رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی قضا و قدر
قضا و قدر
هر لحظه فلک  با توان می‌چرخد
بر گرد خودش، بی امان می‌چرخد
ما رهروِ تقدیر، اسیر تدبیر
تسلیم خدائیم، جهان می چرخد

 

این شعر کوتاه و پرمغز، با استفاده از زبان ساده و روان، به یکی از مفاهیم عمیق فلسفی و دینی یعنی قضا و قدر می‌پردازد. در ادامه شرح آن:

بیت اول:

هر لحظه فلک با توان می‌چرخد / بر گرد خودش، بی‌امان می‌چرخد
این بیت به حرکت دائمی و پرقدرت آسمان و کائنات اشاره دارد. "فلک" در ادبیات فارسی نماد آسمان، زمان، و چرخهٔ روزگار است. شاعر با تصویرسازی از حرکت بی‌وقفه فلک، بر مفهوم نظم و پایداری در جهان تأکید می‌کند؛ حرکتی که ازلی و ابدی به نظر می‌رسد و بر قوانین الهی استوار است.

بیت دوم:

ما رهرو تقدیر، اسیر تدبیر / تسلیم خدائیم، جهان می‌چرخد
در اینجا شاعر رابطه انسان با تقدیر الهی را توصیف می‌کند.

رهرو تقدیر: انسان در مسیر سرنوشت خود گام برمی‌دارد؛ مسیری که به خواست الهی رقم خورده است.

اسیر تدبیر: در عین حال، انسان تلاش می‌کند با تدبیر و عقل خود زندگی را سامان دهد، اما این تدبیر نیز در نهایت تحت اراده الهی است.

تسلیم خدائیم: نتیجه آنکه انسان باید در برابر اراده و حکم خداوند تسلیم باشد، زیرا تمامی امور تحت نظارت اوست.
این تسلیم به معنای پذیرش حکمت و عدل الهی در تمامی اتفاقات زندگی است.


مفهوم کلی:

شعر به تضاد ظاهری میان تلاش و تدبیر انسان و تقدیر از پیش تعیین‌شده اشاره دارد. در نهایت، شاعر تاکید می‌کند که جهان بر پایه اراده خداوند استوار است و انسان نیز بخشی از این نظام هماهنگ است. پیام شعر، دعوت به آرامش، تسلیم، و پذیرش قضا و قدر الهی است.

این اثر با زبان روان و دلنشین خود، یک تأمل عمیق فلسفی و معنوی را در چند بیت کوتاه بیان کرده است.

 

قضا و قدر در عرفان اسلامی از مفاهیم کلیدی است که به رابطه بین اراده الهی، علم ازلی خداوند و رخدادهای جهان هستی اشاره دارد. عرفا این دو مفهوم را به‌طور دقیق تعریف کرده و جایگاه آن‌ها را در نظام الهی توضیح داده‌اند. در ادامه، به تعریف کامل قضا و قدر، رابطه آن‌ها، جایگاه انسان و پیامدهای این مفاهیم در عرفان پرداخته می‌شود.


---

۱. تعریف قضا

قضا در لغت به معنای «قطعیت یافتن»، «فیصله دادن» و «اتمام» است. در عرفان، قضا به مرحله‌ای از اراده الهی اشاره دارد که در آن تمام امور و حوادث به طور قطعی و تغییرناپذیر تعیین می‌شوند.

از دیدگاه عرفانی:

قضا حکم نهایی و مطلق خداوند است که بدون دخالت عوامل دیگر به وقوع می‌پیوندد.

قضا به مرتبه‌ای از علم الهی مربوط است که در آن همه چیز به‌صورت کلی و جامع از ابتدا تا انتها مشخص شده است.

قضا از دید عرفا نشان‌دهنده عظمت و اقتدار خداوند است، زیرا تمامی امور هستی در این مرتبه بدون نقص و به بهترین شکل مقدر شده‌اند.


مثال عرفانی:
می‌توان قضا را به نقطه پایان یک نقشه الهی تشبیه کرد که سرنوشت همه چیز در آن قطعی شده است و هیچ‌چیز نمی‌تواند از آن تخطی کند.


---

۲. تعریف قدر

قدر در لغت به معنای «اندازه‌گیری»، «تقدیر» و «تعیین» است. در عرفان، قدر به مرحله‌ای از اراده الهی اشاره دارد که در آن ویژگی‌ها، حدود، شرایط و زمان وقوع هر پدیده به دقت تعیین می‌شود.

از دید عرفا:

قدر نشان‌دهنده تنوع و نظم دقیق در نظام هستی است که بر اساس حکمت خداوند شکل گرفته است.

هر پدیده در جهان دارای اندازه، زمان، مکان و شرایط خاصی است که به‌عنوان قدر آن شناخته می‌شود.

قدر مرحله‌ای است که علم و اراده خداوند به شکل جزئی و مشخص در نظام آفرینش ظهور پیدا می‌کند.


مثال عرفانی:
قدر مانند طراحی و اندازه‌گیری یک بنا است که هر جزئیات آن، از ابعاد تا مصالح، مشخص شده باشد.


---

۳. رابطه قضا و قدر

قضا و قدر در عرفان دو مرحله متفاوت از اراده الهی هستند، اما با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند:

1. قدر، مرحله تعیین جزئیات و اندازه‌گیری است؛ یعنی جایی که خداوند ویژگی‌ها و شرایط هر پدیده را معین می‌کند.


2. قضا، مرحله نهایی و قطعی شدن امور است؛ یعنی جایی که امور به‌طور حتمی و تغییرناپذیر به وقوع می‌پیوندند.

 

عرفا برای توضیح رابطه قضا و قدر، از مثال‌های مختلف استفاده می‌کنند:

قضا مانند نتیجه نهایی یک نقشه است، و قدر مانند جزئیات و گام‌هایی که برای رسیدن به آن نتیجه طی می‌شود.

قضا حکم کلی و تغییرناپذیر است، و قدر مسیری است که در چارچوب آن حکم کلی محقق می‌شود.

 

۴. جایگاه انسان در قضا و قدر

مسئله جایگاه انسان و اراده او در برابر قضا و قدر از موضوعات مهم عرفان اسلامی است. عرفا برای این مسئله دو مرتبه قائل‌اند:

الف) مرتبه جبری (قضا):

در برابر قضا، انسان اختیاری ندارد. قضا اراده قطعی خداوند است که تغییرناپذیر است. عارف در این مرحله تسلیم محض است و تمام امور را به خداوند واگذار می‌کند.

ب) مرتبه اختیاری (قدر):

در چارچوب قدر، انسان دارای اختیار است. او می‌تواند مسیر زندگی خود را بر اساس اعمال و نیت‌هایش انتخاب کند. این اختیار در دایره قوانین الهی و محدوده‌ای که خداوند تعیین کرده، عمل می‌کند.


---

۵. قضا و قدر در عرفان و رضای الهی

عارف، با درک قضا و قدر الهی، به مقام تسلیم و رضا می‌رسد. این مقام شامل:

1. تسلیم: عارف خود را در برابر قضا و حکم الهی می‌سپارد و از هرگونه مقاومت خودداری می‌کند.


2. رضا: عارف نه‌تنها تسلیم است، بلکه از هرچه که خداوند مقرر کرده، خشنود است.

 

عارف می‌داند که هر آنچه در قضا و قدر الهی رخ می‌دهد، بر اساس حکمت و مصلحت است. او به جای اعتراض، به خداوند اعتماد می‌کند و از این طریق به آرامش درونی و قرب الهی دست می‌یابد.


---

۶. نتیجه‌گیری

قضا و قدر در عرفان اسلامی تجلی علم و اراده خداوند در نظام هستی است:

قدر: مرحله اندازه‌گیری و تعیین ویژگی‌ها و شرایط.

قضا: مرحله نهایی و قطعی شدن امور.


عارف با درک این مفاهیم، به تسلیم و رضا می‌رسد و تلاش می‌کند در چارچوب قدر الهی با اختیار خود، به قرب و رضایت خداوند دست یابد. فهم قضا و قدر، انسان را به پذیرش حکمت الهی و آرامش حقیقی هدایت می‌کند.

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۱/۰۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی