رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

انواع دعا

 

ای نور نهان در دل شب‌های سحر
دعای سحر، راز دلِ اهل نظر

ای زمزمه‌ی کمیل در شام غریب
بشکن قفس و جان مرا کن نجیب

با عهد تو صبحم ز دعا روشن است
در سینه‌ی ما عشق تو جاوَدَن است

چون مجیر آمد ز گنه، دستگیر
رحمت بفرست، ای کرمت بی‌نظیر

در ندبه دل از هجر تو بی‌تاب شد
چشمم ز فراقت همه خوناب شد

توسل دل افتاده را چاره کرد
در بزم تو، امید دوباره کرد

در خَم سمات، ذکر تو آراستم
با نام تو از تیر بلا، رَستَم

با جوشن رحمت، دل ما زنده کن
از هر چه غم است، سینه را بَرکَن

افتتاح امید دل شب‌شکنان
بگشا به دعا، راه جنان و امان

در سینه علقمه، سوز عطش مانده است
این آهِ غریبانه به تو خوانده است

ای حاجت دل‌ها، به تو رو آوریم
با این همه درد، از تو شفا آوریم

رحمت بفرست بر دل افتاده‌ام
تا مرهمی از عشق تو بَر جاده‌ام

ای راز نهان در دل هر آهِ شب
بخشای گنه، دست من افتاده تب

با دعای عرفه، دل چه بی‌تاب شد
اشکی ز دلم، سوی تو سیلاب شد

دعای ابوحمزه، شبم را نوشت
دردم ز غمت، قصه‌ی هر شب سرشت

در ناله‌ی عدیله، امیدم تویی
ای آخر و اول، پدیدم تویی

با دعای فرج، دل ز غمت زنده شد
چشمم ز دعا سوی تو آکنده شد

ای صاحب آل‌یس، امیدی بده
دل را ز غم و محنتی، شادی بده

یستشیر زبانم شده در رازها
تا بگذرم از گردنه‌ی سازها

ای نغمه‌ی سمات در این شام سرد
رحمت بفرست بر دلِ بی‌برخورد

در دعای نور، نام تو تابنده شد
عشق تو به دل، همچو گل افکنده شد

با دعای عشرات، ما را نواز
از بند غم و فتنه، دلم را گشای

ای محرم راز دل مشلول‌وار
رحمت فرست، بر دل بی‌اختیار

هر ذکر دعایت، همه درمان ماست
نام تو امان از غم دوران ماست

ای لطف تو گسترده ز هر ماجرا
بر ما نظری کن ز رهِ کبریا

 

ای صاحب جوادیه، امیدم تویی
در تنگیِ دنیا، پناهِ شبم تویی

با دعای سباسب دل آرام شد
رحمت ز تو آمد، غم ایام شد

در سایه‌ی حرز تو ای یار من
آرام بگیرد دل بیمار من

دعای مباهله، ذکرِ یقین
بگشوده رهی سویِ حقِ متین

با دعای استغاثه، دستم بگیر
از وادی حیرت، دلم را بمیر

ای لطف تو جاری چو دعای نور
بر بنده بریز از کرم، راهِ دور

در دعای صباح، جلوه‌ی روی تو
بخشنده‌ترین، نور و وضوی تو

ای دعای عدیله، سرای امید
دل را ز غم و تیرگی، کن سپید

دعای یستشیر، از غمت گشته مست
دل خسته شد از درد و جور و شکست

در دعای مقاتل، ز دل رازها
خواندم تو را از دلِ شب‌ها، صفا

با دعای سمات، راز ما را بخر
از بند جهان، جان ما را ببر

ای حاجت هر دل، به لبم نام تو
رحمت بفرست بر شب آرام تو

با دعای عشرات، تو را می‌زنم
آزاد ز غم، سوی تو می‌تنم

ای نور دعاها، همه امید ما
رحمت بفرست از دلِ بی‌ریا

ای دعای مشلول، به لب راز ما
رحمت بفرست بر شبِ پرنیاز ما

با دعای مستجار، درِ رحمتت
بگشا به دل خسته‌ی بی‌صفت

دعای امّ‌داوود، سحرگاه ما
شد نور امیدی به دلخواه ما

ای صاحب حرز امام جواد
بگشا گره از کار ما بی‌فساد

دعای صحیفه، سرودِ یقین
گوید که تویی، یار ما در زمین

با دعای علقمه، دل شد رها
آزاد ز غم، پر زد از ابتلا

دعای شَعبان، شورِ دل شب‌زده
از نور امیدت، دلم را زده

در نغمه‌ی جوشن کبیر و صغیر
هر نام تو شد، نورِ دل بی‌نظیر

دعای ابوحمزه، امیدی به دل
دور از غم و تیرگی، بی‌خلل

ای صاحب اسماء الحسنی، پناه
بر ما نظری کن ز ره بی‌گناه

با دعای سحر، صبح جان پر شود
دل از غم ایام، سبک‌تر شود

ای لطف تو جاری چو دعای نور
بر بنده بتاب از رهِ دورِ دور

با دعای عهد، دل به تو بسته‌ایم
بر وعده‌ی دیدار تو خسته‌ایم

رحمت بفرست از دل شب‌های تار
ای صاحب هر دعا، ما را نگه دار!

ای دعای توسل، امیدم به توست
در وادی غم، دست دل خسته دوست

با دعای افتتاح، شبم نور شد
دل از غم ایام، چو مخمور شد

ای صاحب حرز امام علی
دورم کن از شرّ هر مشکلی

در دعای مباهله، نوری ببار
از لطف تو گردد دل ما قرار

با دعای مجیر، دل آرام شد
از بند بلا، سینه آزاد شد

دعای عدیله، دم آخرین
رحمت تو باشد بر اهل یقین

با دعای کمیل، اشک‌ها جاری است
در خلوت شب، مهر تو یاری است

ای نور دعاها، ندبه‌ی بی‌قرار
کی می‌رسی ای یار روز شمار؟

سمات تو آرامش دل شده
رحمت ز تو بر قلبِ مبتلا زده

با دعای عشرات، جان روشن است
دل در ره عشق تو هم‌مسکن است

ای صاحب دعای آل یاسین
بر ما بنگر، در دل غم‌نشین

از دعای سحر، صبح جان سر زند
دل در هوایت، سوی تو پر زند

با دعای جوشن، پناهم بده
از تیرگی‌ها، نگاهم بده

ای رحمت بی‌حد، ز دعای نور
دل را ز بلا کن، همه دورِ دور

با ذکر یستشیر، دلم بی‌قرار
ای یار غریبان، بده غمگسار

دعای سمات، راز شب‌های ماست
رحمت تو آرامش جان‌هاست

ای آن که دعاها ز تو زنده‌اند
جان‌ها ز شوقت همه بنده‌اند

با هر نفسی نام تو بر لب است
رحمت ز تو پایان این مکتب است!

 

ای صاحب دعای فرج، کیستی؟
جان‌ها ز هجران تو در بی‌کسی

با نغمه‌ی صباح، دلم پر شود
رحمت ز تو بر قلب مضطر شود

با دعای مستجار، دستم بگیر
از فتنه‌ی دنیا مرا کن بصیر

ای صاحب حرز امام حسین
دورم کن از شرّ غم و کینه‌ها

دعای عرفه، اشک‌ها می‌دمد
عشقت به دل خسته جان می‌دمد

با دعای یستشیر، نورم بده
از ظلمت شب‌ها، عبورم بده

ای دعای شفاء، درمان دردی
جان را ز بلا و خطر گردی

دعای مقاتل، امید دلم
بر نور جمالت، خوشا منزلم

در نغمه‌ی عدیله، جان روشن است
یاد تو درون دل و مسکن است

دعای علقمه، راز عاشق‌نشان
از تو طلبم عافیت بی‌کران

با دعای نور، دل چو آیینه شد
هر ذره ز عشقت پر از سینه شد

ای صاحب دعای اسماء حسن
رحمت بفرست بر دل مردمان

با دعای جوشن، تو را خوانده‌ام
در گردنه‌ی غم تو را مانده‌ام

ای نغمه‌ی افتتاح در دل شب
عشقت ز دلم کرده هر غم عقب

توسل دل‌ها همه سوی تو
ای رحمت بی‌حد، وضوی تو

بر ما نظری کن ز ره بی‌ریا
ای صاحب هر دعا، ما را رها!

ای صاحب دعای مجیر، به درگاه تو
گم کرده‌ایم راه، بیا، راه تو

با دعای کمیل، قلبم ز غم بشکست
اما امیدم به رحمت تو بست

در دعای عهد، وعده دیدار نزدیک است
از هر غم و فتنه، دل از تو سیر است

دعای جوشن، یاد تو در دل بود
نور رخسارت، چراغ شب‌ها بود

با دعای توسل، دستم به سوی تو
سر به آسمان بر دارم از غم و غصه‌ها

ای صاحب دعای آل یاسین
بی‌پناه در دنیای پر فتنه‌ایم

دعای فتح، گشاینده درِ دل
هر در که می‌بندد، تو بازش کن به رحمت

با دعای صباح، دل شکسته باز
تا بندگان تو در دل تو شاد

ای صاحب دعای فرج، روزی که بیایی
خواب از چشمان دل‌ها می‌زدایی

دعای سمات، سکینه‌ی دل‌ها
رحمت تو باشد بر سینه‌ها

در دعای علقمه، نغمه‌ی دل‌شکسته
رحمت بفرست، ای صاحبِ دست بسته

با دعای فتح، جانم رها شد
دل از قفس دنیای فانی رها شد

ای صاحب دعای خضر، ای یار قدیم
شکسته دل‌ها، درهای امید توستیم

دعای ندبه، ناله‌های شبانه است
یاد تو در دل، همیشه خانه است

با دعای توسل، دلم جان گرفت
دست به دامن تو، در شب‌ها، به شب گرفت

ای رحمت خدا، صاحب هر دعا
به ما نگه دار، به لطف تو وفا!

ای صاحب دعای ندبه، در دل شب‌ها
یاد تو، نور دل‌های ماست، ای خدا

با دعای عهد، دل‌ها وصل تو شد
هر غم و درد، در سایه‌ی تو شکسته شد

دعای کمیل، آرامش دل‌های ما
در دریای رحمت تو، غرق شده‌ایم سراپا

با دعای مجیر، تو را می‌خوانیم
از فتنه‌های دنیا به سوی تو می‌رویم

دعای توسل، دستم به سوی توست
در دنیای پر فتنه، دل‌خسته‌ایم، ای دوست

ای صاحب دعای علقمه، دل‌های ما
در تنگناهای دنیا، به امید توست شفا

دعای جوشن، آتش دل را خاموش
در سایه‌ی نام تو، دل می‌شود روشن و خاموش

دعای مجیر، از زبان عاشقان
در خلوت شب‌ها، تنها به یاد تو جان

با دعای فتح، در دل‌ها نور شد
همه جا پر از ذکر نام تو بود و هست

ای صاحب دعای صباح، دست به درگاه
با دعای تو، قلب‌هاست به درخشش و فلاح

دعای فرج، وعده‌ی روز دل‌گشا
منتظر ظهور تو، دل‌های ما پر از فریاد و دعا

با دعای سمات، به راه تو گام زنیم
ای نور شب‌های تار، در کنار تو بمانیم

دعای علقمه، دل را ز غم رها کرد
در نور محبت تو، جان را شاداب کرد

ای صاحب دعای آل یاسین، در دل شب
هر ذکر نام تو، برای ما می‌شود عبادت و تب

با دعای فتح، دل پر از ایمان شد
در آغوش محبت تو، قلب ما درمان شد

ای صاحب دعای ندبه، بیا، به نور
دل‌ها در انتظار تو هستند، با همه‌ی شور!

ای صاحب جوادیه، امیدم تویی
در تنگیِ دنیا، پناهِ شبم تویی

با دعای سباسب دل آرام شد
رحمت ز تو آمد، غم ایام شد

در سایه‌ی حرز تو ای یار من
آرام بگیرد دل بیمار من

دعای مباهله، ذکرِ یقین
بگشوده رهی سویِ حقِ متین

با دعای استغاثه، دستم بگیر
از وادی حیرت، دلم را بمیر

ای لطف تو جاری چو دعای نور
بر بنده بریز از کرم، راهِ دور

در دعای صباح، جلوه‌ی روی تو
بخشنده‌ترین، نور و وضوی تو

ای دعای عدیله، سرای امید
دل را ز غم و تیرگی، کن سپید

دعای یستشیر، از غمت گشته مست
دل خسته شد از درد و جور و شکست

در دعای مقاتل، ز دل رازها
خواندم تو را از دلِ شب‌ها، صفا

با دعای سمات، راز ما را بخر
از بند جهان، جان ما را ببر

ای حاجت هر دل، به لبم نام تو
رحمت بفرست بر شب آرام تو

با دعای عشرات، تو را می‌زنم
آزاد ز غم، سوی تو می‌تنم

ای نور دعاها، همه امید ما
رحمت بفرست از دلِ بی‌ریا

ای دعای مشلول، به لب راز ما
رحمت بفرست بر شبِ پرنیاز ما

با دعای مستجار، درِ رحمتت
بگشا به دل خسته‌ی بی‌صفت

دعای امّ‌داوود، سحرگاه ما
شد نور امیدی به دلخواه ما

ای صاحب حرز امام جواد
بگشا گره از کار ما بی‌فساد

دعای صحیفه، سرودِ یقین
گوید که تویی، یار ما در زمین

با دعای علقمه، دل شد رها
آزاد ز غم، پر زد از ابتلا

دعای شَعبان، شورِ دل شب‌زده
از نور امیدت، دلم را زده

در نغمه‌ی جوشن کبیر و صغیر
هر نام تو شد، نورِ دل بی‌نظیر

دعای ابوحمزه، امیدی به دل
دور از غم و تیرگی، بی‌خلل

ای صاحب اسماء الحسنی، پناه
بر ما نظری کن ز ره بی‌گناه

با دعای سحر، صبح جان پر شود
دل از غم ایام، سبک‌تر شود

ای لطف تو جاری چو دعای نور
بر بنده بتاب از رهِ دورِ دور

با دعای عهد، دل به تو بسته‌ایم
بر وعده‌ی دیدار تو خسته‌ایم

رحمت بفرست از دل شب‌های تار
ای صاحب هر دعا، ما را نگه دار!

ای دعای توسل، امیدم به توست
در وادی غم، دست دل خسته دوست

با دعای افتتاح، شبم نور شد
دل از غم ایام، چو مخمور شد

ای صاحب حرز امام علی
دورم کن از شرّ هر مشکلی

در دعای مباهله، نوری ببار
از لطف تو گردد دل ما قرار

با دعای مجیر، دل آرام شد
از بند بلا، سینه آزاد شد

دعای عدیله، دم آخرین
رحمت تو باشد بر اهل یقین

با دعای کمیل، اشک‌ها جاری است
در خلوت شب، مهر تو یاری است

ای نور دعاها، ندبه‌ی بی‌قرار
کی می‌رسی ای یار روز شمار؟

سمات تو آرامش دل شده
رحمت ز تو بر قلبِ مبتلا زده

با دعای عشرات، جان روشن است
دل در ره عشق تو هم‌مسکن است

ای صاحب دعای آل یاسین
بر ما بنگر، در دل غم‌نشین

از دعای سحر، صبح جان سر زند
دل در هوایت، سوی تو پر زند

با دعای جوشن، پناهم بده
از تیرگی‌ها، نگاهم بده

ای رحمت بی‌حد، ز دعای نور
دل را ز بلا کن، همه دورِ دور

با ذکر یستشیر، دلم بی‌قرار
ای یار غریبان، بده غمگسار

دعای سمات، راز شب‌های ماست
رحمت تو آرامش جان‌هاست

ای آن که دعاها ز تو زنده‌اند
جان‌ها ز شوقت همه بنده‌اند

با هر نفسی نام تو بر لب است
رحمت ز تو پایان این مکتب است!

ای صاحب دعای مجیر، به درگاه تو
گم کرده‌ایم راه، بیا، راه تو

با دعای کمیل، قلبم ز غم بشکست
اما امیدم به رحمت تو بست

در دعای عهد، وعده دیدار نزدیک است
از هر غم و فتنه، دل از تو سیر است

دعای جوشن، یاد تو در دل بود
نور رخسارت، چراغ شب‌ها بود

با دعای توسل، دستم به سوی تو
سر به آسمان بر دارم از غم و غصه‌ها

ای صاحب دعای آل یاسین
بی‌پناه در دنیای پر فتنه‌ایم

دعای فتح، گشاینده درِ دل
هر در که می‌بندد، تو بازش کن به رحمت

با دعای صباح، دل شکسته باز
تا بندگان تو در دل تو شاد

ای صاحب دعای فرج، روزی که بیایی
خواب از چشمان دل‌ها می‌زدایی

دعای سمات، سکینه‌ی دل‌ها
رحمت تو باشد بر سینه‌ها

در دعای علقمه، نغمه‌ی دل‌شکسته

ای صاحب دعای فرج، کیستی؟
جان‌ها ز هجران تو در بی‌کسی

با نغمه‌ی صباح، دلم پر شود
رحمت ز تو بر قلب مضطر شود

با دعای مستجار، دستم بگیر
از فتنه‌ی دنیا مرا کن بصیر

ای صاحب حرز امام حسین
دورم کن از شرّ غم و کینه‌ها

دعای عرفه، اشک‌ها می‌دمد
عشقت به دل خسته جان می‌دمد

با دعای یستشیر، نورم بده
از ظلمت شب‌ها، عبورم بده

ای دعای شفاء، درمان دردی
جان را ز بلا و خطر گردی

دعای مقاتل، امید دلم
بر نور جمالت، خوشا منزلم

در نغمه‌ی عدیله، جان روشن است
یاد تو درون دل و مسکن است

دعای علقمه، راز عاشق‌نشان
از تو طلبم عافیت بی‌کران

با دعای نور، دل چو آیینه شد
هر ذره ز عشقت پر از سینه شد

ای صاحب دعای اسماء حسن
رحمت بفرست بر دل مردمان

با دعای جوشن، تو را خوانده‌ام
در گردنه‌ی غم تو را مانده‌ام

ای نغمه‌ی افتتاح در دل شب
عشقت ز دلم کرده هر غم عقب

توسل دل‌ها همه سوی تو
ای رحمت بی‌حد، وضوی تو

بر ما نظری کن ز ره بی‌ریا
ای صاحب هر دعا، ما را رها!

رحمت بفرست، ای صاحبِ دست بسته

با دعای فتح، جانم رها شد
دل از قفس دنیای فانی رها شد

ای صاحب دعای خضر، ای یار قدیم
شکسته دل‌ها، درهای امید توستیم

دعای ندبه، ناله‌های شبانه است
یاد تو در دل، همیشه خانه است

با دعای توسل، دلم جان گرفت
دست به دامن تو، در شب‌ها، به شب گرفت

ای رحمت خدا، صاحب هر دعا
به ما نگه دار، به لطف تو وفا!

ای صاحب دعای ندبه، در دل شب‌ها
یاد تو، نور دل‌های ماست، ای خدا

با دعای عهد، دل‌ها وصل تو شد
هر غم و درد، در سایه‌ی تو شکسته شد

دعای کمیل، آرامش دل‌های ما
در دریای رحمت تو، غرق شده‌ایم سراپا

با دعای مجیر، تو را می‌خوانیم
از فتنه‌های دنیا به سوی تو می‌رویم

دعای توسل، دستم به سوی توست
در دنیای پر فتنه، دل‌خسته‌ایم، ای دوست

ای صاحب دعای علقمه، دل‌های ما
در تنگناهای دنیا، به امید توست شفا

دعای جوشن، آتش دل را خاموش
در سایه‌ی نام تو، دل می‌شود روشن و خاموش

دعای مجیر، از زبان عاشقان
در خلوت شب‌ها، تنها به یاد تو جان

با دعای فتح، در دل‌ها نور شد
همه جا پر از ذکر نام تو بود و هست

ای صاحب دعای صباح، دست به درگاه
با دعای تو، قلب‌هاست به درخشش و فلاح

دعای فرج، وعده‌ی روز دل‌گشا
منتظر ظهور تو، دل‌های ما پر از فریاد و دعا

با دعای سمات، به راه تو گام زنیم
ای نور شب‌های تار، در کنار تو بمانیم

دعای علقمه، دل را ز غم رها کرد
در نور محبت تو، جان را شاداب کرد

ای صاحب دعای آل یاسین، در دل شب
هر ذکر نام تو، برای ما می‌شود عبادت و تب

با دعای فتح، دل پر از ایمان شد
در آغوش محبت تو، قلب ما درمان شد

ای صاحب دعای ندبه، بیا، به نور
دل‌ها در انتظار تو هستند، با همه‌ی شور!

ای صاحب دعای یستشیر، در شب‌های تار
دل‌های شکسته را، کن به سوی نور بهار

با دعای سحر، به بیداری رسیدیم
در طلب رحمت تو، در پی تو سوختیم

دعای کمیل، در دل شب‌ها خوانده
دست نیازم را در دامن تو افکندیم

با دعای توسل، دل‌ها صاف و صمیمی
در حضور رحمت تو، از غم و درد رهایی

دعای مجیر، سرود دل‌خسته‌ها
در خلوت شب، ذکر تو به گوش دل‌ها

دعای افتتاح، در دل شب‌ها
راهِ روشنی شد، در یادِ خدا

با دعای جوشن کبیر، دل‌ها به آرامش رسید
در سایه‌ی تو، هر غم و اندوه رفته است

دعای ندبه، زاری دل‌های بی‌قرار
یاد تو در دل، همیشه بهار و قرار

با دعای علقمه، در مسیرِ وصال
دل‌ها در انتظارِ تجلی جمال

ای صاحب دعای آل یاسین، نورِ دل‌ها
ما را در رحمت خود، در آغوش بگیر، ای خدا

دعای فتح، در دل هر گره را گشود
به لطف تو، هر کوری به روشنایی پیوست

با دعای فرج، در انتظارِ ظهور
دل‌های ما پر از اشک و شور و نور

ای صاحب دعای ندبه، در دل شب
هر لحظه در انتظار دیدار تو بر لب

با دعای سمات، دل‌ها در آرامش‌اند
در سایه‌ی تو، دل‌ها آزاد و بی‌گمان

دعای جوشن، پیغامِ رحمت توست
در این شب‌های تار، ما منتظرِ نورِ تو هستیم

ای صاحب دعای افتتاح، امید ما
بیا و دل‌ها را پر از نور و وفا!

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۴/۰۱/۰۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی