رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

هو
جز "هو" همه نقش سایه بر دیوار است
هر چیز به جز او، عدم و پندار است
چون پرده برافتد ز جمال ازلی
بینیم که "هو" اصل همه ی اسرار است

شرح رباعی "هو"

مصرع اول:

"جز 'هو' همه نقش سایه بر دیوار است"

  • در این مصرع، جهان هستی و موجودات به سایه‌ای بر دیوار تشبیه شده‌اند که حقیقتی مستقل ندارند.
  • این تصویر برگرفته از نظریه‌ی وحدت وجود و مجاز بودن عالم کثرت است.
  • سایه بدون نور و جسم اصلی بی‌معناست؛ پس هر چه غیر از "هو" (یعنی خداوند) است، تنها بازتابی ناپایدار است.

مصرع دوم:

"هر چیز به جز او، عدم و پندار است"

  • در عرفان اسلامی، حقیقت مطلق خداوند است و هر چیز دیگر به نسبت او عدم نسبی دارد.
  • این مصرع اشاره دارد که موجودات مستقل نیستند و تنها یک توهم (پندار) هستند.
  • این مضمون را می‌توان با نظریه‌ی فنا و بقا نیز مرتبط دانست، جایی که هر چیز در نهایت به "هو" برمی‌گردد.

مصرع سوم:

"چون پرده برافتد ز جمال ازلی"

  • در اینجا، پرده به حجاب‌های جهل و غفلت اشاره دارد که حقیقت را از دید انسان پنهان کرده‌اند.
  • "جمال ازلی" به ذات خداوند و حقیقت مطلق اشاره دارد که همواره وجود داشته است.
  • این مصرع اشاره به لحظه‌ی کشف حقیقت دارد که سالک پس از طی طریق، درک می‌کند که تنها "هو" حقیقت دارد.

مصرع چهارم:

"بینیم که 'هو' اصل همه‌ی اسرار است"

  • در پایان، وقتی حجاب‌ها کنار می‌روند، انسان درمی‌یابد که تمام اسرار عالم به "هو" بازمی‌گردد.
  • این مصرع تأکید دارد که رازهای هستی، معنا و حقیقت همه چیز، در ذات الهی نهفته است.
  • اشاره‌ای به این مفهوم دارد که سالک در نهایت به شهود توحیدی می‌رسد و همه چیز را در "هو" می‌بیند.

نتیجه‌گیری:

این رباعی، عصاره‌ای از عرفان اسلامی است که در آن وحدت وجود، فنا، و حقیقت مطلق بیان شده است. شاعر با استفاده از تصاویر ملموس (سایه، دیوار، پرده، جمال) مفهومی عمیق را بیان کرده که به رهایی از توهم دنیا و درک حقیقت الهی اشاره دارد.

نظرتان درباره این شرح چیست؟

 

"هو" در عرفان اسلامی

"هو" یکی از نام‌های الهی و مفاهیمی اساسی در عرفان اسلامی است که به ذات مطلق و غیب‌الغیوب خداوند اشاره دارد. این واژه، که از ضمیر مفرد غایب در زبان عربی گرفته شده، دلالت بر حقیقتی دارد که فراتر از هر توصیف، نام و نشانی است. در ادبیات عرفانی، "هو" رمز وحدت مطلق، بی‌چونی و غیب الهی است و نقشی کلیدی در تبیین نگرش عرفا به خداوند و هستی دارد.


۱. "هو" و مقام ذات الهی

در عرفان نظری، خداوند در دو مقام ذات و صفات مورد بررسی قرار می‌گیرد:

  • مقام ذات (غیب مطلق):
    این مقام که با "هو" بیان می‌شود، مقام بی‌چونی و بی‌نامی است، جایی که هیچ تعینی ندارد و هیچ مخلوقی نمی‌تواند به حقیقت آن دست یابد. عرفا این مرتبه را "لا اسم له و لا رسم له" (بی‌نام و نشان) می‌نامند. در این مقام، خداوند هیچ صفتی ندارد که بتوان آن را فهم یا توصیف کرد.

  • مقام صفات و تجلیات:
    در این مقام، خداوند با اسماء و صفات تجلی می‌کند، مانند "رحمان"، "رحیم"، "قدیر"، و غیره. اما "هو" قبل از همه‌ی این اسماء و فراتر از آنهاست.

ابن‌عربی در فصوص الحکم می‌گوید:
"هو، همان حقیقتی است که هیچ‌کس آن را درک نمی‌کند مگر خودش. او در مقام خویش، ورای هر صفت و اسمی است."


۲. "هو" و وحدت وجود

یکی از اصول بنیادین عرفان اسلامی، وحدت وجود است، به این معنا که وجود حقیقی تنها از آنِ خداست و سایر موجودات جلوه‌های او هستند. در این دیدگاه، همه چیز از "هو" نشأت می‌گیرد و به "هو" بازمی‌گردد. در این معنا، "هو" نشان‌دهنده‌ی حقیقتی است که همه‌ی کثرات و تعینات در آن محو می‌شوند و چیزی جز یک وجود مطلق و بی‌نهایت باقی نمی‌ماند.

مولانا این معنا را چنین بیان می‌کند:
هر چیز که در جهان فانی است، نیست / باقی است به‌ذاتِ خود، هو، هو


۳. "هو" و ذکر صوفیه

در تصوف، ذکر "هو" یکی از مهم‌ترین اذکار است که به‌صورت تنفسی و قلبی انجام می‌شود. بسیاری از مشایخ صوفیه، مانند محیی‌الدین ابن‌عربی، بایزید بسطامی، و عبدالقادر گیلانی، ذکر "هو" را رمز فنا فی الله می‌دانند.

ذکر "هو" به این معناست که:

  • سالک در ذکر دائمی، خود را فراموش کرده و تنها خداوند را می‌بیند.
  • "هو" نماد نفی همه‌ی غیر خدا است؛ یعنی هر چیزی که غیر از "هو" باشد، سراب و وهم است.

در تصوف نقشبندیه، ذکر "هو" را همراه با نَفَس می‌کشند و بیرون می‌دهند، زیرا باور دارند که حتی تنفس نیز باید در حضور خداوند باشد.

ابوسعید ابوالخیر می‌گوید:
"در همه‌ی عالم جز هو هیچ نیست، هر جا که رو کنی، اوست."


۴. "هو" در آیات و احادیث

آیات قرآنی:

  • "هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ" (سوره‌ی حشر، آیه ۲۲)

    او همان خدایی است که هیچ معبودی جز او نیست.

  • "وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ" (سوره‌ی حدید، آیه ۴)

    و او با شماست، هر کجا که باشید.

احادیث نبوی:

  • "لَا تَفَکَّرُوا فِی ذَاتِ اللَّهِ وَ لَکِنْ تَفَکَّرُوا فِی آلَائِهِ"

    در ذات خداوند فکر نکنید، بلکه در نشانه‌های او بیندیشید.

این حدیث تأکید می‌کند که ذات خداوند (هو) فراتر از اندیشه‌ی بشری است و تنها می‌توان او را در نشانه‌هایش جستجو کرد.


۵. نتیجه‌گیری

"هو" در عرفان اسلامی رمز وحدت مطلق، بی‌چونی و حقیقت غایی است. این واژه:

  1. به ذات خداوند که فراتر از همه‌ی نام‌ها و صفات است اشاره دارد.
  2. نشان‌دهنده‌ی وحدت وجود و نفی غیر خدا است.
  3. در تصوف، ذکری عمیق و محوری است که سالک را به فنا و بقا در حق می‌رساند.

در نهایت، "هو" همان حقیقتی است که هر جوینده‌ی حقیقت، در انتهای مسیر سلوک، جز آن چیزی نمی‌بیند و نمی‌خواهد.

  • ۰۳/۱۱/۲۹
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی