رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۳۵ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دوران باز نشستگی

 

باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
دوران باز نشستگی
شماره ۶۳
    هدف از تبیین و نوشتن سوابق خویش در زمینه های گوناگون، علاوه بر آشنایی مخاطبین با سوابق اینجانب ،نوعی راهکار عملی برای مسائل گوناگون فرهنگی و علمی را پیشنهاد می دهد.خواننده با آشنایی با آنها در انتخاب راه خود و تصمیم در زندگی با شناخت بهتری با مسائل اجتماعی  و علمی و فرهنگی بر خورد می کند.چنانچه حتی برای یک نفر این مطالب مفید باشد، یک قدم در ادای زکات علم که نشر آن است برداشته ام توفیق حاصل شده است و  توشه ای برای آخرت می باشد.
        متاسفانه افراد توانا و دانشمندان و علمای زیادی داریم که با مرگ خود، میراث عظیم علمی خود را نیز دفن می کنند.در صورتی که اگر قسمتی از وقت خود را به نشر و تدوین اختصاص می دادند.

افراد زیادی در نسل های آتی  بهره مند می شدند .امروز ه مجلات علمی تا حدی چنین رسالتی را بعهده دارند.همچنین چاپ کتاب در رابطه با مطالب گوناگون از پیشکسوتلن بسیار مفید است.در علوم انسانی، وزارت علوم ،مرکزی را جهت تدوین و نشر کتب علوم انسانی دایر نمو‌د.که تا کنون بیش از هزار جلد کتاب در زمینه های گوناگون تالیف شده است. همچنین دانشکاه پیام نور اقدام به چاپ کتاب در علوم مختلف برای مقاطع کارشناسی انجام داده است.لازم است در مقاطع تحصیلات تکمیلی،نهادی متولی چاپ کتب علمی باشد و از صاحب نظران بخواهد در سطح داخلی و خارجی همانند انتشارات اسپرینگر ،نسبت به تالیف کتاب های علمی همت گمارتد.
       در دوران بازنشستگی توفیق حاصل شد که چهار جلد کتاب شعر در زمینه های ،غزل،رباعی،مثنوی و قصیده در زمینه های فرهنگی به چاپ رسانم.حال مشغول تدوین و چاپ کتب ریاضی به زبان انگلیسی با همکاری اساتید دیگر هستم. امید است بتوان تجربیات علمی خود را تدوین و به جامعه علمی ارائه نمود، ان شا الله.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

دوران هیات علمی

 

باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
دوران هیات علمی
شماره ۶۲
      در این یادداشت به اختصار دوران هیات علمی خود را بیان می کنم.پس از اخذ دکتری از دانشگاه شفیلد دانشگاه اصغهان ، در گروه ریاضی دانشگاه اصفهان مشغول تدریس شدم.اولین درسی که ارائه نمودم آنالیز یک بود. به خاطر دارم ،دانشجویان اعتراض به لهجه اصفهانی و سرعت در تدریس من داشتند.با تمرین و تصمیم، هر دو مورد اصلاح شد.
      یک سال بعد مسئولیت معاونت آموزشی دانشگاه اصفهان را عهده دار شدم.به خاطر عدم وقفه در امور پژوهشی به فرصت مطالعاتی به دانشگاه آلبرتا نزد پروفسور لائو رفتم.پس از برگشت در گروه ریاضی دانشگاه اصفهان مشغول تدریس شدم و به مرتبه دانشیاری ارتقا پیدا نمودم.دو سالی هم معاون آموزشی و پژوهشی دانشگاه شهر کرد را عهده دار بودم.در هر کار اجرایی، کارهای علمی را به موازات انجام می دادم تا وقفه ای حاصل نگردد..سپس مسئولیت پیام نور اصفهان را قبول کردم.پس از دو سال برای فرصت مطالعاتی عازم استرالیا نزد پروفسور ویلیس رفتم.پس از برگشت، به روی فعالیت های پژوهشی متمرکز شدم و به مرتبه استادی نائل شدم.یک سالی هم معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان را عهده دار بودم.از ذکر جزئیات فعالیت های آموزشی و پژوهشی و اجرایی خود داری نموده و همگی در زندگی نامه من آمده است.تمام دروس آنالیر در مقطع کارشناسی،کارشناسی ارشد و دکتری را تدریس نموده ام.چندین کتاب تالیف و ترجمه و گرد آوری کرده ام.برای هر درس ،جزوات درسی گوناگونی تهیه کرده ام که در کتابخانه تخصصی آنالیز هارمونیک مجرد در تلگرام وصفحه شخصی در سایت  ریسرچ گیت موجود می باشند.  تمام فعالیت های فرهنگی و آموزشی و پژوهشی در دو وبلاگ شخصی و سایت ریسرچ گیت  قرار داده شده است و قابل دسترسی برای عموم می باشد.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

دوران دانشجویی

 

باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
دوران دانشجویی
شماره ۶۱
   پس از اخذ دیپلم ریاضی از دبیرستان ادب اصفهان که یکی از مدارس به نام زمان خود بود.در کنکور سراسری شرکت کردم. رشته معدن در اولویت اول انتخاب من بود.لذا در دانشگاه پذیرفته نشدم.در آرمونی که دانشگاه اصفهان برای نیمه دوم سال با مصاحبه و نتیجه آزمون کنکور برگزار شد، در رشته ریاضی پذیرفته شدم.
       در دوره دبیرستان ،علاقه ویژه ای به ریاضی داشتم و بعد از تعطیلی مدرسه به کتابحانه عمومی چهارباغ می رفتم.تا دیر وقت کتابهای ریاضی متفرقه مطالعه و تمرین حل می کردم.میانگین نمرات دروس ریاضی من در دبیرستان بالا رود  اما علاقه ای چندان به دروس غیر ریاضی نداشتم.
     در دانشگاه اصفهان ، جزو شاگردان درس خوان بودم.در بعضی از ترم ها رتبه اول را در میانگین نمرات داشتم.در پایان دوره ، رتبه اول کارشناسی در سال۱۳۵۷ را به پایان رساندم و در گروه ریاضی به عنوان کمک مربی استخدام شدم و طرح سربازی را در گروه گذراندم.
      به موازات فعالیت های علمی، در کارهای فرهنگی و سیاسی نیز شرکت می نمودم.همین امر باعث شد که فراغت از تحصیل من به خاطر اعتصابات و عدم شرکت در کلاس ،یک ترم دیرتر اتفاق بیفتد.ظهر ها در نماز جماعت مسجد دانشگاه حضور پیدا می کردم.در تظاهرات خیابانی و دانشگاه شرکت داشتم.
      رسم بر این بود که دانشگاه اصفهان فارغ التحصیلان رتبه اول را استخدام و بورسیه می کرد.قرار بود من هم به دانشگاه UCLA امریکا ادامه تحصیل دهم.اخذ ویزا همزمان با تسخیر سفارت امریکا و پیروزی انقلاب اسلامی شد.لذا امکان ادامه تحصیل مقدور نگشت.
      در آزمون های  دانشگاه های اهواز،شیراز و صنعتی شریف تهران برای احذ کارشناسی ارشد شرکت نمودم.در هر سه قبول شدم.پس از یک ترم که در دانشگاه شریف گذراندم، دانشگاه ها به خاطر انقلاب فرهنگی تعطیل شد.
      در نهایت از وزارت علوم بورسیه شدم و کارشناسی  ارشد و دکتری خود را در دانشگاه شفیلد انگلستان اخذ نمودم.در هر دو مقطع دانشجوی ممتاز بودم.پس از اخذ دکتری، جایزه فلت انگلستان ،به خاطر بهترین پایان نامه سال ، به ما داده شد.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

خاطره هایی از پدر

 

باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
خاطره هایی از پدر
شماره۶۰
   مروری کوتاه از زندگی در دوران حیات پدر را بیان می کنم. خاطره هایی ذهن مرا به خود مشغول کرد.در زیر به تعدادی از آنها می پردازم.
۱.پدرم ورزشکار بود و علاقه خاصی به ورزش های باستانی و سنتی داشت.دمبل های او در منزل،یاد آور آن دلاوری هاست.همچنین سیاست مدار بود،
.در مبارزات مشروطه فعالیت داشت.اما در منزل کمتر کارهای بیرون و فعالیت های خود را ذکر می کرد.
۲.سالی چند مرتبه مهمانی های فامیلی دسته جمعی داشتیم.من هم به تبع پدر چندین سال مهمانی فامیلی و دسته جمعی را در منزل بر پا می کردم.پدرم بزرگ فامیل بود.ایام عید همگی برای دیدن پدر و مادر بزرگم که او هم شیر زن و فداکار بود و همسر خود را در میان سالی از دست داده بود.او دارای شش فرزند بود.پدرم تنها پسر او بود.با فروش تدریجی اموال همسرش، بچه ها را بزرگ کرد و تا آخر عمر ازدواج نکرد.برای بچه ها همسر  اختیار کرد،روحش شاد. مرا بسیار دوست داشت.در پیری ،دچار بیماری شده بود.من او را برای دکتر می بردم.فرزند آخر من خلق و خوی بسیار نزدیک به او دارد.بسیار با ادب و فهیم و بزرگوار بود.
۳. پدرم در تغذیه و سلامت خویش مراقبت و دقت داشت.صبح های جمعه به اتفاق ایشان حلیم شیر می گرفتبم.بعضی روزها، در دروازه دولت اصفهان، چلو کباب می خوردیم.چای مخصوص عطری و معمولی خارجی را مخلوط  و استفاده می کرد.مغزه جات و آجیل به طور مرتب برای فرزندان استفاده می کرد.
۴.پدر دارای نه فرزند بود.در هنگام خواب همگی در کنار هم می خوابیدیم.پدر و مادر هم بطور جدا در کنار بچه ها می خوابیدند. پدر و مادر و بچه ها اطاق جدا نداشتند.تنها بعد از ازدواج صاحب یک اطاق مجزا شدیم.رعایت مسائل اخلاقی را مراعات و از شوخی های بی جا پرهیز می کردند.
۵.پدرم چندین شغل گوناگون را تجربه کرد.در جوانی در کارخانه ریسندگی شهرضا کار می کرد.بعد از مدتی یک مغازه خوارو بار فروشی در کارخانه دایر نمود.بعد از بیرون آمدن از کارخانه، مغازه قنادی و قند ریزی داشت.بعد از بیماری تغییر شغل داد و مغازه خواروبار دایر نمود.در پایان عمر صاحب یک مغازه قهوه خانه بود و بچه ها در آنجا فعالیت داشتند و امر معاش می شد.من هم،در اوقات بیکاری کمک می کردم.
۶.پدر اهل سفر نیز بود.در جوانی مدتی در سمیرم با عموی خود کار می کرد.سالی یک مرتبه بطور دسته جمعی در تابستان برای زیارت امام رضا به مشهد مقدس برای زیارت امام رضا می رفتیم.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی
آنجه در زندگی آموختم
برداشت هایی از سفر به ترکیه
شماره ۵۹
     در این یادداشت سعی می کنم نکات مثبت و منفی و برداشت شخصی خود را در طی دو ماه ا قامت در ترکیه بیان نمایم.امید است قابل استفاده و مفید برای کسانی که قصد سفر به ترکیه را دارند، باشد.
۱.سفر به ترکیه، بدون اخذ ویزا، برای سه ماه در سال بلامانع است.در صورت اخذ اقامت ،که با سرمایه گذاری هفتاد وپنج هزار دلار مقدور است،  هر سال باید درخواست تمدید ویزا شود و احتمال عدم موافقت هست.برای شهر وندی چهار صد هزار دلار سرمایه گذاری لازم است.
۲.آب و هوای مدیترانه ای خوبی دارد .در محیط زیست دخالت چندانی دولت و ملت نکرده اند.لذا در بارندگی ها، باران جذب زمین و یا به دریا ریخته می شود.روی تپه ها ،ساختمان بنا شده است.یک ورودی در پائین تپه و بعضا یک ورودی در بالای تپه برای ساختمان های مرتفع پیش بینی شده است. پارکینگ ماشین بیرون از ساختمان های قدیمی  است.
۳.قسمت قدیمی شهر کوچه های باریک و بعضا سنگ فرش دارد. کوچه ها سرازیری و بعضا شیب های تند دارند.رانندگی و پیادره روی در آن مناطق نفس گیر و بعضا جالب است.همچنین نظافت شهری، در بعضی نفاط ایده آل نیست و بو های زننده بعضا آزار دهنده است.
۴.در مناطق قدیمی، قهوه خانه های زیادی مشاهده کردم، مردم مدت زیادی از وقت خود را با دور هم جمع شدن و ورق بازی کردن و چای ترکی خوردن و غذا می گذرانند.
۵.مردمی به ظاهر خوش اخلاق آنها را دیدم.اما زود عصبانی می شوند .اصرار به حرف خود دارند.در مشکلات و مسایلی که برایشان پیش می آید،  سخت تصمیم می گیرند.یک حالت ماشینی پیدا کرده اند.
۶.در رستوران های جدید که بعضا در کنار دریا و مناطق خوش آب و هوا وجود دارد.مشروبات الکلی و غذا هر دو ارائه می شود.اما هزینه ها بالاتر از نقاط قدیمی است.
۷.ایرانیان زیادی را مشاهده نمودم.بعضا پوشش مناسب نداشتند.بعضا رستوران ایرانی دایر کرده بو ند.جمعی در تورها فعالیت می کردند.عده ای هم در خرید و فروش ملک همکاری با ترکیه می کردند
۸.نکته ای که بالاتفاق می گفتند، عدم اعتماد به ایرانیان مهاجر بود.بعضا دست به جیب بری، سرقت با انواع حیل می کردند.لذا توصیه می شد به هیچ وجه با ایرانی های غیر آشنا ارتباط برقرار نکنید و به آنها اعتماد نکنید.
۹. حیف است نام ایران با آن عقبه فرهنگی، وقتی نامی از آنها در ترکیه برده می شود، یک تصویر بدی در اذهان ایجاد می شود.البته افراد شریفی هم بودند، که به یاری و کمک می آمدند.
۱۰مناطقی در ترکیه وجود دارد که دارای امنیت بهتری است.در مجموع مناطق آسیایی بهتر از مناطق اروپایی برای زندگی است.مردم اصیل ترکیه، بیشتر در آن مناطق زندگی می کنند.
۱۱.شهر استانبول بزرگترین شهر اقتصادی ترکیه با جمعیتی حدود سی میلیون نفر می باشد.سرمایه داران عرب،دارای مجتمع های تجاری بزرگ در استانبول هستند.شرکت های چند ملیتی در این مجتمع ها غرفه رده اند.انواع رستوران ها با غذا های متنوع در آنجا  وجود دارد.اکثر توریست ها در این مراکز خرید می کنند.
۱۲.دولت ترکیه با سیاست گذاری های خود باعث شده، سرمایه های خرد و کلان از کشور های گوناگون را به صورت قانونی جذب کند و مالیات از آنها اخذ و کمک به رونق اقتصادی خود کند.تاکید ترکیه د ر بکار گیری تعدادی از مردمان خود در شرکت های  سرمایه گذار است.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

عقل و دین

 

باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
عقل و دین
شماره ۵۸
     داشتم با خانواده در خصوص نقش خدا در زندگی صحبت می کردم.این بیت از سعدی به ذهن آمد:
همنشین تو از تو به باید
تا ترا عقل و دین بیافزاید
      خداوند عقل را در انسان قرار داده است تا به کمک آن نیازهای شخصی را تامین نمائیم.در حقیقت، عقل چون پیامبر درونی است و وسیله ای برای رشد و تعالی انسان است.دین هم دستورالعملی برای چگونه زیستن و چگونه بودن است.لذا با کسی دوست گردیم که موجبات تقویت عقل و دین ما گردد.
       مهم‌ترین دستورالعمل در انتخاب دوست سنجش میزان ایمان اوست و افراد بی‌ایمان قابل معاشرت نیستند؛ و امام صادق  می‌فرمایند:
با کسی دوستی مکن تا در سه مرحله امتحانش کنی:
اول : در هنگام خشم، اگر از حد خود خارج نشد، دوست واقعی است.
دوم : با مال دنیا، اگر از تو دریغ نکرد قابل دوستی است
سوم: هنگام سفر، زیرا در سفر میزان صداقت او معلوم می‌شود.
   به فرزندان توصیه کردم ،هرکس تو را با افکار و اعمالش از خدا دور کرد و یا احساس کردی چنین است  از او دوری کن.پدرم مرتب زمزمه می کرد و می گفت:
با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هرچه خواهی کن
      گاهی انسان به خود غره می شود و هوای نفس بر او غالب می گردد.اگر انسان به توانایایی خود فکر کند، متوجه به نقش خدا می گردد.اوست که ما را نیرومند ساخته و روزی هم ضعیف می شویم و در مقابل مرگ هیچ قدرتی نداریم .به فرزندانم توصیه کردم ،هرکار می خواهید بکنید ولی گناه نکنید و ارتباط خود را با خدا قطع نکنید.بهترین نحوه ارتباط  با خدا توسط نماز تبیین شده است.خدا نیازی به عبادات ما ندارد، ما نیازمند خدا هستیم.دستورات الهی، بسیار راهگشا و آرامش بخش است.
دکتر علی رجالی
استاد دانشگاه اصفهان

  

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
خدا شناسی
شماره ۵۷
   خود شناسی مقدمه خدا شناسی است.اگر می خواهیم خدا را بشناسیم، به آثار حق تعالی بنگریم و در خصوص ان به تفکر بنشینیم.وقتی انسان پا به دنیا می گذارد از نظر جسمی و نیازهای اولیه کامل است.با گذر زمان عقل او کامل می گردد و دندان های او در دو مرحله ایجاد می گردد که در این نیز حکمت ها نهفته است تا به تدریج نوزاد از شیر مادر تغذیه کند و به عالم جدید خو بگیرد زمان بر است.در غیر این صورت تداوم حیات دچار مشکل می شد.
       خداوند در جهان هستی، قرآن مجید و انسان کامل، تجلی کامل دارد.لذا برای اقشار گوناگون ، خدا شناسی مقدور است.وقتی به برق و روشنایی نگاه می کنیم،اگر چه ماهیت ان بر بشر روشن نیست و قابل دیدن نیست ولی از روشنایی که ایجاد می کند،به وجود برق پی می بریم.روح انسان نیز اینگونه است.با مرگ انسان وجود آن ملموس می گردد.چون تاریکی،که نقش برق را باعث می شود.
      خداوند بهترین و نزدیکترین موجود به خود را به نام روح در انسان قرار داده است که در انسان خود نمایی کند و عظمت حق تعالی  بر همگان آشکار گردد.لذا دمیدن روح خدا ، به خاطر نزدیکی روح به خدا، در انسان به این معنی است.لذا نزدیکی ما به خدا در گرو تعالی روح انسان است.که با رعایت فرامین الهی توسط پیامبران و چهارده معصوم و کتب الهی مقدور است.
  دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

وظایف در خانواده

 

باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
وظایف در خانواده
شماره۵۶
   در اسلام، بر مرد است که هزینه زندگی خانواده را با رعایت شئونات همسر برای خانواده تامین نماید. بعلاوه زن به غیر از تمکین از همسر وظیفه ای بعهده ندارد. امار های طلاق و بسیاری از مسائل اختلافی در خانواده ها ، ریشه در عدم تمکین و رضایت همسر دارد.لذا اسلام بر این امر مهم تاکید دارد تا مرد با آرامش به کار و امور روزمره بپردازد و دچار انحرافات اخلاقی نگردد.
        شیر دادن فرزند و انجام امور منزل بعهده زن نیست.چنانچه عشق در خانواده حاکم باشد و یکرنگی و گذشت و صداقت در کار باشد.زن و شوهر چون یک پیکرند و با توافق یکدیگر تقسیم کار در زندگی می کنند بطوی که هر دو از زندگی مطلوب لذت ببرند.اگر زن کار در منزل می کنند، به خاطر وظیفه نیست، بلکه به خاطر عشق و علاقه ،می خواهد اموری را به عهده بگیرد.همانند وقتی که شما مهمانی را دعوت می کنید، سعی می کنید بهترین وجه از او پذیرایی کنید.
      حضرت علی امور بیرون از منزل را عهده دار بودند و حضرت فاطمه امور داخل منزل را. با توجه به ازدیاد کار در منزل، حضرت علی کنیزی را جهت کمک به امور داخل منزل حضرت فاطمه داشتند و خودشان نیز کمک می کردند.تربیت فرزندان از امور مهم خانواده است که والدین به آن باید همت گمارند.
       عشق در زندگی، همانند ملات در ساختمان است که باعث استحکام خانواده می گردد.بدون عشق و محبت ، زندگی سست و ناپایدار است.با کوچکترین  مشکلات ،متلاشی شدن خانواده را در پی دارد. هم کفویت زوجین و داشتن اخلاق نیکو ، نقشش همانند فونداسیون ساختمان است.چنانچه درست پایه ریزی شود  ،می توان ساختمان  رفیع و بلند مرتبه ساخت.خدای ناکرده در صورت عدم رعایت اصول اولیه زندگی، منجر به جدایی و طلاق در خانواده ها می گردد.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

نقش پدر در زندگی

 

باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
نقش پدر در زندگی
شماره ۵۵
      در این یادداشت نکاتی را از نقش پدر در زندگی خویش بیان می کنم. ایشان دارای نه فرزند است.چهار دختر و پنج پسر.پدر هر سال ما را به مشهد مقدس برای زیارت با اتوبوس می برد و با کمکی که به حسینیه اصفهانی ها در امر ساخت و ساز می کرد، چند روزی در آنجا اقامت داشتیم. عکس های که در کنار حرم ،با خانواده گرفته شده است ، تزئین دهنده و خاطره ها را به یاد می آورد.روحش شاد که ما را از کودکی با اهل بیت ،بالاخص امام رضا آشنا نمود.فرزندانش هم، بطور مرتب به زیارت اهل بیت درکربلا و مشهد مقدس می روند.شخصا دو مرتبه توفیق کربلا را داشتم.مادرم را با ویلچر برای زیارت در کربلا و حج تمتع بردم.به یاد دارم که او می خواست، هفت دور طواف کعبه را با پای پیاده انجام دهد، با سختی قادر به انجام یک دور طواف گردید.، روحش شاد.
      پدرم مرا با جلسات قرآن،در مهد قرآن، در کودکی آشنا نمود و هفتگی  یک روحانی به منزل  می آمد و ما را به مسائل شرعی آشنا و به موعظه و سخنرانی می پرداخت.هر گز ندیدم سخت گیری های بی جا داشته باشد و یا ما را حتی یک بار کتک زده باشد.بیشتر نقش راهنمایی و بستر سازی فرهنگی داشت.در ایام شهادت ها مشغول خواندن قرآن و مفاتیح در منزل بود.
      در جوانی بسیار رشید و صاحب نظر در امور سیاسی بود.اهل شعر و ادب بود.به اشعار خیام علاقه داشت.بعضا شغرهای کوتاه می گفت ولی اثری مدون از او نیست.در میان سالی و پیری، دچار بیماری روحی شدید می گشت، در تابستان ها شدت داشت،.با معالجه بطور موقت بهبود پیدا می کرد.
   در پایان عمر، در منزل ما به اتفاق مادر بستری بود و مرتب پزشک معالج به منزل می امد و دچار عفونتی در کمر شده بود.بطور مرتب پانسمان او تعویض می گشت و همین عفونت، سبب ترک این دنیای فانی شد.
      نکته ای که دریافتم این که ما والدین را تا زمانی که داریم، قدر و جایگاه و نقش آنها را کمتر در زندگی احساس می کنیم. کمبود روحی آنها را وقتی درک می کنیم که در قید حیات نیستند.آنان چون ستون خیمه و چادر در زندگی هستند.بیاید تا می توانیم به والدین سر بزنیم و دلجویی‌ کنیم.حرمت انها را همواره داشته باشیم و در صورت نیاز بدون هیچ چشم داشتی به نحو آبرومندانه کمک کنیم.هرگز منتظر این نباشیم که فرزند دیگر، برای والدین کاری انجام دهند.با عشق در انجام امور آنان سبقت بگیریم که باعث عاقبت به خیری و عافیت در دنیا و آخرت می گردد.
دکتر  علی رجالی
استاد دانشگاه اصفهان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

 

در وصف استاد جناب آقای دکتر علی رجالی
استاد دانشگاه اصفهان

بسیار خرسندم که توفیق این را داشتم که به مدت بیش از پنج سال از محضر آقای دکتر رجالی بهرمند شوم.

اگر بخواهم چند مورد از ویژگی های ایشان را عنوان نمایم، یک، فرصتی است که ایشان برای دانشجویانشان اختصاص می دهند. دومین ویژگی دیگر پشتکار ایشان است، که تا حصول به نتیجه متوقف نمی شوند. در طول جلسات فراوانی که با ایشان داشتم هیچ جلسه ای نبود که مفید نباشد و به نتیجه ای نینجامد.

آفای دکتر رجالی بسیار باهوش هستند و این نبوغ در لحظات مختلف آموزش در محضر ایشان ناخودآگاه باعث حیرت من می شد. گواه این صحبت من چند تن از ریاضیدان های برجسته ی دنیا می باشند که با ایشان در تعاملات علمی بوده اند.

آقای دکتر بسیار دلسوز و مهربان هستند. به همه جوانب شما به عنوان‌ یک دانشجو آگاهند و احترام می گذارند. وقتی با ایشان درد دل می کنی و از مشکلاتت می گویی احساس می کنی که با یک دانشجوی همدردت، همکلام شده ای.

ویژگی بارز دیگر ایشان صبر بسیار زیاد است. در این مدت حتی یک بار هم ندیدم که صدای ایشان بلند شود.

ایشان همانقدر که برای اساتید احترام قائل هستند، به دانشجویان، کارمندان و کارگران دانشگاه هم احترام می گذارند. موردهای فراوانی دیده ام که کارمندان مشکلاتشان را نزد ایشان عنوان می نمایند و آقای دکتر در حد توان کمک می نمایند.

ایشان دید بازی نسبت به مسائل اجتماعی دارند و با توجه به تجربه های مدیریتی، ریشه ی مشکلات را به درستی تشخیص می دهند. اگر در قسمی از دانشگاه عیب و ایرادی نمایان می شود به درستی دلیل آن را می یابند و در حد توان برای رفع مشکل می کوشند.

در تمام مدت تحصیلم تصمیم راسخ بر این داشتم که هر چه ایشان فرمودند گوش کنم، چون راه بلدند و مسیر را می شناسند. هر جا بر این تصمیم استوار بودم ، نتیجه مثبت گرفتم و هر جا که کوتاهی کردم، ضربه اش را خوردم. این است که اولین توصیه ی من به دانشجویان دوره دکتری این است که : حرف استادتان را گوش دهید.

دکتر مهدی میسمی

  • علی رجالی