باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
عوامل مهاجرت
شماره۳۱
انسان ها معمولا برای رفاه خود و خانواده و تامین هزینه زندگی در تلاش هستند.انسان متشکل از جسم و روح است.آسایش نیاز جسم و آرامش نیاز روح است.آسایس انسان زمینه ساز آرامش است.عده ای دنبال آرامش هستند ولی آن را در آسایش جستجو می کنند.همانطوری که اگر جسم ناتوان گردد ،روح اذیت می شود و تا حد مرگ و جدایی از بدن پیش می رود.نبود آسایش خانواده نیز موجب مشکلات روحی و آرامش می گردد.
عوامل گوناگونی باعث نگرانی و اضطراب و نهایت مهاجرت می گردد.گاهی آینده فرزندان،گاهی نبود شغل مناسب، گاهی نارضایتی از عملکرد مسیولین، گاهی برای کسب درآمد بیشتر،گاهی زندگی بهتر و بسیاری موارد دیگر.حتی دخالت های خانواده های والدین ،بعضا باعث بریدگی از فامیل و مهاجرت می شود.
گاهی بدون بررسی همه جوانب، اقدام به مهاجرت می گردد.ر این حالت ، حداقل برای مدتی فرد دچار زحمت و انواع فشار های روحی و مادی قرار می گیرد.به قول مردم ، انسان از چاه به چاله می افتد.انسان ها طی گذر زمان در وطن خود، با بسیاری از کارها و مکان ها و افراد آشنا می شود و لازمه یک زندگی است.در مهاجرت نیز انها لازم است.مثلا آشنا بودن به زبان و فرهنگ و محیط زندگی، لازمه یک زندگی مطلوب است.
در زندگی دریافتم، توکل به خدا و تلاش انسان ها و باور به خدا که او رزاق است و روزی رسان بوده و خواهد بود و همانند پدر مهربان همه مخلوقات را سرپرستی می کند.باعث آرامش می گردد.سعی کنیم به همدیگر ظلم نکنیم، به جایش مهربانی کنیم.به انجام امور صحیح همت گماریم و نگران نتیجه نباشیم.
دکتر علی رجالی
استاد دانشگاه اصفهان
- ۰۱/۰۴/۲۹