اوصاف اولیای الهی در بیان مولی الموحدین، امام علی(ع)
سائلسلطان الولیاء و الموحّدین ٬ وجه الله فی السموات و الارضین ٬ مولی الکونین امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه افضل الصلوات الثقلین درباره مشخصات و صفات اولیای الهی (مادون حضرات معصومین علیهم السلام) فرموده اند :
" حقاْ و تحقیقاْ اولیاء خدا ٬ تنها آنانند که به باطن و ملکوت دنیا نظر انداختند آنگاه که مردم به مظاهر فریبنده ی آن چشم دوختند . و سرگرم تدارک و استعداد برای عوالم و منازل پس از مرگ شدند آنگاه که مردم مشغول تمتع از لذات فانیه و زودگذر آن بودند .
در مجاهده ی با نفس و قوا و آمال آن ٬ که می ترسیدند آنان را از پای درآورد فائق آمده و از نفس عبور نمودند و از دنیا آنچه برای نفس آنان کمال نبود و به یقین دانستند که هنگام مرگ از آنان مفارقت می کند ٬ رها کرده و بدان نپرداختند .
حرص اهل دنیا بر تمتع و بهره مندی بیشتر از نعمتهای آن را خوار و کم شمرده و آنچه را دیگران از مال و جاه و اعتبار دنیا تحصیل کردند از دست رفته دانستند .
آنان با آنچه مردم با آن از در صلح و دوستی در آمده بودند دشمن بوده و با آنچه مردم آن را دشمن داشتند دوست بودند .
تنها این اولیای الهی هستند که ترجمان و مفسر کتاب خدا می باشند ( و حقایقی و معانی بلند آن کتاب آسمانی را در مکتب آنان باید آموخت ) و آنان نیز تنها به کتاب خدا شناخته می شوند ( چرا که معانی و صفاتی که بدان متحقق بوده اند در آن کتاب الهی آمده است و آیات قرآن آینه دار جمال و جلال آنان است . این اولیاء که جامع جمیع اسماء و صفات حضرت حق هستند حقیقت قرآن می باشند و قرآن عنوان و ظاهر آنان است و مردم نیز به برکت ایشان قرآن را شناختند ) پس قرآن و کتاب خدا به آنان استوار بوده و آنان نیز به کتاب خدا و دستورات آن پا برجا هستند .
هیچ چیزی را برتر از آنچه خود بدان امید دارند که رضای الهی و لقاء حضرت حق باشد ٬ مایه ی امید نمی دانند و هیچ امری را غیر از آنچه خود از آن خائفند که غضب و فراق خداوند متعال باشد ٬ قابل ترس نمی شمارند . و همیشه در میان دو کرانه ی رجا و خوف از حضرت پروردگار سیر می کنند . "
" خلائق و بشر مادّی قادر بر ادراک حقیقت اوصاف خدای عزوجل نیست . پس همانگونه که نمی تواند بر حقیقت صفت خدای عزوجل علم و اطلاع پیدا کند ٬ بر ادراک و عرفان حقیقت صفت رسول خدا صلوات الله علیه نیز قادر نیست . و همانطور که نمی تواند بر حقیقت صفت رسول خدا اشراف حاصل کند بر اداراک و معرفت حقیقت صفت امام علیه السلام نیز قادر نمی باشد . و همانطور که از علم به حقیقت صفت امام علیه السلام عاجز است ٬ از ادراک و معرفت حقیقت صفت مومن نیز عاجز است . "
به نقل از:
- نهج البلاغه حکمت ۴۳۲ -طریق الی الله-2
" حقاْ و تحقیقاْ اولیاء خدا ٬ تنها آنانند که به باطن و ملکوت دنیا نظر انداختند آنگاه که مردم به مظاهر فریبنده ی آن چشم دوختند . و سرگرم تدارک و استعداد برای عوالم و منازل پس از مرگ شدند آنگاه که مردم مشغول تمتع از لذات فانیه و زودگذر آن بودند .
در مجاهده ی با نفس و قوا و آمال آن ٬ که می ترسیدند آنان را از پای درآورد فائق آمده و از نفس عبور نمودند و از دنیا آنچه برای نفس آنان کمال نبود و به یقین دانستند که هنگام مرگ از آنان مفارقت می کند ٬ رها کرده و بدان نپرداختند .
حرص اهل دنیا بر تمتع و بهره مندی بیشتر از نعمتهای آن را خوار و کم شمرده و آنچه را دیگران از مال و جاه و اعتبار دنیا تحصیل کردند از دست رفته دانستند .
آنان با آنچه مردم با آن از در صلح و دوستی در آمده بودند دشمن بوده و با آنچه مردم آن را دشمن داشتند دوست بودند .
تنها این اولیای الهی هستند که ترجمان و مفسر کتاب خدا می باشند ( و حقایقی و معانی بلند آن کتاب آسمانی را در مکتب آنان باید آموخت ) و آنان نیز تنها به کتاب خدا شناخته می شوند ( چرا که معانی و صفاتی که بدان متحقق بوده اند در آن کتاب الهی آمده است و آیات قرآن آینه دار جمال و جلال آنان است . این اولیاء که جامع جمیع اسماء و صفات حضرت حق هستند حقیقت قرآن می باشند و قرآن عنوان و ظاهر آنان است و مردم نیز به برکت ایشان قرآن را شناختند ) پس قرآن و کتاب خدا به آنان استوار بوده و آنان نیز به کتاب خدا و دستورات آن پا برجا هستند .
هیچ چیزی را برتر از آنچه خود بدان امید دارند که رضای الهی و لقاء حضرت حق باشد ٬ مایه ی امید نمی دانند و هیچ امری را غیر از آنچه خود از آن خائفند که غضب و فراق خداوند متعال باشد ٬ قابل ترس نمی شمارند . و همیشه در میان دو کرانه ی رجا و خوف از حضرت پروردگار سیر می کنند . "
" خلائق و بشر مادّی قادر بر ادراک حقیقت اوصاف خدای عزوجل نیست . پس همانگونه که نمی تواند بر حقیقت صفت خدای عزوجل علم و اطلاع پیدا کند ٬ بر ادراک و عرفان حقیقت صفت رسول خدا صلوات الله علیه نیز قادر نیست . و همانطور که نمی تواند بر حقیقت صفت رسول خدا اشراف حاصل کند بر اداراک و معرفت حقیقت صفت امام علیه السلام نیز قادر نمی باشد . و همانطور که از علم به حقیقت صفت امام علیه السلام عاجز است ٬ از ادراک و معرفت حقیقت صفت مومن نیز عاجز است . "
به نقل از:
- نهج البلاغه حکمت ۴۳۲ -طریق الی الله-2
- ۹۶/۰۷/۰۸