رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی صحوت

صحوت
خورشید حقیقت از درون می‌ گردد
دل در غم و جهل، بی‌سخون می‌ گردد
صحوت به درون آمد و آگاه شدم،
در خواب جهان چو سایه‌گون می‌ گردد

 

این شعر به مفهوم صحوت (آگاهی عرفانی) پرداخته است که در تقابل با حالتی مانند غفلت یا سُکر عرفانی قرار می‌گیرد. در عرفان، صحوت به معنای بازگشت به حالت هشیاری پس از مستی معنوی و یافتن بینشی عمیق‌تر نسبت به حقیقت است. شاعر در این شعر، تحولی درونی را شرح می‌دهد که با نور حقیقت آغاز می‌شود و او را از خواب غفلت بیدار کرده و به آگاهی می‌رساند. در ادامه، شرح دقیق هر بیت ارائه می‌شود:


---

بیت اول:
خورشید حقیقت از درون می‌گردد
در این بیت، شاعر از خورشید حقیقت سخن می‌گوید که از درون انسان طلوع می‌کند. این خورشید نمادی از نور الهی، آگاهی، و بصیرت معنوی است که از درون دل و جان انسان می‌تابد. شاعر تأکید می‌کند که حقیقت، چیزی بیرونی نیست، بلکه از اعماق وجود خود انسان نشأت می‌گیرد و روشنایی آن درون را متحول می‌سازد.


---

بیت دوم:
دل در غم و جهل، بی‌سخون می‌گردد
در این بیت، شاعر به حالتی پیش از آگاهی اشاره می‌کند. دل انسان در غم و جهل، سرگشته و پریشان است؛ زیرا از حقیقت دور افتاده و در تاریکی به سر می‌برد. کلمه بی‌سخون (به معنای بی‌قرار و آشفته) نشان‌دهنده ناآرامی دل در شرایطی است که از نور آگاهی محروم است.


---

بیت سوم:
صحوت به درون آمد و آگاه شدم
این بیت اوج تجربه شاعر را بیان می‌کند: ورود صحوت یا آگاهی به درون. این حالت، لحظه‌ای است که شاعر از خواب غفلت بیدار می‌شود و به حقیقت پی می‌برد. در عرفان، صحوت به معنای خروج از مستی یا بی‌خبری و رسیدن به شناخت عمیق و آگاهانه از جهان و خداوند است.


---

بیت چهارم:
در خواب جهان چو سایه‌گون می‌گردد
این بیت به توصیف دیدگاه شاعر پس از بیداری می‌پردازد. جهان مادی و وضعیت پیشین او (که در آن غرق در غفلت بود) مانند یک خواب یا سایه به نظر می‌رسد؛ چیزی گذرا و غیرواقعی که تنها در ظاهر وجود دارد. این دیدگاه نشان می‌دهد که آگاهی حاصل از صحوت، جهان را برای شاعر به شکلی متفاوت نمایان کرده است.


---

نتیجه‌گیری کلی:

این شعر تجربه‌ای عرفانی را به تصویر می‌کشد که از تاریکی جهل و غفلت به روشنایی آگاهی و شناخت می‌رسد. خورشید حقیقت که از درون می‌تابد، نماد آگاهی معنوی است که دل را از سرگردانی و غم نجات می‌دهد. با ورود صحوت، جهان مادی و حالتی که پیش از آگاهی وجود داشت، چون خوابی سایه‌گون و غیرواقعی به نظر می‌رسد. شعر، دعوتی است به بازگشت به درون و یافتن حقیقت در عمق وجود خود.

 

صحوت یکی از مفاهیم مهم در عرفان اسلامی است که به معنای «هوشیاری»، «بیداری» یا بازگشت به آگاهی پس از حالتی از سُکر عرفانی (مستی روحانی) است. این واژه نشان‌دهنده مرحله‌ای در سیر و سلوک عرفانی است که در آن سالک، پس از تجربه‌های شدید عرفانی و فنا در حق، به حالت تعادل و هوشیاری بازمی‌گردد.


---

تعریف صحوت در عرفان

صحوت به حالتی گفته می‌شود که سالک، پس از تجربه‌ی سُکر (حالت مستی عرفانی)، دوباره به آگاهی و ادراک عادی بازمی‌گردد، اما این آگاهی از نوعی دیگر است؛ زیرا سالک به درک عمیق‌تری از حقیقت الهی دست یافته است.

سُکر: در عرفان به معنای حالتی است که در آن سالک در اثر شدت عشق و جذبه الهی، خودآگاهی و عقل متعارف را از دست می‌دهد.

صحوت: مرحله‌ای است که سالک، پس از عبور از حالت سُکر، به تعادلی بین عشق و عقل، یا جذبه و آگاهی می‌رسد.

 

---

ویژگی‌های صحوت

1. بازگشت به عقل و هوشیاری:
در صحوت، سالک به هوشیاری و ادراک عادی بازمی‌گردد، اما این بازگشت همراه با معرفت و شهود عمیق‌تر از حقایق الهی است.


2. توازن میان عشق و عقل:
در حالی که در حالت سُکر، عشق الهی بر عقل غلبه دارد، در صحوت این دو در تعادل قرار می‌گیرند.


3. تداوم بندگی آگاهانه:
سالک در حالت صحوت، بندگی خداوند را با معرفت عمیق‌تر و هوشیاری بیشتر انجام می‌دهد.

 


---

صحوت در مقایسه با سُکر

سُکر:

مستی و بی‌خودی حاصل از عشق و جذبه الهی.

غلبه احساس بر عقل.

حالتی ناپایدار و موقتی.


صحوت:

بیداری و بازگشت به تعادل و آگاهی.

هماهنگی عقل و عشق.

حالتی پایدار و متعالی.

 


---

دیدگاه عرفا درباره صحوت

1. ابن عربی:
او معتقد است که صحوت مرحله‌ای ضروری برای تکامل عرفانی است، زیرا سالک باید بتواند عشق و عقل را در مسیر بندگی و معرفت الهی هماهنگ کند.


2. مولانا:
در اشعار مولانا، حالت‌های سُکر و صحوت به زیبایی توصیف شده‌اند. او معتقد است که سُکر به سالک کمک می‌کند تا از خودبینی و وابستگی به جهان رها شود، اما صحوت او را به بندگی آگاهانه و عاشقانه می‌رساند.


3. حلاج:
او گاهی سُکر را بر صحوت ترجیح می‌داد، زیرا معتقد بود که در سُکر، سالک به فنا نزدیک‌تر می‌شود، اما در نهایت هر دو حالت را ضروری می‌دانست.

 


---

نتیجه‌گیری

صحوت مرحله‌ای حیاتی در سلوک عرفانی است که سالک، پس از تجربه جذبه و مستی الهی، به هوشیاری و آگاهی برمی‌گردد، اما این آگاهی عادی نیست، بلکه معرفتی عمیق‌تر و متعالی‌تر از حقیقت الهی است. این مفهوم نشان‌دهنده اهمیت تعادل میان عشق و عقل، یا جذبه و ادراک، در مسیر عرفان است.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۰/۱۸
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی