رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی تدبیر
تدبیر
هرچند که انسان پی هر تدبیر است
لیکن همه کار، حکم حق تقدیر است
آنجا که قضا می کند حکم تو را
تدبیر خلاف، نافی و زنجیر است

 

باسمه تعالی
شرح رباعی "تدبیر"

این رباعی از نظر فلسفی و عرفانی به مفاهیم عمیق در ارتباط با تقدیر، قضا، تدبیر انسانی و تسلیم در برابر اراده الهی می‌پردازد. در ادامه، شرحی بر ابیات آن آورده شده است:

1. مصرع اول:
"هرچند که انسان پی هر تدبیر است"
این مصرع بیانگر طبیعت انسان است که همیشه در تلاش برای تدبیر امور و مدیریت زندگی خود است. انسان تلاش می‌کند تا آینده‌اش را تحت کنترل داشته باشد و برای رسیدن به اهداف خود تدابیر مختلفی را در پیش می‌گیرد. در اینجا، "تدبیر" به معنای برنامه‌ریزی و اقداماتی است که فرد برای تغییر یا هدایت امور انجام می‌دهد.


2. مصرع دوم:
"لیکن همه کار، حکم حق تقدیر است"
این مصرع به یک اصل عمیق عرفانی اشاره دارد که با وجود تلاش‌های انسان، در نهایت همه چیز تحت تأثیر تقدیر و اراده الهی قرار دارد. به عبارت دیگر، تلاش‌های انسانی در جهت تغییر یا کنترل وضعیت‌ها همیشه با اراده خداوند هماهنگ است و تقدیر الهی در نهایت غالب خواهد بود. این به معنای پذیرش آنچه که برای انسان مقدر شده است است.


3. مصرع سوم:
"آنجا که قضا می‌کند حکم تو را"
در این مصرع، شاعر به "قضا" اشاره دارد که در فلسفه اسلامی به حکم نهایی و قطعی خداوند در مورد سرنوشت انسان‌ها اطلاق می‌شود. این جمله نشان می‌دهد که هنگامی که خداوند قضا و قدر خود را در زندگی انسان‌ها جاری می‌کند، هیچ‌چیز نمی‌تواند آن را تغییر دهد. حتی تدبیرات انسانی در برابر آن بی‌اثر است.


4. مصرع چهارم:
"تدبیر خلاف، نافی و زنجیر است"
این مصرع به این نکته اشاره دارد که وقتی تدبیر انسان بر خلاف قضا و تقدیر الهی باشد، این تدبیر نه تنها بی‌ثمر خواهد بود، بلکه باعث محدودیت و گرفتار شدن فرد می‌شود. "نافی" به معنای منفی‌کننده و از بین برنده است، یعنی تدبیرهای برخلاف تقدیر الهی، باعث از بین رفتن تلاش‌های انسانی خواهند شد. "زنجیر" نیز به معنای محدودیت و اسارت است، به این معنا که تلاش‌های مخالف تقدیر الهی انسان را در بند و محدود می‌سازد.

 


---

نتیجه‌گیری کلی: این رباعی به زیبایی بیانگر تضاد میان اراده انسانی و تقدیر الهی است. شاعر به ما یادآوری می‌کند که هرچند انسان می‌تواند تدبیر و برنامه‌ریزی کند، اما در نهایت آنچه برای او مقدر شده است، از قدرتی بزرگ‌تر از اراده انسانی سرچشمه می‌گیرد. این پیام نه تنها تسلیم در برابر تقدیر الهی را می‌آموزد، بلکه به نوعی رهنمون به آرامش درونی در مواجهه با دشواری‌ها و پذیرش آنچه که قضا و قدر در زندگی می‌آورد، است.

 

در عرفان اسلامی، مفهوم تدبیر با تأملات عمیق درباره رابطه انسان با خدا و نقش او در نظام هستی پیوند خورده است. برخلاف مفهوم رایج تدبیر که به معنای برنامه‌ریزی دقیق و تلاش برای کنترل امور است، در عرفان این واژه معنای متفاوت و ظریف‌تری دارد. عارفان تدبیر را به دو دسته تقسیم می‌کنند:

1. تدبیر بشری (تدبیر نفسانی):
این نوع تدبیر مبتنی بر خواسته‌ها و توانایی‌های محدود انسان است. در این حالت، انسان خود را مالک امور می‌داند و تصور می‌کند که می‌تواند به تنهایی، بدون در نظر گرفتن اراده الهی، سرنوشت خود را رقم بزند. در عرفان، این نوع تدبیر نوعی غفلت از حقیقت الهی دانسته می‌شود و می‌تواند انسان را گرفتار غرور و اضطراب کند.


2. تدبیر الهی (تدبیر ربانی):
این دیدگاه، مبتنی بر شناخت قدرت و حکمت خداوند است. عارفان معتقدند که همه امور جهان تحت اراده و تدبیر الهی انجام می‌شود و انسان باید با آگاهی از این حقیقت، تدبیر امور خود را به خداوند واگذار کند. این مفهوم بر اصولی مانند توکل، رضا و تسلیم استوار است.

 

جایگاه تدبیر در عرفان

در عرفان، تدبیر انسانی زمانی درست و معنادار است که در هماهنگی با مشیت الهی باشد. به عبارت دیگر، انسان باید تلاش کند و تصمیم بگیرد، اما نتیجه نهایی را به خدا واگذار نماید. این دیدگاه با اصل توحید افعالی هماهنگ است، که بر اساس آن، همه افعال و اتفاقات در نهایت به خداوند بازمی‌گردد.

عارفان برای توضیح این مفهوم از تمثیل‌هایی استفاده کرده‌اند:

انسان را به کشاورزی تشبیه می‌کنند که دانه می‌کارد، اما رشد گیاهان به عوامل فراتر از قدرت او، مانند نور خورشید و باران وابسته است. تدبیر او در حد کاشتن است، اما نتیجه در دست خداست.

مولانا در اشعار خود به این موضوع اشاره دارد:
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست


مفهوم تسلیم در تدبیر عرفانی

یکی از نکات کلیدی در عرفان این است که انسان، پس از شناخت محدودیت‌های خود و درک بی‌کرانگی حکمت خدا، به مرحله تسلیم می‌رسد. در این حالت، او از تدبیرهای نفسانی و اضطراب ناشی از آن دست می‌کشد و خود را به تدبیر الهی می‌سپارد.

ابن عطاالله اسکندری، یکی از عارفان بزرگ، می‌گوید:
"رها کردن تدبیر، عین تدبیر است؛ چرا که اگر تو امور را به خداوند واگذاری، او برایت بهتر از آنچه تو می‌توانستی، تدبیر خواهد کرد."

آثار تدبیر عرفانی

1. آرامش درونی: انسان از نگرانی و اضطراب در مورد آینده رها می‌شود.


2. اعتماد به خدا: انسان به مشیت الهی ایمان می‌آورد و آن را نیکو می‌بیند.


3. رهایی از وابستگی‌ها: انسان دیگر به نتایج مادی تدبیرهای خود وابسته نیست و در عین تلاش، دل به دنیا نمی‌بندد.

 

بنابراین، تدبیر از دیدگاه عرفان، فرآیندی است که انسان را از غرور و خودمحوری به سوی خداشناسی و توکل رهنمون می‌سازد. تلاش انسان مهم است، اما پذیرش اراده و حکمت الهی، تکمیل‌کننده این تدبیر است.

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۱/۰۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی