باسمه تعالی
امام زادگان
حضرت معصومه
غزل۲
عجب! خلد برین واجب شده بر زائرانت
چرا در قم توقف کرد؟ خانم کاروانت
بیا معصومه ،خانم یک نظر کن سوی زوار
منم یک گوشه ی صحن ملائک پاسبانت
سروده بهر تو شعری ،که باشد تهفه ی من
منم یک ذره ناچیز ناقابل ز شهر اصفهانت
چارمردان را قدم زد شاعری با ذوق دیدار
که عمری بوده ام در کاروان دوستانت
همه مشتاق دیدار و زیارت سوی بانو
بیایند و بگیرند ، دامان بی مثالت
ز شوق وعشق تو، انبوه یاران و رفیقان
گرفته دور تا دور حرم را حاج حسین وپسرانت
اماما، صاحب فیض و کرامت،مر حمت کن
بیا قسمت نما حاضر شوم در جمکرانت
همه زوار از سرتاسر اطراف ایران
بیا دستی بکش از لطف بر این عاشقانت
منم مجذوب لطف و عاشق دیدار رویت
رجالی یک نفرباشد ز جمع ذاکرانت
ز شیرینی لطفت این همه سوهان فروشی
بدارد میثمی چشمش به لطف بی کرانت
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۹۷/۱۱/۰۱