باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی پرده برداری
پرده برداری
ای دیده که محجوب ز دیدار شدی
در ظلمت و جهل خود گرفتار شدی
هر کس که زند پرده ی عالم بالا
چشمان دلش روشن و هشیار شدی
شرح شعر "پردهبرداری"
باسمه تعالی
شعر "پردهبرداری" سرودهای عرفانی است که به مفاهیمی چون حجاب دل، جهل، و دستیابی به حقیقت و دیدار حق تعالی میپردازد. در ادامه، شرحی بر ابیات آورده میشود:
بیت اول:
ای دیده که محجوب ز دیدار شدی
این بیت خطاب به "دیده" یا "چشم دل" است که از دیدن حقیقت بازمانده است. کلمه "محجوب" (پوشیده و بسته) اشاره به وجود حجابهایی دارد که مانع از دیدن حقیقت میشوند. این حجابها میتوانند ناشی از غفلت، گناه، یا ناآگاهی انسان باشند.
بیت دوم:
در ظلمت و جهل خود گرفتار شدی
اینجا شاعر تاکید میکند که علت این حجابها، ظلمت جهل و ناآگاهی است. انسان با گرفتار شدن در جهل، از نور حقیقت فاصله میگیرد و در تاریکی باقی میماند. این جهل میتواند ناآگاهی از خدا، خود، یا مسیر کمال باشد.
بیت سوم:
هر کس که زند پردهی عالم بالا
در این بیت، شاعر از کسی سخن میگوید که بتواند از حجابهای دنیوی فراتر رود و پرده از اسرار عالم بالا (عالم غیب یا حقیقت الهی) بردارد. این "پردهبرداری" نمادی از رسیدن به مقام عرفان، معرفت، و شهود الهی است.
بیت چهارم:
چشمان دلش روشن و هشیار شدی
نتیجهی این پردهبرداری، روشنی و بینایی چشم دل است. دل بیدار و روشن به حقایق عمیقتر جهان پی میبرد. "هشیاری" نیز به معنای آگاهی معنوی است که در اثر دیدن جمال الهی و دریافت حقایق ایجاد میشود.
مفهوم کلی شعر:
شاعر در این شعر، از حجابهای جهل و غفلت سخن میگوید که انسان را از درک حقیقت بازمیدارند. او راه نجات را در تلاش برای عبور از این حجابها و رسیدن به معرفت الهی میداند. این شعر دعوتی است برای بیداری و روشنی دل، تا انسان به مقام دیدار و شهود حق برسد.
پیام:
دوری از جهل و ظلمت
تلاش برای پردهبرداری از اسرار عالم بالا
روشنی و بیداری دل در پرتو معرفت الهی
پردهبرداری در عرفان یکی از مفاهیم بنیادین است که به فرایند کنار رفتن حجابها و موانع میان انسان و حقیقت مطلق (خداوند) اشاره دارد. این اصطلاح بیانگر نوعی تجربه شهودی یا مکاشفهای است که در آن عارف، از طریق پاکسازی درون، ریاضت، عشق و معرفت به حق، به حقیقت نزدیک میشود و آن را بیواسطه درک میکند.
مفهوم حجاب در عرفان
در عرفان، حجاب به هر چیزی گفته میشود که بین انسان و حقیقت فاصله میاندازد. این حجابها ممکن است درونی یا بیرونی باشند:
1. حجابهای درونی: مانند غرور، جهل، نفس، هواهای نفسانی، غفلت و تعلقات دنیوی.
2. حجابهای بیرونی: شامل اموری مثل دلبستگی به جهان مادی، شهرت، قدرت، یا هر عاملی که ذهن و دل را از توجه به خداوند باز دارد.
پردهبرداری در واقع به معنای کنار زدن این حجابهاست، بهطوریکه نور حقیقت در دل عارف تابیده شود. این فرایند معمولاً با تهذیب نفس، ریاضتهای روحانی و عشق به حق حاصل میشود.
فرایند پردهبرداری در عرفان
عرفا معتقدند که انسان بهطور طبیعی از حقیقت دور نیست، بلکه حجابها او را از درک حقیقت بازمیدارند. بنابراین، رفع حجابها به معنای بازگشت به فطرت اصلی و شهود حقیقت است. این فرایند را میتوان به مراحل زیر تقسیم کرد:
1. تهذیب نفس: پاکسازی درونی از صفات منفی مانند غرور، حسد و وابستگی به دنیا.
2. ریاضت و عبادت: انجام اعمال معنوی مانند نماز، روزه، مراقبه و ذکر، که باعث تمرکز ذهن و تقویت روح میشود.
3. عشق الهی: عشق به خداوند و کنار گذاشتن هر چیزی که جز او باشد.
4. کشف و شهود: در این مرحله، عارف به بصیرت باطنی دست مییابد و حقیقت را مستقیماً میبیند.
انواع پردهها در عرفان
عرفا گاهی پردهها را به چند نوع تقسیم کردهاند:
1. پردههای ظلمانی: که شامل گناهان و صفات پست نفسانی است.
2. پردههای نورانی: که حتی خود معرفت و کمالات میتوانند مانعی بر سر راه شهود حقیقت مطلق باشند، زیرا عارف نباید به مقامات معنوی خود نیز دل ببندد.
ابن عربی در آثار خود به این نکته اشاره میکند که حتی خود علم و معرفت نیز گاهی میتواند بهعنوان حجابی میان انسان و خدا عمل کند.
پردهبرداری در آثار عرفا
1. مولانا: مولانا بارها در مثنوی معنوی به مسئله پردهبرداری اشاره کرده است. از جمله میگوید:
> این جهان همچون درخت است ای کرام
ما برو چون میوههای نیمخام
سخت گیرد خامها مر شاخ را
زان که در خامی نشاید کاخ را
چون بپخت و گشت شیرین لبگزان
سست گیرد شاخها را بعد از آن
مولانا اشاره میکند که انسان در ابتدا به دلیل خام بودن (دلبستگیهای نفسانی)، به حجابها چنگ میزند، اما با پختگی معنوی، حجابها را رها کرده و حقیقت را میبیند.
2. عطار: در منطقالطیر عطار، هفت شهر عشق را معرفی میکند که عارف باید از این مراحل عبور کند تا پردهها از حقیقت کنار رود. در این مسیر، عارف باید از خودی و دلبستگیهای دنیوی بگذرد.
3. حافظ: حافظ نیز در اشعار خود بارها به مسئله پرده و حجاب اشاره کرده است. به عنوان مثال، میگوید:
> هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
پردهبردار شو ای عشق که آن پردهنشین
میزند دم ز درون که بیا پردهدری کن
حافظ از عشق الهی بهعنوان ابزاری برای پردهبرداری یاد میکند.
نتیجهگیری
پردهبرداری در عرفان به معنای تجربهای است که در آن عارف به حقیقتی دست مییابد که ورای ظواهر و محدودیتهای مادی قرار دارد. این فرایند نیازمند تهذیب نفس، عشق به حق و گذر از مراحل مختلف سلوک است. عارف با رفع حجابها، به مقام شهود میرسد و حقیقت را همانگونه که هست مشاهده میکند.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۱/۰۳