باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۱۱ _بیت هشتم
ظاهر و باطن
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
منظور از ترسم در اینجا، یعنی یقین و اطمینان داشتن است.صرفه به معنای سود و بهره است به روز قیامت روز باز خواست می گویند .نان حلال شیخ،کنایه از شیخی است که با اظهار زهد خود به نان و نوایی می رسد.به شراب ،آب حرام گفته می شود.
آدم های ریا کار و آدم های مخلص همانند پیازی می مانند که یکی بیرون از خاک و در انظار مردم رشد می کند و دیگری در زمین و دور از چشم مردمان رشد و نمو می کند.اولی با رشد خود اگر چه به ظاهر سبز می گردد اما در نهایت خاصیت پیاز بودن را از دست می دهد و حتی مضر و قابل استفاده نمی شود.اما دیگری هر چه بزرگتر می شود در درون خاک بزرگتر می گردد و هر لحظه قابل بهره برداری است.
حافظ ریا کاران را از کسانی که به میخوارگی مشغول هستند پست تر می داند.او عبادتی که همراه با ریا باشد را بدتر ازشراب نجسی می داند که انسان های می خوار می خورند.
حافظ می گوید یقین دارم که در روز قیامت بهره ای که از آن نانی که زاهدان ریاکار آن را حلال می دانند از شراب نجسی که ما می خوریم بیشتر نیست.آنان رجحانی بر ما ندارند.او اعتقاد دارد که آدم مشروبخوار تنها به خود صدمه می زند.اما آ دم ریاکار علاوه بر خود و مردم به دین خدا صدمه می زند و موجب عدم استقبال دین خدا برای دیگران قرار می گیرد.
تعبیر دیگر این است که می ترسم از روز قیامت که وقتی به اعمال ما نگاه می کنند.هر دو کار حرامی انجام داده ایم.با این فرق که کار یکی نجاستش آشکار و کار دیگری ظاهر پاک و تمیز دارد. قضاوت خداوند هم به باطن ها است.
عبادت ذکر تنها با خدا نیست
پیمبر گفت، در دین انروا نیست
عبادت را بود اعمال ظاهر
نماز و صوم و حج، اندر خفا نیست
دکتر علی رجالی
@asharhafez
- ۹۷/۰۲/۱۲