باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی عقل بالملکه
عقل بالملکه
عقلی که بود پر ز انوار یقین
بیزار ز بحث و ز جدال است، متین
دریای یقین است ، بود صادق و پاک
هر گفتهی او نور جان است، نگین
شرح و تفسیر رباعی "عقل بالملکه"
این رباعی، توصیفی از "عقل بالملکه" ارائه میدهد، که در فلسفه و عرفان، به عقلی گفته میشود که به کمال رسیده و از نور یقین بهرهمند است. اکنون به شرح و تفسیر هر مصرع میپردازیم:
مصرع اول:
"عقلی که بود پر ز انوار یقین"
🔹 این مصرع نشان میدهد که "عقل بالملکه" غرق در نور یقین است. یقین در اینجا به معنای دانشی است که بدون تردید، راسخ و پایدار است.
🔹 "انوار یقین" اشاره به نوعی آگاهی و بصیرت دارد که از حقیقت سرچشمه میگیرد. در عرفان، یقین سه مرتبه دارد:
- علمالیقین: آگاهی نظری از حقیقت
- عینالیقین: مشاهده مستقیم حقیقت
-
حقالیقین: یکی شدن با حقیقت
🔹 "عقل بالملکه" در این رباعی، عقلی است که به مرتبهی یقین رسیده و در پرتو آن روشن شده است.
مصرع دوم:
"بیزار ز بحث و ز جدال است، متین"
🔹 این مصرع ویژگی مهم "عقل بالملکه" را بیان میکند: پرهیز از جدالهای بیهوده و ناپسند.
🔹 "بحث" و "جدال" اگر در جهت حقیقت نباشند، تنها باعث تفرقه و سردرگمی میشوند. عقل بالملکه، نیازی به این جدالها ندارد، زیرا حقیقت را درک کرده است.
🔹 "متین" به معنای استوار و محکم است. یعنی این عقل بدون آنکه نیاز به مجادله داشته باشد، استوار و پابرجاست.
🔹 این نکته با سخن حضرت علی (ع) هماهنگ است:
"مَنْ تَکَلَّمَ فِی غَیْرِ حَاجَةٍ سَمِعَ مَا لَا یُرْضِیهِ"
"کسی که بیهوده سخن بگوید، چیزهایی خواهد شنید که خوشایندش نیست." (نهجالبلاغه، حکمت ۳۸۲)
مصرع سوم:
"دریای یقین است، بود صادق و پاک"
🔹 در این مصرع، عقل بالملکه به "دریای یقین" تشبیه شده است. دریا نماد بیکرانگی، عمق و عظمت است.
🔹 "صادق و پاک" نشاندهندهی ویژگیهای این عقل است:
- صداقت: یعنی این عقل چیزی جز حقیقت را نمیپذیرد.
-
پاکی: یعنی از شک، وهم، گمانهای نادرست و آلایشهای فکری دور است.
🔹 این مصرع اشاره به این دارد که عقل بالملکه، مانند دریایی زلال و بیکران، سرشار از معرفت خالص است.
مصرع چهارم:
"هر گفتهی او نور جان است، نگین"
🔹 این مصرع نشاندهندهی تأثیر کلام عقل بالملکه است.
🔹 "نور جان" یعنی سخنان این عقل نهتنها روشنکنندهی ذهن، بلکه حیاتبخش روح و جان انسان است.
🔹 "نگین" نماد ارزش و شکوه است، یعنی سخنان این عقل مانند گوهری درخشان، بیبدیل و پرارزشاند.
🔹 این مصرع یادآور حدیث نبوی است:
"الکَلِمَةُ الحِکْمَةُ ضالَّةُ المُؤْمِنِ، فَحَیثُ وَجَدَها فَهُوَ أَحَقُّ بِها"
"حکمت، گمشدهی مؤمن است؛ پس هرجا که آن را بیابد، شایستهی اوست." (ترمذی، سنن)
جمعبندی:
این رباعی، تصویری از "عقل بالملکه" را به زیبایی ترسیم میکند:
✔ این عقل از نور یقین لبریز است.
✔ درگیر بحثهای بیهوده و مجادله نمیشود.
✔ مانند دریایی زلال، حقیقت را در خود دارد.
✔ سخنانش روشنگر جانها و همچون گوهری ارزشمند است.
عقل بالملکه در فلسفه و عرفان اسلامی به یکی از مراتب عقل اشاره دارد که فرد به مرحلهای از توانمندی عقلانی رسیده است که میتواند بهطور طبیعی و بهراحتی اصول و مفاهیم کلیدی را درک و از آنها استفاده کند. این مرحله از عقل در برخی روایات و تعالیم فلسفی بهعنوان عقل "مستقر" یا "نهادینه" معرفی میشود، یعنی عقل به حدی رسیده که دیگر بهطور مداوم به تمرین و تدبیر نیاز ندارد، بلکه بهصورت یک ملکه یا ویژگی ثابت در فرد قرار گرفته است.
تعریف دقیقتر عقل بالملکه
در تقسیمبندیهای فلسفی، بهویژه در فلسفهی ابنسینا و ملاصدرا، عقل به چند مرتبه تقسیم میشود:
عقل هیولانی (عقل بالقوه): در این مرحله عقل در انسان بهطور خام و بالقوه وجود دارد، به این معنا که توانایی درک مفاهیم و معانی را دارا است، اما هنوز این تواناییها به کار نیفتادهاند.
عقل بالملکه: این مرتبه، مرحلهای است که عقل بهطور نهادینه و درونی در فرد مستقر میشود. در این مرحله، انسان توانایی تفکر و استدلال صحیح را کسب کرده است، بهگونهای که بدون نیاز به تمرینهای شدید فکری، میتواند مسائل پیچیده را تحلیل کند و به اصول کلیدی پی ببرد. برای مثال، فرد در این مرحله میتواند مسائل فلسفی یا اخلاقی را بهراحتی درک کرده و در زندگی روزمره بهطور طبیعی آنها را اعمال کند. این نوع عقل، عقل نظری و عملی را بهطور کامل در خود جای داده و بهراحتی قادر به تمیز دادن خیر از شر و تصمیمگیری صحیح است.
عقل بالفعل: در این مرحله، عقل نهتنها از ملکههای ذهنی خود استفاده میکند، بلکه بهطور کامل و فعال به استنتاجهای منطقی و تحلیلی دست میزند و مفاهیم جدید را از اصول اساسی میآموزد. فرد بهطور کامل از عقل خود در تحلیلهای پیچیده استفاده میکند.
عقل مستفاد: این مرحله، مرحلهای است که فرد به مرحلهای از شهود و درک مستقیم از حقیقت میرسد. در این مرحله، عقل بهطور کامل به همهی حقایق و معقولات دست یافته است و انسان از طریق شهود عقلی به درک عالی از حقایق عالم نائل میشود.
ویژگیهای عقل بالملکه
- استقرار و نهادینه شدن: عقل در این مرحله دیگر به یک ویژگی ثابت در انسان تبدیل شده است، بهگونهای که فرد بهطور طبیعی و بدون نیاز به تمرینهای مستمر میتواند از آن استفاده کند.
- توانایی تفکر و استدلال: فرد در این مرحله به توانایی بالایی در تحلیل و استدلال دست مییابد. مفاهیم پیچیده بهطور خودکار و طبیعی برای او قابل درک میشوند.
- رشد اخلاقی و عملی: این نوع عقل نهتنها در حوزهی نظری بلکه در حوزهی عملی نیز رشد کرده است. فرد قادر به تصمیمگیریهای صحیح در زندگی روزمره و رعایت اصول اخلاقی بهطور خودکار است.
- قابلیت تمییز حق از باطل: در این مرحله، فرد قادر است بهراحتی میان حق و باطل، خوب و بد، و درست و نادرست تمییز قائل شود.
عقل بالملکه در فلسفه و عرفان
در فلسفهی اسلامی و بهویژه در تعالیم ملاصدرا و ابنسینا، عقل به عنوان ابزار شناخت و رسیدن به حقیقت معرفی میشود. در عرفان اسلامی، این عقل بهویژه در مرحلهی سیر و سلوک روحانی انسان اهمیت دارد، زیرا فرد در این مرحله از عقل بهعنوان ابزاری برای هدایت خود به سوی حقیقت و خداوند استفاده میکند.
در عرفان، عقل بالملکه به معنای رسیدن به یک شناخت قطعی از مفاهیم اخلاقی، دینی و عرفانی است که بهطور خودکار در عمل فرد نمایان میشود. این عقل به انسان کمک میکند تا در مسیر سیر و سلوک بهدور از خطا و لغزش قدم بردارد.
ارتباط عقل بالملکه با دیگر مراتب عقل
در مجموع، عقل بالملکه یکی از مهمترین مراتب عقل است که در آن عقل بهصورت عمیق در فرد مستقر شده و در تصمیمگیریهای روزمره و درک مفاهیم پیچیدهی فلسفی و اخلاقی بهطور خودکار و طبیعی عمل میکند. این مرحله، نقطهی عطفی است که فرد میتواند در آن به رشد فکری و روحانی دست یابد و در تمامی جنبههای زندگی خود از عقل خود بهرهبرداری کند.
بهطور خلاصه، عقل بالملکه به عقل استوار و نهادینهای گفته میشود که در آن فرد نهتنها میتواند اصول کلی و مفاهیم را درک کند، بلکه بهطور طبیعی و بدون نیاز به تمرینهای مستمر، از این تواناییها در عمل استفاده میکند و در زندگی خود به آنها پایبند میماند.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۱/۱۹