باسمه تعالی
مجموعه رباعیات خود خواهی
خود خواهی(۱)
هر کس که ز خودخواهی خود دور شود
دل غرقِ صفای عشق و مسرور شود
بگذر ز هوس، که نور حق گردد ره
هر لحظه به دل، رهی به او نور شود
خودخواهی(۲)
نفس است که راه تو به ظلمت بندد
خودخواهی و کبر، دل ز رحمت بندد
از خود بگذر، تا که حق جلوه کند
در راه تواضع، دل ز غفلت بندد
خود خواهی(۳)
هر کس ز خودش برید، آزاد شود
دل چون به ره حق افتد، آباد شود
خودخواه مباش و در ره یزدان گام
کز مهر خدا، همیشه دلشاد شود
خود خواهی(۴)
منیّت چو غباری است، در خانه ی دل
برچین ز دل زنگ، که پیمانه ی دل
هر کس که به ایثار و سخا گام نهد
در قرب خدا شود ، چو دیوانه ی دل
خود خواهی(۵)
هر کس که ز خود گذشت، دلدار شود
بر نور خدا، زنده و بیدار شود
آنکس که به خود بود، گرفتار هوس
بی عشق خدا، خسته و بیزار شود
خود خواهی(۶)
خودخواهی تو در سر و جان تو است
هر جا که خدا بود، گلستان تو است
بگذر ز خودت ، که ره به حق نزدیک است
این قفلِ سیاه، همچو دژبان تو است
خود خواهی(۷)
ای دل، اگر ز خویش آزاد شوی
با مهر خدا، ز غصه دلشاد شوی
خودخواهی و حرص، پردهای بر نور است
بخشنده بمان، که اهل امداد شوی
خود خواهی(۸)
کبر و هوس است، آفتِ جانِ بشر
بگذر ز خودت، بنگری نور بصر
ایثار کن و جان به خداوند سپار
تا جلوه دهد نورِ خدا، بارِ دگر
خودخواهی (۹)
هر کس که ز نفس خویش آزاد شود
جان و دل او مأمن و دلشاد شود
خودخواهی اگر زدوده گردد ز جان
ساکن به سرای حق و آباد شود
خود خواهی(۱۰)
آنکس که دل از خودش جدا میداند
آغوش به مهر و به وفا میداند
خودخواهی اگر برون شود از جانش
از دایره ی خویش، رها می داند
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۰/۰۸