رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی گلزار معرفت

گلزار معرفت
هر غنچه ز این باغ، پیامش نور است
هر برگ از این شاخه، کلامش نور است
بگذر ز خودت، که این گلستان عشق است
هر نغمه که برخاست، مرامش نور است

 



alirejali.blog.ir

 

 

گلزار معرفت – شرح و تفسیر

این رباعی دارای یک ساختار عرفانی است که معرفت را به باغی روحانی تشبیه می‌کند، جایی که نور، عشق و حقیقت در آن جریان دارد. در ادامه، هر مصرع را به‌صورت تفصیلی شرح می‌دهیم:


مصرع اول: "هر غنچه ز این باغ، پیامش نور است"

شرح:
در عرفان، غنچه نماد حکمت نهفته و معرفت درونی است. همان‌گونه که غنچه به‌تدریج شکوفا می‌شود و زیبایی خود را آشکار می‌کند، معرفت نیز در قلب سالک آرام‌آرام رشد می‌کند. این باغ، باغ معرفت الهی است که هر غنچه (یعنی هر حقیقت پنهان) با شکوفایی خود، پیام روشنی از حقیقت و نور می‌آورد.

تفسیر عرفانی:

  • غنچه می‌تواند اشاره‌ای به مراحل ابتدایی سلوک عرفانی باشد، جایی که سالک هنوز در ابتدای راه قرار دارد، اما دریچه‌های نور و آگاهی به روی او گشوده شده است.
  • پیامش نور است یعنی این معرفت منشأ الهی دارد و هر چه در این باغ به وجود آید، حقیقتی از سوی خداوند را نشان می‌دهد.

مصرع دوم: "هر برگ از این شاخه، کلامش نور است"

شرح:
برگ‌ها درخت را زنده نگه می‌دارند و منبع حیات و تغذیه‌ی آن هستند. درخت معرفت، شاخه‌های بسیار دارد و برگ‌های آن، همان سخنان و آموزه‌های عارفانه‌اند. هر برگ، نمادی از کلام حقیقت است که از این شاخه‌های عرفانی سرچشمه می‌گیرد.

تفسیر عرفانی:

  • برگ‌ها نشان‌دهنده‌ی آیات، حکمت‌ها، و تعالیم عرفانی هستند.
  • کلامش نور است یعنی هر معرفتی که از این درخت به دست آید، از جنس حقیقت مطلق و روشنایی الهی است.

در حقیقت، این مصرع اشاره به این دارد که هر سخن و آموزه‌ای که از طریق معرفت الهی حاصل شود، سراسر نور و روشنگری است.


مصرع سوم: "بگذر ز خودت، که این گلستان عشق است"

شرح:
این مصرع سالک را دعوت به ترک خودی و فنا در حق می‌کند. "بگذر ز خودت" یعنی از نفس و منیت دست بکش و به دریای عشق الهی بسپار. این گلستان، سرزمین عشق الهی است و تا زمانی که انسان به خود و هویتش وابسته باشد، نمی‌تواند در آن سیر کند.

تفسیر عرفانی:

  • بگذر ز خودت اشاره به اصل مهم عرفانی "فنا فی الله" دارد، یعنی رها کردن خودبینی و خودخواهی و تسلیم شدن در برابر حقیقت الهی.
  • گلستان عشق است یعنی این باغ، همان مقام عشق الهی است که مخلَصین (خالص‌شدگان) به آن راه دارند.
  • عشق در اینجا اشاره به عشق حقیقی و الهی دارد که تنها راه رسیدن به معرفت کامل است.

در این مصرع، نفس انسان مانعی برای ورود به این گلستان دانسته شده و تنها با رهایی از قیدهای دنیوی می‌توان به حقیقت عشق دست یافت.


مصرع چهارم: "هر نغمه که برخاست، مرامش نور است"

شرح:
در این گلستان، هر نغمه و هر صدایی که برخیزد، حامل پیام حقیقت و نور الهی است. یعنی تمامی آنچه در مسیر عرفان و عشق گفته و شنیده می‌شود، نوری از سوی حق است.

تفسیر عرفانی:

  • هر نغمه می‌تواند اشاره به ذکر، مناجات، آیات الهی، و حتی اشعار عرفانی داشته باشد که همگی از سرچشمه‌ی حقیقت می‌جوشند.
  • مرامش نور است یعنی تمامی آهنگ‌ها و صداهایی که از این گلستان برخیزد، نه از جنس هوی و هوس، بلکه از جنس نور و حقیقت‌اند.

در این مصرع، سالک به این حقیقت می‌رسد که هر ندایی که از عالم عشق الهی بلند شود، راهنمایی برای رسیدن به حقیقت است.


جمع‌بندی کلی

✅ این رباعی، ساختار عرفانی و معنوی قوی دارد و به سالک می‌آموزد که با گذشتن از خود و منیت، می‌توان به باغ معرفت و عشق الهی راه یافت.
نور، عشق، معرفت و ترک خودی چهار مفهوم اساسی در این شعر هستند که همگی از اصول مهم عرفان اسلامی محسوب می‌شوند.
✅ این شعر می‌تواند دعای یک عارف باشد که سالکان را به نور و حقیقت عشق الهی دعوت می‌کند.


آیا توضیحات مورد رضایت شما بود؟ اگر بخواهید می‌توانم شرح عرفانی عمیق‌تری هم ارائه دهم.

 

گلزار معرفت در عرفان اسلامی

گلزار معرفت در عرفان اسلامی استعاره‌ای از مقامی روحانی است که در آن، سالک به حقیقت و شهود الهی می‌رسد. این مفهوم در متون عرفانی با معانی مختلفی به کار رفته و با نمادهایی مانند باغ، گل، عطر، آب زلال، نور و سرسبزی جاودانه همراه است.

۱. گلزار معرفت به‌عنوان تجلی حقیقت و انوار الهی

در عرفان، معرفت حقیقی چیزی فراتر از دانش نظری است و به درک شهودی حقیقت اشاره دارد. این معرفت مانند باغی سرسبز و نورانی است که در آن گل‌های حقیقت می‌شکفند و سالک از آن‌ها بهره می‌برد.

ابن عربی در فتوحات مکیه می‌گوید:
"معرفت الهی را باغی است که در آن، گل‌های حقیقت برای هرکس به فراخور حال او می‌شکفند."

۲. پیوند گلزار معرفت با ذکر و ریاضت

در احادیث آمده است:
"اذا مررتم بریاض الجنّة فارتعوا" (هرگاه به باغ‌های بهشت رسیدید، بهره ببرید.)
عارفان این باغ را به محافل ذکر و عرفان تعبیر کرده‌اند. به همین دلیل، سالک با ذکر و ریاضت، از چشمه‌های زلال این گلزار سیراب می‌شود.

مولانا می‌گوید:
"هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست / ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست"
این یعنی سالک، هر لحظه از این گلزار، عطر حقیقت را استشمام می‌کند.

۳. گلزار معرفت و مقام فنا و بقا

گلزار معرفت، نمادی از مقامی است که سالک در آن به فنا فی‌الله می‌رسد و از خود رهایی یافته و در بقای الهی مستقر می‌شود. در این مرحله، او از گل‌های حقیقت تغذیه کرده و چشم دلش به جمال الهی روشن می‌شود.

حافظ این حقیقت را چنین بیان می‌کند:
"گل در بر و می در کف و معشوق به کام است / سلطان جهانم به چنین روز غلام است"
که اشاره‌ای است به وصل و بهره‌بردن از حقیقت جاودان.

۴. گلزار معرفت و حقیقت محمدیه

در برخی تفاسیر عرفانی، گلزار معرفت همان حقیقت محمدیه است که سرچشمه‌ی تمامی علوم و معارف الهی است. سالکان طریقت، با محبت پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع)، وارد این گلزار شده و از نور معرفت بهره‌مند می‌شوند.

امام علی (ع) می‌فرماید:
"أنا مدینة العلم و علی بابها" (من شهر علم هستم و علی درِ آن است.)
که در عرفان، این شهر علم همان گلزار معرفت الهی دانسته شده است.

۵. نتیجه‌گیری: سالک چگونه به این گلزار می‌رسد؟

برای ورود به گلزار معرفت، سالک باید مراحل زیر را طی کند:

  1. تخلیه – پاک شدن از رذایل و نفسانیات
  2. تحلیه – آراستن خود به ذکر و عبادت
  3. تجلیه – رسیدن به نور معرفت و کشف اسرار
  4. فنا و بقا – استقرار در حقیقت مطلق

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۱/۲۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی