رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
بهار (۵)

متن شعر و شرح و تفسیر:

۱.
بهاری که آید زِ لطف خدا
بَرَد دردِ دل را، دهد کیمیا

 شرح:
بهار در اینجا نمادی از تجدید حیات و رحمت الهی است. "لطف خدا" اشاره به فیوضات و عنایات خاص پروردگار دارد که مانند بهار، قلب‌های خسته و آزرده را شفا می‌بخشد. واژه‌ی "کیمیا" به معنای معجزه‌ای است که درد و اندوه را به شادی و آرامش بدل می‌کند.

 تفسیر عرفانی:
بهاری که از لطف خدا نشأت می‌گیرد، استعاره‌ای از "تجلّی اسم رحمان و رحیم" است که دل‌های سالکین را از دردهای دنیا پاک کرده و به کیمیای معرفت و یقین مبدل می‌سازد. این بیت به تحول روحی اشاره دارد که با نظر و عنایت الهی ممکن می‌شود.

۲.
به هر غنچه‌ای راز حق جلوه‌گر
بود این جهان، آیتی بی‌خطر

 شرح:
در هر غنچه‌ی بهاری، حقیقت و رازهای الهی آشکار است. جهان هستی آیه‌ای بی‌خطر (روشن و بی‌ابهام) از قدرت و جمال خداوندی است که در جلوه‌های طبیعت نمود پیدا می‌کند.

 تفسیر عرفانی:
هر پدیده‌ی کوچک، مانند غنچه‌ای که شکوفا می‌شود، نشانی از "اسم باطن و ظاهر" خداوند دارد. جهان آینه‌ای است که تجلی اسماء و صفات الهی را منعکس می‌کند و برای کسی که دیده‌ی دل دارد، هیچ چیز پنهان نیست.

۳.
ز هر سبزه‌ای بوی عشقش رسد
ز هر قطره‌ای جان به حقش رسد

 شرح:
سبزه‌ها و باران، نشانه‌های زنده‌ای از عشق الهی‌اند. از هر موجودی که در طبیعت یافت می‌شود، آثار عشق و رحمت پروردگار ساطع است و حتی قطره‌ای از باران، جان انسان را به حق متصل می‌کند.

 تفسیر عرفانی:
سبزه‌ها رمز حیات و رویش معنوی‌اند. هر قطره‌ی باران، همانند فیض الهی است که قلب‌ها را تطهیر و جان‌ها را به سرچشمه‌ی حقیقت پیوند می‌دهد. سالک اگر به چشم بصیرت بنگرد، همه‌چیز را نشانی از محبت و عشق خدا خواهد یافت.

۴.
اگر دل ز عشقش شود بی‌قرار
نماند در او بند و دام و حصار

 شرح:
وقتی دل عاشق خدا شود، از همه‌ی وابستگی‌ها و محدودیت‌های دنیوی آزاد می‌گردد. عشق الهی تمام قیدها و حصارهای مادی را از دل برمی‌دارد.

 تفسیر عرفانی:
دل بی‌قرار، همان دل مشتاق لقاء‌الله است. عشق حقیقی، تمام حجاب‌های میان عاشق و معشوق را برمی‌دارد. این بیت اشاره به حالت "فناء فی‌الله" دارد؛ جایی که دل در حضور حق، از همه‌ی قیود آزاد می‌شود.

۵.
اگر لطف یزدان شود یارِ ما
بگیرد زِ دل، کبر و انکارِ ما

 شرح:
اگر الطاف خداوند دستگیر ما شود، غرور و تکبر از دل رخت برمی‌بندد و شک و انکار جای خود را به ایمان و تواضع می‌دهد.

 تفسیر عرفانی:
لطف الهی، عامل تصفیه‌ی نفس است. سالکی که به مدد لطف حق حرکت کند، از تمام موانع درونی (کبر، انکار، و غفلت) رهایی یافته و به مقام خلوص و عبودیت می‌رسد.

۶.
ز هر ذرّه نوری پدیدار شد
ز عشق خدا جان خبردار شد

 شرح:
از هر ذره‌ی کوچک در عالم، نوری از حقیقت و معرفت الهی نمایان است. آن‌کس که دلش آکنده از عشق خدا گردد، به حقیقت وجود آگاه و بیدار خواهد شد.

 تفسیر عرفانی:
هر موجودی جلوه‌ای از نور الهی است؛ زیرا "الله نور السماوات و الارض". جان سالک زمانی که به عشق الهی پیوند خورد، به شهود حقایق غیبی نائل می‌شود و معرفتی شهودی از هستی به دست می‌آورد.

۷.
بهاری که از وصل جانان رسد
دل از غصه و غم، به پایان رسد

 شرح:
بهاری که حاصل وصال معشوق حقیقی (خداوند) باشد، تمام غم‌ها و رنج‌های دل را از میان برمی‌دارد. این وصال، شادی جاودانه‌ای به همراه دارد.

 تفسیر عرفانی:
وصال جانان، کنایه از رسیدن به مقام قرب الهی است. در این مقام، تمام دردها و حجاب‌های نفس از میان می‌رود و سالک به آرامش و سعادت ابدی می‌رسد.

۸.
به هر گل که بینی، تجلّی عیان
ز نوری است تابان، زِ حق شد جهان

 شرح:
هر گلی که در طبیعت می‌بینی، جلوه‌ی آشکاری از نور و قدرت خداوند است. این جهان به واسطه‌ی نور الهی روشن شده و به وجود آمده است.

 تفسیر عرفانی:
هر پدیده‌ی زیبا مانند گل، نمودی از تجلی اسماء جمالی خداوند است. نور الهی، حقیقتی است که جهان را هستی بخشیده و همواره بر آن احاطه دارد.

۹.
ز اشک سحر دل چو طاهر شود
ز رحمت جهانی منور شود

 شرح:
گریه‌های سحرگاهی، دل را پاک و خالص می‌کند. این پاکی موجب می‌شود که نور رحمت الهی بر قلب سالک بتابد و عالم در نظرش روشن گردد.

 تفسیر عرفانی:
اشک سحر، رمز تضرع و انابه‌ی عاشقانه است. این گریه‌ی صادقانه، موجب تطهیر نفس و پذیرش انوار الهی می‌شود. آن‌کس که اهل شب‌زنده‌داری است، از اسرار الهی بهره‌مند خواهد شد.

۱۰.
ز نور خدا گر بگیرد دلم
ز تاریکی و غم رهاند گِلم

 شرح:
اگر دل انسان از نور الهی بهره‌مند شود، تاریکی‌ها و غم‌های دنیا از وجودش زدوده می‌شود.

 تفسیر عرفانی:
نور خداوند نمادی از هدایت و معرفت است. وقتی این نور به قلب سالک بتابد، همه‌ی حجاب‌های ظلمانی (صفات ناپسند) و اندوه‌های دنیا از میان می‌روند. در این حالت، دل به ساحت آرامش و روشنی وارد می‌شود.

۱۱.

چو دل پر ز یاد خداوند شد / دلم از غم و غصه بر باد شد

در این بیت، شاعر به یک تجربه‌ی روحانی و درونی اشاره دارد. دلِ سرشار از یاد خدا، غصه‌ها و رنج‌های دنیوی را از میان می‌برد. "بر باد شدن" کنایه از نابود شدن و از بین رفتن است. این بیت تأکیدی بر تأثیر ذکر الهی در زدودن حزن و اندوه دارد.

۱۲.

ز نورش برافروخت آیینه را / زدود از دل خسته‌ام کینه را

"نور خداوند" استعاره از معرفت و هدایت الهی است که مانند نوری، دل انسان را صاف و روشن می‌کند. دلِ انسان به آیینه‌ای تشبیه شده که وقتی با یاد حق جلا می‌یابد، کینه‌ها و تاریکی‌ها از آن زدوده می‌شوند. این بیت به تزکیه‌ی نفس و پاکی دل از رذایل اخلاقی اشاره دارد.

۱۳.

چو دل یاد حق را به جان پرورید / ز دل سایه‌ی غصه‌ها پر کشید

"یاد حق" وقتی به جان و دل نفوذ کند و به ملکه‌ی وجودی تبدیل شود، آثار خود را نشان می‌دهد. "پر کشیدن سایه‌ی غصه‌ها" نشان‌دهنده‌ی رفع اندوه و آرامش قلبی است. شاعر بر مداومت در ذکر تأکید دارد که باعث می‌شود غم‌ها از دل خارج شوند.

۱۴.

به یادش دل آرام و جان بی‌غبار / ز مهرش شود رسته از هر فشار

در این بیت، آرامش دل و صفای جان نتیجه‌ی یاد خدا دانسته شده است. "بی‌غبار" کنایه از پاکی و آرامش است. همچنین مهر و محبت الهی، انسان را از سختی‌ها و فشارهای زندگی آزاد می‌سازد.

۱۵.

دمی گر به درگاه مجنون شوی / غم از سینه چون موج، بیرون شوی

این بیت به تسلیم در برابر عشق الهی اشاره دارد. "مجنون شدن" کنایه از شیدایی و دلدادگی است. اگر انسانی به مقام عاشق حقیقی برسد، غم‌ها و نگرانی‌ها مانند موج از دل او خارج می‌شوند.

۱۶.

ز هر قطره‌ی اشک در نیمه‌شب / به نورش دلی تازه شد ذکر رب

اشاره به مناجات شبانه و گریه‌ی سحرگاهی دارد. اشک ریختن در دل شب موجب تجدید معنویت و نزدیکی به خداوند می‌شود. شاعر به تأثیر معنوی اشک شبانه بر تصفیه‌ی قلب اشاره می‌کند که دل را با نور ذکر تازه می‌سازد.

۱۷.

دل از نور ایمان اگر پر شود / ز هر غم رهایی مقدّر شود

ایمان، نیرویی است که غم‌ها را از قلب می‌زداید. اگر دل سرشار از نور ایمان شود، رهایی از غم و اندوه برای انسان مقدّر و قطعی خواهد شد. این بیت اشاره به قدرت ایمان در برطرف کردن مشکلات دارد.

۱۸.

شمیمی که از یار آید به جان / برد درد و غم را ز دل بی‌گمان

"یار" در اینجا استعاره از خداوند یا محبوب حقیقی است. "شمیم" به معنای بوی خوش نمادی از نفحات الهی است که وقتی بر جان انسان وارد شود، هر درد و اندوهی را از بین می‌برد.

۱۹.

نسیمی که از کوی دلبر وزد / غم از سینه و جان انسان برد

در این بیت، کوی دلبر استعاره از قرب و حضور الهی است. "نسیم" نمادی از تجلی رحمت خداوند است که هر غم و اندوهی را از سینه‌ی عاشق می‌زداید. شاعر تأکید دارد که ارتباط معنوی با خدا انسان را از غم‌ها رها می‌کند.

۲۰.

ز یادش بیابد دل ما صفا / براند ز دل هر غم و ماجرا

یاد خدا نه‌تنها دل را صفا و روشنایی می‌بخشد، بلکه تمام غم‌ها و حوادث تلخ را از دل عاشق دور می‌کند. این بیت جمع‌بندی پیام شعر است که ذکر و یاد خدا منشأ آرامش و سعادت واقعی است.

 

۲۱.

بهاری که از مهر یزدان رسید
زِ هر تیرگی، جلوه‌ی جان رسید

بهار، به‌عنوان نمادی از تازگی و احیا، از "مهر یزدان" سرچشمه می‌گیرد. در این‌جا، شاعر از بهار فراتر می‌رود و آن را به جلوه‌ای از نور الهی تعبیر می‌کند که هرگونه تیرگی و ظلمت را می‌زداید. این بیت اشاره دارد به اینکه با آمدن بهار، نه‌تنها طبیعت شکوفا می‌شود بلکه جان انسان نیز از کدورت‌ها پاک می‌گردد.

۲۲.

زِ هر غنچه بویی زِ عشق خداست
جهان پر ز نور و دل‌آرا صفاست

شاعر هر شکفتگی و زیبایی را نشانه‌ای از عشق الهی می‌داند. غنچه‌ها که نماد تولد و رشد هستند، بویی از محبت و رحمت خدا را به همراه دارند و این عشق در سراسر جهان طنین‌انداز شده و آن را سرشار از صفا و نور کرده است. این مضمون یادآور آیه‌ی «وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» (اسراء: ۴۴) است که همه‌ی موجودات، در حال تسبیح خداوند هستند.

۲۳.

زِ رازی که پنهان بُوَد سوی یار
چو پروانه گردد دلم بی‌قرار

اینجا شاعر به یک راز نهفته اشاره دارد که تنها در قرب و وصال یار (خداوند) آشکار می‌شود. دلِ شاعر مانند پروانه‌ای بی‌قرار است که بی‌اختیار گرد شمع وجود معشوق می‌چرخد. این تشبیه از ادبیات عرفانی سرچشمه می‌گیرد که در آن، پروانه نماد عاشقی‌ست که در شوق وصال، خود را به آتش می‌افکند.

۲۴.

نهانی که در دل چو آتش تپید
به اشک سحرگه زِ خاکش دمید

راز پنهان در دل، همچون آتشی خاموش‌نشدنی در سینه‌ی عاشق می‌تپد. این آتشِ اشتیاق، در خلوت و مناجات سحرگاهی، با اشک از دل سر برمی‌آورد و انسان را از تعلقات خاکی رها می‌سازد. در عرفان اسلامی، اشک سحرگاهی نشانه‌ی خلوص و قرب الهی است.

۲۵.

بجوشد زِ هر دل، سرودِ جهان
برآید زِ ذرات، آواز جان

این بیت به یک حقیقت عرفانی اشاره دارد که در آن، همه‌ی هستی در حال ذکر و تسبیح خداوند است. دل‌های پاک، آهنگ جهان را به گوش جان می‌شنوند و ذرات عالم، همگی حامل نغمه‌ای از حقیقت وجود هستند. این دیدگاه یادآور جهان‌بینی وحدت وجودی‌ست که در آن، تمامی موجودات پرتویی از حقیقت مطلق‌اند.

۲۶.

چو دل در حریم خدا جا گرفت
ز هر قید دنیا دلش پا گرفت

در این بخش، شاعر به سلوک عرفانی اشاره می‌کند. وقتی دل به قرب خدا می‌رسد، از همه‌ی تعلقات دنیوی رها می‌شود. این اشاره‌ای است به سخن پیامبر اکرم (ص) که فرمودند: "مَن أَحَبَّ اللهَ أَحَبَّهُ اللهُ." هرکس خدا را دوست بدارد، از بند دنیا آزاد می‌شود.

۲۷.

به نور یقین راه حق را شناخت
ز دام هوس، جانِ خود را گداخت

شناخت حقیقت تنها از طریق یقین حاصل می‌شود. شاعر تأکید دارد که با نور یقین، راه حق برای انسان آشکار می‌شود و جان عاشق، در آتش محبت الهی از دام هوس و تعلقات آزاد می‌گردد. این بیت به مقام عرفانی "یقین" که از مراتب سه‌گانه‌ی معرفت (علم‌الیقین، عین‌الیقین، حق‌الیقین) است، اشاره دارد.

۲۸.

"رجالی"، به یادش دل افروخته
زِ هر غم، به شوقش برون تاخته

در پایان، شاعر با ذکر نام خود، بیان می‌کند که دلش به یاد یار فروزان و شوق وصال، او را از هر غمی رهایی بخشیده است. این بیت نشان‌دهنده‌ی جایگاه ویژه‌ی عشق الهی در زندگی شاعر و تسکین غم‌ها از طریق یاد خداوند است.

جمع‌بندی و تفسیر

این شعر با زبانی دل‌نشین، مفاهیمی همچون:

  1. پیوند بهار با تجلی الهی
  2. اشتیاق دل به وصال یار
  3. نغمه‌ی جان و ذکر موجودات
  4. رهایی از دنیا و سلوک معنوی
  5. شوق عاشق و آرامش در یاد خدا

را به تصویر می‌کشد. در سراسر شعر، نوعی حرکت از طبیعت به معنویت و از ظاهر به باطن دیده می‌شود که در آن، بهار نمادی از احیای دل و جان در مسیر قرب الهی است.

شاعر در این ابیات، یاد خداوند را به عنوان راه‌حل اصلی رهایی از غم و کینه معرفی می‌کند. این شعر تصویری از آرامش قلبی در پرتو ذکر الهی است و نشان می‌دهد که چگونه ایمان و محبت خداوند به تزکیه‌ی نفس، آرامش درونی و رهایی از سختی‌ها منجر می‌شود.

سراینده

دکتر علی رجالی

 

  • ۰۳/۱۲/۲۹
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی