باسمه تعالی
داستان حضرت خضر(ع)
آغاز داستان
حضرت موسی (ع)، پیامبر بزرگ الهی، به گمان اینکه داناترین انسان روی زمین است، از سوی خداوند مأمور میشود تا به نزد بندهای از بندگان خاص خدا به نام خضر (که در قرآن نامش نیامده اما در روایات به خضر شناخته میشود) برود و از او تعلیم گیرد.
او به همراه خدمتکار خود (که برخی او را یوشع بن نون دانستهاند) به راه میافتد. خداوند وعده داده که نشانه یافتن آن بنده خاص، جایی است که ماهی مرده زنده شود و به دریا رود.
یافتن خضر
در محل موعود، ماهی مردهشان زنده شده و در آب میافتد. موسی درمییابد که به مقصد رسیدهاند. در آنجا با خضر ملاقات میکند و از او تقاضا میکند تا همراهش شود و از او بیاموزد.
اما خضر به او میگوید:
«تو نمیتوانی بر کارهایی که من میکنم، صبر داشته باشی.»
موسی قول میدهد که صبر کند و چیزی نپرسد.
سه واقعهی عجیب
خضر میپذیرد، اما هشدار میدهد که نباید پیش از توضیح، چیزی بپرسد. سپس سه واقعه رخ میدهد:
۱. سوراخ کردن کشتی
آنها سوار کشتی میشوند. خضر کشتی را سوراخ میکند. موسی به اعتراض برمیخیزد: چرا کشتی مردم بیگناه را خراب کردی؟
خضر یادآوری میکند که قرار شد پرسشی نکند.
۲. کشتن پسربچه
سپس خضر پسربچهای را میکشد. موسی با خشم میگوید: آیا نفس پاکی را بیجرم کشتی؟
باز خضر یادآوری میکند که صبر نکردی!
۳. برپایی دیوار
در روستایی، مردم مهمانشان نمیکنند. با این حال، خضر دیوارِ در حال فروریختن روستا را بازسازی میکند. موسی تعجب میکند که چرا در برابر این کار مزدی نخواست.
در اینجا، خضر به او میگوید:
«این پایان همراهی ماست، اما تو را به راز کارهایم آگاه میکنم...»
راز سه کار عجیب
۱. کشتی را سوراخ کردم چون پادشاهی ظالم همه کشتیهای سالم را غصب میکرد. من آن را معیوب کردم تا از چنگ او در امان بماند.
۲. پسرک را کشتم چون در علم الهی دانسته شد که در آینده باعث انحراف پدر و مادر مؤمنش خواهد شد. خداوند فرزندی بهتر به آنان خواهد داد.
- دیوار را ساختم چون گنجی برای دو یتیم زیر آن بود و پدرشان مرد صالحی بود. خدا خواست تا آنها بزرگ شوند و گنج را به دست آورند.
پیامهای داستان
علم خضر، علم لدنّی است، علمی که مستقیماً از خداوند دریافت میشود و با معیارهای ظاهری سنجشپذیر نیست.
حوادث جهان همهاش باطنی دارد که چشم ظاهربین ما آن را درک نمیکند.
صبر، کلید فهم اسرار الهی است؛ و عجله و اعتراض زودهنگام، مانع رشد معنوی انسان میشود.
خضر معلمی برای موسی بود تا نشان دهد که حتی پیامبران نیز باید در برابر اسرار الهی فروتن باشند.
جمعبندی عرفانی
در دیدگاه عرفانی، خضر رمز پیر و مرشد کامل است که انسانِ سالک باید با او همراه شود، اما برای رسیدن به مقامات معرفت، باید صبر، تسلیم، و سکوت را تمرین کند. موسی در اینجا، نماد عقل جزئی است که توان درک تمام اسرار را ندارد، و خضر، نمایندهی عقل کل یا علم حضوری است.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۴/۰۹