رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

داستان قوم تبع

بسمه تعالی

داستان قوم تبع

از دید قرآن باید گفت که روایتِ مفصّل از قومِ تُبَّع در متن قرآن وجود ندارد؛ قرآن این قوم را «در فهرستِ امت‌هایى که پیامبران را تکذیب کردند و به‌خاطر گناه نابود شدند» آورده و پیامِ آیات بیشتر تذکّر و عبرت است تا شرحِ تاریخی. در ادامه آیاتِ مربوط و توضیحِ قرآنیِ کامل و موجز را می‌دهم.

آیاتِ مربوط

۱. سورهٔ دخّان (۴۴)، آیهٔ ۳۷:
أَهُمْ خَیْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ أَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا مُجْرِمِینَ
ترجمهٔ پیشنهادی: «آیا اینان بهترند یا قومِ تُبّع و کسانى که پیش از ایشان بودند؟ ما آنان را هلاک کردیم؛ زیرا که آنان گنه‌کار بودند.»

۲. سورهٔ ق (۵۰)، آیهٔ ۱۴:
وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَقَوْمُ تُبَّعٍ ۚ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ
ترجمهٔ پیشنهادی: «و اهلِ «رَس» و قومِ تُبّع — همه پیامبران را تکذیب کردند؛ پس وعدهٔ (الهیِ) [عذاب] بر آنان محقق شد.»

تفسیرِ قرآنیِ خلاصه و نکاتِ صریح

  • قرآن تُبّع را در کنارِ دیگر اقوامِ هلاک‌شده ذکر می‌کند و به‌طور مستقیم می‌گوید آنها پیامبران را تکذیب کردند و در نتیجه هلاک شدند. (عباراتی مانند «أَهْلَکْنَاهُمْ» و «فَحَقَّ وَعِیدِ» به این معناست.)
  • در هیچ‌یک از این آیات شرحِ رواییِ مفصّل — مثلاً نام پیامبرِ فرستاده‌شده به آنان، نحوهٔ عذاب، یا زمانِ دقیقِ حادثه — ارائه نشده است. کلام قرآن در اینجا جنبهٔ «عبرتِ کلی» دارد: عبرتی برای امت‌های بعدی که قدرت و شوکت دنیوی را باعثِ مصونیت از عذاب ندانند.
  • آیات در بسترِ «تذکّر و تهدید» بیان شده‌اند: قرآن گاه اقوام گذشته را فهرست می‌آورد تا اهلِ زمانِ مخاطب بفهمند که تاریخِ امپراتوری‌ها و شکوهِ مادی پایان‌پذیر است، و تکذیبِ پیامبران پیامدِ قطعی دارد.

آنچه صرفاً از قرآن استخراج می‌شود (بدون تکیه بر تفاسیر تاریخی)

  • تُبّع نامِ قوم (یا عنوانِ پادشاهانِ قومی) است که پیامبران را تکذیب کردند.
  • آنها «هلاک» شده‌اند — یعنی وعدهٔ عذاب دربارهٔ ایشان محقق گردید.
  • دلیلِ هلاک در متن قرآن «کفر/تکذیبِ رسل و گناه» بیان شده است.
  • قرآن قرار نیست همیشه همهٔ جزئیات تاریخی را نقل کند؛ نقش این آیات اخلاقی‌ـتعلیمی و هشداردهنده است.

چیزهایی که قرآن نگفته و مفسّران و مؤرخان بعدها گفته‌اند

(این بخش خارج از متنِ محضِ قرآنی است؛ فقط برای تکمیلِ تصویر ذکر می‌شود.)
بسیاری از مفسّران و مورخان اسلامی اشاره کرده‌اند که «تُبّع» عنوانی بوده برای پادشاهانِ یمن (به‌ویژه در سلسله‌های جنوبی، مانند حمیر)، و گزارش‌هایی در منابع تاریخی و تفسیری دربارهٔ گستردگی قلمرو، برخورد با پیامبران یا آمدنِ تُبّع به برخی شهرها وجود دارد. اما اینها تفسیر و گزارش تاریخی‌اند و خودِ قرآنِ کریم این جزئیات را نقل نمی‌کند؛ بنابراین باید بینِ «آنچه قرآن می‌گوید» و «تفاسیرِ بعدی» تمایز گذاشت.

پیامِ قرآنیِ کلّی

  • هشدار به قدرتمندانِ زمان: قدرت دنیوی تضمینِ نجات نیست.
  • اثباتِ قاعدهٔ تکرارشونده: امت‌هایی پیش از شما پیامبران را تکذیب کردند و به عاقبتِ بد رسیدند.
  • دعوت به شنیدنِ پیام و توبه: آیاتِ عبرت‌آمیز قرآن معمولاً هم‌زمان با فرصتِ توبه و بازگشت همراه‌اند — پیامِ کلی این است که پذیرشِ حق راهِ نجات است و انکارِ آن پیامد دارد.

بسیار خوب، حالا روایت تفسیری و تاریخی کامل از قوم تُبّع را می‌گویم، بر پایهٔ منابع معتبر اسلامی، و در پایان هم تفاوت دیدگاه‌ها را روشن می‌کنم.

۱. تُبّع یعنی چه؟

  • «تُبّع» لقب عمومی پادشاهان حِمیَری (یمن باستان) بوده؛ همان‌طور که «فرعون» لقب شاهان مصر و «کسری» لقب شاهان ایران بود.
  • در تاریخ اسلام، مشهورترین تُبّع را أسعد أبو کرب الحمیری می‌دانند که حدود قرن چهارم میلادی سلطنت داشت و قلمرو وسیعی را در عربستان و خارج از آن گسترش داد.

۲. روایت کلی مفسران

قرآن فقط به هلاکت قوم اشاره کرده، ولی مفسران جزئیات بیشتری آورده‌اند:

سفر تُبّع به یثرب و مکه

  • گفته‌اند تُبّع با لشکرش به یثرب (مدینه) آمد و قصد داشت آن را ویران کند.
  • یهودیان مدینه با او گفت‌وگو کردند و از ظهور پیامبر آخرالزمان خبر دادند.
  • تُبّع از این خبر شگفت‌زده شد، از ویرانی شهر منصرف گشت و حتی برای اهل یثرب هدایا گذاشت.
  • سپس به مکه رفت، کعبه را زیارت کرد و پرده‌ای از پارچهٔ یمنی بر آن آویخت؛ این نخستین پرده‌پوشی کعبه با پارچهٔ یمنی دانسته شده.
  • برخی روایات می‌گویند او در سفر بازگشت، به آیین توحید ایمان آورد.

ایمان تُبّع و گمراهی قومش

  • بر پایهٔ روایات ابن عباس و دیگران، خودِ تُبّع مردی مؤمن بود و حتی از پیامبر اسلام به نیکی یاد کرده است.
  • اما قوم او که در یمن بودند، راه بت‌پرستی و فساد را ادامه دادند و پیامبران الهی را تکذیب کردند.
  • در نتیجه، به عذابی الهی گرفتار شدند و هلاک شدند؛ این همان چیزی است که قرآن در سورهٔ دخان و ق به آن اشاره کرده است.

۳. تفاوت دیدگاه‌ها

  1. دیدگاه اکثریت مفسران:
    تُبّع نیکوکار و مؤمن بود، اما قومش فاسد بودند و به همین دلیل هلاک شدند. حدیث نبوی هم این را تأیید می‌کند:
    «لا تسبّوا تُبّعاً، فإنه قد أسلم» — «تُبّع را دشنام ندهید که او مسلمان بود.»

  2. دیدگاه اقلیت:
    برخی گفته‌اند خودِ تُبّع نیز از پیامبران الهی روی‌گردان شد و با قومش نابود شد. این نظر کمتر پذیرفته شده، چون با احادیث سازگار نیست.

۴. پیام داستان از نگاه مفسران

  • قدرت، ثروت و قلمرو وسیع مانع سقوط نمی‌شود.
  • اگر رهبر خوب باشد اما مردم فساد کنند، جامعه باز هم نابود می‌شود.
  • این یادآوری برای مشرکان مکه بود که بدانند حتی اقوام قوی‌تر از آنها نابود شدند.

۵. منابع مهم

  • تفسیر طبری، ج ۲۲، ص ۱۷۷–۱۸۰
  • تفسیر قرطبی، ذیل سوره دخان:۳۷ و سوره ق:۱۴
  • تفسیر ابن کثیر، ذیل همین آیات
  • البدایة و النهایة، ابن کثیر، حوادث قرون پیش از اسلام

تهیه و تنظیم 

دکتر علی رجالی 

  • ۰۴/۰۵/۲۲
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی