رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
لبیک خداوندی
گفتم که دلم ز غیر تو خاموش است
لبیک تو را شنیدم و مدهوش است
فرمود: که من همیشه همراه توام
لبیک مرا بگوی، آن جان‌نوش است

 

شرح و تفسیر رباعی "لبیک خداوندی"

این رباعی، گفت‌وگویی عارفانه میان بنده و خداوند را به تصویر می‌کشد. شاعر در سلوک عرفانی خود، با دل بریدن از غیر حق، صدای لبیک الهی را می‌شنود و به حال وجد و مدهوشی می‌رسد. در ادامه، خداوند پاسخ او را با دعوت به یاد و ذکر خویش کامل می‌کند.


مصرع اول: "گفتم که دلم ز غیر تو خاموش است"

✅ در این مصرع، شاعر از یک تصمیم قلبی و عرفانی سخن می‌گوید:

  • "دلم خاموش است" به معنای دل بریدن از غیر خدا و خاموش شدن تعلقات نفسانی است.
  • "غیر تو" اشاره به هر چیزی دارد که ممکن است میان انسان و خدا حجاب و مانع ایجاد کند، مانند دنیا، هوس‌ها، یا توجه به غیر خدا.

🔹پیام: این مصرع نشان‌دهنده یک مرحله از تزکیه نفس و کنار گذاشتن غیر خدا در مسیر عرفان است.


مصرع دوم: "لبیک تو را شنیدم و مدهوش است"

✅ پس از خاموش کردن دل از غیر، بنده لبیک الهی را می‌شنود و دچار مدهوشی می‌شود:

  • "لبیک" در ادبیات عرفانی یعنی پاسخ خدا به ندای سالک، یعنی وقتی که انسان خالصانه به سوی خدا می‌رود، خدا نیز پاسخ می‌دهد.
  • "مدهوش است" یعنی سالک در حال وجد و جذبه عرفانی قرار گرفته و از خود بی‌خود شده است.

🔹پیام: سالک وقتی خود را از غیر خدا رها کند، حضور الهی را به‌وضوح درک کرده و به جذبه عشق الهی کشیده می‌شود.


مصرع سوم: "فرمود: که من همیشه همراه توام"

✅ این مصرع، پاسخ خداوند به سالک است:

  • خداوند تأکید می‌کند که همیشه با بنده است، حتی زمانی که بنده گمان می‌کند که تنها مانده است.
  • این مفهوم برگرفته از آیات قرآن است، مانند: "نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ" (ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم).

🔹پیام: حضور دائمی خداوند در همه لحظات زندگی، حتی در سختی‌ها، و دعوت به یقین به قرب الهی.


مصرع چهارم: "لبیک مرا بگوی، آن جان‌نوش است"

✅ خداوند از بنده می‌خواهد که او را بخواند و به ذکر او ادامه دهد:

  • "لبیک مرا بگوی" یعنی یاد و ذکر خداوند، راه زنده نگه‌داشتن ارتباط معنوی است.
  • "جان‌نوش" یعنی ذکر الهی، غذای روح و مایه‌ی حیات جان انسان است، همان‌طور که قرآن می‌فرماید: "أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ" (با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابند).

🔹پیام: خداوند از انسان می‌خواهد که در هر حال ذکر او را بگوید، زیرا این ذکر، جان را زنده می‌کند و آرامش حقیقی می‌آورد.


جمع‌بندی کلی:

این رباعی، خلاصه‌ای از سلوک عرفانی را در چهار مرحله بیان می‌کند:

  1. دل بریدن از غیر خدا (تزکیه).
  2. دریافت جذبه و پاسخ الهی (تجلی عشق خدا).
  3. درک حضور دائمی خداوند (یقین و شهود).
  4. ادامه‌ی ذکر و ارتباط با خدا (سیر و سلوک مستمر).

به همین دلیل، این رباعی یک دعوت عرفانی به ذکر و قرب الهی است که بر پایه‌ی آموزه‌های قرآنی و عرفانی شکل گرفته است.

 

لبیک خداوند در عرفان اسلامی: تجلی اجابت و وصال

در عرفان اسلامی، «لبیک خداوند» یکی از عالی‌ترین تجلیات وصال و اجابت است که سالک در سیر و سلوک خود به آن نائل می‌شود. این اصطلاح نشان‌دهنده‌ی پاسخ الهی به ندای بنده‌ای است که از عمق جان به سوی او روی آورده و خواهان قرب و معرفت است. اما این پاسخ در مراتب مختلف عرفانی، تجلیات متفاوتی دارد و فهم آن نیازمند بررسی دقیق مفاهیم مرتبط با ندای عبد، اجابت الهی، و سلوک عاشقانه است.


۱. حقیقت لبیک در عرفان اسلامی

لبیک در لغت از ماده‌ی «لبّ» (به معنای عقل و قلب) گرفته شده و به معنای پاسخ از روی خلوص و حضور قلب است. وقتی عبد در حال سلوک و پرستش، از ته دل «لبیک اللهم لبیک» می‌گوید، در حقیقت اظهار بندگی و عشق خود را اعلام می‌کند. اما لبیک حقیقی زمانی اتفاق می‌افتد که این ندا از سوی خداوند نیز پاسخ داده شود.

در این مرحله، لبیک خداوند یعنی اجابت حق به دعوت سالک، پذیرش او در محضر الهی، و گشایش درهای معرفت و قرب به روی او. این پاسخ الهی می‌تواند در قالب تجلیات عرفانی، مکاشفات روحانی، الطاف غیبی، و یا شهود مستقیم رخ دهد.


۲. مراتب لبیک خداوند در سلوک عرفانی

الف) لبیک الهی به ندای فطرت انسان

در نگاه عرفانی، همه‌ی انسان‌ها در عالمی پیش از این جهان، با خداوند عهد بسته‌اند:
«أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ» (اعراف: 172)
این همان میثاق الست است که روح انسان پیش از آمدن به دنیا، ربوبیت خدا را پذیرفته و با او عهد بسته است. در حقیقت، لبیک گفتن بنده در دنیا، پاسخ به آن عهد ازلی است، و خداوند نیز به این لبیک بنده پاسخ می‌دهد، یعنی درهای هدایت و معرفت را به روی او می‌گشاید.

ب) لبیک خداوند به عاشق سالک

سالک وقتی با خلوص نیت، خداوند را می‌خواند، بی‌پاسخ نمی‌ماند. در این مرحله، خداوند در قالب تجلیات معنوی، الهامات روحانی، و کشف و شهودهای عرفانی به او پاسخ می‌دهد.
عارفان می‌گویند که هر گامی که عبد به سوی حق بردارد، خداوند ده‌ها گام به سوی او برمی‌دارد، و این خود لبیکی از سوی پروردگار است.

در احوال برخی عارفان آمده است که وقتی در حال گفتن «لبیک اللهم لبیک» بودند، ندایی درونی می‌شنیدند که می‌گفت:
«عبدی، لبیک! من تو را اجابت کردم، بیا که به وصال نزدیک شده‌ای!»
این همان لحظه‌ی درک لبیک خداوند است که سالک را به وجد و حال می‌رساند.

ج) لبیک خاص الهی برای اولیاء و مقربین

در مراتب بالاتر، لبیک خداوند نه از طریق مکاشفات یا حالات روحانی، بلکه به شکل مستقیم و بی‌واسطه در قلب سالک متجلی می‌شود.
در این مقام، ولیّ خدا دیگر نیازی به گفتن «لبیک» ندارد، زیرا او در محضر دائم الهی است و پاسخ الهی را در هر لحظه احساس می‌کند. لبیک خداوند برای این مقربین به‌صورت حضور دائمی رحمت، معرفت، و قرب است.

د) لبیک در مقام فنا و بقا بالله

در والاترین مرحله‌ی عرفانی، وقتی بنده به مقام فنای فی الله می‌رسد، دیگر هیچ دوگانگی‌ای میان عبد و معبود باقی نمی‌ماند. در این مقام:

  • دیگر عبد نیست که می‌گوید «لبیک اللهم لبیک»، بلکه این خود خداست که در وجود او «لبیک» می‌گوید.
  • در حقیقت، در این مرحله لبیک عبد و لبیک خداوند یکی می‌شود، زیرا عبد در ذات الهی فانی شده و به مقام بقا بالله رسیده است.
  • این همان چیزی است که در حدیث قدسی آمده است:
    «من چشم او می‌شوم که با آن می‌بیند، گوش او که با آن می‌شنود، و دست او که با آن عمل می‌کند.»

در این مقام، بنده نه فقط لبیک می‌گوید، بلکه خود لبیک خدا می‌شود و به صورت تجلی حق در عالم ظهور می‌یابد.


۳. نشانه‌های لبیک خداوند در زندگی عارف

لبیک خداوند به بندگان خاص خود نشانه‌هایی دارد که در احوالات عرفا و اهل سلوک مشاهده شده است:

  1. افزایش یقین و آرامش قلب – وقتی خداوند به بنده لبیک می‌گوید، دل او به آرامش مطلق می‌رسد:
    «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد: 28)
  2. حصول معرفت و بینش باطنی – سالکی که لبیک الهی را درک کند، ناگهان چشم دلش بینا شده و حقایق برایش روشن می‌شود.
  3. افزایش محبت و جذب قلوب – یکی از نشانه‌های لبیک خداوند، این است که عشق بنده در دل دیگران نیز قرار می‌گیرد:
    «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا» (مریم: 96)
  4. تسلیم و رضا – بنده‌ای که لبیک الهی را بشنود، دیگر هیچ شکایتی ندارد و در برابر همه‌ی احکام الهی راضی و تسلیم است.

۴. نتیجه‌گیری: لبیک خداوند، دعوت به وصال

لبیک خداوند در عرفان اسلامی چیزی فراتر از یک پاسخ لفظی است؛ این نشانه‌ی قبولی عبد در محضر الهی، اجابت او در مسیر معرفت، و ورود او به مقام قرب است.

سالک در ابتدا فقط «لبیک اللهم لبیک» را بر زبان دارد، اما در انتها این خداوند است که در دل و جان او لبیک می‌گوید. او دیگر فردی جدا از حق نیست، بلکه جزئی از تجلی الهی در عالم هستی می‌شود.

اینجا نقطه‌ای است که دیگر نه زبان سخن می‌گوید و نه گوش می‌شنود، بلکه وجود انسان لبیک خدا را در تمامی لحظات درک می‌کند و به‌صورت دائمی در فضای اجابت و وصال حضور دارد.


پس خوشا به حال آنکه لبیک خداوند را از زبان جان بشنود و به آن پاسخ گوید، زیرا که او به سرچشمه‌ی هستی و عشق الهی بازگشته است!

  • ۰۳/۱۱/۲۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی