رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی
فرازهایی از نامه حضرت علی به مالک اشتر
مثنوی  هفتم
کاتبان و تجار
 

بهترین را برگزین از حیث اخلاق و توان
تا نباشد در حکومت ، خسر و نقصان هر زمان

 
مردمان قادر به انجام وظایف بی گمان
بالاخص در اقتصاد و در زراعت همچنان

 

 

تکیه گاه مردمی باعث شود عز و جلال
نیست اندوه و پریشانی ز آنان یا ملال

 

 

کارها آسان شود ، گر واگذاری بر عموم
چون که آنان صاحب فهمند و ادراک و علوم

 

 


نیست بن بست و خلاصی ، هر زمان و هر مکان
می شود هر مشکلی آسان ، بدست این و آن

 

 


تا توانی بر توان مردمان  کن اعتماد
پایدار است و مداوم ، هر که دارد اعتقاد


  
گر توانی بستر لازم مهیا کن چنان
تا عیان گردد توان و قدرت مردم هر آن


 
گر به فکر خود فقط باشی ، نه احسان و تلاش
تنگدستی می شود حاصل ، یقینا در معاش 
 


چون نمایی مشکلات مردمان را مرتفع
موجب شادی مردم گردد و هم منتفع 
 

 

کن نظر بر کاتبان و قاصدان و نامه ها
تا نگرد خدشه ای در نشر اسرار  شما

 

 


گر بود در راس هر کار و مناصب در امور 
فرد دانا و توانا ، هم مهذب با شعور

 

 

دان شود هر کار آسان و نباشد مشکلی
حاصل آن بینی و هرگز نباشد معضلی

 

  
بر گزین شایسته فردی ، صاحب علم و نشان
تا بود قادر به تنظیم قوانین در جهان

 
جایگاه خود بداند ، آن مهم است و کلان
گر نداند قدر خود ، هر گز نداند این و آن 
 

 

در نوشتن از حقایق  صادق و پرهیزکار
واقعیت ها بیان گردند ، چون قول و قرار

 


غفلتش باعث نگردد گفته ای گردد بیان
از نگاه و چشم مسئولان به دور و هم نهان
 


حفظ گردان راز و اعمال حکومت همچنان
تا نگردد صدمه ای بر حاکم و بر این و آن

 


کن تو اسرار حکومت را ز نا اهلان به دور 
چون که گردد موجب آسیب در کار و امور

 


  
عده ای با ظاهر خوب و درونی ناصواب
موجب تخریب گردند و شود حاکم خراب

 

 


با ندانم کاری و غفلت ، کند آشوب ها
می نمایند فتنه و هر دم خلافی یا خطا

 

 

می کند بد نام  دین و حاکمیت با بیان
تا نماند ، یاد و نامی از امیران در جهان 
 

 

دقت کافی نما در انتخاب و انتصاب 
کن تو دوری از خطاکار و منافق ، اجتناب 

 

 
کاتبان باید وفادار و امین و مهربان
قبل هر حکمی نظر کن بر عملکرد و توان

 

  
از میان کاتبان  اصلح ترین کاتب گزین
در امانت داری و اسرار باشد او  امین

 

 

از برای حفظ اسرار و وفا ،کن امتحان
تا نگردد صدمه بر اموال مردم  ناگهان


 

کاتبانی برگزین ، صالح ، توانا ، خوش بیان
می دهد کاهش خطای کاتبان را بی گمان


 
 

عهد با مردم چنان تنظیم کن در هر زمان
تا نباشد لطمه ای در وقت اجرا ، هر مکان

 

 
گر خطا شد در قرار و عهد و پیمان با کسی
قابل اصلاح باشد ،  محتوایش هم بسی
 

 

بر سر هر کار و منصب در حکومت یک نفر
برگمار از بهترین ها ، بس توانا و قدر

 

 


کن تو منصوب و نظارت کن به کار  آمران
تا نباشد خدشه در کار و امور مردمان

 

  
گر خطایی در حکومت از کسی آمد پدید
ابتدا کن موعظه ، قبل از فرامین شدید


 

انتخاب و انفصال آمران  باشد مدام
دقت کافی نما در عزل و نصب هر کدام
 


کن سفارش روی خوش بر مردم پیر و جوان
بالاخص افراد بیمار و فقیر و ناتوان


 
عده ای  داد و ستد دارند ، بعضا هم فساد
کار و کوشش در ره یزدان بود نوعی جهاد

 

 
کاسبان ساکن و هم تاجران در سفر
می کنند تامین ، مایحتاج و قوت هر نفر

 

 
باعث آسودگی گردند با سیر و سفر
با عبور از خشکی و دریا ، پذیرای خطر

 

 

سخت باشد کسب مال پاک و روزی و طعام
تا توانی کن تو پرهیز از فساد و هم  حرام

 

 


لقمه ی ناپاک باشد منشا جرم و خطا
می کند نابود روح و جان ما را آن غذا

 

 


از خدا خواهید مال مکفی و کسب حلال
روزی پاک و خوراک سالم و آب  زلال

 


  
گفت حضرت در خصوص کاسبان هر مکان
نیست فتنه بر حکومت ، جانب اینان چنان 
 

 

عده ای با احتکار  جنس و با سود کلان
صدمه بر مردم شود ، هم قشر محروم از توان 
 

 


این گروه از کاسبان تضیع گرداند حقوق
موجب ننگ حکومت  باشد و اهل وثوق

 

 
تا بدست آرند مالی ، با تبانی یا فریب
دور گردد از تجارت ، دیگران و هم رقیب

 

 


تا به کی چشمان بگرید از فراغت مهدیا 
ای امام شیعیان ، بنما به ما روی و سرا

 

 


ای امام شیعیان ، جانم فدایت می کنم
با دل پر شور  و حالی ، من صدایت می کنم

 

 

 


تا نباشد جنب و جوش عاشقان و فرط ذوق
کی شود مقدور دیدار  ولی ، ای اهل شوق

 

 

ناله های نیمه شب ، همراه با ذکر و دعا 
می کند حق مستجاب و حاجت خود کن ادا

 

 


آخرین حج نبی گردد مشخص جانشین
در غدیر خم بگوید  ، مرتضی باشد امین

 

 


  
بر خدا کن اعتماد و هم توکل بر خدا
نیست شکی در وجود ایزد و راه هدی

 

 


  
کن رجالی عهد خود را با خدای خود ادا
وقف کن خود را ،  برای خالق عرش و سما

 

 

 سروده شده توسط 
علی رجالی  و مهدی میثمی 
 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی
فرازهایی از خطبه اول نهج البلاغه
مثنوی ۳۳
اسرار خلقت


 

گفت صادق نقش آب و هم رطوبت در بدن
آبها با طعم گوناگون بود  در جسم و تن


 

شور باشد آب چشم و مانع آلودگی است
از برای حفظ چربی در میان و تیرگی است


 

آب شیرین در دهان و آن گوارا  گشته است
تشنگی را می کند دور و طهورا گشته است


 

تلخ باشد آب گوش و حافظ انسان ز شر
دور سازد موزیان را از ورود و درد سر



 

آب بینی هم خنک باشد ، برای روی و سر
پس بود لازم برای مغز انسان از خطر




 

شور باشد آب دریا و سبب گردد حیات
دور می گردد تعفن در سواحل یا فلات




 

آب دریا می شود تبخیر و بالا می رود
چون ببارد ، آن بود شیرین و هر جا می رود

 

شوری دریا نیاز آب می باشد ز گند
غیر از این باشد ، تعفن می شود ایجاد چند



 

در مقابل آب رود است ، بس گوارا ، آن بنوش
چون نیاز خلق عالم در حیات و جنب و جوش



 

دشت و صحرا می شود سر سبز با آب و هوا
این نیاز آدمی و هم گیاهان هر کجا




 

آب باشد از دو گاز و هر یکی سوزنده است
لیک ترکیبش حیاتی باشد و روینده است




 

نسبت ترکیب باشد بی نظیر  و هم دقیق
این دلالت بر توان و قدرت یکتا رفیق

 

گر نباشد آب جاری ، می شود ماهی تلف
زنده باشد در درون آب و انواع صدف




 

در مقابل آدمی در آب می گردد هلاک
آدمی از خاک باشد باز می گردد به خاک




 

در میان گوش انسان قطره آبی حق نهاد
نقش آن در چرخش و هم در تعادل شد زیاد




 

گر شود در گوش انسان بی جهت آن جابجا
راه رفتن را کند دشوار ، بی چون و چرا



 

کیست قادر ، جز خدا با این توان در زندگی ؟
پس خدا را کن عبادت ، با دل و جان بندگی


 

رشد ما در بندگی و در تواضع منجلی است
افت ما غفلت ز یزدان و گناه و کاهلی است



 

دانه ای گندم شود چندان ، اگر کردی نهان
می کند افزون خدای قادر و روزی رسان



 

کسب علم و کسب تقوا و خلوص و بندگی
عامل رشد و صفای روح ما در زندگی


 

هر که بردارد قدم ، در راه ایزد با خلوص
حق دهد پاداش چندان و رهایی از نفوس




 

بهره مندی از عنایات خدا بی حد بود
هر که در راه خدا کوشا و هم سرمد بود




 

فیض حق بر دیگران و خود رسد از عشق هو
تا توانی کن تضرع هم نیایش بهر او


 

گفت مولا‌ ، در خصوص خلقت ارض و سما
حق کند تامین نیاز آدمی را هر کجا



 

حق تعالی آگه و دارد ولایت هر مکان
می کند تامین نیاز خلق عالم  هر زمان


 

باز گو گردد حقایق در ممات و هم حیات
نزد اصحاب کمال و معرفت باشد صفات




 

تا بری پی بر توان و قدرت معبود خویش
با یقین و معرفت جویی خدا را ، بیش بیش




 

روزها روشن شود ارض و بود تاریک شب
این نیاز آدمی تامین شده با علم رب



 

نقش زیبای فلک در شب هویدا می شود
هر ستاره در فلک پر نور و پیدا می شود




 

حق کند روشن زمین و می کند غوغا به پا
می نگارد آسمان را با ستاره بهر ما




 

نیست ما را دقتی در نقش بی پایان حق
شکر او واجب بود ، در  رحمت و احسان حق






 

خلقت هر چیز دارد حکمت و باشد بهین
گر شود دقت به آن ، اسرار می گردد مبین







 

می شکافد حق زمین را ، تا برون آید نبات
سبزی دانه شود بیرون ز خاک و چون حیات






 

سبزی و رشد گیاهان ، از وجود آب و خاک
حق کند تامین ز باران ، خالق و معبود پاک




 

آن که قادر می کند سبزه برون آید ز خاک
باز گرداند بشر را از دل خاک و مغاک


 

حق شکافد هسته ی سخت گیاهان در زمین
تا که روید یک نهالی  بس عظیم و هم وزین




 

می بری پی بر وجود ایزد قادر عیان
هم نباشد شبهه ای در جود یزدان در جهان





 

خلقت یک جوجه می باشد تماشایی اگر
دقت کافی شود بر نحوه ی خلق اثر




 

به چه زیبا می کند مرغک نگهداری ز جان
تا شود چابک چو مرغان دگر در آسمان



 

از کجا فهمید مرغک ، نحوه ی خلق دگر
حق دهد تعلیم آن را ، تا که آید در نظر




 

فطرت مرغک چنین باشد در کون و مکان
تا شود تکثیر در دنیا و گردد مثل آن







 

قطع الطاف الهی ، باعث مرگ است و میر
نیست فرقی در خلایق ، هم صغیر و هم کبیر





 

می شود انسان دچار لغزش و جرم و خطا
گر شود دور از امام و انبیا و هم خدا




 

کی بشر قادر به درک است و توانا در امور
تا برد پی بر حقایق در وجود و هم حضور





 

علم ما از حق بود در گردش کون و مکان
نقش ما کشف علوم است و حقایق در جهان






 

رابطین حق تعالی و بشر  تحسین کنند
قدرت حق را عیان و  جملگی تبیین کنند






 

باز گو گردد حقایق از خدای ذوالجلال
تا که انسان پی برد عز و مقام بی مثال




 

این سبب گردد بشر را در صراط مستقیم
نی که تقلید از بزرگان قبایل ، چون قدیم






 

میسمی اسرار عالم بی حد و بی انتهاست
راز خلقت در عبادت باشد و ذکر خداست




 

درس ها گیرد رجالی ، با تفکر در امور
کی بود قادر بشر ، در شکر بی پایان نور
 




 

.سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میسمی

 

 

 

 

 

  • علی رجالی