باسمع تعالی
نقش الهی
شرحی بر واژه عرفانی نقش الهی
در هر ورق از دفتر هستی پیداست
ای خالق هستی که دل از تو شیداست
جلوه گری نقش خدا عالم تاب
هر نقش ز تو، جمال قدرتآراست
شرح
این شعر کوتاه با محوریت مفهوم نقش الهی به تحسین و توصیف قدرت و عظمت خداوند در آفرینش میپردازد. ساختار آن به شکلی است که هر بیت، گوشهای از شکوه و زیبایی جهان را که نشانهای از وجود خداوند است، بیان میکند.
شرح ابیات:
1. نقش الهی / در هر ورق از دفتر هستی پیداست:
این بیت آغازین بیان میکند که خداوند در تمام اجزای خلقت حضور دارد. هر چیزی در جهان، از کوچکترین ذرات تا بزرگترین پدیدهها، نمایانگر وجود و قدرت الهی است. دفتر هستی استعارهای از جهان به عنوان کتابی است که خداوند هر صفحهاش را با هنری بینهایت نوشته است.
2. ای خالق هستی که دل از تو شیداست:
این مصراع با مخاطب قرار دادن خداوند، عشق و دلدادگی انسان به او را بیان میکند. "شیدا" نشانگر حالت سرسپردگی و عشق عمیق دل انسان به خالق است، چراکه او منشأ همه زیباییها و حقایق است.
3. جلوهگری نقش خدا عالم تاب:
این مصراع به بیان روشنایی و عظمت خداوند در آفرینش اشاره دارد. عبارت "عالم تاب" نشاندهنده این است که نور خداوند نهتنها در تمامی جهان جاری است، بلکه سراسر گیتی را به روشنایی و حیات آراسته است.
4. هر نقش ز تو، جمال قدرتآراست:
این مصراع پایانی به تکمیل ایدههای پیشین میپردازد. هر چیزی که در جهان آفریده شده است، جلوهای از زیبایی و قدرت الهی است. این جمله تأکید میکند که خداوند منبع تمام زیباییها و نشانههای قدرت در خلقت است.
پیام کلی شعر:
شعر با استفاده از تصاویر زیبای ادبی و زبانی ساده، به مخاطب یادآوری میکند که خداوند در همهجا حضور دارد و همه چیز، از کوچکترین ذره تا عظیمترین پدیده، تجلی قدرت، زیبایی و عشق الهی است. دل انسان نیز به طور فطری به سوی این خالق زیبا و عظیم شیدا و سرگشته است.
نقش الهی در عرفان به تجلیات و ظهور خداوند در مظاهر گوناگون هستی اشاره دارد. از دیدگاه عرفانی، خداوند بهعنوان خالق مطلق و کمال بینهایت، در تمامی اجزا و پدیدههای جهان، از کوچکترین ذرات تا بزرگترین پدیدهها، حضوری آشکار و پنهان دارد. این حضور و تجلی، همان نقش الهی است که در هر گوشهای از آفرینش دیده میشود.
نقش الهی در عرفان به تجلیات و ظهور خداوند در مظاهر گوناگون هستی اشاره دارد. از دیدگاه عرفانی، خداوند بهعنوان خالق مطلق و کمال بینهایت، در تمامی اجزا و پدیدههای جهان، از کوچکترین ذرات تا بزرگترین پدیدهها، حضوری آشکار و پنهان دارد. این حضور و تجلی، همان نقش الهی است که در هر گوشهای از آفرینش دیده میشود.
تعریف نقش الهی در عرفان:
1. تجلی ذات حق:
نقش الهی به معنای ظهور اسماء و صفات الهی در عالم است. خداوند از طریق اسماء الحسنی مانند جمال، جلال، حکمت و قدرت، خود را در جهان نشان میدهد. هر چیزی در جهان، جلوهای از این اسماء است.
مثال: زیبایی یک گل، نشانگر اسم "جمیل" است و نظم طبیعت، جلوهای از اسم "حکیم".
2. وحدت در کثرت:
از نگاه عارفان، جهان یک آینه است که خداوند در آن تجلی کرده است. تمام موجودات، سایهای از حقیقت واحد هستند و کثرت ظاهری جهان، در واقع ناشی از تنوع تجلیات خداوند است. نقش الهی همان وحدت پنهانی است که در دل این کثرت نهفته است.
3. هدایت و معنا:
نقش الهی نهتنها در ظاهر جهان بلکه در هدایت و معنای باطنی آن نیز آشکار است. عارفان معتقدند که همه چیز در جهان با هدف و معنای خاصی آفریده شده و این معنا همان نقشی است که خداوند برای هر مخلوق تعیین کرده است.
ابعاد نقش الهی در عرفان:
1. آفرینش:
خداوند خالق است و نقش او در خلق هستی آشکار میشود. هر موجودی، نشانهای از قدرت و اراده خداوند است.
قرآن کریم: "ما تَری فی خلقِ الرَّحمنِ مِن تفاوتٍ" (ملک: 3)
2. حفظ و تدبیر:
پس از آفرینش، نقش الهی در تدبیر امور جهان و حفظ آن ادامه دارد. همه چیز با اراده خداوند نظم یافته و ادامه مییابد.
3. ظهور عشق الهی:
عارفان نقش الهی را در عشق و محبت نیز میبینند. عشق الهی همان نیرویی است که جهان را زنده و پرحرکت نگه میدارد. مولانا میگوید:
عشقِ حق در جان عالم نقش بست
هر که عاشق شد، ز جانان نقش رَست
مثالهایی از عرفای بزرگ:
1. ابن عربی:
وی معتقد است که جهان به مثابه آینهای است که حق در آن ظهور میکند. همه چیز تجلی ذات الهی است و هیچ موجودی جدا از او نیست.
2. مولانا:
مولانا نقش الهی را در حرکت و شور هستی میبیند و معتقد است که هر ذرهای در جهان در جستجوی وصال با حق است.
3. سهروردی:
او نور را بهعنوان نماد نقش الهی معرفی میکند و معتقد است که تمام موجودات پرتوی از نور الهی هستند.
نتیجهگیری:
نقش الهی در عرفان، همان حضور و ظهور خداوند در تمامی اجزا و لحظات هستی است. این نقش، مظهر عشق، قدرت، حکمت و اراده الهی است که در هر چیز قابل مشاهده است. عارفان با مشاهده این نقش، به وحدت حقیقی در دل کثرت میرسند و از طریق درک این تجلیات، به حقیقت مطلق نزدیکتر میشوند.
«نقش الهی» به معنای وظیفه، مسئولیت یا جایگاهی است که هر موجود یا پدیده در جهان بهطور خاص در چارچوب اراده و برنامه خداوندی ایفا میکند. این مفهوم در بسیاری از مذاهب و فلسفهها بهویژه در ادیان توحیدی مانند اسلام، مسیحیت و یهودیت، در قالبهای مختلفی بیان شده است.
در قرآن و متون دینی، خداوند برای هر چیزی در عالم، نقش و هدف خاصی تعیین کرده است. این نقشها بر اساس حکمت الهی طراحی شدهاند و هر موجود و پدیدهای در این جهان باید بهگونهای عمل کند که با این اراده الهی هماهنگ باشد.
برای مثال:
در اسلام، انسانها بهعنوان موجوداتی مختار در زمین، موظف به انجام عبادات، پیروی از دستورات خداوند و تلاش در جهت تحقق عدالت و خیر در جامعه هستند. این همان «نقش الهی» انسان است که برای او در زندگی معین شده است.
در سایر موجودات نیز، هر کدام وظیفهای دارند که بر اساس آفرینش و حکمت خداوند است. بهعنوان مثال، درختان نقش تولید اکسیژن و مواد غذایی را ایفا میکنند و جانوران در چرخه طبیعت و حفظ توازن زیستی مؤثرند.
بنابراین، نقش الهی هر موجود یا پدیده بهطور کلی به معنای هماهنگی و همراستایی با اراده خداوند برای رسیدن به هدفهای از پیش تعیینشده است. این نقشها میتوانند در دنیای مادی و معنوی تجلی پیدا کنند و هدف اصلی آنها، تحقق حکمت الهی و پیشبرد تعالی انسان و جهانی است که در آن زندگی میکنیم.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۱/۰۳