رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

شرحی بر طور ورا طور

باسمه تعالی

طور ورا طور

ای پناه بی‌پناهان در عذاب
حافظ یونس تو بودی قعر آب
شد تجلی قدرتت بر کوه طور
قصر قارون گشت ویران و خراب

شرح و تفسیر

مصرع اول:

ای پناه بی‌پناهان در عذاب
در این مصرع، شاعر به خداوند به‌عنوان پناهگاه واقعی کسانی که در سختی و عذاب هستند، اشاره می‌کند. بی‌پناهان در عذاب به همه‌ی انسان‌هایی اشاره دارد که در مشکلات و مصائب زندگی گرفتارند و تنها پناه و ملجأ خود را خدا می‌دانند.

مصرع دوم:

حافظ یونس تو بودی قعر آب
در این بیت، شاعر به داستان حضرت یونس (ع) اشاره می‌کند که در شکم ماهی گرفتار شد. حضرت یونس پس از نافرمانی قومش، در دریا افتاد و ماهی او را بلعید. او در دل تاریکی‌ها خداوند را یاد کرد و ذکر "لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین" را بر زبان آورد. خداوند نیز دعای او را پذیرفت و نجاتش داد. شاعر با بیان اینکه خداوند "حافظ یونس" در "قعر آب" بود، قدرت بی‌پایان الهی را متذکر می‌شود.

مصرع سوم:

شد تجلی قدرتت بر کوه طور
این بیت به داستان حضرت موسی (ع) اشاره دارد که خواهان دیدن خداوند بود. خداوند به او فرمود که بر کوه طور بنگرد، و هنگامی که خداوند بر کوه تجلی کرد، کوه فرو ریخت و موسی از شدت حیرت بیهوش شد. این تجلی نشانگر قدرت بی‌انتهای الهی است که حتی کوه را نابود می‌کند.

مصرع چهارم:

قصر قارون گشت ویران و خراب
در این بیت، شاعر به داستان قارون اشاره دارد که از خویشاوندان حضرت موسی (ع) بود و به خاطر ثروت فراوانش به تکبر و غرور دچار شد. خداوند به‌خاطر نافرمانی و غرورش، زمین را فرمان داد تا او و دارایی‌هایش را ببلعد. این بیت نمادی از فناپذیری قدرت‌های مادی در برابر اراده‌ی الهی است.

پیام کلی شعر:

شاعر با استفاده از داستان‌های پیامبران الهی، به مخاطب یادآوری می‌کند که هیچ قدرتی در برابر عظمت خداوند پایدار نیست. در اوج مشکلات و سختی‌ها باید به خداوند توکل کرد، زیرا تنها اوست که می‌تواند از دل تاریکی‌ها نجات بخشد و مستکبران را به خاک مذلت بکشاند. این شعر، پیامی از توکل، امید و ایمان به قدرت الهی است.

 

شرح «طور» و «ورای طور»

۱. معنای لغوی و اصطلاحی طور:

کلمه‌ی «طور» در لغت به معنای کوه است. در ادبیات دینی و عرفانی، «طور» به‌ویژه به کوه طور سینا اشاره دارد که حضرت موسی (ع) در آنجا با خداوند مناجات کرد و الواح تورات را دریافت نمود. این مکان به‌عنوان جایگاه تجلی الهی شناخته می‌شود.

۲. معنای عرفانی طور:

در عرفان اسلامی، «طور» نماد مقام شهود و تجلی است. همان‌طور که حضرت موسی (ع) در کوه طور تجلی الهی را مشاهده کرد، در سیر و سلوک عرفانی، طور به مرتبه‌ای اشاره دارد که انسان به مشاهده‌ی حقیقت الهی می‌رسد.

۳. طور و ورای طور:

عبارت «ورای طور» در ادبیات عرفانی به معنای مقامی فراتر از تجلی و شهود است.

  • طور: مقام تجلی اسما و صفات الهی است که برای برخی از سالکان رخ می‌دهد.
  • ورای طور: مقام فنا و بقا بالله است؛ جایی که حتی شهود نیز پشت سر گذاشته می‌شود و انسان به یگانگی مطلق با حق می‌رسد.

۴. مثال‌های عرفانی:

مولانا در مثنوی معنوی به این مفاهیم پرداخته و می‌گوید:
«پس تجلی کرد بر طور از صفات
طور ورا طورست کو را منتهات»
در اینجا مولانا اشاره دارد که طور واقعی، ورای طور ظاهری است. یعنی حقیقت تجلی الهی ورای تجلی‌های ظاهری است که موسی مشاهده کرد.

۵. طور در قرآن:

در قرآن کریم نیز کوه طور به‌عنوان مکان تجلی الهی و مکانی مقدس مطرح شده است. این تجلی تنها به مرتبه‌ای از شهود الهی اشاره دارد، در حالی که مقامات بالاتری نیز وجود دارد که به آن «ورای طور» گفته می‌شود.

جمع‌بندی:

«طور» نشانگر مشاهده‌ی تجلی الهی است که سالک در مسیر عرفان به آن می‌رسد. اما «ورای طور» مقامی است که سالک حتی از تجلی نیز فراتر رفته و به حقیقت مطلق دست یافته است. این مقام در عرفان به‌عنوان فنا و بقا بالله شناخته می‌شود؛ یعنی جایی که حتی شهود نیز محو می‌شود و تنها حضور مطلق الهی باقی می‌ماند.

سراینده

دکتر علی رجالی

  • ۰۴/۰۱/۱۱
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی