رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

قصیده بهار (۳)

در این بخش، به شرح و تفسیر ابیات قصیده  بهار عشق (۳) پرداخته می‌شود. این ابیات با محوریت عشق الهی و سیر و سلوک عرفانی سروده شده و به مفاهیم بنیادینی چون فناء فی‌الله، بقاء بالله، حقیقت عشق، و نور الهی اشاره دارد.

۱. دل عاشقان شاد و خندان زِ عشق

که ره یابی از دلنوازان زِ عشق

شرح:
دل عاشقان حقیقی از عشق الهی همواره شاد و سرشار از سرور است؛ زیرا این عشق آنان را به محبوب حقیقی و دلنوازان الهی (اولیای الهی) متصل می‌کند. تنها کسانی که در وادی عشق گام می‌نهند، می‌توانند به حقیقت دوستی الهی دست یابند.

۲. اگر ذره‌ای مهر در دل نبود

نیابی رهی در گلستان زِ عشق

شرح:
بدون محبت حقیقی راهی به گلستان عشق (مراتب قرب الهی و وصال) وجود ندارد. عشق خالص شرط لازم برای ورود به عالم معناست. اگر دل از مهر خالی باشد، راه به حقیقت عشق نمی‌برد.

۳. به مستی توان در حریمش رسید

که سرها شود بر نیستان زِ عشق

شرح:
برای رسیدن به حریم الهی باید از خودبی‌خود شد (مستی معنوی). این بیت به رنج‌های سالکان راه عشق اشاره دارد؛ همان‌گونه که سرهای عاشقان در نیستان عشق (مانند شهدای راه حقیقت) قرار می‌گیرد.

۴. زِ عشق است سرمستِ دار و وصال

که جان می‌شود پاک، قربان زِ عشق

شرح:
عشق حقیقی موجب می‌شود که سالک حتی دار (چوبه‌ی دار یا مرگ) را با شوق بپذیرد. این عشق، جان را پاک کرده و قربانی شدن در راه محبوب را شیرین می‌کند. اشاره‌ای است به مقام شهادت در راه حقیقت.

۵. به هر درد، درمانِ جان عشق اوست

که پیدا شود سِرّ پنهان زِ عشق

شرح:
عشق الهی مرهم تمام دردهاست. در پرتو عشق، رازهای پنهان عالم برای عاشق آشکار می‌شود. این اشاره‌ای است به اینکه عشق حقیقت نهان عالم را مکشوف می‌کند.

۶. همه عالم از نورِ او زنده‌اند

بُوَد جانِ هستی، به فرمان زِ عشق

شرح:
تمام هستی و موجودات، زنده به نور خداوند هستند. عشق الهی عامل حرکت و زندگی در سراسر عالم است. این بیت به آیه‌ی قرآنی "اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ" اشاره دارد.

۷. زِ عشق است کافر مسلمان شود

که بت‌ها شود جمله ویران زِ عشق

شرح:
قدرت عشق الهی چنان است که می‌تواند قلب کافران را متحول کرده و آنان را به ایمان و تسلیم بکشاند. عشق موجب می‌شود که بت‌های ظاهری و باطنی شکسته و حقیقت توحید متجلی گردد.

۸. اگر نیست عشقی، نباشد قرار

که هستی بُوَد مست و حیران زِ عشق

شرح:
عشق الهی محور هستی است. بدون عشق، هیچ آرامشی در عالم نیست. همه‌ی موجودات به نوعی تحت تأثیر این مستی الهی هستند و در برابر آن، حیران و شیدا می‌شوند.

۹. اگر عاشقی، راه معشوق باز

که باشد نجاتت، زِ احسان زِ عشق

شرح:
عاشق حقیقی همیشه راه به سوی معشوق دارد. این راه به لطف و احسان عشق الهی گشوده می‌شود. عشق، انسان را از ظلمات نفس و دنیا به نور و نجات می‌رساند.

۱۰. به جز عشق، راهِ سعادت مجو

که جان می‌شود پاک و تابان زِ عشق

شرح:
تنها راه حقیقی به سعادت ابدی، عشق الهی است. این عشق، جان را از کدورت‌ها و آلودگی‌ها پاک کرده و آن را به نور الهی روشن و تابان می‌سازد.

۱۱. به وادیِ عرفان، رهی نیست جز

که دلها رود شوره‌زاران زِ عشق

شرح:
راه رسیدن به وادی عرفان و شناخت حقیقت، تنها از طریق عشق ممکن است. عشق الهی، دل را از خشکی و بی‌حاصلی به سرزمین حیات معنوی می‌برد.

۱۲. زِ عشقی که ما را به حق می‌برد

کند سالکان را چه خندان زِ عشق

شرح:
عشقی که انسان را به حق و حقیقت می‌رساند، در دل سالکان شادی و خنده‌ی معنوی ایجاد می‌کند. وصال حق چنان نشاطی دارد که هر درد و رنجی در برابر آن ناچیز می‌شود.

۱۳. دمی بی‌محبت مرو زین جهان

که تاریک ماند شبستان زِ عشق

شرح:
نباید حتی لحظه‌ای بدون محبت و عشق حقیقی زیست. محبت الهی روشنی‌بخش دل است و بدون آن، تاریکی و گمراهی بر قلب و روح سایه می‌افکند..

۱۴. چو نوری زِ جانان بتابد به جان

شود دل زِ شادی چو رضوان زِ عشق

شرح:
وقتی نور الهی بر قلب انسان بتابد، دل سرشار از شادی و آرامشی همانند بهشت (رضوان) می‌شود. این نور، حقیقتی است که عاشق را از رنج و اندوه رها کرده و او را به سرور ابدی می‌رساند.

۱۵. اگر نور حق بر دلت خانه کرد

رهد بنده از مکر شیطان زِ عشق

شرح:
وقتی نور عشق الهی در دل جای گیرد، مکر و وسوسه‌های شیطانی از انسان دور می‌شود. این بیت به تطهیر قلب و ایمنی از گمراهی با نور حق اشاره دارد که تنها از طریق عشق حاصل می‌شود.

۱۶. زِ هر نغمه‌ای نورِ حق شد پدید

دل از سوزِ عشقش شتابان زِ عشق

شرح:
در هر نغمه و آوای عاشقانه، جلوه‌ای از نور حق نمایان است. سوز عشق موجب می‌شود که دل به سوی وصال محبوب با شتاب حرکت کند. این بیت به عشق الهی به‌عنوان عامل حرکت معنوی اشاره دارد.

۱۷.دل عاشق از غیرِ یزدان تهی

که دارد صفایی زِ جانان زِ عشق

شرح:
دل عاشق حقیقی از هر چیزی جز خداوند خالی است. چنین دلی صفا و روشنی خود را از نور عشق الهی می‌گیرد. این بیت به مقام توحید خالص و فنا فی‌الله اشاره دارد.

۱۸.زِ عشق است گر غم زِ دل کم شود

شود جان ز شادی گلستان زِ عشق

شرح:
تنها عشق است که غم و اندوه را از دل می‌زداید و جان را به گلستان شادی تبدیل می‌کند. این بیت به تأثیر شفابخش عشق الهی در رفع غم‌های دنیوی اشاره دارد.

۱۹. اگر عاشقی، بی‌نشان شو زِ خویش

رها شو زِ نفس و ز شیطان، زِ عشق

شرح:
عاشق حقیقی باید از خودخواهی و خودبینی رها شود و از نفس و وسوسه‌های شیطان فاصله بگیرد. این بیت دعوت به فنا و رهایی از خود در مسیر عشق الهی است.

۲۰. به هر ذرّه‌ای، نورِ حق جلوه‌گر

که باشد همه جا، چراغان زِ عشق

شرح:
نور الهی در تمام ذرات عالم متجلی است. همه‌ی هستی از عشق الهی نور گرفته و این نور، جهان را روشن و چراغان کرده است. اشاره‌ای به وحدت وجود و حضور فراگیر حق در عالم دارد.

۲۱. دمی بی‌محبت مرو زین جهان

که تاریک ماند شبستان زِ عشق

شرح:
نباید لحظه‌ای بدون محبت و عشق الهی زیست. بدون عشق، زندگی همچون شبستانی تاریک و بی‌نور خواهد بود. این بیت بر ضرورت عشق برای معنابخشی به حیات تأکید دارد.

۲۲. کسی را که در دل صفایی نبود

نبیند رهی در شبستان زِ عشق

شرح:
کسی که صفای دل ندارد، راهی به حریم عشق الهی نمی‌یابد. پاکی و صفای درون شرط ورود به وادی عشق و درک حقیقت آن است.

۲۳. زِ عشقی که دل را به معراج برد

رساند پیمبر به یزدان زِ عشق

شرح:
عشقی که دل را به معراج می‌برد، همان عشقی است که پیامبر اکرم (ص) را در شب معراج به قرب الهی رساند. این بیت به عشق به‌عنوان نیروی تعالی‌بخش و وسیله‌ی عروج معنوی اشاره دارد.

۲۴.به هر جا روی، نور حق منجلی

دل عاشقان شاد و خندان زِ عشق

شرح:
نور الهی در همه‌ی هستی آشکار است. این نور، دل عاشقان را همواره شاد و خندان نگاه می‌دارد. عشق الهی، مبدأ و منتهای سرور حقیقی است.

۲۵. کسی کو زِ سرّ بقا دم زند

شود محو و بی‌تاب جانان زِ عشق

شرح:
کسی که از راز بقا بالله سخن می‌گوید، در عشق به محبوب ازلی محو و بی‌قرار می‌شود. این بیت به مقام بقاء بعد الفناء و وصل عاشق به معشوق اشاره دارد.

۲۶.. نماند غباری به دل از جهان

چو جان شد زِ اخلاص، قربان زِ عشق

شرح:
وقتی جان عاشق با اخلاص در راه عشق الهی قربانی می‌شود، هیچ تعلقی به دنیا در دل او باقی نمی‌ماند. این بیت به مقام اخلاص و قربانی نفس در راه محبوب اشاره دارد.

۲۷. اگر ذره‌ای مهر در دل فتد

شود درد عالم، چه آسان زِ عشق

شرح:
اگر عشق الهی حتی به‌اندازه‌ی ذره‌ای در دل جای گیرد، تمام دردها و سختی‌های دنیا آسان و شیرین خواهد شد. این بیت بر قدرت تسکین‌بخش عشق تأکید دارد.

۲۸.همه کائنات‌اند مجذوب حق

که هستی بُوَد چون گلستان زِ عشق

شرح:
تمام هستی و موجودات مجذوب خداوند هستند. این جذب عشق الهی موجب می‌شود که عالم به گلستانی سرسبز و پرطراوت تبدیل گردد. اشاره‌ای است به حدیث "لولا الحبّ لما خلق الله العالم".

۲۹. به هر جا روی، نور حق منجلی

"رجالی" بود وقف یزدان زِ عشق

شرح:
در هر گوشه‌ی عالم، نور حق نمایان است. شاعر (رجالی) خود را وقف خدمت به معبود کرده و تمام زندگی خود را در مسیر عشق و رضایت الهی قرار داده است.

این ابیات، تجلی عشق الهی و سلوک عرفانی را با بیانی شیوا و پرشور تصویر می‌کنند. شاعر با تأکید بر مقام عشق، صفای دل، و فنا فی‌الله، سالک را به حرکت در مسیر وصال محبوب دعوت می‌کند.

سراینده

دکتر علی رجالی

  • ۰۴/۰۱/۰۵
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی