رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی باده ازلی

باده ازلی
آن باده که در جامِ وجودم دادند
از روزِ ازل، بس امیدم دادند
بر وحدت عشق، می شود آن تاکید
در جان و روان، حق نویدم دادند

 

شعر شما بسیار عمیق و پرمحتواست، و مفاهیم عرفانی بسیاری را به تصویر می‌کشد. در اینجا شرح و تفسیر هر مصرع را به‌طور جداگانه آورده‌ام:

باده ازلی

این عنوان به‌طور کلی اشاره به باده‌ای ازلی یا باده‌ای دارد که از ابتدای آغاز هستی، از همان ابتدا به انسان داده شده است. این باده می‌تواند نمادی از عشق الهی، معرفت ازلی یا نعمت معنوی باشد که از اولین لحظات خلقت انسان در او نهفته است. باده در عرفان معمولاً به معنای روح الهی یا انگیزه‌های معنوی است.

آن باده که در جامِ وجودم دادند

در این مصرع، شاعر به رابطه‌ای بین باده (نماد حقیقت و عشق الهی) و جامِ وجود اشاره می‌کند. جام وجود نماد بدن یا نفس انسان است، جایی که این باده در آن ریخته می‌شود. این تصویر بیانگر این است که انسان از ابتدا، در قالب وجود خود، این جوهر معنوی را دریافت کرده است.

از روزِ ازل، بس امیدم دادند

این مصرع به تاریخ ازلی و پیوند انسان با آغاز خلقت اشاره دارد. «روز ازل» به زمان‌های ابتدایی و آغاز خلقت اشاره دارد، وقتی که روح انسانی آفریده شد و در این زمان، امید و نور معنوی به انسان داده شد. این امید می‌تواند به معنای رهنمون به مقصد اصلی انسان باشد، یعنی رسیدن به حقیقت و عشق الهی.

بر وحدت عشق، می‌شود آن تاکید

در اینجا، شاعر بر وحدت عشق تأکید می‌کند. وحدت عشق در عرفان معمولاً به معنای اتحاد با معشوق الهی است. این اشاره به آن دارد که عشق حقیقی یا عشق به خدا، در همه هستی و در کل عالم یکپارچگی دارد. تأکید بر وحدت عشق نشان‌دهنده این است که همه چیز از یک حقیقت واحد سرچشمه می‌گیرد و آن حقیقت چیزی جز عشق الهی نیست.

در جان و روان، حق نویدم دادند

در این مصرع، شاعر به جان و روان انسان اشاره می‌کند که به نوعی تجلی از حقیقت الهی و معنوی هستند. حق در اینجا به معنی حقیقت الهی است، و نوید دادن به این معناست که انسان با درک عشق و حقیقت الهی، از جانب حق تعالی به آگاهی و نور راهنمایی شده است. در اینجا، جان و روان انسان جایی هستند که حقیقت الهی در آن‌ها جریان می‌یابد و انسان از طریق این نور، به درک معنای حقیقی زندگی و هدف‌های بلند می‌رسد.

نتیجه‌گیری کلی:

شعر شما به طور کلی بیانگر رابطه انسان با عشق الهی است. با استفاده از واژه‌های باده، وجود، امید، وحدت عشق و حق نویدم دادند، به مفاهیم عمیق عرفانی و معنوی اشاره کرده‌اید که نشان‌دهنده شروعی ازلی، هدایت الهی و وصل انسان به حقیقت مطلق می‌باشد. این شعر نه تنها اشاره به معشوق الهی دارد، بلکه به مسیر رسیدن به وحدت و آگاهی نیز پرداخته است.

 

 

باده ازلی در عرفان یکی از مفاهیم ژرف و پررمز و راز است که ریشه در آموزه‌های اسلامی، اشعار عرفانی و تجارب سلوکی عارفان دارد. این اصطلاح اشاره به فیض و شرابی الهی دارد که از ازل بر ارواح عاشقان و عارفان جاری بوده و آنان را به مستیِ عشق و معرفت کشانده است.

۱. ریشه و مبانی باده ازلی

باده ازلی از دو واژه تشکیل شده است:

  • باده: در ادبیات عرفانی، شراب و باده معمولاً به عشق الهی، معرفت، جذبه و حالاتی از مستی روحانی تعبیر می‌شود. این شراب، حقیقتی معنوی است که روح را از قیود عالم خاکی رها کرده و به عوالم بالا سوق می‌دهد.
  • ازلی: چیزی که از ازل بوده و آغاز ندارد. در عرفان، ازلیتِ باده اشاره به سرشتِ عشقِ الهی دارد که در فطرت انسان از آغاز خلقت نهاده شده است.

۲. ارتباط باده ازلی با میثاق ألست

در قرآن کریم، آیه‌ی «ألستُ بربّکم؟ قالوا بلی» (اعراف: ۱۷۲) بیانگر پیمانی است که خداوند در عالم ذر با ارواح بنی‌آدم بست. عرفا معتقدند که باده ازلی همان شراب عشق و معرفتی است که خداوند در همان لحظه‌ی میثاق ألست به ارواح نوشاند و از همان زمان، عده‌ای مست و واله‌ی این باده شدند.

مولانا در این‌باره می‌گوید:
ما ازل را باده خوردیم از خمِ لا یَنفَدی
برتر از اندیشه‌ایم و بالاتر از وهم و گمان

۳. تفاسیر مختلف از باده ازلی

باده ازلی را می‌توان از چند زاویه تفسیر کرد:

الف) باده‌ی عشق الهی

عارفان معتقدند که عشق الهی ازلی است و خداوند از ازل این عشق را در وجود بندگان خاص خود نهاد. باده‌ی ازلی همان نوری است که از ازل بر دل عارفان تابیده و آنان را به سوی حقیقت سوق داده است.

ب) باده‌ی معرفت و شهود

باده ازلی را می‌توان به عنوان شراب معرفت در نظر گرفت که حقیقت آن، نوعی کشف و شهود است. این معرفت با مطالعه و تفکر به دست نمی‌آید، بلکه نوعی الهام و کشف قلبی است که از ازل به برخی عطا شده است.

مولانا می‌گوید:
ما را به ازل نظر بُد ای خواجه مدام
آن روز شراب ما ز خمخانه‌ی که بود؟

ج) باده‌ی فنای فی‌الله

در برخی تفاسیر، باده ازلی همان شراب مستی فنا در حق است. یعنی حالتی که عارف از خودی و منیت تهی می‌شود و جز خداوند چیزی در او باقی نمی‌ماند. این مستی، نه مستی از هوش‌ربایی بلکه مستیِ هوش‌افزاست که عارف را به حقیقت مطلق متصل می‌کند.

حافظ می‌گوید:
خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش
که ساز شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد

۴. تفاوت باده ازلی با شراب طهور

  • باده ازلی: این باده در ازل به ارواح عطا شده و سبب عشق، معرفت و جذبه‌ی الهی است.
  • شراب طهور: در قرآن کریم از «شراب طهور» یاد شده که در بهشت به مؤمنان داده می‌شود. برخی عارفان این دو را یکی دانسته‌اند، اما برخی دیگر گفته‌اند که باده ازلی خاص مقربان است و شراب طهور، تطهیرکننده‌ی روح در قیامت.

۵. جایگاه باده ازلی در اشعار عرفانی

مولانا:
ما را به ازل نظر بُد، ای خواجه مدام
آن روز شراب ما ز خمخانه‌ی که بود؟

حافظ:
باده از جام جهان‌بین به من آور که منم
آن که در کنجِ خراباتیِ دیرِ مغانم

عطار:
در ازل داد مرا باده‌ی عشق
حق ز خمخانه‌ی ذاتِ قدمش

۶. نتیجه‌گیری

باده ازلی رمزی از عشق، معرفت و جذبه‌ی الهی است که از ازل در جان برخی از ارواح ریخته شده و آن‌ها را واله و سرگشته‌ی حقیقت کرده است. این باده، گاهی به مستی از عشق خداوند، گاهی به شهود و کشف حقیقت، و گاهی به فنای فی‌الله تعبیر می‌شود.

اگر بخواهید، می‌توانم این مفهوم را در قالب یک رباعی یا مثنوی به نظم درآورم.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۱/۲۵
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی