باسمه تعالی
انقلاب اسلامی
غزل۱
چون صدای انقلاب آمد، جهان شد پر ز نور
کشور ایران ز ظلم و از سیاهی ها به دور
دست یزدان را ببین آن شاه را آواره کرد
چشم طاغوت زمان کور و نموده حق ظهور
با خدا بود و زهر چه بی خدایی دور بود
قطع کرد از بن خمینی، دست اندازی و جور
آدم ساده نمی داند چه کرده انقلاب
خشت خام و پله ی اهرام، نمی داند که مور
مردم ایران چه ها کردند، دراین راه سخت
آن چنان مستکبران گشتند جمله مات و بور
تا به کی فریاد و واویلا کنی از بهر شاه؟
انفجار انقلاب ما چهل منزل ز نور
از کنار جنگ تحمیلی تجارب کسب شد
از شهید آموز راه خوب و تحصیل سرور
نیمه ی خرداد شد، لبیک گفتی تو به حق
بنگری تشییع او، پر از غم و پر ز شور
از جماران نور روح الله بر کل جهان
میثمی بر مرقد ایشان سلام از راه دور
دان رجالی، از امامت تا ولایت راه تو
از ذلالت دور باش ونشنوی تو حرف زور
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
تهاجم فرهنگی
غزل۳
جنگ ما تنها فقط در گیری و یک جنگ نیست
سنگر جبهه که مشتی خاک وشن یا سنگ نیست
سنگر ما، باور و ایمان و دین مردم است
سعی دشمن در تزلزل باشد و با جنگ نیست
جنگ ما ، جنگ جهانی با عدوی ظالم است
جنگ حق و باطل است،یک جنگ تنگاتنگ نیست
لشکر ما ملت و ایمان سلاح ما بود
در مصاف دشمنان، یک لشکر و یک هنگ
نیست
ملت ایران بسیج و جملگی آماده اند
دشمن دیرین ما، پر کینه و یکرنگ نیست
آمده دشمن درون خانه و اذهان ما
دیر جنبی می شوی نابود و آن پر رنگ نیست
تا توانی در دفاع از امت و آداب کوش
لحظه ای غافل شوی ،دشمن مگو همسنگ نیست
اقتصاد مردم و ایمان هدف گیرد عدو
جنگ دشمن نرم و با سرباز ما در جنگ نیست
کید دشمن را رجالی، بهر مردم کن بیان
عزت و امیال ما،در غرب رنگارنگ نیست
تا به کی غافل ز فرهنگ غنی و دین خود
میثمی هشدار ده، ایران که بی فرهنگ نیست
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
شهدا
غزل۳
السلام ای عاشقان و سالکان بی ریا
ای شهیدان نبرد حق و باطل، مرحبا
السلام ای جنگجویان نبرد تن به تن
فاتحان قله های عشق و ایمان و رضا
جبهه ها میعادگاه و مرکز ذکر و دعا
از برای عاشقان بی قرار و بی ریا
ای سلحشوران با ایمان راسخ در نبرد
عاشقان جان به کف،مشتاق دیدار و لقا
لاله های سرخ بشکفته در این خاک و زمین
جسمتان پر پر شده ،کی روحتان گردد فنا
جایگاه این عزیزان بس رفیع است و بلند
ای شهیدان دست ما گیرید، در نزد خدا
ما در این دنیا دچار عالمی پر زرق و برق
کی شود روزی که جان گردد رها از جسم ما
شمع ما هستید، در هر وادی و بیراهه ای
در فرایض سست و راضی از خودیم و با هوا
میثمی یاد شهیدان ، بالاخص آقا حسین
می کند محفوظ، دین و مذهبت از هر بلا
یاد یاران سفر کرده رجالی کن مدام
چون که گردد یاد آنها، موجب رشد و بقا
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۹۷/۱۱/۰۸