باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی تدبر
تدبر
تدبیر زمین و آسمان با حق است
هر ذره ز نور کهکشان با حق است
گر عقل بسنجد ره خود با تدبیر
آغاز و سرانجام جهان با حق است
این شعر ، به تمجید از حکمت و تدبیر الهی در نظام آفرینش میپردازد. در ادامه، به شرحی از مفاهیم هر بیت میپردازیم:
1. تدبیر زمین و آسمان با حق است
در این بیت، شاعر بیان میکند که تنظیم و مدیریت تمامی امور زمین و آسمان در اختیار خداوند (حق) است. این نشاندهندهی قدرت مطلق و بیپایان خداوند در خلقت و هدایت جهان است.
2. هر ذره ز نور کهکشان با حق است
شاعر اشاره میکند که حتی کوچکترین ذره از نور موجود در کهکشانها نیز از جانب خداوند است و تجلی حضور او را نشان میدهد. این بیت به عظمت خلقت الهی و قدرت بیکران او در تمامی ابعاد جهان اشاره دارد.
3. گر عقل بسنجد ره خود با تدبیر
در این مصراع، شاعر به نقش عقل و تفکر در زندگی انسان اشاره میکند. او میگوید اگر عقل راه خود را با تدبیر و اندیشه (که برگرفته از حکمت الهی است) بیابد، میتواند به مسیر صحیح هدایت شود.
4. آغاز و سرانجام جهان با حق است
این بیت تأکید میکند که آغاز و پایان همه چیز در جهان به اراده خداوند وابسته است. خداوند نه تنها خالق جهان است، بلکه سرنوشت نهایی آن نیز در اختیار اوست.
پیام کلی شعر:
شاعر به طور کلی بر وابستگی کامل نظام جهان به خداوند تأکید دارد. او به عظمت خداوند در خلق و تدبیر جهان و همچنین نقش عقل و تفکر در درک این تدبیر اشاره میکند. این شعر الهامبخش تفکر در عظمت خلقت و یادآور توکل به حکمت الهی در تمامی امور است.
در عرفان اسلامی، مفهوم تدبیر و کنار گذاشتن آن جایگاهی عمیق و تأملبرانگیز دارد. تدبیر در معنای عادی به برنامهریزی، اندیشه و کوشش برای سامان دادن به امور زندگی گفته میشود. اما در نگاه عرفانی، این نوع تدبیر انسانی که بر اساس عقل محدود و خواستههای نفسانی است، در برابر تقدیر الهی و اراده مطلق خداوند کمارزش و ناکارآمد تلقی میشود.
مفهوم تدبیر در عرفان
عرفا باور دارند که تدبیر بشری به دلیل محدودیت علم و آگاهی انسان، اغلب ناقص و اشتباه است. از این رو، تأکید بر رها کردن تدبیر نفس و سپردن امور به تدبیر و حکمت خداوند است. این رویکرد به انسان کمک میکند از وابستگی به دنیا، نگرانیهای آینده و اضطراب ناشی از برنامهریزیهای شخصی رها شود. چنین حالتی نوعی توکل و اعتماد به خداوند ایجاد میکند که در قلب عرفان جایگاه ویژهای دارد.
تدبیر نفس و تدبیر الهی
تدبیر نفس: این نوع تدبیر بر اساس خواستهها، امیال و دانش محدود انسان است. انسان تلاش میکند با برنامهریزیهای دقیق، امور خود را سامان دهد، اما در بیشتر موارد، نتیجهای که به دست میآید با آنچه انتظار داشت متفاوت است. این امر به دلیل ناتوانی انسان در دیدن تصویر کلی و حکمت نهفته در حوادث است.
تدبیر الهی: در مقابل، عرفا بر این باورند که تدبیر خداوند بر پایه علم مطلق و حکمت بینهایت است. بنابراین، اگر انسان امور خود را به او بسپارد، نهتنها از خطاهای خود رهایی مییابد، بلکه به آرامش واقعی دست پیدا میکند.
ارتباط تدبیر و توکل
عرفان اسلامی بر اهمیت توکل تأکید دارد، که به معنای اعتماد به خداوند و سپردن امور به اوست. توکل نقطهای است که در آن انسان از تدبیر خود دست میکشد و اراده خداوند را برتر از خواستههای خود میداند. این حالت، نوعی تسلیم آگاهانه است که در آن انسان به حکمت الهی ایمان دارد، حتی اگر ظاهر حوادث ناخوشایند باشد.
مولانا این مفهوم را با زیبایی تمام بیان میکند:
ای بسا تدبیر که کردم ز عقل
و اندر آن تدبیر او بودم به نقل
در اینجا مولانا به این حقیقت اشاره میکند که حتی زمانی که انسان گمان میکند تدبیر میکند، در واقع تحت اراده خداوند عمل میکند.
مراحل رها کردن تدبیر
1. درک محدودیت عقل: انسان ابتدا باید بفهمد که عقل او نمیتواند همه حقیقت را درک کند.
2. پذیرش تقدیر الهی: این مرحله شامل قبول کردن اینکه خداوند بهترین برنامه را برای بندگان خود دارد.
3. عمل همراه با توکل: هرچند انسان باید تلاش کند، اما نباید به نتیجه دل ببندد و باید آن را به خدا بسپارد.
نتیجهگیری
در عرفان، رها کردن تدبیر انسانی به معنای فرار از مسئولیت نیست، بلکه حرکتی آگاهانه به سمت سپردن امور به خداوند است. این کار باعث میشود که انسان از بند نگرانی و اضطراب آزاد شود و به آرامشی پایدار دست یابد. تدبیر عرفانی یعنی فهمیدن اینکه آنچه به ظاهر برای انسان خیر یا شر به نظر میرسد، در چارچوب حکمت الهی معنا پیدا میکند.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۱/۰۲