (امروزه کالینینگراد، روسیه) به دنیا آمد. او در خانوادهای فقیر و مذهبی بزرگ شد و از کودکی علاقهٔ زیادی به یادگیری نشان داد. پدرش، هانس کانت، نجار بود و مادرش، یوهانا کانت، زنی با ایمان عمیق و سختکوش.
کانت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسهٔ محلی گذراند و سپس به دانشگاه کونیگزبرگ راه یافت، جایی که علوم طبیعی، ریاضیات، فلسفه و الهیات را آموخت. در اوایل جوانی، به عنوان معلم خصوصی و پژوهشگر علمی فعالیت میکرد و در همین دوران به مطالعهٔ گستردهٔ آثار فیلسوفان پیشین پرداخت.
در سال ۱۷۷۰، کانت با انتشار آثار علمی و فلسفی خود به تدریس فلسفه در دانشگاه کونیگزبرگ پرداخت و به سرعت به شهرت رسید.
مهمترین اثر او، «نقد عقل محض»، به بررسی محدودیتها و قابلیتهای عقل انسان اختصاص دارد و پایهگذار فلسفهٔ انتقادی او شد. کانت همچنین در آثار دیگر خود مانند «نقد عقل عملی» و «نقد قوهٔ حکم»، به تحلیل اخلاق، زیباییشناسی و فلسفهٔ عملی پرداخت.
کانت زندگی خود را با انضباط شدید و نظم دقیق روزمره گذراند و گفته میشود که اهالی کونیگزبرگ حتی ساعتهای روز او را تنظیم میکردند. او هرگز ازدواج نکرد و زندگیاش را به مطالعه و تدریس اختصاص داد.
کانت در ۱۸۰۴ در همان شهر کونیگزبرگ درگذشت. آثار او پس از مرگ، تأثیر عمیقی بر فلسفهٔ مدرن، علوم انسانی، اخلاق و حتی علوم طبیعی گذاشت و فلسفهٔ او بر مبنای عقل، تجربه و اخلاق، هنوز در دانشگاهها و محافل علمی جهان مطالعه و تدریس میشود.
۲۴.
زندگینامهٔ خواجه عبدالله انصاری
خواجه عبدالله انصاری، مشهور به «پیر هرات»، از بزرگترین عارفان، مفسران، خطیبان و نویسندگان زبان فارسی و عربی بهشمار میآید. او در سال ۳۹۶ هجری قمری در هرات دیده به جهان گشود. نسب وی به ابوایوب انصاری، صحابی بزرگوار پیامبر اسلام(ص)، میرسد و از همین رو «انصاری» خوانده میشود.
خواجه عبدالله از همان کودکی علاقه و استعداد چشمگیری در علوم دینی، قرآنی و ادبی نشان داد. او نزد استادان برجستهٔ عصر خویش حدیث، تفسیر، فقه و عرفان آموخت و در مدت کوتاهی به مقامی دست یافت که همگان دانش و زهد او را ستودند.
وی علاوه بر تسلط بر علوم اسلامی، در بلاغت و سخنوری نیز شهرتی فراگیر یافت. خطبهها و مواعظ او ـ که بیشتر در مسجد جامع هرات ایراد میشد ـ تأثیری ژرف بر مردم بر جای گذاشت و سبب شد به «پیر هرات» شهرت یابد.
از دیدگاه فقهی، او پیرو مکتب حنبلی بود، اما در عرصهٔ عرفان روحی آزاد و نگاهی سرشار از عشق الهی داشت. آثارش نشان میدهد که بر مبانی معرفت نفس، سلوک و مراتب عرفانی تأکید فراوان ورزیده است.
از مهمترین آثار او میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. مناجاتنامه (که با زبانی ساده و دلنشین، نیایشها و راز و نیازهای عاشقانه با خداوند را بیان میکند و از پرآوازهترین آثار اوست)
۲. الهینامه
۳. تفسیر قرآن (به زبان فارسی، از نخستین تفاسیر فارسی قرآن کریم)
۴. طبقاتالصوفیه
۵. زادالعابدین
خواجه عبدالله انصاری در طول زندگی خود بارها مورد بیمهری و سختگیری خلفا و حاکمان قرار گرفت، چرا که سخنانش صریح و بیپرده بود. با این همه، تا پایان عمر در هرات زیست و شاگردان بسیاری پرورش داد.
وی سرانجام در سال ۴۸۱ هجری قمری در زادگاه خود، هرات، درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. آرامگاه او امروزه یکی از زیارتگاههای مهم و پرآوازهٔ هرات افغانستان است.
خواجه عبدالله انصاری بیتردید از بزرگترین عارفان و مناجاتسرایان ایران و جهان اسلام بهشمار میآید و آثار ارزشمندش همچنان الهامبخش دوستداران عرفان و معنویت است.
۲۵.
زندگینامهٔ خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی
خواجه فضلالله بن عمادالدوله همدانی، مشهور به رشیدالدین فضلالله همدانی و گاه ملقب به «موفقالدوله»، یکی از برجستهترین دانشمندان، پزشکان، سیاستمداران و تاریخنگاران عصر ایلخانی بود. وی در حدود سال ۶۴۸ هجری قمری در همدان دیده به جهان گشود و در سال ۷۱۸ هجری قمری در گذشت.
فعالیتها و خدمات عمومی
۱.تأسیس مراکز علمی و فرهنگی: بنیانگذاری «ربع رشیدی» در تبریز بهعنوان یکی از بزرگترین مجموعههای علمی، فرهنگی و آموزشی آن روزگار، که محل گردآمدن علما، مترجمان و دانشپژوهان بود.
۲.احداث مراکز عامالمنفعه: ایجاد مدارس، کتابخانهها، بیمارستانها و توجه ویژه به امور خیریه.
۳.اصلاحات اقتصادی: از جمله اعطای معافیتهای مالیاتی، بازسازی املاک، احیای زمینهای بایر، تأمین هزینههای علمای عصر و وقف املاک برای مصارف عمومی.
آثار ارزشمند
۱.جامعالتواریخ: اثر سترگ تاریخی دربارهٔ کشورهای گوناگون، تاریخ مغولان و طبقات مختلف اجتماعی.
۲.تنکسوقنامه یا طب اهل ختا: ترجمه یا تألیف اثری در زمینهٔ طب چینی همراه با توضیح روشهای تشریح و درمان.
۳.لطایفالحقایق، بیانالحقایق، رسالهٔ سلطانیه و مکاتبات رشیدی: مجموعهای شامل رسائل دینی، فلسفی و عرفانی.
خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی را میتوان از بزرگترین مورخان و پزشکان عصر خود دانست که در زمینههای تاریخنگاری، پزشکی، اقتصاد و اصلاحات اداری فعالیتی گسترده داشت. او در نوشتههای خویش به دادههای کمّی و آمارگونه اشاره کرده است، هرچند نمیتوان او را آماردان به معنای علمی امروز دانست. اهمیت او بیش از هر چیز در تاریخنگاری، ارائهٔ دادههای اقتصادی و اجتماعی، ثبت مشاهدات جغرافیایی، و گزارشهای مربوط به تولید، مالیات، زمین و کشاورزی است.
از دیدگاه تاریخ ریاضیات، اثر مستقیم او اندک است، اما در زمینهٔ تنظیم امور مالی، استفاده از محاسبات در اقتصاد و پزشکی، و همچنین انتقال و گردآوری دانش از طریق ترجمه و نگارش، سهم مهمی ایفا کرده است.
۲۶.
زندگینامه ابوالحسن کرجی
ابوبکر محمد بن حسن کرجی، یکی از ریاضیدانان و مهندسان برجسته ایرانی در سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری قمری است.
او در نیمه دوم قرن چهارم هجری در منطقهای به نام «کرج ابودلف» (در نزدیکی اراک کنونی) به دنیا آمد. آموزشهای نخستین خود را در شهر ری، که در آن زمان از مراکز مهم علمی جهان اسلام بود، گذراند و سپس برای تکمیل علوم ریاضی و ارتباط با دانشمندان، راهی بغداد شد.
کرجی در بغداد به شهرت علمی رسید و با وزیر «فخرالملک»، از رجال سیاسی دوره بهاءالدوله دیلمی، ارتباط علمی داشت. کتاب مهم «الفخری فی صناعه الجبر و المقابله» را به نام او تألیف کرد. بعدها به ایران بازگشت و تا پایان عمر به پژوهش و تألیف پرداخت.
مهمترین آثار او عبارتاند از:
۱.الفخری فی صناعه الجبر و المقابله: اثری مهم در جبر که به وزیر فخرالملک تقدیم شد.
۲.الکافی فی الحساب: کتابی در حساب و محاسبات ریاضی.
۳.البدیع فی الحساب: اثری دیگر در تکمیل مباحث حساب.
۴.علل حساب الجبر و المقابله: بررسی مبانی و دلایل علمی جبر و مقابله.
۵.انباط المیاه الخفیه: کتابی ارزشمند در مهندسی آب و استخراج آبهای زیرزمینی که دانش عمیق او در مهندسی هیدرولیک را نشان میدهد.
او نخستین ریاضیدانی است که جبر را از هندسه جدا کرد و آن را بهصورت مستقل توسعه داد. در حل معادلات، از معادلاتی بالاتر از درجه دوم بحث کرده و در محاسبات خود با اعداد اصم کار کرده است. در مهندسی آب نیز روشهایی برای حفر قنات و شناسایی منابع آب زیرزمینی ارائه نمود که برای قرنها مورد استفاده قرار گرفت. کرجی حوالی میان سالهای ۴۱۰ تا ۴۲۰ هجری قمری درگذشت.
۲۷.
زندگینامه ابراهیم بن ادهم نیشابوری
ابراهیم نیشابوری، که در برخی منابع با نام ابراهیم ادهم نیز آمده، از نامدارترین زاهدان و عارفان قرن دوم هجری قمری است. او حدود سال ۱۰۰ هجری قمری در شهر بلخ چشم به جهان گشود.
بخش عمدهای از عمر خود را در سرزمین شام (دمشق، حلب و بعلبک) گذراند و در آنجا به عبادت، ذکر و خدمت مشغول بود. او در کوههای شام به کارگری، کشاورزی و جمعآوری هیزم میپرداخت و زندگی خویش را از دسترنج خود میگذراند.
ابراهیم نیشابوری را از پیشگامان تصوف دانستهاند. در سخنان و سیرهٔ او همواره بر ترک دنیا، توکل بر خدا، قناعت و ذکر دائمی تأکید شده است. بسیاری از بزرگان صوفیه همچون فضیل بن عیاض، شقیق بلخی و بشر حافی از او یاد کرده و او را ستودهاند.
عطار نیشابوری در تذکرةالاولیا شرحی مفصل از حالات و سخنان او آورده است؛ از جمله حکایت مشهور شنیدن ندای غیبی در شکارگاه که او را از سلطنت و ثروت به وادی زهد و پارسایی کشاند، و همچنین روایتهای فراوان دربارهٔ قناعت، شجاعت در برابر نفس و یقین به خداوند. ابراهیم بن ادهم سرانجام در حدود سال ۱۶۰ هجری قمری درگذشت.
۲۸.
زندگینامهٔ فریدالدین عطار نیشابوری
نام کامل عطار نیشابوری، فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم نیشابوری است. وی در حدود ۵۱۳ هجری قمری در شهر نیشابور زاده شد. شغل خانوادگی او عطاری و داروسازی بود و از همینرو به «عطار» معروف شد.
در آغاز، به پزشکی و داروسازی مشغول بود و بیماران بسیاری را درمان میکرد. در همین دوران با مسائل عرفانی و معنوی آشنا شد و دل از کار و کسب شست. برای تکمیل سلوک خود، به شهرهای مختلف اسلامی سفر کرد؛ از جمله مکه، شام، عراق، هند و ماوراءالنهر.
عطار را از بزرگترین شاعران و عارفان قرن ششم و هفتم هجری میدانند. او با بهرهگیری از زبان تمثیل و حکایت، معارف بلند عرفانی را در قالب شعر بیان کرد. مولانا جلالالدین رومی دربارهٔ او گفته است:
«عطار روح بود و سنایی دو چشم او؛ ما از پی سنایی و عطار آمدیم.»
آثار مهم او عبارتند از:
۱.منطقالطیر – شاهکار تمثیلی عرفان اسلامی، داستان سفر مرغان به سوی سیمرغ
۲.مصیبتنامه – در باب رنجها و مسائل روحانی انسان
۳.الهینامه – گفتوگوی شش پسر پادشاه با پدرشان درباره آرزوهای دنیا و پاسخ عرفانی پدر
۴.اسرارنامه – سرودهای در بیان اسرار عرفان
۵.تذکرةالاولیا – به نثر؛ شرح احوال و سخنان ۹۶ تن از اولیا و مشایخ صوفیه
۶.دیوان غزلیات، قصاید و رباعیات
در سال ۶۱۸ هجری قمری، هنگامی که مغولان به نیشابور حمله کردند، عطار به دست آنان کشته شد.
عطار از پایههای اصلی عرفان و ادبیات فارسی است. زبان او ساده، روان و سرشار از تمثیل، حکایت و اندرزهای اخلاقی و عرفانی است. آثارش تأثیر عمیقی بر شاعران پس از او، بهویژه مولوی و حافظ گذاشته است.
۲۹.
زندگینامهٔ کورت گودل
گودل در سال ۱۹۰۶ در شهر برنو (جمهوری چک امروزی) به دنیا آمد. خانوادهاش از طبقهی متوسط بودند؛ پدرش مالک یک کارخانهی نساجی بود و مادرش نقشی پررنگ در تربیت فرزندان داشت.
گودل از کودکی کنجکاو، دقیق و فوقالعاده باهوش بود. او از همان سالهای نخستین، علاقهای عمیق به ریاضیات و منطق نشان داد. در سال ۱۹۲۴ وارد دانشگاه وین شد؛ ابتدا فیزیک خواند، اما خیلی زود به فلسفهی ریاضی و منطق گرایش پیدا کرد. او شاگرد موریس شلیک و عضو «محفل وین» شد؛ محفلی که بسیاری از فیلسوفان و منطقدانان برجسته در آن حضور داشتند. در سال ۱۹۳۰، رسالهی دکتری خود را زیر نظر هانس هان به پایان رساند.
تنها یک سال بعد، در ۱۹۳۱، شاهکار علمی خود را عرضه کرد: قضایای ناتمامیت گودل. او نشان داد که هر دستگاه صوریِ بهقدر کافی قوی (مانند حساب) یا ناقص است یا متناقض. به بیان ساده، هیچ نظام منطقی نمیتواند هم کامل باشد و هم عاری از تناقض. این کشف، انقلابی عظیم در ریاضیات، منطق، فلسفه و بنیانهای دانش پدید آورد.
گودل در جوانی فردی خجالتی، درونگرا و بسیار حساس بود. او در سال ۱۹۳۸ با آدل پوکر، زنی مسنتر از خود و رقصندهی سابق کاباره، ازدواج کرد. اگرچه خانوادهاش مخالف بودند، اما آدل در تمام زندگی همراهی وفادار و پرستاری مهربان برای گودل باقی ماند.
با قدرت گرفتن نازیسم در اتریش و آلمان، گودل – هرچند یهودی نبود – به دلیل استقلال فکریاش در معرض خطر قرار گرفت. در سال ۱۹۴۰ همراه همسرش به آمریکا مهاجرت کرد و در مؤسسهی مطالعات پیشرفتهی پرینستون به کار پرداخت. در آنجا، دوست و همکار نزدیک آلبرت اینشتین شد؛ گفتهاند اینشتین در سالهای پایانی عمر، بیشتر به خاطر قدمزدنهای روزانه با گودل به مؤسسه میرفت.
علاوه بر قضایای ناتمامیت، گودل دستاوردهای مهم دیگری نیز داشت:
۱. پژوهش در نظریهی مجموعهها و اثبات سازگاری اصل انتخاب و فرضیهی پیوستار.
۲. بنیانگذاری منطق موجهات و ارائهی براهین صوری بر وجود خدا (الهامگرفته از برهان آنسلم).
۳. ارائهی مدلهای کیهانشناسی در نسبیت عام (معروف به جهان گودل) که در آن امکان ریاضیِ سفر در زمان مطرح میشود.
در سالهای پایانی عمر، گودل دچار وسواس فکری و پارانویا شد. او باور داشت که دیگران قصد مسموم کردنش را دارند؛ ازاینرو تنها غذایی را میخورد که همسرش آماده میکرد. هنگامی که آدل مدتی در بیمارستان بستری شد، گودل از خوردن امتناع کرد و به سوءتغذیهی شدید دچار شد.
سرانجام، کورت گودل در سال ۱۹۷۸ در پرینستون و در سن ۷۱ سالگی بر اثر گرسنگی و سوءتغذیه درگذشت. در آن زمان وزن او تنها ۳۰ کیلوگرم بود.
گودل بیتردید از بزرگترین منطقدانان تاریخ به شمار میرود. قضایای ناتمامیت او نهتنها بنیاد ریاضیات را دگرگون کرد، بلکه تأثیر ژرفی بر فلسفه، علوم رایانه و اندیشهی مدرن گذاشت. بسیاری از اندیشمندان قرن بیستم، او را در کنار اینشتین و تورینگ از ستونهای اصلی تفکر جدید میدانند.
۳۰.
زندگینامهٔ باروخ اسپینوزا
اسپینوزا یکی از برجستهترین فیلسوفان قرن هفدهم میلادی و بنیانگذار مکتب عقلگرایی نوین در فلسفهٔ اروپاست. او در سال ۱۶۳۲ میلادی در آمستردام، هلند، در خانوادهای یهودی پرتغالیتبار زاده شد. خانوادهٔ اسپینوزا از یهودیان مهاجر بودند که به دلیل فشارهای مذهبی از پرتغال به هلند کوچ کرده بودند.
اسپینوزا آموزشهای ابتدایی خود را در خانه و سپس در مدارس مذهبی یهودی دریافت کرد و با کتابهای مقدس عبری و فلسفهٔ یهودی آشنا شد. در جوانی، تحت تأثیر فلسفهٔ دکارت و برخی متفکران یونانی، گرایش به تفکر عقلانی و انتقادی پیدا کرد.
در حدود سال ۱۶۵۶ میلادی، اسپینوزا به دلیل دیدگاههای فلسفی و دینیاش که با باورهای سنتی یهودیان آمستردام مغایرت داشت، از جامعهٔ یهودی طرد شد و از حق شرکت در عبادتگاه محروم گردید. پس از آن، زندگی مستقل و نسبتاً منزوی را در پیش گرفت و خود را وقف فلسفه و تحقیقات علمی کرد.
اسپینوزا برای امرار معاش به تراشکاری عدسیهای علمی پرداخت و با وجود زندگی ساده، آثار فلسفی فراوانی نوشت. مشهورترین اثر او «اخلاق» است که به زبان لاتین و به سبک هندسی نگاشته شده و به تحلیل مفاهیم خدا، طبیعت، انسان و آزادی میپردازد. اسپینوزا در این اثر معتقد است که خدا و طبیعت یکیاند و جهان تابع نظم عقلانی و ضرورت طبیعی است.
او در سال ۱۶۷۷ میلادی در آمستردام درگذشت. گفته میشود علت مرگ او مشکلات ریوی ناشی از استنشاق غبار شیشههای تراشکاری بوده است.
دیدگاههای اسپینوزا بعدها تأثیر شگرفی بر فلسفهٔ روشنگری و متفکرانی چون گوته، هایدگر، هگل و نیچه گذاشت. فلسفهٔ او در زمینههای اخلاق، دین و سیاست همچنان یکی از منابع مهم تفکر عقلانی و انتقادی بهشمار میرود.
۳۱.
زندگینامهٔ جان لاک
جان لاک، فیلسوف و پزشک انگلیسی، یکی از برجستهترین متفکران قرن هفدهم میلادی و بنیانگذار فلسفهٔ تجربی و نظریهٔ حکومت دموکراتیک مدرن بود. او در سال ۱۶۳۲ میلادی در روستای وینلی در شهرستان سومرست انگلستان به دنیا آمد. پدرش، جیمز لاک، وکیلی ساده و از طرفداران پارلمان در دوران جنگهای داخلی انگلستان بود و مادرش، هاننا اوستین، نقش مهمی در تربیت و آموزش او ایفا کرد.
لاک تحصیلات خود را در مدرسهٔ وستمینستر آغاز کرد و در سال ۱۶۴۷ وارد دانشگاه آکسفورد شد. او در آکسفورد به مطالعهٔ علوم طبیعی، منطق، فلسفه و پزشکی پرداخت. در دوران تحصیل، به شدت تحت تأثیر فلسفهٔ ارسطو و علوم طبیعی قرار گرفت، اما از محدودیتهای آموزشی دانشگاه گلایه داشت و بیشتر به مطالعهٔ مستقل و تحقیقات تجربی علاقهمند بود.
در سالهای بعد، لاک به خدمت سر آنتونی آشلی کوپر، ارل شافتسبری درآمد و به عنوان پزشک و مشاور در امور سیاسی و فلسفی او فعالیت کرد. این تجربه، زمینهساز تحلیل مسائل سیاسی، اجتماعی و اخلاقی در آثار او شد.
او دو حوزهٔ اصلی فلسفه را متحول ساخت:
۱. فلسفهٔ سیاسی:
در کتاب مشهور خود، «رسالهای دربارهٔ حکومت مدنی»، لاک نظریهٔ حقوق طبیعی انسان، آزادی فردی، مالکیت خصوصی و حق شورش در برابر حکومتهای ظالم را بیان کرد. این اثر تأثیر شگرفی بر انقلاب آمریکایی و فلسفهٔ دموکراتیک مدرن داشت.
۲. فلسفهٔ شناخت:
در کتاب «رسالهای در باب فهم انسان»، لاک نظریهای تجربی از دانش انسان ارائه داد و معتقد بود که ذهن انسان در آغاز مانند یک «لوح سفید» است و تمام دانش از تجربه و مشاهده ناشی میشود.
به دلیل وابستگی به ارل شافتسبری و حوادث سیاسی انگلستان، لاک در برخی دورهها تحت تهدید قرار گرفت و مجبور شد مدتی را در هلند سپری کند. او در هلند به مطالعه و نگارش آثار فلسفی خود ادامه داد و سپس در ۱۶۸۹ میلادی پس از تثبیت شرایط سیاسی، به انگلستان بازگشت.
جان لاک بیشتر عمر خود را به تحقیق، نگارش و مشاوره اختصاص داد. او هرگز ازدواج نکرد و زندگی سادهای داشت. لاک در ۱۷۰۴ میلادی در انگلستان درگذشت و در لندن به خاک سپرده شد.
اندیشههای او پایهگذار فلسفهٔ تجربی، لیبرالیسم سیاسی و حقوق بشر مدرن شد. نظریهٔ حقوق طبیعی و حکومت با رضایت مردم او الهامبخش قانون اساسی بسیاری از کشورهای مدرن، بهویژه ایالات متحده آمریکا و فرانسه بود.
۳۲.
زندگینامه و معرفی دکتر محمدرضا دینانی
دکتر دینانی در سال ۱۳۱۴ در اصفهان به دنیا آمد. او یکی از برجستهترین فیلسوفان و استادان دانشگاه تهران و از مهمترین چهرههای فلسفه معاصر ایران است. دکتر دینانی در حوزههای فلسفه تحلیلی، فلسفه غرب و فلسفه اسلامی فعالیت داشته و تلاشهای چشمگیری در تبیین مفاهیم فلسفی و گسترش اندیشههای فلسفی در ایران انجام داده است.
دکتر دینانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران گذراند و سپس به تحصیل در رشته فلسفه و علوم انسانی پرداخت. وی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و پس از آن به تدریس در همان دانشگاه مشغول گردید.
تخصص اصلی او در زمینههای فلسفه تحلیلی، فلسفه اخلاق، فلسفه دین و فلسفه اسلامی است و در این حوزهها دهها مقاله و کتاب منتشر کرده است.
ایشان استاد دانشگاه تهران در گروه فلسفه و علوم انسانی است و همچنین عضو هیئت تحریریه مجلات علمی و فلسفی متعدد میباشد.
علاوه بر آن، دکتر دینانی سخنران و مدرس در سمینارها و همایشهای داخلی و بینالمللی فلسفه نیز است. از مهمترین آثار و فعالیتهای علمی او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. تحلیل و بررسی فلسفه غرب، بهویژه فلسفه تحلیلی و فلسفه اخلاق.
۲. تبیین مفاهیم فلسفه اسلامی با رویکرد تحلیلی.
۳. تألیف کتابها و مقالات در زمینه فلسفه دین، معرفتشناسی و منطق.
دکتر دینانی به روش تحلیلی و دقیق در پژوهش فلسفی شناخته میشود و توانایی بینظیری در بیان مفاهیم پیچیده فلسفی به زبانی ساده و قابل فهم برای دانشجویان و پژوهشگران دارد. فعالیتهای او سهم بسزایی در توسعه فلسفه تحلیلی در ایران و ترویج فلسفه اسلامی داشته است.
۳۳.
معرفی شهید آیتالله مرتضی مطهری
آیتالله مرتضی مطهری، یکی از برجستهترین فقها، فیلسوفان و متفکران دینی معاصر ایران و استاد دانشگاه تهران بود. او نقش بیبدیلی در تبیین و توسعه فلسفه اسلامی، کلام، اخلاق و تعلیمات دینی ایفا کرد و از بنیانگذاران و نظریهپردازان انقلاب اسلامی به شمار میرود.
شهید مطهری در سال ۱۳۰۸ شمسی در کرمان چشم به جهان گشود. تحصیلات حوزوی خود را در قم آغاز کرد و علوم اسلامی، فقه، اصول، فلسفه و کلام را بهطور گسترده فرا گرفت. پس از تکمیل تحصیلات، به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت و شاگردان بسیاری را پرورش داد.
همزمان، او در دانشگاه تهران نیز به عنوان استاد فلسفه و علوم انسانی فعالیت کرد و فلسفه و کلام اسلامی را به صورت علمی و تحلیلی به دانشجویان آموزش میداد. شهید مطهری با تألیف آثار فراوان در زمینه فلسفه اسلامی، اخلاق، کلام، تعلیمات دینی، تفسیر قرآن و تاریخ اسلام، معارف دینی را به زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم ارائه میکرد و در ترویج فرهنگ دینی در سطح جامعه نقش مؤثری داشت.
از جمله مهمترین آثار او میتوان به حکمت متعالیه، مجموعه آثار شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انسان کامل و فلسفه اخلاق اشاره کرد. شهید مطهری به دقت علمی، شفافیت فکری و اخلاق نیکو مشهور بود؛ او در تدریس و نگارش، تحلیلگر و مستند بود و مفاهیم پیچیده فلسفی و دینی را به گونهای روشن و قابل فهم ارائه میکرد. همواره تأکید داشت که دین و علم باید هماهنگ باشند و جامعه به روشنبینی دینی نیازمند است.
آیتالله مرتضی مطهری در سال ۱۳۵۸ شمسی به دست گروهک فرقان ترور شد و به مقام شهادت نائل آمد. شهادت او ضایعهای عظیم برای جامعه علمی و دینی ایران بود و اندیشهها و آثارش همچنان الهامبخش پژوهشگران و علاقهمندان به فلسفه و دین است.
۳۴.
معرفی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
دکتر شفیعی کدکنی در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دکتری خود را دریافت کرده است. او پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۳۴۸ با راهنمایی استادانی چون بدیعالزمان فروزانفر و پرویز ناتل خانلری، مدرک دکتری خود را در همین رشته از دانشگاه تهران اخذ نمود . پس از آن، دکتر شفیعی کدکنی از سال ۱۳۴۸ به تدریس در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران پرداخت و در سال ۱۳۹۶ به عنوان استاد ممتاز این دانشگاه معرفی شد .
دکتر کدکنی، یکی از برجستهترین ادیبان، شاعر و محقق معاصر ایران است که سهم عظیمی در حفظ و تبیین ادب فارسی و فرهنگ ایرانی داشته است. او نه تنها به عنوان شاعر و پژوهشگر، بلکه به عنوان استاد دانشگاه و معلم نسلهای بسیاری از دانشجویان ادب و زبان فارسی شناخته میشود.
دکتر شفیعی کدکنی در سال ۱۳۱۸ شمسی در کدکن، شهرستان سبزوار، به دنیا آمد. از همان سالهای کودکی، علاقه و استعداد ویژهای به شعر و زبان فارسی نشان داد و در نوجوانی با مطالعه آثار شاعران بزرگ فارسی، دانش و ذوق ادبی خود را پرورش داد.
تحصیلات عالی خود را در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی به پایان رساند و پس از آن به تدریس و تحقیق در دانشگاههای معتبر ایران پرداخت. آثار او شامل پژوهشهای ادبی، تصحیح متون کلاسیک، نقد و بررسی شعر و فرهنگ ایران است. او با دقت علمی و نگاه تحلیلی، مباحث پیچیده ادبی و تاریخی را به زبان ساده و قابل فهم برای علاقهمندان ارائه کرده است.
دکتر شفیعی کدکنی در شعر، تلفیقی استادانه از سنت و نوآوری را به نمایش گذاشته است. اشعار او معمولاً دارای رگههایی از عرفان، اخلاق و فلسفه زندگی هستند و با زبانی ساده و در عین حال تأملبرانگیز، مفاهیم عمیق انسانی و اجتماعی را بیان میکنند. او همچنین در حفظ و معرفی ادبیات کلاسیک فارسی و شناخت شاعران بزرگ، از جمله حافظ، سعدی و فردوسی، نقش مهمی ایفا کرده است.
آثار او علاوه بر ارزش ادبی، دارای ارزش علمی و پژوهشی نیز هستند و همواره مورد توجه دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان ادب فارسی قرار دارند. دکتر شفیعی کدکنی به عنوان نمادی از تعهد علمی، اخلاق حرفهای و عشق به زبان و فرهنگ ایرانی شناخته میشود و میراث فکری و ادبی او همچنان الهامبخش نسلهای آینده است.
۳۵.
زندگینامهٔ مولانا جلالالدین محمد بلخی
نام کامل او جلالالدین محمد بن محمد بن حسین خطیبی بلخی است. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ چشم به جهان گشود و در سال ۶۷۲ هجری قمری دار فانی را وداع گفت. پدرش، بهاءالدین محمد مشهور به بهاء ولد، از فقها و عارفان برجسته روزگار خود بود. به سبب اختلاف با سلطان خوارزمشاه، خانوادهٔ مولانا ناگزیر بلخ را ترک کرد و سفری طولانی را آغاز نمود. آنان از شهرهایی چون نیشابور، بغداد، مکه و دمشق گذشتند و سرانجام در قونیه اقامت گزیدند؛ از اینرو مولانا را «رومی» نیز مینامند.
مولانا در خردسالی تحت تربیت پدرش پرورش یافت. پس از درگذشت بهاء ولد، شاگرد برجستهٔ او، برهانالدین محقق ترمذی، سرپرستی علمی و معنوی مولانا را بر عهده گرفت و او را در علوم عقلی و نقلی پرورش داد. مولانا سپس برای تکمیل دانش خویش به دمشق و حلب سفر کرد و نزد استادان آن دیار به فراگیری فلسفه، کلام، فقه و عرفان پرداخت.
مهمترین نقطهٔ تحول در زندگی او، دیدار با شمسالدین محمد تبریزی در سال ۶۴۲ هجری قمری در قونیه بود. شمس با روح ژرف و زبان آتشین خود، مولانا را از فقیهی درسگو به عارفی عاشق و شاعری الهی بدل کرد. دلدادگی و پیوند عمیق مولانا با شمس، سرچشمهٔ بسیاری از اشعار شورانگیز او شد. پس از غیبت ناگهانی شمس، که مولانا را سخت داغدار ساخت، آثاری همچون مثنوی معنوی و دیوان شمس جان گرفت.
آثار برجستهٔ مولانا
۱.مثنوی معنوی
۲.در شش دفتر و حدود ۲۶ هزار بیت
۳.اثری عمیق در عرفان، اخلاق و تربیت که به «قرآن فارسی» شهرت یافته است
۴.دیوان شمس تبریزی (دیوان کبیر)
۵.مجموعهٔ غزلیات، قصاید و رباعیات عاشقانه و عارفانه، عمدتاً در ستایش شمس
۶.فیه ما فیه
۷.مجموعهٔ سخنان و مجالس مولانا
۸.مجالس سبعه
۹.مشتمل بر هفت خطبه و مواعظ
۱۰.مکاتیب
۱۱.مجموعهٔ نامههای مولانا به یاران و بزرگان عصر
مولانا عارفی بود که محور اندیشهاش عشق الهی به شمار میرفت. او عشق را نیرویی میدانست که انسان را از خود میرهاند و به وصال حق میرساند. از نگاه او، موسیقی و سماع وسیلهای برای دستیابی به جذبهٔ الهی بود. اشعار مولانا سرشار از معانی ژرف عرفانی، عشق، توحید، و آموزههای اخلاقی و تربیتی است.
مولانا تأثیری ژرف بر ادبیات فارسی، عرفان اسلامی و حتی بر فرهنگ و ادبیات جهانی نهاد. اشعار او به زبانهای گوناگون ترجمه شده و اندیشههایش همچنان الهامبخش دلها در شرق و غرب جهان است.
۳۶.
زندگینامهٔ خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی
حافظ شیرازی، یکی از بزرگترین شاعران و عارفان قرن هشتم هجری، در حدود سال ۷۲۷ قمری در شیراز چشم به جهان گشود. او به سبب تسلط شگرف بر قرآن کریم و معارف اسلامی به لقب حافظ شهرت یافت، چرا که حافظ کل قرآن بود و بسیاری از آیات را در اشعار خود با هنرمندی به کار بست.
حافظ در خانوادهای نسبتاً متوسط به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد و با همت مادر به تحصیل علوم پرداخت. وی دروس مقدماتی علوم دینی، ادبیات عرب، تفسیر قرآن، فقه، کلام و حکمت را نزد علمای زمان خود در شیراز فراگرفت. از همان سالهای نوجوانی، نبوغ و استعداد خارقالعادهاش در شعر و ادب آشکار شد.
حافظ علاوه بر شاعری، مفسر قرآن، عارف و اندیشمند بود. بسیاری او را در شمار عرفای عاشق دانستهاند که زبان شعر را وسیلهٔ بیان اندیشههای عرفانی، اخلاقی و اجتماعی خویش قرار داد. مضامین اشعار او شامل عشق الهی، معرفت عرفانی، نقد ریاکاری، دعوت به اخلاص، و ستایش زیباییهای طبیعت و زندگی است.
اثر اصلی و جاودانهٔ او، دیوان حافظ است که شامل غزلیات، چند قصیده، مثنویهای کوتاه و تعدادی رباعی است. غزلیات حافظ در اوج فصاحت و بلاغت سروده شده و به زبان فارسی روحی تازه بخشیده است. دیوان او از همان قرن هشتم تاکنون بارها نسخهبرداری و چاپ شده و همواره محبوب ایرانیان و جهانیان بوده است.
حافظ در شعر خود از زبان رمزی و چندلایه بهره برده است؛ به گونهای که اشعار او همزمان میتواند تفسیری عاشقانه، عرفانی یا اجتماعی ـ انتقادی داشته باشد. از این رو او را «لسانالغیب» و «ترجمانالاسرار» لقب دادهاند. بسیاری از اندیشمندان شرق و غرب، او را یکی از بزرگترین شاعران تاریخ بشریت دانستهاند.
خواجه شمسالدین محمد حافظ در سال ۷۹۲ قمری در شیراز چشم از جهان فروبست. آرامگاه او که به نام حافظیه شهرت دارد، امروز زیارتگاه عاشقان ادب و عرفان است. حافظ نه تنها شاعر ملی ایران، بلکه در جهان نیز به عنوان یکی از بزرگترین غزلسرایان شناخته میشود. دیوان او همواره بر سر سفرههای نوروز و شب یلدا جایگاه ویژه دارد و ایرانیان با فال حافظ پیوندی دیرینه برقرار کردهاند.
۳۷.
باسمه تعالی
زندگینامهٔ شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی
سعدی شیرازی، یکی از بزرگترین شاعران و نویسندگان ادب فارسی است. او در حدود سال ۶۰۶ هجری قمری در شیراز چشم به جهان گشود. در همان سالهای جوانی پدر خود را از دست داد و زیر نظر مادر پرورش یافت. سعدی از کودکی به تحصیل علوم دینی و ادبی پرداخت و برای ادامهٔ دانشاندوزی راهی بغداد شد. او در مدرسهٔ نظامیه – که از بزرگترین مراکز علمی آن دوران بود – به تحصیل علوم معقول و منقول، از جمله فقه، حدیث، تفسیر و ادبیات پرداخت.
پس از پایان تحصیل، سعدی سفری طولانی و پرماجرا آغاز کرد. او به حجاز، شام، عراق، آسیای صغیر و هندوستان سفر نمود و در این مسیر با فرهنگها و مردمان گوناگون آشنا شد. این آشناییها تجربههای گرانبهایی برای او فراهم آورد. سعدی در آثار خود بارها به این سفرها اشاره کرده و حکایتهای فراوانی از دیدار با انسانها، عالمان، پادشاهان و درویشان نقل کرده است.
بعد از حدود سی سال سفر، سعدی در زمان حکومت ابوبکر بن سعد زنگی به شیراز بازگشت. در این دوران، او مورد توجه و احترام امیران و وزیران قرار گرفت و فرصتی یافت تا آثار بزرگ خود را بیافریند. از میان آثار او، دو کتاب جاویدان، نام سعدی را در تاریخ ادب فارسی و جهان ماندگار ساخته است:
۱. بوستان
منظومهای در ده باب، سرشار از حکایتها و اندرزهای اخلاقی و عرفانی. سعدی در این کتاب با زبانی روان و آهنگی موزون، فضایل انسانی، عدالت، عشق الهی، تربیت و حکمت را بیان میکند.
۲. گلستان
کتابی به نثر مسجّع و در هشت باب، پر از حکایتها، مثلها و پندهای اخلاقی. گلستان نمونهای درخشان از نثر فارسی است و جایگاهی برجسته در ادبیات جهان دارد.
علاوه بر این دو اثر، سعدی غزلیات عاشقانه و عارفانهای سروده که او را در زمرهٔ بزرگترین غزلسرایان زبان فارسی قرار داده است. دیگر آثار او شامل قصاید عربی و فارسی، ترجیعبندها، مقالات، مجالس و مراثی است.
سعدی را شاعر انسانیت، اخلاق، عشق و خرد دانستهاند. سخن او روان، دلنشین و آکنده از حکمت عملی است و توانست زبان ساده و همهفهم را با معانی ژرف اخلاقی و عرفانی در هم آمیزد.
سعدی در حدود سال ۶۹۱ هجری قمری در شیراز درگذشت. آرامگاه او در باغ سعدیه شیراز قرار دارد که امروزه یکی از مهمترین زیارتگاههای فرهنگی و ادبی ایران است. سعدی نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان به عنوان شاعری حکیم، آموزگار اخلاق و صاحب سخنی جاودانه شناخته میشود.
۳۸.
زندگینامه علامه محمدتقی جعفری
علامه جعفری ، یکی از برجستهترین متفکران، فیلسوفان، فقیهان و مفسران معاصر شیعه بود که در عرصههای گوناگون فلسفه، عرفان، کلام، تفسیر، فقه، هنر و علوم انسانی نقشی بسزا ایفا کرد. او را بحق میتوان از جامعترین اندیشمندان سده اخیر ایران دانست.
وی در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی در تبریز دیده به جهان گشود. از کودکی به تحصیل علوم دینی پرداخت و در نوجوانی برای ادامه تحصیل به حوزههای علمیه تبریز و سپس قم راه یافت. دروس مقدماتی و سطح عالی حوزه را نزد استادانی بزرگ همچون آیتالله سید محمد حجت کوهکمری و آیتالله سید صدرالدین صدر فرا گرفت.
پس از آن، به نجف اشرف مهاجرت کرد و سالها در حوزه علمیه این شهر به تحصیل فقه، اصول، فلسفه و عرفان مشغول شد. او در این دوران از محضر استادانی نامدار چون آیتالله سید ابوالقاسم خوئی، آیتالله سید محسن حکیم، علامه طباطبایی و آیتالله سید عبدالهادی شیرازی بهرهمند گردید. همزمان مطالعات گستردهای در فلسفه غرب، علوم انسانی و علوم تجربی داشت.
پس از سالها تحصیل و تدریس در نجف، علامه جعفری به ایران بازگشت و در تهران اقامت گزید. او علاوه بر تدریس، به تحقیق و تألیف در موضوعات متنوع پرداخت. از فعالیتهای مهم او برگزاری جلسات گفتوگو با اندیشمندان برجسته جهان بود؛ گفتوگوهای فلسفی او با پروفسور هانری کربن، فیلسوف فرانسوی، درباره معارف اسلامی از شهرتی ویژه برخوردار است.
علامه جعفری بیش از ۸۰ جلد کتاب و صدها مقاله در موضوعات مختلف نگاشته است. مهمترین آثار او عبارتاند از:
۱. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مولوی (۱۵ جلد)
۲. ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه (۲۷ جلد)
۳. حقوق جهانی بشر و آزادی انسانی
۴. فلسفه و هدف زندگی
۵. علم و دین
۶. شناخت از دیدگاه علمی و فلسفی
۷. تفسیر و تحلیل اندیشههای فلسفی غرب
او در آثارش به گفتوگوی میان فرهنگها، انسانشناسی، فلسفه هنر، فلسفه علوم و نسبت علم و دین توجهی ویژه داشت. علامه جعفری اندیشمندی جامعنگر بود که هم در فقه و فلسفه اسلامی تبحر داشت و هم با فلسفه غرب، علوم اجتماعی و هنر آشنایی عمیق یافته بود. ویژگی برجسته او انسانمحوری و توجه به کرامت انسانی بود؛ چنانکه در نوشتهها و سخنرانیهایش همواره بر آزادی، اخلاق، مسئولیت و تعالی معنوی انسان تأکید میکرد.
سرانجام، این اندیشمند بزرگ پس از عمری پربار در تحقیق، تدریس و تألیف، در سال ۱۳۷۷ هجری شمسی چشم از جهان فروبست. پیکر مطهر او در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهرری به خاک سپرده شد.
۳۹.
زندگینامه علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره)
علامه طباطبایی، مفسر بزرگ قرآن کریم، فیلسوف و متکلم برجسته معاصر، در سال ۱۲۸۱ هجری شمسی در شهر تبریز چشم به جهان گشود.
ایشان پس از فراگیری مقدمات علوم دینی در زادگاه خود، در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی برای تکمیل تحصیلات عالی به نجف اشرف هجرت کرد و از محضر بزرگانی همچون:
۱.آیتالله سید ابوالقاسم خویی (فقه و اصول)،
۲.آیتالله نائینی (فقه و اصول)،
۳.آیتالله حجت کوهکمری،
۴.در حکمت و عرفان، سید حسین بادکوبهای،
۵. در اخلاق، سید علی قاضی طباطبایی،
بهرههای علمی و معنوی فراوان برد. پس از حدود ده سال اقامت در نجف، در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی به تبریز بازگشت، اما به سبب فشارها و محدودیتهای حکومت وقت ، امکان فعالیت گسترده علمی نیافت. سرانجام در سال ۱۳۲۵ هجری شمسی به قم مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آن دیار به تدریس، تحقیق، تألیف و تربیت شاگردان اشتغال ورزید.
مهمترین اثر علمی ایشان، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن است که در ۲۰ جلد به رشته تحریر درآمد و بهحق یکی از ماندگارترین و ژرفترین تفاسیر قرآن در جهان اسلام به شمار میرود. از دیگر آثار ارزشمند او میتوان به:
۱. بدایةالحکمة و نهایةالحکمة (کتب درسی فلسفه اسلامی)،
۲. اصول فلسفه و روش رئالیسم (با پاورقیهای شهید مطهری)،
۳. رسالههای متعدد فلسفی و عرفانی،
۴. دهها مقاله و تقریرات علمی،
اشاره کرد.
از میان شاگردان برجستهی علامه میتوان به:
۱. شهید مرتضی مطهری،
۲. آیتالله عبدالله جوادی آملی،
۳. آیتالله محمدتقی مصباح یزدی،
۴. آیتالله حسن حسنزاده آملی،
۵. آیتالله محمدتقی بهجت،
اشاره نمود.
علامه طباطبایی افزون بر مقام علمی، در زندگی شخصی نیز نمونهای از زهد، تواضع و سلوک عرفانی بود. ارتباط عمیق او با استاد اخلاقش، سید علی قاضی طباطبایی، نقشی سرنوشتساز در شکلگیری روحیه عرفانی و معنوی ایشان داشت.
این عالم ربانی پس از سالها تلاش علمی و پرورش نسل بزرگی از اندیشمندان، در سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در قم دار فانی را وداع گفت و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت معصومه به خاک سپرده شد.
۴۰.
۴۰.
زندگینامهٔ علامه محمدتقی مصباح یزدی
آیتالله مصباح یزدی،یکی از برجستهترین فیلسوفان، متکلمان، مفسران قرآن کریم و اندیشمندان معاصر حوزهٔ علمیهٔ قم بود. ایشان از شاخصترین شاگردان علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) به شمار میآمد و در حوزههای فلسفهٔ اسلامی، اندیشهٔ سیاسی اسلام و تربیت شاگردان برجسته نقشآفرینی مؤثری داشت.
ایشان در سال ۱۳۱۳ شمسی در شهر یزد دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در همانجا گذراند و سپس به تحصیل علوم دینی و حوزوی روی آورد. در نوجوانی به قم مهاجرت کرد و از محضر استادان بزرگی چون آیتالله بهجت، علامه طباطبایی، امام خمینی(ره) و آیتالله سیدمحمدحسین بروجردی بهرهمند شد. وی نزد علامه طباطبایی فلسفهٔ اسلامی و تفسیر قرآن و نزد امام خمینی فقه و اصول را فرا گرفت.
علامه مصباح یزدی در فلسفهٔ اسلامی، بهویژه در تبیین مباحث حکمت متعالیه و فلسفهٔ ملاصدرا، صاحبنظر و اثرگذار بود. او سالها به تدریس فلسفه، کلام و اخلاق در حوزهٔ علمیهٔ قم پرداخت و شاگردان بسیاری تربیت کرد.
از ایشان آثار متعددی در زمینههای فلسفهٔ اسلامی، کلام جدید، اخلاق، تفسیر و اندیشهٔ سیاسی اسلامی به یادگار مانده است. برخی از مهمترین آثار او عبارتاند از:
۱. آموزش فلسفه
۲. نقد و بررسی مارکسیسم
۳. نقد لیبرالیسم و سکولاریسم
۴. اخلاق در قرآن
۵. معارف قرآن
۶. پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک اسلام
در دوران نهضت اسلامی، ایشان از یاران نزدیک امام خمینی(ره) بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای فکری و فرهنگی نقشی مؤثر ایفا کرد. ریاست مؤسسهٔ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) را بر عهده داشت و این مرکز را به یکی از مهمترین پایگاههای تربیت اندیشمندان اسلامی تبدیل نمود.
پس از سالها خدمت علمی و فرهنگی، علامه مصباح یزدی در ۱۳۹۹ در سن ۸۶ سالگی دار فانی را وداع گفت و در حرم حضرت معصومه(س) در قم به خاک سپرده شد.
۴۱.
زندگینامهٔ هراکلیتوس
هراکلیتوس، فیلسوف نامدار یونان باستان، در حدود ۵۳۵ پیش از میلاد در شهر افسوس (واقع در ترکیهٔ امروزی) به دنیا آمد و در حدود ۴۷۵ پیش از میلاد درگذشت. او یکی از برجستهترین فیلسوفان دورهٔ پیشاسقراطی بود که اندیشههای ژرف و ماندگاری در تاریخ فلسفه بر جای گذاشت.
هراکلیتوس از خانوادهای اشرافی و مرفه برخاست. گفتهاند که او میتوانست مقامهای سیاسی و مذهبی مهم شهر افسوس را بر عهده بگیرد، اما به دلیل روحیهٔ گوشهگیر و انتقادی خود، از سیاست کناره گرفت و بیشتر عمرش را در اندیشه و تأمل گذراند. به همین دلیل، او را «فیلسوف تاریک» یا «فیلسوف گریان» مینامیدند، چرا که سخنانش دشوار، پیچیده و گاه تلخ بود.
مهمترین اثر او کتابی با عنوان «دربارهٔ طبیعت» بود که امروزه تنها پارههایی از آن باقی مانده است. این پارهها بیشتر از طریق نقل قول فیلسوفان بعدی چون افلاطون، ارسطو و رواقیون به دست ما رسیدهاند.
مهمترین اندیشههای هراکلیتوس
۱. اصل تغییر و صیرورت
هراکلیتوس معتقد بود که اساس هستی، تغییر مداوم است. جملهٔ معروف او «همه چیز در جریان است» بیانگر همین اندیشه است. او میگفت:
«نمیتوان دوبار در یک رودخانه وارد شد، زیرا هر بار آبی تازه و متفاوت در جریان است.»
۲. آتش بهعنوان اصل جهان
برخلاف تالس که آب را اصل میدانست و آناکسیمنس که هوا را اصل میشمرد، هراکلیتوس آتش را عنصر بنیادین جهان میدانست، زیرا آتش نماد تغییر، حرکت و زایش دائمی است.
۳.لوگوس
یکی از بنیادیترین مفاهیم اندیشهٔ اوست. "لوگوس" به معنای «عقل، قانون کیهانی، نظم جهان و سخن» است. هراکلیتوس بر این باور بود که جهانیان بر اساس یک عقل کلی یا قانون ذاتی به نام لوگوس اداره میشوند، اما بیشتر مردم از آن بیخبرند.
۴. تضاد و هماهنگی اضداد
هراکلیتوس میگفت جهان بر اساس وحدت اضداد استوار است. جنگ و کشمکش نیروهای متضاد ــ مانند شب و روز، مرگ و زندگی، سردی و گرمی ــ عامل پویایی و تداوم هستی است. از دید او، صلح و هماهنگی در دل همین تضادها شکل میگیرد.
هراکلیتوس از نخستین فیلسوفانی بود که به جای جستوجوی یک «عنصر مادی» ساده، به قانون و عقل حاکم بر هستی اندیشید. او بر فیلسوفان بزرگی چون افلاطون، رواقیون و نوافلاطونیان و بعدها بر متفکرانی همچون هگل و نیچه تأثیر عمیق گذاشت. نیچه او را «فیلسوف مورد علاقهاش» میدانست و هگل اندیشهٔ دیالکتیک خود را تا حد زیادی متأثر از او پرورش داد. هراکلیتوس در حدود سال ۴۷۵ قبل از میلاد درگذشت.
۴۲.
زندگینامه گئورگ ویلهلم فریدریش هگل
هگل، یکی از برجستهترین فیلسوفان آلمانی و از پایهگذاران مکتب ایدئالیسم آلمانی است. او در سال ۱۷۷۰ میلادی در آلمان به دنیا آمد و در ۱۸۳۱ در برلین درگذشت.
اندیشههای وی تأثیری ژرف بر فلسفه، الهیات، سیاست، هنر و علوم انسانی بر جای گذاشت.
هگل در خانوادهای مذهبی و متوسط چشم به جهان گشود. پدرش کارمند دولت بود. او از کودکی به ادبیات کلاسیک، دین و فلسفه علاقهمند شد. در سال ۱۷۸۸ وارد دانشگاه توبینگن گردید و به تحصیل الهیات پروتستان، فلسفه و زبانهای باستانی پرداخت. در همین دوران با فیلسوفی چون فریدریش شیلینگ و شاعر بزرگ فریدریش هولدرلین دوستی نزدیکی یافت.
پس از پایان تحصیلات، مدتی به تدریس خصوصی پرداخت و سپس به عنوان استاد در دانشگاههای مختلف مشغول به کار شد. در سال ۱۸۰۱ به دانشگاه ینا راه یافت و تدریس فلسفه را آغاز کرد. همزمان نخستین اثر فلسفی خود با عنوان تفاوت نظامهای فلسفی فیشته و شیلینگ را منتشر نمود. در سالهای پرآشوب جنگهای ناپلئونی با مشکلات مالی جدی روبهرو شد، اما با انتشار کتاب مهم پدیدارشناسی روح شهرت یافت.
پس از آن، در دانشگاههای نورنبرگ، هایدلبرگ و سرانجام در دانشگاه برلین به تدریس پرداخت و در سالهای پایانی عمر به یکی از بانفوذترین استادان فلسفه آلمان بدل شد.
آثار مهم هگل
۱. پدیدارشناسی روح
۲. علم منطق
۳. دایرةالمعارف علوم فلسفی
۴. اصول فلسفه حق
این آثار شالوده و چارچوب اصلی نظام فلسفی هگل را تشکیل میدهند.
فلسفه هگل بر مفهوم دیالکتیک و حرکت تاریخی ایدهها استوار است. وی بر این باور بود که تاریخ بشر فرایندی عقلانی است که در آن روح مطلق بهتدریج خود را از طریق تز، آنتیتز و سنتز آشکار میسازد.
نظام فلسفی هگل شامل سه بخش اساسی است:
۱. منطق: بررسی ایدهها و مقولات ناب.
۲. فلسفه طبیعت: تجلی ایده در جهان طبیعی.
۳. فلسفه روح: تجلی ایده در انسان، فرهنگ، تاریخ، هنر، دین و فلسفه.
هگل در سال ۱۸۳۱ میلادی درگذشت. او در زمان حیات خود به شهرتی چشمگیر دست یافت و پس از مرگ نیز اندیشههایش الهامبخش بسیاری از مکاتب شد. فلسفه وی تأثیر عمیقی بر متفکرانی چون کارل مارکس، سورن کییرکگور، مارتین هایدگر، تئودور آدورنو و ژان پل سارتر گذاشت.
هگل را میتوان یکی از جامعترین و نظاممندترین فیلسوفان تاریخ دانست؛ فیلسوفی که فلسفه را نه صرفاً بحثی انتزاعی، بلکه فرایندی زنده و تاریخی برای فهم جهان و آزادی انسان معرفی کرد.
۴۳.
زندگینامهٔ کارل مارکس
مارکس، فیلسوف، اقتصاددان، تاریخنگار و نظریهپرداز اجتماعی آلمانی، در سال ۱۸۱۸ میلادی در آلمان چشم به جهان گشود. او در خانوادهای یهودی-مسیحی تحصیلکرده متولد شد و از کودکی علاقهمند به فلسفه و مسائل اجتماعی بود.
مارکس تحصیلات دانشگاهی خود را ابتدا در دانشگاه بن و سپس در دانشگاه برلین در رشتهٔ فلسفه گذراند. او تحت تأثیر فلسفهٔ هگل قرار گرفت و با جریانهای فلسفی و سیاسی زمان خود آشنا شد.
در طول زندگی، مارکس به فعالیتهای سیاسی و روزنامهنگاری پرداخت و همواره با دولتها و حکومتهای مستبد درگیر بود. به دلیل فعالیتهایش، بارها از کشور خود تبعید شد و سرانجام در لندن سکونت گزید.
مارکس مشهورترین آثار خود را در زمینهٔ فلسفه، اقتصاد و جامعهشناسی تألیف کرد. از مهمترین آثار او میتوان به:
۱. مانیفست کمونیست
۲. سرمایه
در این آثار، او تحلیلهای عمیقی از نظام سرمایهداری، مبارزهٔ طبقاتی، تاریخ و اقتصاد ارائه داد و پایهگذار مکتب مارکسیسم شد؛ مکتبی که تأثیر عمیقی بر جنبشهای کارگری و نظریههای اجتماعی قرن بیستم گذاشت.
مارکس در سال ۱۸۸۳ میلادی در لندن درگذشت. اندیشهها و نوشتههای او تا امروز در فلسفه، اقتصاد و علوم اجتماعی مورد مطالعه و بحثاند و تأثیر بسیاری بر جنبشهای اجتماعی و سیاسی جهان داشته است.
۴۴.
معرفی دکتر سید جواد طباطبایی
دکتر طباطبایی، استاد تمام دانشگاه تهران، از برجستهترین اندیشمندان معاصر ایران در حوزه فلسفه سیاسی بود. وی رسالهٔ دکتری خود را با عنوان «تکوین اندیشه سیاسی هگل جوان» در دانشگاه سوربن فرانسه نوشت و با درجهٔ ممتاز از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
ایشان در سال ۱۳۲۴ در تبریز دیده به جهان گشود. از همان سالهای نوجوانی به مطالعهٔ زبانهای عربی و فرانسه پرداخت و به فلسفه اسلامی و آثار متفکرانی چون ابنسینا و ملاصدرا علاقه نشان داد.
پس از بازگشت به ایران، به عضویت هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درآمد. مدتی نیز به عنوان معاون پژوهشی دانشکده و سردبیر مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی فعالیت داشت.
در کنار تدریس و پژوهش، اهتمام اصلی او معرفی فلسفه سیاسی غرب و سنجش نسبت آن با سنت فکری ایران بود. دکتر طباطبایی بیش از هر چیز به عنوان نظریهپرداز اندیشه سیاسی در ایران شناخته میشود. او بر این باور بود که فهم درست از تاریخ اندیشه در ایران، شرط ضروری برای ورود به مدرنیته ایرانی است. نظریهٔ مهم وی، ایرانشهری، بر تداوم و پیوستگی تاریخی هویت ایرانی در عرصه سیاست و فرهنگ تأکید داشت.
طباطبایی در نقد جریانهای فکری رایج، از جمله چپگرایی مارکسیستی و غربزدگیِ تقلیدی، دیدگاههای تند و متفاوتی ارائه میکرد.از مهمترین آثار او میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. دیباچهای بر نظریه انحطاط ایران
۲. زوال اندیشه سیاسی در ایران
۳. درآمدی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران
۴. ابنخلدون و علوم اجتماعی
۵. حکومت قانون
۶. مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی
۷. تاریخ اندیشه سیاسی در ایران (چند جلد)
این مجموعه آثار نشان میدهد که دغدغهٔ اصلی دکتر طباطبایی، بازخوانی تاریخ فکری ایران و سنجش نسبت آن با مدرنیته بود. او سرانجام در سن ۷۷ سالگی در ایالات متحده آمریکا چشم از جهان فروبست.
۴۵.
زندگینامهٔ دکتر سید حسین نصر
دکتر نصر، فیلسوف، متفکر و اسلامشناس برجسته ایرانی، در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. خانوادهٔ او روحانی و اهل علم بود؛ پدرش، سید جلالالدین نصر، از علمای شیعه و شاگردان مراجع نجف به شمار میرفت.
از سنین نوجوانی، دکتر نصر به مطالعهٔ علوم دینی و فلسفه علاقهمند شد و برای ادامهٔ تحصیل به آمریکا رفت. او در دانشگاه هاروارد به تحصیل فلسفه و تاریخ علوم اسلامی پرداخت و سپس تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه جورج واشنگتن در زمینهٔ فلسفه اسلامی و عرفان ادامه داد.
دکتر نصر یکی از برجستهترین متفکران اسلامی و اسلامشناسان معاصر است. او استاد دانشگاه جورج واشنگتن و چندین دانشگاه دیگر در آمریکا بوده و بیش از پنج دهه در تدریس فلسفه و تاریخ علوم اسلامی فعالیت کرده است.
دکتر نصر به عنوان یکی از مروجان فلسفه و معرفتشناسی اسلامی در سطح جهانی شناخته میشود. وی در زمینهٔ معرفتشناسی سنتی و فلسفه اسلامی پژوهشهای گستردهای انجام داده و تلاش کرده است سنت فکری اسلامی را به زبان انگلیسی معرفی کند.
آثار شاخص دکتر نصر عبارتند از:
۱. علم و تمدن در اسلام
۲. قلب اسلام: ارزشهای پایدار برای بشریت
۳. هنر و معنویت اسلامی
۴. تصوف: عشق و حکمت
۵. اسلام سنتی در دنیای مدرن
این آثار، او را به یکی از مهمترین چهرههای معرفیکننده فلسفه، عرفان و سنت اسلامی در جهان تبدیل کرده است. دکتر نصر همچنان در آمریکا زندگی میکند و فعالیتهای علمی و فرهنگی خود را ادامه میدهد.
۴۶.
معرفی دکتر صادق آئینهوند
دکتر صادق آئینهوند، فیلسوف و پژوهشگر برجسته تاریخ اسلام، از چهرههای اثرگذار در توسعه نشر و پژوهشهای علوم انسانی در ایران بود. ایشان در دورهای ریاست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را بر عهده داشت و سهم قابل توجهی در رشد علمی این حوزه ایفا نمود.
دکتر آئینهوند در سال ۱۳۳۰ در تویسرکان متولد شد و در سال ۱۳۹۴ در تهران دار فانی را وداع گفت. تحصیلات عالی خود را با کسب کارشناسی ارشد در رشته زبان و ادبیات عرب از دانشگاه تهران آغاز کرد و سپس دکترای خود را در تاریخ اسلام از دانشگاه القدیس یوسف لبنان اخذ نمود.
وی استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و الزهرا بود. دکتر آئینهوند در سال ۱۳۸۵ به عنوان چهره ماندگار معرفی شد و در سال ۱۳۹۰ جایزه علمی علامه طباطبایی از بنیاد ملی نخبگان را دریافت کرد. همچنین در سال ۱۳۷۳ به عنوان استاد نمونه کشوری برگزیده شد.
در کارنامه علمی و اجرایی ایشان موارد زیر برجستهاند:
۱.مدیر مسئول مجله بینالمللی علوم انسانی جمهوری اسلامی ایران
۲.رئیس مرکز سیاست علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
۳.رئیس گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس
۴.عضو شورای برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم و سرپرست کمیته برنامهریزی تاریخ و باستانشناسی
۵.مدیر مسئول مجله آفاق الحضاره الاسلامیه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکتر آئینهوند بیش از ۳۴ جلد کتاب تألیف و ترجمه کرده و بیش از ۸۰ مقاله علمی منتشر نموده است. آثار ایشان در حوزههای تاریخ اسلام، تاریخنگاری، تمدن اسلامی و هویت ایرانی-اسلامی شناختهشده و مرجع محسوب میشوند.
ایشان در سال ۱۳۹۴ دار فانی را وداع گفت، اما میراث علمی و فرهنگی ایشان همچنان الهامبخش پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ و فلسفه اسلامی است.
۴۷.
زندگینامهی استاد شهریار
استاد شهریار، یکی از بزرگترین شاعران معاصر ایران، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود. نام اصلی او سید محمدحسین بهجت تبریزی بود و تخلص شعریاش «شهریار».
دوران کودکی او در تبریز سپری شد و استعداد فوقالعادهای در شعر و ادب از همان سالهای نخست آشکار بود. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، برای ادامه تحصیل به تهران رفت و وارد دانشکدهی پزشکی شد. او چند سال در این رشته تحصیل کرد، اما به دلیل شکستهای عاطفی و شرایط روحی، پزشکی را نیمهکاره رها کرد و به طور جدی به شعر روی آورد.
شهریار هم به فارسی و هم به ترکی آذری شعر میسرود. آثار او سرشار از مضامین عرفانی، اجتماعی، اخلاقی و عاشقانه است. وی به زبان ترکی، شاهکار جاودانهای به نام «حیدربابایه سلام» سرود که نه تنها در ایران بلکه در میان ترکزبانان جهان شهرت فراوان یافت. در زبان فارسی نیز اشعار زیادی در قالب غزل، قصیده، مثنوی و قطعه سروده است.
دیوان شهریار شامل غزلها و اشعار فارسی اوست و حیدربابایه سلام یکی از برجستهترین آثار منظوم ترکی آذری در ادبیات معاصر است.
اشعار شهریار رنگ و بوی دینی و مذهبی نیز دارد؛ از جمله شعر معروف «علی ای همای رحمت» که از زیباترین اشعار فارسی در ستایش امام علی (ع) است.
او در اشعار خود هم عاشقانههای سوزناک دارد و هم قطعاتی در زمینههای اجتماعی و میهنی.
شهریار در سالهای آخر عمر در تبریز ساکن شد و تا پایان عمر به شعر و هنر مشغول بود. او در ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و در مقبرةالشعرای تبریز، در کنار بزرگان شعر آذربایجان به خاک سپرده شد.
شهریار به عنوان شاعر ملی ایران شناخته میشود. شعرهایش میان مردم کوچه و بازار تا خواص و اهل ادب جایگاه ویژهای یافتهاند. روز درگذشت او در تقویم رسمی کشور، به نام «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری شده است.
۴۸.
زندگینامه ملکالشعرای بهار
محمدتقی بهار مشهور به ملکالشعرا بهار، شاعر، ادیب، روزنامهنگار، سیاستمدار و استاد دانشگاه، یکی از بزرگترین چهرههای ادب فارسی در سده اخیر است.
او در ۱۲۶۵ هجری شمسی در مشهد به دنیا آمد. پدرش میرزا کاظم صبوری، شاعر نامدار دربار قاجار بود که لقب ملکالشعرایی آستان قدس رضوی داشت. بهار از کودکی تحت تعلیم پدر قرار گرفت و در همان سنین نوجوانی در ادب و شاعری سرآمد شد.
بهار ابتدا نزد پدر و علمای مشهد ادبیات عرب، علوم اسلامی و فارسی آموخت. پس از درگذشت پدر، ناصرالدینشاه لقب ملکالشعرایی را به او تفویض کرد، و از آن پس وی با این لقب مشهور شد. بهار علاوه بر ذوق شاعرانه، مطالعات گستردهای در تاریخ، زبان فارسی، عروض و قافیه داشت.
بهار در کنار شاعری، به شدت درگیر مسائل اجتماعی و سیاسی عصر مشروطه شد.
۱.روزنامههایی چون نوبهار و تازهبهار را منتشر کرد که به دلیل مقالات انتقادی بارها توقیف شدند.
۲.از نمایندگان مجلس شورای ملی در دورههای مختلف بود و با استبداد و استیلای بیگانگان مبارزه میکرد.
۳.در دوران پهلوی به سبب آزادیخواهی و انتقادهایش مدتی به زندان افتاد.
ملکالشعرا بهار آثار ارزشمندی در شعر و نثر از خود به یادگار گذاشته است:
۱.دیوان اشعار شامل قصاید، غزلها، مثنویها و قطعات. قصاید او از شاهکارهای ادب فارسی به شمار میروند.
۲.سبکشناسی (۳ جلد) که نخستین پژوهش علمی دربارهی تاریخ و تحول نثر فارسی است.
۳.تاریخ احزاب سیاسی که تحلیلی مهم از تحولات ایران در دوره مشروطه است.
۴.تصحیح و تحقیق در متون کهن فارسی همچون تاریخ سیستان.
شعر بهار ادامهدهندهی سبک خراسانی است، اما او در عین وفاداری به سنت، مضامین اجتماعی، آزادیخواهانه و میهنی را وارد شعر کرد. قصایدش یادآور قصاید خاقانی و عنصری است، اما زبانش تازه و روزآمد است.
ملکالشعرا بهار در سالهای پایانی عمر به تدریس در دانشگاه تهران مشغول بود. وی در ۱۳۳۰ هجری شمسی در تهران درگذشت و در ابنبابویه شهر ری به خاک سپرده شد.
بهار را باید هم شاعر بزرگ و هم پایهگذار پژوهش نوین در زبان و ادبیات فارسی دانست. او پلی است میان سنت و تجدد، و آثارش همچنان از مهمترین منابع ادبیات فارسی است.
۴۹.
زندگینامهی عارف قزوینی
میرزا ابوالقاسم عارف قزوینی در ۱۲۵۹ هجری شمسی در قزوین چشم به دنیا گشود.او یکی از نامدارترین شاعران، تصنیفسرایان و هنرمندان موسیقی ایران در دوران مشروطه بود.
پدرش مردی مذهبی و سختگیر بود و عارف در محیطی سنتی رشد یافت. از کودکی ذوق شعر و موسیقی در او آشکار شد، اما به دلیل مخالفت خانواده، تحصیل رسمی در موسیقی نداشت و بیشتر به صورت خودآموز به آموختن موسیقی و آواز پرداخت.
عارف در جوانی به تهران رفت و با محافل هنری و ادبی آشنا شد. او همزمان با انقلاب مشروطه، با سرودن تصنیفهای ملی و میهنی به یکی از صدای مردم مشروطهخواه تبدیل شد. تصنیفهای او، همچون:
از خون جوانان وطن لاله دمیده
گریه کن که گر سیل خون گریی
از مشهورترین آثار موسیقی مشروطهاند که نقش بزرگی در تهییج مردم و روحیهی مبارزان داشتند.
او نخستین کسی بود که موسیقی و شعر را به طور جدی با مسائل اجتماعی، ملی و سیاسی پیوند داد و همین امر باعث محبوبیت فراوانش شد.خصوصیات اخلاقی او عبارتند از:
۱.زبان ساده و روان،
۲.بیان احساسات ملیگرایانه، آزادیخواهانه و گاه عاشقانه،
۳.نقد استبداد و استعمار،
۴.پیوند شعر با موسیقی و تصنیف.
او نخستین شاعری است که تصنیف را بهصورت ابزاری برای مبارزهی اجتماعی و سیاسی به کار برد.
و آثارش الهامبخش بسیاری از شاعران و موسیقیدانان پس از او شد. نقش او در تاریخ موسیقی و ادبیات معاصر ایران به اندازهای است که برخی او را حافظ مشروطه لقب دادهاند.
عارف به همین دلیل بهعنوان پدر تصنیف ایران شناخته میشود. پس از شکست مشروطه ، عارف دچار یأس و انزوا شد. او از محافل رسمی کناره گرفت و بیشتر عمر خود را در تنهایی و غربت گذراند. سرانجام در سال ۱۳۱۲ شمسی در شهر همدان به خاک سپرده شد.
۵۰
زندگینامهی آیتاللهالعظمی عبدالله جوادی آملی
آیتاللهالعظمی حاج شیخ عبدالله جوادی آملی در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی در شهر آمل متولد شد. خانوادهی ایشان مذهبی و اهل علم و دیانت بودند. پدرشان آخوند محمد جواد لاریجانی آملی (ملقب به ملا جواد) از روحانیون باتقوا و مادری مؤمنه داشتند. این فضای دینی و معنوی، شخصیت علمی و اخلاقی ایشان را شکل داد.
تحصیلات رسمی ایشان در آمل و تهران آغاز شد. بخشی از مقدمات علوم دینی و ادبیات عرب را در همانجا فرا گرفت. در جوانی علاقهی زیادی به قرآن، فقه و فلسفه نشان داد و همین موجب شد برای ادامه تحصیل به حوزهی علمیه قم مهاجرت کند.
در سال ۱۳۲۹ شمسی وارد حوزه علمیه قم شد و نزد اساتید بزرگ عصر خود زانوی شاگردی زد:
۱.آیتالله سید محمد محقق داماد – فقه و اصول
۲.آیتالله بروجردی – فقه و رجال
۳.امام خمینی (ره) – فقه و اصول
۴.علامه سید محمدحسین طباطبایی – فلسفه، تفسیر و عرفان
۵.آیتالله رفیعی قزوینی – فلسفه
۶.آیتالله گلپایگانی – فقه و اصول
از میان این بزرگان، بیشترین تأثیر علمی و معنوی را از علامه طباطبایی گرفت و بهعنوان یکی از شاگردان خاص ایشان شناخته میشود.
ایشان از دههی ۱۳۴۰ شمسی در حوزهی علمیه قم به تدریس مشغول شدند و کرسیهای فلسفه، عرفان و تفسیر قرآن را برقرار کردند. بهویژه در تدریس آثار ملاصدرا و شرح منظومه و اسفار اربعه تبحر خاصی داشتند. در سالهای بعد، درسهای ایشان در تفسیر قرآن (تفسیر ترتیبی و موضوعی) از مهمترین و پرمخاطبترین دروس حوزه قم شد.
در دوران نهضت اسلامی ایران، همراه با امام خمینی (ره) و سایر علمای انقلابی، از حرکت اسلامی حمایت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در حوزههای مختلف فرهنگی و سیاسی نقش فعالی داشت.
نماینده امام خمینی (ره) در مأموریتهای مهم بینالمللی بود، از جمله در سال ۱۳۶۷ پیام امام به گورباچف (رهبر شوروی سابق) را ابلاغ کرد و در دیدار تاریخی با او، فلسفه و معارف اسلامی را تبیین نمود. نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری بود و سالها در آن فعالیت داشت.
برای نشر و بسط علوم قرآنی و حکمی، مؤسسهای با عنوان مؤسسه بینالمللی علوم وحیانی اسراء در قم بنیان نهاد. این مؤسسه وظیفهی:
۱.گردآوری و چاپ آثار ایشان
۲.نشر بینالمللی افکار و آثار
۳.برگزاری نشستهای علمی و پژوهشی
را بر عهده دارد.
ایشان بیش از صدها جلد کتاب در زمینههای مختلف تألیف یا تقریر کردهاند. مهمترین آثار:
۱.تفسیر تسنیم (بزرگترین تفسیر ترتیبی قرآن در عصر حاضر، بیش از ۶۰ جلد)
۲.رحیق مختوم (در حکمت و عرفان)
۳.منزلت عقل در هندسه معرفت دینی
۴.مفاتیح الحیات (سبک زندگی اسلامی)
۵.فلسفه حقوق بشر از دیدگاه اسلام
۶.فلسفه سیاسی اسلام
۷.تبیین برهان صدیقین
۸.صدها جلد تقریرات در فقه، اصول، کلام، فلسفه و عرفان
۸. اندیشه و ویژگیها
علامه جوادی آملی معتقد به جایگاه محوری عقل در کنار نقل و وحی است. او پیرو حکمت متعالیه ملاصدرا، اما با شرح و بسط نوین و روزآمد.
در عرفان نظری و تفسیر قرآن، دیدگاهی جامع و هماهنگ دارد. با نگارش مفاتیح الحیات نشان داد که دین تنها به عبادات فردی محدود نیست، بلکه شامل زندگی اجتماعی، محیط زیست، اقتصاد و روابط انسانی هم میشود. در عرصه سیاست، همواره بر عدالت، معنویت و عقلانیت دینی تأکید کرده است.
صدها تن از طلاب و دانشجویان در درسهای ایشان شرکت کردهاند. بسیاری از اساتید کنونی فلسفه و تفسیر قرآن در ایران از شاگردان مستقیم یا غیرمستقیم ایشان هستند.
ایشان از مراجع تقلید شیعه و یکی از بزرگترین متفکران جهان اسلام به شمار میروند. آثار ایشان به زبانهای مختلف ترجمه شده و در دانشگاهها و مراکز علمی جهان مورد توجه است.
در مجموع، آیتالله جوادی آملی را میتون فیلسوف، مفسر، فقیه، عارف و مرجع تقلید معاصر دانست که با آثار گستردهی علمی و اخلاقی خود، نقش مهمی در گسترش اندیشه اسلامی و عقلانی در دوران معاصر ایفا کرده است.
۵۱.
زندگینامه آیتالله سید علی قاضی طباطبایی (ره)
آیتالله قاضی طباطبایی، یکی از عارفان بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری است. او در سال ۱۲۸۲ هجری قمری در شهر تبریز به دنیا آمد. خاندان او از سادات طباطبایی و اهل علم و تقوا بودند. پدر ایشان، سید حسین قاضی طباطبایی، از علمای بزرگ تبریز به شمار میرفت.
آیت الله قاضی تحصیلات ابتدایی علوم اسلامی را در تبریز نزد پدر و دیگر علمای آن دیار آغاز کرد. سپس برای تکمیل علوم حوزوی راهی نجف اشرف شد و در آنجا از محضر بزرگان فقه، اصول و حکمت بهره برد.
از مهمترین استادان او میتوان به این بزرگان اشاره کرد:
۱.در فقه و اصول: میرزا حبیبالله رشتى، شیخ محمدکاظم خراسانی (صاحب کفایه) و میرزا حسین خلیلی تهرانی.
۲.در حکمت و عرفان: ملا حسینقلی همدانی و شاگردان برجسته او.
۳.در حدیث و معارف: علمای برجسته نجف مانند سید احمد کربلایی و شیخ محمد بهاری همدانی.
آیت الله قاضی از نظر معنوی بیش از همه تحت تأثیر سید احمد کربلایی و شیخ محمد بهاری بود که هر دو شاگرد ملاحسینقلی همدانی، استاد بزرگ سیر و سلوک بودند.
آیتالله قاضی سراسر زندگی خود را وقف تهذیب نفس، سلوک عرفانی، عبادت و تربیت شاگردان کرد. او به شدت اهل نماز شب، قرآن و ذکر بود و در نجف اشرف به عنوان یکی از بزرگترین عرفای معاصر شناخته میشد.
نقل است که ایشان در تربیت شاگردان بسیار دقیق و سختگیر بودند و به سادگی کسی را در مسیر سیر و سلوک راه نمیدادند.
بزرگترین اثر آیتالله قاضی در تاریخ تشیع، تربیت شاگردان عارف و عالم بود. بسیاری از مراجع، فیلسوفان و عارفان قرن اخیر در محضر او پرورش یافتند، از جمله:
۱.علامه طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان)
۲.آیتالله سید محمدحسین تهرانی
۳.آیتالله بهجت فومنی
۴.سید هاشم حداد
۵.آیتالله انصاری همدانی
۶.آیتالله سید عبدالکریم کشمیری
این شاگردان هر کدام بعدها در حوزههای علمیه قم، مشهد، نجف و دیگر مراکز علمی، راه استاد را ادامه دادند.
این عارف بزرگ پس از سالها عبادت، ریاضت و تربیت شاگردان، در سال ۱۳۶۶ هجری در نجف اشرف رحلت کرد. پیکر مطهر او در قبرستان وادیالسلام نجف به خاک سپرده شد.
گرچه سید علی قاضی آثار مکتوب زیادی از خود به جا نگذاشت، اما میراث حقیقی او شاگردانش بودند که با آثار و روش معنوی خود، اندیشههای او را زنده نگاه داشتند. بسیاری از سخنان و توصیههای او توسط شاگردانش نقل شده و بهصورت کتابهایی همچون:
۱.انوار ملکوت
۲.کیمیای سعادت در سیره آیتالله قاضی
۳.آیتالله قاضی و عرفان اسلامی
به دست ما رسیده است.
۵۲.
۵۲.
زندگینامه محییالدین ابن عربی
محییالدین محمد بن علی بن محمد بن عربی حاتمی طائی، معروف به ابن عربی و مشهور به شیخ اکبر، یکی از بزرگترین عارفان و متفکران جهان اسلام است. او در ۵۶۰ هجری قمری در شهر مرسیه ( اسپانیا امروزی) به دنیا آمد. خانوادهاش از تبار قبیله حاتم طائی بودند.
ابن عربی دوران کودکی را در اندلس گذراند. در همان کودکی نشانههای ذکاوت و روح عرفانی در او آشکار بود. او علوم مختلف اسلامی از جمله فقه، حدیث، تفسیر و ادبیات عرب را نزد استادان اندلس فرا گرفت و به تدریج به عرفان و سلوک روحی گرایش یافت.
ابن عربی زندگیاش را در سفر گذراند. او از اندلس به شمال آفریقا رفت، سپس راهی مشرق اسلامی شد و از شهرهایی چون مکه، بغداد، دمشق، قاهره، حلب و قونیه دیدن کرد.آثار او در طی سفرها عبارتند از:
۱. در مکه مدتی طولانی اقامت کرد و همانجا بود که الهامات و مشاهدات عرفانیاش شکل گرفت و کتاب الفتوحات المکیه را آغاز کرد.
۲. در بغداد و قونیه با علمای بزرگ دیدار کرد و شاگردان بسیار یافت.
۳.در دمشق سالهای پایانی عمر را سپری کرد و همانجا درگذشت.
ابن عربی در طول زندگی با بسیاری از مشایخ صوفیه ارتباط داشت. برخی از استادان مهم او عبارتاند از:
۱.ابوبکر بن خلف (از صوفیان اندلس)
۲.یوسف بن یعقوب کُمّی
۳.عبدالعزیز المهدوی (در تونس)
۴.شیخ ابوالعباس عُرَیبی
ابن عربی بیش از ۴۰۰ اثر تألیف کرده است. برخی از مهمترین آنها:
۱.الفتوحات المکیه: دایرةالمعارف عظیم عرفانی در ۳۷ جلد که نظام فکری او را در عرفان اسلامی بیان میکند.
۲.فصوص الحکم: یکی از مهمترین آثار او که عصاره اندیشههای عرفانی و فلسفیاش است. این کتاب تأثیر فراوانی بر عرفان اسلامی و فلسفه گذاشت.
۳.ترجمان الأشواق: دیوان شعری پر از مضامین عاشقانه و عرفانی.
۴.مشاهد الأسرار القدسیه.
۵.محاضرة الأبرار ومسامرة الأخیار.
ابن عربی نظریههای مهمی در عرفان اسلامی مطرح کرد که مشهورترین آنها:
۱.وحدت وجود: تفسیر عرفانی از هستی، که وجود حقیقی تنها خداوند است و دیگر موجودات، مظاهر و تجلیات اویند.
۲.انسان کامل: انسان کامل را مظهر جامع اسماء و صفات الهی میداند که به مقام خلافت الهی میرسد.
۳.تأویل عرفانی قرآن: او قرآن را با نگاه عرفانی و رمزی تفسیر میکرد.
اندیشههای ابن عربی شاگردان و پیروان بسیاری یافت. برخی از مهمترین شاگردان او:
۱.صدرالدین قونوی (عارف بزرگ و داماد ابن عربی)
۲.عبدالرزاق کاشانی
۳.داوود قیصری
افکار او بر عرفای ایرانی همچون مولانا جلالالدین بلخی، عبدالرحمن جامی و بسیاری از فیلسوفان اسلامی تأثیر گذاشت. حتی در فلسفه غرب نیز برخی اندیشههای او مورد توجه قرار گرفته است.
ابن عربی در ۶۳۸ هجری قمری )در دمشق درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. مزار او در دمشق امروزه زیارتگاه اهل عرفان است.
۵۳.
زندگینامه آیتالله عبدالله صمدی آملی
آیتالله صمدی آملی، مشهور به استاد صمدی آملی، از عارفان و حکیمان معاصر شیعه است. ایشان در سال ۱۳۲۵ هجری شمسی در آمل به دنیا آمد.او تحصیلات ابتدایی را در آمل گذراند و سپس برای فراگیری علوم دینی راهی حوزه علمیه شد. بخش مهمی از تحصیلات عالی ایشان در قم و نجف گذشت. استاد صمدی آملی در علوم مختلف از جمله:
۱.فقه و اصول
۲.فلسفه و حکمت اسلامی
۳.ریاضیات قدیم
۴.عرفان نظری و عملی
صاحب نظر بود.از مهمترین استادان او میتوان به این بزرگان اشاره کرد:
۱.علامه حسن حسنزاده آملی
۲.علامه طباطبایی (در حکمت و تفسیر)
۳.آیتالله محمدتقی آملی
۴.آیتالله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی
استاد صمدی آملی از شاگردان برجستهی علامه حسنزاده آملی به شمار میرود و سالها در محضر ایشان مباحث عرفان، فلسفه و معرفت نفس را آموخت. او سالها در حوزههای علمیه قم، تبریز و دیگر شهرها به تدریس عرفان، فلسفه، اخلاق و معرفت نفس پرداخته است.
مباحث او بیشتر حول موضوعاتی همچون:
۱.معرفت نفس
۲.سیر و سلوک عملی
۳.تفسیر عرفانی قرآن
۴.اسفار اربعه و حکمت متعالیه
میباشد.
درسهای اخلاق و معرفت نفس ایشان سالها در حوزه تبریز و قم برگزار شد و جمع زیادی از طلاب و دانشگاهیان از آن بهره بردند.
استاد صمدی آملی آثار متعددی در زمینهی عرفان، فلسفه و اخلاق دارد. برخی از آثار او عبارتاند از:
۱.اسرار توحید در قرآن کریم
۲.شرح و تفسیر معرفت نفس
۳.تفسیر قرآن کریم
۴.جزوات و کتابهایی در زمینهی اخلاق و سیر و سلوک
بخش مهمی از آثار او حاصل درسگفتارها و نوارهای صوتی است که توسط شاگردان گردآوری و منتشر شده است.
۱.استاد صمدی آملی همانند استادش حسنزاده، بر خودشناسی (معرفت نفس) تأکید ویژه داشت.
او معتقد بود که «راه رسیدن به معرفت خدا، از راه شناخت نفس میگذرد».زندگی ساده، زهد، عبادت و توجه به قرآن کریم از ویژگیهای بارز او بود.
چند سالی نوارهای درسی ایشان را گوش می دادم.در پایان نقطه نظرات خود را یادداشت می کردم. همه آنها را در قالب یک فایل تدوین نمودم که در کانال و سایت ریسرچ گیت من آمده است.
۵۴.
زندگینامه خاقانی شروانی
خاقانی شروانی، با نام کامل عباس بن علی خاقانی شروانی، یکی از شاعران بزرگ فارسیگوی قرن ششم هجری است که بهویژه در زمینه غزل، قصیده و رباعی شهرت دارد. او در حدود سال ۵۱۸ هجری قمری در شهر شروان، در سرزمینهای کنونی آذربایجان، چشم به جهان گشود. خاقانی به دلیل کثرت سفرهای خود و برخورد با فرهنگهای مختلف، ذهنی ژرف و دیدگاهی وسیع داشت که در اشعارش انعکاس یافته است.
خاقانی در زمینه علوم دینی و ادبیات کلاسیک فارسی تعلیم دید و با آثار شاعران پیش از خود مانند فردوسی، نظامی و سنایی آشنا شد. تسلط او بر زبان عربی و فارسی و همچنین دانش وسیعش در زمینه کلام و حکمت باعث شد تا اشعارش علاوه بر زیبایی لفظی، دارای عمق معنایی و فلسفی نیز باشد.
خاقانی به دلیل نبوغ ادبیاش به "سلطان شاعران" مشهور شد. او سبک خاص خود را در شعر دنبال میکرد و گاه با استعارات پیچیده و آرایههای بدیع، اشعاری سرشار از ظرافت و خردمندی خلق میکرد. از ویژگیهای بارز اشعار او، ترکیب معناهای عرفانی، اخلاقی و اجتماعی با نگاهی فلسفی است.
خاقانی بیشتر عمر خود را در سفر و رفتوآمد میان دربارهای مختلف گذراند. او با شاهان و امیران عصر خود ارتباط داشت و گاه به سبب صراحت لهجه و تندروی در بیان اندیشهها، مورد سوءتفاهم یا دشمنی نیز قرار گرفت.
از خاقانی دیوان شعری برجای مانده است که شامل قصاید، غزلها و رباعیات او میباشد. آثارش بهویژه در شعر فارسی کلاسیک اهمیت ویژه دارد و الگویی برای شاعران پس از او محسوب میشود. معروفترین اثر او «دیوان خاقانی» است که بیش از ۵۰۰ قصیده و غزل و چند رباعی را در بر میگیرد.
خاقانی شروانی حدود سال ۵۹۴ هجری قمری درگذشت. وی در طول زندگی خود تاثیر بسزایی بر شعر فارسی گذاشت و سبک شعری او الهامبخش نسلهای بعدی شاعران، از جمله شاعران دورههای تیموری و صفوی شد.
۵۵.
زندگینامه صائب اصفهانی
صائب اصفهانی در اوایل قرن یازدهم هجری قمری در شهر اصفهان چشم به جهان گشود و در حدود سال ۱۰۸۰ هجری قمری در همان شهر درگذشت.
او بیشتر عمر خود را در اصفهان گذراند. از همان کودکی به مطالعهٔ علوم ادبی و سرایش شعر علاقهمند شد و با شاعران معاصر خود در این شهر حشر و نشر داشت. برخلاف صائب تبریزی، صائب اصفهانی مهاجرت طولانی به هندوستان نداشت و فعالیتهای ادبی او عمدتاً در فضای فرهنگی اصفهان جریان یافت.
صائب اصفهانی بیشتر در زمینهٔ غزل و قصیده طبعآزمایی کرده است. سبک شعری او متأثر از ادبیات کلاسیک صفوی و سنتهای کهن شعر فارسی بود، نه از سبک هندی که به صائب تبریزی نسبت داده میشود.مضامین اشعار او بیشتر به عشق، عرفان، ستایش بزرگان و توصیف طبیعت اختصاص دارد. دیوان اشعارش گردآوری شده و در دسترس است، هرچند حجم آن نسبتاً محدود است.
در سالی که اینجانب مسئولیت معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان را بر عهده داشتم، کلیهٔ نسخههای خطی دانشگاه گردآوری و توسط مجمع اسلامی قم از آنها عکسبرداری شد. هماکنون نیز فایل همهٔ نسخههای خطی دانشگاه موجود و محفوظ است. در همان ایام که بهعنوان دبیر برگزاری «اصفهان، پایتخت فرهنگی جهان اسلام» فعالیت داشتم، تصمیم گرفتم نسخهٔ خطی دیوان صائب اصفهانی را بهصورت زیبا و با اوراق نفیس چاپ کنیم و به مهمانان کنفرانس به رسم یادبود هدیه دهیم. بدین ترتیب این مجموعهٔ ارزشمند احیا و منتشر شد.
صائب اصفهانی در غزلهای خود پیرو سنت کلاسیک شعر فارسی بود. او با زبانی ساده و روان، مفاهیم را بیپیرایه بیان میکرد و بر موسیقی کلام و آهنگ واژهها تأکید ویژه داشت. آثارش همچنان در میان پژوهشگران ادب کلاسیک ایران شناخته و ارج نهاده میشود. ارزش او بهویژه در پایبندی به سنت اصیل غزلسرایی و پرهیز از ورود به سبک هندی جلوهگر است.
۵۶.
زندگینامه منوچهری دامغانی
منوچهری دامغانی، شاعر نامدار سدهی پنجم هجری قمری، از برجستهترین شاعران دربار غزنویان بهشمار میرود. او در شهر دامغان، از توابع استان سمنان امروزی، چشم به جهان گشود. تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، اما زندگی و شکوفایی شاعریاش بیشتر در نیمهی نخست همان قرن سپری شد.
منوچهری در جوانی به تحصیل علوم گوناگون، از جمله ادبیات عرب، موسیقی، طب و نجوم پرداخت. آگاهی گستردهاش از موسیقی و الحان عربی سبب شد که در اشعار خود از اصطلاحات موسیقایی بهرهی فراوان گیرد.
وی سپس به دربار سلطان مسعود غزنوی راه یافت و بهعنوان یکی از شاعران برجستهی آن روزگار شناخته شد. بخش اعظم اشعار او در قالب قصیده سروده شده و بیشتر در مدح شاهان و بزرگان دربار غزنوی است.
ویژگیهای شعری
۱.منوچهری از پایهگذاران شعر طبیعتگرا و توصیفی در ادب فارسی است.
۲.در وصف طبیعت، شکارگاهها، مجالس بادهنوشی، گل و بلبل، شب و روز، باغ و بهار، بیانی زنده، تصویری و دلنشین دارد.
۳.به دلیل آشنایی با دانشهای گوناگون، واژههای علمی، نجومی، پزشکی و موسیقایی در سرودههای او به چشم میخورد.
۴.اشعارش شاد، پرتحرک و سرشار از نشاط و شور زندگی است.
دیوان منوچهری دربرگیرندهی حدود ۲۶۰۰ بیت است که شامل قصاید، قطعات و شمار اندکی غزل و رباعی میشود. قصاید او بیشتر در ستایش سلطان مسعود غزنوی، ابوالقاسم علی و دیگر بزرگان عصر سروده شده است.
منوچهری از نخستین شاعرانی است که شعر فارسی را با تصاویر موسیقایی و طبیعی درآمیخت.
۱.قصاید او نمونهای درخشان از شعر توصیفی فارسی بهشمار میآید و بر شاعران پس از خود اثرگذار بوده است.
۲.بسیاری از پژوهشگران، وی را شاعر زندگی، شادی و طبیعت میدانند.
منوچهری در حدود سال ۴۳۲ هجری قمری درگذشت. برخی منابع، محل وفات او را همان دامغان ذکر کردهاند.
۵۷.
زندگینامهی تالس مِلطی
تالس در حدود ۶۲۴ پیش از میلاد چشم به دنیا گشود او در حدود ۵۴۶ قبل از میلاد در آسیای صغیر درگذشت.
زمینهٔ فعالیت های او در ریاضیات، هندسه، نجوم و فلسفه بود.تالس از نخستین فیلسوفان و ریاضیدانان یونان باستان بهشمار میرود. در واقع، اغلب مورخان او را نخستین فیلسوف غرب میدانند.
تالس نهتنها در ریاضیات، بلکه در فلسفهی طبیعی و نجوم نیز فعالیت داشت. او از نخستین کسانی بود که کوشید پدیدههای طبیعی را بدون توسل به اسطورهها و خدایان تبیین کند. بدین جهت، بسیاری از مورخان، او را پایهگذار تفکر علمی و فلسفی غرب میدانند.
تالس سفرهایی به مصر و بابل انجام داد و در آنجا با دانش هندسه و نجوم آن سرزمینها آشنا شد. او سپس، با هوش و استدلال خود، این دانستهها را بسط داد و به یونان منتقل کرد.
مهمترین دستاوردهای ریاضی او عبارتند از:
۱.پایهگذاری هندسهی استدلالی:
تالس نخستین کسی بود که اصول هندسه را بهصورت قضایا و برهانها تدوین کرد.
۲.قضیهی تالس:
اگر از نقطهای خارج از دایره، دو خط مماس بر دایره رسم شود، طول دو مماس برابر است.
۳.اندازهگیری ارتفاع هرمها:
او با استفاده از سایهی اجسام و زاویهی تابش خورشید توانست ارتفاع هرم بزرگ جیزه را تعیین کند.
۴.محاسبهی فاصلهی کشتیها از ساحل:
با روشهای هندسی ساده، فاصلهی اجسام دور را محاسبه کرد.
۵۸.
معرفی دکتر عباس زریاب خویی
دکتر زریاب خویی، استاد تمام دانشگاه تهران، در سال ۱۲۹۸ خورشیدی چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۷۳ دار فانی را وداع گفت. وی با بهرهگیری از بورس تحصیلی در سال ۱۳۳۹ از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ در شهر ماینز، در رشتههای تاریخ و فلسفه موفق به اخذ درجه دکتری شد. پس از بازگشت به ایران، از حدود سال ۱۳۴۵ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس تاریخ، فلسفه، ادبیات فارسی و عربی و معارف اسلامی پرداخت.
دکتر زریاب خویی به زبانهای ترکی آذربایجانی، عربی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی تسلط کامل داشت و در حوزههایی چون ادبیات فارسی و عربی، فلسفه، زبانشناسی و معارف اسلامی صاحبنظر بود. وی مورخ، ادیب، نسخهشناس، مترجم و استاد برجسته فلسفه و تاریخ ایران بود و آثارش نقشی مهم در پژوهشهای تاریخ و فلسفه اسلامی و ایرانی ایفا کردهاند.
دکتر زریاب از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) در دوران تحصیل حوزه علمیه قم بود و این ارتباط علمی و معنوی تأثیر عمیقی بر نگرشهای دینی و اعتقادی او داشت که در آثار و تدریسهایش مشهود است.
از جمله تألیفات او میتوان به «تاریخ ساسانیان»، «سیرت رسولالله» و «اطلس تاریخی ایران» اشاره کرد. همچنین، وی ترجمههایی مانند «تاریخ فلسفه» و «لذات فلسفه» و مدخلهای فراوانی در دانشنامههایی چون دائرةالمعارف فارسی، دانشنامه جهان اسلام، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه ایران به رشته تحریر درآورده است.
در آثار فلسفی و تاریخی دکتر زریاب، رویکردی انسانگرایانه دیده میشود؛ او انسان و جامعه انسانی را محور توجه قرار داده و تاریخ را نه تنها بهعنوان مجموعهای از رویدادهای سیاسی، بلکه بهعنوان سیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و معنوی بشر مینگریست.
بهطور کلی، تفکرات سیاسی و اعتقادی دکتر عباس زریاب خویی ترکیبی از نقد تاریخنگاری رسمی، تأکید بر اصلاحات فرهنگی، تأثیرپذیری از اندیشههای امام خمینی (ره)، رویکرد انسانگرایانه در فلسفه و تاریخ و اهمیت به زبان و هویت ایرانی بود. این نگرشها در آثار و تدریسهای او به وضوح مشاهده میشوند.
۵۹.
معرفی دکتر عباس زریاب خویی
دکتر زریاب خویی، استاد تمام دانشگاه تهران، در سال ۱۲۹۸ خورشیدی چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۷۳ دار فانی را وداع گفت. وی با بهرهگیری از بورس تحصیلی در سال ۱۳۳۹ از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ در شهر ماینز، در رشتههای تاریخ و فلسفه موفق به اخذ درجه دکتری شد. پس از بازگشت به ایران، از حدود سال ۱۳۴۵ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس تاریخ، فلسفه، ادبیات فارسی و عربی و معارف اسلامی پرداخت.
دکتر زریاب خویی به زبانهای ترکی آذربایجانی، عربی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی تسلط کامل داشت و در حوزههایی چون ادبیات فارسی و عربی، فلسفه، زبانشناسی و معارف اسلامی صاحبنظر بود. وی مورخ، ادیب، نسخهشناس، مترجم و استاد برجسته فلسفه و تاریخ ایران بود و آثارش نقشی مهم در پژوهشهای تاریخ و فلسفه اسلامی و ایرانی ایفا کردهاند.
دکتر زریاب از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) در دوران تحصیل حوزه علمیه قم بود و این ارتباط علمی و معنوی تأثیر عمیقی بر نگرشهای دینی و اعتقادی او داشت که در آثار و تدریسهایش مشهود است.
از جمله تألیفات او میتوان به «تاریخ ساسانیان»، «سیرت رسولالله» و «اطلس تاریخی ایران» اشاره کرد. همچنین، وی ترجمههایی مانند «تاریخ فلسفه» و «لذات فلسفه» و مدخلهای فراوانی در دانشنامههایی چون دائرةالمعارف فارسی، دانشنامه جهان اسلام، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه ایران به رشته تحریر درآورده است.
در آثار فلسفی و تاریخی دکتر زریاب، رویکردی انسانگرایانه دیده میشود؛ او انسان و جامعه انسانی را محور توجه قرار داده و تاریخ را نه تنها بهعنوان مجموعهای از رویدادهای سیاسی، بلکه بهعنوان سیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و معنوی بشر مینگریست.
بهطور کلی، تفکرات سیاسی و اعتقادی دکتر عباس زریاب خویی ترکیبی از نقد تاریخنگاری رسمی، تأکید بر اصلاحات فرهنگی، تأثیرپذیری از اندیشههای امام خمینی (ره)، رویکرد انسانگرایانه در فلسفه و تاریخ و اهمیت به زبان و هویت ایرانی بود. این نگرشها در آثار و تدریسهای او به وضوح مشاهده میشوند.
۶۰.
زندگینامه امام خمینی (ره)
آیت الله روحالله موسوی خمینی، با نام مستعار امام خمینی (ره)، در ۱۲۸۱ هجری شمسی در روستای خمین، استان مرکزی ایران، به دنیا آمد. پدر ایشان، آیتالله مصطفی خمینی، از علمای برجسته و مورد احترام منطقه بود و اهمیت ویژهای به تربیت فرزند خود و آموزش علوم دینی میداد.
امام خمینی، علاوه بر فعالیتهای سیاسی، به فلسفه و عرفان اسلامی نیز اهتمام داشت و به ویژه در مباحث وجودشناسی و انسانشناسی معنوی پژوهش میکرد. اندیشه او همواره تلاش داشت تا مقاصد هستی و جایگاه انسان در مسیر قرب الهی را روشن سازد.
۱. انسان کامل
امام خمینی بر مفهوم انسان کامل تأکید ویژه داشت؛ مفهومی که در عرفان اسلامی، به ویژه در حکمت متعالیه و آموزههای ابنعربی و ملاصدرا برجسته است.
انسان کامل، انسانی است که عقل و قلبش با حقیقت مطلق پیوند یافته و تمامی استعدادهای فکری، اخلاقی و روحی او در مسیر کمال الهی شکوفا شدهاند. چنین انسانی، هم دانش فلسفی و فقهی دارد و هم اخلاق و عرفان عملی را رعایت میکند؛ به بیان دیگر، فلسفه و شریعت در او هماهنگ و متحد هستند.
۲. معرفت و سیر و سلوک
امام خمینی معتقد بود که معرفت حقیقی خداوند تنها از طریق سیر و سلوک معنوی و تجربه قلبی حاصل میشود، نه صرفاً با عقل نظری. او درجات معرفت را چنین تقسیم میکرد:
الف.معرفت ظاهری و علمی
ب.معرفت عملی و اخلاقی
ج.معرفت قلبی و مشاهده عرفانی
به باور او، سیر و سلوک قلب انسان را برای دریافت حقیقت آماده میکند و فلسفه، ابزار فهم عمیقتر این حقایق است.
۳. وحدت وجود
امام خمینی با الهام از حکمت متعالیه، به بحث وحدت وجود توجه ویژه داشت:
الف.همه موجودات، جلوهای از وجود مطلق الهی هستند.
ب.هر چیزی در عالم، از نظر حقیقت، وجودی وابسته به خدا دارد.
ج.انسان کامل این حقیقت را درک میکند و میبیند که وجود در تمامی سطوح به خدا پیوند دارد.
وحدت وجود در اندیشه او نه به معنای محو موجودات، بلکه به معنای شناخت عمیق ارتباط تمامی هستی با خالق است.
۴. فلسفه عملی
فلسفه امام خمینی همیشه کاربردی بود و با تهذیب نفس و اخلاق پیوند داشت:
الف.او معتقد بود که فهم فلسفه بدون عمل، انسان را به غرور و خودبینی میکشاند و بنابراین فلسفه و عرفان باید در خدمت رشد اخلاقی و معنوی انسان باشند.
ب.همین نگاه فلسفی و عرفانی، پایههای اخلاقی و معنوی رهبری او در سیاست و اجتماع را شکل داد.
۶۱.
زندگینامه آیتالله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی (ره)
آیتالله بروجردی، از مراجع بزرگ تقلید و از برجستهترین فقیهان و مصلحان قرن چهاردهم هجری بود. ایشان در سال ۱۲۵۴ شمسی در شهر بروجرد دیده به جهان گشود.
او تحصیلات مقدماتی را در بروجرد گذراند و سپس برای تکمیل علوم دینی به اصفهان رفت. در اصفهان از محضر استادانی همچون:
۱.آیتالله سید محمدباقر درچهای
۲.آیتالله آخوند کاشی
۳.جهانگیرخان قشقایی
بهره برد.
سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد و در درس بزرگانی چون:
۱.آیتالله سید محمدکاظم یزدی (صاحب عروةالوثقی)
۲.آخوند خراسانی (صاحب کفایة الاصول)
۳.میرزا حسین نائینی
شرکت نمود و در مدتی کوتاه به مقام اجتهاد نائل شد.
پس از چند سال اقامت در نجف، به بروجرد بازگشت و حدود سی سال در آنجا اقامت کرد. در این مدت حوزهای پررونق تأسیس کرد و شاگردان فراوانی تربیت نمود. ایشان در فقه، اصول، رجال و حدیث تبحری کمنظیر داشتند و با دقتی خاص، میان فقه شیعه و فقه اهل سنت مقایسههای علمی میکردند.
در سال ۱۳۲۳ شمسی، پس از درگذشت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، علمای نجف و ایران از آیتالله بروجردی خواستند که زعامت شیعیان را بپذیرد. با اصرار علمای قم و شخص آیتالله سید محمدتقی خوانساری، ایشان در ۱۳۲۴ شمسی به قم آمدند و مدیریت حوزه علمیه قم را بر عهده گرفتند.
در مدت اقامتشان، حوزه قم را نظم و رونقی بیسابقه بخشیدند و نظام آموزشی جدیدی دروس حوزوی را پایهریزی کردند.
ویژگی های علمی و فکری ایشان عبارت است از:
۱.احاطه بر فقه مقارن (فقه شیعه و سنی) و توجه به تقریب مذاهب اسلامی.
۲.اهتمام به احیای علم رجال و حدیث.
۳.نگارش و تقریر دهها اثر فقهی و اصولی، از جمله:
۴.«نهایة التقریر» در اصول فقه
۵.«حاشیه بر عروة الوثقی»
۶.«جامع احادیث الشیعة» (به اهتمام شاگردان)
۷.تأکید بر استقلال حوزه از سیاست، در عین ارتباط محترمانه با حکومت وقت.
از میان شاگردان بسیار ایشان میتوان به این بزرگان اشاره کرد:
۱.امام خمینی (ره)
۲.آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی
۳.آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی
۴.آیتالله سید روحالله خاتمی
۵.آیتالله مرتضی مطهری
و دهها تن از علمای طراز اول حوزههای علمیه ایران و نجف نام برد.
آیتالله بروجردی الگویی از فقاهت، نظم، تقوا و تدبیر بود؛ و حوزهی علمیه قم تا امروز مدیون تلاشهای ایشان است.ایشان نخستین فقیهی بود که با شیخ محمود شلتوت، شیخالازهر مصر، مکاتبه کرد و در نتیجه، فتوای تاریخی جواز پیروی از مذهب جعفری از سوی الازهر صادر شد. این اقدام، نقطهای درخشان در تاریخ تقریب بین مذاهب اسلامی بود. این مرجع بزرگ جهان تشیع، پس از عمری پربار در علم و خدمت، در ۱۳۸۰ هجری قمری در قم دار فانی را وداع گفت.
۶۲.
۶۲.
زندگینامه علامه محمد اقبال لاهوری
اقبال لاهوری، شاعر، فیلسوف، عارف و اندیشمند بزرگ مسلمان، یکی از برجستهترین چهرههای فرهنگی و فکری قرن بیستم در جهان اسلام است. او با آثار خود نهتنها در تاریخ ادب فارسی و اردو، بلکه در اندیشه و بیداری مسلمانان نقشی جاودانه ایفا کرد.
محمد اقبال در ۱۸۷۷ میلادی در شهر سیالکوت در ایالت پنجاب (پاکستان کنونی) به دنیا آمد. پدرش شیخ نور محمد مردی پارسا و عارفمسلک بود و مادرش امام بیبی زنی مهربان و دیندار.
اقبال تحصیلات ابتدایی خود را در سیالکوت آغاز کرد و از همان کودکی استعداد و هوش سرشاری از خود نشان داد. سپس وارد کالج مرِی در سیالکوت شد و زیر نظر استاد بزرگ و روشنضمیر، میر حسن، آموزش زبان عربی، فارسی و علوم دینی را فراگرفت.
در ادامه، به دانشگاه لاهور رفت و در رشته فلسفه مدرک کارشناسی گرفت. او سپس برای ادامه تحصیل به اروپا رفت. او در دانشگاه کمبریج انگلستان، در رشته فلسفه و حقوق تحصیل کرد.
اقبال در دانشگاه مونیخ آلمان، دکترای خود را با رسالهای با عنوان «تکامل اندیشه متافیزیکی در ایران» دریافت کرد.
او مدتی نیز در لندن در رشته حقوق به تحصیل پرداخت. پس از بازگشت به هند، اقبال به تدریس و وکالت پرداخت؛ اما بیشتر وقت خود را صرف نوشتن، شعر، و اندیشهپردازی فلسفی و اجتماعی کرد. او با درد امت اسلامی میسوخت و از خواب غفلت مسلمانان شبهقاره رنج میبرد.
اقبال با الهام از قرآن، عرفان اسلامی، فلسفه غرب و اندیشههای ملاصدرا و مولوی، نظریهای جدید از انسان و جامعه اسلامی ارائه داد. او به خودآگاهی، عزت نفس، و بازسازی اندیشه دینی در اسلام تأکید داشت.
اقبال به دو زبان فارسی و اردو شعر سروده است. آثار فارسی او از نظر عمق عرفانی و فلسفی در زمره شاهکارهای ادبیات معاصرند. برخی از آثار مهم او عبارتاند از:
به زبان فارسی:
۱.اسرار خودی (۱۹۱۵) – دربارهی تربیت انسان و بیداری خودآگاهی.
۲.رموز بیخودی (۱۹۱۸) – دربارهی جامعه و اخلاق اجتماعی.
۳.پیام مشرق (۱۹۲۳) – پاسخی به «دیوان غربی ـ شرقی» گوته.
۴.زبور عجم (۱۹۲۷) – ترکیبی از غزلها و اشعار عرفانی.
۵.جاویدنامه (۱۹۳۲) – سفری روحانی به عالم معنا به پیروی از «کمدی الهی» دانته، اما در چارچوب اسلامی.
۶.مسافر و ارمغان حجاز – از آخرین آثار او با مضامین عرفانی و سیاسی.
به زبان اردو:
۱.بالِ جبرئیل
۲.ضربِ کلیم
۳.بانگِ درا
۴.ارمغانِ حجاز
اقبال فلسفهای نو در باب انسان و خدا ارائه داد. در مرکز اندیشه او مفهوم «خودی» قرار دارد، که همان شناخت خویشتن و شکوفایی روح الهی در انسان است. او معتقد بود انسان باید با تکیه بر ایمان و اراده، به خلیفةاللهی برسد و جامعه را بر اساس عدالت و معنویت بسازد.
اقبال از تقلید کورکورانه از غرب و نیز از جمود فکری در شرق انتقاد میکرد و مسلمانان را به بازگشت به قرآن و احیای اندیشه دینی فرا میخواند.
اقبال نخستین کسی بود که ایدهی تشکیل یک کشور مستقل برای مسلمانان هند را مطرح کرد. در سخنرانی معروف خود در سال ۱۹۳۰ در اللهآباد، پیشنهاد کرد که مناطق مسلماننشین شمال غربی هند، کشوری جداگانه تشکیل دهند. این اندیشه بعدها با تلاش محمدعلی جناح تحقق یافت و کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷ تأسیس شد. به همین سبب، اقبال را «پدر معنوی پاکستان» مینامند.
علامه اقبال در ۱۳۱۷ شمسی در شهر لاهور درگذشت و در کنار مسجد بادشاهی به خاک سپرده شد. آرامگاه او امروزه یکی از مهمترین زیارتگاههای فرهنگی و معنوی در پاکستان است.
اقبال را باید شاعر بیداری شرق، فیلسوف ایمان و حرکت و عارف زمانه دانست. اندیشههای او همچنان الهامبخش جنبشهای اسلامی و آزادیخواهانه در سراسر جهان اسلام است.
او خود دربارهی رسالتش چنین گفت:
من از دیار شرق پیام آوردم
پیام عشق و سوز و قیام آوردم
۶۳.
زندگینامه علامه محمد اقبال لاهوری
اقبال لاهوری، شاعر، فیلسوف، عارف و اندیشمند بزرگ مسلمان، یکی از برجستهترین چهرههای فرهنگی و فکری قرن بیستم در جهان اسلام است. او با آثار خود نهتنها در تاریخ ادب فارسی و اردو، بلکه در اندیشه و بیداری مسلمانان نقشی جاودانه ایفا کرد.
محمد اقبال در ۱۸۷۷ میلادی در شهر سیالکوت در ایالت پنجاب (پاکستان کنونی) به دنیا آمد. پدرش شیخ نور محمد مردی پارسا و عارفمسلک بود و مادرش امام بیبی زنی مهربان و دیندار.
اقبال تحصیلات ابتدایی خود را در سیالکوت آغاز کرد و از همان کودکی استعداد و هوش سرشاری از خود نشان داد. سپس وارد کالج مرِی در سیالکوت شد و زیر نظر استاد بزرگ و روشنضمیر، میر حسن، آموزش زبان عربی، فارسی و علوم دینی را فراگرفت.
در ادامه، به دانشگاه لاهور رفت و در رشته فلسفه مدرک کارشناسی گرفت. او سپس برای ادامه تحصیل به اروپا رفت. او در دانشگاه کمبریج انگلستان، در رشته فلسفه و حقوق تحصیل کرد.
اقبال در دانشگاه مونیخ آلمان، دکترای خود را با رسالهای با عنوان «تکامل اندیشه متافیزیکی در ایران» دریافت کرد.
او مدتی نیز در لندن در رشته حقوق به تحصیل پرداخت. پس از بازگشت به هند، اقبال به تدریس و وکالت پرداخت؛ اما بیشتر وقت خود را صرف نوشتن، شعر، و اندیشهپردازی فلسفی و اجتماعی کرد. او با درد امت اسلامی میسوخت و از خواب غفلت مسلمانان شبهقاره رنج میبرد.
اقبال با الهام از قرآن، عرفان اسلامی، فلسفه غرب و اندیشههای ملاصدرا و مولوی، نظریهای جدید از انسان و جامعه اسلامی ارائه داد. او به خودآگاهی، عزت نفس، و بازسازی اندیشه دینی در اسلام تأکید داشت.
اقبال به دو زبان فارسی و اردو شعر سروده است. آثار فارسی او از نظر عمق عرفانی و فلسفی در زمره شاهکارهای ادبیات معاصرند. برخی از آثار مهم او عبارتاند از:
به زبان فارسی:
۱.اسرار خودی (۱۹۱۵) – دربارهی تربیت انسان و بیداری خودآگاهی.
۲.رموز بیخودی (۱۹۱۸) – دربارهی جامعه و اخلاق اجتماعی.
۳.پیام مشرق (۱۹۲۳) – پاسخی به «دیوان غربی ـ شرقی» گوته.
۴.زبور عجم (۱۹۲۷) – ترکیبی از غزلها و اشعار عرفانی.
۵.جاویدنامه (۱۹۳۲) – سفری روحانی به عالم معنا به پیروی از «کمدی الهی» دانته، اما در چارچوب اسلامی.
۶.مسافر و ارمغان حجاز – از آخرین آثار او با مضامین عرفانی و سیاسی.
به زبان اردو:
۱.بالِ جبرئیل
۲.ضربِ کلیم
۳.بانگِ درا
۴.ارمغانِ حجاز
اقبال فلسفهای نو در باب انسان و خدا ارائه داد. در مرکز اندیشه او مفهوم «خودی» قرار دارد، که همان شناخت خویشتن و شکوفایی روح الهی در انسان است. او معتقد بود انسان باید با تکیه بر ایمان و اراده، به خلیفةاللهی برسد و جامعه را بر اساس عدالت و معنویت بسازد.
اقبال از تقلید کورکورانه از غرب و نیز از جمود فکری در شرق انتقاد میکرد و مسلمانان را به بازگشت به قرآن و احیای اندیشه دینی فرا میخواند.
اقبال نخستین کسی بود که ایدهی تشکیل یک کشور مستقل برای مسلمانان هند را مطرح کرد. در سخنرانی معروف خود در سال ۱۹۳۰ در اللهآباد، پیشنهاد کرد که مناطق مسلماننشین شمال غربی هند، کشوری جداگانه تشکیل دهند. این اندیشه بعدها با تلاش محمدعلی جناح تحقق یافت و کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷ تأسیس شد. به همین سبب، اقبال را «پدر معنوی پاکستان» مینامند.
علامه اقبال در ۱۳۱۷ شمسی در شهر لاهور درگذشت و در کنار مسجد بادشاهی به خاک سپرده شد. آرامگاه او امروزه یکی از مهمترین زیارتگاههای فرهنگی و معنوی در پاکستان است.
اقبال را باید شاعر بیداری شرق، فیلسوف ایمان و حرکت و عارف زمانه دانست. اندیشههای او همچنان الهامبخش جنبشهای اسلامی و آزادیخواهانه در سراسر جهان اسلام است.
او خود دربارهی رسالتش چنین گفت:
من از دیار شرق پیام آوردم
پیام عشق و سوز و قیام آوردم
۶۴.
زندگینامه آلن بدیو
آلن بدیو فیلسوف، ریاضیدان و نویسندهی برجستهی فرانسوی معاصر است که در قرن بیستم و بیستویکم از چهرههای تأثیرگذار فلسفهی قارهای به شمار میرود. او در آثار خود کوشیده است تا مفاهیم بنیادین فلسفه، همچون «وجود»، «حقیقت»، «رویداد»، «سوژه» و «عشق» را با رویکردی نوین و عقلانی بازاندیشی کند.
آلن بدیو در سال ۱۹۳۷ میلادی در شهر رباط، پایتخت مراکش، زاده شد. پدرش، ریمون بدیو، از فیلسوفان و ریاضیدانان برجسته و از اعضای مقاومت فرانسه در دوران جنگ جهانی دوم بود؛ نقشی که تأثیر عمیقی بر شکلگیری اندیشههای انتقادی و سیاسی پسرش داشت.
بدیو تحصیلات دانشگاهی خود را در مدرسهی عالی نرمال پاریس آغاز کرد و تحت تأثیر استادانی چون لوئی آلتوسر و ژان پل سارتر قرار گرفت. او در جوانی به اندیشههای مارکسیستی گرایش یافت و در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در جنبشهای دانشجویی و سیاسی فرانسه حضوری فعال داشت.
وی سالها در دانشگاههای گوناگون فرانسه به تدریس فلسفه پرداخت، از جمله در:
۱. دانشگاه پاریس ۸ (وندسن–سندنی)
۲. مدرسهی عالی نرمال که خود زمانی در آن تحصیل کرده بود.
بدیو شاگردان بسیاری پرورش داده و از مدافعان سرسخت «فلسفهی اصیل» در برابر نسبیگرایی پستمدرن به شمار میرود.
محور اندیشهی بدیو
کانون تفکر بدیو، پرسش از «حقیقت» و چگونگی ظهور «رویداد» است. او میکوشد نشان دهد که فلسفه قادر است حقیقت را از درون وضعیتهای خاص ــ یعنی علم، سیاست، عشق و هنر ــ استخراج کند.
بهزعم او، هر رویدادِ حقیقی شکافی در نظم موجود پدید میآورد و انسانِ وفادار به آن رویداد، به سوژهی حامل حقیقت بدل میشود.
از دید بدیو، ریاضیات (بهویژه نظریهی مجموعهها) زبان فلسفی «وجود» است. او معتقد است هستی در بنیاد خود ریاضی است، و از اینرو فلسفه و ریاضیات پیوندی درونی و جداییناپذیر دارند.
برخی از آثار شاخص آلن بدیو
۱. هستی و رویداد (1988)
شاهکار اصلی او که نظریهی هستیشناسیاش را بر پایهی ریاضیات و نظریهی مجموعهها بنا میکند.
۲. منطق جهانها (2006)
ادامهی اثر پیشین، دربارهی ظهور پدیدهها در جهانهای ممکن.
۳. اخلاق: رسالهای دربارهی فهم شر (1993)
نقدی بنیادین بر اخلاق قربانیمحور و دفاع از وفاداری به حقیقت.
۴. ستایش عشق (2009)
اثری محبوب میان خوانندگان عمومی، که عشق را یکی از چهار حوزهی ظهور حقیقت میداند.
۵. مانیفست برای فلسفه (1989)
دفاعی پرشور از جایگاه فلسفه در برابر علمزدگی و نسبیگرایی معاصر.
گرایشهای سیاسی و دیدگاهها
بدیو از جوانی عضو حزب کمونیست فرانسه بود و سالها به مارکسیسم وفادار ماند. با این حال، مارکسیسم او خلاق و فلسفی است، نه ایدئولوژیک.
او منتقد سرمایهداری جهانی و سیاستهای نئولیبرالی است و بر امکان «رویداد سیاسی نو» و پیدایش اشکال تازهی همبستگی انسانی تأکید دارد.
ویژگیهای برجستهی اندیشهی بدیو
۱. پیوند میان منطق ریاضی و تفکر هستیشناسانه
۲. بازسازی فلسفه بر محور چهار حوزهی حقیقت: علم، سیاست، هنر، عشق
۳. مخالفت با پستمدرنیسم، نیهیلیسم و فلسفههای نسبیگرا
۴. تأکید بر مفهوم «سوژهی وفادار» بهعنوان حامل و استمراردهندهی حقیقت
جمعبندی
آلن بدیو از آخرین فیلسوفان بزرگ مکتب قارهای است که میکوشد فلسفه را از بحران نسبیگرایی برهاند و بار دیگر در مرکز اندیشهی بشری قرار دهد.
او در مرز میان ریاضیات، سیاست، هنر و عشق، فلسفهای زنده، نظاممند و پرشور بنا نهاده است که بر امکان ظهور حقیقت در جهان معاصر تأکید دارد.
۶۶.
زندگینامهٔ جان دیوئی
جان دیوئی، فیلسوف، روانشناس و مصلح آموزشی آمریکایی، یکی از برجستهترین اندیشمندان قرن بیستم و از پایهگذاران مکتب عملگرایی در فلسفه و اصلاحطلبی در آموزش و پرورش بود. آثار او تأثیری ژرف بر فلسفه، تعلیم و تربیت، و علوم اجتماعی بر جای گذاشت.
دیوئی در سال ۱۸۵۹ میلادی در ایالت ورمونت آمریکا به دنیا آمد. خانوادهای ساده و مذهبی داشت که ارزشهایی چون کار، تلاش و صداقت را در او پرورش دادند. تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه ورمونت آغاز کرد و در سال ۱۸۷۹ مدرک کارشناسی گرفت. چند سالی در دبیرستان به تدریس پرداخت، سپس برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه به دانشگاه جانز هاپکینز رفت و در سال ۱۸۸۴ دکترای فلسفه دریافت کرد.
در طول زندگی علمیاش، در چندین دانشگاه برجستهٔ آمریکا تدریس کرد، از جمله:
۱. دانشگاه میشیگان
۲. دانشگاه شیکاگو
۳. دانشگاه کلمبیا
در دانشگاه شیکاگو، دیوئی مدرسهای تجربی به نام مدرسهٔ آزمایشی دیوئی تأسیس کرد تا نظریاتش در تعلیم و تربیت را عملاً بیازماید.
او از بنیانگذاران مکتب عملگرایی است که به همراه چارلز ساندرز پیرس و ویلیام جیمز شکل گرفت.
از دیدگاه او:
۱. حقیقت امری ثابت و مطلق نیست، بلکه نتیجهٔ تجربهٔ انسانی و عمل مؤثر است.
۲. فلسفه باید در خدمت حل مسائل واقعی زندگی باشد، نه گرفتار مفاهیم انتزاعی و غیرعملی.
۳. انسان از طریق کنش، تجربه و تعامل با محیط، به رشد فکری و اخلاقی میرسد.
دیوئی بیش از هر چیز به عنوان فیلسوف تعلیم و تربیت شناخته میشود و از پایهگذاران جنبش آموزش مترقی به شمار میآید.
در نظر او:
۱. آموزش باید بر تجربهٔ زنده و واقعی کودک استوار باشد، نه بر حفظ مطالب خشک و بیروح.
۲. دانشآموز باید فعال، خلاق و مشارکتجو باشد.
۳. مدرسه جامعهای کوچک است که کودک در آن میآموزد چگونه در جامعهٔ بزرگتر زندگی کند.
۴. هدف آموزش، پرورش تفکر انتقادی، اجتماعی و اخلاقی است، نه صرفاً انتقال دانش.
دیوئی باور داشت که آموزش باید ابزار تحقق دموکراسی باشد؛ یعنی انسانهایی تربیت کند که بتوانند در جامعهای آزاد، عادلانه و مسئولانه زندگی کنند.
از میان بیش از چهل کتاب و صدها مقالهٔ او، برخی از آثار مهمش عبارتاند از:
۱. مدرسه و جامعه (۱۸۹۹)
۲. دموکراسی و آموزش (۱۹۱۶)
۳. تجربه و طبیعت (۱۹۲۵)
۴. منطق: نظریهٔ تحقیق (۱۹۳۸)
۵. هنر بهمثابه تجربه (۱۹۳۴)
اندیشههای جان دیوئی، نظام آموزشی بسیاری از کشورها را دگرگون ساخت. او بر آموزش مبتنی بر تجربه، تفکر، مشارکت اجتماعی و رشد شخصیت تأکید داشت. فلسفهٔ او الهامبخش بسیاری از متفکران در حوزههای روانشناسی تربیتی، جامعهشناسی آموزش و فلسفهٔ عملگرایی شد.
جان دیوئی در سال ۱۹۵۲ میلادی در نیویورک، در سن ۹۲ سالگی درگذشت. او تا واپسین سالهای عمر، فعال، نویسنده و اندیشمند ماند و آثارش هنوز از منابع بنیادین فلسفهٔ آموزش و پرورش در جهان به شمار میرود.
۶۷.
زندگینامهی میر داماد
میر داماد، با نام کامل سید محمدباقر بن محمد حسینی استرآبادی، از بزرگترین فیلسوفان، متکلمان و حکیمان الهی ایران در دورهی صفویه است. او در نیمهی دوم قرن دهم هجری در استرآباد متولد شد و در سال ۱۰۴۱ هجری قمری در نجف اشرف درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
پدرش، سید محمد استرآبادی، از علمای برجسته زمان خود بود. میر داماد داماد خاندان مشهور میر فندرسکی و استاد صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا) بود و از این جهت در سنت فلسفی ایران جایگاه ممتاز و تأثیرگذاری یافت.
میر داماد تحصیلات خود را در علوم متنوعی پی گرفت. او در ایران و عراق علوم خود را فراگرفت و از استادان و دوستان برجستهای بهره برد، از جمله میر غیاثالدین منصور دشتکی شیرازیو شیخ بهایی بهره برد.
میر داماد در مدرسه سلطانی اصفهان تدریس میکرد و شاگردان بسیاری از سراسر ایران و جهان اسلام برای تحصیل نزد او میآمدند.
میر داماد شاگردان بزرگی تربیت کرد که هر یک در فلسفه و عرفان اسلامی اثرگذار شدند، از جمله:
۱.صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا) ، بزرگترین فیلسوف دوره اسلامی پس از ابنسینا
۲.میر فندرسکی ، فیلسوف، عارف و ادیب
۳.شیخ بهایی ، در برخی منابع هم شاگرد و هم استاد میر داماد معرفی شده است
۴.محمدتقی مجلسی ، محدث و عالم بزرگ شیعی
میر داماد آثار بسیاری در زمینه فلسفه، کلام، تفسیر و عرفان نگاشته است.
میر داماد بنیانگذار مکتبی فلسفی بود که بعدها به نام «مکتب اصفهان» شناخته شد. او کوشید میان فلسفه مشاء (ارسطویی)، اشراق (سهروردی) و عرفان ابنعربی سازگاری ایجاد کند . یکی از نوآوریهای او نظریهی حدوث دهری است.میر داماد شخصیتی بسیار زاهد، متواضع و اهل راز و عبادت بود.
میر داماد در سال ۱۰۴۱ قمری در سفر حج یا زیارت عتبات درگذشت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. میر داماد پیوندی میان فلسفهی مشاء و حکمت متعالیه ایجاد کرد. اگر ابنسینا را «پایهگذار فلسفه مشاء» و سهروردی را «بنیانگذار فلسفه اشراق» بدانیم، میر داماد را باید زمینهساز فلسفهی صدرایی (حکمت متعالیه) دانست. او یکی از آخرین فیلسوفان بزرگ قبل از تحول نهایی فلسفه اسلامی در عصر ملاصدرا بود.
۶۷.
زندگینامهی شیخ بهایی
شیخ بهاءالدین محمد بن حسین عاملی، معروف به شیخ بهایی،یکی از بزرگترین دانشمندان، فلاسفه، ریاضیدانان، پزشکان و متکلمان ایران و جهان اسلام در دورهی صفویه بود. وی در سال ۹۵۴ هجری قمری در بِیروت (در لبنان کنونی) به دنیا آمد و از خانوادهای روحانی و شیعی برخاست. پدرش، حسن عاملی، از فقها و مفسران برجستهی عصر خود بود و در علوم دینی و تفسیری مهارت فراوان داشت.
شیخ بهایی از همان کودکی استعداد خارقالعادهای در فراگیری علوم گوناگون نشان داد و زیر نظر پدر و استادان بزرگ زمان خود به تحصیل پرداخت. او در رشتههای فلسفه، کلام، فقه، ریاضیات، نجوم، مهندسی، پزشکی و ادبیات تبحر داشت و به سبب جامعیت علمیاش، لقبهای «شیخالاسلام» و «حکیم جامعالعلوم» را از آنِ خود کرد.
پس از مهاجرت خانوادهاش به ایران، شیخ بهایی در اصفهان، پایتخت صفویان، ساکن شد. او در دوران سلطنت شاه عباس کبیر نقشی برجسته در شکوفایی علمی و فرهنگی کشور ایفا کرد. از جمله خدمات او میتوان به مشارکت در طراحی شهر اصفهان، اصلاح نظام آموزشی و فقهی، تدوین قوانین شرعی، و تأسیس مدارس و کتابخانهها اشاره کرد.
از شیخ بهایی بیش از صد کتاب و رساله در زمینههای گوناگون بر جای مانده است که مهمترین آنها عبارتاند از:
۱. ریاضیات و نجوم: تألیف کتابهای علمی و تدوین جداول دقیق نجومی.
۲. فلسفه و کلام: نگارش رسائل فلسفی، عرفانی و الهی.
۳. فقه و علوم دینی: آثار ارزشمند در فقه شیعه و تفسیر قرآن.
۴. پزشکی و علوم طبیعی: پژوهشهایی در زمینهی داروشناسی و شیمی کاربردی.
۵. ادبیات و شعر: سرودن اشعار حکیمانه و نثرهای اخلاقی و تربیتی.
شیخ بهایی افزون بر دانش نظری، در معماری و مهندسی آب نیز مهارت ویژهای داشت. طرحهایی چون سیستم آبرسانی میدان نقش جهان و برخی دیگر از سازههای شهری اصفهان به او نسبت داده میشود.
شیخ بهایی در سال ۱۰۳۰ هجری قمری در اصفهان درگذشت و پیکرش با احترام فراوان در حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.او تا امروز نماد جامعیت علمی، اخلاقی و دینی ایران بهشمار میرود و آثار و اندیشههایش همچنان الهامبخش پژوهشگران و اندیشمندان جهان اسلام است.
۶۸.
زندگینامهی علامه محمدباقر مجلسی
علامه محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، معروف به علامه مجلسی و ملقب به مجلسی دوم، یکی از بزرگترین محدثان، فقیهان و متکلمان شیعه در دوران صفویه است. او در سال ۱۰۳۷ هجری قمری در اصفهان، در خانوادهای دانشمند و اهل علم به دنیا آمد. پدرش ملا محمدتقی مجلسی (مجلسی اول) از فقهای بزرگ و استادان برجسته حوزهی علمیه اصفهان بود.
علامه مجلسی از کودکی تحت تربیت علمی و معنوی پدر خود پرورش یافت و سپس از بزرگانی همچون شیخ حر عاملی (صاحب وسائلالشیعه)، ملا صالح مازندرانی، ملا رجبعلی تبریزی، و فیض کاشانی بهره برد. هوش و پشتکار فوقالعادهاش باعث شد در جوانی در علوم نقلی و عقلی، فقه، اصول، حدیث، کلام، فلسفه، و تفسیر قرآن به مقام اجتهاد برسد.
در دورهی صفوی او به مقام شیخالاسلام اصفهان منصوب شد. وی در این مقام، به اصلاح جامعه، گسترش معارف شیعه و مبارزه با انحرافات فکری و عقیدتی پرداخت. علامه مجلسی نقش بسزایی در رسمیت یافتن تشیع در ایران صفوی و استحکام پایههای اعتقادی آن داشت.
علامه مجلسی یکی از پرکارترین نویسندگان تاریخ اسلام است و آثار او بیش از ۱۰۰ کتاب در موضوعات مختلف حدیث، فقه، اخلاق، دعا، و کلام را شامل میشود.
علامه مجلسی هرچند در ظاهر از فلسفه و تصوف فاصله میگرفت، اما در باطن، اندیشهای ژرف و عرفانی داشت. او با زبانی ساده و همهفهم، مفاهیم بلند دینی را برای مردم عادی بیان میکرد و کوشید میان علمای اهل اجتهاد و مردم کوچه و بازار پیوند برقرار کند.
از شاگردان برجستهی او میتوان به سید نعمتالله جزایری، ملا محمدصالح مازندرانی و جمعی دیگر از علمای نامدار اشاره کرد که هر یک در ترویج مکتب حدیثی و فقهی او نقشآفرین بودند.
علامه محمدباقر مجلسی پس از عمری پربار در خدمت به معارف اسلامی، در سال ۱۱۱۰ هجری قمری در اصفهان درگذشت و در مسجد جامع اصفهان (در کنار پدرش) به خاک سپرده شد.
علامه مجلسی شخصیتی جامع بود؛ عالمی محدث، مصلحی دینی و مروجی فرهنگی که توانست میراث حدیثی و معنوی شیعه را از نابودی حفظ کرده و برای نسلهای آینده ماندگار سازد. آثار او، بهویژه بحارالأنوار، هنوز یکی از منابع اصلی و بنیادین مطالعات حدیثی و کلامی در حوزههای علمیه به شمار میرود که او جمع آوری نموده است.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
۱۴۰۴/۷