رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
ترکیب بند(۲)
چهارده معصوم

مبدا هستی خدا و آخر هستی خدا
راه گمراهان جدا و راه خوبان شد جدا
حق بجویی در خود و یابی تو او را هر کجا
او بود هم ظاهر و مخفی ز دید چشم ما

راه حق راه خدا، در گفتنش آسان بود
راه مومن، راه حق در فکر و در ایمان بود

ای محمد مظهر ایمان و دور از هر خطا
صاحب فهم وکمال و جلوه ی نور خدا
مرضی رب شد بلاغ وحی و حقش شد ادا
همچو خورشیدی درخشان در زمین و در سما

دین حق کامل شده با دست و هم با جان تو
چون علی در خم شده نایب پس ازاحسان تو

کل هستی در پناه هشت و چار فاطمه
حضرت احمد شدی خود همجوار فاطمه؟
عشق او کرده جهان را هم دچار فاطمه
کل هستی هست، جانا انحصار فاطمه

هر که الگویش بود دخت نبی اندر حجاب
او ندارد لغزش و هر گز نگردد در عذاب


 هارون زمان، نور خدا، مشعل سوزان
مانند تو بودن، ابدا نیست که آسان
 غم را بزدایی ز دل ختم رسولان 
چون هادی انسانی و تو ناطق قرآن

متحد گشتند کفار قریش و کافران
در نبردی نابرابر با سپاه مومنان

سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف
در ره و رسم پدر نستوه بود و با شرف
شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف
صلح کرد او ازبرای عدل وایمان و هدف

پیرو مکری که دشمن با سران جبهه کرد
زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد

می رود آقا حسین از مکه سوی کربلا
حج خود را وا نهد، او می رود در نینوا
دین حق با خون او، احیا شود بهر خدا
می شود ظلم و ستم بر اهل بیت مصطفی

رمز پیروزی توکل بر خدای لا یزال
جستجو کن در حسین و خوی و افکار زلال

شد علی بیمار، در جنگ ستم با مومنان
لیک تکلیف عمل شد ساقط از نور جنان
بعد هاهم نیش هازد،مار خوش خط زمان
چون که افشا کرد،جمله نقشه های شومشان

مصلحت باشد چنین ، اندر قیام کربلا
او رساند حرف خود، با ذکر و با یاد خدا 

باقر علم النبیین ، ای امام پنجمین
باسمه تعالی
ترکیب بند(۲)
چهارده معصوم

مبدا هستی خدا و آخر هستی خدا
راه گمراهان جدا و راه خوبان شد جدا
حق بجویی در خود و یابی تو او را هر کجا
او بود هم ظاهر و مخفی ز دید چشم ما

راه حق راه خدا، در گفتنش آسان بود
راه مومن، راه حق در فکر و در ایمان بود

ای محمد مظهر ایمان و دور از هر خطا
صاحب فهم وکمال و جلوه ی نور خدا
مرضی رب شد بلاغ وحی و حقش شد ادا
همچو خورشیدی درخشان در زمین و در سما

دین حق کامل شده با دست و هم با جان تو
چون علی در خم شده نایب پس ازاحسان تو

کل هستی در پناه هشت و چار فاطمه
حضرت احمد شدی خود همجوار فاطمه؟
عشق او کرده جهان را هم دچار فاطمه
کل هستی هست، جانا انحصار فاطمه

هر که الگویش بود دخت نبی اندر حجاب
او ندارد لغزش و هر گز نگردد در عذاب

ای تو هارون زمان ،برتر ز جمله اوصیا
تا ابد آسان نباشد چون تو بودن ای شها
هر چه غم بودی ربودی از قلوب انبیا
ای زبان زنده ی قرآن ، شکوه اولیا

متحد گشتند کفار قریش و کافران
در نبردی نابرابر با سپاه مومنان

سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف
در ره و رسم پدر نستوه بود و با شرف
شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف
صلح کرد او ازبرای عدل وایمان و هدف

پیرو مکری که دشمن با سران جبهه کرد
زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد

می رود آقا حسین از مکه سوی کربلا
حج خود را وا نهد، او می رود در نینوا
دین حق با خون او، احیا شود بهر خدا
می شود ظلم و ستم بر اهل بیت مصطفی

رمز پیروزی توکل بر خدای لا یزال
جستجو کن در حسین و خوی و افکار زلال

شد علی بیمار، در جنگ ستم با مومنان
لیک تکلیف عمل شد ساقط از نور جنان
بعد هاهم نیش هازد،مار خوش خط زمان
چون که افشا کرد،جمله نقشه های شومشان

مصلحت باشد چنین ، اندر قیام کربلا
او رساند حرف خود، با ذکر و با یاد خدا 

باقر علم النبیین ، ای امام پنجمین
در طفولیت شدی از کربلا چندی غمین
هر کجا حرف تعقل بود، بودی اولین
مذهب شیعه، بدون تو طلایی بی نگین

دید باقر صحنه های کربلا و کوفه را
از غروب کربلا گوید سخن تا نینوا

ای سلیمان قلوب ونغمه ی داوودیان
بین ما بودی ولی هم شان با افلا کیان
معدن علمی و افکار پدر کردی بیان
چون تو دریای خروشان، در میان کهکشان

صد سلام ای صاحب تفسیر دین انبیا
در عبادت سالکی و در عمل هم با وفا

مذهب شیعه به صبرت تازه کردی ساختار
می شوم در سوگ آن دردانه شب ها بی قرار
با نماز خاصه ات عالم شود شب زنده دار
کاظمین چون می روی،هر دیده باشد اشکبار

می رود موسی ابن جعفر راه حق، چون انبیا 
حضرت باب الحوائج، حاجتم را کن ادا

افتخار شیعیان، در مذهب و در اولیاست
هشتمین اختر، چراغ اهل بیت و انبیاست
جایگاهت بر سریر و تخت پاک کبریاست
مشعل نور هدایت در خراسان هم رضاست

ای رضا ای مظهر عدل و امید شیعیان
 یادگار زاده ی بو طالبی اندر جهان

بر ولایت تا که هستی در جهان کن اعتماد
عشق حضرت بر دلم را، حضرت باری نهاد
راه احمد با جواد و با علی ، یک امتداد
بر حقایق کن تو تاکید و به آن کن استناد

تا به مشهد می روم ، وارد شوم از باب او
می کشد معصوم را با بی خیالی آن عدو

پایه های اصلی شیعه بیان کردی امام
شیعه با راه امامت تا ابد یابد قوام
شیوه ی ایشان همیشه بود عشق و احترام
بعد آن حضرت که فرزندش حسن گیرد زمام

هر که خواند جامعه ،فهمد مرام اولیا
راه جدت را بیان کردی تو در ادعیه ها

می شود صد ها بشارت، زان امام خوب ما
می کنند محروم از حج، آن ولی نور خدا
می رود کنج عمارت، می کند ذکر و دعا
تا که حجت آید و عالم شود دور از جفا

می رسد هر دم بشارت از امام مومنان
شد خسارت غیبت مهدی ولی شیعیان

می رسد روزی که دنیا  چون گلستان می شود 
می رسد روزی کلام وحی وقرآن می شود
دولت مهدی بپا و عدل و احسان می شود
عقل و ایمان بشر افزون و چندان می شود

می شود مهدی ز مردم غایب و کبری بود
می رسد اذن خدا، فرمان او هر جا بود 

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی



  • ۹۷/۱۲/۱۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی