باسمه تعالی
تهلیل
دل فارغ اغیار، به یکتایی شد
با نغمهٔ تهلیل، به شیدایی شد
از هر چه دوئی بود، گذر کرد چو نور
تا خلوت وصل، همچو دریایی شد
شرح و تفسیر
مصرع اول: دل فارغ اغیار، به یکتایی شد
در این مصرع، شاعر به ترک دلبستگیهای دنیوی و فارغ شدن از اغیار (غیر از حق) اشاره دارد. دل فارغ اغیار کنایه از قلبی است که از تعلقات نفسانی و دنیوی پاک شده و به وحدت الهی دست یافته است. رسیدن به یکتایی نشان از توحید کامل است؛ یعنی دل، از چندگانگی و کثرت بیرون آمده و تنها به یکتای مطلق روی آورده است.
مصرع دوم: با نغمهٔ تهلیل، به شیدایی شد
نغمهٔ تهلیل به معنای ذکر لا اله الا الله است که نماد یگانگی خداوند است. این ذکر، روح را به وجد و شیدایی میآورد و سالک را از خودفروشی و دلبستگیهای دنیوی رها میکند. شیدایی در اینجا به معنای مستی عرفانی و فنا در حق است که با ذکر تهلیل به دست میآید.
مصرع سوم: از هر چه دوئی بود، گذر کرد چو نور
در این مصرع، شاعر از گذر کردن از دوئی (دوگانگی و کثرت) سخن میگوید. چو نور بودن به این معنا است که دل همانند نوری که از تاریکی میگذرد، از عالم کثرت عبور کرده و به وحدت میرسد. نور در عرفان نماد تجلی الهی است و این گذر، نشان از پیمودن مسیر سیر و سلوک از عالم کثرت به عالم وحدت دارد.
مصرع چهارم: تا خلوت وصل، همچو دریایی شد
خلوت وصل به معنای حالت ارتباط مستقیم و بیواسطه با حق است. در اینجا، خلوت به دریای بیکران تشبیه شده که نشان از گستردگی، عظمت و ژرفای وصال دارد. همانطور که دریا نماد بینهایتی است، وصال نیز نهایتی ندارد و دل عاشق در این بیکرانگی محو میشود.
جمعبندی:
این رباعی در کل، مسیر سیر و سلوک عرفانی را از ترک تعلقات دنیوی (اغیار) تا رسیدن به وصال الهی (خلوت وصل) به تصویر میکشد. با استفاده از واژههای نمادین چون تهلیل، نور و دریا، شاعر مفهوم وحدت وجود و رهایی از کثرت را به شکلی زیبا بیان کرده است.
تهلیل در عرفان اسلامی
تهلیل از ریشهی عربی "هَلَّلَ" به معنای گفتن «لا إله إلا الله» است و در فرهنگ اسلامی به عنوان یکی از اذکار بزرگ توحیدی شناخته میشود. این ذکر در واقع بیانکنندهی یکتاپرستی و نفی هرگونه معبود به جز خداوند متعال است. در عرفان اسلامی، تهلیل یکی از ارکان مهم سلوک الیالله به شمار میآید که سالک را از شرک خفی و آشکار رهایی میبخشد و او را به مقام توحید میرساند.
تهلیل در قرآن و حدیث
در قرآن کریم و احادیث نبوی، ذکر «لا إله إلا الله» به عنوان افضلالاذکار معرفی شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
«أفضلُ ما قُلتُهُ أنا والنبیونَ من قبلی لا إله إلا الله.»
(بهترین ذکری که من و پیامبران پیش از من گفتهایم، "لا إله إلا الله" است.)
در آیات متعدد قرآن نیز به یگانگی خداوند تأکید شده است، از جمله:
«فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» (محمد: ۱۹)
(بدان که هیچ معبودی جز الله نیست.)
مراتب و مقامات تهلیل
تهلیل در سلوک عرفانی دارای مراتبی است که سالک باید آنها را طی کند:
۱. تهلیل زبانی (ذکر لسانی)
این مرتبه ابتداییترین سطح تهلیل است که در آن زبان به گفتن «لا إله إلا الله» مشغول میشود. اگرچه این ذکر زبانی است، اما میتواند زمینهساز ورود به مراتب بالاتر باشد.
۲. تهلیل قلبی (ذکر قلبی)
در این مرحله، ذکر از زبان به قلب منتقل میشود. دل سالک به توحید گواهی میدهد و احساس عمیق یگانگی خدا در قلب او جای میگیرد. در این حالت، ذکر از ظاهر به باطن راه مییابد.
۳. تهلیل شهودی (ذکر شهودی)
این مرحله جایی است که سالک با چشم دل به وحدت مطلق مینگرد. او در همهی موجودات، جلوهی یگانگی خداوند را میبیند و به این حقیقت میرسد که همه چیز در ذات حق فانی است.
۴. تهلیل وجودی (ذکر وجودی)
این مرتبه اوج تهلیل است که در آن سالک خود را فانی در حق میبیند و هیچ موجودی را مستقل از ذات الهی نمیپندارد. این مرحله به مقام فناء فی الله و سپس بقاء بالله منجر میشود.
تهلیل در سخنان عرفا
ابن عربی در فصوصالحکم میگوید:
"تهلیل، نفی همه موجودات است به جز ذات واحد مطلق که وجود حقیقی است."
مولانا نیز در مثنوی معنوی میفرماید:
لا اله اول، سر بریدن بود
الا الله، آن بقا دیدن بود
مولانا در این بیت، به دو مرحله از تهلیل اشاره دارد:
- "لا اله" به معنای نفی هر چیزی جز خدا، که همان ترک تعلقات دنیوی است.
- "الا الله" به معنای اثبات ذات حق و شهود وحدانیت.
تهلیل و توحید افعالی
در عرفان نظری، تهلیل به معنای نفی استقلال از همه موجودات است. در این مرحله، سالک به توحید افعالی میرسد؛ یعنی میبیند که همه افعال در حقیقت از خداوند است و هیچ فعلی بدون اراده او صورت نمیگیرد.
تهلیل در شعر عرفانی
رباعی زیر نمونهای از بیان تهلیل در قالب شعر است:
دل بسته به غیر دوست، باطل باشد
در پیشگه حق، دو رو، جاهل باشد
هر جا که بود غیر، ز دل باید کند
لا اله چو گوید، دلش کامل باشد
آثار و برکات تهلیل
- پاکی دل: با ذکر تهلیل، قلب از هرگونه آلودگی دنیوی پاک میشود.
- رسیدن به توحید عملی: تهلیل، موجب میشود که سالک در اعمال خود نیز وحدانیت الهی را در نظر گیرد.
- امنیت قلبی و آرامش روحی: تهلیل، اضطراب و تشتت خاطر را از بین برده و آرامش حقیقی به ارمغان میآورد.
- رسیدن به فنا و بقا: با تهلیل، سالک از خود فانی شده و به بقاء بالله میرسد.
- کسب بصیرت: تهلیل موجب بصیرت درونی و شناخت حقایق معنوی میشود.
نتیجهگیری
تهلیل، جوهرهی یگانگی و اساس توحید است که سالک را از کثرت به وحدت میرساند. این ذکر، نه تنها بهعنوان یک لفظ بر زبان جاری میشود، بلکه باید در اعماق دل و وجود سالک جای گیرد. تا زمانی که تهلیل به مقام شهود و فنا نرسد، سالک در مسیر کمال و حقیقت قدم بر نداشته است.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۱/۱۲