رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۶۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ترکیب بند (ده فجر)

باسمه تعالی
ترکیب بند(۴)
دهه فجر

ای همه هستی ز تو پیدا شده    
 نهضت ایران ز تو پیدا شده
روح خدا یاور و مولا شده    
   وز کرمش الگوی دنیا شده

              مهدی بیا ایران مصفا شده

ملت ایران ید واحد شده        
 امت اسلام همه شاهد شده
رهبر آن هادی و قاید شده      
  دین خدا دین مجاهد شده

                 بهر فرج ایران مهیا شده

مرکز دین کشور شیران شده      
  ام القرا کشور ایران شده
حکم خدا بر همه یکسان شده    
  عزت این خلق دو چندان شده

              زنده جهان از دم عیسی شده

ز لطف حق فاطمه الگو شده  
  حفظ حجاب شعار حق گو شده
ارزش زن بین، چه نیکو شده   
  زنان ایران، همه حق جو شده

              مهدی بیا که حق هویدا شده

شیعه و سنی چو برادر شده  
  دین خدا را همه یاور شده
روح خدا منجی و رهبر شده              
   زنده ز او دین پیمبر شده

               مظهر حق زاده زهرا شده

وحدت اسلام رعایت شده      
   پر تو فشان نور ولایت شده
شعار هر فرد شهادت شده    
  عشق و صفا جمله عنایت شده

          وای که پر مفسده دنیا شده

لطف خدا شامل ملت شده   
  چونکه به بهمن گه نصرت شده
خون حسین، شروع نهضت شده        
   تظاهرات، باعث حیرت شده

            رجالی از عشق تو شیدا شده

سروده شده توسط
دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

ترکیب بند نوای دل




باسمه تعالی
ترکیب بند (۱)
نوای دل

زمزمه های قلب من، ندای من 
 شعله پر فروغ من صفای من
مانع رشد کار من ،هوای من   
هست حروف شعر من جزای من

روح و روان عشق من، براى تو  
  سجده جمله قدسیان، سزای تو  

 پرچم صاحب الزمان، لوای حق  
قیام آخرین ولی، ندای حق   
کشته شدن به رزمگه،لقای حق       
 قیمت روی دیدنت، رضاى حق

 ظهور حجت خدا، دعای دل            
کشته شدن بهر خدا، شفای دل  

  مستی و شور و عشق من، نوای من
  تن شریف وروح با صفای من
 رمز نوای قلب من، شفای من
 گفته بی نوای تو،صدای من

 قیمت روی دیدنت، رضاى حق
کشتن نفس دون بود، لقای حق

اگرعشقی بود، آن عشق مولاست      
  اگر نوری بود، آن نور والاست
اگر اشکی بود، آن اشک شوق است       
    شفای باطن و بیداری ماست

  قیام آیت مبین، ادا شود،   
دشمن مرتضی علی، فنا شود

اگر یاری بود، آن یار مهدیست 
   که او نور دل و فرزند زهراست
قیامش جز به فرمان خدا نیست       
  حکومت در زمین را گر چه والاست

 فزون ز ارزش گهر، اطاعت است
 تداوم راه ولا، حمایت است   

 جهان بعد از ظهورش نیک و زیباست
ظهورش باعث اثبات حق هاست 
عدالت را قیامش زنده سازد
   همه دلها رجالی  سوى مولاست

پرچم دین به هر کجا به پا شود
چه خوش که در ره خدا، فدا شود

سراینده دکتر علی رجالی





  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
ترکیب بند(۲)
چهارده معصوم

مبدا هستی خدا و آخر هستی خدا
راه گمراهان جدا و راه خوبان شد جدا
حق بجویی در خود و یابی تو او را هر کجا
او بود هم ظاهر و مخفی ز دید چشم ما

راه حق راه خدا، در گفتنش آسان بود
راه مومن، راه حق در فکر و در ایمان بود

ای محمد مظهر ایمان و دور از هر خطا
صاحب فهم وکمال و جلوه ی نور خدا
مرضی رب شد بلاغ وحی و حقش شد ادا
همچو خورشیدی درخشان در زمین و در سما

دین حق کامل شده با دست و هم با جان تو
چون علی در خم شده نایب پس ازاحسان تو

کل هستی در پناه هشت و چار فاطمه
حضرت احمد شدی خود همجوار فاطمه؟
عشق او کرده جهان را هم دچار فاطمه
کل هستی هست، جانا انحصار فاطمه

هر که الگویش بود دخت نبی اندر حجاب
او ندارد لغزش و هر گز نگردد در عذاب


 هارون زمان، نور خدا، مشعل سوزان
مانند تو بودن، ابدا نیست که آسان
 غم را بزدایی ز دل ختم رسولان 
چون هادی انسانی و تو ناطق قرآن

متحد گشتند کفار قریش و کافران
در نبردی نابرابر با سپاه مومنان

سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف
در ره و رسم پدر نستوه بود و با شرف
شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف
صلح کرد او ازبرای عدل وایمان و هدف

پیرو مکری که دشمن با سران جبهه کرد
زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد

می رود آقا حسین از مکه سوی کربلا
حج خود را وا نهد، او می رود در نینوا
دین حق با خون او، احیا شود بهر خدا
می شود ظلم و ستم بر اهل بیت مصطفی

رمز پیروزی توکل بر خدای لا یزال
جستجو کن در حسین و خوی و افکار زلال

شد علی بیمار، در جنگ ستم با مومنان
لیک تکلیف عمل شد ساقط از نور جنان
بعد هاهم نیش هازد،مار خوش خط زمان
چون که افشا کرد،جمله نقشه های شومشان

مصلحت باشد چنین ، اندر قیام کربلا
او رساند حرف خود، با ذکر و با یاد خدا 

باقر علم النبیین ، ای امام پنجمین
باسمه تعالی
ترکیب بند(۲)
چهارده معصوم

مبدا هستی خدا و آخر هستی خدا
راه گمراهان جدا و راه خوبان شد جدا
حق بجویی در خود و یابی تو او را هر کجا
او بود هم ظاهر و مخفی ز دید چشم ما

راه حق راه خدا، در گفتنش آسان بود
راه مومن، راه حق در فکر و در ایمان بود

ای محمد مظهر ایمان و دور از هر خطا
صاحب فهم وکمال و جلوه ی نور خدا
مرضی رب شد بلاغ وحی و حقش شد ادا
همچو خورشیدی درخشان در زمین و در سما

دین حق کامل شده با دست و هم با جان تو
چون علی در خم شده نایب پس ازاحسان تو

کل هستی در پناه هشت و چار فاطمه
حضرت احمد شدی خود همجوار فاطمه؟
عشق او کرده جهان را هم دچار فاطمه
کل هستی هست، جانا انحصار فاطمه

هر که الگویش بود دخت نبی اندر حجاب
او ندارد لغزش و هر گز نگردد در عذاب

ای تو هارون زمان ،برتر ز جمله اوصیا
تا ابد آسان نباشد چون تو بودن ای شها
هر چه غم بودی ربودی از قلوب انبیا
ای زبان زنده ی قرآن ، شکوه اولیا

متحد گشتند کفار قریش و کافران
در نبردی نابرابر با سپاه مومنان

سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف
در ره و رسم پدر نستوه بود و با شرف
شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف
صلح کرد او ازبرای عدل وایمان و هدف

پیرو مکری که دشمن با سران جبهه کرد
زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد

می رود آقا حسین از مکه سوی کربلا
حج خود را وا نهد، او می رود در نینوا
دین حق با خون او، احیا شود بهر خدا
می شود ظلم و ستم بر اهل بیت مصطفی

رمز پیروزی توکل بر خدای لا یزال
جستجو کن در حسین و خوی و افکار زلال

شد علی بیمار، در جنگ ستم با مومنان
لیک تکلیف عمل شد ساقط از نور جنان
بعد هاهم نیش هازد،مار خوش خط زمان
چون که افشا کرد،جمله نقشه های شومشان

مصلحت باشد چنین ، اندر قیام کربلا
او رساند حرف خود، با ذکر و با یاد خدا 

باقر علم النبیین ، ای امام پنجمین
در طفولیت شدی از کربلا چندی غمین
هر کجا حرف تعقل بود، بودی اولین
مذهب شیعه، بدون تو طلایی بی نگین

دید باقر صحنه های کربلا و کوفه را
از غروب کربلا گوید سخن تا نینوا

ای سلیمان قلوب ونغمه ی داوودیان
بین ما بودی ولی هم شان با افلا کیان
معدن علمی و افکار پدر کردی بیان
چون تو دریای خروشان، در میان کهکشان

صد سلام ای صاحب تفسیر دین انبیا
در عبادت سالکی و در عمل هم با وفا

مذهب شیعه به صبرت تازه کردی ساختار
می شوم در سوگ آن دردانه شب ها بی قرار
با نماز خاصه ات عالم شود شب زنده دار
کاظمین چون می روی،هر دیده باشد اشکبار

می رود موسی ابن جعفر راه حق، چون انبیا 
حضرت باب الحوائج، حاجتم را کن ادا

افتخار شیعیان، در مذهب و در اولیاست
هشتمین اختر، چراغ اهل بیت و انبیاست
جایگاهت بر سریر و تخت پاک کبریاست
مشعل نور هدایت در خراسان هم رضاست

ای رضا ای مظهر عدل و امید شیعیان
 یادگار زاده ی بو طالبی اندر جهان

بر ولایت تا که هستی در جهان کن اعتماد
عشق حضرت بر دلم را، حضرت باری نهاد
راه احمد با جواد و با علی ، یک امتداد
بر حقایق کن تو تاکید و به آن کن استناد

تا به مشهد می روم ، وارد شوم از باب او
می کشد معصوم را با بی خیالی آن عدو

پایه های اصلی شیعه بیان کردی امام
شیعه با راه امامت تا ابد یابد قوام
شیوه ی ایشان همیشه بود عشق و احترام
بعد آن حضرت که فرزندش حسن گیرد زمام

هر که خواند جامعه ،فهمد مرام اولیا
راه جدت را بیان کردی تو در ادعیه ها

می شود صد ها بشارت، زان امام خوب ما
می کنند محروم از حج، آن ولی نور خدا
می رود کنج عمارت، می کند ذکر و دعا
تا که حجت آید و عالم شود دور از جفا

می رسد هر دم بشارت از امام مومنان
شد خسارت غیبت مهدی ولی شیعیان

می رسد روزی که دنیا  چون گلستان می شود 
می رسد روزی کلام وحی وقرآن می شود
دولت مهدی بپا و عدل و احسان می شود
عقل و ایمان بشر افزون و چندان می شود

می شود مهدی ز مردم غایب و کبری بود
می رسد اذن خدا، فرمان او هر جا بود 

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی



  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی
ترکیب بند (۱)
نوای دل

زمزمه های قلب من، ندای من 
 شعله پر فروغ من صفای من
مانع رشد کار من ،هوای من   
هست حروف شعر من جزای من

روح و روان عشق من، براى تو  
  سجده جمله قدسیان، سزای تو  

 پرچم صاحب الزمان، لوای حق  
قیام آخرین ولی، ندای حق   
کشته شدن به رزمگه،لقای حق       
 قیمت روی دیدنت، رضاى حق

 ظهور حجت خدا، دعای دل            
کشته شدن بهر خدا، شفای دل  

  مستی و شور و عشق من، نوای من
  تن شریف وروح با صفای من
 رمز نوای قلب من، شفای من
 گفته بی نوای تو،صدای من

 قیمت روی دیدنت، رضاى حق
کشتن نفس دون بود، لقای حق

اگرعشقی بود، آن عشق مولاست      
  اگر نوری بود، آن نور والاست
اگر اشکی بود، آن اشک شوق است       
    شفای باطن و بیداری ماست

  قیام آیت مبین، ادا شود،   
دشمن مرتضی علی، فنا شود

اگر یاری بود، آن یار مهدیست 
   که او نور دل و فرزند زهراست
قیامش جز به فرمان خدا نیست       
  حکومت در زمین را گر چه والاست

 فزون ز ارزش گهر، اطاعت است
 تداوم راه ولا، حمایت است   

 جهان بعد از ظهورش نیک و زیباست
ظهورش باعث اثبات حق هاست 
عدالت را قیامش زنده سازد
   همه دلها رجالی  سوى مولاست

پرچم دین به هر کجا به پا شود
چه خوش که در ره خدا، فدا شود

سراینده دکتر علی رجالی

باسمه تعالی

تر جیع بند (۱)

مدح صاحب الزمان (ع)


ای جلوه یزدان بیا

ای مظهر ایمان بیا       

  ای حامی قرآن بیا ،

ای رهبر خوبان بیا


        یابن الحسن، یابن الحسن


ای منجی انسان بیا، 

ای یار مظلومان بیا     

ای شاه انس و جان  بیا،

ای قاطع البرهان بیا


          یابن الحسن، یابن الحسن


ای یاور رزمندگان،

ای همدم بیچارگان

  ای مونس روح و روان،

ای قبله گاه جسم و جان


             یابن الحسن، یابن الحسن


چون شمع محفل ها تویی،

روح و روان ما تویی 

چون وارث جانها تویی،

بالاتر از بیضا تویی


                  یابن الحسن، یابن الحسن


ای یوسف زهرا بیا

، ای رهبر جانها بیا     

 ای قلب انسانها بیا،

ای غایب و مولا بیا


               یابن الحسن، یابن الحسن


ای روح من ریحان من

، ای جان من جانان من

  ای عشق من ایمان من،

ای یوسف کنعان من


               یابن الحسن، یابن الحسن


ای شافع روز جزا، 

ای غایب و سر خدا   

  گر چه رجالی در خطا،

از لطف خود بنما عطا


              یابن الحسن، یابن الحسن


سر وده شده توسط

دکتر علی رجالی 



باسمه تعالی
ترکیب بند(۴)
دهه فجر

ای همه هستی ز تو پیدا شده    
 نهضت ایران ز تو پیدا شده
روح خدا یاور و مولا شده    
   وز کرمش الگوی دنیا شده

              مهدی بیا ایران مصفا شده

ملت ایران ید واحد شده        
 امت اسلام همه شاهد شده
رهبر آن هادی و قاید شده      
  دین خدا دین مجاهد شده

                 بهر فرج ایران مهیا شده

مرکز دین کشور شیران شده      
  ام القرا کشور ایران شده
حکم خدا بر همه یکسان شده    
  عزت این خلق دو چندان شده

              زنده جهان از دم عیسی شده

ز لطف حق فاطمه الگو شده  
  حفظ حجاب شعار حق گو شده
ارزش زن بین، چه نیکو شده   
  زنان ایران، همه حق جو شده

              مهدی بیا که حق هویدا شده

شیعه و سنی چو برادر شده  
  دین خدا را همه یاور شده
روح خدا منجی و رهبر شده              
   زنده ز او دین پیمبر شده

               مظهر حق زاده زهرا شده

وحدت اسلام رعایت شده      
   پر تو فشان نور ولایت شده
شعار هر فرد شهادت شده    
  عشق و صفا جمله عنایت شده

          وای که پر مفسده دنیا شده

لطف خدا شامل ملت شده   
  چونکه به بهمن گه نصرت شده
خون حسین، شروع نهضت شده        
   تظاهرات، باعث حیرت شده

            رجالی از عشق تو شیدا شده

سروده شده توسط
دکتر علی رجالی



باسمه تعالی

ترکیب بند (۳)

الهی نامه


الهی به شب زنده دار ان تو     

 که جز تو نخواهند یاران تو

نما لطف خود را بر این بنده ها     

  کنند شکر نعمت ز احسان تو


 الهی به لطف جهان آفرین  

هدایت نما خلق را در حزین


الهی تو یی مهربان هر زمان   

   که نزدیک باشی مرا هر مکان

منم دور از لطف و احسان تو          

  بخواهم زتو جایگه  در جنان


 الهی گشته ام دیوانه و مست  

  چو عاشق مى روم در گوشه ای پست


الهی به خون شهیدان قسم

   تو لطفی عطا کن بر این نفس هم

نما راه تقوا و دین بر بشر   

   نگردند گمره در این پیچ و خم

 

مرا در دو عالم طریقت نما  

  خداوند عالم، حمایت نما


الهی بده بنده را علم و دین 

  تحمل کنم بی وفایی کین

کنم بندگی و اطاعت ز رب   

 شناسم خداوند جان آفرین


دمادم می روم من خانه ی دوست

بگویم دلبر دیرین من اوست


دکتر علی رجالی 


 

باسمه تعالی

ترکیب بند(۲)

چهارده معصوم


مبدا هستی خدا و آخر هستی خدا

راه گمراهان جدا و راه خوبان شد جدا

حق بجویی در خود و یابی تو او را هر کجا

او بود هم ظاهر و مخفی ز دید چشم ما


راه حق راه خدا، در گفتنش آسان بود

راه مومن، راه حق در فکر و در ایمان بود


ای محمد مظهر ایمان و دور از هر خطا

صاحب فهم وکمال و جلوه ی نور خدا

مرضی رب شد بلاغ وحی و حقش شد ادا

همچو خورشیدی درخشان در زمین و در سما


دین حق کامل شده با دست و هم با جان تو

چون علی در خم شده نایب پس ازاحسان تو


کل هستی در پناه هشت و چار فاطمه

حضرت احمد شدی خود همجوار فاطمه؟

عشق او کرده جهان را هم دچار فاطمه

کل هستی هست، جانا انحصار فاطمه


هر که الگویش بود دخت نبی اندر حجاب

او ندارد لغزش و هر گز نگردد در عذاب


ای تو هارون زمان ،برتر ز جمله اوصیا

تا ابد آسان نباشد چون تو بودن ای شها

هر چه غم بودی ربودی از قلوب انبیا

ای زبان زنده ی قرآن ، شکوه اولیا


متحد گشتند کفار قریش و کافران

در نبردی نابرابر با سپاه مومنان


سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف

در ره و رسم پدر نستوه بود و با شرف

شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف

صلح کرد او ازبرای عدل وایمان و هدف


پیرو مکری که دشمن با سران جبهه کرد

زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد


می رود آقا حسین از مکه سوی کربلا

حج خود را وا نهد، او می رود در نینوا

دین حق با خون او، احیا شود بهر خدا

می شود ظلم و ستم بر اهل بیت مصطفی


رمز پیروزی توکل بر خدای لا یزال

جستجو کن در حسین و خوی و افکار زلال


شد علی بیمار، در جنگ ستم با مومنان

لیک تکلیف عمل شد ساقط از نور جنان

بعد هاهم نیش هازد،مار خوش خط زمان

چون که افشا کرد،جمله نقشه های شومشان


مصلحت باشد چنین ، اندر قیام کربلا

او رساند حرف خود، با ذکر و با یاد خدا 


باقر علم النبیین ، ای امام پنجمین

در طفولیت شدی از کربلا چندی غمین

هر کجا حرف تعقل بود، بودی اولین

مذهب شیعه، بدون تو طلایی بی نگین


دید باقر صحنه های کربلا و کوفه را

از غروب کربلا گوید سخن تا نینوا


ای سلیمان قلوب ونغمه ی داوودیان

بین ما بودی ولی هم شان با افلا کیان

معدن علمی و افکار پدر کردی بیان

چون تو دریای خروشان، در میان کهکشان


صد سلام ای صاحب تفسیر دین انبیا

در عبادت سالکی و در عمل هم با وفا


مذهب شیعه به صبرت تازه کردی ساختار

می شوم در سوگ آن دردانه شب ها بی قرار

با نماز خاصه ات عالم شود شب زنده دار

کاظمین چون می روی،هر دیده باشد اشکبار


می رود موسی ابن جعفر راه حق، چون انبیا 

حضرت باب الحوائج، حاجتم را کن ادا


افتخار شیعیان، در مذهب و در اولیاست

هشتمین اختر، چراغ اهل بیت و انبیاست

جایگاهت بر سریر و تخت پاک کبریاست

مشعل نور هدایت در خراسان هم رضاست


ای رضا ای مظهر عدل و امید شیعیان

 یادگار زاده ی بو طالبی اندر جهان


بر ولایت تا که هستی در جهان کن اعتماد

عشق حضرت بر دلم را، حضرت باری نهاد

راه احمد با جواد و با علی ، یک امتداد

بر حقایق کن تو تاکید و به آن کن استناد


تا به مشهد می روم ، وارد شوم از باب او

می کشد معصوم را با بی خیالی آن عدو


پایه های اصلی شیعه بیان کردی امام

شیعه با راه امامت تا ابد یابد قوام

شیوه ی ایشان همیشه بود عشق و احترام

بعد آن حضرت که فرزندش حسن گیرد زمام


هر که خواند جامعه ،فهمد مرام اولیا

راه جدت را بیان کردی تو در ادعیه ها


می شود صد ها بشارت، زان امام خوب ما

می کنند محروم از حج، آن ولی نور خدا

می رود کنج عمارت، می کند ذکر و دعا

تا که حجت آید و عالم شود دور از جفا


می رسد هر دم بشارت از امام مومنان

شد خسارت غیبت مهدی ولی شیعیان


می رسد روزی که دنیا  چون گلستان می شود 

می رسد روزی کلام وحی وقرآن می شود

دولت مهدی بپا و عدل و احسان می شود

عقل و ایمان بشر افزون و چندان می شود


می شود مهدی ز مردم غایب و کبری بود

می رسد اذن خدا، فرمان او هر جا بود 


سروده شده توسط

علی رجالی و مهدی میثمی



باسمه تعالی

فرازهایی از جوشن کبیر

ترجیع بند (۲)


ذکر رحمان و رحیم

بشنو از رب عظیم

حی وسبحان و کریم 

  خالق کل وقدیم


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا


قل هو الله احد،

  ذکر حق جویان بود،

  قل هو الله علیم   

از ازل بود و  ابد 


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا

  

قل هو الله   صمد،

 دورمان کن از حسد

 ای خدا وند مقیم   

  گفته قرآن بود  


 هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا


رستگار است در جهان

  هر که آرد بر زبان

   ذکر رحمان و رحیم

در دو عالم همزمان 


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا

  

بی شریک و لا یزال

حی مطلق ذوالجلال  

  حی و سبحان وکریم

  دور باشد از زوال


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا

  

کعبه دلها تویی

هر کجا با ما تویی

  کن هدایت مستقیم   

   قبله جانها تویی


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا

  

ذکر حقگویان به شب

نور یزدان است و رب 

قل هو الله نعیم

  هر کسی گوید به لب


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا

  

ذکر قرآن مجید،

جملگی نور و نوید

دورمان کن از حجیم          

  رحمت حق را مزید


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا

  

تو وکیلی و جلیل،

تو دلیلی و کفیل 

  ای توانا و حکیم       

  ما فقیریم و ذلیل


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا

  

صبر و ایمان و وفا، 

عهد و پیمان با خدا 

  ذات دانای قدیم   

  موجب رشد و لقا


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا


غافر کل ذونوب

عالم کل غیوب 

ای دوای هر سقیم

  ساتر کل عیوب


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا


رازق و واسع تویی 

خالق و جامع تویی 

ای تو رزاق و قسیم  

  دایم و مانع تویی


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا


ای رجالی دل بکن

همچو مرغی زین بدن

 ای تو رزاق و قسیم      

  رو بسوی ذوالمنن


هر چه در ارض و سما 

می کند یاد خدا


سروده شده توسط

دکتر علی رجالی




  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی

ترکیب بند (۱)

نوای دل


زمزمه های قلب من، ندای من 

 شعله پر فروغ من صفای من

مانع رشد کار من ،هوای من   

هست حروف شعر من جزای من


روح و روان عشق من، براى تو  

  سجده جمله قدسیان، سزای تو  


 پرچم صاحب الزمان، لوای حق  

قیام آخرین ولی، ندای حق   

کشته شدن به رزمگه،لقای حق       

 قیمت روی دیدنت، رضاى حق


 ظهور حجت خدا، دعای دل            

کشته شدن بهر خدا، شفای دل  


  مستی و شور و عشق من، نوای من

  تن شریف وروح با صفای من

 رمز نوای قلب من، شفای من

 گفته بی نوای تو،صدای من


 قیمت روی دیدنت، رضاى حق

کشتن نفس دون بود، لقای حق


  قیام آیت مبین، ادا شود،   

دشمن مرتضی علی، فنا شود

پرچم دین به هر کجا به پا شود

چه خوش که در ره خدا، فدا شود


 فزون ز ارزش گهر، اطاعت است

 تداوم راه ولا، حمایت است   


سروده شده توسط

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰



باسمه تعالی 

قصیده(۵)

حضرت محمد (ص)


مبدا هستی خدا و آخر هستی خدا

راه گمراهان جدا و راه خوبان شد جدا


آخرین پیک نبوت، منجی مردم رسول

صاحب فهم و کمال و جلو ه ی نور خدا


هست احمد، صاحب قرآن و ختم عارفان

سرور پیغمبران و آخرین پیک خدا


دین حق را می کند بر پا، امین ذوالجلال

چون محمد مظهر ایمان و دور از هر خطا


گر کنی آنی تفکر بر خود و احوال خویش

حق بجویی در خود و یابی تو او را هر کجا


دین حق کامل شده با دست و هم با جان تو

مرضی رب شد بلاغ وحی وحقش شد ادا


ای محمد مظهر خلق کبیر و بی نظیر

صاحب انفاس پاک و صاحب روحی ولا


تا قیامت مکتب و دین خدا بر پا بود

چون که عترت منجی و قرآن حق درمان ما


حق بود نزدیکتر از گردن و از ذهن تو

گر بیندیشی به او،گویا که باشی در لقا


حق نباشد در تصور، چونکه او بی حد بود

او نگنجد در تفکر، در درون و در سما


گر کنی نیت،دهد پاسخ تو را در وقت خود

پی بری بر این حقیقت، از وجود او خدا


مشعل هادی احمد در جهان باشد عیان

همچو خورشیدی در خشان در زمین و در سما


با قیامت بتکده شد مسجدی دور از حرام

کعبه از بت خالی و شد سجده گاه اولیا


ذات هستی تا ابد نشناخته باقی بود

او بود هم ظاهر و مخفی ز دید چشم ما


دیدن ما، دیدن با چشم سر دانی که نیست

فهم و درک است و یقین پیدا کنی از جان فزا


گر یقین پیدا کنی از بود حق، با جستجو

می توان گفتا که با چشم دلت دیدی خدا


هرکه خواهد نورحق، تهذیب شرط اول است

هفت شهر عشق خواهد،تا که گردد او رها


ای محمد مظهر ایمان و دور از هر خطا

صاحب فهم و کمال و جلو ه ی نور خدا


ای که هستی مظهر نور و کمال و معرفت

ای امید مسلمین وحامل وحی از خدا


راه حق اندر لسان وگفتنش آسان بود

تا توانی راه او را ،در عمل بر پا نما


  راه حق گشته عیان،اندر بیان و هم کلام

چهارده معصوم گویند، ذکر و یاد انبیا


تا توانی راه آنان را شناس و کن عمل

چون نمایان می کنند، راه خدا را اولیا


ای رجالی با اطاعت از نبی و آل او

بیمه کردی خود به هنگام حوادث یا بلا


میثمی کامل کند اشعار خود در وصف دین

او بگیرد مزد خود از نور پاک اوصیا


سروده شده توسط

علی رجالی و مهدی میثمی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

 





باسمه تعالی
قصیده(۴)
حضرت علی (ع)

دریای کرم، دست خدا، حامی قرآن 
  ای گنج سخا، روح نبی، مظهر ایمان

ای سالک حق ، یار نبی،روح ولایت
 ای عامل تقوا و عمل ، فخر شهیدان

ای الگوی هر عرصه و هر عصر و زمانه
اندیشه و گفتار تو، کردار چه میزان

  تو راه خدا، همچو نبی، درک نمودی
  هارون زمان، نور خدا، مشعل سوزان

در بندگی وزهد نداری تو نظیری
مانند تو بودن، ابدا نیست که آسان

همسر بودت، دخت نبی، ام ابیها   
 بر خیل زنان اسوه و زیبایی رضوان

ای نفس نبی، دین خدا، حفظ نمودی 
 غم را بزدایی ز دل ختم رسولان 

ای یار نبی،نور خدا، مظهر ایمان
ای حافظ دین، مشعل جان،کاتب قرآن

 باب البلد و حافظ اسرار تویی تو
همراه نبی در همه ی عرصه و میدان

با مرگ نبی ،وحی خدا ، مشق نمودی
ای حافظ دین، مشعل جان،کاتب قرآن

عبدالصمد و سید ابرار تو یی تو  
چون هادی انسانی و تو ناطق قرآن

ای فاتح خیبر، ید تو، دست خدا بود 
حرمان زده کردی تو همه لشکر شیطان

در عرصه پیکار تو سردار و امیری   
ای شخصیت یکه و تنهای دلیران

 در سخت ترین جبهه عدو کرد جسارت 
بر چهره ای آن شیر خدا ، حجت یزدان

از بهر خدا ترک نمودی  تو عدو را
با حمله ی دیگر، بود او خسته و لرزان

 نابود ز شمشیر تو آن خصم لعین گشت
مغلوب شد و شد شه دین غالب و خندان

در طاعت حق نیست همانند و نظیری
ای یار نبی،نور خدا، مظهر ایمان

هرکس که شود صاحب افکار بلندی
گردد چو علی مظهر ایمان و شهیدان

هر که دارد مشی و اهداف بلند مرتضی
می شود محشور،وگیرد مزد را او بی امان

دانی چه شود عاقبت آدم خوش خلق
اندر دو جهان، نیست ورا غصه و خسران

شیعه ی مر تضی علی، راه خدای طی کند
وفا به عهد خود کند، خلف نمی کند از آن

چونکه حکومت علی، پایه ی آن عدالت است
عدل کند بپا علی، مشی ولاست در جهان

قدرت اگر ضرورت است، بهر اشاعه دین بود
نی که هوای نفس او، نیست علی چو دیگران

چونکه علی به پا نمود،دولت خود ز اهل حق
خلف زعهد خود کنند،چونکه نداشت آب و نان

طلحه به مکه می رود،تا که به جنگ حق رود
عایشه و زبیر را، همره خود کند چنان

بهر مقام دنیوی ، هر عملی ادا کنند
گرگ و پلنگ و روبهان،فتنه کنند دوان دوان

جنگ جمل به پا شود، بصره سقوط می کند
نیست رهی بجز دفاع،جنگ علی و خاطیان

نیست همانند علی، تا که کند عدل به پا
چشم به راه اند همه ، تا که ببینند عیان

در عمل و عدل علی، نیست تمایز ز حقوق
خواه بود طفل صغیر، یا که بود راس سران

هست علی مطیع حق، نیست ورا چیز دگر
راه علی و مومنان، راه خدای بی کران

گر برود به جنگ کفر، بهر دفاع از کیان
نیست طریق اولیا، جنگ و نبرد بی امان

تا دم آخر برایش شعرها خواهد سرود
میثمی را عشق مولا زنده می دارد بدان

وصف تو کثیر است و بود بنده رجالی
سوی عمل نیک شتابان شد و خیزان

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی










  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰



باسمه تعالی
غیبت حضرت مهدی
در پرده های غیبت ، ای وارث امامان
از بدو خلقت خود، با امر و حکم یزدان
خواندی نماز میت، با سوز جان پدر را
لیکن به امر یزدان، غایب شدی پس از آن
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
چهارده معصوم
امام زمان(۵)
غیبت حضرت

در پرده های غیبت ، ای وارث امامان
از بدو خلقت خود، با امر و حکم یزدان

خواندی نماز میت، با سوز جان پدر را
لیکن به امر یزدان، غایب شدی پس از آن

بودند چهار نایب، آنها امین و راوی
در غیبت ولایت، رابط شدند آنان

در سن چار و هفتاد، کبری غیبت آمد
دیگر نبود نواب، در نقل و شرح جانان

شد جمکران و کوفه، هر یک مکان دیدار
گویند سهله باشد، خود مرکز رفیقان

سرداب زیر منزل، باشد اطاق مهدی
شیعه نگفته هرگز، اینجا غیاب ایشان

سرداب چون مکانی، آرام بود و ساکت
باشد محل خلوت ، با کردگار قرآن

تهمت زنند به شیعه، آید ولی ز سرداب
از مکه او بیاید، با اذن و حکم یزدان

کی می شود رجالی، دیدار روی حضرت
باشد اجازت آن ،در دست حی سبحان

پس میثمی بیا و خود کن رها ز غفلت
دنیا شده جهنم، مهدی کند گلستان

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
قصیده(۳)
امام حسن(ع)

سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف
در ره و رسم پدر نستوه بود و با شرف

چون به دنیا آمد آن دردانه ی دخت نبی
شد به پا ،جشن و سرور و شادی وشورو شعف

در شب میلاد احمد این قصیده گفته شد
کن غم ما را تو ای آقای ما هم برطرف

مولوی گفتا شنیدی تو خطاب لا تخف
وقت خود را بگذران در مدح آن آل شرف

سفره های تو زبان زد در زمین و در سما
صاحب انفاس پاک و بی ریا و با شعف

بار ها تقسیم کردی، مال و پول و ثروتت
چونکه هستی صاحب عفووگذشت وهم شرف

السلام ای قاری قرآن حسن، با لحن خوش
ای که قرآنت سخن بود و هدایت شد هدف

او امام دوم و معصوم چهارم، مجتبی است
نام پاکش را حسن گویند و شعرش پر شعف

بارها پای پیاده طی نمودی مکه را
وقت تو در راه حق،هر گز نمی گردد تلف

پیرو مکری که دشمن با سران جبهه کرد
صلح کرد او از برای عدل و ایمان و هدف

در جهاد و رزم، او تنها ترین سردار شد
او بود  یکتا عزیز و گوهری اندر صدف

زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد
بعد مرگش آن خبیثان کوفتند بر چنگ و دف

سید و میر جوانان بهشتی پر گرفت از بین ما
پیرو زهری ،که آمد از امیری بی شرف

دست پیغمبر ندیدند بر سر و موی حسن
تیر باران شد بدست نا کسان از هر طرف

با وفات دومین برج امامت مجتبی
شد خیانت بر حسن ، از خاندانی بی سلف

در غم فرزند او امشب توانی گریه کن
بوسه زن آن دم که دیدی تربت شاه نجف

چون شهادت شد نصیب مقتدای مسلمین
شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف

هر که خواهد عشق یزدان در درون و در ضمیر
با توسل با عبادت می توان آرد به کف

فکر ما ،اعمال ما،در راه و مشی آن امام
خوش بحال آن کسی، عمرش نبوده بی هدف

میثمی غیر از حسن بر خوان احسانی مشین
شعر دینی را فراوان گو و کمتر زن صلف

خوی و افکار رجالی تا ابد در راه توست
با حسین و با حسن عمرش نمی گردد تلف

سروده شده توسط 
علی رجالی و مهدی میثمی







  • علی رجالی