رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی تمحید
تمحید
حمدی که سزاوار خدای یکتاست
ذکری که به لب، نشان فضل و تقواست
قاصر ز ثنای توست در ذکر و بیان
ای آن که وجود ما ز تو،  پابرجاست

شرح رباعی "تمحید"

این رباعی به ستایش خداوند یکتای بی‌همتا پرداخته و مفهوم «تمحید» را که به معنای مقدمه‌چینی یا بیان ویژگی‌های خداوند قبل از وارد شدن به موضوعات دیگر است، به‌خوبی در قالبی شاعرانه بیان می‌کند.

مصرع اول:

"حمدی که سزاوار خدای یکتاست"
در این مصرع، شاعر به ستایش خداوند اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که حمد و ستایش واقعی تنها شایسته خدای یکتاست. این اشاره به مفهوم توحید است که در عرفان و فلسفه اسلامی خداوند تنها موجودی است که لایق حمد و ستایش است و هیچ چیزی در برابر عظمت او قابل قیاس نیست.

مصرع دوم:

"ذکری که به لب، نشان فضل و تقواست"
در این مصرع، شاعر اشاره به ذکر خدا دارد. ذکر در عرفان اسلامی نه‌تنها عمل زبانی است، بلکه به‌طور عمیق با روح و تقوای انسان مرتبط است. ذکر خداوند موجب بهبود روح و تقویت تقوا می‌شود، زیرا فرد با یاد خداوند، از تعلقات دنیوی فاصله می‌گیرد و به صفات الهی نزدیک‌تر می‌شود. این ذکر نمادی از فضیلت و رستگاری در زندگی انسان است.

مصرع سوم:

"قاصر ز ثنای توست در ذکر و بیان"
در این مصرع، شاعر به محدودیت انسان در بیان ثنا و ستایش از خداوند اشاره می‌کند. "قاصر" به معنای ناتوان و ناقص است. شاعر می‌گوید هیچ‌گونه ذکر و بیانی نمی‌تواند به‌طور کامل و شایسته، عظمت و جمال خداوند را بیان کند. این مصرع بازتاب‌دهنده محدودیت‌های زبانی و ذهنی انسان در مقایسه با کمالات الهی است. هرچند انسان سعی می‌کند در حمد و ذکر خداوند بکوشد، اما توان درک یا بیان تمام صفات او را ندارد.

مصرع چهارم:

"ای آن که وجود ما ز تو، پابرجاست"
در این مصرع، شاعر به حقیقت وحدت وجود اشاره دارد. در عرفان اسلامی، گفته می‌شود که همه موجودات از خداوند سرچشمه گرفته‌اند و وجود همه چیز وابسته به اوست. این مصرع تأکید دارد که تمام هستی، از جمله انسان، تنها به اراده و قدرت خداوند پابرجا و پایدار است. شاعر از این طریق به مفهومی از توحید وجودی می‌پردازد که تمام عالم و انسان‌ها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به خداوند هستند.

نتیجه‌گیری و تحلیل کلی:

رباعی فوق، مفاهیم عمیق عرفانی و دینی را با زبانی ساده و مؤثر بیان می‌کند. از ستایش خداوند (حمد) شروع می‌شود و به ذکر و ثنا، محدودیت‌های انسان در بیان عظمت خداوند و در نهایت به وابستگی کامل انسان و همه موجودات به خداوند می‌رسد. این اشعار به‌خوبی توانسته‌اند مفاهیم فلسفی و عرفانی اسلام را در قالبی شعری زیبا و دلنشین بیان کنند.

شاعر با استفاده از واژه‌ها و عبارات کوتاه و موثر، تصویری کامل از انسان در مقابل خداوند، محدودیت‌های او، و وابستگی تمام موجودات به خدا را به مخاطب منتقل می‌کند.

تمحید در عرفان اصطلاحی است که به ستایش و تجلیل از خداوند، به‌ویژه با تأکید بر صفات کمال و جمال او، اشاره دارد. این مفهوم از ریشه «حمد» گرفته شده و به معنای ستودن و مدح کردن است، اما در عرفان معنای عمیق‌تر و وسیع‌تری پیدا می‌کند. تمحید در عرفان نه‌تنها ستایش لفظی خداوند است، بلکه نوعی توجه قلبی و ادراک باطنی از عظمت الهی محسوب می‌شود که عارف با آن در مسیر شناخت حق گام برمی‌دارد.

جایگاه تمحید در عرفان

تمحید اغلب در آغاز متون عرفانی و دعاها به کار می‌رود و نشان‌دهنده تلاش عارف برای ورود به مرحله‌ای از سلوک است که در آن عظمت و کمال خداوند به شکلی واضح‌تر درک شود. عارف در این مرحله با زبان تمحید، مقام و شأن خداوند را بیان می‌کند و تلاش دارد خود را از وابستگی‌های دنیوی آزاد کرده و دل به نور الهی بسپارد.

ابعاد مختلف تمحید در عرفان

تمحید در عرفان را می‌توان در چند بعد بررسی کرد:

1. تجلیل صفات جلال و جمال الهی:
عارف در تمحید به صفاتی مانند قدرت، علم، رحمت، حکمت و یگانگی خداوند اشاره می‌کند و این صفات را به عنوان نشانه‌های کمال مطلق او بیان می‌کند.


2. یادآوری فناپذیری انسان:
در تمحید، عارف به کوچکی و نیازمندی خود در برابر عظمت و کمال بی‌کران خداوند اشاره می‌کند. این یادآوری سبب می‌شود که عارف به حقیقت توحید نزدیک‌تر شود و خود را به‌عنوان عبد در برابر معبود مطلق ببیند.


3. تقرب به حقیقت الهی:
تمحید وسیله‌ای است برای نزدیک شدن به حقیقت الهی. عارف از طریق این ستایش، توجه خود را از مظاهر دنیا برمی‌گیرد و به ذات یکتای خداوند معطوف می‌کند.


4. آماده‌سازی برای ورود به مراحل بالاتر سلوک:
تمحید مقدمه‌ای برای ورود به مراحل عمیق‌تر سلوک عرفانی است، مانند مشاهده (شهود مستقیم خداوند) و فنا (از بین رفتن خود و یکی شدن با حقیقت الهی).

 

نمونه‌ای از تمحید در متون عرفانی

در آثار عارفان بزرگی چون ابن‌عربی، مولانا و عطار، نمونه‌های زیبایی از تمحید دیده می‌شود. برای مثال:

مولانا در آغاز مثنوی معنوی می‌گوید:
«بشنو از نی چون حکایت می‌کند
از جدایی‌ها شکایت می‌کند»
این ابیات در ستایش خداوند و به‌عنوان تمهیدی برای ورود به عالم معرفت آغاز می‌شود.

شیخ محمود شبستری در گلشن راز:
«یکی هست و هیچ نیست جز او
وحدهُ لا اله الا هو»
این بیت تمحیدی است که یگانگی و عظمت خداوند را بیان می‌کند.


تمحید در مقایسه با سایر اصطلاحات عرفانی

تمحید با مفاهیمی چون ذکر و شکر مرتبط است، اما تفاوت‌هایی دارد:

ذکر به یاد خدا بودن است، اما تمحید بر ستایش خدا تأکید دارد.

شکر به معنای سپاس‌گزاری از نعمت‌های الهی است، اما تمحید ستایش ذات خداوند بدون توجه به نعمت‌هاست.


نتیجه‌گیری

تمحید در عرفان از اساسی‌ترین مراحل سلوک معنوی است که عارف از طریق آن تلاش می‌کند عظمت و کمال خداوند را درک کرده و به او نزدیک‌تر شود. این ستایش درونی و بیرونی نه‌تنها زبان، بلکه قلب و روح انسان را درگیر می‌کند و مقدمه‌ای برای ورود به عمیق‌ترین مراتب عرفان است.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۱/۰۲
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی