رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی الهام


الهام
هر لحظه ز غیب، نغمه‌ای می‌آید
بر قلب بشر، رعشه ای می‌ آید
چون دیده ز غفلت به حقایق  پی برد
از عشق خدا، واله ای می آید

باسمه تعالی
الهام
این رباعی به طور زیبا و عمیق به مفهوم الهام و تأثیر آن بر انسان اشاره دارد. حالتی که انسان در آن از عالم غیب و الهاماتی که از خداوند می‌آید، آگاه می‌شود. در زیر به تفصیل به شرح هر مصرع می‌پردازیم:


---

مصرع اول:

"هر لحظه ز غیب، نغمه‌ای می‌آید"
در این مصرع، به معنای پدیده‌ی الهام اشاره شده است. «غیب» در اینجا به معنای عالم غیرمادی، پنهان و فراتر از محسوسات است. الهام از غیب، به معنای دریافت پیام‌هایی از سوی عالم الهی و برتر است که به دل انسان می‌رسد. «نغمه» در اینجا به معنای صدایی لطیف و معنوی است که برای انسان در دل یا ذهن او طنین‌انداز می‌شود. این نغمه‌ها ممکن است به صورت کشفیات، الهامات یا یادآوری‌هایی از سوی خداوند باشند که به انسان کمک می‌کنند تا به حقیقت و معنای زندگی پی ببرد.


---

مصرع دوم:

"بر قلب بشر، رعشه‌ای می‌آید"
در این مصرع، تأثیر این الهام‌ها بر انسان به تصویر کشیده شده است. وقتی که انسان از عالم غیب پیامی دریافت می‌کند، قلب او تحت تأثیر آن پیام قرار می‌گیرد و ممکن است احساس رعشه یا لرزشی درونی را تجربه کند. این حالت می‌تواند ناشی از یک حس شدید معنوی یا شهودی باشد که در نتیجه ارتباط با حقیقتی الهی یا عظمت خداوند در دل انسان ایجاد می‌شود. رعشه در اینجا نماد هیجان و بی‌قراری است که در هنگام دریافت الهام‌های الهی برای انسان پیش می‌آید.


---

مصرع سوم:

"چون دیده ز غفلت به حقایق پی برد"
این مصرع به تغییر حال فردی اشاره دارد که از غفلت بیدار شده و به آگاهی و حقیقت دست یافته است. «غفلت» به معنای نادانی، فراموشی یا غیاب آگاهی است. هنگامی که انسان در حالت غفلت قرار دارد، از حقیقت و معنای واقعی زندگی بی‌خبر است. اما وقتی که از این غفلت بیرون می‌آید، چشمانش به روی حقایق گشوده می‌شود. این بیداری، حاصل الهام و دریافت نور از سوی خداوند است. در این لحظه، انسان به درک عمیق‌تری از جهان و حقیقت معنوی زندگی می‌رسد.


---

مصرع چهارم:

"از عشق خدا، واله‌ای می‌آید"
این مصرع به اوج تأثیر الهام اشاره دارد. هنگامی که انسان به حقیقت و آگاهی از خداوند پی می‌برد، در دل او حالت عشق الهی بیدار می‌شود. «عشق خدا» چیزی است که انسان را به شیدایی و واله بودن می‌برد. این «واله» بودن در اینجا به معنای دلبستگی و از خود بی‌خود شدن در مقابل محبت و عظمت خداوند است. الهام الهی به انسان کمک می‌کند تا به این عشق دست یابد و در آن غرق شود، به گونه‌ای که دیگر هیچ چیزی جز عشق الهی برای او مهم نباشد. در این حالت، انسان از خود بی‌خود می‌شود و به نوعی در حالت شیدایی قرار می‌گیرد.


---

جمع‌بندی:

رباعی به زیبایی روند الهام را در زندگی انسان بیان می‌کند. از دریافت پیام‌های غیبی و الهی، تا تأثیر آن بر قلب انسان و بیداری او از غفلت، و در نهایت رسیدن به عشق الهی و واله شدن در مقابل خداوند. این روند نشان‌دهنده تحول درونی انسان است که از مرحله‌ای از غفلت و بی‌خبری به مرحله‌ای از بیداری، آگاهی و عشق الهی می‌رسد.
این رباعی به‌طور کامل مفهوم الهام و تأثیر آن را بر انسان به شکلی عرفانی و روحانی به تصویر کشیده است.

 

 

الهام در عرفان به معنای دریافت مستقیم حقیقت یا معرفت از سوی خداوند در قلب انسان است، بدون اینکه این دریافت از طریق استدلال عقلی یا آموزش‌های بیرونی حاصل شده باشد. الهام یک نوع ارتباط خاص بین انسان و مبدأ متعال (خداوند) است که در آن حقیقت به‌طور درونی و روشن به دل انسان منتقل می‌شود.

ویژگی‌های الهام در عرفان:

1. منبع الهی:
الهام در عرفان از سوی خداوند یا عالم غیب به انسان داده می‌شود و از تلاش فکری یا تجربی ناشی نمی‌شود. این دریافت ناشی از رحمت و عنایت الهی است.


2. قلب به‌عنوان محل دریافت:
قلب در عرفان به‌عنوان مرکز دریافت الهام شناخته می‌شود. عرفا معتقدند که قلب پاک و خالی از تعلقات دنیوی می‌تواند محل دریافت این حقایق باشد. مولانا می‌گوید:
این دل نبود خانه‌ی آب و گل است / دل در خور انوار حقایق دل است


3. تفاوت با وحی:
وحی به پیامبران اختصاص دارد و به‌عنوان یک پیام روشن و مستقیم برای هدایت عمومی بشر از سوی خداوند نازل می‌شود. اما الهام بیشتر به اولیا و عارفان تعلق دارد و برای هدایت درونی و شخصی آنان به کار می‌رود.


4. غیرکلامی و شهودی:
الهام معمولاً به صورت کلامی بیان نمی‌شود، بلکه یک شهود یا آگاهی ناگهانی است که انسان در قلب یا جان خود احساس می‌کند.


5. شرط صفای باطن:
عارفان بر این باورند که برای دریافت الهام الهی، انسان باید به تزکیه نفس بپردازد و از غفلت و دلبستگی‌های دنیوی دوری کند. قلب پاک و خالص بهترین محل برای نزول الهام است.

 

جایگاه الهام در عرفان:

الهام در عرفان نقشی کلیدی دارد، زیرا به عارف کمک می‌کند تا بدون واسطه به حقیقت نزدیک شود.

در متون عرفانی مانند آثار مولانا، ابن عربی و عطار، الهام به‌عنوان نوری الهی توصیف می‌شود که قلب را روشن می‌کند و مسیر حقیقت را نشان می‌دهد.


تفاوت الهام با سایر مفاهیم مشابه:

1. وحی:

مختص پیامبران است و به هدایت عمومی اختصاص دارد.

به صورت روشن، مشخص و کلامی نازل می‌شود.

 

2. الهام:

مختص عرفا و انسان‌های پاک‌دل است و به هدایت شخصی مربوط می‌شود.

غالباً شهودی و غیرکلامی است.

 

3. حدس یا تخیل:

برخلاف الهام، منبع انسانی دارد و ناشی از تجربیات، ذهن و تخیلات انسان است.

 


نمونه‌ای از الهام در عرفان:

مولانا در اشعار خود بارها به الهام اشاره کرده است:
آمد غم تو، آمد الهام تو / خورشید تویی، سایه شدی بر سر ما
در اینجا مولانا به این موضوع اشاره می‌کند که غم عشق الهی در دل، نوعی الهام است که انسان را به سوی حقیقت می‌کشاند.

جمع‌بندی:

الهام در عرفان، نوعی دریافت معنوی و درونی است که از سوی خداوند به دل انسان پاک و آماده نازل می‌شود. این دریافت‌ها قلب انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کند و او را از وابستگی‌های دنیوی رها ساخته و به قرب الهی نزدیک می‌کند.

 


تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی
 

  • ۰۳/۱۱/۰۱
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی