باسمه تعالی
برداشتهایی از نهج البلاغه
خطبه اول_قسمت هجدهم
حضور خدا
هرکسی فدایی معشوق خود است و حاضر است برای معشوق خود فدا شود.نکته ای که هست معشوق افراد فرق می کند.
امیر مومنان نیز عاشق خدای متعال است.لذا جان خود را برای او می دهد.لذا سعی می کند خدای واقعی را معرفی کند تا فدایی های او با شناخت به طرف او و ادای وظیفه اقدام کنند.
• فرشتگان آنگونه که خدا هست ، خدا را عبادت می کنند.اما انسانها بخاط داشتن عقل و تصویر سازی صفات خدا ، در شناخت خدا قاصرند و دچار خطاا می شوند.لذا برای شناخت خدا ابتدا باید صفات بشری را که زاییده وجود ماست،از صفات الهی که در ذات و وجود خداست
تشخیص دهیم.
خدای مردم،معمولا خدای خود ساخته است که دارای صفات بشری متعالی است.خدای علی ،خدای بشری نیست.لذا سوالات بشری نیز در خصوص خدا ی غیر بشری بی معناست.لذا نمی توان از جا و مکان و اندازه و این قبیل سوالات در مورد خدا جویا شد.خداوند محیط بر هر چیزی است.لذا قرار داشتن خدا در جایی در تناقض با محاط
بودن خدا بر همه چیز است می گردد.
امام صادق می فرمایند جایی در جهان هستی پیدا نمی کنیدکه خدا نباشد.ممکن است سوال شود مانند چی؟در پاسخ باید گفت خدا یکتاست و مثل و مانند ندارد.در غیر اینصورت خدای یکتا نداریم.برای نزدیکی به ذهن، همانند جان انسان است که در تک تک سلول های زنده بدن جان انسان وجود دارد.اگر در یک سلول جانی نباشد آن مرده است ، همانند موی سر.
با تصور اینکه جهان هستی همچون کالبدی می ماند که خدای متعال در همه اعضای آن حضور دارد.اینکه چگونه است ،برای انسان محدود،توصیف نامحدود امکان ندارد.کسانی که خدای نامحدود را در علی محدود تصور می کنند در اشتباه هستند.تمام هستی در قلمرو خداست.او اگر در یک جای ثابت باشد نمی تواند در همه جا باشد.
خداوند را برای نزدیکی به ذهن انسان در قرآن به نور تشبیه شده است که دیدن هر چیز بدون نور امکان ندارد.لذا حیات هر چیز بدون وجود خدا امکان ندارد.لذا گویند خدا در همه جاست.اینکه چگونه است، برای بشر ناشناخته است.
به نام خداوند روح و روان
خداوند جان و خدای جهان
نباشد جز او لایق این ندا
سر آغاز هر کار در هر زمان
کتر علی رجالی
@alirejali
- ۹۶/۱۱/۲۰