بسم الله الرحمن الرحیم
قصیده نصیحت (۱۷)
بخشش
فقر خود را پیش کس افشا مکن
دل به غیر از حضرت یکتا مکن
بخشش و نیکی ز مردان خداست
لطف خود بر این و آن، افشا مکن
این بیت به دو ویژگی مهم انسانی اشاره دارد: بخشش و نیکی. خداوند همواره به بندگان خود بخشش میدهد و برای انسانها نیز بخشش و نیکی در برابر یکدیگر از صفات پسندیده است. در این بیت شاعر به انسانها توصیه میکند که بخشش و نیکوییهای خود را از چشم دیگران پنهان نگه دارند و نباید آن را افشا کنند، زیرا بخشش باید خالص و بیریا باشد و برای رضای خدا انجام گیرد، نه برای جلب توجه یا ستایش دیگران.
دیدهی دل سوی رحمان باز کن
خویش را مشغول این دنیا مکن
شاعر در این بیت از فرد میخواهد که نگاه خود را به سوی خداوند، رحمان و رحیم باز کند و در جستجوی حقیقت و معنای واقعی زندگی باشد. دل نباید درگیر دنیا و تعلقات مادی آن شود، زیرا دنیا فانی و ناپایدار است. انسان باید توجه خود را از امور دنیا بردارد و به یاد خدا و هدایت الهی متمرکز شود.
رنجش از خلق خدا در دل مدار
شکوه از تقدیر و از مولا مکن
در این بیت، شاعر به فرد توصیه میکند که هیچگاه از مردم و خلق خدا رنجش به دل نگیرد، زیرا همهی آنها تحت فرمان خدا هستند و هیچ اتفاقی بدون اراده او نمیافتد. همچنین شکایت از تقدیر و تقدیر الهی نیز نباید در دل بماند، زیرا آنچه پیش میآید، بر اساس حکمت و ارادهی خداوند است. پس به جای شکایت، باید شکرگزار تقدیر الهی بود.
هر چه آید بهر تو از لطف اوست
شکر نعمت کن، گله بیجا مکن
شاعر در اینجا بر این نکته تاکید دارد که همهی نعمتها و برکات زندگی از سوی خداوند است. اگر چیزی به انسان داده میشود، باید از آن سپاسگزار باشد و شکرگزاری کند. گله و شکایت از کمبودها و مشکلات بیمورد است، زیرا همه چیز در نهایت به خیر و صلاح انسان است، حتی اگر در ابتدا آن را به شکل نعمت نبینیم.
در مسیر عشق، جز یزدان نبین
در امور دنیوی، غوغا مکن
در این بیت، شاعر به انسان میگوید که در مسیر عشق حقیقی، تنها خداوند باید مورد توجه قرار گیرد. عشق به خداوند، هدفی والا و روحانی است که هیچگونه تعلق به دنیا ندارد. در امور دنیوی نباید دچار غفلت و هیاهو شد، زیرا این امور گذرا و فانیاند. عشق به خداوند باید برتر از هر چیز دیگری باشد.
خدمت مردم نما با شوق و ذوق
با خلوص و بیریا، اغوا مکن
شاعر در این بیت توصیه میکند که خدمت به مردم باید با شوق و ذوق و با قلبی پاک و خالص انجام گیرد. این خدمت نباید با ریا و خودنمایی همراه باشد، بلکه باید صرفاً برای رضای خدا و بهدور از هرگونه اغوا و فریب صورت گیرد.
عفو را چون زینتی بر دل گزین
کینه را در جان و دل مأوا مکن
در این بیت، شاعر به اهمیت عفو و بخشش اشاره دارد. همانطور که زینت، چیزی زیبا و ارزشمند است، عفو و بخشش نیز باید در دل انسان جایگاه ویژهای داشته باشد. از طرف دیگر، کینه و نفرت باید از دل پاک شود، زیرا کینهورزی و انتقامجویی انسان را از آرامش واقعی دور میکند و دل را آلوده میسازد.
گر کسی بر تو جفا کرد بی غرض
زخم را در خاطر خود جا مکن
این بیت به فرد توصیه میکند که اگر کسی به او ظلم و جفا کرد، نباید دل خود را با یاد آن زخم و ظلم پر کند. اگر جفای او بیغرض و بدون دلیل باشد، باید آن را از دل پاک کند و به آن اهمیتی ندهد. در غیر این صورت، زخمی در دل باقی میماند که باعث میشود انسان از آرامش خود محروم شود.
