باسمه تعالی
قصه های قرآنی
حضرت یونس
غزل۲
می رود یونس به دریا، تا شود دور از بلا
قوم یونس می کند توبه، پذیرد آن، خدا
می رود یونس به کشتی، بعد ترک قوم خود
مانع کشتی شود، یک ماهی چون اژدها
حق دهد فرمان به ماهی، تا نبلعد طعمه اش
می کند تسبیح یونس ، ذکر دائم با خدا
چونکه یونس می کند تسبیح حق اندر دهان
حق دهد فرمان به ماهی تا کند او را رها
می دهد هشدار حق، از لطف او غافل مشو
واگذارد کار را گر او به تو، آن کن ادا
می رود یونس به پیش قوم خود بعد نجات
می شود منجی مردم، بار دیگر از خطا
کمترین لغزش برای اهل تقوا در امور
موجب اندوه گردد، تا به خود آید چرا؟
هر که گوید ذکر یونس را ز تاریکی دل
باعث آزادی انسان شود در هر کجا
کن رجالی بر تکالیفت عمل هر روز و شب
حق بود حاضر و آگه در زمین و هم هوا
امتحان حق تعالی میثمی، سنگین بود
خوش به حال آنکه دائم در نیایش یا دعا
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۹۷/۱۱/۰۶