باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی دفع
باسمه تعالی
باید که ز غیر حق، دلت شاد شود
تا در دل خود، نور او یاد شود
دل را ز غم و وسوسه آزاد نما
تا تیرهشبِ وهم تو بر باد شود
این شعر به زبان عرفانی و معنوی سروده شده و بر پایه مفاهیمی مانند رهایی از غیر حق، نور الهی، آزادی از غم و وسوسه، و زدودن توهمات ذهنی استوار است.
شرح بیتها:
-
باید که ز غیر حق، دلت شاد شود
- شاعر توصیه میکند که دل باید از هر چیزی که غیر از حق (خداوند) است، جدا شود و شادی واقعی را در ارتباط با خدا بیابد. زیرا تنها در این صورت، دل از غمها رها میشود.
-
تا در دل خود، نور او یاد شود
- وقتی دل از غیر حق تهی شود، نور الهی در آن نمایان خواهد شد. یعنی یاد خدا جایگزین تعلقات دنیوی میشود و انسان به آرامش واقعی میرسد.
-
دل را ز غم و وسوسه آزاد نما
- شاعر از مخاطب میخواهد که دل را از غمها و وسوسههای شیطانی رها سازد. غم و وسوسه، حجابهایی هستند که مانع درک حقیقت و نور الهی میشوند.
-
تا تیرهشب وهم تو بر باد شود
- وقتی دل از غم و وسوسه آزاد شود، شب تاریک توهمات و خیالات باطل از بین میرود و انسان به روشنی و حقیقت دست مییابد.
نتیجهگیری:
این شعر به سبک عرفانی تأکید دارد که رهایی از تعلقات دنیوی و وسوسهها، راهی برای رسیدن به نور و یاد خداوند است. شاعر، مخاطب را دعوت میکند که از وابستگیهای غیر حقیقی دست بکشد تا بتواند به آرامش و روشنایی الهی برسد.
در عرفان، دفع یکی از مفاهیم کلیدی سلوک الیالله است که به معنای زدودن موانع و حجابهایی است که مانع از حرکت سالک در مسیر کمال و حقیقت میشوند. این موانع ممکن است از جنبههای مختلف وجودی، اخلاقی، روحی و حتی معرفتی باشند. عرفای بزرگ، دفع را به عنوان مرحلهای از تزکیه نفس و تصفیه قلب معرفی کردهاند که بدون آن، امکان تجلی انوار الهی و اتصال به حقیقت مطلق میسر نخواهد بود.
اقسام دفع در عرفان
دفع را میتوان به چند دسته تقسیم کرد که هرکدام نقش مهمی در سلوک عرفانی دارند:
۱. دفع حجابهای ظلمانی
حجابهای ظلمانی شامل تمام موانعی است که از عالم کثرت و طبیعت ناشی میشوند و قلب را از نور الهی محروم میسازند. این حجابها عمدتاً از اعمال ناپسند، گناهان، غفلت، و صفات رذیله مانند تکبر، حسادت، شهوت، و دنیاطلبی شکل میگیرند.
✅ برای رفع این حجابها، سالک باید ریاضتهای شرعی، تهذیب نفس، محاسبه اعمال، و مجاهدتهای اخلاقی را بهکار بگیرد.
۲. دفع حجابهای نورانی
این حجابها ظریفتر و پیچیدهتر هستند و نه از جنس معصیت، بلکه از جنس عبادات، تجلیات، و انوار معنویاند که ممکن است مانع حرکت به سوی حق مطلق شوند. اگر سالک در مقامات روحانی یا مکاشفات و کرامات متوقف شود و آنها را هدف قرار دهد، این امور خود به حجابی میان او و حقیقت مطلق تبدیل خواهند شد.
✅ برای عبور از این مرحله، سالک باید تسلیم محض حق شود و تعلق به حالات معنوی را نیز کنار بگذارد تا به حقیقت توحید ناب برسد.
۳. دفع خواطر و تعلقات
این مرحله مربوط به کنترل ذهن و دل است. خواطر همان اندیشهها، وسوسهها و تصورات پراکندهای هستند که سالک را از یاد خدا غافل میکنند. تعلقات نیز وابستگیهایی است که ممکن است حتی در امور مقدس مانند خانواده، علم، یا خدمت به خلق ایجاد شود، اما اگر سالک را از حق غافل کند، مانعی در راه او خواهد بود.
✅ برای دفع خواطر، مراقبه، ذکر مستمر، و حضور قلب توصیه شده است.
رابطه دفع و جذب در عرفان
در برخی از مکاتب عرفانی، دفع در مقابل جذب قرار میگیرد. دفع به معنای پاکسازی و زدودن موانع است، در حالی که جذب به معنای دریافت فیوضات و انوار الهی میباشد. بدون دفع، جذبی رخ نخواهد داد، زیرا تا زمانی که قلب آلوده به تعلقات باشد، آماده دریافت نور الهی نمیشود. بنابراین، این دو مفهوم مکمل یکدیگرند.
نتیجهگیری
دفع، گامی اساسی در مسیر عرفانی است که بدون آن، امکان رسیدن به حقایق والاتر وجود ندارد. سالک با مجاهدت، تزکیه، و مراقبه میتواند حجابهای ظلمانی و نورانی را کنار زده و به مرحله فنا فی الله و سپس بقا بالله برسد. در نهایت، عرفان حقیقی همان عبور از همه موانع و اتصال به حقیقت مطلق است.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۱/۰۷