باسمه تعالی
اشعار معاد
۱۰۲۶.اعمال
دانی که چه چیز تا قیامت با ماست
اعمال مفید تا نهایت با ماست
علمی که شود چراغ و شمع دگران
با دادن سود بینها یت با ماست
۱۰۳۸.مرگ
دانی که چه چیز تا قیامت با توست
اعمال نکو تا نهایت با توست
با مرگ نهی هر آنچه داری با خویش
تا قبر رفیق با محبت با توست
۹۸۱.اندیشه
تا توانی بندگی را پیشه کن
در جوانی تا توانی توشه کن
تا بری در سن پیری بهره اش
در امور آخرت اندیشه کن
معاد
روز رستاخیز می باشد معاد
آن قیامت باشد و گردد مراد
مردگان دارای جسم اند و حیات
حق تعالی می کند آن را به یاد
روز محشر باشد و وقت حساب
هرکسی بیند عذاب خود عقاب
خوش به حال مردم نیکو سرشت
سیرت پاک است دور از هر عذاب
بعد توحید است تاکید خدا
بر معاد و روز پاداش و جزا
هر چه کاری می کنی آن را درو
نیست فرصت بر خلایق در ادا
ربع آیات است در بحث معاد
تا نباشد شک و تردید و عناد
در خصوص روز عقبی روز خیز
هر کسی بیند سزای خود جهاد
چه خوش گفت مولا علی این پیام
که رحمت شود شامل هر کدام
چو دانی کجایی ،کجا می روی
کجا بوده ای در جهان و نظام
خدا گفت بر مردمان این چنین
همه زنده گردند در واپسین
شما مرده بودید قبل حیات
نمودیم زنده ز خاک و زمین
حیات بشر از ازل بود نی ز ناف
سپس مرده گشتیم نبود گزاف
ندانم چگونه ، ندارم به یاد
نگوید خدا حرف ناحق خلاف
حیات و ممات است بعد از وفات
همه مرده گردند بعد از حیات
ولیکن شهیدان حق زنده اند
نبینیم آنان به چشمان چو ذات
نبی گفت در مرگ جعفر چنین
بدیدم ورا با دو بالی وزین
ملائک بود همره آن جناب
نباشد ورا سوی جنت حزین
چه خوش گفت باقر ولی خدا
که موت است خواب و بگیری فرا
ولی طول آن تا قیامت بود
بود روز خیز و ببینی جزا
معاد(۱)
گفت پیغمبر که نور سر مد است
نام پاکش مصطفی و احمد است
در قیامت حضرت رب عزیز
می کند پرسش ز عمر و امجد است
معاد(۲)
ابتدا از گوهر عمر گران
می کند پرسش ز هر پیر و جوان
مرمر جسمت چه سان فرسوده ای
چون نمودی طی دوران در جهان
معاد(۳)
ثروتت را چون بدست آورده ای
در کدامین راه مصرف کرده ای
مهر ورزیدی تو بر آل رسول
یا که در نفی ولی دل برده ای
معاد(۴)
بین سلیمان با ملک دارد سخن
در خصوص قبض جان از جسم و تن
چهره ات بنما تو اندر این جهان
تا که عبرت آن شود بر مرد و زن
معاد(۵)
گر فرو آیم ز بهر قبض جان
آن نباشد بر همه یکسان ز آن
بستگی دارد به ایمان و شعور
چهره ام گه مخفی است و گه عیان
معاد(۶)
چهره ام بر مردم صاحب کمال
باعث حیران شده اندر جمال
لیک چون بر اهل جور آیم فرود
قابل رویت نباشد ، عرض حال
معاد(۷)
چون گنه قلب تو را تسخیر کرد
ذکر حق کی بر دلت تاثیر کرد
هر که نفس خویش را درمان نکرد
کی درون و جان خود تدبیر کرد
معاد(۸)
اژدهای نفس گر گردد رها
موسیی باید که گیرد اژدها
تا عصایی سازد و آید بدست
پس مکن آن را رها با ادعا
معاد(۹)
گفت مولایم حسین بر اهل جور
قبل هر فسقی ز رزق حق مخور
گر توانی شو ز ملک حق برون
نیک دانم می بری آن را به گور
معاد(۱۰)
رو به جایی تانبیند حق تو را
گر توانی جان مده در این سرا
وانگهی باشد تو را سوی گناه
خوب می دانم نداری این قوا
۸۱۹.خود گذشتگی
خوشا آنان که ایمان در قیامت
رهاشان کرده از فهوای غفلت
برای کسب فیض نور سرمد
گذشتند از خود و دنیا و ثروت
۷۶۳.فراخوان
در قیامت می شود محشر به پا
مردگان را زنده می سازد خدا
می شود غوغا به پا با امر حق
دان خدا قادر به احضار شما
۶۹۸.علم
دانی که چه چیز تا قیامت با توست
اعمال مفید تا نهایت با توست
علمی که شود چراغ و شمع دگران
با دادن سود بی نهایت با توست
۱۳۴۶.روز رستاخیز
به نام خدا وند علم و کتاب
خداوند روز عقاب و حساب
رسد وقت موعود و وقت معاد
بود پرسش و پاسخ و گه عذاب
سراینده
دکتر علی رجالی