رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

داستان کامل قوم مدین 

قوم مدین از فرزندان حضرت ابراهیم (ع) بودند و در سرزمینی پرنعمت در شمال غربی حجاز، میان شام و حجاز، سکونت داشتند. آنان در شهری آباد با زمین‌های حاصلخیز و منابع فراوان زندگی می‌کردند و به بازرگانی و کشاورزی مشغول بودند. ابتدا مردمانی خداپرست و درستکار بودند، اما رفته‌رفته گرفتار دنیاطلبی، طمع، فساد اقتصادی، و ظلم شدند.

برانگیخته شدن حضرت شعیب (ع):

خداوند برای هدایت این قوم، یکی از مردان صالح و پرهیزگارشان را به پیامبری برگزید؛ او حضرت شعیب (ع) بود. شعیب به سبب صداقت، پاکی، و خوش‌خلقی، در میان قوم خود جایگاه خوبی داشت، اما چون مأمور شد آنان را از ظلم باز دارد و به توحید دعوت کند، بسیاری از بزرگان قوم با او دشمن شدند.

شعیب آنان را به عبادت خداوند یکتا و ترک شرک فراخواند و گفت:
«ای قوم من! تنها خداوند را بپرستید. در معاملات، پیمانه و وزن را تمام دهید. کم‌فروشی و خیانت نکنید. در زمین فساد نکنید و به مردم ستم روا مدارید. از مال حلال استفاده کنید و دست از رباخواری و ظلم بردارید. اگر ایمان آورید، خداوند برکات آسمان و زمین را بر شما خواهد گشود.»

فساد اقتصادی قوم مدین:

قوم مدین به ویژه در بازار و داد و ستد، گرفتار گناهان فراوان بودند:

  • آنان وزن و پیمانه را کم می‌کردند؛
  • در قیمت‌گذاری تقلب می‌کردند و اجناس فاسد می‌فروختند؛
  • ربا می‌گرفتند و مردم را به زور وام‌دار می‌کردند؛
  • در زمین فساد و ناهنجاری رواج داده بودند و
  • زورمندان قوم، حق ضعفا را پایمال می‌کردند.

شعیب بارها و بارها آنان را با مهربانی هشدار داد و راه نجات را نشان داد، اما تکذیب، استهزا و تهدید، پاسخ قوم به این پیام الهی بود. آنان گفتند:
«ای شعیب! تو با ما در بازار و دارایی‌مان چه‌کار داری؟ مگر ما را از کسب و کار و تجارت بازمی‌داری؟ اگر از خدای تو پیروی کنیم، باید خانه و ثروت خود را ترک کنیم؟»

تهدید به اخراج و قتل:

آنان حتی تهدید کردند:
«اگر از دین و رسم ما پیروی نکنی، تو و یارانت را از این شهر بیرون می‌کنیم، یا شما را به مرگ می‌سپاریم. چرا که ما به خدای تو باور نداریم.»

شعیب (ع) با صبر و اطمینان پاسخ داد:
«من مأمور خدایم و هدفم خیر شماست. اگر شما مرا از سرزمین خود بیرون کنید، آیا می‌توانید از عذاب خدا بگریزید؟ خداوند میان ما داوری خواهد کرد.»

او افزود:
«ای قوم من! شما گذشته‌ای پرعبرت در پیش چشم دارید. به یاد آورید سرنوشت قوم نوح، عاد، ثمود و قوم لوط را که چگونه نابود شدند. آیا از آن عبرت نمی‌گیرید؟»

نزول عذاب الهی:

وقتی فساد آنان از حد گذشت و به دعوت پیامبر خدا پاسخ ندادند، خداوند به شعیب وحی فرستاد که دیگر قوم مهلت ندارد. ناگاه زمین لرزید و صاعقه‌ای مهیب از آسمان فرود آمد. باد سوزان بر شهر وزیدن گرفت و صدایی سهمگین، قلب مردمان را درید.
خانه‌ها و کاخ‌ها در یک لحظه ویران شد و تمام قوم مدین نابود شدند. هیچ کس از آنان باقی نماند، مگر اندک مؤمنانی که همراه شعیب بودند.

شعیب، بر پیکرهای خاموش آن قوم فاسد نگریست و با حسرت گفت:
«ای کاش اینان به حق ایمان می‌آوردند. ای وای بر قومی که هشدار الهی را نشنیدند.»

عبرت جاودانه:

ماجرای قوم مدین، آینه‌ای روشن برای همه‌ی انسان‌ها و ملت‌هاست. ملتی که به جای عدالت و صداقت، ربا و کم‌فروشی را پیشه کند؛ به جای حق و انصاف، فریب و ظلم برگزیند؛ و به جای بندگی خدا، به مادی‌گرایی، طمع، فساد و نفاق روی آورد، دیر یا زود دچار خشم الهی و نابودی محتوم خواهد شد.

شعیب (ع) پیام‌آور عدالت اجتماعی، اقتصاد پاک و ایمان راستین بود. دعوت او محدود به زمان و مکان نیست. هر جامعه‌ای که بازار سالم، اقتصاد عادلانه، پرهیز از ربا، و حمایت از مستضعفان را رها کند، در خطر است.

این داستان ما را می‌خواند به تأمل و اصلاح:
راه نجات، در ایمان، توکل، صداقت و عدالت است؛ و عذاب، نتیجه فساد، ظلم، رباخواری و بی‌ایمانی.

تهیه و  تنظیم 

دکتر علی رجالی 

  • ۰۴/۰۵/۱۶
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی