باسمه تعالی
نامه ای به امام حسن(ع)
نامهی حضرت علی(ع) به امام حسن(ع) پس از بازگشت از جنگ صفین است.
در نهجالبلاغه نامهای از امیرالمؤمنین(ع) به فرزندش امام حسن(ع) وجود دارد (نامه ۳۱) که بسیار مشهور است. البته این نامه بهطور مستقیم بعد از صفین نوشته نشده، بلکه وصیتنامهای است پر از حکمتها، اندرزها و نصایح اخلاقی و عرفانی.
اما در منابع تاریخی و شرحهای نهجالبلاغه آمده است که حضرت علی(ع) پس از جنگ صفین، در مسیر بازگشت به کوفه، در منطقهی حاضِرین نامهای به فرزندش امام حسن(ع) نوشته است. این همان نامهی ۳۱ نهجالبلاغه است که آغازش چنین است:
«مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ، الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ، الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ، الْمُسْتَسْلِمِ لِلدُّنْیَا، السَّاکِنِ مَسَاکِنَ الْمَوْتَى... إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا یُدْرَکُ، السَّالِکِ سَبِیلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ... »
در این نامه حضرت علی(ع) امام حسن(ع) را به تقوا، پرهیز از دنیا، چنگ زدن به دین و یاد خدا سفارش میکند.
خلاصهی مضامین نامه:
- بیان فناپذیری دنیا و عبرت گرفتن از گذشتگان
- سفارش به تقوا و عبادت خداوند
- پرهیز از حرص، دلبستگی به دنیا و پیروی از هوس
- توجه به آخرت و عبرت گرفتن از تاریخ
- سفارش به اخلاق نیکو، گذشت، رعایت حقوق مردم
این متن در منابع گوناگون ترجمه شده است. در ادامه، یک ترجمهی فارسی روان و نسبتاً کامل از آن آمده است.
نامه امام علی(ع) به امام حسن(ع)
(در بازگشت از صفین، در منطقه «حاضرین»)
از پدری که روزگار او را فرسوده، عمرش رو به پایان است، تسلیم مرگ است، گرفتار دنیا و فردا از این سرای کوچ خواهد کرد،
به فرزندی که آرزوهای دستنیافتنی در سر دارد، در راه کسانی گام مینهد که نابود شدند، آماج بیماریهاست، در گرو روزگار، اسیر دنیا، هدف مصیبتها و مرگ است، کسی که دنیا او را به سوی نابودی میکشاند، خوراک مرگ است، و در آینده او را زمین خواهد گذاشت و در دل خاک نهان خواهد کرد.
ای فرزندم! تو را به ترس از خدا سفارش میکنم؛ ملازم فرمان او باش، دلت را به یاد او زنده کن و به ریسمان دین او چنگ بزن. هیچ پیوندی محکمتر از ارتباط تو با خدا نیست، اگر دست از آن برنداری. دل را با موعظه زنده کن، با زهد بمیران، با یقین نیرومند ساز، با حکمت نورانی کن، با یاد مرگ خوار گردان، به فناپذیری دنیا وادارش نما، از حوادث روزگار بترسان، و گذشتگان را به او بنما.
به شهرها و خانههای پیشینیان بنگر؛ بنگر چه کردند، از کجا کوچ کردند و در کجا فرود آمدند. در آنجا خواهی دید که از دوستان جدا گشته و به خانهی غربت درآویختهاند. گویی که دیری نمیگذرد که تو هم چون یکی از آنان خواهی شد. پس دل به آبادانی آخرت بند.
پسرم! من گرچه به اندازهی گذشتگان عمر نکردهام، اما در کارهای آنان نگریستهام، در سرگذشتشان اندیشیدهام، در آثارشان قدم زدهام، تا جایی که همانند یکی از آنان گشتهام. آنچه از آغاز تا پایان زندگیشان دیدهام، بر من آشکار است. من از هر چیزی پاک و ناپاک، سود و زیان آن را شناختم. پس بر تو چنان نامهای نوشتم که در آن ویژگیهای دنیا و آخرت را آشکار ساختم، تا برای تو روشن باشد.
بدان ای پسرم! بهترین چیزی که به تو سفارش میکنم، ترس از خدا و بسنده کردن به آنچه خدا روزیت کرده است و دست برنداشتن از چنگ زدن به ریسمان دین اوست. هر کس تقوای الهی پیشه کند، راه رستگاریاش آسان میشود و آمادهی لقای پروردگار است.
ای فرزندم! دلت را با اندرز نیکو بپروران، از مرگ بسیار یاد کن، از سرنوشت گذشتگان پند بگیر، و به آنچه بر پیشینیان گذشت بنگر. بر آرزوها تکیه نکن، زیرا آرزوها عقل را میفریبند و تو را از آخرت بازمیدارند.
ای فرزندم! بدان که در طلب دنیا روزی مقدّر به تو خواهد رسید، و اگر حرص بورزی، چیزی جز آنچه برایت مقدّر شده به دست نمیآوری. پس روزی اندک تو را بس است، و برای آنچه از دستت رفته اندوهگین مشو. اگر دنیا روی بگرداند، هرگز به تو روی نخواهد آورد، و اگر به تو روی آورد، فریبش نخوری.
ای فرزندم! بهتر از آنچه برایت باقی میماند، نام نیکو و عمل صالح است. پس بکوش تا پس از مرگ تو، نیکویی از تو بماند.
بدان که تو برای آخرت آفریده شدهای، نه برای دنیا. برای فنا آفریده نشدهای، بلکه برای بقا خلق شدهای. تو در سرای گذرندهای و به سوی سرای پاینده میروی. خانهای که در آن حسابرسی است، نه بازی؛ و در آنجا پاداش است، نه کار.
ای فرزندم! خود را معیار میان خویش و دیگران قرار ده: برای دیگران آنچه را دوست داری بپسند، و آنچه برای خود نمیپسندی بر آنان مپسند. ستم مکن، همچنان که دوست نداری بر تو ستم رود. نیکی کن، چنانکه دوست داری به تو نیکی کنند.
به یاد داشته باش: تو خلیفه و جانشین پیشینیانی و عبرت آیندگان. مرگ همواره در جستجوی توست و از تو نمیگذرد. پس آماده باش پیش از آنکه ناگهانی سراغت آید.
ای فرزندم! تو را به پرهیز از مخالفت با خدا سفارش میکنم. نماز را برپا دار، زکات را بپرداز، حق یتیمان را رعایت کن، به همسایگان نیکی کن، به فقیران و نیازمندان کمک نما، و زبانت را نگه دار، تا سخنی جز خیر از آن نشنوی.
این متن خلاصهای وفادار و روان از نامهی ۳۱ بود. اصل نامه بسیار مفصل است و بیش از دهها فراز حکیمانه دارد.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۶/۱۸