هر که را دیدی خطایی کرده است
سختگیری در خطا، امضا مکن
در این بیت، شاعر از سختگیری در برابر خطاهای دیگران نهی میکند. اگر کسی اشتباهی کرده است، نباید بر آن پافشاری کرده و او را سخت سرزنش کرد، بلکه باید با مدارا و بخشش با او برخورد کرد. همچنین باید توجه داشت که هیچکس معصوم نیست و همه در معرض اشتباه و خطا هستند.
زندگی در عفو زیبا میشود
قلب خود را کلبهی غمها مکن
در این بیت پایانی، شاعر به این نتیجهگیری میرسد که زندگی زمانی زیبا و دلپذیر میشود که انسان در آن عفو و بخشش را بپذیرد. در غیر این صورت، اگر دل انسان پر از غم و کینه باشد، زندگی برای او دشوار و تاریک میشود. بنابراین، باید قلب خود را از غمها و کینهها پاک کرد و زندگی را با صفای خاطر ادامه داد.
بسم الله الرحمن الرحیم
نیک باش و نیک بین و دلنواز
لطف را تعویق بر فردا مکن
این بیت به انسان توصیه میکند که همیشه با نیکویی، مهربانی و دیدگاه مثبت به زندگی بنگرد و با دلنوازی در تعاملات خود عمل کند. همچنین، از تعویق انداختن کارهای خوب و نیکو در آینده نهی میکند، زیرا فرصتی که در حال حاضر داریم، بهترین زمان برای بخشش، محبت و نیکوکاری است.
دست خود بر مهربانیها گشا
مهر خود را دیده بر بینا مکن
در این بیت شاعر از انسان میخواهد که دست خود را به سوی مهربانی و محبت گشوده و آن را در مسیر درست بهکار گیرد. همچنین نباید مهر و محبت خود را به کسانی که قادر به درک آن نیستند، یعنی به کسانی که دلهایشان به آن آگاهی ندارند، تقدیم کرد. مهر باید در جایگاه درست و به کسانی که لایق آن هستند، ارائه شود.
در گذشت است لذتی بر جان و دل
پس پشیمانی در آن معنا مکن
شاعر در این بیت به انسان یادآوری میکند که گذشت از خطای دیگران، لذتی بر جان و دل به ارمغان میآورد که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. بنابراین، پشیمانی در این زمینه بیفایده است، زیرا گذشت موجب راحتی دل و آرامش درونی میشود و هیچ چیزی بهاندازه آن با ارزش نیست.
هر که را دیدی که دل آرام شد
یاد حق را در دلش، حاشا مکن
این بیت به انسان میآموزد که هنگامی که دل کسی آرام و فارغ از دغدغهها و نگرانیها است، باید به یاد خدا و حکمت الهی افتاد. هرگاه دل آرامش پیدا میکند، این آرامش باید به یاد خداوند و یادآوری بزرگیاش باشد، و هیچگاه نباید از یاد خدا غافل شد.
چون که رحمت شامل حالت شده
بیسبب تاخیر بر فردا مکن
شاعر در این بیت اشاره میکند که وقتی خداوند رحمت و لطف خود را شامل حال انسان کرده است، نباید آن را به تعویق انداخت. اگر خداوند به انسان رحم کرده، باید از این رحمت بهرهبرداری کرد و آن را در زمان مناسب استفاده نمود و از تعویق انداختن کارهای نیک در فردا پرهیز کرد.
زندگی جز لطف حق بیمعنی است
دل به غیر از او ز خود احیا مکن
در اینجا شاعر به این نکته اشاره میکند که در حقیقت، زندگی فقط با لطف و عنایت خداوند معنا پیدا میکند. انسان باید قلب خود را تنها به یاد خدا و برای او احیا کند، و نباید دل خود را به امور دنیوی و بیثمر وابسته کند، زیرا هیچ چیزی غیر از لطف خداوند نمیتواند حیات معنوی انسان را احیا کند.
راز هستی را ز یزدان کن طلب
عمر خود را بسته بر رویا مکن
این بیت بر جستوجو برای درک و فهم حقیقت هستی از طریق خداوند تأکید دارد. انسان باید از خداوند درخواست کند تا رازهای زندگی و وجود را برای او آشکار کند. نباید عمر خود را به دنبال خیالات و رویاهای بیاساس سپری کند، بلکه باید تلاشش در راستای کشف حقیقت باشد.
چون که تسلیم قضا از حکمت است
رنج را در خاطرت مأوا مکن
در اینجا شاعر بیان میکند که تسلیم شدن در برابر قضا و قدر الهی نه تنها ضعف نیست بلکه نشانهای از حکمت است. رنجها و مشکلات زندگی باید به عنوان بخشی از اراده خداوند پذیرفته شوند و نباید آنها را در دل و ذهن خود نگه داشت و باعث ناراحتی شد.
گر که تقدیری رسد در زندگی
شکوه از آن در بر دنیا مکن
این بیت توصیه میکند که اگر تقدیر الهی بهگونهای پیش رود که انسان را دچار سختیها یا تغییرات ناخواسته کند، نباید از آن شکایت کرد یا به تقدیر اعتراض نمود. همه چیز در دایره حکمت الهی قرار دارد و انسان باید آن را بهعنوان بخشی از مسیر زندگی بپذیرد.
اعتماد خویش بر یزدان نکوست
دل به غیر از لطف او شیدا مکن
شاعر به این نکته اشاره دارد که اعتماد باید تنها بر خداوند و حکمت او باشد. انسان نباید دل خود را به غیر از خداوند وابسته کند یا در جستجوی محبت و رضایت از دیگران باشد. تنها لطف و رحمت خداوند باید در دل جایگاه ویژهای داشته باشد.
زندگی سرشار از عشق و صفاست
بیسبب آن تیره در افوا مکن
در این بیت، شاعر زندگی را بهعنوان چیزی پر از عشق و صفا توصیف میکند. زندگی باید مملو از محبت و آرامش باشد و نباید بهطور بیدلیل به آن تلخی و تیرهگی افزود. اگر انسان در مسیر عشق و محبت قرار گیرد، زندگی برای او زیبا و سرشار از نور خواهد بود.
حرص دنیا بیثمر باشد، فناست
عمر خود را در پی دنیا مکن
این بیت پیام مهمی دارد: حرص و طمع به دنیا بیثمر است و در نهایت به فنا و نابودی میانجامد. بنابراین، انسان نباید عمر خود را در پی جلب دنیا و لذتهای مادی صرف کند، بلکه باید تلاش کند تا در راستای اهداف معنوی و اخروی قدم بردارد، زیرا دنیا گذرا است و تنها حقیقتی که باقی میماند، رضایت خداوند است.
عزت از درگاه حق حاصل شود
در طلب، غیر از خدا، تقوا مکن
شاعر در این بیت به انسان یادآوری میکند که عزت و افتخار واقعی تنها از درگاه خداوند به دست میآید، نه از دنیا یا کسی دیگر. در جستوجو و طلب برای به دست آوردن آن، نباید از خداوند غافل شد و نباید تقوا و پرهیزگاری را تنها به عنوان ابزار دنیوی در نظر گرفت. خداوند تنها منبع حقیقی عزت است.
صبر چون کردی، خدا یاری کند
شکوه بر حال و دلت رسوا مکن
در این بیت، شاعر میگوید که اگر انسان در برابر سختیها و مشکلات صبر کند، خداوند او را یاری خواهد کرد. نباید از شرایط و دشواریهای پیش رو شکایت کرد، زیرا شکایت از تقدیر و حال خود، انسان را رسوا میکند. صبر در برابر مشکلات، یک فضیلت است که به همراه آن کمک الهی نیز خواهد آمد.
روزگارِ تلخ را شیرین ببین
شادیات را بسته بر سودا مکن
شاعر اینجا توصیه میکند که در هنگام مواجهه با مشکلات و تلخیهای زندگی، باید با چشم دید مثبت به آنها نگاه کرد. روزگار تلخ را میتوان با دیدگاه مناسب به شیرینی تبدیل کرد. شادی حقیقی از تعلقات دنیوی حاصل نمیشود، بنابراین نباید شادی خود را به دنبال آرزوها و سوداهای بیاساس بهدست آورد.
با توکل بر خدا آرام باش
عمر خود را در غم و افوا مکن
شاعر در این بیت بر اهمیت توکل بر خداوند تأکید میکند. اگر انسان به خداوند توکل کند، در دل آرامش خواهد یافت و زندگیاش از غمها و نگرانیها آزاد خواهد شد. نباید وقت و عمر خود را صرف افکار منفی، غم و نگرانیهایی کرد که از ایمان به خداوند نشأت نمیگیرد.
هر که با صبر و رضا همراه شد
رنج را بر خاطرش معنا مکن
این بیت به انسان یادآوری میکند که هر کس با صبر و رضا در برابر تقدیر الهی زندگی کند، رنجها و سختیها برای او معنای متفاوتی پیدا میکند. انسان با پذیرش رنجها و سختیها، به نوعی از آنها رشد میکند و آنها را به عنوان بخشی از مسیر زندگی میپذیرد.
چون ز درگاه خدا روزی رسد
دل به غیر از لطف حق شیدا مکن
شاعر در این بیت میگوید که هنگامی که خداوند روزی و برکت را به انسان میرساند، باید دل خود را تنها به او وابسته کند و از محبت و لطف او شادمان باشد. نباید در دل به دیگران یا غیر از خداوند وابسته شد، زیرا فقط خداوند است که میتواند نیازهای انسانی را برآورده سازد.
حاجتت را جز به درگاهش مگو
راز دل را پیش هر کس وا مکن
شاعر در اینجا توصیه میکند که باید تمام حاجات و خواستههای خود را از درگاه خداوند بخواهیم و هیچگاه راز دل خود را نزد دیگران افشا نکنیم. راز دل باید در درگاه خداوند محفوظ بماند، زیرا او بهترین فهم و درک را از دل انسانها دارد.
گر به درگاه خداوندی شدی
سجدهات جز درگه یکتا مکن
در این بیت، شاعر به انسان میآموزد که در هر عبادت و در هر سجدهای که میکند، باید فقط در درگاه خداوند یکتا سر تعظیم فرود آورد. هیچگاه نباید سجده یا عبادت خود را به غیر از خداوند تقدیم کرد، زیرا او تنها شایستهترین برای پرستش است.
دیدهی دل را به نور حق فروز
خلوتت را جز به حق آرا مکن
شاعر در اینجا بر اهمیت نور الهی در دل انسان تأکید میکند. باید دل و چشم دل را با نور خداوند روشن کنیم و در خلوت خود نیز نباید غیر از حق را در نظر داشته باشیم. خلوت انسان باید برای خداوند باشد، بهطوری که در دل انسان فقط عشق و نور الهی جایگاه داشته باشد و از همه تعلقات دنیوی رهایی یابد.
هر که قانع شد" رجالی" دل رها
عمر خود در حرص بیمعنا مکن
شرح کلی:
این اشعار به انسانها یادآوری میکنند که برای زندگی معنوی و آرامش درونی، باید به خداوند توکل کرد و از تعلق به دنیا و جلب محبت از دیگران فاصله گرفت. همچنین، صبر در برابر مشکلات و سختیها و پذیرش تقدیر الهی از مهمترین ویژگیهایی است که به انسان آرامش و عزت میدهد. در نهایت، این اشعار به انسانها میآموزند که تنها در درگاه خداوند باید دست به دعا و سجده بردارند و از نور الهی برای روشنی دلها بهرهمند شوند.
این شعر با تأکید بر اهمیت تسلیم در برابر خداوند، عفو، مهر و محبت به دیگران و تمرکز بر اهداف معنوی زندگی، به انسانها راهنمایی میکند که از تعلقات دنیوی فاصله بگیرند و تنها دل خود را به خداوند سپارند. در نهایت، این شعر بهطور کلی به ما یادآوری میکند که زندگی واقعی زمانی معنا میدهد که انسانها زندگی خود را در راستای رضایت الهی قرار دهند و از دغدغههای دنیوی رهایی یابند.
این قصیده ، بهطور کلی بر اهمیت عفو، بخشش، صبر، و توجه به خداوند تاکید دارد. پیامهای اخلاقی این شعر بهویژه در مورد رفتار با دیگران و نحوه برخورد با مشکلات و ناملایمات زندگی، نشاندهندهی روحی انسانی و مخلص است که همیشه به دنبال آرامش دل و رضایت الهی است. این شعر به ما یادآوری میکند که برای رسیدن به سعادت و آرامش در زندگی، باید به خداوند توکل کرده و از خصیصههای انسانی مانند عفو و بخشش بهرهمند شویم.
سراینده
دکتر علی رجالی