رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات ایثار


ایثار(۱)
ایثار فدای جان بود بر جانان
یابی تو حقیقی ز رحمان
حق ماند و حق ماند و حق
پایداری ز دل پاک و عیان

 

باسمه تعالی
ایثار(۲)
حسین در کربلا جانش فدا کرد
چه غوغایی به عالم او به پا کرد
نمایش داد ایثاری ز عاشق
کند ایثار با خونش ،چه ها کرد

 

باسمه تعالی
ایثار(۳)
بهترین اعمال ما ایثار ماست
در ضمیر جان و در اشعار ماست
گفت پیغمبر بود آن بهترین
جلوه اش در کار و در رفتار ماست

 

باسمه تعالی
ایثار(۴)
یاد کن ای دل ز ایثاری گران
از برای دین و قرآن در جهان
حفظ دین از واجبات است واجبات
جان فدا گردد برای حفظ آن

 

باسمه تعالی
ایثار(۵)
گر طالب یزدانی و آن عشق برین
باشد ره آن پاکی دل، نور و یقین
دل را برهان از هوس،  زودگذر
باید که شوی پاک ز کینه ز حزین

 

باسمه تعالی
ایثار (۶)
ایثارگری کار شهیدان، غوغاست
عشق ازلی باشد و در راه خداست
دل از همه چیز و همه کس دور شود
جز حق نکنی فکر، که مذموم و خطاست

 

باسمه تعالی
ایثار(۷)
آن کس که دهد جان به ره عشق، نکو بود
آرام دل و مایه‌ی فخر و شرف او بود
سر را به ره حق چو فدا کرد و گذشت
از خویش برید و ره دنیاش سکو بود

 

باسمه تعالی
ایثار (۸)

ایثارِ شهیدان همه تفسیرِ وفاست
از غیر گذشتن، رهِ تسلیم و رضاست
هر قطره‌ی خونش به زمین گشت نشان
هر لحظه دعای او چراغِ ره ماست

 

باسمه تعالی
ایثار (۹)
جان داد به راه حق و ایمان، شهید
از نور وجودش، شب ما گشت سپید
هر قطره‌ی خونش، نشود حیف و تلف
افروخت چراغی که به دل شد امید

 

باسمه تعالی
ایثار (۱۰)
ایثار شهیدان، ره فتح است و یقین،
آن کس که ره عشق نماید در دین.
از جام وفا، جرعه به دل نوش کند،
آیینه‌ی توحید، به دل عشق برین.

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات صبر


صبر(۱)
صبر است طریق اهل تقوا و یقین
هر رنج و غمی  به لطف او شد تسکین
از صبر رسد هر آنچه خواهی، بی‌شک
صبری که کنی، برد تو را در تمکین

 


صبر (۲)
صبر است کلید درِ الطاف خدا
هر رنج به صبر می‌شود رفع بلا
دانا به صبوری نهد امید به حق
بر عهد خدا بود صبوری و صفا


صبر(۳)
هر درد بشر به سوی رحمان گردد
هر لحظه که صبر  موتس جان گردد
صبری که کنی، شود مقامت افزون
این رمز وصال، نور ایمان گردد

 

 


صبر (۴)
صبر است چراغ عاشقان در شب تار
هر درد رهی به سوی یزدان و نگار
دل را به امید وصل حق زنده نما
هر لحظه بخواه از خداوند، قرار

 


صبر(۵)
هر غم که رسد، گنج نهان می‌گردد
در سایه‌ی صبر، دل جوان می‌گردد
صبر آینه‌ی جمال یار است، بدان
صبری که کنی، صفای جان می‌گردد


صبر(۶)
در تنگی دنیا، به خدا صبر نما
از مهر خدا، غم ز دلت گشت رها
هر لحظه که آزمونِ سختی برسد
پاداش عظیم است، نگردی به خطا

 

صبر (۷)
صبر است نشان مردم باایمان
هر رنج و بلایی شود از صبر روان
ایمان به خدا چراغ دل‌های صبور
با یاد خدا، غصه رود از دل و جان


صبر (۸)
صبری که خدا گفت، ز جان کن باور
هر لحظه مدد ز لطف یزدان یاور
هر سختی و درد، روزی آسان گردد
با صبر رسد رحمت جانان داور

 


صبر (۹)
صبر است مقام عاشقان در دل شب
با یاد خداست، وصل انسان و طلب
گر درد رسد، گنج شود، هر سختی
صبری که کند دل، ز کمال است و ادب

 


صبر(۱۰)
هرکس که به صبر زنده ماند در یاد
آن رنج که دارد، شود از رحمت شاد
صبر است که ایمان دل ما گردد
آن‌کس که صبور است،برد فیض جهاد

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات امید


امید(۱)
هرچند گناهت ز عدد بیش شده
از غم دل تو خسته و آن ریش شده
حق گفت: در توبه به رویت باز است
دان، هر گنهی موجب  تشویش شده

 

امید (۲)
ای خسته دل از گناه و هم خود خواهی
هرچند که لغزش ببرد بی راهی
حق راه گشاید به همه با توبه
حق توبه پذیر است، اگر خود خواهی


امید(۳)
در وسعت رحمتت جهان خرم شد
درهای امید، سوی ما، هر دم شد
ای خالق عشق و هستی بی پایان
با یاد تو قلب غمزده مرهم شد

 

امید(۴)
هر غم که به دل نشست، آسان گردد
چون لطف خداوند به انسان گردد
از مهر و کرامتش چه نومید شوی؟
با عفو خدا همیشه جبران گردد

 


امید(۵)
از ظلمت شب، چراغ روشن سازد
از چشمه ی دل، امید جوشن سازد
آن‌کس که دلش به لطف یزدان باشد
صد دشت غم از نسیم گلشن سازد

 


امید (۶)

هر جا که فتادی به گناه و تقصیر
هر جا که شدی اسیر غم یا زنجیر
برخیز و برو، راه یزدان از نو
امید همه مهر خدا هست فراگیر

 


امید(۷)
گر  پای دلم شکست، در راه تو بود
هر اشک دل افروز ، به درگاه تو بود
در روز وصال، وعده خواهم امید
هر غم که کشیدم، به دلخواه تو بود

 


امید(۸)
گر سختی راه بر تو آسان نشود
از رحمت حق، دلت هراسان نشود
حق گفته که صابران، پاداش برند
هر درد و بلا ی جان، خسران نشود

 


امید(۹)
چون مرغ شکسته بال، به درگاه توام
در بحر بلا، رهیده از راه توام
با نور امید تو، به سویت آیم
در سایه‌ی لطف حق ، به همراه توام

 


امید(۱۰)
بر دست دعا، امید خود را بگشا
از لطف خدا بخواه، بر آنچه روا
هرچند که دیر آید، گاهی  به صلاح
زیرا که خدا شنید، هر راز و نوا

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی

مجموعه رباعیات هوای نفس


هوای نفس (۱)

نفس است که دام بر ره ایمان زد
دل را ز صفا تهی و هم خسران زد
عاشق که به نور عشق ره روشن کرد
راه شه جان نمود و بر شیطان زد

 


هوای نفس(۲)
نفس است چو پرده‌ای بر دل پاک
هر دم کشدت به سوی دنیا بی‌باک
عاشق که ز نور حق ببیند ره عشق
برچید ز جان هر آنچه باشد ناپاک

 


هوای نفس(۳)
نفس است، سیاهی و ره تاریکی
بر اهل صفا دامی و در نزدیکی
عاشق که ز نور حق شود پاک سرشت
بی‌رنگ کند نفس و هوس یکرنگی

 


هوای نفس(۴)
نفس است که گوید ره طاعت، خطاست
در دل کند از هوس، شراری بر پاست
عاشق که ز نور حق شود نورانی
هرگز به هوس اسیر دام است و بلاست

 


نفس(۵)
نفس است که بر دل تو حاکم گردد
با وسوسه راه تو ز حق گم گردد
گر گوش به امر حق دهی، پیروزی
هر میل و هوس ز جان تو کم گردد

 


هوای نفس(۶)
نفس است رهی که سوی ظلمت دارد
هر گام تو را ز حق به غفلت دارد
حق را بطلب، که نفس حسرت بکشد
خوشبختی و عزت و سلامت دارد

 


هوای نفس(۷)
نفس است که خصم عقل و ایمان باشد
بر دل، ره تیرگی و طغیان باشد
قرآن به ره تو نور ایمان افزود
هر جا که خدا، خدای انسان باشد

 


هوای نفس(۸)
نفس است چو بادی به شکایت برسد
بر نکبت و طغیان و هلاکت برسد
عاشق که ز زخم نفس آزاد شود
هر لحظه دل از حکمت و رحمت برسد

 

 


هوای نفس (۹)
نفس است که در ره خدا سد گردد
دل را ز صفای حق همی رد گردد
عاشق که هوا ز دل براند هر دم
بر قله‌ی عشق حق، هوا بد گردد

 

 


هوای نفس(۱۰)
نفس است که راه دل زنجیر کند
هر ذره ز نور حق زمین‌گیر کند
عاشق که هوا را ز دلش بیرون کرد
او دشمن جان را  چه تحقیر کند

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات احسان


احسان (۱)
احسان رهِ اهل دل و یزدان باشد
سرچشمه‌ی لطف حیّ سبحان باشد
عشق است کلید درِ احسان به جهان
آیینه‌ی سرّ جان و ایمان باشد

 

باسمه تعالی
احسان(۲)
احسان رهِ عاشقان به سوی یار است
آن نور که در دلِ همه بیدار است
هر کس که رهِ مهر به مردم دارد
او منتظر روی خدا، دیدار است

باسمه تعالی
احسان (۳)
احسان، سخنِ راز دلِ عاشق‌هاست
آیینه‌ی مهرِ دوست در جان پیداست
هر کس که به نیکی رهِ معنا دارد
دل در حرمی ز نورِ یزدان برجاست

 

باسمه تعالی
احسان(۴)
احسان رهِ پرواز به دلبر باشد
آن نور که از دلت فراتر باشد
هر کس که کند محبت و مهر به خلق
در عالم جان، همیشه برتر باشد

 

باسمه تعالی
احسان(۵)
احسان به پدر، مقام والا دارد
دل را به سوی بهشت بالا دارد
قرآن به نکوکاری ما امر نمود
این مایه‌ی قرب نزد مولا دارد

 

باسمه تعالی
احسان(۶)
احسان رهِ قرب حق تعالی باشد
نیکی به یتیم، شأن والا باشد
قرآن به نکوکاری ما گفت چنین
این ره، سببِ رضای عقبی باشد

 

باسمه تعالی
احسان(۷)
احسان ز تجلّی صفات است
نیکی به خلایق و حیات است
حق جلوه کند به مهر و خوبی
پاداش تو قرب و هم نجات است

 

 

باسمه تعالی
احسان(۸)
احسان رهِ عدل و مهر یزدان باشد
زیبایی آن، ز لطف سبحان باشد
آن‌کس که رهِ صفا به احسان یابد
در سایه‌ی لطف حق جانان باشد

 

باسمه تعالی
احسان(۹)
احسان رهِ وصل با خدا می‌سازد
دل را ز غبارِ خود رها می‌سازد
هر کس که به خلق پیشه بنماید عشق
از لطفِ خدا، جهانِ ما می‌سازد

 

 

باسمه تعالی
احسان (۱۰)
احسان رهِ عشق است به درگاه خدا
این راه ز حق است پر از نور و صفا
هر کس که به صدق خدمتی کرد به خلق
او در حرمِ حق بود و نور و عطا

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات ایمان


ایمان(۱)
ایمان چو کلیدِ ملک جانان باشد
گنجینه‌ی دل، ز مهر سبحان باشد
هر کس که ز راهِ دوست گمراه نشد
در جان و دلش صفا و ایمان باشد

 


ایمان(۲)
ایمان چو نسیمِ لطف یزدان باشد
آرامش دل، ز راز پنهان باشد
عاشق که به جان ز عشق سیراب شود
هر لحظه ز او، نگاهِ رحمان باشد

 


ایمان(۳)
ایمان چو پلی میانِ غیب است و شهود
باشد رهِ عاشقان به سبحان و وجود
هر کس که به این یقینِ حق دل بندد
دارای حیات و عشق یزدان ودود

 


ایمان(۴)
ایمان به خدا، شراب جان می‌ریزد
نور است که در دلِ نهان می‌ریزد
هر کس که دل از شک و گمان خالی کرد
از چشمه‌ی عشق، بی‌کران می‌ریزد


ایمان(۵)
ایمان به خدا، چراغِ یزدان باشد
آن مایه‌ی فخرِ حق و انسان باشد
هر کس که به عدل و حق، عمل بنماید
آمرزش و لطفِ حق فراوان باشد

 

 


ایمان(۶)
ایمان به یقین ز عشق یزدان آید
در قلبِ تهی، شمیم سبحان آید
آن کس که به ذکر حق تعالی مأنوس
هر لحظه بر او نسیمِ رحمان آید

 

 


ایمان(۷)
ایمان به خدای حیّ سبحان زیباست
بخشنده‌ی جان و مهربان و والاست
آن‌کس که به این راه قدم بگذارد
داند که مسیر عاشقان نور خداست

 

ایمان(۸)
ایمان به خدا، سکون جان می‌بخشد
بر غصه‌ی دل، تو را امان می‌بخشد
هر کس که به حق کند  توکل بسیار
راهی سوی باغ بی‌کران می‌بخشد

 


ایمان(۹)
ایمان ز نسیمِ صبح آغاز شود
هر دم ز شکوهِ نورِ اعجاز شود
هر کس که به حق قدم نهد با اخلاص
درهای بهشت سوی او باز شود

 


ایمان(۱۰)
ایمان چو ستونِ دین و ایمان باشد
آرامش جانِ هر مسلمان باشد
هر کس که به راه حق قدم بردارد
در سایه‌ی او، حیات آسان باشد

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات دل


دل (۱)
دل چشمهٔ نوری است که تابان باشد
از مهر الهی چو گلستان باشد
دل را ز غبار کینه پاکیزه نما
تا جلوه‌گر از نور خدا جان باشد

 

دل (۲)
دل گوهر پاک است و چراغ ایمان
هر ذرهٔ اوست جلوه‌ای از رحمان
دل را چو ز غیر دوست آزاد کنی
بینی ز رخ دوست، جهانی تابان

 


دل (۳)
دل راهبر عشق و حقیقت گردد
هر لحظه ز او لطف و حمایت گردد
آن کس که صفا داد دل از نور خدا
در سایهٔ حق سوی سعادت گردد

 

 

دل (۴)

دل خانهٔ اسرار خداوند جهان
پیوسته به نور عشق، مسرور و عیان
دل را به صفای عشق، دریا بنما
تا نور خدا دهد تو را راه جنان

 

 

دل (۵)

دل منزل عشق است و مکان جانان
هر لحظه ز نور حق شود آن تابان
دل را ز غبار نفس پاکیزه نما
تا جلوه کند جمال و نور یزدان

 


دل(۶)
دل آینه‌ی حق است و اسرار در اوست
هر ذره ز خاک او گهر بار در اوست
دل را به صفای دل مزین گردان
کز نور خدا جمال رخسار در اوست

 


دل (۷)
دل مرکب عشق و راهِ وحدت باشد
هر لحظه به سوی دوست فرصت باشد
هر کس که صفای دل بگردد همدم
راهش به جنان و عین حکمت باشد

 


دل(۸)
دل چشمهٔ آرامش و دریای یقین
هر لحظه در او جلوه کند نور مبین
دل را ز غبار غفلت آزاد نما
تا راه ببینی سوی معبود امین


دل(۹)
دل چشمهٔ عرفان و مکانِ اسرار
در اوست مقام یار و دلدارِ نگار
هر کس که دل از غبار دنیا شوید
در باغ خدا شود گلستان و بهار

 


دل(۱۰)
دل پنجره‌ای به سوی اسرار الست
هر کس که شناخت، دل ز دنیا او رست
دل را چو تهی ز غیر حق گر بکنی
هر لحظه به دیدار خدا گردی مست

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات بخشش


بخشش(۱)
بخشش ز خصال نیک انسان باشد

هر کس که گذشت، اهل احسان باشد
بخشنده عزیز است به پیش یزدان
چون چشمه زلال در بیابان باشد

 


بخشش(۲)
بخشنده شوی، رها ز هر اندوهی
در نامه‌ی نور، همدل و نستوهی
هر کس که گذشت حق ز او می گذرد
در مکتب دین، خدا دهد انبوهی

 


بخشش(۳)
بخشنده شوی، رها ز هر غم گردی
دل صاف ز کینه،  همچو شبنم  گردی
هر کس که گذشت، حق ز او خشنود است
در سایه ی لطف حق، منعم  گردی

 


بخشش(۴)
دل صاف نما، ز کینه پرهیز نما
در راه خدا، زلال و تجهیز نما
از کار خطا به دور و شو بنده ی حق
بیهوده مکن خلاف و تجویز نما

 



بخشش(۵)
دانی که خدا ز عفو خشنود شود
دل از غم و کینه‌ها مسعود شود
در عفو و گذشت نور ایمان پیداست
هر کس که ببخشد، ره مقصود شود

 


بخشش(۶)
پیغام نبی کمال و احسان باشد
عفو و کرم از نشان انسان باشد
هر کس که دلش تهی شود از کینه
از نور خدا دلش گلستان گردد

 


بخشش(۷)
عفو است چراغی که به دل نور دهد
آرامش و شوقی به دلِ شور دهد
قرآن به گذشت دعوتی روشن کرد
شادی دل و روان مسرور دهد

 


بخشش(۸)
هر کس که گذشت پیشه سازد در راه
رست از غم و بندگی دنیا و گناه
عفو است کلید در رحمت یزدان
هر گز نشود قلب تو تاریک و سیاه

 

بخشش(۹)
بخشش صفت پاک خدا می‌گردد
از چشمهٔ لطف، دل صفا می‌گردد
بخشنده چو خورشید بتابد بر دل
عفو، مرهمی از نور خدا می‌گرد

بخشش(۱۰)

بخشنده همان بندهٔ محبوب خداست
دل دور ز کینه‌ها و هر جور وخطا ست
هر کس که ز عفو دیگران بهره برد
آیینهٔ دل، جلوه‌گر عشق و صفاست

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات شهادت


شهادت(۱)
با شهادت گشته ای همسوی نور
از تعلق ها بری باشی و دور
می سپاری روح خود بر درگهش
جلوه ای از عشق یزدان را ظهور

 

باسمه تعالی
شهادت(۲)
شهادت همچو لبخند بهاری است
وصال حق تعالی و رهایی است
دهی جانت ز عشق نور یزدان
که با مرگت رها از هرچه خواهی است

 

 

باسمه تعالی
شهادت(۳)
شهادت بهترین آمال ما گشت
فدای حق تعالی و رها گشت
رسد عاشق به قرب حق تعالی
بود جاوید و اجرش با خدا گشت

باسمه تعالی
شهادت(۴)
شهادت سوی یزدان جاودانی است
رهایی از دل و هم  شادمانی است
بود روح شهیدان زنده در عرش
بهای خونشان قربی جهانی است

 

 

باسمه تعالی
شهادت(۵)
شهادت در رهایی  و کمال است
به عشق ایزدی ما را وصال است
بریدن از خود و طی طریقت
بهایش قرب و شادی و جمال است

 

باسمه تعالی
شهادت(۶)
شهادت در ره یزدان رهایی است
عبور از ظلمت و جهل و جدایی است
شهیدان در بهشت و عرش یزدان
جواب پاکی نفس و الهی است

باسمه تعالی
شهادت(۷)
شهادت، نوری از آیات یزدان
رهایی از غبار جهل انسان
شهیدان در بهشت جاودانی
ببین اجر دعای پاک ایمان

 

باسمه تعالی
شهادت(۸)
شهادت، ره به سوی نور یزدان
رهایی از غم و زنجیر انسان
شهیدان نزد حق آرام گیرند
چراغ راهشان عشق است و ایمان

 

باسمه تعالی
شهادت(۹)
شهادت، شور عشق بی‌کران است
صفای جانشان باغ روان است
شهیدان زنده‌اند و جاودانه
حیات پاکشان اندر جنان است

 


باسمه تعالی
شهادت(۱۰)
شهادت، شور مهری بی‌نهایت
طریق وصل جان با نور و آیت
شهیدان زنده‌اند در هر شرایط
نگین روشن عرش و هدایت

 

 

سراینده

دکتر  علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی

مجموعه رباعیات وسواس


وسواس(۱)
وسواس، بلای عقل و ایمان باشد
تیری به دل از کمین شیطان باشد
گر ذکر خدا چو نور گردد در جان
شیطان ز تو ناامید و حیران باشد

 


وسواس(۲)
وسواس خیالی است بر روح و روان
آن نیست حقیقت که برد جان و توان
تاریک کند وسوسه هر نور خدایی
دل را برهان ز مکر و تردید و گمان.

 


وسواس(۳)
وسواس، ز دشمنی نهان می‌آید
بر قلب بشر به هر گمان می‌آید
چون ذکر خدا شود به جانش جاری
از وسوسه‌ها به دل امان می‌آید

 


وسواس(۴)
وسواس رهی به سوی شیطان باشد
با دوری خویش غرق هجران باشد
گر یاد خدا به سینه گردد جاری
هر وسوسه‌ای به دم گریزان باشد

 


وسواس (۵)
وسواس چو سایه در دل انسان است
در خانه ی دل، سیاهی شیطان است
گر  دل به نماز و ذکر یزدان روشن

هر وسوسه ی به دور و دل خندان است

 

 


وسواس(۶)
وسوسه در دل ما بیدار است
چون شراری که درون خار است
چاره‌اش یاد خدا، نوری ناب
روشنی‌بخش دل و پندار است

 


وسواس(۷)
هر وسوسه از گناه جاری گردد
دل از غم آن، اسیر خاری گردد
اما چو به سوی حق کند او توبه‌
نورش به دل از خدا بهاری گردد

 

وسوسه(۸)
دل گر به خدای خود توکل دارد
از هرچه شر و بدی، تحمل دارد
شیطان ز درون تو گریزد آسان
هر جا که خدا سرا و منزل دارد

 


وسواس(۹)
دل گر به خدای خویش پیوند کند
هر وسوسه‌ای ز سینه در بند کند
شیطان به هراس از آن درون بگریزد
جایی که خدا دل تو خرسند کند

 


وسواس(۱۰)
هرجا که خدا به دل، پناهی باشد
ذکرش چو چراغ در سیاهی باشد
وسواس گریزد از دلِ نورپذیر
آن دل که به نور حق گواهی باشد

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی