باسمه تعالی
داستان اصحاب یس
مقدمه:
در سوره یس، آیات ۱۳ تا ۲۹، داستانی زیبا و پندآموز از مردمی ناسپاس و یک مرد مؤمن فداکار آمده است. این داستان به نام اصحاب یس یا اصحاب القریه (مردم شهر) معروف است. برخی از مفسران معتقدند که این شهر، انطاکیه بوده و مرد مؤمن، حبیب نجار نام داشته است. خداوند این داستان را به عنوان مثالی جاودان برای ایمان، دعوت به حق، و عاقبت کفر ذکر کرده است.
۱. آغاز دعوت الهی به یک شهر
خداوند میفرماید:
«وَاضْرِبْ لَهُم مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ»
(ای پیامبر!) برای مردم مثالی بزن: مردم یک شهر که پیامبران نزدشان آمدند.
- ابتدا دو پیامبر به سوی آن مردم فرستاده شدند.
- آنها این دو نفر را تکذیب کردند و گفتند: «شما انسانهایی مثل ما هستید! خدا شما را نفرستاده.»
«فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ»
خداوند برای تقویت آن دو پیامبر، سومی را نیز فرستاد.
۲. واکنش مردم و پیامبران
مردم گفتند:
«شما شگون بدی دارید! آمدنتان برای ما مصیبت آورده. اگر دست از دعوت برندارید، شما را سنگسار خواهیم کرد و عذابی دردناک به شما خواهیم چشاند!»
پیامبران گفتند:
«شما بدی خود را به ما نسبت میدهید؟! شومی شما در کفر و گمراهی شماست. ما وظیفهای جز رساندن پیام روشن نداریم.»
۳. ورود مرد مؤمن فداکار
در این هنگام، مردی مؤمن و نیکسیرت از راه رسید. قرآن میفرماید:
«وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى»
مردی از دورترین نقطه شهر دوان دوان آمد.
او گفت:
«یا قوم! از این پیامبران پیروی کنید؛ آنان که پاداشی از شما نمیخواهند و راه یافتهاند.»
سپس گفت:
«چرا نباید کسی را بپرستم که مرا آفریده و همه بازگشتها به سوی اوست؟»
۴. ایمان و شهادت مرد مؤمن
مرد مؤمن، با شجاعت ایمانش را اعلام کرد و با منطق و محبت، قوم خود را به سوی خداپرستی و پیروی از پیامبران فرا خواند.
اما قوم، نه تنها ایمان نیاورد، بلکه این مرد مؤمن را به قتل رساندند.
۵. پاداش الهی به مرد مؤمن
خداوند در قرآن میفرماید:
«قیل ادخل الجنة»
به او گفته شد: وارد بهشت شو!
او گفت:
«یالَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ»
«ای کاش قوم من میدانستند که پروردگارم مرا آمرزید و گرامی داشت.»
۶. عذاب قوم کافر
بعد از کشته شدن این مرد مؤمن، خداوند میفرماید:
«و ما بعد از او هیچ سپاهی از آسمان نفرستادیم... تنها یک فریاد کافی بود که همگی خاموش شدند!»
یعنی قوم به عذابی ناگهانی و کوبنده گرفتار شد؛ چنان که همه هلاک گشتند.
نکات پایانی داستان:
- خداوند در پایان میفرماید:
«ای حسرت بر بندگان! هیچ پیامبری نیامد، مگر آنکه مسخرهاش کردند.»
- مردم ناسپاس در طول تاریخ، همیشه دعوت الهی را نپذیرفتند، جز اندکی مؤمن راستین.
شخصیت مهم داستان: حبیب نجار (طبق تفاسیر)
- پیشه: نجاری و پارچهفروشی
- مقام: از اولیای خدا، فداکار در راه ایمان
- مرگ: توسط قوم خود سنگسار شد یا به صورت فجیع کشته شد.
- پاداش: بلافاصله وارد بهشت الهی شد.
آموزههای اخلاقی و عرفانی این داستان:
- دعوت به حق، وظیفه پیامبران و مؤمنان است، حتی اگر جان در خطر افتد.
- پاداش اخلاص و ایمان، بهشت جاودان است، حتی برای یک فرد میان هزاران کافر.
- قتل مرد مؤمن نشانهای از ظلم قوم و دلیل عذاب آنان شد.
- هر کافر لجوج، خود سبب هلاکت خویش است.
- داستان «اصحاب یس»، نماد همیشگی ایمان و کفر است:
- مؤمنان: نجات و کرامت
- کافران: هلاکت و خسران
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۵/۱۲