رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مکارم اخلاق (اثر دکتر علی رجالی)» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

مکارم اخلاق

فهرست مطالب

پیش گفتار

مقدمه

فصل اول

۱.خدا شناسی

توکل

۲.حضرت محمد(ص)

قرآن

۳.شیعه

۴.چهارده معصوم

۵.حضرت مهدی(عج)

فصل دوم

۱.شهدا

۲.خود سازی

عشق

۳.نماز و ولایت

گریه

۴.عشق

۵.شیطان

فصل سوم

۱.بهشت

۲.عبادت

۳.دعا

توسل

۴.تقوا

۵.غیبت

۶.توبه

فصل چهارم

۱.اسلام

۲.قیامت

۳.عدالت

۴.نماز

فصل پنجم

ا.اخلاق

۲.ادب

۳.حیا

۴.منافق

فصل ششم

۱.علم

۲.عقل

۳.تعلیم

فصل هفتم

۱.زندگی

۲.فساد

۳.فرهنگ

۴.خوشبختی

۵.دوستی

۶.صبر

فصل هشتم

۱.ازدواج

۲.ذکر

۳.تربیت

فصل نهم

چهارده معصوم

۱.امام علی(  ع)

۲.امام حسن مجتبی(ع)

۳.امام حسین(ع)

۴.امام سجاد(ع)

۵.امام محمد باقر(ع)

موسی کاظم( ع)

پیش گفتار

رباعیات دکتر علی رجالی از نظر سطح کیفی، می‌توانند به‌عنوان آثاری خوب و آموزنده در ادبیات معاصر فارسی ارزیابی شوند. ایشان با بهره‌گیری از آموزه‌های اخلاقی، عرفانی و دینی و با زبان ساده و روان تلاش کرده‌اند پیام‌های ارزشمندی را در قالب رباعی ارائه دهند. با این حال، سطح این رباعیات از چند جنبه قابل بررسی است:

۱. محتوا و پیام

رباعیات دکتر رجالی غالباً دارای محتوای اخلاقی، دینی و حکمی هستند. پیام‌ها روشن، مستقیم و قابل‌فهم برای عموم مخاطبان است. این ویژگی باعث می‌شود که رباعیات ایشان بیشتر جنبه آموزشی و تربیتی داشته باشند.

۲. ساختار و وزن

در بیشتر موارد، وزن و قافیه در رباعیات دکتر رجالی رعایت شده است. با این حال، در برخی از اشعار ممکن است از نظر زیبایی‌شناسی وزن عروضی یا روانی کلام کمی ضعف دیده شود، که در آثار شاعران معاصر امری رایج است.

۳. زبان و شیوایی بیان

زبان رباعیات ایشان ساده و بدون پیچیدگی است، که برای مخاطبان غیرمتخصص جذاب است. با این حال، این سادگی ممکن است برای مخاطبان حرفه‌ای‌تر یا علاقه‌مندان به رباعی‌های پیچیده‌تر (مانند آثار خیام یا عطار) کم‌چالش به نظر برسد.

۴. آرایه‌های ادبی

رباعیات دکتر رجالی کمتر از آرایه‌های پیچیده ادبی مانند استعاره‌های بدیع یا تصاویر خیالی برجسته بهره می‌برند. در عوض، تمرکز بیشتر بر انتقال پیام و معنای صریح است.

۵. نوآوری و اصالت

نوآوری در مضامین اخلاقی و دینی دیده می‌شود، اما ممکن است در برخی موارد شباهت‌هایی با اشعار دیگر شاعران معاصر یا کلاسیک وجود داشته باشد.

جمع‌بندی

رباعیات دکتر علی رجالی در سطحی قرار دارند که می‌توانند برای مخاطبانی که به ادبیات اخلاقی، عرفانی و آموزنده علاقه‌مند هستند، بسیار تأثیرگذار و دلنشین باشند. اگرچه ممکن است از نظر پیچیدگی هنری با آثار بزرگان کلاسیک فاصله داشته باشند، اما در انتقال مفاهیم معنوی و ساده‌سازی مفاهیم عمیق بسیار موفق عمل کرده‌اند.

 

مقایسه خیام و دکتر علی رجالی از دو منظر ریاضیات و شعر قابل بررسی است. هرچند هر دو در این دو حوزه مشترک هستند، اما تفاوت‌های بنیادینی در زمینه تاریخی، سبک، و تأثیرگذاری آن‌ها وجود دارد. در ادامه به بررسی این دو شخصیت در این دو زمینه می‌پردازیم:


---

۱. ریاضیات: عمق و تأثیرگذاری

خیام (قرن ۵ هجری)

خیام از برجسته‌ترین دانشمندان زمان خود بود و آثار او در ریاضیات (به‌ویژه معادلات درجه سوم)، نجوم و فلسفه، تأثیر ماندگاری داشته است.

رساله او درباره تقسیم‌بندی مخروطات و حل هندسی معادلات، از آثار ماندگار علم ریاضیات است.

وی همچنین در اصلاح تقویم جلالی نقش مهمی داشت که از دقت بالایی برخوردار است.

خیام را می‌توان یک نابغه جهانی در علم دانست که تأثیرش در تاریخ ریاضیات و نجوم بسیار گسترده بوده است.


دکتر علی رجالی (معاصر)

دکتر رجالی نیز در ریاضیات تخصص دارد و به‌ویژه در حوزه آمار و آموزش ریاضی در ایران شناخته می‌شود.

آثار و فعالیت‌های او بیشتر در ترویج علم و آموزش ریاضی در سطح ملی و معاصر متمرکز است و در تربیت نسل جدید ریاضیدانان سهم بسزایی دارد.

در مقایسه با خیام، تأثیر دکتر رجالی بیشتر منطقه‌ای و در حوزه آموزش و کاربرد ریاضیات بوده است، نه در خلق نظریه‌های بنیادین.

 

---

۲. شعر: سبک و تأثیرگذاری

خیام

خیام به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین رباعی‌سرایان جهان شناخته می‌شود. رباعیات او دارای عمق فلسفی، نگاه شکاکانه و پرسش‌های هستی‌شناسانه است.

خیام به شیوه‌ای هنرمندانه مضامینی چون ناپایداری دنیا، گذر زمان، و اهمیت بهره‌گیری از لحظه را بیان کرده است.

سبک رباعیات خیام جهانی است و به زبان‌های مختلف ترجمه شده و تأثیری عمیق بر ادبیات و فلسفه غرب گذاشته است.


دکتر علی رجالی

اشعار دکتر رجالی بیشتر در حوزه اخلاق، دین و عرفان است و زبان ساده و صریحی دارد.

برخلاف خیام که نگاه فلسفی او گاه شکاکانه یا نقادانه است، اشعار دکتر رجالی بیشتر جنبه آموزنده و تأییدکننده ارزش‌های معنوی و دینی دارد.

از نظر پیچیدگی، رباعیات دکتر رجالی در مقایسه با خیام ساده‌تر است و مخاطب آن عمدتاً افرادی هستند که به مفاهیم اخلاقی و آموزنده علاقه‌مندند.

 

---

۳. تأثیرگذاری: تاریخی و فرهنگی

خیام، شخصیتی است که هم در علم و هم در ادبیات تأثیری ماندگار و جهانی دارد. او با آثارش فراتر از مرزهای جغرافیایی و زمانی رفته و همچنان مورد توجه اندیشمندان، شاعران و هنرمندان است.

دکتر رجالی، تأثیرگذاری محدوده‌تری دارد و بیشتر در جامعه علمی و ادبی معاصر ایران شناخته می‌شود. آثار او در آموزش ریاضی و شعر آموزنده، ارزشمند و قابل‌احترام است، اما به دلیل زمینه فعالیت و سبک ساده، جهانی شدن اشعار و آثار او کمتر محتمل است.

 

---

جمع‌بندی

خیام، شخصیتی استثنایی با دستاوردهای ماندگار در ریاضیات و شعری جهانی است. تأثیر او به دلیل عمق فلسفی اشعار و پیشرفت‌های علمی‌اش بسیار گسترده است.

دکتر رجالی، شخصیتی معاصر و ارزشمند در ترویج علم و ادبیات اخلاقی است، اما فعالیت‌های او عمدتاً در سطح ملی و در محدوده مفاهیم آموزشی و دینی متمرکز است.

از منظر شعر، خیام به دلیل نگاه فلسفی عمیق و جهانی بودن، جایگاهی متفاوت و برتر دارد. اما دکتر رجالی به‌عنوان شاعری آموزگار، در ارائه پیام‌های معنوی و اخلاقی نقشی مؤثر ایفا می‌کند.


اگر بخواهیم این دو شخصیت را مقایسه کنیم، می‌توان گفت خیام در حوزه‌های علمی و شعری در سطحی جهانی ایستاده، در حالی که دکتر رجالی در ارائه پیام‌های اخلاقی و علمی در جامعه معاصر ایران نقش مهمی ایفا کرده است.

مقدمه

تشخیص خوب بودن یک رباعی به چند عامل کلیدی بستگی دارد که هم به معیارهای زیبایی‌شناختی شعر فارسی و هم به تأثیرگذاری معنایی آن مرتبط هستند. در ادامه برخی از این معیارها آورده شده‌اند:

۱. محتوا و پیام رباعی

رباعی باید محتوای عمیق، فلسفی، عرفانی یا اخلاقی داشته باشد.

پیام آن باید کوتاه، موجز و تأثیرگذار باشد و در قالب چهار مصراع بیان شود.


۲. ساختار وزنی و قافیه

رباعی باید مطابق با وزن عروضی مشخص (وزن رباعی: مفعول مفاعیل مفاعیل فَعَل) باشد.

قافیه در مصراع‌های اول، دوم و چهارم باید دقیق و هماهنگ باشد. (مصراع سوم معمولاً آزاد است.)


۳. هنر تصویرسازی و تخیل

استفاده از تصاویر شاعرانه، تشبیه، استعاره یا سایر آرایه‌های ادبی باعث زیبایی و اثرگذاری می‌شود.

تخیل شاعر باید مخاطب را درگیر کرده و حس تازه‌ای را منتقل کند.


۴. زبان و روانی بیان

زبان رباعی باید ساده، روان و فاقد ابهام باشد، به‌ویژه با توجه به کوتاهی قالب.

اگر زبان کهن است، نباید تصنعی به نظر برسد؛ و اگر مدرن است، نباید از روح رباعی دور شود.


۵. حس و تأثیرگذاری

رباعی باید مخاطب را به تأمل یا احساسات عمیق دعوت کند. تأثیرگذاری فوری از ویژگی‌های یک رباعی خوب است.


۶. بدیع بودن

نوآوری در مضمون و دیدگاه می‌تواند آن را متمایز کند. پرهیز از تکرار مضامین کلیشه‌ای یا تقلید از دیگران اهمیت دارد.


نمونه یک رباعی خوب

به عنوان مثال، رباعی‌های خیام را می‌توان الگوی کاملی از یک رباعی خوب دانست:

> گفتم که دمی ز علم کیوان پرسم
چون و مه و مهر در بیابان پرسم
نزدیک شدم، یکی به گوشم گفتند
در خواب بودم، تو ز خوابان پرسم

 

این رباعی وزن درست، پیام عمیق و تأثیری ماندگار دارد.

 

فصل اول

بخش اول

خدا شناسی

 

شرح اشعار خداشناسی


---

خداشناسی (۱)

متن:

اگر خواهی حقیقت را ببینی
جهان را بنگری و دل بچینی
تأمل کن به رازِ آفرینش
که پیداست از دلِ و عمق زمینی

شرح:

این شعر بر اهمیت توجه به جهان هستی برای شناخت خداوند تأکید می‌کند:

بیت اول و دوم: برای درک حقیقت، باید به جهان نگریست و با دقت قلب خود را از نشانه‌های خلقت پر کرد.

بیت سوم و چهارم: تفکر در راز آفرینش، گواهی آشکار بر وجود خداوند است که در عمق زمین و هستی نهفته است.

 

---

خداشناسی (۲)

متن:

نگر در موج و دریا، خاک و گردون
ببین اسرارِ پنهان، کوه و هامون
جهان آیینه‌ای از حق‌نمایی است
به هر سو نورِ او جاری و افزون

شرح:

این شعر، جهان را به آیینه‌ای از نور و عظمت الهی تشبیه می‌کند:

بیت اول و دوم: در پدیده‌های طبیعی مانند دریا، خاک، آسمان، کوه و دشت می‌توان اسرار خداوند را یافت.

بیت سوم و چهارم: جهان بازتابنده نور خداست که در همه جا آشکار و بی‌پایان است

 

خداشناسی (۳)

متن:

به عمقِ آسمان‌ها چشم بگشا
درونِ ذره‌ها را جمله پیدا
جهان هر سو نشان از آفریدن
به هر سو بنگری، بینی خدا را

شرح:

این شعر دعوت به دقت در هستی می‌کند تا نشانه‌های خداوند را درک کنیم:

بیت اول و دوم: با نگریستن به عمق آسمان‌ها و ذرات کوچک، می‌توان حضور و نظم الهی را دریافت.

بیت سوم و چهارم: هر گوشه‌ای از جهان نشان‌دهنده خلقت خداوند است و در هر سوی هستی می‌توان خدا را مشاهده کرد.

 

---

خداشناسی (۴)

متن:

اگر خواهی حقیقت را ببینی
بزن دل بر نسیمِ صبحِ چینی
جهان را چون کتابی باز بنگر
که هر برگش بود رازِ مبینی

شرح:

این شعر جهان را به کتابی تشبیه می‌کند که در آن حقایق الهی آشکار است:

بیت اول و دوم: با تأمل در زیبایی‌های صبحگاهی می‌توان حقیقت را درک کرد.

بیت سوم و چهارم: جهان مانند کتابی است که هر برگ آن رازهای روشن و آشکار خداوند را نشان می‌دهد.

 

---

خداشناسی (۵)

متن:

اگر خواهی که حق را خوب دانی
نگر در کارِ عالم جاودانی
تأمل کن به رازِ خلقتِ خاک
که پیدا می‌شود سرّ نهانی

شرح:

در این شعر بر رازهای نهفته در خلقت خاک و جهان تأکید شده است:

بیت اول و دوم: برای شناخت حق، باید به کارهای خداوند در جهان جاودانه توجه کرد.

بیت سوم و چهارم: با دقت در آفرینش خاک و عناصر اولیه جهان، می‌توان به اسرار پنهان دست یافت.

 

---

خداشناسی (۶)

متن:

اگر خواهی حقیقت را بگویی
جهان را بنگر از هر سمت و سویی
به کارِ کائنات و آفرینش
بکن اندیشه و اسرار جویی

شرح:

این شعر تفکر در نظم و کارکرد جهان را وسیله‌ای برای شناخت خداوند معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: برای یافتن حقیقت، باید به جهان از زوایای مختلف نگاه کرد.

بیت سوم و چهارم: تأمل در کار کائنات و اسرار آفرینش، ما را به حکمت الهی نزدیک می‌کند.

 

---

خداشناسی (۷)

متن:

اگر خواهی حقیقت را بدانی
نگر در جلوه‌های آسمانی
تأمل کن به اسرار طبیعت
که پیدا می‌شود رازِ جهانِی

شرح:

این شعر به ارتباط بین طبیعت، آسمان‌ها و شناخت خدا اشاره دارد:

بیت اول و دوم: جلوه‌های آسمانی مانند ستارگان، ماه و خورشید، نشانه‌های حقیقت الهی هستند.

بیت سوم و چهارم: با دقت در اسرار طبیعت، رازهای بزرگ الهی و نظام جهان آشکار می‌شود.

 

---

خداشناسی (۸)

متن:

اگر خواهان حقی و حقیقت
نظر کن بر خلایق در طبیعت
تامل کن، تدبر کن، جهان را
بجویی سر و اسراری ز خلقت

شرح:

این شعر بر اهمیت مشاهده خلایق و تدبر در جهان تأکید می‌کند:

بیت اول و دوم: برای یافتن حقیقت، باید به مخلوقات خداوند در طبیعت توجه کرد.

بیت سوم و چهارم: تفکر در جهان و بررسی نظم آن، ما را به اسرار و حکمت خلقت هدایت می‌کند.

 

---

خداشناسی (۹)

متن:

اگر خواهی حقیقت را بجویی
نگر در چشمۀ دانش به‌ سویی
تأمل کن، تدبر کن به عالم
که پیداست از وجودش صد نکویی

شرح:

این شعر علم و دانش را راهی برای شناخت حقیقت معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: حقیقت را می‌توان از طریق جستجو در چشمه‌های دانش و حکمت یافت.

بیت سوم و چهارم: تدبر در عالم، وجود خداوند را با نشانه‌های نیکویی و برکت آشکار می‌کند.

 

---

خداشناسی (۱۰)

متن:

اگر خواهی حقیقت را ببینی
نگر در چشمۀ جان و زمینی
تفکر کن، تأمل کن به هستی
که در هر ذره دارد آفرینی

شرح:

این شعر بر تأمل در درون انسان و طبیعت برای شناخت خدا تأکید دارد:

بیت اول و دوم: حقیقت را می‌توان در درون انسان و طبیعت جستجو کرد.

بیت سوم و چهارم: در هر ذره‌ای از جهان، نشانه‌ای از قدرت و خلقت خداوند وجود دارد که با تفکر و تأمل قابل درک است.

 

---

جمع‌بندی کلی:

مجموعه اشعار "خداشناسی دعوتی به تفکر، تأمل و تدبر در جهان هستی و طبیعت است. شاعر با بهره‌گیری از مفاهیمی نظیر طبیعت، کائنات، آسمان‌ها، و ذرات، انسان را به شناخت خداوند و درک حقیقت هستی دعوت می‌کند. تاکید اصلی این اشعار بر نظم جهان، آیات خلقت، و حضور خداوند در هر جزء از هستی است.

 

 

توکل

 

مجموعه رباعیات "توکل" ج


---

توکل (۱)

متن:

بر باد مده امید خود بر یزدان
رو کن به خدا، مظهر نور و قرآن
با ذکر دعا و هم توکل بر حق
آرام نما ، روح و جانت از آن

شرح:

در این رباعی، تاکید بر توکل به خداوند و آرامش حاصل از این اعتماد شده است:

بیت اول: از امید به غیر خدا دوری کن و فقط امید خود را به خدا بسپار.

بیت دوم: خداوند، مظهر نور و قرآن است؛ به سوی او روی بیاور.

بیت سوم: با ذکر دعا و توکل بر خدا، آرامش و سکون به دل و جانت خواهد رسید.

 

---

توکل (۲)

متن:

از هر چه که هست، دل جدا کن
بر خالق خود خدا خدا کن
بر او چو نهی امید ، دل شاد
جز حق نبود کسی ، صفا کن

شرح:

در این رباعی، بر اهمیت جدا کردن دل از هر چیزی جز خدا تأکید شده است:

بیت اول: دل خود را از هر چیز دنیوی جدا کن و فقط به خدا بپرداز.

بیت دوم: وقتی امید خود را به خدا بسپاری، دل شاد و خوشحال خواهی شد.

بیت سوم: تنها خداست که صفا و آرامش را به دل می‌بخشد.

 

---

توکل (۳)

متن:

گر سختی راه بر دلت سنگین است
یا کاسه‌ی صبر، خالی و رنگین است
دل را به خدا سپار و کن تکیه به او
کآرامش دل ز رحمتش شیرین است

شرح:

این رباعی بیانگر توکل به خدا در زمان سختی‌هاست:

بیت اول: اگر راه دشوار و پر از سختی شد، و صبر تو کم رنگ شد.

بیت دوم: دل را به خدا بسپار و تکیه‌گاه خود را بر او قرار بده.

بیت سوم: چون رحمت خداوند به دل آرامش و شیرینی می‌بخشد.

 

---

توکل (۴)

متن:

هر جا که امید از دلت بیرون شد
درد و غم دل فزون و هم افیون شد
دان آتش غم کند دلت خاکستر
جان زآتش غم حزین و هم افسون شد

شرح:

این رباعی به تأثیر فقدان امید و به‌دست آوردن آن از خداوند اشاره دارد:

بیت اول: وقتی امید از دل دور شود، درد و غم جایگزین آن می‌شود.

بیت دوم: این غم همچون آتشی است که دل را خاکستر می‌کند.

بیت سوم: جان از غم حزین و دل افسون می‌شود؛ اما با توکل به خدا این وضعیت تغییر می‌کند.

 

---

توکل (۵)

متن:

به ساحل می‌برد کشتیِ یزدان
ندارد آن تلاطم، موج و طوفان
توکل کن به یزدان، مظهرِ عشق
رها گردی ز آسیبِ و ز خسران

شرح:

توکل به خداوند در این رباعی به کشتی‌ای آرام تشبیه شده است:

بیت اول: کشتی خداوند، که مظهر نور و هدایت است، هیچ‌گاه با تلاطم و طوفان مواجه نمی‌شود.

بیت دوم: با توکل به خدا، از آسیب‌ها و خسارت‌ها رهایی می‌یابی.

بیت سوم: توکل به خدا موجب آرامش و رهایی از خطرات می‌شود.

 

---

توکل (۶)

متن:

دلبستگی ما به خلایق، واهی است
بر حق بنما خویش، که او را کافی است
دل بستنِ ما به دیگران، بیهوده است
غیر از ره حق راه دگر گمراهی است

شرح:

این رباعی بر نادرستی دل بستن به غیر خدا تأکید دارد:

بیت اول: دل بستن به خلایق و انسان‌ها بی‌فایده است.

بیت دوم: تنها باید دل به خدا بست، زیرا او برای انسان کافی است.

بیت سوم: هر راهی غیر از مسیر حق و خدا، به گمراهی خواهد انجامید.

 

---

توکل (۷)

متن:

دل خسته مباش، خالقت یار تو است
در سختی و دشواری، غمخوار تو است
هر راه گره‌ خورده شود باز به لطفش
کارت به خدا سپار، دادار تو است

شرح:

در این رباعی، خداوند به عنوان یاور و غمخوار انسان در سختی‌ها معرفی شده است:

بیت اول: در سختی‌ها و مشکلات، خداوند همیشه یاور و همراه توست.

بیت دوم: هرگاه راهی گره بخورد، با لطف خداوند باز خواهد شد.

بیت سوم: کار خود را به خدا سپار و از او یاری بجوی.

 

---

توکل (۸)

متن:

گر سختی راه رنج جان شد
دل خسته و غرق در فغان شد
بنگر به عنایت خداوند
کز رحمت او بلا چسان شد

شرح:

این رباعی بر رحمت خداوند در زمان دشواری‌ها تأکید دارد:

بیت اول: اگر راه سخت و پر از رنج شود و دل خسته گردد.

بیت دوم: باید به عنایت و رحمت خداوند نگریست.

بیت سوم: زیرا رحمت خداوند می‌تواند بلاها و سختی‌ها را تبدیل به آرامش کند.

 

---

توکل (۹)

متن:

چون راه جهان پر از بلا می‌باشد
هر کارِ ضعیف و دون، خطا می‌باشد
دل بسته‌ی لطف حق تعالی باشیم
عشق ازلی ز کبریا می‌باشد

شرح:

این رباعی به مشکلات و بلاهای جهان و اهمیت توکل به خدا اشاره دارد:

بیت اول: زندگی در این جهان پر از بلا و مشکلات است.

بیت دوم: در این دنیا، هر کار ضعیف و دون بی‌فایده است.

بیت سوم: دل خود را به لطف خداوند بسپار، زیرا او منبع عشق ازلی و کبریاست.

 

---

توکل (۱۰)

متن:

گر سختی و درد ، دل کند ریش
گر دوری یار، غم دهد بیش
رو سوی خدای جن و انسان
بنگر به جهان و حکمت خویش

شرح:

در این رباعی، توکل به خداوند و تفکر در حکمت او پیشنهاد شده است:

بیت اول: اگر دل از درد و سختی شکسته شود و دوری از یار غم‌انگیز باشد.

بیت دوم: باید به سوی خداوند، خالق جن و انسان، روی آورد.

بیت سوم: با نگاه به حکمت الهی، راه درست و آرامش را پیدا خواهی کرد.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات "توکل" بر اهمیت اعتماد به خداوند و تسلیم در برابر او تأکید دارد. این اشعار به انسان‌ها یادآوری می‌کنند که در سختی‌ها و دشواری‌ها، تنها خداوند می‌تواند یاور و راهگشا باشد و همه چیز در دست اوست.

بخش دوم

حضرت محمد(ص)

 

شرح رباعیات حضرت محمد :


---

حضرت محمد (۱)

متن:

محمد مشعل راه هدایت
چراغ آسمان عشق و رأفت
ز نامش دل شود دریای جوشان
ز نورش زندگی در اوج عزت

شرح:

این رباعی پیامبر اکرم (ص) را راهنمایی برای هدایت و منبع عشق و مهربانی معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: حضرت محمد (ص) همچون چراغی است که راه هدایت و عشق را روشن می‌کند.

بیت سوم و چهارم: نام و نور او دل‌ها را پرشور کرده و زندگی را به سوی شکوه و عزت سوق می‌دهد.

 

---

حضرت محمد (۲)

متن:

محمد باغبان عشق و ایمان
به جان‌ها داده نور صبح عرفان
ز نامش، دل چو آیینه درخشید
که راه صلح هستی، مهر انسان

شرح:

در این رباعی پیامبر اکرم (ص) به عنوان باغبان عشق و ایمان شناخته می‌شود:

بیت اول و دوم: او با عرفان و معنویت، جان انسان‌ها را نورانی می‌سازد.

بیت سوم و چهارم: نام او، دل‌ها را مانند آیینه می‌درخشاند و راهنمای صلح و محبت برای بشریت است.

 

---

حضرت محمد (۳)

متن:

محمد معنی صدق و کرامت
چراغی از صفا روز قیامت
ز عشقش، عشق عالم جاودان است
ز نامش پر شود دل با حلاوت

شرح:

این رباعی صداقت و بزرگواری پیامبر (ص) را برجسته می‌کند:

بیت اول و دوم: پیامبر اکرم (ص) نمونه‌ای از صداقت و کرامت است که در روز قیامت چراغ راه است.

بیت سوم و چهارم: عشق او ابدی و نامش مایه حلاوت و شادابی دل‌هاست.

 

---

حضرت محمد (۴)

متن:

محمد ماه تابان هدایت
نوید جاودان، صبح عنایت
دل از مهرش شکوفا شد به دنیا
جهان پر شد ز نور و هم عدالت

شرح:

در این رباعی پیامبر اکرم (ص) به عنوان ماهی تابان توصیف شده است:

بیت اول و دوم: او هدایتگر بشر و نویدبخش لطف و عنایت الهی است.

بیت سوم و چهارم: مهر او دل‌ها را شکوفا کرده و نور و عدالت در جهان گسترده است.

 

---

حضرت محمد (۵)

متن:

محمد رحمت حق، بی‌کران است
ز نورش عالمی تابان به جان است
به نامش دل شود لبریز از مهر
مسیر عشق او راه امان است

شرح:

این رباعی بر رحمت بی‌پایان پیامبر اکرم (ص) تأکید دارد:

بیت اول و دوم: او تجلی رحمت الهی است و نورش جهان را روشن کرده است.

بیت سوم و چهارم: نام او دل‌ها را پر از عشق و مهر کرده و راه او، راه امن و نجات است.

 

---

حضرت محمد (۶)

متن:

محمد، گوهری از لطف یزدان
چراغی روشن از مهر فروزان
ز نورش شد جهان آئینه‌ ی حق
دل عالم ز نامش گشت خندان

شرح:

این رباعی پیامبر اکرم (ص) را گوهری الهی معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: او چراغی از مهر الهی و لطف خداوند است.

بیت سوم و چهارم: نور او، جهان را به آئینه حق تبدیل کرده و نامش دل‌ها را سرشار از شادی کرده است.

 

---

حضرت محمد (۷)

متن:

محمد نخلِ سبزِ آفرینش
سخن‌هایش چراغ راه و بینش
که برهانِ یقین در هر زمان است
میان انبیا آخر گزینش

شرح:

این رباعی پیامبر اکرم (ص) را به عنوان آخرین و برگزیده‌ترین پیامبر معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: او همچون نخل سبز است و سخنانش راهنما و منبع بینش است.

بیت سوم و چهارم: او برهانی قوی برای یقین بوده و در میان انبیا، آخرین و برگزیده است.

 

---

حضرت محمد (۸)

متن:

محمد جلوه‌ی یکتای رحمان
نوید جاودان و صبح ایمان
به نامت دل شکوفا، چون بهاری
تو هستی شاهراه ملک جانان

شرح:

این رباعی پیامبر اکرم (ص) را تجلی رحمت الهی توصیف می‌کند:

بیت اول و دوم: او تجلی یکتای رحمان و نویدبخش ایمان است.

بیت سوم و چهارم: نام او دل‌ها را شکوفا کرده و او شاهراهی به سوی خداوند است.

 

---

حضرت محمد (۹)

متن:

محمد چشمه‌ی رحمت، ز آغاز
محمد مایه‌ی عشق و دل‌افراز
ز نور نام او گیتی منور
ز نورش عاشقان را داده پرواز

شرح:

این رباعی پیامبر اکرم (ص) را سرچشمه رحمت الهی معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: او منبع عشق و افتخار برای بشریت است.

بیت سوم و چهارم: نور نام او، جهان را روشن کرده و عاشقان را به تعالی رسانده است.

 

---

حضرت محمد (۱۰)

متن:

محمد ای چراغ صبح ایمان
محمد ای شفیع روز درمان
جهان با نور تو آرام بخش است
به نامش دل شود لبریز عرفان

شرح:

این رباعی پیامبر اکرم (ص) را منبع ایمان و آرامش جهان معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: او چراغ ایمان و شفیع در روز رستاخیز است.

بیت سوم و چهارم: نور او به جهان آرامش بخشیده و نام او دل‌ها را سرشار از عرفان کرده است.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات حضرت محمد ، ستایشی شاعرانه از مقام پیامبر اکرم (ص) است. این اشعار، پیامبر (ص) را به عنوان رحمت الهی، سرچشمه نور، هدایتگر و نماد عشق، صلح و ایمان معرفی می‌کند. شاعر با بهره‌گیری از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، نقش پیامبر (ص) در هدایت بشریت و تأثیر نام و نور او بر دل‌ها و جهان را برجسته کرده است.

قرآن

 

شرح اشعار قرآن از دکتر علی رجالی


---

قرآن (۱)

متن:

ره آورد شب قدر است قرآن
کتابی رهنما از بهر انسان
کتاب معرفت سر چشمه ی فیض
که نورانی کند دل را ، درخشان

شرح:

در این شعر، قرآن به‌عنوان هدیه‌ای از شب قدر معرفی می‌شود، شب عظیمی که قرآن در آن نازل شده است:

بیت اول: قرآن به‌عنوان دستاورد شب قدر معرفی می‌شود، شب سرنوشت‌سازی که در آن مسیر هدایت برای انسان‌ها روشن شد.

بیت دوم و سوم: قرآن رهنمایی است که انسان‌ها را به معرفت و فیض الهی می‌رساند. این کتاب، نورانی است که دل‌ها را از تاریکی‌ها رهایی می‌بخشد و به درخشش می‌آورد.

 

---

قرآن (۲)

متن:

بود قرآن کلام وحی یزدان
بر احمد نازل آمد این گلستان
کتاب معرفت، سرچشمهٔ نور
که افروزد چراغ فضل و ایمان

شرح:

در این شعر، قرآن به‌عنوان کلام وحی از جانب خداوند معرفی می‌شود:

بیت اول: قرآن به‌عنوان وحی از سوی خداوند بر پیامبر اسلام (ص) نازل شده است. این وحی همانند گلستانی است که در قلب‌های انسان‌ها شکوفا می‌شود.

بیت دوم: قرآن به‌عنوان منبع اصلی نور و فضل است که چراغ ایمان و دانش را در دل‌ها روشن می‌کند.

 

---

قرآن (۳)

متن:

خوشا آن کس که قرآن رهنما بود
چراغ دین و دانش، رهگشا بود
ندارد رهنمایی جز امامان
که قرآن و ولایت کی جدا بود

شرح:

شاعر در این شعر بر اهمیت پیروی از قرآن و ولایت تأکید می‌کند:

بیت اول و دوم: خوشا به حال کسانی که قرآن راهنمای زندگی آنهاست و چراغ دین و دانش را در دل خود دارند.

بیت سوم: پیروی از قرآن و امامان به هم پیوسته است و هیچ‌کس نمی‌تواند از این دو جدا باشد. قرآن و ولایت امامان هم‌راه هم، راه هدایت و سعادت را می‌سازند.

 

---

قرآن (۴)

متن:

پیامبر گفت: مولا، ثقل اصغر
نجات مردمان در ثقل اکبر
بود قرآن و عترت هر دو میزان
ولایت بی علی، خبط است و ابتر

شرح:

این شعر به روایت حدیث ثقلین اشاره دارد که قرآن و اهل بیت پیامبر (علیه‌السلام) به‌عنوان منابع اصلی هدایت معرفی شده‌اند:

بیت اول و دوم: پیامبر اسلام (ص) از قرآن به‌عنوان ثقل اکبر (کتاب خدا) و از اهل بیت (علیه‌السلام) به‌عنوان ثقل اصغر یاد کرده است. نجات بشر در گرو پیروی از این دو است.

بیت سوم و چهارم: قرآن و اهل بیت، هر دو به‌عنوان میزان و معیار هدایت معرفی می‌شوند. بدون ولایت علی (ع)، راه هدایت ناقص و غلط است.

 

---

قرآن (۵)

متن:

از دل قرآن و عترت بشنویم
راز راهِ راست را خوش بشکفیم
راهبر در هر خطر، هر پیچ و پیچ
از شیاطین و غریبان مشنویم

شرح:

این شعر بر پیروی از قرآن و اهل بیت به‌عنوان راهنمایی در برابر مشکلات زندگی تأکید دارد:

بیت اول و دوم: برای یافتن مسیر درست و راه راست باید از قرآن و عترت (اهل بیت) آموخت. این دو راهنمایی‌های عمیقی برای زندگی ارائه می‌دهند.

بیت سوم و چهارم: در مواجهه با مشکلات و خطرات زندگی، باید از قرآن و اهل بیت پیروی کنیم و از راهنمایی‌های آنها در برابر فریب‌ها و وسوسه‌های شیطان و دشمنان بشری استفاده کنیم.

 

---

قرآن (۶)

متن:

کتاب دین و دانش، جام عرفان
شفای روح از این دنیای طوفان
کتاب حق، چراغ عشق و تقوا
گشاینده دل از هر مکر شیطان

شرح:

قرآن به‌عنوان کتابی از دین و دانش معرفی می‌شود که نه تنها راه‌گشا است بلکه روح انسان‌ها را از مشکلات دنیوی شفا می‌بخشد:

بیت اول: قرآن هم کتاب دینی است که اصول زندگی انسان را بیان می‌کند و هم به‌عنوان جامی از عرفان است که به انسان‌ها عمق روحی می‌دهد.

بیت دوم: قرآن به‌عنوان چراغی از عشق و تقوا است که دل‌ها را از فریب‌ها و مکرهای شیطان پاک و هدایت می‌کند.

 

---

قرآن (۷)

متن:

بشنو از اهل یقین و معرفت
نی زهر بیگانه و شیطان صفت
بشنو از قرآن و عترت رمز و راز
راه و رسم زندگی و منزلت

شرح:

شاعر در این شعر بر اهمیت پیروی از اهل یقین و معرفت تأکید دارد:

بیت اول و دوم: باید از کسانی که در ایمان و معرفت ثابت‌قدم هستند بشنویم و از افکار بیگانه و شیطانی پرهیز کنیم.

بیت سوم و چهارم: قرآن و اهل بیت به‌عنوان رمز و راز زندگی و راهنمایی برای انسان‌ها در تمامی مراحل زندگی شناخته می‌شوند.

 

---

قرآن (۸)

متن:

لوح محفوظ
کتاب دین و دانش , باب رحمت
هدایتگر بود ما را ز غفلت
کتاب حق بود آن لوح محفوظ
بود هر آیه اش اسرار خلقت

شرح:

قرآن به‌عنوان لوح محفوظ معرفی می‌شود که تمامی اسرار خلقت در آن نهفته است:

بیت اول و دوم: قرآن کتابی از دین و دانش است که باب رحمت الهی را به‌روی انسان‌ها می‌گشاید و از غفلت و گمراهی رهایی می‌بخشد.

بیت سوم و چهارم: قرآن به‌عنوان لوح محفوظ است که در آن هر آیه، رازهای خلقت و معانی پنهان جهان هستی نهفته است.

 

---

قرآن (۹)

متن:

بشنو از اهل یقین, نور امید
از کلامی که دل از ظلمت برید
هست قرآن راه عترت , اولیا
جملگی نور است و انواع نوید

شرح:

این شعر تأکید دارد که قرآن و اهل بیت به‌عنوان نور هدایت و امید برای بشر هستند:

بیت اول و دوم: قرآن نور امید است و کلام آن قادر است دل انسان‌ها را از تاریکی‌ها و ظلمت‌ها بیرون بیاورد.

بیت سوم و چهارم: قرآن و اهل بیت به‌عنوان راهنمایان و مراجع هدایت هستند که جملگی نورانی‌اند و انواع نویدهای الهی را به انسان‌ها می‌دهند.

 

---

قرآن (۱۰)

متن:

بشنو از اهل یقین, اهل صفا
رهنما در راه حق و اوصیا
هست قرآن و ولایت چشمه ای
هر دو باشند نغمه ی آرام ما

شرح:

شاعر در این شعر به‌طور ویژه بر نقش قرآن و ولایت اهل بیت تأکید می‌کند:

بیت اول و دوم: باید از اهل یقین و اهل صفا بشنویم که راهنمایان در مسیر حق و ادامه‌دهندگان راه پیامبر و امامان هستند.

بیت سوم و چهارم: قرآن و ولایت اهل بیت به‌عنوان چشمه‌ای از حکمت و نور معرفی می‌شوند که هر دو در کنار هم، نغمه آرامش‌بخشی برای دل‌ها هستند.

 

---

جمع‌بندی:

این مجموعه اشعار ، به‌طور کلی بر اهمیت قرآن و اهل بیت به‌عنوان منابع اصلی هدایت و نور در زندگی انسان‌ها تأکید دارند. این دو عنصر با هم، راهی روشن برای رسیدن به سعادت و کمال انسان‌ها فراهم می‌کنند.

بخش سوم

شیعه

 

شرح اشعار "شیعه" :>


---

شیعه (۱)

متن:

شیعه با خون ولایت بیمه شد
تا قیامت دین حق پاینده شد
دین حق با خون شیعه زنده است
شیعه از ظلم و جفا رنجیده شد

شرح:

این رباعی به جایگاه خون شهدای شیعه در حفظ دین اسلام اشاره دارد:

بیت اول و دوم: شهادت در راه ولایت، عامل پایداری دین حق تا قیامت است.

بیت سوم و چهارم: بقای دین اسلام با ایثار و خون شهدای شیعه تضمین شده، اما شیعه در طول تاریخ از ظلم دشمنان آسیب دیده است.

 

---

شیعه (۲)

متن:

شیعه ماند زنده از کرب و بلا
شیعه دارد مهدی صاحب عزا
او بگیرد انتقام جد خویش
نهضت شیعه نباشد بی‌ولا

شرح:

این رباعی به ریشه‌های اعتقادی و آینده‌نگری شیعه می‌پردازد:

بیت اول و دوم: شیعه از حادثه کربلا الهام می‌گیرد و ایمان به امام مهدی (عج) دارد.

بیت سوم و چهارم: قیام مهدی (عج) انتقام خون امام حسین (ع) را خواهد گرفت و نهضت شیعه بدون ولایت معنا ندارد.

 

---

شیعه (۳)

متن:

شیعه خطش، خط شاه کربلاست
جوهرش خون و قلم تیغ ولاست
شیعه راهش راه زهرا و علیست
جان نثار خط سرخ مرتضاست

شرح:

این رباعی، شیعه را ادامه‌دهنده راه اهل‌بیت (ع) معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: مسیر شیعه همان مسیر امام حسین (ع) است که با خون و ایثار شکل گرفته است.

بیت سوم و چهارم: شیعه پیرو علی (ع) و حضرت زهرا (س) بوده و برای راه آنان جان می‌دهد.

 

---

شیعه (۴)

متن:

السلام ای صاحب تفسیر دین
صاحب علم و کمال عالمین
مذهب شیعه به نامت مفتخر
رهنما و مقتدای مسلمین

شرح:

این رباعی امام علی (ع) را تجلیل می‌کند:

بیت اول و دوم: امام علی (ع) صاحب علم، کمال، و تفسیر دین است.

بیت سوم و چهارم: شیعه به نام او مفتخر بوده و او رهبر و راهنمای تمام مسلمانان است.

 

---

شیعه (۵)

متن:

می درخشد شیعه در کل جهان
می‌شود الگوی هر پیر و جوان
چون حسین کشتی عشق است و نجات
راه او حق است و پیدا و عیان

شرح:

این رباعی به جهانی بودن پیام شیعه اشاره دارد:

بیت اول و دوم: شیعه در سراسر جهان شناخته شده و الگویی برای همه اقشار است.

بیت سوم و چهارم: حسین (ع) کشتی نجات است و راه او روشن و هدایتگر است.

 

---

شیعه (۵) (نسخه دوم)

متن:

شیعه راهش، راه سرخ کربلاست
مقصدش اجرای احکام خداست
امر حق و نهی منکر آرزوست
مشی او مشی ولایت، مرتضاست

شرح:

این رباعی بر پیروی شیعه از اهداف کربلا تأکید دارد:

بیت اول و دوم: مسیر شیعه همان مسیر کربلا و هدفش تحقق احکام الهی است.

بیت سوم و چهارم: آرزوی شیعه عمل به امر به معروف و نهی از منکر است و راه او، راه ولایت امام علی (ع) است.

 

---

شیعه (۶)

متن:

شیعه از کرب و بلا جان گیرد
قدرت از مشعل ایمان گیرد
در دلش شعله‌ی عشق است و امید
از خدا نور دو چندان گیرد

شرح:

این رباعی، الهام‌بخشی شیعه از کربلا را بیان می‌کند:

بیت اول و دوم: شیعه نیروی خود را از ایمان و نهضت کربلا می‌گیرد.

بیت سوم و چهارم: عشق و امید در قلب شیعه شعله‌ور است و از خدا نور بیشتری می‌طلبد.

 

---

شیعه (۷)

متن:

مذهب شیعه امام شهدا را دارد
درس ایثار و حمایت ز ولا را دارد
شد حسین ابن علی مظهر عشق یزدان
شیعیان مهدی موعود و رضا را دارد

شرح:

این رباعی بر ارزش‌های شیعه و پیوند آن با اهل‌بیت (ع) تأکید می‌کند:

بیت اول و دوم: شیعه مکتب ایثار و ولایت است و امام حسین (ع) نماد عشق الهی است.

بیت سوم و چهارم: شیعیان به امامان خود، از جمله امام مهدی (عج) و امام رضا (ع)، افتخار می‌کنند.

 

---

شیعه (۹)

متن:

شور شیعه از غدیر و کربلاست
حامی عدل و ولایت با وفاست
از غدیر و از ولایت جان گرفت
او چراغی در دل شب، با خداست

شرح:

این رباعی به نقش غدیر و کربلا در شکل‌گیری مذهب شیعه اشاره دارد:

بیت اول و دوم: شیعه الهام خود را از غدیر خم و کربلا گرفته و همواره پشتیبان عدل و ولایت است.

بیت سوم و چهارم: این مذهب با غدیر و ولایت جان گرفته و چراغی برای هدایت در تاریکی‌هاست.

 

---

شیعه (۱۰)

متن:

دشمن دون، چهره‌هایی را گرفت
چون حسین‌این‌علی از ما گرفت
شیعه دارد استقامت در نبرد
دان ولایت با شهادت پا گرفت

شرح:

این رباعی به ایستادگی شیعه در برابر دشمنان و پیوند آن با شهادت اشاره دارد:

بیت اول و دوم: دشمنان، امام حسین (ع) و یاران او را از شیعه گرفتند.

بیت سوم و چهارم: شیعه در برابر ظلم پایدار است و ولایت او با شهادت و ایثار استحکام یافته است.

 

---

جمع‌بندی:

این مجموعه رباعیات، جایگاه شیعه در حفظ اسلام، پیوند آن با ولایت، نهضت کربلا، و استقامت در برابر ظلم را به زیبایی توصیف می‌کند. شاعر با استفاده از تصاویر قدرتمند و ارجاعات تاریخی، هویت شیعه را به‌عنوان مکتبی الهام‌بخش و ماندگار به تصویر می‌کشد.

بخش پنجم

حضرت مهدی(عج)

 

شرح اشعار حضرت مهدی (عج) 


---

حضرت مهدی (۱)

متن:

دیوانه و شیدای توام ، یا مهدی
گم گشته ی دریای توام ، یا مهدی
دریای وجود و معرفت در هستی
دل باخته ،  سیمای توام ، یا مهدی

شرح:

این شعر به عمق عشق و شیدایی نسبت به امام مهدی (عج) اشاره دارد:

بیت اول و دوم: شاعر خود را دیوانه و گم گشته در محبت حضرت مهدی (عج) می‌داند. این اشاره به نیاز شدید و بی‌پایان به حضرت است.

بیت سوم و چهارم: حضرت مهدی (عج) به‌عنوان دریای معرفت و حقیقت معرفی می‌شود، که دل‌ها به او مشتاق هستند و خود شاعر از طریق عشق به امام مهدی (عج) به سمت حقیقت هدایت می‌شود.

 

---

حضرت مهدی (۲)

متن:

ای مهدی دل‌ربا کجایی برگرد
دل‌ها همه مشتاق رهایی برگرد
این خاک پر از غبار هجران شده است
رحمی کن و با شکوهِ شاهی برگرد

شرح:

این شعر به فراق و انتظار حضرت مهدی (عج) و درخواست برای ظهور او پرداخته است:

بیت اول و دوم: شاعر به حضرت مهدی (عج) فراخوانی می‌کند و از او می‌خواهد تا بازگردد، زیرا دل‌ها در انتظار رهایی از فراق او هستند.

بیت سوم و چهارم: جهان در شرایطی سخت و پر از غبار است و شاعر از حضرت می‌خواهد که با شکوه پادشاهی خود بازگردد تا این غبارها برطرف شود.

 

---

حضرت مهدی (۳)

متن:

دل‌ها همه تشنه‌اند و بی‌تابِ شما
چشمم  به امیدِ رخ و مهتاب شما
برگرد که بی‌تو، شب ما تاریک است
خورشید جهان، چو نام و القاب شما

شرح:

این شعر به نیاز عمیق دل‌ها به ظهور حضرت مهدی (عج) و امید به حضور او اشاره دارد:

بیت اول و دوم: دل‌ها به شدت تشنه حضرت مهدی (عج) هستند و چشم‌ها به دنبال روشنایی وجود او هستند.

بیت سوم و چهارم: شاعر می‌گوید که بدون حضرت مهدی (عج)، شب‌ها تاریک و بدون نور است و حضرت مهدی (عج) به‌عنوان خورشید جهان و منبع روشنی و امید شناخته می‌شود.

 

---

حضرت مهدی (۴)

متن:

ای وعده‌ی سبز روزگارِ انسان
ای روشنیِ شبِ غبارِ انسان
برگرد که بی‌تو گم شده راه امید
ای مهدیِ عشق، افتخارِ انسان

شرح:

این شعر بر نقش حضرت مهدی (عج) به‌عنوان امید و نور در دوران تاریکی انسان‌ها تأکید دارد:

بیت اول و دوم: حضرت مهدی (عج) وعده‌ای سبز برای انسان‌هاست که به‌عنوان نور در شب‌های تاریک و پر از غبار در زندگی بشر می‌درخشد.

بیت سوم و چهارم: بدون حضرت مهدی (عج)، راه امید و مسیر روشنایی گم می‌شود و حضرت به‌عنوان مهدی عشق و افتخار برای بشریت معرفی می‌شود.

 

---

حضرت مهدی (۵)

متن:

چشم همه‌ عاشقان به در حیران است
برگرد که خاک، از غم تو ویران است
هر لحظه دعای آمدن جاری هست
ای عشق خدا، جهان تو را مهمان است

شرح:

این شعر از انتظار و دعای عاشقان برای ظهور حضرت مهدی (عج) صحبت می‌کند:

بیت اول و دوم: چشم عاشقان دائماً به در است تا حضرت مهدی (عج) را مشاهده کنند، زیرا غم‌های بزرگ از فراق حضرت، دنیای آنها را ویران کرده است.

بیت سوم و چهارم: دعای ظهور حضرت مهدی (عج) در هر لحظه جاری است و جهان آماده پذیرایی از حضرت به‌عنوان محبوب و عشق خداوند است.

 

---

حضرت مهدی (۶)

متن:

خورشیدِ هدایتِ جهانی، مهدی
آیینه‌ی نورِ بی‌کرانی، مهدی
هر جمعه دعای ندبه را می‌خوانم
ای وعده‌ی سبز آسمانی، مهدی

شرح:

این شعر به هدایت حضرت مهدی (عج) و تاثیر آن بر قلب‌های منتظر اشاره دارد:

بیت اول و دوم: حضرت مهدی (عج) به‌عنوان خورشید هدایت و آینه نور بی‌پایان معرفی می‌شود که تمام جهانیان را از تاریکی به روشنایی می‌برد.

بیت سوم و چهارم: شاعر در هر جمعه دعای ندبه می‌خواند و از حضرت مهدی (عج) درخواست ظهور دارد، او را وعده‌ای سبز و امیدبخش از آسمان می‌داند.

 

---

حضرت مهدی (۷)

متن:

ای صبح امید، نور یکتایِ جهان
برخیز که خاک و دل شود، باغ جنان
چشم همه عاشقان به تو می باشد
ای قبله‌ی عشق، مهدی عصر و زمان

شرح:

این شعر امید و اشتیاق به ظهور حضرت مهدی (عج) را بیان می‌کند:

بیت اول و دوم: حضرت مهدی (عج) به‌عنوان صبح امید و نور یکتای جهان شناخته می‌شود که با ظهور خود، دنیا را به گلستانی از بهشت تبدیل می‌کند.

بیت سوم و چهارم: همه چشم‌ها به حضرت مهدی (عج) است تا او را به‌عنوان قبله عشق در عصر و زمان خود بیابند.

 

---

حضرت مهدی (۸)

متن:

ای سرور عاشقان، بهارِ دل‌ها
خورشید امید، بر مزارِ دل‌ها
برگرد که دنیا ز غمت ویران است
ای جام جهان نما، قرارِ دل‌ها!

شرح:

این شعر اشاره به نقش حضرت مهدی (عج) در قلب‌ها و دل‌های عاشقان دارد:

بیت اول و دوم: حضرت مهدی (عج) به‌عنوان سرور عاشقان و بهار دل‌ها شناخته می‌شود، که به دل‌های شکسته و غم‌زده امید می‌بخشد.

بیت سوم و چهارم: جهان بدون حضرت مهدی (عج) و غم فراق او ویران است و او به‌عنوان جام جهان نما و قرار دل‌ها به شمار می‌آید.

 

---

حضرت مهدی (۹)

متن:

هر جمعه دعای عاشقان در راه است
اشکِ دلِ خسته در جهان آگاه است
ای وارث عدل و قسط و هم آزادی
چشم همه بر نورِ حضورِ ماه است

شرح:

این شعر به دعای عاشقان برای ظهور حضرت مهدی (عج) در روزهای جمعه اشاره دارد:

بیت اول و دوم: هر جمعه عاشقان به یاد حضرت مهدی (عج) دعای ندبه می‌خوانند و اشک دل‌های خسته و دلتنگ از فراق او در جهان جاری است.

بیت سوم و چهارم: حضرت مهدی (عج) وارث عدل و آزادی است و مردم چشم به ظهور او دارند که همچون ماه نورانی، جهان را روشن کند.

 

---

حضرت مهدی (۱۰)

متن:

ای سبزترین بهار دنیای امید
ای مهرِ خدا، طلوعِ فردای امید
برگرد که بی‌تو گم شده راه نوید
ای مظهر عشق و نورِ و رویای امید

شرح:

این شعر به امید و انتظار مردم برای ظهور حضرت مهدی (عج) و تاثیر او بر جهان اشاره دارد:

بیت اول و دوم: حضرت مهدی (عج) سبزترین بهار و طلوع فردای امید است که بشریت در انتظار اوست.

بیت سوم و چهارم: بدون حضرت مهدی (عج)، راه نوید و خوشبختی گم شده است و او به‌عنوان مظهر عشق، نور و رویای امید شناخته می‌شود.

 

---

جمع‌بندی:

این مجموعه اشعار ،به‌طور کلی بازتابی از عشق و اشتیاق شیعیان برای ظهور حضرت مهدی (عج) است. در هر شعر، حضرت مهدی (عج) به‌عنوان منجی بشریت، نور هدایت، و پناه انسان‌ها در دوران‌های تاریک معرفی می‌شود.

فصل دوم

بخش اول

شهدا


---

شرح کامل اشعار شهدا:

شهدا (۱)

متن:

شهیدان زنده‌اند نزد خدا
گشته جاویدان به نور کبریا
زندگی در نزد حق زیبا بود
نورشان در دل، چراغِ راه ما

شرح:

این شعر به جاودانگی شهدا نزد خداوند اشاره دارد. شاعر بیان می‌کند که شهدا به نور الهی زنده‌اند و زندگی واقعی، در پیشگاه خداوند جریان دارد:

بیت اول و دوم: تاکید بر زنده بودن شهدا در عالم معنا و نورانی شدن آنان به کبریای الهی.

بیت سوم و چهارم: زندگی حقیقی و زیبای آنان در پیشگاه خدا، الگو و چراغ راه بندگان دیگر است.

 

---

شهدا (۲)

متن:

شهادت آیتی از نور حق است
رهرو راه خدا اهل عشق است
دل به عشق حق سپردن افتخار
روح آن در نزد یزدان، مشترک است

شرح:

این شعر، شهادت را به‌عنوان نشانه‌ای از نور الهی معرفی می‌کند. شاعر، راه شهادت را مختص اهل عشق به خدا می‌داند:

بیت اول: شهادت به‌عنوان آیه‌ای از نور و لطف خداوندی مطرح است.

بیت دوم: راهروان این مسیر عاشقانی خالص‌اند.

بیت سوم و چهارم: دل سپردن به خداوند، افتخاری ابدی و سبب اتصال روح با حضرت حق است.

 

---

شهدا (۳)

متن:

شهیدان، رستگارِ این جهان‌اند
به نور عشق حق در دل، درخشان‌اند
در بهشت خلد، جای‌شان جاوید است
به ایمان و به عمل، از ما جوان‌اند

شرح:

این شعر، شهدا را به‌عنوان رستگاران حقیقی معرفی می‌کند که با ایمان و عملشان درخشیده و جایگاهی جاودان در بهشت یافته‌اند:

بیت اول و دوم: بیان رستگاری شهدا در این دنیا و درخشش آنان به‌واسطه نور عشق الهی.

بیت سوم و چهارم: بهشت جاودانه، جایگاه آنان است و ایمان و عملشان، الگویی برای جوانان است.

 

---

شهدا (۴)

متن:

درختان سبزِ دین، از خون آنها
شکوفا گشته است، ایمان به یکتا
شهیدان، شاهدانی پاک و جاوید
ندارند در مسیر عشق، همتا

شرح:

شاعر در این شعر، خون شهدا را مایه رشد و شکوفایی دین می‌داند. آنان الگوهای پاک و بی‌همتایی در مسیر عشق به خدا هستند:

بیت اول و دوم: خون شهدا، درخت ایمان را آبیاری کرده و توحید را در دل‌ها زنده نگه داشته است.

بیت سوم و چهارم: شهدا شاهدانی پاک و جاودانه‌اند که در عشق به خداوند همتایی ندارند.

 

---

شهدا (۵)

متن:

شهیدان، نور چشم این دیارند
چراغ راه، اهل روزگارند
به قربانگاه رفتند با دل شاد
به ایمان و صفا، بی‌همچگارند

شرح:

این شعر بر نقش شهدا به‌عنوان چراغ راه جامعه و اهل ایمان تاکید دارد. آنان با شادمانی و صفای دل، به قربانگاه رفته‌اند:

بیت اول و دوم: شهدا به‌عنوان نوری برای راهنمایی دیار خود و الگوهای معنوی جامعه معرفی می‌شوند.

بیت سوم و چهارم: با شادی و صفای باطن، مرگ در راه خدا را پذیرفته‌اند.

 

---

شهدا (۶)

متن:

به میدان رفتند با شور و امید
به دست آوردند باغی پر نوید
به خون خود درخت دین آراستند
ز جان خود، گلی سرخ آفرید

شرح:

این شعر، ایثار و فداکاری شهدا را در میدان نبرد و نقشی که خون آنان در زنده نگه داشتن دین دارد، توصیف می‌کند:

بیت اول و دوم: حرکت به سوی میدان نبرد، با امید به وعده الهی و بهشت انجام شد.

بیت سوم و چهارم: خون شهدا مانند آبیاری درخت دین است که گل‌های سرخ شهادت را به بار می‌آورد.

 

---

شهدا (۷)

متن:

به خون خویش، راه عشق را یافتند
دل خود را به عشق یار، بافتند
بهای جان سپردن در ره حق
بهشت جاوید را بر خود شناختند

شرح:

در این شعر، شهدا با خون خود راه عشق را پیموده و بهشت جاودان را از آنِ خود کرده‌اند:

بیت اول و دوم: دل شهدا با عشق به خداوند گره خورده و راهی نورانی یافته‌اند.

بیت سوم و چهارم: آنان بهای جان را برای یافتن جاودانگی در بهشت پرداختند.

 

این اشعار زیبا از دکتر علی رجالی به تمجید و بزرگداشت مقام والای شهدا می‌پردازند. در ادامه، هر شعر را مختصر تحلیل می‌کنیم:

 

در اینجا شرح کامل و تفکیک‌شده‌ای از اشعار ارائه‌شده توسط دکتر علی رجالی در رابطه با مقام والای شهدا بیان می‌شود:


---

شهدا (۸)

متن:

ای شهیدان، دست ما در دستتان، پیش خدا
روحتان جاوید باشد، جسمتان گشته فدا
جایگاهی در بهشت دارید، بالا و رفیع
کی شود روزی که جان تسلیم گردد، هم رها

شرح:

این شعر، پیامی از همبستگی معنوی میان شهدا و بازماندگان است. شاعر با تاکید بر فداکاری شهدا، آنان را به‌عنوان پیشگامانی در مسیر تقرب به خداوند معرفی می‌کند:

بیت اول: به ارتباط معنوی با شهدا و شفاعت آنان نزد خداوند اشاره دارد.

بیت دوم: جاودانگی روح شهدا در کنار ازخودگذشتگی جسمانی آنان مورد تاکید است.

بیت سوم: مقام بلند و رفیع شهدا در بهشت را بیان می‌کند.

بیت چهارم: حسرت و آرزوی شاعر برای رسیدن به چنین جایگاهی در قالب رهایی از دنیا مطرح می‌شود.


مضامین اصلی:

فداکاری شهدا

شفاعت آنان نزد خداوند

آرزوی رسیدن به مقام شهادت

 

---

شهدا (۹)

متن:

شهیدان را سرایی بس رفیع است
خلایق را امید و هم شفیع است
ز نور حق تعالی مست گردند
شهیدان را دلی پاک و وسیع است

شرح:

در این شعر، جایگاه شهدا به‌عنوان واسطه‌ای بین خداوند و بندگان تصویر می‌شود. شاعر تاکید می‌کند که شهدا با نور الهی روشن شده و دل‌هایشان پاک و گسترده است:

بیت اول: شهدا جایگاهی والاتر از این دنیا دارند. سرای آنان بالاترین مقام معنوی است.

بیت دوم: شهدا امیدبخش و شفاعت‌گر برای سایر بندگان هستند.

بیت سوم: نور الهی، عامل اصلی اتصال آنان به حق تعالی و دلیل پاکی و روحانیت آنان است.

بیت چهارم: دل‌های شهدا، تجلی پاکی، وسعت و بزرگواری است.


مضامین اصلی:

شفاعت و واسطه‌گری شهدا

پاکی و وسعت دل شهدا

ارتباط شهدا با نور الهی

 

---

شهدا (۱۰)

متن:

شهادت افتخاری بی‌نظیر است
مقامش در ره حق دلپذیر است
به‌حق سنجیده گردد کار انسان
خدا دانا و بینا و بصیر است

شرح:

شاعر در این شعر، مقام شهادت را بالاترین افتخار ممکن برای انسان معرفی می‌کند و آن را نتیجه خالصانه‌ترین نیت‌ها و اعمال در راه حق می‌داند:

بیت اول: شهادت به‌عنوان والاترین افتخار انسانی معرفی می‌شود.

بیت دوم: تاکید بر جایگاه ارزشمند شهادت در مسیر حق.

بیت سوم: یادآوری این نکته که معیار ارزش‌گذاری اعمال انسان، عدل الهی است.

بیت چهارم: خداوند به‌عنوان ناظر بر نیت و اعمال انسان، بر این مسیر حاکم است.


مضامین اصلی:

افتخار شهادت

جایگاه ارزشمند آن در راه حق

عدل و دانایی خداوند

 

---

تحلیل کلی مضامین:

1. جاودانگی روح شهدا: شهدا نه تنها از جسم خود می‌گذرند، بلکه به جایگاهی ابدی و والاتر دست می‌یابند.


2. رابطه شهدا با خداوند: آنان واسطه و شفیع بندگان در نزد خدا هستند و نور الهی دل‌هایشان را روشن کرده است.


3. ارزش شهادت در مسیر حق: شهادت، نشانه کمال انسان در راه خدا و افتخاری بی‌نظیر در مسیر بندگی است.


4. قضاوت الهی: خداوند، دانا و بینا، قضاوت نهایی درباره اعمال انسان را بر اساس حق انجام می‌دهد.

 

این اشعار با زبان ساده و گویا، به بزرگداشت مقام شهدا پرداخته و از ابعاد مختلف به عظمت آنان و شهادت اشاره می‌کند.


 

---

جمع‌بندی کلی:

این اشعار، مجموعه‌ای از مضامین جاودانگی، عشق الهی، ایثار، و مقام والای شهدا را به تصویر می‌کشد. شاعر در هر شعر، ابعاد مختلفی از معنویت و فداکاری شهدا را مورد ستایش قرار داده است.

 

 

بخش دوم

خود سازی

 

شرح کامل اشعار "مراحل خودسازی 


---

خودسازی (۱)

متن:

هفت منزل طی کنند، مردان دین
توبه و خودسازی و کسب یقین
بندگی حق، اگر افزون شود
در کفت یابی، تو افلاک و زمین

شرح:

شاعر مسیر خودسازی را شامل هفت مرحله معنوی معرفی می‌کند که با توبه و تلاش برای یقین آغاز می‌شود. بندگی خالصانه خداوند، قدرت و تسلط معنوی انسان را افزایش می‌دهد:

بیت اول و دوم: اشاره به مراحل سلوک معنوی و اهمیت توبه و یقین در این مسیر.

بیت سوم و چهارم: تاکید بر نتایج بندگی که در نهایت انسان را حاکم بر عالم می‌کند.

 

---

خودسازی (۲)

متن:

می‌شود سیراب هر تشنه ز آب
آب جویای لب خشک است و ناب
عاشقان آرام گشته با وصال
کی دهد معشوق عاشق را عذاب

شرح:

این شعر به آرامش عاشقان در وصال الهی اشاره دارد. همان‌طور که آب، لب تشنه را سیراب می‌کند، عشق الهی، جان مشتاقان را آرامش می‌بخشد:

بیت اول و دوم: تاکید بر این‌که خداوند مشتاق بندگان خالص خود است، همان‌طور که آب به دنبال سیراب کردن تشنگان است.

بیت سوم و چهارم: با وصال معشوق، عاشقان آرام می‌شوند و خداوند به آنان سختی نمی‌دهد.

 

---

خودسازی (۳)

متن:

عبادت بهترین راه وصال است
بریدن از خود و طی کمال است
هدایت می‌کند دل را سوی رب
بدون یاد حق قربت محال است

شرح:

این شعر عبادت را به‌عنوان راهی برای رسیدن به کمال و نزدیکی به خداوند معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: عبادت به معنی بریدن از نفس و رسیدن به تعالی معنوی است.

بیت سوم و چهارم: یاد خدا، شرط اصلی برای هدایت قلب و نزدیک شدن به اوست.

 

---

خودسازی (۴)

متن:

عبادت بهترین راه کمال است
شفای جان و درمان و وصال است
شروع گفتگو با حق تعالی است
سخن با دلربا و ذوالجلال است

شرح:

شاعر عبادت را راه شفای جان و آغاز ارتباط مستقیم با خداوند می‌داند:

بیت اول و دوم: عبادت، عامل رشد معنوی، وصال، و درمان روحی است.

بیت سوم و چهارم: عبادت به معنای گفتگوی عاشقانه با خداوند است که دل‌ها را آرام می‌کند.

 

---

خودسازی (۵)

متن:

عبادت راه وصل است و سعادت
بریدن از خود و نفس و رذالت
سخن با ذوالجلال و حق تعالی
نیاز آدمی باشد ز عزلت

شرح:

عبادت به‌عنوان وسیله‌ای برای دوری از رذایل و رسیدن به سعادت حقیقی معرفی می‌شود:

بیت اول و دوم: تاکید بر دوری از نفس و رذایل برای دستیابی به سعادت از طریق عبادت.

بیت سوم و چهارم: خلوت و گفتگو با خداوند، نیازی فطری برای انسان است.

 

---

خودسازی (۶)

متن:

در وصال حق تعالی، ملزم است
توبه‌ای همچو نصوحا لازم است
دور گشتن از گناه و معصیت
حق تعالی، بر امورت عالم است

شرح:

در این شعر، توبه نصوح و ترک گناهان شرط اصلی برای رسیدن به وصال الهی است:

بیت اول و دوم: وصال الهی نیازمند توبه خالصانه و راستین است.

بیت سوم و چهارم: پرهیز از گناه و باور به علم و حکمت خداوند ضروری است.

 

---

خودسازی (۷)

متن:

از غفلت و خواب، می‌توان جست
بیدار شد و، ز شوق حق مست
در نور یقین، به سوی حق رفت
تا دل بشود ز عشق، سر مست

شرح:

این شعر بر ضرورت بیداری از غفلت و حرکت به سوی خداوند تاکید دارد:

بیت اول و دوم: غفلت‌زدایی و مستی در شوق الهی، اولین قدم برای سلوک معنوی است.

بیت سوم و چهارم: یقین و عشق به خدا، دل را سرمست و نورانی می‌کند.

 

---

خودسازی (۸)

متن:

چون خانه دل ز غیر حق پاک شود
نور ازلی به جان ز افلاک شود
دل را ز غبار و هر گنه پاک نما
تا نور خدا بهینه ادرارک شود

شرح:

پاک‌سازی دل از غیر خدا شرط اصلی دریافت نور الهی است:

بیت اول و دوم: دل پاک از تعلقات دنیوی، پذیرای نور ازلی الهی می‌شود.

بیت سوم و چهارم: زدودن گناه و آلودگی، شرط درک و دریافت نور الهی است.

 

---

خودسازی (۹)

متن:

دل چون ز غبار نفس خالی گردد
با نور صفات حق، جانی گردد
آراسته گردد از فضل و کمال
دل آینه‌دار ربِ جلالی گردد

شرح:

در این شعر، دل انسان به آینه‌ای برای انعکاس صفات الهی تشبیه شده است:

بیت اول و دوم: پاک شدن از غبار نفس، دل را به جلوه‌گاه نور صفات الهی تبدیل می‌کند.

بیت سوم و چهارم: با کمالات الهی آراسته شدن، دل را آینه‌دار صفات جلال خدا می‌سازد.

 

---

خودسازی (۱۰)

متن:

هفت شهر عشق، چون پیموده شد
سر به خاک دوست هر دم سوده شد
جان رها شد، گر ز بند نفس پست
روح و جان از خستگی آسوده شد

شرح:

شاعر در این شعر، پایان مسیر خودسازی را آزادی از نفس و رسیدن به آرامش کامل توصیف می‌کند:

بیت اول و دوم: طی کردن مراحل سلوک عشق، انسان را به اوج بندگی و خاکساری می‌رساند.

بیت سوم و چهارم: رهایی از نفس پست، انسان را از خستگی روحی آزاد می‌کند.

 

---

جمع‌بندی کلی:

این مجموعه اشعار، مسیر خودسازی و سلوک معنوی را به صورت تدریجی و مرحله به مرحله به تصویر می‌کشد. از توبه و یقین شروع می‌شود و به رهایی از نفس و وصال الهی ختم می‌گردد. شاعر با زبانی روان و مفاهیمی عمیق، اهمیت عبادت، توبه، پاک‌سازی دل، و بندگی خالص را بیان می‌کند.

عشق

مجموعه رباعیات "عشق" 


---

عشق (۱)

متن:

عشق است چراغ و نور هر انسانی
سرچشمهٔ روشنی و هر درمانی
هر جان که ز نور عشق روشن گردد
بگذشت ز مرز خاکی و نادانی

شرح:

در این رباعی، عشق به عنوان نور و چراغ زندگی انسان معرفی شده است:

بیت اول: عشق، منبع روشنی و درمان برای انسان‌ها است.

بیت دوم: هر فردی که از نور عشق بهره‌مند شود، از تاریکی‌ها و جهل عبور می‌کند.

بیت سوم: عشق، انسان را از مرزهای مادی و نادانی فراتر می‌برد.

 

---

عشق (۲)

متن:

عشق آمد و از دل , غم دوران بزدود
از چشمهٔ جان، زنگ خسران بزدود
در هر نفسی که شور او جاری شد
دل را ز غم و غصه و حیران بزدود

شرح:

این رباعی به تاثیر عشق در پاکسازی دل اشاره دارد:

بیت اول: عشق از دل انسان، غم‌ها و دردهای زندگی را می‌زداید.

بیت دوم: از چشمه‌ی جان انسان، زنگار خسران و بدبختی را پاک می‌کند.

بیت سوم: در هر نفسی که عشق در دل جریان پیدا می‌کند، غم‌ها و پریشانی‌ها از بین می‌روند.

 

---

عشق (۳)

متن:

عشق آمد و بند غصه از ما بگرفت
هر لحظه ز شوق، زنگ دلها بگرفت
چون شمع به قلب شب فروزان گردید
آتش ز دلم، تمام شب را بگرفت

شرح:

در این رباعی، تاثیر عشق بر دل انسان به تصویر کشیده شده است:

بیت اول: عشق بندهای غصه و نگرانی را از انسان می‌گشاید.

بیت دوم: هر لحظه از شوق و محبت، دل‌ها را از زنگارها پاک می‌کند.

بیت سوم: همان‌طور که شمع در شب می‌سوزد، عشق دل را روشن کرده و تمام شب را در آتش خود می‌سوزاند.

 

---

عشق (۴)

متن:

عشق آمد و خانهٔ دلم شد پرنور
هر ذره ز نور خویشتن کرده ظهور
در وسعت بی‌کرانهٔ اندیشه
رنگی ز بهار جاودان یافت حضور

شرح:

این رباعی بیانگر تأثیر عشق بر روشنایی و گستردگی دل و ذهن است:

بیت اول: عشق به دل انسان نور می‌بخشد.

بیت دوم: هر ذره از وجود انسان، تحت تأثیر عشق، نمایانگر نور می‌شود.

بیت سوم: در پهنای اندیشه انسان، عشق همچون بهاری جاودان می‌آید و حضور می‌یابد.

 

---

عشق (۵)

متن:

عشق صیقل می دهد روح شما
درد و غم را می دهد یک جا شفا
می زداید زنگ دل را ، غصه ها
عشق از حق باشد و کرده عطا

شرح:

این رباعی به درمانگری و شفابخشی عشق اشاره دارد:

بیت اول: عشق روح انسان را صیقل می‌دهد.

بیت دوم: درد و غم‌ها در عشق از بین می‌روند و شفا می‌یابند.

بیت سوم: عشق زنگارهای دل را پاک کرده و غم‌ها را می‌زداید.

بیت چهارم: این عشق از حقیقت و از سوی خداوند عطا شده است.

 

---

عشق (۶)

متن:

معدن اسرار حق دانی کجاست
در دل آل علی و مصطفی است
هر که دریا دل بود با عشق هو
سینه اش مملو ز عشق کبریاست

شرح:

در این رباعی، عشق به عنوان معدن اسرار الهی معرفی شده است:

بیت اول: معدن اسرار الهی در دل خاندان آل علی و مصطفی (صلى‌الله‌علیه‌وآله) است.

بیت دوم: هر فردی که دل دریایی داشته باشد، با عشق به خدا، سینه‌اش پر از عشق کبریا می‌شود.

 

---

عشق (۷)

متن:

عشق آمد و دل شاد شد از نور
غم رفت و دلم گشت پر از شور
هر تیرگی جان ز دلم رفت
شاداب شد و گشت چه مسرور

شرح:

این رباعی به تاثیر شگرف عشق در روح انسان اشاره دارد:

بیت اول: عشق دل را از نور روشن می‌کند.

بیت دوم: غم‌ها از دل انسان رخت بر می‌بندند و شور و نشاط جای آن‌ها را می‌گیرد.

بیت سوم: هر تیرگی و افسردگی از دل انسان می‌رود.

بیت چهارم: دل انسان شاداب و مسرور می‌شود.

 

---

عشق (۸)

متن:

دل را به نسیم عشق تسلیم نما
هر لحظه ورا به عشق تقدیم نما
این باغ شکوفا ز هوای عشق است
دل را به خدا سپار و تعظیم نما

شرح:

در این رباعی، به تسلیم شدن در برابر عشق و خداوند اشاره شده است:

بیت اول: دل خود را به نسیم عشق بسپار.

بیت دوم: هر لحظه خود را به عشق تقدیم کن.

بیت سوم: این باغ دل از هوای عشق شکوفا می‌شود.

بیت چهارم: دل را به خداوند بسپار و به او احترام بگذار.

 

---

عشق (۹)

متن:

عشق، دل را می برد دریای نور
تا منیت ها بشوید، گرچه دور
می شود غرق وجود و معرفت
ناجی دل می شود عشق  و سرور

شرح:

این رباعی به تاثیر عمیق عشق در غرق شدن در نور و حقیقت اشاره دارد:

بیت اول: عشق دل انسان را به دریای نور می‌برد.

بیت دوم: عشق موجب می‌شود که خودخواهی‌ها و منیت‌ها شسته شوند، حتی اگر دور باشند.

بیت سوم: در پرتو عشق، وجود انسان غرق در معرفت می‌شود.

بیت چهارم: عشق به عنوان ناجی دل و سرور انسان است.

 

---

عشق (۱۰)

متن:

حق بود مشرف به عالم با حضور
زین سبب گوید خدا باشم چو نور
چشم ما بینا شود با نور حق
خود نمایی می کند یزدان چه جور

شرح:

این رباعی به نور الهی و تاثیر آن در بینایی انسان اشاره دارد:

بیت اول: خداوند بر عالم مشرف است و حضور دارد.

بیت دوم: از این رو، خداوند خود را به نور معرفی می‌کند.

بیت سوم: با نور الهی، چشم انسان بینا می‌شود.

بیت چهارم: نور الهی باعث می‌شود که یزدان خود را به انسان نشان دهد.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات "عشق"  به تاثیرات معنوی و روحانی عشق در زندگی انسان‌ها پرداخته است. عشق در این اشعار به عنوان نوری که دل‌ها را روشن می‌کند، شفابخش دردها و غم‌ها، و موجب رشد و شکوفایی انسان در ابعاد روحی و معرفتی معرفی شده است. عشق، در این رباعیات، نه تنها انسان را به حقیقت و نور الهی می‌رساند، بلکه موجب آگاهی و رشد معنوی در زندگی می‌شود.

بخش پنجم

شیطان

باسمه تعالی

شرح رباعیات شیطان :

شیطان(۱)

"شیطان به لباس دوست پیدا گردد
در فکر فریب دل تقلا گردد
با ذکر خدا شکست شیطان باشد
این دشمن دیرینه مهیا گردد"

شرح:
این رباعی به این نکته اشاره دارد که شیطان ممکن است خود را به شکل یک دوست و یا در ظاهر خیرخواه نشان دهد تا به فریب انسان بپردازد. اما تنها راهی که می‌تواند انسان را از دام شیطان رهایی دهد، یاد خدا و ذکر خداوند است که می‌تواند شیطان را شکست دهد و از نفوذش جلوگیری کند. شیطان با فریب خود می‌خواهد دل انسان‌ها را تسخیر کند، اما خداوند تنها منبع نجات از این دام‌ها است.

شیطان(۲)

"شیطان ز کمینِ نفس، غوغا دارد
دامی به هزار شکل و معنا دارد
تقوا سپری‌ست بهر پیروزی دل
با کشتن نفس، دل تمنا دارد"

شرح:
در این رباعی، به شیطان به عنوان موجودی که در کمین نفس انسان است اشاره شده است. شیطان از طریق نفس انسان، دام‌هایی با شکل‌ها و روش‌های مختلف می‌سازد تا انسان را به گناه بکشد. راه رهایی از دست شیطان، تقوا و کنترل نفس است. کسی که نفس خود را به طور کامل مهار کند و به تعالی برسد، از دام شیطان در امان خواهد ماند.

شیطان(۳)

"شیطان ز درون، ره خدا می‌بندد
دل را ز فروغ دلربا می‌بندد
با عشق خدا، چراغ ایمان روشن
شیطان ره حق را به جفا می‌بندد"

شرح:
شیطان از درون انسان و درون دل او وارد می‌شود و تلاش می‌کند تا انسان را از مسیر خدا دور کند. شیطان با ایجاد تردید و شک در دل، آن را از نور ایمان محروم می‌کند. تنها با عشق به خداست که چراغ ایمان در دل روشن می‌شود و راه حق باز می‌گردد. در این رباعی، به اهمیت عشق به خدا و ایمان در مقابله با شیطان اشاره شده است.

شیطان(۴)

"شیطان چو ز شرک، بذر کین کاشت
دل را ز صفای حق، حزین کاشت
با یاد خداست، قلب آرام
احمد به ره صواب، دین کاشت"

شرح:
شیطان ریشه کینه‌ها و دشمنی‌ها را از طریق شرک می‌کارد، زیرا شرک به خدا، سبب از بین رفتن صفای دل و ایجاد غم و اندوه در آن می‌شود. اما کسی که خدا را به یاد دارد، قلبش آرام و شاداب است. در این رباعی، به یاد خدا و ایمان به پیامبر اسلام (ص)، اشاره شده است که باعث هدایت و آرامش دل می‌شود.

شیطان(۵)

"گر نفس شود امیر جان و فکرت
شیطان ببرد همچو تویی در عزلت
دل می‌شود از صفای ایمان محروم
بیدار شو ای نفس، ز خواب غفلت"

شرح:
این رباعی هشدار می‌دهد که اگر انسان اجازه دهد تا نفسش بر عقل و فکرت غالب شود، شیطان به راحتی می‌تواند او را فریب دهد و از مسیر راست دور کند. در چنین حالتی، انسان از صفای ایمان محروم می‌شود و در دنیای غفلت فرو می‌رود. توصیه شده که انسان باید از خواب غفلت بیدار شود و نفس خود را کنترل کند.

شیطان(۶)

"شیطان بنمود عقل ما را خاموش
با مکر کشید دل به دامی پرجوش
از نور صفای حق تهی کرد وجود
بر دیده ما نهاده ظلمت، سرپوش"

شرح:
در این رباعی، شیطان عقل انسان را به سکوت و خاموشی می‌برد و از طریق فریب و مکر، دل را به دام‌های پر از آشوب و شک می‌کشاند. شیطان وجود انسان را از نور خدا تهی می‌کند و بر دیدگانش ظلمت می‌نهد. تنها با بازگشت به نور حقیقت و خدا، می‌توان از دست شیطان رهایی یافت.

شیطان(۷)

"شیطان ز کمین، جان ما را گیرد
از غفلت دل، توان ما را گیرد
این دشمن جان، لحظه‌ای غافل نیست
آرامش جاودان ما را گیرد"

شرح:
شیطان همیشه در کمین است و به محض غفلت انسان، جان و آرامش او را به چنگ می‌آورد. این دشمن همیشگی لحظه‌ای غافل نمی‌شود و از هر فرصتی برای وارد کردن آسیب به انسان استفاده می‌کند. تنها با بیداری و توجه به خداست که می‌توان از دست شیطان و آسیب‌های او در امان بود.

شیطان(۸)

"شیطان ز فریب، دل به سودا ببرد
با مکر و دغل، چراغ تقوا ببرد
هر جا که ز یاد حق تهی گردد دل
آرامش جان ز راه دنیا ببرد"

شرح:
شیطان از طریق فریب و دغل، دل انسان را به سوی آرزوهای بی‌ثمر و دنیوی می‌کشاند. هر زمان که انسان از یاد خدا غافل شود، دلش از آرامش و تقوا تهی می‌شود و به جای آن، دنیا و لذت‌های فانی جایگزین می‌شود. تنها یاد خداست که دل انسان را آرام و روشن نگه می‌دارد.

شیطان(۹)

"شیطان ز گناه، سرفرازی دارد
هر لحظه فریب و دل‌نوازی دارد
اما به دعا و نور حق می‌لغزد
با ذکر خدا شکست بازی دارد"

شرح:
شیطان از گناه و فریب، به فخر و سرفرازی دست می‌یابد و همیشه در تلاش است تا دل‌ها را به خود مشغول کند. ولی به وسیله دعا و یاد خدا، می‌توان شیطان را شکست داد و از دست او نجات یافت. ذکر خدا، سلاحی است که شیطان در برابر آن عاجز است.

شیطان(۱۰)

"شیطان چو کمین کند به حیلت
از غفلت دل ربوده قدرت
با ذکر خدا، شکسته گردد
پرهیز نما ز جهل و غفلت"

شرح:
شیطان با حیله و فریب به کمین انسان می‌نشیند و از غفلت دل، قدرت انسان را می‌رباید. اما ذکر خداوند می‌تواند قدرت شیطان را در هم شکند و انسان را از دسیسه‌های او نجات دهد. این رباعی بر ضرورت پرهیز از جهل و غفلت تأکید دارد و یاد خدا را راه نجات از دست شیطان می‌داند.


---

نتیجه‌گیری:
این مجموعه از رباعیات بر اهمیت یاد خدا، تقوا و بیداری نسبت به وسوسه‌های شیطان تاکید دارد. شیطان همیشه در کمین است و از طریق فریب و دام‌های مختلف می‌کوشد انسان را از راه راست منحرف کند. تنها با ذکر خدا و تقوا می‌توان از دام شیطان در امان ماند و راه هدایت را طی کرد.

 

 

 

بخش سوم

نماز و ولایت

شرم کامل اشعار نماز و ولایت:


---

نماز (۱)

متن:

نماز با ولایت نور قرآن
دل از مهر ولی آرامش جان
اطاعت از ولی کاری الهی
ولی را جانشین کرده است یزدان

شرح:

این شعر بر ارتباط بین نماز و ولایت تأکید می‌کند و نقش ولی را در هدایت معنوی بیان می‌دارد:

بیت اول و دوم: نماز همراه با عشق و ولایت به اهل‌بیت، نوری از قرآن است که آرامش دل و جان را به ارمغان می‌آورد.

بیت سوم و چهارم: اطاعت از ولی، یک تکلیف الهی است و جایگاه ولی به‌عنوان جانشین خداوند مطرح می‌شود.

 

---

نماز (۲)

متن:

ولایت پرتوی از نورِ یار است
طریق وصل حق بی نور تار است
نمازت با ولایت رهنما شد
که راه بندگی دان افتخار است

شرح:

در این شعر، ولایت به‌عنوان چراغ راه بندگی و تقرب به خدا توصیف شده است:

بیت اول و دوم: ولایت، نوری از جانب خداوند است که بدون آن مسیر بندگی تاریک خواهد بود.

بیت سوم و چهارم: نماز با ولایت، راهنمایی برای بندگی شایسته و افتخارآمیز می‌شود.

 

---

نماز (۳)

متن:

ولایت روشنی‌بخشِ نماز است
طریق وصل حق و هم فراز است
اگر دل را به مهر او سپاری
رها گردی ز هر بند و نیاز است

شرح:

این شعر بر تاثیر ولایت در تکمیل معنای نماز و آزادی از قیود دنیوی تأکید دارد:

بیت اول و دوم: ولایت، چراغ هدایت نماز و راهی برای رسیدن به خداوند است.

بیت سوم و چهارم: با سپردن دل به مهر ولی، انسان از بندها و نیازهای دنیوی رها می‌شود.

 

---

نماز (۴)

متن:

نمازت با ولایت، نورِ جان است
طریقت با ولی، عینِ امان است
بدان راهِ خدا جز این نباشد
اطاعت از ولی، نور جنان است

شرح:

این شعر، ولایت را به‌عنوان عامل نورانیت جان و راهی امن برای بندگی معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: نماز همراه با ولایت، روح انسان را نورانی و مسیر بندگی را ایمن می‌سازد.

بیت سوم و چهارم: راه خدا از ولایت جدا نیست و اطاعت از ولی، نوری برای راهیابی به بهشت است.

 

---

نماز (۵)

متن:

ولایت نخل سر سبز هدایت
ستون محکم دین و رسالت
به مهر او عبادت می‌شود نور
اگر جویی ره حق و امامت

شرح:

این شعر، ولایت را به نخل سرسبز هدایت و ستون دین و رسالت تشبیه کرده است:

بیت اول و دوم: ولایت، پایه و اساس دین و هدایت الهی است.

بیت سوم و چهارم: مهر ولی، عبادت را نورانی می‌کند و شرط اساسی برای یافتن راه حق است.

 

---

نماز (۶)

متن:

نماز با ولایت راه دین شد
چراغی روشن و نوری مبین شد
ولی فرمان حق بر بندگان است
طریقی روشن و جان آفرین شد

شرح:

در این شعر، ولایت، روشنایی و مسیر مستقیم دین معرفی شده است:

بیت اول و دوم: نماز همراه با ولایت، چراغ راه دین و نماد روشنایی در مسیر بندگی است.

بیت سوم و چهارم: ولی، نماینده فرمان خدا و راهی روشن برای حیات معنوی است.

 

---

نماز (۷)

متن:

نماز با ولایت، نور ایمان
ولی را بر گزیند لطف یزدان
وصال کردگار است در اطاعت
که راه حق عیان باشد، نمایان

شرح:

این شعر بر نورانیت ایمان در سایه ولایت و اطاعت از ولی تأکید دارد:

بیت اول و دوم: نماز همراه با ولایت، نشانه ایمان حقیقی است و انتخاب ولی از الطاف خداوند است.

بیت سوم و چهارم: اطاعت از ولی، مسیر وصال به خداوند را روشن و آشکار می‌سازد.

 

---

نماز (۸)

متن:

ولی را رهنما کرده است یزدان
امام و مقتدای جن و انسان
ولایت بی علی معنا ندارد
وصال حق بود با نور قرآن

شرح:

این شعر، جایگاه ولی را به‌عنوان راهنما و واسطه وصال به خدا معرفی می‌کند:

بیت اول و دوم: ولی از سوی خداوند به‌عنوان راهنما و مقتدای انسان‌ها و جن انتخاب شده است.

بیت سوم و چهارم: ولایت بدون علی (ع) بی‌معنا است و ارتباط با خدا از طریق نور قرآن محقق می‌شود.

 

---

نماز (۹)

متن:

ولایت دست حق بر بندگان است
اطاعت از ولی در روح و جان است
ولی را جانشین کردست یزدان
طریقت با ولی، عینِ امان است

شرح:

این شعر، ولایت را تجلی دست خداوند بر بندگان می‌داند:

بیت اول و دوم: ولایت مانند دستی از سوی خداوند، هدایتگر روح و جان انسان‌هاست.

بیت سوم و چهارم: ولی به‌عنوان جانشین خداوند، مسیر بندگی را ایمن و روشن می‌کند.

 

---

نماز (۱۰)

متن:

ولایت باغ سرسبز امامت
ثمر داده ز باغ بی‌نهایت
توسل بر علی و آل عترت
شود راه کمال و هم سعادت

شرح:

این شعر ولایت را به باغی سرسبز تشبیه می‌کند که ثمر آن کمال و سعادت است:

بیت اول و دوم: ولایت و امامت همچون باغی سرسبز و پرثمر، هدایتگر انسان‌هاست.

بیت سوم و چهارم: توسل به علی (ع) و آل عترت، راهی برای رسیدن به کمال و سعادت است.

 

---

جمع‌بندی کلی:

این مجموعه اشعار، جایگاه ولایت و ارتباط آن با نماز را بررسی می‌کند. شاعر با بهره‌گیری از مفاهیمی نظیر نور، هدایت، و اطاعت از ولی، اهمیت ولایت اهل‌بیت را در تکمیل معنای نماز و بندگی خداوند به تصویر می‌کشد. ولایت به‌عنوان راهنمای اصلی برای رسیدن به کمال و سعادت معرفی شده است.

گریه

باسمه تعالی
مجموعه رباعیات «گریه» از دکتر علی رجالی در وصف سوگ امام حسین (ع) و واقعه عاشورا سروده شده است. در هر یک از این رباعیات، شاعر به نوعی به ابعاد مختلف عزاداری و تاثیرات معنوی عاشورا پرداخته است. در ادامه، شرح هر یک از این رباعیات به همراه خود آن‌ها آمده است:


---

گریه (۱)

رباعی:
این گریه برای نور ایمان باشد
این اشک نماد صبرِ انسان باشد
هر قطره ی اشک، یاد حق زنده کند
این سوز دل از قیام و عصیان باشد

شرح:
شاعر در این بیت‌ها می‌گوید که گریه باید برای ایمان و نور حقیقت باشد. اشک‌ها نمادی از صبر و استقامت انسان در برابر مشکلات هستند. این گریه‌ها از طرفی یاد خدا و حق را در دل‌ها زنده می‌کنند و از طرف دیگر، بیانگر عصیان و قیام علیه ظلم و فساد در جهان هستند. به عبارت دیگر، گریه در اینجا نوعی جهاد معنوی است که با یاد امام حسین (ع) و قیام عاشورا همراه است.


---

گریه (۲)

رباعی:
این گریه، برای آل عصمت باشد
از ظلم و جفا به روی عترت باشد
از بهر جفای غاصبان در ره عشق
در کرب و بلا قیام عزت باشد

شرح:
در این رباعی، شاعر به آل عصمت (خاندان پیامبر) اشاره می‌کند و گریه‌ها را برای ظلم و جفاهایی می‌داند که به این خاندان وارد شده است. این گریه‌ها در واقع یادآور ظلم‌هایی است که به اهل بیت (ع) شده و از جفای غاصبان حق و ظلم‌های سیاسی علیه آنان سخن می‌گوید. گریه‌های عاشورا نه تنها به یاد امام حسین (ع)، بلکه به یاد مظلومیت خاندان پیامبر و قیام آن‌ها برای حفظ عزت و شرف انسانی است.


---

گریه (۳)

رباعی:
گرییم که یاد کربلا زنده شود
پیغام حسین در جهان دیده شود
هر اشک، چراغِ ظلم‌ستیزی گردد
تا عدل خدا، به عشق پاینده شود

شرح:
شاعر در اینجا بیان می‌کند که گریه‌ها باید یاد کربلا و پیام امام حسین (ع) را زنده نگه دارد. اشک‌ها نه تنها برای سوگواری، بلکه به‌عنوان چراغی برای مبارزه با ظلم و فساد در دنیا باید باشد. این اشک‌ها می‌بایست پیام عاشورا را که همانا دفاع از حق و عدالت است، منتشر کند تا به‌وسیله آن، عدالت الهی در جهان پایدار شود.


---

گریه (۴)

رباعی:
هر قطره ی اشک، لشکری از نور است
بر ظلم، قیامی ز ولی منظور است
هر اشک نشان سرفرازی از ماست
هر اشک بتول، بی حد و منصور است

شرح:
در این رباعی، شاعر بیان می‌کند که هر قطره اشک، مانند لشکری از نور است که علیه ظلم و فساد قیام می‌کند. این اشک‌ها نمایانگر قیام ولی (امام حسین) و هدف او از انقلاب عاشورا است. همچنین، هر اشک به‌نوعی نشانگر سرفرازی و افتخار برای پیروان اهل بیت (ع) است، و به‌ویژه اشک‌هایی که برای حضرت زهرا (س) ریخته می‌شود، بی‌پایان و پرارزش است.


---

گریه (۵)

رباعی:
این اشک برای حفظ دین جاری شد
در کرببلا، نور حق یاری شد
چون امر رسول، در میان شد باطل
بر خون حسین، دیده خونباری شد

شرح:
شاعر در این بیت به ارتباط گریه‌های عاشورا با حفظ دین اشاره دارد. اشک‌ها و سوگواری‌ها برای امام حسین (ع) به‌منزله مبارزه‌ای برای حفظ اصول دین اسلام است. در کربلا، نور حقیقت (امام حسین) در مقابل باطل (یزید و لشکریان او) قرار گرفت و با خون حسین، دین اسلام زنده شد. این اشک‌ها بیانگر عمق تاثیری است که کربلا بر دل‌ها گذاشته است.


---

گریه (۶)

رباعی:
بر ظلم یزید، اشک خون می‌ریزیم
از عشق حسین، دل برون می ریزیم
چون راه حسین، راه بیداری ماست
بر مرگ شرف، بر درون می‌ریزیم

شرح:
این بیت نشان‌دهنده اعتراض و سوگواری است بر ظلم یزید و کسانی که امام حسین (ع) را به شهادت رساندند. اشک‌ها و گریه‌ها نه تنها برای امام حسین است، بلکه برای بیداری و آگاهی از مسیر حق و شرف است. شاعر بر این نکته تأکید می‌کند که پیروی از راه حسین (ع) راه بیداری و آگاهی است، و این اشک‌ها در دل‌ها، اعلام وفاداری به آن مسیر است.


---

گریه (۷)

رباعی:
هر اشک به داغِ کربلا پیغام است
بر ظالم و ظالمان همی اعلام است
پیغام حسین، خط سرخ است یقین
این سوز دل از قیام حق الهام است

شرح:
در این رباعی، شاعر بیان می‌کند که هر قطره اشک برای امام حسین (ع) یک پیغام است. این پیغام هم به مردم و هم به ظالمان هشدار می‌دهد. پیام عاشورا همواره پیامی سرخ است که نشان‌دهنده خون حسین (ع) و قیام او برای حقیقت و عدالت است. سوز دل‌ها از قیام امام حسین (ع) الهام می‌گیرد و این قیام به‌عنوان یک درس بزرگ برای بشریت است.


---

گریه (۸)

رباعی:
هر اشک به یاد غربتِ آل نبی است
آتش‌به‌ دل ستمگران بر علوی است
ما اشک به داغِ خونِ عاشق ریزیم
لرزه به تن عدوی مولا و ولی است

شرح:
شاعر در این بیت‌ها به غربت آل نبی (خاندان پیامبر) و ظلم‌هایی که به آنان شد اشاره دارد. اشک‌ها به یاد مظلومیت اهل بیت (ع) و داغ خون شهیدان عاشورا ریخته می‌شود. این اشک‌ها برای سوزاندن دل ستمگران و نشان دادن قدرت معنوی اهل بیت است. لرزه‌ای که این اشک‌ها به تن دشمنان اهل بیت (ع) می‌اندازد، نمایانگر تاثیر و عمق سوگ عاشورا است.


---

گریه (۹)

رباعی:
در سوگ تو ای حسین، جان گریه کنیم
بر داغ غمت با چه زبان گریه کنیم؟
داغت نه فقط ز ظلم دوران باشد
از غفلت و از غصب کسان گریه کنیم

شرح:
در این بیت، شاعر بیان می‌کند که داغ امام حسین (ع) نه تنها به دلیل ظلم و ستم دوران است، بلکه از غفلت و غصب کسانی که باید از امام حسین (ع) پیروی می‌کردند و نکردند نیز ناشی می‌شود. شاعر از این غفلت‌ها و بی‌توجهی‌ها نیز گریه می‌کند و تلاش دارد تا دل‌ها را به بیداری و آگاهی از حقیقت عاشورا سوق دهد.


---

گریه (۱۰)

رباعی:
هر اشک که از دیده روان گشت، چه‌هاست؟
داغی که به دل نشسته، از کرب و بلاست
دل‌های محبان ولایت سوزد
زین ماتم جان‌سوز شهیدان خداست

شرح:
شاعر در این بیت‌ها به عمق غم و داغ عاشورا اشاره می‌کند. اشک‌ها تنها یک واکنش ظاهری نیستند، بلکه نمادی از داغی عمیق هستند که در دل‌های محبان اهل بیت (ع) وجود دارد. این داغ، از واقعه کربلا و ظلمی که بر امام حسین (ع) و یارانش رفت، نشأت می‌گیرد. ماتم عاشورا یک ماتم جان‌سوز است که تا ابد در دل‌های مؤمنان باقی می‌ماند.


---

این مجموعه رباعیات، به‌طور کلی بیانگر عمق عشق و ارادت به امام حسین (ع) و تأکید بر اهمیت گریه و سوگواری برای حفظ حقیقت، عدالت و پیروی از راه حسین (ع) است.

فصل سوم

بخش اول

بهشت

 

شرح اشعار "بهشت" از دکتر علی رجالی


---

بهشت (۱)

متن:

بهشت عاشقان، ذاتِ حقیقت
نه در دنیا، نه در خوابِ قیامت
نه باغ و سبزه و آب و گل و می
که پیدا می‌شود در یک نگاهت

شرح:

این شعر به‌طور عمیق به مفهومی از بهشت اشاره دارد که فراتر از تصورات دنیوی است:

بیت اول: بهشت عاشقان، حقیقتی است که در درون آنها نهفته است و نه تنها در دنیای مادی یا در خواب‌های قیامت یافت می‌شود.

بیت دوم: این بهشت، نه به شکل باغ، سبزه، آب یا گل، بلکه در یک نگاه عاشقانه و پر از حقیقت موجود است. اشاره به دیدار خدا یا معشوق حقیقی در این بیت دیده می‌شود.

 

---

بهشت (۲)

متن:

بهشت عاشقان در روی ماه است
نه چشمی را که ز آن جرم و گناه است
به زاهد وعده‌ی باغی ز گل‌ها
ولی یاغی شقی و بی‌پناه است

شرح:

در این شعر، دو دیدگاه مختلف به بهشت و عشق بیان شده است:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان در جمال و روی ماه است، در حالی که گناهکاران و کسانی که از حقیقت دورند، به این بهشت دسترسی ندارند.

بیت سوم و چهارم: زاهدان به وعده‌ای از بهشت مادی امید دارند، اما این وعده به کسانی داده می‌شود که در جستجوی حقیقت هستند، نه کسانی که در گناه و فساد غوطه‌ورند.

 

---

بهشت (۳)

متن:

بهشت عاشقان بی‌انتها هست
که در آن وصل جان‌ها بی‌صدا هست
بهشت زاهدان زندان وقت است
بهشت عابدان نور خدا هست

شرح:

شاعر در این شعر به تفاوت بین بهشت عاشقان و زاهدان اشاره می‌کند:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان بی‌پایان است و در آن وصال و اتصال روح‌ها با معشوق در سکوتی عمیق اتفاق می‌افتد.

بیت سوم و چهارم: اما بهشت زاهدان، زندانی است در چارچوب زمان و مکان. در مقابل، بهشت عابدان، در حقیقت، نور خداوند را تجربه می‌کند که فراتر از زمان و مکان است.

 

---

بهشت (۴)

متن:

بهشت عاشقان، یک چشم جادوست
که می‌گرید دل از آن، بی‌پناه اوست
به زاهد وعده‌ی باغی ز خلد است
ولی عاشق، نهد دل در دل دوست

شرح:

شاعر در این شعر به احساسات عاشقانه و معنوی اشاره دارد:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان در چشمی جادویی نهفته است که با نگاه آن، دل‌ها بی‌پناه می‌شوند و عاشقانه به سوی معشوق کشیده می‌شوند.

بیت سوم و چهارم: در مقابل، زاهد به دنبال باغی از گل‌ها در بهشت است، اما عاشق به جایی بالاتر می‌نگرد و دل خود را در دل دوست (خدا) قرار می‌دهد.

 

---

بهشت (۵)

متن:

بهشت عاشقان، یک لحظه ناب است
که هر دم در نگاه یار ، تاب است
به زاهد وعده‌ی فردا رسیده
ولی عاشق نیازش در جواب است

شرح:

این شعر تفاوت نگاه عاشقان و زاهدان به بهشت را بیان می‌کند:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان یک لحظه ناب و بی‌نظیر است که هر نگاه به معشوق در آن لحظه تاب و شوق می‌آورد.

بیت سوم و چهارم: زاهد به دنبال وعده‌ای از بهشت در آینده است، اما عاشق به چیزی بیشتر نیاز دارد؛ او در هر لحظه به معشوق و حقیقت نیازمند است.

 

---

بهشت (۶)

متن:

بهشت عاشقان، رازی نهان است
نشانی از خدا در این جهان است
بهشت زاهدان باشد سرابی
بهشت عشق، نوری جاودان است

شرح:

شاعر به رازهای پنهان در بهشت عاشقان اشاره دارد:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان رازهایی پنهان در خود دارد که از خداوند نشأت می‌گیرد و در این جهان قابل درک است.

بیت سوم و چهارم: در مقابل، بهشت زاهدان تنها یک سراب است، در حالی که بهشت عشق، نوری جاودان است که هیچ‌گاه خاموش نمی‌شود.

 

---

بهشت (۷)

متن:

بهشت عاشقان، یک لحظه ناب است
که هر دم در نگاه یار، تاب است
به زاهد وعده‌ی فردا رسیده
ولی عاشق نیازش در جواب است

شرح:

این شعر مشابه به بیت قبلی است و به لحظه ناب عاشقانه اشاره دارد:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان در لحظه‌ای خاص و ناب است که هر نگاه به معشوق، تاب و شوق را در دل ایجاد می‌کند.

بیت سوم و چهارم: زاهد ممکن است وعده‌ای از بهشت در آینده را در ذهن داشته باشد، اما عاشق به چیزی فراتر از این وعده‌ها نیاز دارد؛ او در هر لحظه به معشوق خود محتاج است.

 

---

بهشت (۸)

متن:

بهشت عاشقان آن چشم مست است
که دل را تا ابد در بند بسته است
بهشت زاهدان در خواب جان هست
همیشه سوی یار و حق پرست است

شرح:

در این شعر به ویژگی‌های بهشت عاشقان و زاهدان پرداخته شده است:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان در چشم مست معشوق نهفته است که دل‌ها را به‌طور دائمی اسیر خود می‌کند.

بیت سوم و چهارم: بهشت زاهدان بیشتر در دنیای خیال و خواب است و هرچند آنها به سوی یار و خداوند می‌روند، اما این مسیر به‌طور کامل درک نمی‌شود.

 

---

بهشت (۹)

متن:

بهشت عاشقان، دیدار دلبر
بهشت زاهدان، رؤیای دیگر
یکی در وصل جان مشتاق باشد
دگر در زهد جان و روی داور

شرح:

در این شعر، تفاوت نگاه عاشقان و زاهدان به بهشت بیان می‌شود:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان در دیدار معشوق (دلبر) است، در حالی که زاهدان به رؤیایی متفاوت از بهشت فکر می‌کنند.

بیت سوم و چهارم: یکی از این دو گروه به دنبال وصال و وصل جان است، در حالی که دیگری در زهد و پرهیز از دنیا و در جستجوی رضا و ملاقات با خدا است.

 

---

بهشت (۱۰)

متن:

بهشت عاشقان، آغوش یار است
نوایی گرم از شوق بهار است
بهشت زاهدان، باشد خیالی
نسیمی دلنشین و ماندگار است

شرح:

در این شعر، بهشت عاشقان به‌طور ویژه به ارتباط عاشقانه و شوق برای معشوق اشاره دارد:

بیت اول و دوم: بهشت عاشقان در آغوش معشوق است که همراه با نوای دل‌نشین و شوق بهار است.

بیت سوم و چهارم: بهشت زاهدان بیشتر به‌عنوان یک خیال یا سراب است که نسیم دلنشینی را به همراه دارد اما در واقعیت همیشه پایدار نیست.

 

---

جمع‌بندی:

این مجموعه اشعار ، به‌طور کلی به دو نوع متفاوت از بهشت پرداخته است:

1. بهشت عاشقان: بهشت حقیقی و معنوی که در وصال با معشوق و درک حقیقت یافت می‌شود.


2. بهشت زاهدان: بهشت مادی و خیالی که بیشتر مربوط به مفاهیم دنیوی است و از عشق و ارتباط حقیقی دور است.
در تمام این اشعار، بهشت عاشقان در حقیقت و تجربه‌های درونی آنها نهفته است، در حالی که بهشت زاهدان بیشتر به مفاهیم ظاهری و مادی وابسته است.

 

بخش دوم

عبادت

 

شرح اشعار "عبادت" :


---

عبادت (۱)

متن:

نه تنها ذکر، باشد راهِ ایمان
که کردار است ره در کوی جانان
نماز و روزه و حج را به جا آر
که بی‌این‌ها نباشد وصل آسان

شرح:

این شعر به اهمیت عبادات و کردار در کنار ذکر می‌پردازد:

بیت اول: ذکر زبان تنها کافی نیست برای رسیدن به ایمان حقیقی. ایمان باید در عمل و رفتار تجلی یابد.

بیت دوم: عباداتی چون نماز، روزه و حج در کنار ذکر، راهی برای رسیدن به وصل و ارتباط با خدا هستند. بدون انجام این عبادات، وصل به راحتی امکان‌پذیر نخواهد بود.

 

---

عبادت (۲)

متن:

عبادت ذکر تنها با خدا نیست
عمل بی‌ذکر، در راهِ وفا نیست
فروع الدین همه رسمِ وصال است
به غیر از آن رهی تا کبریا نیست

شرح:

در این شعر، شاعر به تکمیل مفهوم عبادت پرداخته است:

بیت اول: عبادت تنها در ذکر خدا خلاصه نمی‌شود، بلکه باید در عمل نیز خدا را بندگی کرد.

بیت دوم: عمل بی‌ذکر نیز نمی‌تواند به درستی در مسیر وفا قرار گیرد. فروع دین (نماز، روزه، حج و...) تماماً راه‌هایی برای وصال با خداوند هستند.

بیت سوم: تنها از طریق عمل و ذکر می‌توان به حقیقت و مقام کبریا رسید.

 

---

عبادت (۳)

متن:

عبادت نیست تنها گفتگویم
به کردار است راه آرزویم
عبادت ها همه از بهر حق است
بدون آن تهی باشد وضویم

شرح:

این شعر تأکید دارد بر اینکه عبادت تنها در زبان نیست، بلکه در عمل هم باید تجلی یابد:

بیت اول و دوم: عبادت تنها گفتگو و ذکر نیست، بلکه باید در رفتار و کردار نیز نمود پیدا کند.

بیت سوم و چهارم: عبادات برای خداوند هستند و در صورتی که فقط به زبان گفته شوند، بدون عمل صحیح، هیچ ارزشی ندارند. وضو نیز نمادی از طهارت روح است که بدون اعمال صحیح، تهی می‌شود.

 

---

عبادات (۴)

متن:

عبادت ذکر تنها نیست در دین
چو کردار است آن را ثبت و تضمین
نماز و صوم و حج گر پاس داری
ببینی نور حق در وقت تمرین

شرح:

در این شعر، تاکید بر عمل در کنار ذکر است:

بیت اول: عبادت در دین تنها به ذکر ختم نمی‌شود؛ عمل باید در کنار ذکر قرار گیرد.

بیت دوم: اگر اعمال عبادی مانند نماز، روزه و حج به درستی انجام شود، فرد در این مسیر نور الهی را خواهد یافت.

 

---

عبادت (۵)

متن:

نه تنها ذکر تنها، بندگی را
عمل باید که سازد زندگی را
عبادت ها بود  راه رسیدن
به درگاهی که یابد رستگی را

شرح:

این شعر به ارتباط ذکر و عمل در بندگی پرداخته است:

بیت اول: بندگی تنها در ذکر و تکرار کلمات نیست، بلکه عمل است که نشان‌دهنده بندگی واقعی است.

بیت دوم: عبادات به‌عنوان راهی برای رسیدن به درگاه الهی و رستگاری معرفی می‌شود.

 

---

عبادت (۶)

متن:

عبادت صرف گفتن با خدا نیست
که در دین این تفکر ره گشا نیست
فروع الدین بود جمعا عبادات
جدایی از عمل ، کاری روا نیست

شرح:

در اینجا، شاعر بیان می‌کند که عبادت تنها در گفتار خلاصه نمی‌شود:

بیت اول و دوم: عبادت تنها در گفتار و ذکر خدا خلاصه نمی‌شود. تفکر و عمل باید در کنار هم باشند تا اثرگذار و ره‌گشا باشند.

بیت سوم: فروع دین شامل عبادات مختلف است که باید در کنار هم به درستی انجام شوند. جدا کردن عمل از عبادات نادرست است.

 

---

عبادت (۷)

متن:

عبادت ذکر تنها با خدا نیست
که رسم عاشقان جای خطا نیست
بود اعمال باطن همچو ظاهر
که تنها ذکر بر دین رهنما نیست

شرح:

این شعر به ارتباط ذکر و عمل باطنی و ظاهری پرداخته است:

بیت اول و دوم: عبادت تنها ذکر خدا نیست، بلکه باید در عمل نیز عاشقانه و بدون خطا باشد.

بیت سوم: اعمال باطن و ظاهر باید در هماهنگی باشند. ذکر تنها نمی‌تواند راهنمای دین باشد، بلکه اعمال باید نیز به درستی در کنار ذکر قرار گیرد.

 

---

عبادت (۸)

متن:

عبادت نیست تنها ذکر جانان
به تسبیح و به سجاده، به قرآن
به کردار است و ایمان بر خداوند
در این معنا تو راست، عشق یزدان

شرح:

این شعر تأکید دارد بر اینکه عبادت در ذکر، عمل و ایمان به خداوند خلاصه می‌شود:

بیت اول و دوم: عبادت تنها به تسبیح و سجاده و قرآن نیست، بلکه باید در عمل و کردار نیز نمود یابد.

بیت سوم و چهارم: ایمان به خداوند باید در دل و عمل فرد نمایان باشد. در این معنا، عبادت و عشق به خداوند به‌طور کامل نشان داده می‌شود.

 

---

عبادت (۹)

متن:

عبادت ذکر حق تنها نباشد
به رفتار است و بی تقوا نباشد
کند صوم و نمازت راه روشن
که بی‌آن بندگی بالا نباشد

شرح:

این شعر به رابطه بین عبادت و تقوا پرداخته است:

بیت اول و دوم: عبادت تنها در ذکر خدا نیست، بلکه باید در رفتار و تقوا نیز تجلی یابد.

بیت سوم و چهارم: عبادات مانند نماز و روزه راهی برای روشن شدن مسیر فرد به‌سوی خداوند است. بدون تقوا، هیچ عبادتی نخواهد توانست فرد را به مقامات بالای بندگی برساند.

 

---

عبادت (۱۰)

متن:

عبادت را بود هم ذکر، هم کار
به گفتار و به کردار است دیدار
عبادت نیست تنها ذکر نامش
عمل هم می‌برد دل را به دلدار

شرح:

این شعر به توازن میان ذکر و عمل در عبادت اشاره دارد:

بیت اول و دوم: عبادت تنها در ذکر و گفتار نیست؛ عمل نیز بخش مهمی از عبادت است که موجب نزدیکی به خداوند می‌شود.

بیت سوم و چهارم: تنها ذکر خداوند کافی نیست؛ عمل نیز در کنار ذکر باعث می‌شود دل به خداوند نزدیک شود.

 

---

جمع‌بندی:

در این مجموعه اشعار،  تأکید زیادی بر اهمیت توازن میان ذکر و عمل در عبادت دارد. عبادت صرفاً به ذکر زبانی خلاصه نمی‌شود، بلکه باید در عمل نیز تجلی یابد. عبادات حقیقی، همچون نماز، روزه و حج، زمانی اثرگذار خواهند بود که با تقوا و ایمان همراه باشند و در مسیر رسیدن به خداوند و رستگاری قرار گیرند.

بخش سوم

دعا

شرح اشعار "دعا" :


---

دعا (۱)

متن:

دل در پی مهر حق به شور افتاده
چشمم ز دعای شب به نور افتاده
ای خالق هر ذره به عالم وجود
بخشایش تو به هر حضور افتاده

شرح:

در این شعر، شاعر به جستجوی دل برای پیدا کردن محبت و مهر الهی اشاره می‌کند:

بیت اول: دل در پی محبت خداوند است و از شدت عشق و محبت به خداوند، دل به شور و هیجان افتاده است.

بیت دوم: چشم فرد از اثر دعای شب، که موجب روشنایی قلب و دل است، به نور و هدایت الهی مفتوح شده است.

بیت سوم: خداوند، خالق هر ذره از عالم وجود است و رحمت و بخشایش او شامل حال تمامی موجودات و حضورها می‌شود.

 

---

دعا (۲)

متن:

ای دست‌گشای هر گره در سختی
ای مایه ی هر سعادت و خوشبختی
رحمی کن و از گناه ما چشم بپوش
دستم تو بگیر، در مصائب، لختی

شرح:

این شعر به خواسته و دعا از خداوند برای گشایش در سختی‌ها و مشکلات پرداخته است:

بیت اول و دوم: خداوند به عنوان دست‌گشای مشکلات و مایه سعادت معرفی شده است. از او درخواست می‌شود که دست‌گیر انسان باشد.

بیت سوم: دعا برای بخشش از گناهان و درخواست چشم‌پوشی از اشتباهات است.

بیت چهارم: درخواست از خداوند برای کمک و هدایت در شرایط دشوار و مصائب.

 

---

دعا (۳)

متن:

در خلوت شب، خدا خدا می گویم
از عمق وجود، بی صدا می گویم
گرچه گنه از من است و حق بی‌پایان
حاجت به خدا را به خفا می گویم

شرح:

در این شعر، شاعر به دعا و نیایش شبانه پرداخته است:

بیت اول: شاعر در خلوت شب به یاد خداوند است و دعا می‌کند، که این دعا از اعماق وجود او بر می‌خیزد.

بیت دوم: دعا با صدای بلند نیست، بلکه در دل و به صورت پنهانی بیان می‌شود.

بیت سوم: گناهان انسان به خداوند شناخته شده است، اما او همچنان به خداوند درخواست حاجت دارد.

بیت چهارم: درخواست از خداوند در خفا و با خشوع و تواضع.

 

---

دعا (۴)

متن:

وقت سحر از رحمتش آکنده شدم
از بار گنه ، حقیر و شرمنده شدم
یا رب تو ببخش، بنده‌ی سرگردان
با نام تو معبودم و هم بنده شدم

شرح:

شاعر در این شعر از حال دعا در سحرگاه و طلب بخشش از خداوند سخن می‌گوید:

بیت اول: در وقت سحر که لحظه‌ای پرفیض است، شاعر از رحمت الهی پر شده و خود را در درگاه خداوند آکنده از رحمت می‌بیند.

بیت دوم: از بار گناه و اشتباهات خود شرمنده و حقیر شده و در مقابل خداوند خود را کوچک می‌بیند.

بیت سوم و چهارم: درخواست بخشش از خداوند به عنوان بنده‌ای سرگردان و گم‌شده که در آغوش خداوند پناه می‌برد.

 

---

دعا (۵)

متن:

ای خالق مهربان ز جان می‌خواهم
هر لحظه تو را در این جهان می‌خواهم
گر پای دلم برفته در گمراهی
باز آمدنم، از تو نشان می‌خواهم

شرح:

در این شعر، شاعر از خداوند درخواست هدایت و راهنمایی دارد:

بیت اول و دوم: درخواست از خداوند برای حضور در زندگی و هدایت او در هر لحظه از زندگی.

بیت سوم و چهارم: در صورتی که فرد از راه درست منحرف شود، از خداوند درخواست می‌کند که او را بازگرداند و نشان دهد که چگونه به راه راست بازگردد.

 

---

دعا (۶)

متن:

ای خالق بی‌کران و رحمان و رحیم
بخشنده تویی ، صاحب عفوی و کریم
دستم به دعا بلند، یا رب، بنگر
دل را تو ببخش زین خطاهای عظیم

شرح:

شاعر در این شعر با توسل به صفات خداوند، از او درخواست بخشش دارد:

بیت اول و دوم: خداوند به عنوان خالق بی‌کران، رحمان و رحیم معرفی می‌شود. او صاحب عفو و بخشش است.

بیت سوم و چهارم: شاعر دست به دعا بلند کرده و از خداوند می‌خواهد که دل او را از گناهان بزرگ بخشیده و پاک کند.

 

---

دعا (۷)

متن:

هر لحظه ز لطف حق جهانی دارم
از روشنی‌ات نام و نشانی دارم
هر چند که شکرم ، نبود در شانت
از من بپذیر تا توانی دارم

شرح:

در این شعر، شاعر به سپاس از خداوند پرداخته است:

بیت اول و دوم: خداوند را به عنوان منبع لطف و رحمت معرفی می‌کند و می‌گوید که از لطف خداوند در هر لحظه بهره‌مند است.

بیت سوم و چهارم: شاعر خود را شایسته شکری بزرگتر از آنچه که از او می‌آید می‌داند، اما از خداوند می‌خواهد که او را بپذیرد.

 

---

دعا (۸)

متن:

ای منبع لطف بی‌نهایت، یا رب
خواهان سعادت و عنایت، یا رب
دل بسته به مهر بی‌کرانت، هر دم
بازم بپذیر، از کرامت، یا رب

شرح:

در این شعر، شاعر به منبع بی‌نهایت لطف خداوند دعا می‌کند:

بیت اول و دوم: خداوند به عنوان منبع بی‌نهایت لطف و عنایت معرفی می‌شود و شاعر خواستار سعادت و عنایت او است.

بیت سوم و چهارم: دل شاعر به مهر خداوند بسته شده است و از خداوند درخواست می‌کند که از کرامت و لطف خود او را بپذیرد.

 

---

دعا (۹)

متن:

دل بشکسته می‌خواند خدا را
نوازد او دل رنجور ما را
منم مضطر به درگاهش که شاید
پذیرد رحمت او هر دعا را

شرح:

این شعر به دعا در هنگام رنج و نیاز پرداخته است:

بیت اول و دوم: دل شکسته و رنجور از خداوند می‌خواهد که او دلش را آرام کند.

بیت سوم و چهارم: شاعر خود را در حالت اضطرار در درگاه خداوند می‌بیند و امیدوار است که خداوند رحمت خود را به دعاهای او بپذیرد.

 

---

دعا (۱۰)

متن:

ای نور امید هر دلی در ظلمت
ای مونس دل شکسته ها در غربت
دریاب مرا به لطف خود هر لحظه
ای خالق پاک و جان فزای و رحمت

شرح:

در این شعر، خداوند به عنوان نور امید و مونس دل‌های شکسته در غربت معرفی می‌شود:

بیت اول و دوم: خداوند به عنوان نور امید در دل‌هایی که در ظلمت و تاریکی هستند و مونس دل‌های شکسته در غربت معرفی شده است.

بیت سوم و چهارم: شاعر درخواست می‌کند که خداوند او را در هر لحظه با لطف خود دریابد و او را از غربت و مشکلات نجات دهد.

 

---

جمع‌بندی:

در این مجموعه اشعار،  با استفاده از مفاهیم دعا، نیاز به بخشش، توسل به خداوند، و درخواست رحمت و هدایت در شرایط مختلف زندگی را بیان می‌کند. هر شعر بر عنصر نیاز انسان به خداوند و دعا به عنوان راهی برای ارتباط با خدا تأکید دارد.

 

توسل

 

مجموعه رباعیات "توسل" :


---

توسل (۱)

متن:

گر طالب نیکی و سعادت باشی
دور از ره ظلم و هم عداوت باشی
هر جا که امید بر دعا باشد راست
بر آل علی تو در حمایت باشی

شرح:

در این رباعی، اشاره به توسل به اهل بیت پیامبر به عنوان راهی برای رسیدن به سعادت و دوری از ظلم و عداوت است:

بیت اول: اگر در جستجوی نیکی و سعادت هستی، از ظلم و دشمنی دوری کن.

بیت دوم: هرگاه به دعا نیاز داشته باشی، توسل به اهل بیت علی (علیه‌السلام) را در نظر بگیر.

بیت سوم: توسل به اهل بیت (علیهم‌السلام) در واقع برکات و حمایت خداوند را به دنبال دارد.

 

---

توسل (۲)

متن:

ای مظهر مهر و عصمت آل عبا
ای نور دو چشم احمد و جود و سخا
دستم به دعای عشق، سوی تو بلند
در محضر توست، بی‌کران لطف خدا

شرح:

در این رباعی، پیام توسل به حضرت علی (علیه‌السلام) و اهل بیت به عنوان مظهر مهر و عصمت آمده است:

بیت اول: حضرت علی (علیه‌السلام) مظهر مهر و عصمت است و در راهنمایی و حمایت از انسان‌ها نقشی حیاتی دارد.

بیت دوم: حضرت علی (علیه‌السلام) نه تنها از حیث معنوی بلکه در محبت و سخاوت نیز برجسته است.

بیت سوم: دست خود را به دعا به سوی او بلند کرده و در محضر حضرت علی (علیه‌السلام) به لطف بی‌پایان خداوند امیدواریم.

 

---

توسل (۳)

متن:

ای فاطمه، ای آینه ی حق و کتاب
دردانه ی بی ریا و اسطوره ی ناب
از چادر خاکی‌ات مدد خواهم، باز
ای چاره‌گر  غصه و هم درد و عذاب

شرح:

در این رباعی، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به عنوان نماد بی‌ریایی و اسطوره‌ای از ایمان و معرفت مطرح شده است:

بیت اول: حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آینه حقیقت و کتاب الهی است.

بیت دوم: حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در نظر گوینده، نمونه‌ای از بی‌ریایی و طهارت است.

بیت سوم: گوینده از حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) درخواست کمک دارد تا از غصه و عذاب رهایی یابد.

 

---

توسل (۴)

متن:

ای حیدر کرار مدد کن ، جان را
از وسوسه و جفای هر شیطان را
جز لطف تو چاره‌ای نداریم همه
ای شاه ولایت قدمی، درمان را

شرح:

در این رباعی، حضرت علی (علیه‌السلام) به عنوان مددکار و چاره‌ساز در مشکلات و وسوسه‌های شیطانی درخواست شده است:

بیت اول: حضرت علی (علیه‌السلام) به عنوان حیدر کرار، یاری‌دهنده در مواقع دشواری‌ها و وسوسه‌ها معرفی شده است.

بیت دوم: درخواست کمک از حضرت علی (علیه‌السلام) برای دوری از وسوسه‌های شیطانی و مشکلات.

بیت سوم: تنها لطف و رحمت حضرت علی (علیه‌السلام) می‌تواند مشکلات را حل کند و درمانی برای جان باشد.

 

---

توسل (۵)

متن:

ای نور خدا، امام ما، یا مهدی
ای جلوه‌ی عشق و دلبربا، یا مهدی
دستم به دعا، به سوی تو بالا شد
بر درد دلم ، شفا نما ، یا مهدی

شرح:

در این رباعی، حضرت مهدی (علیه‌السلام) به عنوان منجی و شفا‌دهنده معرفی شده است:

بیت اول: حضرت مهدی (علیه‌السلام) نور خداوند است و امام دوازدهم شیعیان است.

بیت دوم: حضرت مهدی (علیه‌السلام) به عنوان جلوه‌ای از عشق و محبت در نظر گوینده معرفی شده است.

بیت سوم: گوینده درخواست شفا از درد دل و مشکلات خود از حضرت مهدی (علیه‌السلام) دارد.

 

---

توسل (۶)

متن:

در دست ندارم به دعا جز نفسی
بر درگه تو آمده‌ام ، دادرسی
ای بحر کرم، غرق گناهم هنوز
بر حالِ دلم کن نظری ، باز رسی

شرح:

در این رباعی، به خداوند و اهل بیت به عنوان شفیع و مددکار درخواست شده است:

بیت اول: گوینده تنها چیزی که برای دعا دارد، جان و نفس خود است.

بیت دوم: گوینده بر درگاه حضرت معصومین آمده است و از آنها برای دادرسی و کمک درخواست دارد.

بیت سوم: گوینده در نهایت به بحر کرم حضرت علی (علیه‌السلام) و اهل بیت، که همچنان در گناه غرق است، درخواست توجه و کمک می‌کند.

 

---

توسل (۷)

متن:

ای حضرت مهدی، تو امید دل ما
ای روشنی شب به سحر در شب احیا
دستم به دعای عاشقی بسته به تو
بر ما نظری کن که جهان شد تنها

شرح:

در این رباعی، حضرت مهدی (علیه‌السلام) به عنوان امید دل‌ها و منجی در شب‌های تاریک معرفی شده است:

بیت اول: حضرت مهدی (علیه‌السلام) به عنوان امید دل‌های مسلمانان معرفی شده است.

بیت دوم: او روشنی بخش شب‌های تاریک و پر از اندوه است.

بیت سوم: درخواست از حضرت مهدی (علیه‌السلام) برای توجه به حال کسانی که در این دنیا احساس تنهایی می‌کنند.

 

---

توسل (۸)

متن:

ای دخت نبی، نور جنان، یا زهرا
ای مادرِ پاکِ جان فشان، یا زهرا
بر دستِ شکسته‌ات دلم تنگ شده
ای چشمه‌ی مهر بی کران، یا زهرا

شرح:

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عنوان الگوی پاکی و چشمه مهر معرفی شده است:

بیت اول: حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مظهر نور بهشتی و مادر اهل بیت است.

بیت دوم: حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عنوان مادر فداکار و جان‌فشان یاد می‌شود.

بیت سوم: گوینده از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) درخواست مدد دارد.

 

---

توسل (۹)

متن:

ای شاهِ عدالت و سراسر تقوا
ای نورِ یقین و بحر دل، اهل رضا
بر حال دلم ، نظر کن ای حیدرِ کرار
ای یارِ یتیمان و فقیران، به هر جا

شرح:

حضرت علی (علیه‌السلام) به عنوان شاه عدالت و یار فقیران و یتیمان در این رباعی معرفی شده است:

بیت اول: حضرت علی (علیه‌السلام) مظهر عدالت و تقواست.

بیت دوم: او نور یقین و دل‌های اهل رضاست.

بیت سوم: گوینده از حضرت علی (علیه‌السلام) درخواست توجه به حال دلش دارد.

 

---

توسل (۱۰)

متن:

ای نور یقین و رهبر و اهل وفا
ای زاده ی زهرا، پسر شیر خدا
دستم به دعای عشق، سوی تو بلند
ای کاشف غم، حاجت ما را تو روا

شرح:

در این رباعی، حضرت علی (علیه‌السلام) به عنوان نور یقین و کاشف غم‌ها معرفی شده است:

بیت اول: حضرت علی (علیه‌السلام) مظهر وفا و یقین است.

بیت دوم: او پسر حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و شیر خدا است.

بیت سوم: گوینده از حضرت علی (علیه‌السلام) درخواست دارد که حاجت او را روا کند.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات "توسل" توجه ویژه‌ای به توسل به اهل بیت پیامبر اسلام دارد. این اشعار نشان‌دهنده نقش حضرت علی (علیه‌السلام)، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، حضرت مهدی

بخش چهارم

تقوا

 

شرح اشعار "تقوا" :


---

تقوا (۱)

متن:

تقواست کلیدِ رستگاری، ای دوست
بر دل بنشان که سود بسیار از اوست
آتش زند این جهان ، گنهکار به جان
تقوا سپری‌ست، راهِ یزدان نیکوست

شرح:

شاعر در این بیت، تقوا را کلید رستگاری معرفی کرده و تأکید می‌کند که آن را در دل جای دهند، زیرا از تقوا سود فراوان به دست می‌آید:

بیت اول و دوم: تقوا به عنوان کلید رستگاری به انسان هدیه می‌شود. از آنجا که تقوا برای رسیدن به کمال و نجات ضروری است، دل باید آن را بپذیرد.

بیت سوم: این جهان با آتش گناه می‌سوزد، ولی تقوا سپری است که از انسان در برابر این آتش محافظت می‌کند.

بیت چهارم: تقوا راهی است که انسان را به سوی یزدان و درستی هدایت می‌کند.

 

---

تقوا (۲)

متن:

تقوا سپری‌ست بر بلاهای زمان
رَختی است بر اندیشه و جانِ انسان
هر کس که بپوشدش، شود روی سپید
بر عرش نهد پا و قدم ها هر آن

شرح:

در این شعر، تقوا به عنوان سپری در برابر مشکلات و بلاهای زمانه معرفی شده است:

بیت اول: تقوا به انسان کمک می‌کند تا در برابر بلاها و مشکلات زمانه مقاومت کند.

بیت دوم: تقوا همچون لباس یا پوششی است که بر اندیشه و جان انسان قرار می‌گیرد و او را از آسیب‌ها در امان نگه می‌دارد.

بیت سوم: کسی که تقوا را می‌پوشد، صورتش روشن و پاک می‌شود.

بیت چهارم: چنین شخصی، به دلیل تقوایش، مقام و منزلتی عالی پیدا می‌کند که حتی قدم‌هایش بر عرش خواهد بود.

 

---

تقوا (۳)

متن:

در سایه‌ی تقواست امان از آفات
روشن شود از او، همه تاریک‌ صفات
هر جا که بود چراغ تقوا روشن
آن جا ثمر است، در عمل، هم حسنات

شرح:

این بیت بر اهمیت تقوا در هدایت انسان به سوی خوبی‌ها و دوری از آفات زندگی تأکید دارد:

بیت اول: تقوا، انسان را از آفات و مشکلات زندگی مصون می‌دارد و به او امان می‌بخشد.

بیت دوم: تقوا باعث روشن شدن صفات نیکو و دوری از صفات زشت و تاریک می‌شود.

بیت سوم: در جایی که چراغ تقوا روشن است، عمل انسان به خوبی و حسنات منتهی می‌شود.

 

---

تقوا (۴)

متن:

تقواست درختی که ثمر باشد پاک
دان سایه رهایی‌ست ز هر فکر هلاک
هر کس که به این نهال دل آویزد
باشد به حریمِ نورِ ایزد ، افلاک

شرح:

در این شعر، تقوا به درختی تشبیه شده که ثمر پاکی دارد و پناهگاهی از هلاکت است:

بیت اول: تقوا همچون درختی است که ثمره‌اش پاک و نیکوست.

بیت دوم: سایه این درخت، انسان را از افکار هلاک‌کننده و فاسد رهایی می‌بخشد.

بیت سوم: کسی که به این درخت تقوا پناه می‌برد، به نور الهی و مقام بلند دست خواهد یافت.

 

---

تقوا (۵)

متن:

تقوا زره ایست بر بشر هم جانها
پرهیز دهد ز گم‌ شدن در دنیا
هر کس که به این طریق ره پیماید
یابد رهِ عزت و خدا را همه جا

شرح:

تقوا به عنوان زره‌ای محافظ در برابر فتنه‌ها و خطرات زندگی معرفی شده است:

بیت اول: تقوا همچون زره‌ای است که از جان و دل انسان محافظت می‌کند.

بیت دوم: تقوا انسان را از گمراهی و انحراف در دنیای فانی باز می‌دارد.

بیت سوم: کسانی که راه تقوا را می‌پیمایند، در زندگی خود به عزت و افتخار خواهند رسید و همیشه در نزد خداوند خواهند بود.

 

---

تقوا (۶)

متن:

تقوا ز رهِ نور دهد آبِ حیات
پرهیز کند دل ز خطر ها ز ممات
هر کس که چراغی بنهد با تقوا
پیروز شود در رهِ عالی‌ صفات

شرح:

در این شعر، تقوا به راه نور و زندگی تشبیه شده است:

بیت اول: تقوا همچون راهی است که به سوی نور و آب حیات هدایت می‌کند و انسان را از مرگ معنوی نجات می‌دهد.

بیت دوم: تقوا دل انسان را از خطرات و مرگ روحانی محافظت می‌کند.

بیت سوم: کسی که با تقوا مسیر خود را روشن کند، در راه رسیدن به صفات عالی و نیکو موفق خواهد شد.

 

---

تقوا (۷)

متن:

تقواست رهی که سوی ایمان باشد
در سایه‌ی آن دل، رهِ جانان باشد
هر کس که به تقوا دل خود آراید
آزاد ز غم، کنار سبحان باشد

شرح:

این بیت بر اهمیت تقوا در نزدیک شدن به ایمان و خداوند تأکید دارد:

بیت اول: تقوا راهی است که به ایمان حقیقی می‌انجامد.

بیت دوم: در سایه تقوا، دل انسان به سوی خداوند و ایمان حقیقی هدایت می‌شود.

بیت سوم: کسی که دلش را به تقوا می‌سپارد، از غم‌ها رهایی می‌یابد و در کنار خداوند قرار می‌گیرد.

 

---

تقوا (۸)

متن:

تقواست نشانِ عشق در سینه‌ی پاک
راهی‌ست به سوی عرش، با ذکر ملاک
هر کس که به تقوا بشود آراسته
در سایه‌ی حق رود، به سوی افلاک

شرح:

در این شعر، تقوا به عنوان نشان عشق به خدا و راهی به سوی عرش و کمال معرفی شده است:

بیت اول: تقوا نمایانگر عشق به خداوند در دل‌های پاک است.

بیت دوم: تقوا راهی است که انسان را به سوی عرش الهی و کمال معنوی هدایت می‌کند.

بیت سوم: کسانی که به تقوا آراسته شده‌اند، در سایه خداوند به سمت کمال و مقام‌های بلند معنوی حرکت می‌کنند.

 

---

تقوا (۹)

متن:

تقواست چراغِ جانِ بی‌نور و شکیب
راهی ز خداوند،  به دل‌های نجیب
هر کس که دلش به نور حق شد تزئین
خیر است ورا در دو جهان با تهذیب

شرح:

تقوا در این شعر به عنوان چراغی برای روشنایی دل‌های تاریک و راهی برای تهذیب نفس معرفی شده است:

بیت اول: تقوا چراغی است که جان‌های بی‌نور و شکیب را روشن می‌کند.

بیت دوم: تقوا راهی است که از سوی خداوند به دل‌های پاک و نجیب هدایت می‌کند.

بیت سوم: کسی که دلش را با نور خدا تزئین کند، در این دنیا و آخرت در خیر و سعادت خواهد بود.

 

---

تقوا (۱۰)

متن:

تقواست گلی که تازه می سازد جان
راهی است به سوی ملکوت و رضوان
هر کس که به تقوا بیاراید خود
جان را ز گناه می دهد حرز و امان

شرح:

در این بیت، تقوا به گل تازه‌ای تشبیه شده که جان انسان را می‌سازد و از گناه حفاظت می‌کند:

بیت اول: تقوا همچون گلی است که جان انسان را تازه و پررنگ می‌کند.

بیت دوم: تقوا راهی است که انسان را به سوی ملکوت الهی و رضوان خدا هدایت می‌کند.

بیت سوم: کسی که خود را به تقوا بیاراید، جانش را از گناه حفظ کرده و به امان و آرامش می‌رسد.

 

---

جمع‌بندی:

در مجموعه اشعار "تقوا" ،  تقوا به عنوان یک ویژگی مهم اخلاقی و معنوی معرفی می‌شود که انسان را از مشکلات زندگی محافظت کرده، او را به سوی خداوند هدایت می‌کند و از گناه و انحراف حفظ می‌کند. هر یک از اشعار به نوعی بر اهمیت تقوا در رسیدن به رستگاری، عزت و کمال معنوی تأکید دارد.

بخش پنجم

غیبت

باسمه تعالی

غیبت(۱)
تهمت مزن، ای دوست، گرفتار شوی
مردار خوری و بی‌سبب خوار شوی
غیبت، به روان و دل، اثرها دارد
دوری بنما، تباه و بیمار شوی

غیبت(۲)
غیبت مکن ای دوست، ز تقوا گو چند
بر نفس بزن تیغ و ز عقبا گو چند
هر کس که زبان خویش محفوظ نمود
در محضر حق باشد و از معنا گو چند

غیبت(۳)
غیبت مکن ای دوست، که بد فرجام است
در روز جزا، محکمه عدل و قیام است
هر کس نکند غیبت و زخم زبانی
مسرور بُوَد در دو جهان، صاحبِ نام است

غیبت(۴)
غیبت چو نمک به روح انسان باشد
مانع ز عروج جان و احسان باشد
زایل بنماید ز دلت عشق و صفا را
تهمت به خطا، خلافِ قرآن باشد

غیبت(۵)
غیبت ببرد عزت هر انسان را
غیبت چو بلاست، می برد ایمان را
از بخت نکو، رحمت یزدان ببرد
غیبت چو نمک باشد و دل ویران را

غیبت(۶)
غیبت چو شرارِ آتشی بر جان است
سوزنده ی روح و عشق هر انسان است
آن قلب و روان آدمی سوزاند
هر غیبت تو چو آتش و طوفان است

غیبت(۷)
از زخم زبان و تهمت و هر طغیان
دوری بنما چو غیبت و هم عصیان
هر عیب که با رمز و سخن بر شمری
روزی به همان دچار گردی ز زبان

غیبت(۸)
هر کس که زبان خود ز شر دور کند
جان و دل خویش غرق در نور کند
در خط رضای حق تعالی باشد
روح و دل خود زلال و مسرور کند

غیبت(۹)
پژمرده شود دل از زبان و غیبت
تاریک شود جان و روان با تهمت
از نور خدا اگر صفا می طلبی
دور از ره حق مجو رهی در ظلمت

غیبت(۱۰)
هر لحظه که عیب دگران می جویی
یا از ره کینه سخنی می‌گویی
از عزت خویش دور و می گردی خوار
با یاد خدا عزیز و هم محبوبی


 


---

این رباعیات به شدت بر لزوم اجتناب از غیبت و تهمت تاکید دارند و عواقب منفی آن را در زندگی فردی و اجتماعی نشان می‌دهند. از آنجا که غیبت و تهمت به نابودی عزت نفس، اخلاق و ایمان فرد منجر می‌شود، این اشعار هشدارهایی هستند برای حفظ اخلاق و زبان از هرگونه سخن ناچیز و نادرست.

بخش چهارم

توبه


توبه(۱)

می سرائیم مناجات دگر در شب تار
می‌نماید به ما نحوه‌ی توبه اظهار
پانزده ادعیه دارد علی ابن حسین
گر توانی تو قرائت کن و آن استمرار

شرح:
شاعر با شروعی معنوی، به بیان اهمیت دعا و مناجات در تاریکی‌های زندگی می‌پردازد. شب تار نمادی از سختی‌ها و گناهان است، و پانزده دعای امام سجاد (ع) را راهی برای هدایت و استمرار در توبه معرفی می‌کند.


توبه(۲)

آن خدایی که بود توبه‌پذیر و غفار
می‌نماید به ما، دوری از دوزخ و نار
آن لباسی که بود بر تنمان از غفلت
سبب رنج و بلا گردد و خسران هر بار

شرح:
شاعر صفات خداوند، از جمله توبه‌پذیری و بخشندگی را ستایش می‌کند. او هشدار می‌دهد که غفلت انسان، مانند لباسی سنگین، موجب گناه، رنج و شکست‌های مکرر می‌شود.


توبه(۳)

گر پذیرا نشوی، من چه کنم ای قهار
تا پذیری دل بشکسته و پر گرد و غبار
می‌کنم گریه و زاری و فغان درگاهت
گوشه چشمی بنما، نیست امیدی ز تبار

شرح:
در این بند، شاعر با حالتی عاجزانه به درگاه خداوند استغاثه می‌کند و از او می‌خواهد که دل شکسته و غبارآلودش را بپذیرد. گریه و زاری، نشانه پشیمانی از گناه و امید به لطف خداست.


توبه(۴)

توبه کن گر تو بخواهی رهایی و قرار
که کند بخشش و نادیده بگیرد اقرار
بنما عفو خدایا، که ندارم جز تو
در گذر از گنه و کار خلاف بسیار

شرح:
شاعر از انسان می‌خواهد که برای یافتن آرامش و نجات از گرفتاری‌های روحی، به سوی توبه بازگردد. او از خدا می‌خواهد که گناهان بسیارش را ببخشد و با بخشش خود، آرامش را به او بازگرداند.


توبه(۵)

نام توبه است بر آن باب و کند دور ز نار
نیست ما را حرج و عذر و بهانه از یار
تو گشودی در عفو، بر همه پیر و جوان
تو بپوشان لباسی که دهد عز و وقار

شرح:
اینجا شاعر به درگاه توبه اشاره دارد که خداوند آن را برای همه انسان‌ها، بدون توجه به سن یا شرایطشان، باز گذاشته است. او از خدا می‌خواهد که با پوشاندن لباس عزت، انسان را از شرم و گناه پاک کند.


توبه(۶)

توبه کن درگه یزدان که بود او غفار
نیک دانم که تویی یاور و بر ما انصار
ای خدا، معصیت و کبر و حسد جان‌سوز است
بنما عفو مرا از گنه و کن بیدار

شرح:
شاعر انسان را به بازگشت به سوی خدا دعوت می‌کند و از خداوند، که یاور و بخشنده است، طلب عفو می‌نماید. او از گناهان نابودکننده مانند کبر و حسد به خدا پناه می‌برد.


 توبه(۷)

من پشیمانم و نادم، تو را شکرگذار
چون امیدم نبود غیر خدا، ای غفار
می‌کنم خواهش و درخواست ز حی مطلق
او بود منجی ما، ناجی ما هم قهار

شرح:
در این بند، شاعر پشیمانی خود از گناهان را ابراز می‌کند و تنها امیدش را به خداوند می‌داند. او خداوند را به عنوان منجی و قهار، یعنی کسی که گناهان را نابود می‌کند، توصیف می‌کند.


توبه(۸)

ای که داری همه چیز و منم غافل و خوار
کن امیدم دوچندان، نهایت ز هزار
حق بود راز نگهدار و بود حافظ ما
پس نما لطف و مدارا، خداوند خیار

شرح:
اینجا شاعر به بزرگی و مالکیت مطلق خداوند اشاره می‌کند و از او می‌خواهد امید و ایمانش را بیشتر کند. او خداوند را حافظ و رازدار انسان‌ها می‌داند و طلب لطف و مهربانی می‌کند.


توبه(۹)

می‌نماید به ما نحوه‌ی توبه اظهار
می‌گذارد اثری بر دل و جان و رفتار
نیست راهی که نگردد به خدا آخر ختم
پس چرا غیر خدا، راه دگر، چون کفار

شرح:
شاعر تاکید می‌کند که توبه تأثیر عمیقی بر دل و جان انسان دارد و همه راه‌ها در نهایت به خدا ختم می‌شوند. او از انسان‌ها می‌خواهد از مسیرهای نادرست، مانند راه کافران، پرهیز کنند.


 توبه(۱۰)

دوریت موجب بیچارگی و گریه و زار
شده‌ام خوار از این دوری و آن هم بسیار
مرده گشته است دلم از گنه و کبر فساد
زنده گردان مرا، چون که تو هستی ستار

شرح:
در پایان، شاعر دوری از خداوند را علت اصلی بیچارگی و ناراحتی خود می‌داند. او با اظهار ندامت از گناهانش، از خداوند درخواست می‌کند که دل مرده‌اش را زنده کند و او را با بخشش خود مورد رحمت قرار دهد.


---

این شعر، سفری احساسی و معنوی از تاریکی گناه به سوی روشنایی توبه و بخشش خداوند است که با بیانی صادقانه و پرشور سروده شده است.

 

فصل چهارم

بخش اول

اسلام

 

شرح اشعار "اسلام" از دکتر علی رجالی


---

اسلام (۱)

متن:

اسلام چراغ صبح عالمتاب است
بر اهل یقین، حیات بی‌ پایاب است
قرآن ز خدای عشق نازل گردید
هر آیه ی آن مشعل و یک مهتاب است

شرح:

در این رباعی، اسلام به عنوان نوری درخشان و هدایتگر معرفی شده است:

بیت اول: اسلام مانند چراغی است که جهان را روشن کرده، همانطور که خورشید در صبحگاه عالم را روشن می‌کند.

بیت دوم: اسلام برای اهل یقین زندگی پایدار و بی‌پایانی فراهم می‌آورد.

بیت سوم: قرآن که از سوی خداوند عشق نازل شده، به عنوان مشعل هدایت در مسیر تاریک انسان‌ها شناخته می‌شود.

بیت چهارم: هر آیه قرآن همچون یک مهتاب، راهنمایی است برای کسانی که به دنبال حقیقت هستند.

 

---

اسلام (۲)

متن:

اسلام، چراغ راه بیداری ماست
پیغام خدا، برای هشیاری ماست
قرآن به زبان حق سخن می‌گوید
حق هادی و رهبر دل جاری ماست

شرح:

این رباعی به نقش اسلام و قرآن در بیداری و هشیاری انسان‌ها اشاره دارد:

بیت اول: اسلام به عنوان چراغی راه‌نما، انسان‌ها را از خواب غفلت بیدار می‌کند.

بیت دوم: پیغام اسلام، پیغامی از جانب خدا است که به انسان‌ها هشیاری می‌بخشد.

بیت سوم: قرآن که به زبان حقیقت سخن می‌گوید، راهنمایی برای انسان‌هاست.

بیت چهارم: حق که در قرآن نهفته است، دل انسان‌ها را هدایت می‌کند و به سوی کمال می‌برد.

 

---

اسلام (۳)

متن:

اسلام ز خالق جهان، نور گرفت
از مهر رسول، رونق دور گرفت
قرآن به بشر هدیه ی بی همتا بود
دین نبوی رونق پر شور گرفت

شرح:

در این رباعی، نقش پیامبر اسلام و قرآن در گسترش نور و رونق دین اسلام بیان شده است:

بیت اول: اسلام از خالق جهان، یعنی خداوند، نور و هدایت دریافت کرده است.

بیت دوم: از محبت و مهر پیامبر، اسلام رونق و گسترش یافت.

بیت سوم: قرآن، هدیه‌ای بی‌همتا از سوی خداوند برای بشریت است.

بیت چهارم: دین نبوی با این هدیه الهی، رونق و شور فراوانی پیدا کرده است.

 

---

اسلام (۴)

متن:

اسلام چراغی، ازلی، در دل‌ها
راهی به سعادت، ابدی، در دل‌ها
قرآن به زبان دل، سخن می گوید
در موج زمانه، ساحلی، در دل‌ها

شرح:

اسلام به عنوان نور هدایت و راهی به سوی سعادت معرفی می‌شود:

بیت اول: اسلام مانند چراغی است که از ابتدا در دل‌ها روشن است و همیشه حاضر است.

بیت دوم: اسلام به عنوان راهی برای رسیدن به سعادت ابدی، در دل‌ها قرار می‌گیرد.

بیت سوم: قرآن با زبان دل سخن می‌گوید و در اعماق دل‌ها اثرگذار است.

بیت چهارم: در دنیای پر از تغییرات و تلاطم‌ها، قرآن همچون ساحلی امن برای دل‌ها عمل می‌کند.

 

---

اسلام (۵)

متن:

اسلام، چو شمع روشنی بخش وجود
آید ز خدای بی نظیر  و مقصود
قرآن چو چراغ بهر دل‌ها باشد
بر هر نفسی، امید رحمت بنمود

شرح:

در این رباعی، اسلام و قرآن به عنوان منبع نور و هدایت معرفی می‌شوند:

بیت اول: اسلام همچون شمعی است که وجود انسان را روشن می‌کند.

بیت دوم: این نور از سوی خدای بی‌نظیر و مقصود آمده است.

بیت سوم: قرآن مانند چراغی است که دل‌ها را روشن و امیدوار می‌کند.

بیت چهارم: قرآن به هر نفس، امید رحمت الهی می‌دهد و انسان‌ها را به سوی کمال رهنمون می‌شود.

 

---

اسلام (۶)

متن:

اسلام، پیام عدل و تقوا دارد
هادی دل و صفای جان ها دارد
قرآن ز خدای عشق و رحمت آمد
نوری که چراغ هر دو دنیا دارد

شرح:

این رباعی به دو ویژگی مهم اسلام اشاره می‌کند: عدل و تقوا:

بیت اول: اسلام پیامی از عدل و تقوا به همراه دارد که راهنمای انسان‌ها به سوی اخلاق نیکو است.

بیت دوم: این پیام، دل‌ها را هدایت و جان‌ها را پاک می‌کند.

بیت سوم: قرآن از سوی خدای عشق و رحمت نازل شده است و نشان‌دهنده محبت خداوند به بندگانش است.

بیت چهارم: قرآن نوری است که به انسان‌ها در دو دنیا (دنیا و آخرت) هدایت می‌بخشد.

 

---

اسلام (۷)

متن:

اسلام چو آمد، جهان گلشن شد
دل را ز فروغ، عالمی روشن شد
قرآن به زمین، چراغ تقوا افروخت
دل را ز گنه برون و دین  مامن شد

شرح:

در این رباعی، تاثیر آمدن اسلام و قرآن بر جهانیان و دل‌ها بیان شده است:

بیت اول: با آمدن اسلام، جهان تبدیل به گلستانی زیبا و پرنور شد.

بیت دوم: فروغ اسلام و قرآن، دل‌ها را روشن و آکنده از علم و حقیقت کرد.

بیت سوم: قرآن چراغی از تقوا را بر روی زمین روشن کرد که انسان‌ها را به سوی پاکی می‌برد.

بیت چهارم: قرآن و اسلام دل‌ها را از گناه پاک کردند و به دین و حقیقت پناه بردند.

 

---

اسلام (۸)

متن:

اسلام پیام حق، به دنیا آورد
از ظلمت شب، چه روز زیبا آورد
قرآن، صدف گوهر ایمان باشد
در راه یقین فتح دل‌ما آورد

شرح:

در این رباعی، اسلام به عنوان پیام حق و قرآن به عنوان منبع ایمان معرفی شده است:

بیت اول: اسلام پیام حق را به جهان آورد و از ظلمت شب، روزی روشن و زیبا به همراه آورد.

بیت دوم: قرآن به مانند صدفی است که گوهر ایمان را در دل‌ها می‌نهد.

بیت سوم: قرآن در مسیر یقین، دل‌های انسان‌ها را فتح می‌کند و آنها را به سوی حقیقت می‌برد.

 

---

اسلام (۹)

متن:

آخرین پیک نبوت ، می کند دینی به پا
دین اسلام است،مملو از حقایق بهر ما
رهنمای متقین و مونس اهل یقین
مشعل قرآن بود ، ناجی ما از هر خطا

شرح:

این رباعی بر اهمیت اسلام به عنوان دین حق و راهنمایی برای انسان‌ها تأکید دارد:

بیت اول: آخرین پیامبر، دین اسلام را به انسان‌ها ارائه کرد.

بیت دوم: اسلام دین کامل و سرشار از حقایق است که برای همه مردم مفید است.

بیت سوم: اسلام راهنمای کسانی است که تقوی دارند و در جستجوی حقیقت هستند.

بیت چهارم: قرآن به عنوان مشعل هدایت، انسان‌ها را از خطاها نجات می‌دهد.

 

---

اسلام (۱۰)

متن:

خاتم پیغامبران، دین خدا را آورد
هدیه‌ای از سوی او، نور و صفا را آورد
رهنمای راه حق، مونس دل‌های تمیز
نور حق سوی بشر، راه ولا را آورد

شرح:

در این رباعی، رسول خدا (ص) به عنوان خاتم پیامبران و پیام آور نور و صفا معرفی شده است:

بیت اول: پیامبر اسلام دین کامل و آخرین دین الهی را آورد.

بیت دوم: این دین، هدیه‌ای از سوی خداوند است که نور و صفا را برای انسان‌ها به ارمغان می‌آورد.

بیت سوم: پیامبر و قرآن راهنمایی برای کسانی است که دل‌های پاک و تمیز دارند.

بیت چهارم: نور حق از طریق قرآن و پیامبر، راه رسیدن به حقیقت و ولایت الهی را برای بشر روشن می‌کند.

 

---

جمع‌بندی:

در مجموعه اشعار "اسلام" ، اسلام به عنوان دین نور و هدایت معرفی شده است که انسان‌ها را از ظلمت به سوی روشنایی، حقیقت و سعادت هدایت می‌کند. قرآن و پیامبر اسلام به عنوان نمایندگان اصلی این دین، راهنمای انسان‌ها به سوی کمال و پرهیز از گناه هستند.

بخش دوم

قیامت

 

شرح اشعار "قیامت" 


---

قیامت (۱)

متن:

گفت پیغمبر که نور سرمد است
نام پاکش مصطفی و احمد است
روز محشر، حضرتِ ربِ عزیز
پرسشی دارد ز عمر و امجد است

شرح:

در این رباعی، پیامبر اسلام به عنوان نور هدایت معرفی شده است:

بیت اول: پیامبر اسلام (حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله) به عنوان نور جاودانه در این دنیا معرفی می‌شود.

بیت دوم: نام مبارک پیامبر، مصطفی و احمد است، که ویژگی‌های عالی اخلاقی او را نشان می‌دهد.

بیت سوم: در روز قیامت، خداوند از ما سوال خواهد کرد و به دلیل اهمیت این پرسش، باید از اعمال خود در دنیا جوابگو باشیم.

بیت چهارم: خداوند در روز محشر، از ما در مورد عمر و اعمال نیک و بد سوال می‌کند.

 

---

قیامت (۲)

متن:

در قیامت حضرتِ ربِّ جلیل
می کند پرسش ز عمرت با دلیل
عمر خود را در چه کردی صرف؟ گو
حق تعالی در همه عمرت کفیل

شرح:

این رباعی بر سوال خداوند از انسان در روز قیامت تأکید دارد:

بیت اول: در قیامت، خداوند بزرگ و جلیل از اعمال و عمر انسان پرسش خواهد کرد.

بیت دوم: سوالات خداوند با دلایل محکم خواهد بود، به طوری که هیچ انسان نمی‌تواند از آن شانه خالی کند.

بیت سوم: خداوند از انسان می‌خواهد که بگوید عمر خود را در چه کارهایی صرف کرده است.

بیت چهارم: خداوند خود در طول زندگی انسان، نگهدارنده و کفیل او بوده است.

 

---

قیامت (۳)

متن:

در روز قیامت نبود یار مدد
تنها عمل نیک ز دنیا چو رسد
گردد سببِ رخصت و آزادی تو
دوری بنما از گنه و ظلم و حسد

شرح:

این رباعی به تاثیر اعمال نیک در روز قیامت اشاره دارد:

بیت اول: در روز قیامت، هیچ یاری جز اعمال انسان وجود ندارد و تنها عمل نیک است که انسان را یاری می‌کند.

بیت دوم: اگر اعمال نیک انسان در دنیا انجام شده باشد، سبب آزادی و رهایی او در روز قیامت خواهد شد.

بیت سوم: دوری از گناه، ظلم و حسد، شرایطی است که انسان را در روز قیامت از مشکلات نجات می‌دهد.

 

---

قیامت (۴)

متن:

تنها عمل نیک بود راهگشا
دوری بنما از ستم و جور و جفا
خالص بنما هر عمل دنیایی
تا دیده شود هر عملی در دو سرا

شرح:

در این رباعی، اهمیت عمل نیک در قیامت و دنیای آخرت بیان شده است:

بیت اول: عمل نیک تنها چیزی است که انسان را در قیامت راه می‌گشاید و کمک می‌کند.

بیت دوم: انسان باید از ظلم و ستم و جفا دوری کند تا بتواند به راحتی به سوی سعادت حرکت کند.

بیت سوم: باید هر عمل دنیوی را خالص و برای خداوند انجام داد تا نتیجه آن در آخرت دیده شود.

بیت چهارم: در دو جهان (دنیا و آخرت)، عمل خالص به چشم خواهد آمد و اثرات آن در مسیر زندگی انسان نمایان خواهد شد.

 

---

قیامت (۵)

متن:

با قیامت بر هوای جان و دل
کن تو روشن نور یزدان، مشتعل
تا قیامت بگذری از پل روان
تا نگردی محضر یزدان خجل

شرح:

این رباعی به اهمیت آمادگی برای قیامت و راه‌های نجات در آن اشاره دارد:

بیت اول: انسان باید در دنیا با انجام اعمال نیک، دل و جان خود را از هوای نفس پاک کرده و آماده قیامت شود.

بیت دوم: باید نور خداوند (یزدان) را در دل خود روشن کند تا در قیامت دچار خجالت نشود.

بیت سوم: انسان باید از پل صراط به سلامت عبور کند تا در قیامت با سر بلندی به محضر خداوند برسد.

بیت چهارم: تنها با اعمال نیک، انسان می‌تواند از ننگ و شرمساری در قیامت نجات یابد.

 

---

قیامت (۶)

متن:

هر بنده کند توبه به درگاه خداوند
رحمت برسد از طرف نور جهان چند
ای دل مشو نومید ز یزدان و رسولش
در درگه حق از کرمش مهر گشودند

شرح:

این رباعی به توبه و رحمت خداوند در روز قیامت اشاره دارد:

بیت اول: هر بنده‌ای که توبه کند، رحمت خداوند به سوی او می‌آید.

بیت دوم: رحمت خداوند، که از سوی نور جهان به انسان می‌رسد، بی‌حد و مرز است.

بیت سوم: انسان نباید از رحمت خداوند و پیامبرش نومید شود.

بیت چهارم: درگاه خداوند در روز قیامت به روی توبه‌کاران باز است و از کرم و لطف خداوند، مهر و رحمت به بندگان عطا می‌شود.

 

---

قیامت (۷)

متن:

در روز جزا، عمل ملاک است نه حرف
آب است حقیقت، که ببینی چون برف
چون ثروت و مال می نهی این دنیا
بیهود مکن ، عمر گرانی را صرف

شرح:

در این رباعی، به اهمیت عمل در قیامت و لزوم دوری از دنیاپرستی اشاره شده است:

بیت اول: در روز قیامت، ملاک و معیار ارزیابی انسان‌ها عمل است، نه گفتار.

بیت دوم: حقیقت مانند آب است که وقتی از درون برف بیرون می‌آید، آشکار می‌شود.

بیت سوم: انسان نباید عمر خود را صرف ثروت و مال دنیوی کند.

بیت چهارم: اعمال دنیوی باید با هدف نیکو و خدمت به دیگران انجام شود و نباید عمر را به بیهودگی صرف کرد.

 

---

قیامت (۸)

متن:

ما گنه کار و خطا کار و ندیم
تو رحیمی و علیمی و حکیم
تو صفا بخش وجودی  و روان
بنما لطف، خداوند توانا و کریم

شرح:

در این رباعی، انسان به گناهان خود اعتراف کرده و از خداوند درخواست رحمت می‌کند:

بیت اول: انسان خود را گنهکار و خطاکار می‌داند و به درگاه خداوند پناه می‌برد.

بیت دوم: خداوند رحیم، علیم و حکیم است و از او درخواست رحمت و بخشش می‌شود.

بیت سوم: خداوند صفا بخش جان و وجود انسان‌هاست و او تنها می‌تواند دل‌های انسان‌ها را پاک و آرام کند.

بیت چهارم: از خداوند خواسته می‌شود که لطف و رحمت خود را به بندگانش نمایاند.

 

---

قیامت (۹)

متن:

با قیامت می شود لرزان زمین
دل پریشان از وقوعی این چنین
گوشه گوشه می شود همسان خاک
سخت گردد زندگی بر ساکنین

شرح:

این رباعی به شدت وقوع قیامت و تأثیر آن بر زمین و انسان‌ها اشاره دارد:

بیت اول: قیامت باعث لرزیدن و تغییرات عظیم در زمین می‌شود.

بیت دوم: وقوع قیامت دل‌های مردم را پریشان و نگران می‌کند.

بیت سوم: در آن روز، همه چیز به هم می‌ریزد و همه چیز از نظم خارج می‌شود.

بیت چهارم: زندگی بر انسان‌ها در روز قیامت سخت و دشوار خواهد شد.

 

---

قیامت (۱۰)

متن:

چون قیامت برسد، وقت حساب
کار نیکو ، عمل خیر و ثواب
جملگی ثبت شود در ره حق
وا ی بر حال دل تار  و خراب

شرح:

این رباعی به حسابرسی در قیامت و اهمیت اعمال نیک اشاره دارد:

بیت اول: در قیامت زمانی برای حسابرسی از اعمال انسان‌ها فرا می‌رسد.

بیت دوم: اعمال نیک و خیر، ثواب خواهد داشت و در میزان اعمال به حساب خواهد آمد.

بیت سوم: همه اعمال انسان در مسیر حق ثبت می‌شود و هیچ چیزی از دید خداوند پنهان نخواهد ماند.

بیت چهارم: کسانی که اعمال نیک نداشته باشند، در قیامت دچار پشیمانی خواهند شد و حالشان سخت خواهد بود.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه اشعار "قیامت"  بر اهمیت اعمال انسان‌ها در

بخش سوم

عدالت

مجموعه رباعیات "عدالت" از دکتر علی رجالی


---

عدالت (۱)

متن:

عدالت نیست معنایش مساوات
عدالت ضد ظلم است و خسارات
اگر دیدی که هر کس جای خود بود
شده عدل و عدالت هم مراعات

شرح:

در این رباعی، مفهوم عدالت به درستی بیان شده است:

بیت اول: عدالت به معنای مساوات نیست، بلکه برخلاف ظلم و خسارت‌هاست.

بیت دوم: عدالت زمانی تحقق می‌یابد که هر فرد در جایگاه خود قرار گیرد.

بیت سوم: وقتی هر فرد در جامعه به جایگاه شایسته خود دست یابد، در آن صورت عدالت رعایت شده است.

 

---

عدالت (۲)

متن:

عدالت چون ترازوی حقیقت
بسنجد حق و باطل را به دقت
اگر دیدی که ظالم بی‌مجازات
بدان گم کرده‌ای راهِ عدالت

شرح:

در این رباعی، عدالت با دقت و انصاف مقایسه شده است:

بیت اول: عدالت مانند ترازویی است که حق و باطل را به دقت می‌سنجد.

بیت دوم: اگر ظالم بدون مجازات باقی بماند، این نشانه‌ای است که مسیر عدالت گم شده است.

 

---

عدالت (۳)

متن:

عدالت گر بُوَد هر جا پدیدار
جهان گردد ز ظلم و جور بیزار
به هر کس آنچه حق اوست، باید
که این راه است سوی صلح و اطهار

شرح:

این رباعی نشان می‌دهد که عدالت، ریشه‌دار در صلح و رفاه است:

بیت اول: اگر عدالت در هر جایی برقرار شود، جهان از ظلم و فساد پاک خواهد شد.

بیت دوم: هر کسی باید آنچه حق اوست را دریافت کند، زیرا این راهی است که به صلح و پاکی می‌انجامد.

 

---

عدالت (۴)

متن:

عدالت نورِ حق در هر مقام است
که میزانش فراتر از کلام است
به هر کس قدرِ کوشش را عطا کن
که این آغازِ هر راه و مرام است

شرح:

در این رباعی، عدالت به عنوان یک نور و راه روشن توصیف شده است:

بیت اول: عدالت همان نور حق است که در هر جایگاه و مقامی می‌درخشد.

بیت دوم: میزان عدالت فراتر از کلمات و گفتار است و باید در عمل نشان داده شود.

بیت سوم: باید به هر کسی بر اساس تلاش و کوشش او پاداش داده شود، زیرا این اساس همه راه‌ها و اصول است.

 

---

عدالت (۵)

متن:

عدالت مثل باران، بی‌ریا است
به هر دل قطره‌ای مهر و عطا است
چو سهم هر کسی داده شود، خوش
درخت زندگی غرقِ صفا است

شرح:

عدالت در این رباعی به بارانی مهربان تشبیه شده است:

بیت اول: عدالت مانند بارانی است که بدون هیچ‌گونه ریا و تبعیض می‌بارد.

بیت دوم: هر دل به اندازه‌ خود از محبت و عطای عدالت برخوردار می‌شود.

بیت سوم: زمانی که هر فرد سهم خود را به درستی دریافت کند، زندگی به یک درخت پرثمر و پرصفا تبدیل می‌شود.

 

---

عدالت (۶)

متن:

عدالت چون گُلی در باغِ ایمان
که می‌روید ز خاکِ عدل و احسان
اگر در هر دلی روید به موقع
جهان گردد چو صبحی گرم و رخشان

شرح:

در این رباعی، عدالت به گل‌هایی در باغ ایمان تشبیه شده است:

بیت اول: عدالت مانند گلی است که در باغ ایمان می‌روید.

بیت دوم: این گل از خاک عدل و احسان می‌روید و تنها با پایه‌گذاری در این اصول رشد می‌کند.

بیت سوم: اگر عدالت در دل‌ها رشد کند، دنیا مانند صبحی روشن و گرم خواهد شد.

 

---

عدالت (۷)

متن:

عدالت جوهرِ آیینِ انسان
نوای عشق در هر گوشهٔ جان
اگر حق خلایق پاس داری
شود دنیا چو رویای بهاران

شرح:

در این رباعی، عدالت به عنوان جوهر آیین انسانیت و عشق معرفی شده است:

بیت اول: عدالت جوهر و اساس آیین انسانیت است.

بیت دوم: عشق به عدالت در دل هر انسانی باید وجود داشته باشد.

بیت سوم: اگر انسان‌ها حقوق یکدیگر را رعایت کنند، دنیا به یک دنیای زیبا و مانند بهار تبدیل خواهد شد.

 

---

عدالت (۸)

متن:

عدالت در جهان باشد چراغی
که می‌سوزد ز شوقِ مهر و ذوقی
به هر کس قدرِ کار خود رساند
بود راهی به سوی صلح و شوقی

شرح:

عدالت در این رباعی به چراغی در جهان تشبیه شده است:

بیت اول: عدالت همانند چراغی است که در جهان می‌سوزد و باعث روشنی و هدایت می‌شود.

بیت دوم: این چراغ از شوق مهر و علاقه می‌سوزد و هدف آن رساندن افراد به سعادت است.

بیت سوم: هر کس باید بر اساس کار و تلاش خود پاداش بگیرد، تا راهی به سوی صلح و شادی باز شود.

 

---

عدالت (۹)

متن:

عدالت چون که برپا شد به هر جا
رود جور و ستم، دیگر ز دنیا
به هر دل گر نشیند حق و انصاف
شود عالم سراسر غرق رویا

شرح:

این رباعی به تأثیر برپایی عدالت در دنیا اشاره دارد:

بیت اول: وقتی عدالت در هر جایی برقرار شود، ظلم و ستم از دنیا رخت بر می‌بندد.

بیت دوم: اگر در دل‌های انسان‌ها حق و انصاف برقرار شود، دنیا به مکانی زیبا و پر از آرامش تبدیل خواهد شد.

 

---

عدالت (۱۰)

متن:

عدالت جامه‌ای بر تن نهادن
به هر مظلوم، حق خویش دادن
اگر قسط و عدالت اصل گردد
جهان از پرتوش  گردد گلستان

شرح:

در این رباعی، عدالت به لباس زیبایی که انسان‌ها می‌پوشند تشبیه شده است:

بیت اول: عدالت مانند جامه‌ای است که باید بر تن همه انسان‌ها باشد.

بیت دوم: باید به هر مظلوم حق خود را بدهیم تا عدالت برقرار شود.

بیت سوم: زمانی که عدالت و انصاف اصل زندگی انسان‌ها شود، جهان به مکانی گلستانی و پر از آرامش تبدیل خواهد شد.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه اشعار "عدالت"  بر اهمیت برقراری عدالت در جامعه و زندگی فردی تأکید دارد. در این رباعیات، عدالت نه تنها به معنای تقسیم مساوات است، بلکه بر اساس حق و انصاف و برای تحقق صلح و رفاه در زندگی انسان‌ها و جهان توضیح داده می‌شود.

بخش چهارم

نماز

 

باسمه تعالی
مجموعه رباعیات نماز


---

نماز (۱)

گفت پیغمبر به زهرا این سخن
در خصوص امر حق بر مرد و زن
در خصوص جان و قرآن و نماز
تا که امت بشنود از جان و تن

شرح:
در این رباعی، شاعر به حدیثی از پیامبر اسلام (ص) اشاره می‌کند که اهمیت نماز را به عنوان واجب الهی برای مردان و زنان بیان می‌کند. این رباعی دعوتی به امت است که نماز را با تمام وجود و از جان و دل ادا کنند.


---

نماز (۲)

پانزده رنج و بلای جانگداز
آیدت گر سست انگاری نماز
کس نگوید جز محمد این سخن
کن عبادت با خدای بی‌نیاز

شرح:
شاعر با تاکید بر پیام پیامبر (ص)، به خطرات و رنج‌های ناشی از سستی در نماز اشاره می‌کند. پانزده بلا که شامل مشکلات دنیوی، اخروی و روحی است، نتیجه کوتاهی در ادای نماز معرفی شده است.


---

نماز (۳)

سه به قبر و سه به حشر آید تو را
قبر تو در ظلمت و ضیق و چه‌ها
شش به عالم سه به وقت مردنت
جملگی رنج است و خسران و بلا

شرح:
این رباعی توضیح می‌دهد که سستی در نماز، در سه مرحله از زندگی (قبر، حشر و هنگام مرگ) باعث سختی‌ها و عذاب می‌شود. شاعر می‌خواهد نشان دهد که کوتاهی در نماز، نه تنها در این دنیا، بلکه در آخرت نیز تاثیرات منفی دارد.


---

نماز (۴)

بی‌نماز آخر ز کف ایمان دهد
تشنه و خوار و گرسنه جان دهد
کسر عمر و رزق و خشم کردگار
می‌شود او را دچار و آن دهد

شرح:
شاعر پیامدهای ناگوار ترک نماز را بیان می‌کند. بی‌نمازی موجب از دست دادن ایمان، تشنگی و گرسنگی روحی، کوتاهی عمر، کاهش روزی و خشم خداوند می‌شود. این رباعی بر اهمیت حفظ نماز برای زندگی دنیوی و اخروی تاکید دارد.


---

نماز (۵)

نبی گفتا ستون دین نماز است
که معراج مسلمانی نیاز است
چو خوانی روح تو آید به پرواز
نیاز آدمی در ذکر و راز است

شرح:
شاعر با اشاره به حدیث معروف پیامبر (ص) که «نماز ستون دین است»، نماز را ابزاری برای معراج و تعالی روح انسان معرفی می‌کند. او نشان می‌دهد که نماز نیاز اصلی انسان برای ارتباط با خداوند است.


---

نماز (۶)

مجو جز ذکر حق چیزی تو بهتر
اگرچه باشد آن همسنگ گوهر
سراسر راز هستی در نماز است
مجو جز ذکر حق چیزی تو برتر

شرح:
در این رباعی، شاعر بیان می‌کند که هیچ چیزی بهتر و ارزشمندتر از ذکر خداوند نیست، حتی اگر آن چیز گوهری قیمتی باشد. او نماز را تجلی راز هستی و برترین راه ارتباط با خدا معرفی می‌کند.


---

نماز (۷)

نمازی خوان چو مولا گر توانی
که تیر از پا کنند و خود ندانی
نمازی خوان چو مولا گر توانی
که تیر از پا کنند و خود ندانی

شرح:
شاعر به عبادت و نماز خالصانه و متمرکز امام علی (ع) اشاره دارد که در هنگام نماز، از شدت حضور قلب و توجه به خدا، متوجه کشیدن تیر از پای خود نشد. این رباعی دعوتی است به تمرکز کامل در نماز.


---

نماز (۸)

نماز است ارتباط حق و انسان
که واجب گشته آن بر هر مسلمان
خدا نازل نموده بهر هر کس
متاعی چون گوهر دری چو فرقان

شرح:
شاعر نماز را به عنوان پل ارتباطی بین انسان و خداوند معرفی می‌کند و آن را همچون گوهری ارزشمند می‌داند. واجب بودن نماز بر همه مسلمانان، بیانگر ارزش والای آن است.


---

نماز (۹)

نماز با ولایت روشنایی است
وصول کردگار و دلربایی است
نماز بی امامت لهو بازی است
توسل بر ائمه خود رهایی است

شرح:
شاعر تاکید می‌کند که نماز با پذیرش ولایت اهل بیت (ع) به نور و روشنایی تبدیل می‌شود. بدون امامت، نماز بی‌ارزش و بی‌اثر است. توسل به ائمه، راهی برای رهایی از گمراهی است.


---

نماز (۱۰)

اگر مایل به وصل ذوالجلالی
وگر راغب به رشدی و کمالی
به موقع خوان نمازت را تو ای دوست
مقدم در امور است و وصالی

شرح:
این رباعی نماز را شرط اصلی رسیدن به خداوند و کسب رشد و کمال معرفی می‌کند. تاکید بر ادای به‌موقع نماز، نشانه اهمیت نظم و تعهد در این عبادت است.


---

نماز (۱۱)

نماز است ارتباط حق و انسان
که واجب گشته آن بر هر مسلمان
دهد آرامش و تسکین بشر را
ادایش موجب لطف است و احسان

شرح:
شاعر در این رباعی بار دیگر به نقش آرامش‌بخش نماز در زندگی انسان اشاره می‌کند. او نماز را راهی برای دستیابی به لطف و احسان خداوند معرفی می‌کند و بر واجب بودن آن تاکید دارد.


---

این مجموعه رباعیات، دعوتی به تفکر درباره اهمیت نماز به عنوان ستون دین، ابزار آرامش و راه ارتباط با خداوند است. شاعر با بیانی ساده و زیبا، ارزش معنوی و نقش حیاتی نماز در زندگی انسان را به تصویر کشیده است.

فصل پنجم

ابخش اول

اخلاق

 

مجموعه رباعیات "اخلاق" :<


---

اخلاق (۱)

متن:

پیغمبر ما معلم اخلاق است
در کون و مکان رفیع و در آفاق است
اسلام بپاست تا قیامت برسد
او باعث رشد دین و هم اشراق است

شرح:

در این رباعی، به نقش برجسته پیامبر اسلام (صلى‌الله‌علیه‌وآله) به عنوان معلم اخلاق و هدایت‌گر انسان‌ها اشاره شده است.

بیت اول: پیامبر اسلام معلم اخلاق است که در هر زمان و مکانی رفیع و بلندمرتبه است.

بیت دوم: پیامبر باعث بقای اسلام تا روز قیامت خواهد شد.

بیت سوم: با رفتار و اخلاق پیامبر (صلى‌الله‌علیه‌وآله)، دین اسلام رشد کرده و اشراق یافته است.

 

---

اخلاق (۲)

متن:

معیار رفاقت به محبت به وفاست
معیار لیاقت، ادب و عقل و صفاست
معیار سعادت، به کمال و رشد است
معیار شهامت، به جوانمردی ماست

شرح:

این رباعی به ارزش‌های اخلاقی و ویژگی‌های انسانی که معیارهای رفاقت و سعادت هستند اشاره دارد:

بیت اول: رفاقت و دوستی واقعی در محبت و وفاداری است.

بیت دوم: لیاقت انسانی در ادب و عقل و صفا نهفته است.

بیت سوم: سعادت در کمال و رشد اخلاقی یافت می‌شود.

بیت چهارم: شهامت و جوانمردی معیار ارزش‌های اخلاقی است.

 

---

اخلاق (۳)

متن:

از کینه برون آی و ز خسران
مدفون بنما هر آنچه داری پنهان
جایش تو بکار عشق جانها
آرامش تو سبب شود در پایان

شرح:

در این رباعی، به پاکسازی دل از کینه و خشمی که انسان را به سوی بدبختی می‌برد، تأکید شده است:

بیت اول: از کینه و خسران دوری کن و آن‌ها را در دل مدفون کن.

بیت دوم: جای کینه را با عشق به جان‌ها پر کن.

بیت سوم: با این کار، آرامش برای خود و دیگران ایجاد خواهی کرد.

 

---

اخلاق (۴)

متن:

از آینه آموز صفای دل و جان را
روشن بنماید همه ی روح و روان را
نه کینه و بغض و انواع حسد
کاری است سخیف، بی گمان را

شرح:

این رباعی به اهمیت پاکی دل و جان و دوری از صفات ناپسند مانند کینه و حسد اشاره دارد:

بیت اول: آینه‌ای از دل و جان خود بساز که صفای درونت را نشان دهد.

بیت دوم: صفای دل، روح و روان انسان را روشن و پاک می‌کند.

بیت سوم: کینه و حسد هیچ فایده‌ای ندارد و کارهایی سخیف و بی‌ارزش هستند.

 

---

اخلاق (۵)

متن:

ای دل به صفا و مهربانی رو کن
دلهای بشر را به خدا، همسو کن
پرواز بده روح و روان را در عشق
از بد دلی و هوای جان، یک رو کن

شرح:

این رباعی به اهمیت مهربانی و صفای دل اشاره دارد:

بیت اول: دل خود را به صفا و مهربانی بسپار.

بیت دوم: دل‌های دیگران را نیز با خدا همسو و متصل کن.

بیت سوم: روح و روان خود را در عشق به خدا پرواز بده.

بیت چهارم: از بد دلی و هوای نفس دوری کن و یک‌دلی را در پیش بگیر.

 

---

اخلاق (۶)

متن:

با هر سخنی، دلی نما شاد
هر گز نرود برون و بر باد
بر دل بنشیند سخن ارزنده
باعث بشود که آن کنی یاد

شرح:

در این رباعی، به تأثیر سخنان خوب و تأثیر آن بر دل‌ها اشاره شده است:

بیت اول: با سخنان خوش، دل‌ها را شاد کن.

بیت دوم: سخنان خوب نباید از بین بروند یا بی‌اثر شوند.

بیت سوم: سخن ارزنده باید بر دل‌ها بنشیند.

بیت چهارم: چنین سخنی به یادگار خواهد ماند.

 

---

اخلاق (۷)

متن:

الگوی حقیقت است ، اخلاق محمد
در خلق جهان برتر و هم نور سرآمد
اسلام ز خلق او شده عالم گیر
هادی جهان و خلق عالم، احمد

شرح:

این رباعی به شخصیت والای پیامبر اسلام (صلى‌الله‌علیه‌وآله) و اخلاق نیکو و تأثیر آن در جهان اشاره دارد:

بیت اول: اخلاق پیامبر اسلام (صلى‌الله‌علیه‌وآله) نمونه‌ای از حقیقت است.

بیت دوم: در خلق و رفتار، پیامبر (صلى‌الله‌علیه‌وآله) از همه برتر است.

بیت سوم: اخلاق پیامبر (صلى‌الله‌علیه‌وآله) موجب گسترش اسلام در سراسر جهان شده است.

بیت چهارم: پیامبر (صلى‌الله‌علیه‌وآله) راهنمای جهان و مردم است.

 

---

اخلاق (۸)

متن:

اخلاق بجوی، نی که دنیا برتر
پاینده کند ، دوام دوران همسر
خوشبختی ما ز درک هم می باشد
تا آخر عمر، حق گزین جای نظر

شرح:

در این رباعی، به اهمیت جستجوی اخلاق نیکو و درک خوشبختی از طریق آن اشاره شده است:

بیت اول: اخلاق باید به دنبال جوییده شود، نه اینکه دنیا را برای برتری جستجو کرد.

بیت دوم: اخلاق نیکو و رفتار خوب موجب پایداری و دوام زندگی می‌شود.

بیت سوم: خوشبختی انسان به درک اخلاق و تربیت صحیح بستگی دارد.

بیت چهارم: زندگی را با انتخاب‌های اخلاقی و حق‌محور ادامه ده.

 

---

اخلاق (۹)

متن:

سخن از دل اثرش چندان است
بنشیند به دل و خندان است
نکند حرف اثر از دلِ ناپاکی ها
حرف حق گو، که تو را فرمان است

شرح:

این رباعی به اهمیت سخنان دل‌نشین و حق و تأثیر آن بر دل‌ها اشاره دارد:

بیت اول: سخن از دل، اثر فراوانی بر دیگران دارد.

بیت دوم: سخنانی که از دل برآید، به دل نشسته و باعث خوشحالی می‌شود.

بیت سوم: سخنان ناپاک و آلوده تأثیری در دل‌ها ندارند.

بیت چهارم: سخنان حق، باید گفته شود زیرا فرمان خداوند است.

 

---

اخلاق (۱۰)

متن:

اخلاق پسندیده و ایمان زیباست
چون جلوه کند در عمل و هم پیداست
بد خلقی و بی دینی و افکار پلید
منجر به عذاب در دو دنیا و بلاست

شرح:

این رباعی به اهمیت اخلاق نیکو و ایمان در زندگی اشاره دارد:

بیت اول: اخلاق خوب و ایمان قوی، در عمل آشکار می‌شود.

بیت دوم: درک درست از اخلاق و ایمان باعث بهبود زندگی فردی و اجتماعی می‌شود.

بیت سوم: بدخلقی، بی‌دینی و افکار ناپاک موجب عذاب و بلا در هر دو دنیا می‌شود.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات "اخلاق" بر اهمیت اخلاق نیکو در زندگی فردی و اجتماعی تأکید دارد و تلاش می‌کند تا آموزه‌های اخلاقی پیامبر اسلام (صلى‌الله‌علیه‌وآله) و ارزش‌های انسانی مانند محبت، ادب، صفا، و درستی را به مخاطب منتقل کند. این اشعار به دنبال ترغیب افراد به اخلاقی شایسته و مؤثر در جامعه هستند.

بخش سوم

حیا

مجموعه رباعیات "حیا" :


---

حیا (۱)

متن:

جمعی به بهانه بی حیا شد
در محضر حق، ادب فنا شد
آن کس که ادب، مرام او بود
محبوب خلایق و خدا شد

شرح:

این رباعی به اهمیت ادب و حیا در نزد خداوند اشاره دارد:

بیت اول: بعضی افراد به بهانه‌های مختلف بی‌حیا شدند.

بیت دوم: در محضر خداوند، بی‌ادبی و بی‌حیایی موجب نابودی ادب می‌شود.

بیت سوم: کسی که ادب را پیشه خود کرده باشد، نزد خدا و مردم محبوب خواهد بود.

 

---

حیا (۲)

متن:

زینت دل، در حیا گردد بیان
فخر انسان در جوامع، بی گمان
آن که دارد در دلش امر خدا
عز او نزد خلایق شد عیان

شرح:

در این رباعی، حیا به عنوان زینت دل و عزت انسان در جامعه معرفی شده است:

بیت اول: حیا به دل انسان زیبایی و شرافت می‌بخشد.

بیت دوم: انسان با حیا، در جامعه فخر و عزت خواهد داشت.

بیت سوم: کسی که در دل خود امر خدا را دارد، عزتش برای دیگران آشکار می‌شود.

 

---

حیا (۳)

متن:

حیا آرامش دل در جهان است
دهد نوری که بر دل ها عیان است
هر آنکس در دل خود کرد احیا
جزایش در دو دنیا چون جنان است

شرح:

این رباعی به آرامش و نور حاصل از حیا اشاره دارد:

بیت اول: حیا موجب آرامش در دل انسان می‌شود.

بیت دوم: حیا نوری به دل‌ها می‌دهد که آشکار است.

بیت سوم: هر کسی که در دل خود حیا را زنده کند، جزای آن را در این دنیا و آخرت خواهد دید.

 

---

حیا (۴)

متن:

حیا نزد خدا بالا و والاست
که آن  راهی به سوی حق تعالاست
شود قرب الهی را سبب را
خو‌شا آنکس که جایش عرش و بالاست

شرح:

این رباعی به نزدیکی به خداوند از طریق حیا اشاره دارد:

بیت اول: حیا در نظر خداوند از جایگاهی بلند برخوردار است.

بیت دوم: حیا راهی به سوی قرب خداوند است.

بیت سوم: کسی که حیا را پیشه کند، به نزدیکی به خدا و جلال الهی خواهد رسید.

 

---

حیا (۵)

متن:

حیا موجب شود عفت ، هدایت
بود حافظ تو را از  ننگ و غفلت
چراغی در دل شب ، رهنمایی
بدا آنان که در بند جهالت

شرح:

در این رباعی، حیا به عنوان عامل هدایت و محافظ از ننگ و غفلت معرفی شده است:

بیت اول: حیا باعث عفت و هدایت انسان می‌شود.

بیت دوم: حیا حافظ انسان از ننگ و غفلت است.

بیت سوم: حیا مانند چراغی در شب، انسان را راهنمایی می‌کند.

بیت چهارم: کسانی که در جهل گرفتارند، از حیا بی‌بهره‌اند.

 

---

حیا (۶)

متن:

زنان با حیا دری که والاست
حجاب بانوان تاکید زهراست
هر آنکس با حیا باشد سزاوار
بهشت و  مهر  زهرا اجر آنهاست

شرح:

این رباعی به جایگاه زنان با حیا و اهمیت حجاب اشاره دارد:

بیت اول: زنان با حیا دروازه‌ای به سوی عظمت دارند.

بیت دوم: حجاب بانوان مورد تأکید حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است.

بیت سوم: هر کسی که با حیا باشد، سزاوار بهشت و محبت حضرت زهرا (علیها‌السلام) خواهد بود.

 

---

حیا (۷)

متن:

حیا در دل نشان آدمیت
صفای جان انسان و سعادت
یقین موجب شود در پرتوی آن
حیا موجب شود راه حقیقت

شرح:

این رباعی به ارتباط حیا با انسانیت و سعادت اشاره دارد:

بیت اول: حیا نشانه انسانیت است.

بیت دوم: حیا به انسان صفا و سعادت می‌بخشد.

بیت سوم: حیا در دل یقین می‌آورد و در پرتو آن انسان به حقیقت می‌رسد.

 

---

حیا (۸)

متن:

حیا زیور بود بر روح و بر جان
رهایی از هوای نفس انسان
رهی باشد به سوی عشق باقی
لفای کبریا و نور یزدان

شرح:

در این رباعی، حیا به عنوان زیور روح و راهی به سوی عشق الهی معرفی شده است:

بیت اول: حیا مانند زیوری است که بر روح و جان انسان می‌درخشد.

بیت دوم: حیا انسان را از تسلط هوای نفس رهایی می‌بخشد.

بیت سوم: حیا راهی به سوی عشق باقی و نور خداوند است.

 

---

حیا (۹)

متن:

ندارد بی حیا شرم و خجالت
کند صد ها عمل در روز و خلوت
نباشد او مقید بر اصولی
نهد نامش شجاعت یا شهامت

شرح:

این رباعی به عواقب بی‌حیایی اشاره دارد:

بیت اول: فرد بی‌حیا هیچ‌گونه شرم و خجالتی ندارد.

بیت دوم: او در مکان‌های مختلف بدون هیچ محدودیتی عمل می‌کند.

بیت سوم: چنین فردی از اصول اخلاقی پیروی نمی‌کند.

بیت چهارم: به جای حیا، نامش شجاعت یا شهامت می‌شود، که در حقیقت بی‌احترامی به اصول است.

 

---

حیا (۱۰)

متن:

رواج بی حیایی کار دشمن
کند تیره روابط، هست ناامن
زناشویی دچار لطمه گردد
طلاق است چاره ساز و نیست ایمن

شرح:

این رباعی به اثرات منفی رواج بی‌حیایی در روابط اشاره دارد:

بیت اول: رواج بی‌حیایی در جامعه، به نفع دشمنان است.

بیت دوم: بی‌حیایی موجب تیره شدن روابط اجتماعی و ایجاد ناامنی می‌شود.

بیت سوم: در روابط زناشویی، بی‌حیایی می‌تواند آسیب‌های جدی ایجاد کند.

بیت چهارم: نتیجه بی‌حیایی ممکن است منجر به طلاق شود که هیچ‌گاه راه‌حل مناسبی نخواهد بود.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات "حیا"  به تأثیرات مثبت حیا در زندگی انسان‌ها و جامعه پرداخته است. در این اشعار، حیا به عنوان یک ویژگی اخلاقی و معنوی برجسته معرفی شده که موجب آرامش، عزت، هدایت و نزدیک‌تر شدن به خداوند می‌شود. همچنین این اشعار تأکید دارند که بی‌حیایی عواقب منفی بسیاری دارد و می‌تواند روابط انسانی و اجتماعی را به خطر بیندازد.

بخش پنجم

منافقین

 

باسمه تعالی

شرح رباعیات منافق :

منافق(۱)

"هر گز ز منافق مطلب یکرنگی
او گرگ صفت باشد و هم صد رنگی
بر دوستی‌اش اگر دمی تکیه کنی
پنهان ز تو، خنجری کشد ، نیرنگی"

شرح:
منافق هیچ‌گاه در ظاهر و باطن خود یکسان نیست. او مانند گرگ است که لباس میش به تن دارد، و در حقیقت هیچ صداقتی در او وجود ندارد. او هر لحظه به فریب و نیرنگ در تلاش است و حتی ممکن است در ظاهر خود را دوست نشان دهد، اما در پشت آن دوستی، نیت‌های شومی مانند خیانت و ضربه زدن به دیگران دارد. این رباعی به شکلی هشداردهنده در مورد خطرات اعتماد به منافقان اشاره دارد.

منافق(۲)

"منافق آتشی در زیر خاک است
به فکر حیله و مکر و هلاک است
به ظاهر مهر می ورزد به انسان
ولی در وقت خود او سینه چاک است"

شرح:
منافق مانند آتشی است که در زیر خاک پنهان شده و همیشه در تلاش است تا با حیله و مکر خود به دیگران آسیب برساند. او در ظاهر محبت نشان می‌دهد و خود را دوست و حامی انسان‌ها می‌سازد، اما در مواقع بحرانی، در پشت آن چهره‌ی مهرآمیز، دشمنی خود را نشان می‌دهد و ممکن است ضربه‌ای مهلک وارد کند.

منافق(۳)

"منافق با صفا باشد به ظاهر
ولیکن در نفاق است و چو کافر
منافق همچو ماری در کمین است
گزد مردان مخلص ، پاک و طاهر"

شرح:
این رباعی به ویژگی‌های منافق اشاره دارد که ممکن است در ظاهر آدمی صاف و صادق به نظر برسد، اما در درون خود نفاق و کفر را پنهان کرده است. منافق مانند مار در کمین است، آماده است تا به مردان مخلص و پاک آسیب بزند و آن‌ها را فریب دهد. در حقیقت، نفاق او بسیار خطرناک‌تر از هر دشمن آشکار است.

منافق(۴)

"منافق چو گرگی است با روی میش
نباشد مقید به آئین و کیش
نماید نفاق و دو رنگی  هر آن
کند فتنه و حیله و جنگ پیش"

شرح:
منافق مانند گرگ است که خود را در لباس میش پنهان کرده و در واقع در پی فریب دیگران است. او به هیچ مذهب یا اصولی پایبند نیست و از هر فرصتی برای نشان دادن نفاق و دو رنگی خود استفاده می‌کند. منافق همیشه در تلاش است تا فتنه و درگیری ایجاد کند، و از جنگ‌ها و آشوب‌ها بهره‌برداری کند.

منافق(۵)

"منافق به هر شکل آید برون
گهی یاغی است و گهی هم زبون
به ظاهر به لب خنده دارد دمی
ولیکن به باطن شقی است و دون"

شرح:
منافق به صورت‌های مختلف ظاهر می‌شود. گاهی به شکل یاغی و دشمن، و گاهی در قالب فردی ضعیف و زبون. او در ظاهر ممکن است لبخند بزند و خود را خوشحال نشان دهد، اما در باطن، قلبش شقی و دور از هرگونه انسانیت است. این رباعی تأکید دارد که ظاهر انسان‌ها نمی‌تواند به راحتی میزان صداقت یا نیت‌های واقعی آن‌ها را نشان دهد.

منافق(۶)

"نقاب از دوستی دارد منافق
به ظاهر حامی خلق و خلایق
ولیکن اهل مکر است و خیانت
دهد جلوه خطایش با حقایق"

شرح:
منافق در پوشش دوستی و محبت ظاهر می‌شود، خود را حامی مردم و بشریت معرفی می‌کند، اما در واقع در درون خود اهل مکر و خیانت است. او از هر فرصتی برای فریب دادن دیگران استفاده می‌کند و به خوبی می‌تواند خطاهای خود را با استفاده از حقایق پیچیده کند تا دیگران نتوانند نیت واقعی او را تشخیص دهند.

منافق(۸)

"منافق چو دریا به ظاهر شکیب
ولی در درون پر ز طوفان، فریب
به عهد و وفا هیچ باور مکن
که هر لحظه گیرد نقابی مهیب"

شرح:
منافق مانند دریا است که در ظاهر آرام و شکیبا به نظر می‌رسد، اما در باطن پر از طوفان و فریب است. او هیچ‌گاه به عهد و وفا پایبند نیست و در هر لحظه ممکن است نقابی جدید به چهره بزند و خود را به شکلی دیگر نشان دهد. این رباعی بر بی‌اعتمادی به منافقین تأکید دارد و از وفاداری آنها به هر عهد و پیمانی سخن نمی‌گوید.

منافق(۹)

"منافق چو موج است، پر اضطراب
به ظاهر نجیب و به باطن خراب
نه ایمان، نه عهدش بود برقرار
عقیده ندارد، به اسلام ناب"

شرح:
منافق مانند موج است که در سطح آرام و نجیب به نظر می‌رسد، اما در عمق وجودش آشوب و فساد نهفته است. او نه ایمان دارد و نه به وعده‌ها و عهدهایش پایبند است. در حقیقت، منافق اعتقادی ثابت و پایدار ندارد و به اصول دینی و اخلاقی واقعی وفادار نیست.

منافق(۱۰)

"منافق چو شب تیره و بی‌پناه
بود روی او در قیامت سیاه
به لب ذکر حق گوید و اهل فسق
ز اعمال او فتنه باشد گواه"

شرح:
منافق همچون شب تاریک و بی‌پناه است، که در قیامت چهره‌اش سیاه و پر از ندامت خواهد بود. او ممکن است در دنیا ذکر خدا را بر زبان آورد، اما در دلش اهل فسق و فساد است. اعمال او گواه بر نفاقش خواهد بود، و در آخرت باید پاسخگوی خیانت‌ها و فریب‌هایش باشد.


---

نتیجه‌گیری:
این مجموعه رباعیات به شدت در مورد خطرات منافقان هشدار می‌دهد. منافقان کسانی هستند که در ظاهر خود را خیرخواه و دوست می‌سازند، اما در باطن هیچ صداقت و امانتی ندارند. آن‌ها همیشه در تلاشند تا فریب دهند، به دیگران آسیب برسانند و در هر موقعیتی نقابی جدید به چهره بزنند. در این رباعیات، تأکید شده است که باید از منافقان دوری کرد و تنها به نیت‌های واقعی و صداقت در افراد اعتماد نمود.

 

فصل ششم

بخش اول

علم

 

مجموعه رباعیات علم از دکتر علی رجالی


---

علم (۱)

متن:

علم است که چون گوهرِ نایاب
در هر قدمش راهِ خوش و ناب
هر کس که رهش دانش و تقواست
در هر دو جهان سرور و ارباب

شرح:

این رباعی به ارزش و جایگاه علم اشاره دارد:

بیت اول: علم مانند گوهری نایاب است.

بیت دوم: در هر گام علم، راهی خوش و پاک برای انسان گشوده می‌شود.

بیت سوم: هر فردی که مسیر دانش و تقوا را در پیش گیرد، در هر دو جهان از محبوبیت و اقتدار برخوردار خواهد بود.

 

---

علم (۲)

متن:

علم است نجات آدمی از ظلمات
راهی است زلال، سوی حسن و برکات
هر کس که ره علم و عمل پیشه نمود
او هم برسد به عرش، دارالحسنات

شرح:

این رباعی به نجات انسان از تاریکی‌ها و رسیدن به سعادت اشاره دارد:

بیت اول: علم راهی است که انسان را از ظلمت‌ها نجات می‌دهد.

بیت دوم: علم راهی زلال و پاک به سوی کمالات و برکات است.

بیت سوم: هر فردی که در مسیر علم و عمل گام بردارد، به بالاترین درجات معنوی و بهشت برین خواهد رسید.

 

---

علم (۳)

متن:

کسب دانش کن که جاویدان شوی
دور از خسران شوی، انسان شوی
قدر تو بالا رود در هر مقام
دل به یزدان گر سپاری زآن شوی

شرح:

در این رباعی، اهمیت کسب علم و تأثیر آن بر سرنوشت انسان بررسی شده است:

بیت اول: با کسب دانش، انسان جاوید و همیشه زنده خواهد ماند.

بیت دوم: علم انسان را از زیان‌ها و گمراهی‌ها دور می‌کند.

بیت سوم: مقام و ارزش انسان با علم بالا می‌رود.

بیت چهارم: اگر دل به خداوند بسپاری، مقام انسانی واقعی را می‌یابی.

 

---

علم (۴)

متن:

علم بر دل، چون چراغی روشن است
بر ره حق، نوری از جان و تن است
قدر تو افزون شود با این مقام
آخرت را ساز کن، آن گلشن است

شرح:

این رباعی تأکید بر اهمیت علم و نورانیت آن دارد:

بیت اول: علم مانند چراغی بر دل انسان می‌تابد و آن را روشن می‌کند.

بیت دوم: علم، نور و راهنمایی در مسیر حقیقت و درستی است.

بیت سوم: مقام و ارزش انسان با علم افزایش می‌یابد.

بیت چهارم: علم به انسان کمک می‌کند تا دنیای آخرت را به گلشن و بهشت تبدیل کند.

 

---

علم (۵)

متن:

علم است که دل را به یقین جان بخشد
در جهل و خطا، راهِ نمایان بخشد
هر کس که ز دانش طلبد نور یقین
او را به سرای عشق پایان بخشد

شرح:

این رباعی به نقش علم در رشد معنوی و یقین انسان اشاره دارد:

بیت اول: علم به دل انسان یقین می‌بخشد و جان آن را تقویت می‌کند.

بیت دوم: علم در برابر جهل و خطا، راه‌های درست و روشن را نمایان می‌سازد.

بیت سوم: هر کسی که در پی علم باشد، نور یقین به او می‌رسد.

بیت چهارم: علم انسان را به سرای عشق و کمال هدایت می‌کند.

 

---

علم (۶)

متن:

علم است چراغ عالمِ خاک و سرشت
در جهل مبند دل که تاریکی کشت
با علم ز بام جهل بالا نگری
خورشید یقین به جان تو نور نوشت

شرح:

این رباعی به قدرت علم در روشنایی دل و ذهن انسان پرداخته است:

بیت اول: علم مانند چراغی است که بر جهان خاکی انسان می‌تابد و آن را روشن می‌کند.

بیت دوم: نباید دل خود را به جهل بسپاری؛ زیرا جهل دل را در تاریکی فرو می‌برد.

بیت سوم: با علم از مرز جهل بالا می‌روی و از آن فراتر می‌روی.

بیت چهارم: در این مسیر، خورشید یقین بر دل انسان می‌تابد و آن را روشن می‌کند.

 

---

علم (۷)

متن:

علم است که دل را ز غبارش شوید
بر هر که رسد، مقامِ دانش جوید
هر لحظه که در مسیر دانش باشی
دریای یقین به جان ما می روید

شرح:

این رباعی بر تأثیر علم در پاکسازی دل و رشد معنوی انسان تأکید دارد:

بیت اول: علم مانند آب، دل را از غبارهای دنیا پاک می‌کند.

بیت دوم: کسانی که به علم دست یابند، به جستجوی مقام و رشد در علم خواهند بود.

بیت سوم: هر لحظه که در مسیر علم گام برداری، یقین و اطمینان در جان انسان رشد خواهد کرد.

 

---

علم (۸)

متن:

علم است چراغِ گیتی و نورِ جهان
خورشید عظیمی است، هماره تابان
با دانش و علم پر کشی در افلاک
پرواز کنی ز دام نفس و شیطان

شرح:

این رباعی به توانایی علم در رهایی انسان از محدودیت‌های دنیوی اشاره دارد:

بیت اول: علم چراغی است که بر کل جهان می‌تابد و آن را روشن می‌کند.

بیت دوم: علم همچون خورشیدی است که همیشه در حال تابیدن است.

بیت سوم: با علم و دانش می‌توان در آسمان‌های معنوی پرواز کرد.

بیت چهارم: علم انسان را از دام‌های نفس و شیطان رهایی می‌بخشد.

 

---

علم (۹)

متن:

علم است که جان را به صفا می‌آرد
از ظلمتِ و جهل، دل رها می‌آرد
یک علم گزین و در مسیرش بنشین
کان گوهر ناب، مرحبا می‌آرد

شرح:

این رباعی به تأثیر علم در پاکسازی و روشنایی دل پرداخته است:

بیت اول: علم جان انسان را صفا می‌بخشد.

بیت دوم: علم انسان را از ظلمت و جهل رهایی می‌بخشد.

بیت سوم: باید علمی را برگزینی که در مسیر آن قرار بگیری.

بیت چهارم: علم، همچون گوهری ناب، به انسان خوشبختی و کمال می‌آورد.

 

---

علم (۱۰)

متن:

دانش چو گلی‌ست از دلِ نور و یقین
این است چراغِ راه انسان و زمین
بر علم بکوش، در مسیرِ است حیات
پاک است ز هر زنگ، غبار و کَدَرین

شرح:

این رباعی به اهمیت علم در راه زندگی و راهنمایی انسان اشاره دارد:

بیت اول: علم مانند گلی از دل نور و یقین است.

بیت دوم: علم چراغی است که راه انسان‌ها و جهان را روشن می‌کند.

بیت سوم: باید در پی علم باشی، زیرا مسیر علم راه حیات است.

بیت چهارم: علم از هرگونه زنگار و آلودگی پاک است و به انسان نیکویی می‌بخشد.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات علم از دکتر علی رجالی، اهمیت و نقش علم در زندگی انسان‌ها را به تصویر می‌کشد. علم به عنوان راهی برای رسیدن به نور و حقیقت، رهایی از جهل و تاریکی، و در نهایت رسیدن به سعادت و کمال معرفی شده است. این رباعیات به فرد تاکید می‌کنند که با جستجوی علم و دانش، به دنیای روشنایی و رشد معنوی دست خواهند یافت.

بخش دوم

عقل

 

مجموعه رباعیات عقل :


---

عقل (۱)

متن:

دانی که چرا خدا تو را داده شعور؟
من معتقدم برای رشد است و عبور
تا روح و روان شود مهیا همه حال
حق داده تو را عقل و خرد بهر امور

شرح:

در این رباعی، حکمت خداوند در آفرینش عقل بررسی شده است:

بیت اول: پرسشی در مورد دلیل دادن شعور به انسان، که در پاسخ بیان می‌شود که برای رشد و عبور از مراحل زندگی است.

بیت دوم: با عقل و خرد، انسان قادر به آمادگی برای پذیرش و تحقق شرایط مختلف زندگی است.

بیت سوم: عقل به انسان کمک می‌کند تا در امور مختلف زندگی به درستی عمل کند و به رشد و کمال برسد.

 

---

عقل (۲)

متن:

عقل آمد و جهل از دلم بیرون شد
دل را به کمال و معرفت افزون شد
بی آن نتوان به قله‌ها ره پیمود
بی نور خدا، جان و دلم، پر خون شد

شرح:

این رباعی به تأثیر عقل در رهایی از جهل و رسیدن به کمال اشاره دارد:

بیت اول: عقل جایگزین جهل شده و دل را از تاریکی‌ها پاک می‌کند.

بیت دوم: عقل موجب کمال و افزایش معرفت در دل انسان می‌شود.

بیت سوم: برای رسیدن به قله‌های موفقیت و کمال، عقل و نور الهی ضروری است.

بیت چهارم: بدون عقل، انسان در جهل و بی‌راهه‌ها باقی می‌ماند و دچار مشکلات می‌شود.

 

---

عقل (۳)

متن:

عقل است کلید مشکلات و سختی
چون مشعل شب، رهنما هر وقتی
هرکس که ز نور آن رود راه درست
بیند دو جهان سعادت و خوشبختی

شرح:

این رباعی نقش عقل را در هدایت و حل مشکلات زندگی نشان می‌دهد:

بیت اول: عقل به عنوان کلید حل مشکلات و دشواری‌های زندگی عمل می‌کند.

بیت دوم: عقل مانند مشعلی است که در شب تاریک به انسان راه را نشان می‌دهد.

بیت سوم: کسی که از نور عقل پیروی کند، به راه درست دست می‌یابد.

بیت چهارم: این فرد در این دنیا و آخرت به سعادت و خوشبختی خواهد رسید.

 

---

عقل (۴)

متن:

عقل باشد رهنما در پیچ و خم
آن صفابخش دل و درمان زخم
عقل هادی دل است در معرفت
چون پیامبر، دور از ظلم و ستم

شرح:

این رباعی به تأثیر عقل در هدایت انسان‌ها در مسیر درست اشاره دارد:

بیت اول: عقل در پیچ و خم‌های زندگی راهنمای انسان است.

بیت دوم: عقل باعث صفای دل و درمان دردهای روحی و جسمی می‌شود.

بیت سوم: عقل هدایتگر دل به سوی معرفت و شناخت است.

بیت چهارم: عقل مانند پیامبر عمل می‌کند که از ظلم و ستم به دور است و انسان را به حقیقت هدایت می‌کند.

 

---

عقل (۵)

متن:

عقل است چراغ ره ما، در هر حال
جهل است زوال آدمی در اعمال
هرجا که خرد سایه فکند، آرام است
با عقل شود منطق و هم استدلال

شرح:

این رباعی به تأثیر عقل بر آرامش و منطق انسان اشاره دارد:

بیت اول: عقل به مانند چراغی است که در تمام مراحل زندگی راه را روشن می‌کند.

بیت دوم: جهل موجب زوال و نابودی انسان در رفتار و اعمالش می‌شود.

بیت سوم: هر کجا که عقل حضور داشته باشد، آرامش برقرار است.

بیت چهارم: عقل موجب می‌شود که انسان منطق و استدلال در گفتار و رفتار خود داشته باشد.

 

---

عقل (۶)

متن:

عقل است هدایت گر مردان و زنان
ناخدای کشتی ایمان و تقوا بی گمان
کی به ساحل می‌رسد جاهل همی
راه حق طی می‌شود با عقل و جان

شرح:

این رباعی به هدایتگری عقل در مسیر ایمان و تقوا اشاره دارد:

بیت اول: عقل به عنوان هدایتگر مردان و زنان در مسیر درست شناخته می‌شود.

بیت دوم: عقل ناخدای کشتی ایمان و تقوا است که انسان را به مقصد رهنمون می‌کند.

بیت سوم: افراد جاهل نمی‌توانند به ساحل امن ایمان برسند.

بیت چهارم: راه درست و حق تنها با عقل و جان طی می‌شود.

 

---

عقل (۷)

متن:

عقل آمد و جهل رانده شد از دل ما
بخشید به ما، نوری از نور خدا
هرکس که به نور عقل همدم گردد
بگذشت از او ردای خوف و غم‌ها

شرح:

این رباعی بر نقش عقل در پاکسازی دل انسان از جهل و نگرانی‌ها تأکید دارد:

بیت اول: با آمدن عقل، جهل از دل انسان رفته است.

بیت دوم: عقل به انسان نوری از نور الهی می‌بخشد.

بیت سوم: کسی که با نور عقل همراه شود، از اضطراب و ترس رها می‌شود.

بیت چهارم: عقل باعث می‌شود که انسان از نگرانی‌ها و دردهای روحی گذر کند.

 

---

عقل (۸)

متن:

عقل است که گنجینه‌ی جان می‌باشد
اصلاحگر راه کج خلق جهان می‌باشد
بی عقل، بشر ز بند غفلت باقی است
عقل است که رهبر شهان می‌باشد

شرح:

در این رباعی، عقل به عنوان گنجینه‌ای برای اصلاح انسان و هدایت جامعه معرفی شده است:

بیت اول: عقل گنجینه‌ای است که درون انسان قرار دارد.

بیت دوم: عقل اصلاحگر و راهنمای انسان‌ها در مسیر درست است.

بیت سوم: بدون عقل، انسان در بند غفلت و جهل باقی می‌ماند.

بیت چهارم: عقل، رهبر انسان‌ها و شاهان است که آنها را به سوی حق و حقیقت هدایت می‌کند.

 

---

عقل (۹)

متن:

هرجا که خرد شود علمدار و چراغ
آنجا به یقین، مقام امن است و وفاق
عقل است چراغ راه در کوه و دمن
در ظلمت شب، می‌دهد نور به طاق

شرح:

این رباعی به نقش عقل در ایجاد امنیت و روشنایی در زندگی اشاره دارد:

بیت اول: عقل مانند چراغی است که در هر مکان، انسان‌ها را هدایت می‌کند.

بیت دوم: در جایی که عقل حضور داشته باشد، یقین و توافق برقرار است.

بیت سوم: عقل همچون چراغی است که در هر مسیر دشوار راه را روشن می‌کند.

بیت چهارم: در تاریکی‌ها و شب‌های زندگی، عقل نوری برای انسان فراهم می‌آورد.

 

---

عقل (۱۰)

متن:

عقل است که شمع خانه ی جان گردد
با آن دل ما روشن و درمان گردد
هرکس که به نور عقل آراسته شود
فرجامِ رهش شکوهِ تابان گردد

شرح:

این رباعی به تأثیر عقل در روشنایی و کمال انسان اشاره دارد:

بیت اول: عقل به مانند شمعی است که خانه‌ی دل انسان را روشن می‌کند.

بیت دوم: با نور عقل، دل انسان به کمال و درمان می‌رسد.

بیت سوم: کسی که به نور عقل مزین شود، در مسیر زندگی به کمال می‌رسد.

بیت چهارم: فرجام چنین فردی، شکوه و درخشش در زندگی خواهد بود.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات "عقل" ، نقش عقل در روشنایی، هدایت و موفقیت انسان‌ها را در ابعاد مختلف زندگی بررسی می‌کند. عقل به عنوان چراغ راه، گنجینه‌ای برای اصلاح، و راهنمای انسان‌ها در مسیر کمال معرفی شده است. این رباعیات تأکید دارند که تنها با عقل می‌توان از تاریکی جهل عبور کرده و به سعادت و کمال رسید.

بخش سوم

تعلیم

 

باسمه تعالی
مجموعه رباعیات تعلیم
سروده‌ی دکتر علی رجالی


---

تعلیم (۱)

متن شعر:
تعلیم نه تنها سخن و درس و کلام است
دل را ز تعلقات بیرون و مدام است
هرکس که ره علم و حقیقت پیمود
در قرب خدا گشت، چو خورشید نظام است

شرح:
این رباعی به اهمیت علم به‌عنوان ابزاری برای تزکیه‌ی دل و رسیدن به حقیقت الهی اشاره دارد. تعلیم در اینجا فراتر از سخن گفتن یا آموزش ظاهری است و به معنای فرآیندی برای آزادسازی روح از وابستگی‌ها و نزدیکی به خداوند است.


---

تعلیم (۲)

متن شعر:
تعلیم رهی است سوی یزدان علیم
عارف ز دل آموخت رهِ عشقِ حکیم
پالوده ز غفلت، این جهان باید کرد،
علمی که ز جان و دل نباشد، تسلیم

شرح:
در این رباعی، تعلیم راهی برای شناخت خداوند و درک عشق حکیمانه است. شاعر تأکید دارد که علم باید از قلب و جان برخیزد و به غفلت‌زدایی از دنیا کمک کند؛ در غیر این صورت، علمی که خالی از اخلاص باشد، تسلیم بیهودگی است.


---

تعلیم (۳)

متن شعر:
در مکتب دین، علم چراغ انسان
پیغام خدا به بندگان در هر آن
هرکس که ره دانش و دین پیش گرفت
او نزد خداست، چون مقام پاکان

شرح:
این شعر به علم در مکتب دین اشاره می‌کند که چراغ راه انسان است. شاعر تأکید دارد که علم همراه با دین جایگاهی رفیع نزد خدا دارد و انسان را به مقام پاکان می‌رساند.


---

تعلیم (۴)

متن شعر:
تعلیم رهی است سوی ایمان و نجات
بی علم، رهی است سوی خسران و ممات
پیغمبر ما گفت: «که علم آموزید،
هر چند که دور است و بود سخت صراط.»

شرح:
در این رباعی، شاعر علم را راهی به سوی ایمان و رهایی از خسران معرفی می‌کند. با اشاره به حدیث پیامبر اکرم (ص)، تأکید می‌شود که جستجوی علم هرچند دشوار باشد، ضروری است و به رستگاری منجر می‌شود.


---

تعلیم (۵)

متن شعر:
دانش زر و تاج سر، به هر دینداری است
در عالم ما، علم بشر پنداری ست
هر کس که ز دانش به خدا راه سپرد
دور از ره ظلمت است و در بیداری است

شرح:
شاعر علم را گنجینه‌ای گران‌قدر و تاج سر اهل دین می‌داند. او علم حقیقی را نوری می‌داند که انسان را از ظلمت جهل به بیداری و معرفت الهی هدایت می‌کند.


---

تعلیم (۶)

متن شعر:
تکیه‌گاه آدمی، دانی خداست
خالقِ هستی، امید هر نداست
آدمی پیوسته در تعلیم علم
بی‌معلم، یادگیری پر خطاست

شرح:
این رباعی به جایگاه خداوند به‌عنوان خالق و تکیه‌گاه انسان اشاره دارد. شاعر تأکید می‌کند که یادگیری علم بدون معلم قابل اعتماد نیست و به راهنمایی نیاز دارد.


---

تعلیم (۷)

متن شعر:
علم است کلید قفل هر مشکل ما
حلال مسائل است و هم مشعل ما
هرکس که ز تعلیم خدا بهره برد
اندر دو جهان قابل و هم کامل ما

شرح:
شاعر علم را کلید حل مشکلات و راهگشای انسان در مسیر زندگی می‌داند. او تعلیم الهی را عامل کمال انسان در دنیا و آخرت معرفی می‌کند.


---

تعلیم (۸)

متن شعر:
هر آیه چراغ معرفت بر دل ماست
پیغام خدا به جان بی‌حاصل ماست
تعلیم و تعلم است فریضه بر ما
هر کس نبرد فیض، همان جاهل ماست

شرح:
در این رباعی، قرآن به‌عنوان چراغ معرفت و پیام الهی به انسان معرفی می‌شود. شاعر تأکید می‌کند که تعلیم و یادگیری وظیفه‌ی هر انسانی است و کسانی که از آن بهره نمی‌برند، در جهل باقی می‌مانند.


---

تعلیم (۹)

متن شعر:
اندیشه به هر آیه چو گنجی است
فهمیدن آن دوری رنجی است
قرآن به تو درس زندگی آموزد
با فهم و عمل، ناجی و منجی است

شرح:
شاعر در این رباعی قرآن را به گنجی بی‌پایان تشبیه می‌کند. او فهمیدن آیات را راهی برای دوری از رنج و سختی می‌داند و تأکید دارد که عمل به تعالیم قرآن انسان را به نجات می‌رساند.


---

تعلیم (۱۰)

متن شعر:
در دفتر عشق، درس تعلیم خداست
آیات خدا، ذکر احکام و شفاست
قرآن همه درس معرفت می‌بخشد
درس شه جان، صفای جان و دل‌هاست

شرح:
در این رباعی، شاعر به قرآن به‌عنوان دفتر عشق و تعلیم الهی اشاره می‌کند. آیات قرآن حاوی احکام الهی و شفای روح انسان است و صفا و نورانیت دل را به همراه دارد.


---

این مجموعه به زیبایی نقش تعلیم را در رشد انسان، شناخت خدا، و رسیدن به رستگاری در دنیا و آخرت بیان می‌کند.

فصل هفتم

بخش اول

زندگی

 

مجموعه رباعیات زندگی :


---

زندگی (۱)

متن:

زندگی نقشی است بر بومی نهان
می کند تغییر با طی زمان
گاه بی‌رنگ و گهی تابنده است
گاه پر شور است و گاهی پر زیان

شرح:

در این رباعی، مفهوم زندگی به‌عنوان یک نقاشی نامشخص و در حال تغییر معرفی شده است:

بیت اول: زندگی به‌مانند نقشی است که بر بوم پنهان خلق می‌شود.

بیت دوم: با گذر زمان، تغییرات بسیاری در آن به وجود می‌آید.

بیت سوم: گاهی زندگی بی‌رنگ و کمرنگ است و گاهی روشن و تابان.

بیت چهارم: زندگی هم پر از شور و نشاط است و هم ممکن است با زیان‌ها همراه باشد.

 

---

زندگی (۲)

متن:

زندگی نقشی است بر بوم زمان
گاه پر شور و گهی آرام جان
در عبور از هر غروب و هر سحر
باز یاب امید را در هر مکان

شرح:

در این رباعی، زندگی به‌عنوان یک نقش روی بوم زمان تصویر می‌شود:

بیت اول: زندگی همچنان که در بوم زمان نقش می‌بندد، تغییرات زیادی می‌کند.

بیت دوم: گاهی زندگی پر از شور و نشاط است و گاهی آرامش بخش.

بیت سوم: در عبور از لحظات سخت و شیرین زندگی، همواره امید در هر زمان و مکان یافت می‌شود.

بیت چهارم: امید، از ویژگی‌های همیشه حاضر در زندگی است که می‌توان آن را در هر شرایطی پیدا کرد.

 

---

زندگی (۳)

متن:

بهترین پشتوانه اندر زندگی
کسب علم است و خلوص و بندگی
پاکی قلب و درون از هر خطا
نور بخشد بر دل و پایندگی

شرح:

در این رباعی، مولف به ارزش‌های بنیادی زندگی اشاره دارد:

بیت اول: علم، خلوص و بندگی به‌عنوان پشتوانه‌های اصلی زندگی معرفی شده‌اند.

بیت دوم: پاکی قلب و درون از هر گونه خطا موجب روشنایی دل و جاودانگی می‌شود.

بیت سوم: به نظر می‌رسد که زندگی برای تعالی انسان‌ها به این ویژگی‌ها نیاز دارد.

 

---

زندگی (۴)

متن:

زندگی همچون نسیمی در گذر
گاه شادابی و گاهی هم دگر
لحظه‌ها باشد چو گوهر، در ناب
بایدش دانیم قدرش، چون گوهر

شرح:

در این رباعی، زندگی به نسیم و لحظه‌ها به گوهر تشبیه شده‌اند:

بیت اول: زندگی همچون نسیمی است که در گذر است و نمی‌توان آن را نگه داشت.

بیت دوم: گاهی زندگی پر از شادابی است و گاهی تغییر می‌کند.

بیت سوم: لحظه‌های زندگی به اندازه یک گوهر ناب ارزش دارند.

بیت چهارم: باید قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آن‌ها بهره‌برداری کنیم.

 

---

زندگی (۵)

متن:

بهترین سرمایه اندر زندگی
خلق نیکو با خلوص و بندگی
پاکی دل می‌کند جانت تمیز
نور بخشد بر ره و پایندگی

شرح:

در این رباعی، تاکید بر ویژگی‌های درونی انسان در زندگی است:

بیت اول: خلق نیکو، خلوص و بندگی بهترین سرمایه‌های یک انسان در زندگی‌اند.

بیت دوم: پاکی دل موجب تمیزی جان و نورانی شدن مسیر زندگی می‌شود.

بیت سوم: دل پاک انسان را به سوی پایندگی و کمال هدایت می‌کند.

 

---

زندگی (۶)

متن:

زندگی جاری‌ست چون آب روان
گوشه‌ای لبریز شوق و بی‌کران
قدر باید بشمری این لحظه‌ها
تا شود دل روشن از مهر و امان

شرح:

این رباعی زندگی را همچون جریان آب می‌داند که لحظات آن پر از شور و شوق است:

بیت اول: زندگی همچون آب روان است که به‌طور دائم در حرکت است.

بیت دوم: گاهی لحظات زندگی لبریز از شور و بی‌کرانی است.

بیت سوم: باید قدر لحظات زندگی را بشمریم و از آن‌ها به درستی استفاده کنیم.

بیت چهارم: این امر موجب می‌شود که دل انسان از مهر و آرامش پر شود.

 

---

زندگی (۷)

متن:

زندگی رازی‌ست پنهان در نگاه
لحظه‌ای لبخند و گاهی اشک و آه
فرصتی کوتاه در باغ وجود
خوش بچین، ای دوست، از گل‌های راه

شرح:

در این رباعی به راز زندگی در درون انسان اشاره شده است:

بیت اول: زندگی به‌عنوان یک راز پنهان در نگاه انسان‌ها دیده می‌شود.

بیت دوم: زندگی در خود ترکیبی از لحظات شادی و غم دارد.

بیت سوم: زندگی فرصتی کوتاه است که باید از آن بهره برد.

بیت چهارم: باید از گل‌های زندگی بهره ببریم و لحظات خوب را درک کنیم.

 

---

زندگی (۸)

متن:

زندگی نوری‌ست در شامِ سیاه
جرعه‌ای از عشق در جامِ گناه
رهگذارانیم و دنیا می‌رود
قدر لحظه دان در این بیراهه راه

شرح:

این رباعی به اهمیت لحظات زندگی در میان دشواری‌ها و گناهان اشاره دارد:

بیت اول: زندگی به‌مانند نوری است که در دل تاریکی شب می‌درخشد.

بیت دوم: عشق، جرعه‌ای است که در میان گناه و رنج به انسان می‌رسد.

بیت سوم: ما همه در حال گذر از این دنیا هستیم و زمان در حال حرکت است.

بیت چهارم: باید قدر لحظات زندگی را در این مسیر بی‌پایان بدانیم.

 

---

زندگی (۹)

متن:

زندگی دریایی از موج و سراب
گاه آرامش، گهی رنج و عذاب
در تلاطم، گوهر خود را بجوی
زان که پایانش بود رؤیای ناب

شرح:

این رباعی به تضادهای زندگی و جستجوی حقیقت اشاره دارد:

بیت اول: زندگی همچون دریایی است که پر از موج‌ها و سراب‌ها است.

بیت دوم: زندگی گاهی آرام است و گاهی رنج و عذاب به همراه دارد.

بیت سوم: در این تلاطم‌ها باید به دنبال گوهر و حقیقت درون خود بگردیم.

بیت چهارم: چرا که در نهایت، هدف زندگی رسیدن به رؤیای ناب است.

 

---

زندگی (۱۰)

متن:

زندگی باغی‌ پر از عطر و گلاب
گاه در اوجی و گاهی بی‌جواب
هر که قدر لحظه‌ها را بشمرد
بر طرف گردد غبار و هم حجاب

شرح:

این رباعی زندگی را به باغی پر از گل و عطر تشبیه کرده است:

بیت اول: زندگی همانند باغی پر از عطر و گلاب است که زیبایی‌های فراوانی دارد.

بیت دوم: گاهی انسان در اوج است و گاهی در زندگی پاسخ‌هایی نمی‌یابد.

بیت سوم: کسی که قدر لحظات زندگی را بداند، از غبار و حجاب‌های روحی رهایی می‌یابد.

بیت چهارم: این فرد با درک درست از زندگی، به آرامش و نور دست پیدا می‌کند.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات «زندگی» ، زندگی را به‌عنوان یک مسیر پر از تغییرات، چالش‌ها و لحظات ناب معرفی می‌کند که باید قدر آن‌ها را دانست. زندگی همواره در حال تغییر است و با درک و بهره‌برداری از آن می‌توان به آرامش و کمال رسید. در این رباعیات، ارزش‌های مهمی چون علم، بندگی، پاکی دل، و بهره‌برداری از لحظات گرانبهای زندگی مطرح شده‌اند.

بخش دوم

فساد

مجموعه رباعیات فساد:


---

فساد (۱)

متن:

هر روز، خزان به باغِ دنیا آید
از دودِ فساد، رنگِ صحرا آید
از دیده اگر پرده بیفتد روزی
فریاد زِ هر کوی و ز هر جا آید

شرح:

در این رباعی، فساد به‌عنوان عاملی مخرّب و تهدیدکننده معرفی می‌شود:

بیت اول: فساد همچون خزانی است که هر روز به باغ دنیا می‌آید.

بیت دوم: دود فساد رنگ و بوی طبیعت را تغییر می‌دهد.

بیت سوم: وقتی پرده از حقیقت برداشته شود، فریاد مردم از هر گوشه و هر جا بلند می‌شود.

بیت چهارم: فساد به‌قدری همه‌گیر است که از هر سو صدای اعتراض و ناله بلند می‌شود.

 

---

فساد (۲)

متن:

از خوانِ فساد، سفره‌ها خالی شد
هر ناله زِ جان، حرف تکراری شد.
با عدل شود ، سفره ی مردم بر جا
صد قصه‌ی تلخ بر دلِ والی شد

شرح:

این رباعی به آثار فساد بر مردم و مسئولین اشاره دارد:

بیت اول: فساد باعث خالی شدن سفره‌ها و برهم ریختن منابع مردم می‌شود.

بیت دوم: ناله‌ها و دردها از دل مردم به‌طور مداوم تکرار می‌شود.

بیت سوم: تنها با برقراری عدالت می‌توان سفره مردم را پر کرد و نظم را برقرار ساخت.

بیت چهارم: فساد در دل حکمرانان نیز تاثیر می‌گذارد و ذهن آن‌ها را مشغول می‌کند.

 

---

فساد (۳)

متن:

سخت است سخن ز خاطی و هم مفسد
پیچیده بود رهِ فساد و فاسد
مفسد به طریقی ببرد مال ز غیر
زیبنده ما نیست خلایق شاهد

شرح:

در این رباعی، فرآیند فساد و دشواری‌های آن به تصویر کشیده شده است:

بیت اول: سخن گفتن از خطاکاران و مفسدان کار سختی است.

بیت دوم: مسیر فساد پیچیده و گمراه‌کننده است و همه چیز در آن پیچیده است.

بیت سوم: مفسد از روش‌های مختلف برای برداشتن مال از دیگران استفاده می‌کند.

بیت چهارم: مشاهده فساد و شاهد بودن آن برای مردم مناسب و زیبنده نیست.

 

---

فساد (۴)

متن:

مفسد همه را چو عین خود می‌داند
مخلوق خدا را به غلط می‌خواند
او در پی سود خویشتن همواره
بر دزدی و غارت  خودش می بالد

شرح:

این رباعی به طرز تفکر و رفتار مفسدان اشاره دارد:

بیت اول: مفسد همه چیز را از منظر خود می‌بیند و دیگران را به‌مانند خود می‌داند.

بیت دوم: او مخلوق خدا را نادرست و غلط می‌خواند و تنها منافع خود را دنبال می‌کند.

بیت سوم: مفسد همیشه در پی سود شخصی است و برای رسیدن به آن دست به دزدی و غارت می‌زند.

بیت چهارم: او به فساد خود افتخار می‌کند و به آن می‌بالد.

 

---

فساد (۵)

متن:

مفسد نشود سیر ز اموال حرام
با فتنه‌گری یا به چپاول ز عوام
از غفلت ما سود برد خاطی بد کار
غافل ز جزا گشته و هم روز قیام

شرح:

در این رباعی، اهمیت آگاهی و بیداری جامعه در مقابل فساد مطرح است:

بیت اول: مفسد هرگز از اموال حرام سیر نمی‌شود.

بیت دوم: او با فتنه‌گری یا چپاول از مردم بی‌خبر به سود شخصی می‌رسد.

بیت سوم: فساد از غفلت مردم سود می‌برد و به آن‌ها ضرر می‌زند.

بیت چهارم: مفسد از عواقب عمل خود غافل است و فراموش کرده که در روز قیامت پاسخگو خواهد بود.

 

---

فساد (۶)

متن:

هر روز فسادی است در این عالم دون
حقی بشود تباه و دل گردد خون
تا پاک نگردد این زمین از بیداد
هر روز جنایتی است درحد جنون

شرح:

این رباعی به عمق فساد و اثرات آن بر جوامع اشاره دارد:

بیت اول: هر روز فساد و فحشا در این دنیا گسترش می‌یابد.

بیت دوم: فساد باعث تباهی حقیقت و خون‌ریزی در دل‌ها می‌شود.

بیت سوم: تا زمانی که این زمین از بیداد پاک نشود، فساد همچنان ادامه خواهد داشت.

بیت چهارم: فساد و ظلم به حدی می‌رسد که جنایات به مرز جنون می‌رسند.

 

---

فساد (۷)

متن:

هر جا که فساد پا بگیرد بی حد
آتش به دل جماعتی هم افتد
این قصه سریع گر شود جمع
ریشه ندواند به دگر جا و بخشکد

شرح:

در این رباعی، فساد به‌عنوان یک آتش که در دل‌ها می‌افتد، معرفی شده است:

بیت اول: هرجا فساد ریشه می‌زند، دیگر هیچ حدی ندارد و گسترش می‌یابد.

بیت دوم: فساد به دل مردم آتش می‌زند و آن‌ها را به فساد می‌کشاند.

بیت سوم: اگر فساد به‌سرعت گسترش یابد، تأثیرات آن در جامعه زیاد خواهد بود.

بیت چهارم: این فساد ریشه نمی‌دواند و در نهایت نابود خواهد شد.

 

---

فساد (۸)

متن:

دستان فساد لانه کرده است
افعی به زمین خانه کرده است
دست طمعش، ز بیخ برکن
با مکر و فریب رخنه کرده است

شرح:

این رباعی فساد را به‌عنوان یک افعی که در زمین لانه کرده است، به تصویر می‌کشد:

بیت اول: فساد همچون افعی‌ای است که در دل زمین لانه کرده است.

بیت دوم: دستان طمع مفسد همچون یک افعی به ریشه‌ها نفوذ کرده است.

بیت سوم: باید دست طمع را از ریشه قطع کرد تا فساد از بین برود.

بیت چهارم: فساد با مکر و فریب درون جامعه رخنه کرده و به‌تدریج گسترش می‌یابد.

 

---

فساد (۹)

متن:

حق گفت : ببر دست دزدان را
در حد وسیع ، حذف آنان را
دست است نشانه ای از بر ما
اجرا بنما ، حکم قرآن را

شرح:

در این رباعی، عدالت و مجازات برای مفسدان تأکید شده است:

بیت اول: حق، دستور می‌دهد که دست دزدان و مفسدان قطع شود.

بیت دوم: این مجازات باید به‌صورت وسیع و گسترده صورت گیرد.

بیت سوم: دست انسان‌ها نشانه‌ای از عمل است و باید از آن برای مبارزه با فساد استفاده کرد.

بیت چهارم: اجرای حکم قرآن باید در این زمینه انجام شود تا فساد ریشه‌کن گردد.

 

---

فساد (۱۰)

متن:

آن دست که ظلم بر جهانی را زد
آتش به روان و نقش ایمان ها زد
ایمان چو قوی شد، با دفع ستم
خورشیدِ امید، بر دل و بر ما زد

شرح:

این رباعی به تأثیر فساد و ظلم بر ایمان انسان‌ها و تلاش برای دفع آن اشاره دارد:

بیت اول: دست ظلم بر جهان تأثیر گذاشت و آن را نابود کرد.

بیت دوم: ظلم آتش به روان مردم انداخت و ایمان‌ها را از بین برد.

بیت سوم: اما وقتی ایمان قوی شد و ستم دفع گردید،

بیت چهارم: امید دوباره در دل‌ها روشن شد و خورشید آن را تاباند.

 

---

جمع‌بندی:

مجموعه رباعیات «فساد» ، فساد را به‌عنوان یک آفت بزرگ اجتماعی که بر دل‌ها و جوامع اثر می‌گذارد، معرفی می‌کند. این رباعیات در بیان فساد، به بررسی عوامل، آثار و پیامدهای آن پرداخته و در عین حال بر لزوم مبارزه با آن و اجرای عدالت تأکید دارد.

بخش سوم

فرهنگ

 

مجموعه رباعیات فرهنگ از دکتر علی رجالی


---

فرهنگ (۱)

متن:

زمانی که امیال پست اصل گشت
شعائر چو ایمان ز ما فصل گشت
علاقه به فرهنگ بیگانه شد
شعار جوانان و این نسل گشت

شرح:

در این رباعی، دکتر رجالی به تهدیدهایی که امیال پست و فرهنگ بیگانه برای جامعه ایجاد کرده‌اند اشاره می‌کند:

بیت اول: زمانی که امیال و خواسته‌های پست و غیر اخلاقی به اصول و بنیان‌های زندگی تبدیل شدند.

بیت دوم: شعائر و اصولی که در گذشته نماد ایمان بودند، حالا از میان رفته‌اند.

بیت سوم: نسل جدید به فرهنگ‌های بیگانه تمایل پیدا کرده و از فرهنگ خود فاصله گرفته است.

بیت چهارم: شعارهای بیگانه تبدیل به خواسته‌ها و آرمان‌های این نسل جدید شده‌اند.

 

---

فرهنگ (۲)

متن:

دین و آیین و رسوم مردمان کامل شود
در طی دوران طولانی سدی قابل شود
حیف باشد بشکند این سد و این میراث ما
ورنه از آن جز خرابی و بلا حاصل شود

شرح:

در این رباعی، دکتر رجالی به اهمیت حفظ فرهنگ و میراث دینی و اجتماعی اشاره دارد:

بیت اول: دین و آیین و رسوم مردمان باید در طول زمان کامل و صحیح شوند.

بیت دوم: در طی دوران‌های طولانی، این میراث به‌عنوان سد و حفاظی قوی در برابر فساد و انحراف قرار می‌گیرد.

بیت سوم: اگر این سد و میراث شکسته شود، از آن جز خرابی و بلا چیزی حاصل نمی‌شود.

بیت چهارم: آسیب به این فرهنگ و میراث به‌طور مستقیم به سقوط و نابودی جامعه می‌انجامد.

 

---

فرهنگ (۳)

متن:

عدو با فریب و هیاهو و زور
نموده است ایمان مردم  به دور
تفکر به آیات یزدان پاک
دهد جان به دل، عشق برتر ز نور

شرح:

در این رباعی، دشمنان فرهنگ و ایمان مردم با فریب و زور در تلاش‌اند تا مردم را از مسیر درست منحرف کنند:

بیت اول: دشمن با فریب، هیاهو و زور سعی کرده است که ایمان مردم را از بین ببرد.

بیت دوم: او در تلاش است تا مردم را از طریق فتنه‌انگیزی از راه خود منحرف کند.

بیت سوم: تنها تفکر و اندیشیدن به آیات الهی است که جان و دل انسان را روشن می‌کند.

بیت چهارم: این تفکر و ایمان به خدا، عشق واقعی را در دل انسان می‌افروزد و او را به نور هدایت می‌رساند.

 

---

فرهنگ (۴)

متن:

فرهنگ نسیمی است بهاری در دشت
جان گشت ز آن نسیم دیوانه و مست
افزون بکند معرفت و عشق الهی
هر باد و نسیمی که وزد بر دل ملت

شرح:

در این رباعی، فرهنگ به‌عنوان نسیمی بهاری که در دل‌ها و جان‌ها نفوذ می‌کند، توصیف شده است:

بیت اول: فرهنگ همچون نسیمی بهاری است که در دشت‌های وسیع می‌وزد و بر دل‌ها تأثیر می‌گذارد.

بیت دوم: این نسیم فرهنگ باعث می‌شود که دل‌ها دیوانه و مست از محبت الهی شوند.

بیت سوم: این نسیم فرهنگی، معرفت و عشق به خدا را در دل‌ها افزایش می‌دهد.

بیت چهارم: هر نسیمی از این فرهنگ، دل ملت را آکنده از عشق و معرفت می‌کند.

 

---

فرهنگ (۵)

متن:

فرهنگ بکارد به دلت تخم هدایت
در طی زمان رشد کند بهر عبادت
بینی اثر و سایه ی این نخل الهی
مسرور شوی از عمل و نور سعادت

شرح:

در این رباعی، دکتر رجالی به نقش فرهنگ در هدایت انسان اشاره می‌کند:

بیت اول: فرهنگ به‌عنوان بذری است که در دل انسان کاشته می‌شود تا او را به راه هدایت هدایت کند.

بیت دوم: این بذر در طول زمان رشد می‌کند و به‌ثمر می‌رسد، به‌خصوص در عبادت و تقوی.

بیت سوم: اثر این نخل الهی در زندگی انسان آشکار می‌شود و انسان می‌تواند سایه آن را در دل خود ببیند.

بیت چهارم: با عمل به فرهنگ الهی و رسیدن به نور سعادت، انسان احساس خوشبختی و مسرت می‌کند.

 

---

فرهنگ (۶)

متن:

فرهنگ زبان دل و افکار جهانی‌ست
تبیین‌گر مقصود ز اسرار نهانی‌ست
آینده‌ی مردم ز فروغش شده روشن
پیداست در آن همت و کردار معانی‌ست

شرح:

در این رباعی، دکتر رجالی فرهنگ را به‌عنوان زبان مشترک انسان‌ها و رمزگشای اسرار می‌بیند:

بیت اول: فرهنگ زبان دل و افکار جهانی است که همه انسان‌ها آن را درک می‌کنند.

بیت دوم: فرهنگ به‌عنوان راهی برای تبیین مقاصد الهی و اسرار نهانی به‌کار می‌رود.

بیت سوم: فروغ فرهنگ و آگاهی باعث روشنی و روشنایی آینده مردم می‌شود.

بیت چهارم: در فرهنگ است که همت و کردار انسان‌ها به‌طور آشکار نمود پیدا می‌کند.

 

---

فرهنگ (۷)

متن:

فرهنگ بود گوهر و دردانه‌ی هر جان
اندیشه و افکار درونِ دلِ انسان
تهذیب اگر اصل شود بر دل و افکار
دنیای دگر آید و اسرار فراوان

شرح:

در این رباعی، دکتر رجالی به اهمیت تهذیب فرهنگ و تأثیر آن بر انسان اشاره دارد:

بیت اول: فرهنگ همچون گوهر و جواهر گرانبها است که در دل هر انسان قرار دارد.

بیت دوم: این فرهنگ تأثیرگذار است بر اندیشه‌ها و افکار درون دل انسان.

بیت سوم: اگر تهذیب فرهنگ و فکر به‌عنوان اصل و بنیاد در زندگی انسان قرار گیرد،

بیت چهارم: دنیای جدید و پرباری از اسرار و معانی جدید برای او آشکار خواهد شد.

 

---

فرهنگ (۸)

متن:

فرهنگ کند تازه دل و روح بشر را
اصلاح کند فهم و تلقی ز هنر را
تغییر دهد دید و نظر درک مفاهیم
زیبا بنماید دل و جان ، وصف اثر را

شرح:

این رباعی به قدرت فرهنگ در تغییر و اصلاح درک انسان‌ها و زیبایی درونی آن‌ها اشاره دارد:

بیت اول: فرهنگ دل و روح انسان را تازه و جوان می‌کند.

بیت دوم: این فرهنگ است که به اصلاح و بهبود فهم و درک هنر کمک می‌کند.

بیت سوم: تغییرات فرهنگ باعث تغییر درک و دیدگاه انسان نسبت به مفاهیم می‌شود.

بیت چهارم: در نتیجه، فرهنگ زیبا دل و جان انسان را آراسته می‌سازد.

 

---

فرهنگ (۹)

متن:

فرهنگ صحیح همچو باغی است
مملو ز گل و دلربایی است
خوشبو و معطر و چه زیباست
آن گل که چراغ زندگانی است

شرح:

در این رباعی، فرهنگ صحیح به‌عنوان یک باغ پر از گل‌های زیبا و خوشبو توصیف شده است:

بیت اول: فرهنگ صحیح همچون باغی است که مملو از گل‌های زیبا و پر از دلربایی است.

بیت دوم: این گل‌ها خوشبو و معطرند و در دل انسان‌ها اثر می‌گذارند.

بیت سوم: این گل‌ها زیبا هستند و زندگانی انسان‌ها را روشن و معطر می‌کنند.

بیت چهارم: گل‌هایی که چراغ راه زندگی هستند، همان‌طور که فرهنگ صحیح راه را برای انسان‌ها روشن می‌کند.

 

---

فرهنگ (۱۰)

متن:

فرهنگ غنی، همچو دریاست
غرقش چو شوی ، چو سرو زیباست
از موج و تلاطمش نترسید
هر کس که کند شنا ، چه والاست

شرح:

در این رباعی، فرهنگ غنی به‌عنوان دریا و چالش‌های آن برای انسان‌ها به‌تصویر کشیده شده است:

بیت اول: فرهنگ غنی همچون دریا است که پر از عمق و گستردگی است.

بیت دوم: اگر در این دریا غرق شوی، همچون سرو زیبا بلند

 

خواهی شد.

بیت سوم: از موج‌ها و تلاطم‌های این دریا نترس، زیرا آنچه در آن است، قدرت و برکت دارد.

بیت چهارم: هر کسی که در این دریا شنا کند، به‌دست آوردن ارزش‌ها و آموزه‌های بزرگ از آن، به او نصیب خواهد شد و خواهد رسید.

 

---

این رباعی‌ها به‌طور کلی به ارزش‌های فرهنگی، دینی و انسانی تأکید دارند و نشان می‌دهند که فرهنگ غنی و صحیح می‌تواند همچون نوری در دل‌ها باشد که در مسیر درست راهنمای انسان‌ها خواهد بود. در دنیای پر از چالش و تغییرات سریع، نقش فرهنگ در اصلاح و هدایت انسان‌ها به‌سوی تعالی و رشد معنوی، اهمیت زیادی دارد.

بخش هفتم

خوشبختی

مجموعه رباعیات "خوشبختی" از دکتر علی رجالی، با نگاهی فلسفی و عرفانی به مفهوم خوشبختی پرداخته است. در این مجموعه، هر رباعی به جنبه‌ای خاص از خوشبختی اشاره دارد. در ادامه، شرحی از هر یک از رباعیات آمده است:

خوشبختی (۱)

در این رباعی، شاعر بر اهمیت توکل به خداوند و ایمان به او تأکید دارد. دکتر رجالی معتقد است که برای رسیدن به خوشبختی باید به یزدان توکل کرد و از ایمان بهره جست. در نتیجه، دل انسان به روشنی و آرامش خواهد رسید و در سایه ایمان، راحتی واقعی بدست خواهد آمد.

خوشبختی (۲)

در این رباعی، خوشبختی در قناعت و رضایت از آنچه داریم معرفی می‌شود. دکتر رجالی بیان می‌کند که خوشبختی نه در مال و جاه، بلکه در ساده‌زیستی و رضایت از آنچه خداوند برای ما مقدر کرده است. توکل بر خداوند و ذکر او به عنوان ابزار آرامش روحی مطرح می‌شود.

خوشبختی (۳)

شاعر در اینجا خوشبختی را در ارتباط با خداوند می‌داند. خوشبختی واقعی در رهایی از بندهای دنیا و پیوستن به خداوند است. این رباعی به یادآوری دائمی خداوند و نور او اشاره دارد، که دل انسان را روشن و تابان می‌کند.

خوشبختی (۴)

در این رباعی، خوشبختی با بندگی خدا و تقوا مرتبط است. دکتر رجالی به تهذیب نفس و رهایی از گناهان اشاره می‌کند و می‌گوید که دل انسان باید خانه‌ی خالق باشد. در این حالت، انسان به آرامش و خوشبختی دست خواهد یافت.

خوشبختی (۵)

این رباعی به عمل صالح و معیار قرار دادن رضایت خداوند در زندگی اشاره دارد. دکتر رجالی تأکید دارد که خوشبختی در عمل به خواسته‌های خداوند نهفته است. از سوی دیگر، دعواهای انسانی ناشی از نفس و پندارهای نادرست است.

خوشبختی (۶)

در اینجا، دکتر رجالی به اهمیت درونی بودن خوشبختی و آرامش اشاره می‌کند. او بیان می‌کند که خوشبختی در پول و اموال نیست و در فریب دنیا هم یافت نمی‌شود. آسایش واقعی ممکن است از دنیای مادی به دست آید، اما خوشبختی به مال و امیال دنیوی وابسته نیست.

خوشبختی (۷)

در این رباعی، خوشبختی در رضای خدا و هدایت الهی جستجو می‌شود. شاعر تأکید دارد که خوشبختی در نزدیکی به خداوند و در تسکین در قرب الهی است. هر عملی که بر خلاف این مسیر باشد، در دنیای خوشبختی جایی ندارد.

خوشبختی (۸)

خوشبختی در این رباعی برای کسانی است که از نور خدا بهره‌مند هستند. چنین افرادی دل‌هایی روشن و سرشار از عشق الهی دارند و از گناه و هوس‌های دنیوی دور هستند. این رباعی، اشاره‌ای به پاکی دل و ارتباط معنوی با خداوند دارد.

خوشبختی (۹)

در اینجا، خوشبختی به کسانی نسبت داده می‌شود که در جستجوی کمال و عشق الهی هستند. این افراد از غم و رنج دنیا دور هستند و در عشق به خداوند و زیبایی‌های او غرق شده‌اند. دکتر رجالی خوشبختی را در تلاش برای رسیدن به کمال معنوی و لقای خداوند می‌داند.

خوشبختی (۱۰)

شاعر در این رباعی بر این نکته تأکید دارد که خوشبختی واقعی در دل انسان‌ها است. مهر و صفا در دل‌ها، عامل اصلی خوشبختی است که می‌تواند همیشگی و ماندگار باشد. در نهایت، عشق الهی است که خوشبختی را در دل‌ها زنده نگه می‌دارد.


---

این مجموعه رباعیات در پی آن است که خوشبختی را نه در دنیای مادی بلکه در نزدیکی به خداوند و تطهیر دل‌ها جستجو کند. دکتر علی رجالی در این اشعار به معنویت، ایمان، تقوا و عشق الهی به عنوان مسیرهای اصلی برای دستیابی به خوشبختی اشاره دارند.


---

بخش پنجم

دوستی

 

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات دوستی


---

دوستی (۱):

یار نادان چو شود همراهت
جز زیان نیست رهش در راهت
همدمی کن به کتاب و قرآن
نبرد سوی خلاف و نکند گمراهت

شرح:
این رباعی اهمیت انتخاب دوست آگاه و پرهیز از همراهی با افراد نادان را بیان می‌کند. شاعر توصیه می‌کند که همدمی با کتاب و قرآن، از گمراهی و انحراف جلوگیری می‌کند.


---

دوستی (۲):

دوستی با مردمان، باید فزود
دشمنی با دشمنان، باید زدود
ممکن است روزی دگر گردد نظر
دوستی یا دشمنی، دارد حدود

شرح:
این شعر به تقویت روابط دوستانه با مردم و زدودن کینه‌ها تأکید دارد. شاعر به نسبی بودن دوستی و دشمنی اشاره می‌کند و یادآور می‌شود که ممکن است نظرها تغییر کنند.


---

دوستی (۳):

دوستی یا دشمنی دارد قیود
می‌شود روزی عیان، اسرار زود
سعی کن از خویشتن آیی برون
تا بگویند آفرین و صد درود

شرح:
در این رباعی، شاعر به محدودیت‌ها و قیود دوستی و دشمنی اشاره دارد و می‌گوید که اسرار با گذر زمان آشکار می‌شوند. همچنین توصیه می‌کند از خودخواهی دوری کنیم تا دیگران ما را تحسین کنند.


---

دوستی (۴):

عشق یعنی نهی ظالم از خطا
آنچه غیر از حق بود گردد رها
عشق یعنی انتظار روی دوست
راه حق پیمودنش تا انتها

شرح:
شاعر عشق را به عنوان نهی از خطا و رها کردن باطل تعریف می‌کند. عشق در اینجا به معنی حرکت به سوی دوست واقعی و پیمودن راه حقیقت تا انتهاست.


---

دوستی (۵):

دوستی با مردم از حد نگذرد
دشمنی با دشمنان بیرون ز حد
ممکن است روزی عیان گردد درون
دوستی یا دشمنی از دل رود

شرح:
این رباعی تأکید دارد که دوستی و دشمنی باید در حد اعتدال باشند. زیرا ممکن است با گذر زمان دل‌ها تغییر کرده و احساسات مختلف از میان بروند.


---

دوستی (۶):

مردان خدا نشان ایمان دارند
در راه خدا صفای جانان دارند
هر دوست که راه یزدان پوید
از لطف خدا امید و احسان دارند

شرح:
شاعر در این شعر مردان خدا را به عنوان کسانی که نشانه‌های ایمان دارند، توصیف می‌کند. این افراد در راه خدا به دنبال لطف و احسان او هستند و دوستی با آنان ارزشمند است.


---

دوستی (۷):

گر دوست وفادار بُوَد چون دُر ناب
همچون گهر است، اندک و هم کمیاب
چون نور بُوَد در سحر و شامِ صفا
غافل مشو، ای یار، ورا هم دریاب

شرح:
در این رباعی، شاعر به ارزش دوستی با یار وفادار اشاره دارد و آن را مانند درّی کمیاب و نور سحرگاهی توصیف می‌کند. او هشدار می‌دهد که باید قدر چنین دوستانی را بدانیم.


---

دوستی (۸):

قرآن به صفای دوستی کرده ندا
بر دوستی اهل یقین داده صدا
مومن چو برادر است در مسلک ما
او را به بهشت وعده دادست خدا

شرح:
شاعر به تأثیر قرآن در دعوت به دوستی با اهل ایمان اشاره می‌کند. در مکتب اسلامی، مؤمنان به عنوان برادران دینی معرفی شده‌اند و خدا به آنان وعده بهشت داده است.


---

دوستی (۹):

هر جا که تو باشی، دل من آرام است
با یاد تو، این جهان چو باغ و بام است
ای دوست، صفای تو ز دل‌ها نرود
در نزد تو بودن، هنر و الهام است

شرح:
این رباعی از آرامش دل و زیبایی جهان در کنار یاد دوست سخن می‌گوید. شاعر صفای دوست را ماندگار و بودن در نزد او را الهام‌بخش می‌داند.


---

دوستی (۱۰):

با یاد تو، آرام دل ماست
با نام تو این جهان سراپاست
در نزد خدا می‌رود دوست
هر کس که و را زجان و دل خواست

شرح:
در این شعر، شاعر از آرامش دل با یاد دوست یاد می‌کند و اشاره دارد که دوست واقعی نزد خدا عزیز است. این دوستی از دل و جان باید خواسته شود.

بخش ششم

صبر

 

 

باسمه تعالی
مجموعه رباعیات "صرر"
صبر (۱)
تا توانی کن تامل در مصائب هر زمان
چاره ساز مشکلات است و معاصی بی گمان
پاک بنما دل ز هر خبط و غم و آلودگی
جستجو کن، شستشو کن، بی امان

شرح:
در این رباعی، شاعر به تأمل در مشکلات و دشواری‌ها اشاره می‌کند. او می‌گوید که با صبر و شکیبایی می‌توان از مشکلات عبور کرد و از آن‌ها به عنوان وسیله‌ای برای رشد و پالایش استفاده کرد. توصیه به پاک‌سازی دل از اشتباهات و آلودگی‌ها نیز در این شعر وجود دارد.


---

صبر (۲)
الهی به آه اسیران و بیچارگان
فقیران و پیران و درماندگان
که در گیر و دارِ غم روزگار
تحمل عطا کن بر این بندگان

شرح:
شاعر در این رباعی به درگاه خداوند دعا می‌کند و از او می‌خواهد که به انسان‌های مستضعف، فقیر، پیر و درمانده تحمل و صبر عطا فرماید. این اشعار به احساس همدلی و توجه به نیازمندان و کسانی که در سختی هستند، اشاره دارد.


---

صبر (۳)
صبر باشد شاه‌کلیدِ مشکلات
بی‌ادب افتد به دام معضلات
رشد ما باشد ز صبر و هو ادب
بی‌ادب کی نوشد از آبِ حیات

شرح:
در این رباعی، شاعر به اهمیت صبر در مواجهه با مشکلات و معضلات اشاره دارد. صبر را شاه‌کلید حل مسائل می‌داند و می‌گوید که بی‌ادب و کسانی که شکیبایی ندارند، به دام مشکلات خواهند افتاد. رشد و تعالی در گرو صبر و ادب است و کسانی که فاقد این ویژگی‌ها هستند، نمی‌توانند از نعمت‌های زندگی بهره‌مند شوند.


---

صبر (۴)
السلام ای زینت جان بتول
زینب ای آلاله ی باغ رسول
حبذا ای مظهر صبر و یقین
جمله ی اعمالتان باشد قبول

شرح:
شاعر در این رباعی به حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) سلام و درود می‌فرستد و او را به عنوان نماد صبر و یقین معرفی می‌کند. حضرت زینب در تاریخ اسلام به عنوان الگوی صبر و استقامت شناخته می‌شود، به ویژه در حوادث کربلا. شاعر از خداوند می‌خواهد که اعمال حضرت زینب و تمام کسانی که پیرو ایشان هستند، قبول گردد.


---

صبر (۵)
از خدا خواهیم روح بندگی
صدق گفتار و خلوص و سادگی
حلم زینب، صبر ایوب و رضا
ترک هر عصیان و هر آلودگی

شرح:
شاعر در این رباعی از خداوند می‌خواهد که روح بندگی و خلوص را در دل او و دیگران بگنجاند. او به ویژگی‌های برجسته افرادی چون حضرت زینب (حلم)، حضرت ایوب (صبر) و حضرت رضا (رضا به مقدرات الهی) اشاره می‌کند و از خدا می‌خواهد که انسان‌ها از هر گونه عصیان و آلودگی دور باشند.


---

صبر (۶)
تا به کی خونابه ریزم همچو ابر
از غمت لبریز گشته جامِ صبر
شعر هجرت را سرودن تا به کی؟
تا به کی مردم دچار ظلم و جبر؟

شرح:
در این رباعی، شاعر از شدت غم و اندوه خود سخن می‌گوید و احساس می‌کند که همچون ابری پر از اشک است. او از خود می‌پرسد تا کی باید در این شرایط غم‌انگیز زندگی کند و تا کی مردم باید در ظلم و جبر گرفتار باشند.


---

صبر (۷)
به خون شهیدان و اشک یتیم
به آه اسیران در بند و بیم
عطا کن مرا، نور ایمان و صبر
خداوند جان آفرین حکیم

شرح:
شاعر در این رباعی با اشاره به خون شهیدان و اشک یتیمان و آه اسیران، از خداوند خواسته که نور ایمان و صبر را به او عطا فرماید. او به خداوند جان آفرین حکیم پناه می‌برد و از او درخواست مدد می‌کند.


---

صبر (۸)
دانی که ز زهر تلخ‌تر چیست؟
جز صبر و تحمل عدو نیست
با صبر و تحمل است ظفرها
پایان شب سیه، سپیدیست

شرح:
در این رباعی، شاعر به قدرت صبر در مقابل سختی‌ها و دشواری‌ها اشاره می‌کند. او می‌گوید که هیچ چیزی تلخ‌تر از صبر و تحمل در برابر دشمنان نیست، اما با صبر و تحمل است که پیروزی‌ها به دست می‌آید. شب سیاه و تاریک پایان می‌یابد و روز روشن می‌شود.


---

صبر (۹)
در دل صبر بود رحمتِ حق، پیروزی
دان توکل سبب راحتی و بهروزی
صبر، درمانِ دل است و غمِ ما
با صبر و تلاش است دو چندان روزی

شرح:
در این رباعی، شاعر می‌گوید که در دل صبر رحمت و پیروزی الهی نهفته است. توکل به خداوند باعث راحتی و بهروزی می‌شود. صبر، درمان دل‌های غمگین است و همراه با تلاش، برکات زیادی به همراه خواهد داشت.


---

صبر (۱۰)
گر صبر کنی ، غصه و غم کی جاری است؟
در هر دل غم، شادی و هم بیداری است
با صبر شود چراغ یزدان روشن
اسرار نهفته در غم و غم‌خواری است

شرح:
شاعر در این رباعی به اهمیت صبر در زندگی اشاره می‌کند و می‌گوید که اگر انسان صبر کند، غصه‌ها و غم‌ها دیگر تاثیری نخواهند داشت. در دل هر غم، شادی و بیداری نهفته است. با صبر، چراغ الهی روشن می‌شود و اسرار نهفته در مشکلات و دشواری‌ها آشکار خواهد شد.


-

این مجموعه از رباعیات به ابعاد مختلف صبر و شکیبایی در زندگی پرداخته و از آن به عنوان راهی برای برتری بر مشکلات و دشواری‌ها یاد می‌کند.

 

فصل هشتم

بخش اول

 

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات ازدواج

ازدواج(۱)
شغل پاینده، بود سازندگی
می‌سزد تا نو شود هر بندگی
ازدواج، عهدی است تا پایان عمر
امنیت در شغل، شور زندگی

شرح:
این رباعی به اهمیت ازدواج به عنوان یک تعهد پایدار اشاره دارد. ازدواج، به عنوان یک شغل یا مسئولیت پاینده، باعث ایجاد امنیت در زندگی و شور و نشاط در روزمرگی‌ها می‌شود. از آنجایی که ازدواج به استمرار و پایداری نیاز دارد، این پیوند به زندگی رنگ و بوی جدیدی می‌بخشد.


---

ازدواج(۲)
دین تو کامل شود با ازدواج
بخشدت رزق و گشاید بر رواج
زندگی گیرد ز نورش انعکاس
کرد پیغمبر سفارش بر زواج

شرح:
این رباعی بر تاثیر ازدواج در تکمیل دین و افزایش رزق تاکید دارد. ازدواج نه تنها یک پیوند دینی بلکه یک منبع برکت است که زندگی انسان را روشن می‌کند. در این شعر، پیغمبر به ازدواج به عنوان یک راه سعادت و تکمیل زندگی توصیه کرده است.


---

ازدواج(۳)
آنجا که خدا ز مهر آغاز نمود
بر لوح وصال، عشق را راز نمود
فرمود به هر دلی که آرامش هست
در زوج شدن رحمت ابراز نمود

شرح:
در این رباعی اشاره به آغاز عشق از سوی خداوند شده است. خداوند مهر و محبت را به انسان‌ها هدیه داده و از طریق ازدواج، این عشق در دل‌ها رخ می‌دهد. ازدواج به عنوان یک راه برای یافتن آرامش و رحمت الهی در نظر گرفته شده است.


---

ازدواج(۴)
کار پاینده سبب گردد تو را
تا کنی یک زندگی را نو به پا
ازدواج است یک تعهد در حیات
امنیت در شغل کاری بس روا

شرح:
این رباعی به ازدواج به عنوان یک تعهد اساسی در زندگی اشاره دارد. ازدواج نه تنها به ثبات در زندگی شخصی کمک می‌کند، بلکه در مسیر شغلی و کاری نیز تأثیرگذار است و موجب ایجاد امنیت و پایداری می‌شود.


---

ازدواج(۵)
در امر مقدسی که اسرار خداست
هر لحظه نشان لطف دادار خداست
تاکید خدا ، بر ازدواج است چنین
این راه به کوی حق و انوار خداست

شرح:
ازدواج در این رباعی به عنوان یک امر مقدس و راز الهی معرفی شده است. ازدواج نه تنها یک توصیه دینی، بلکه یک مسیر برای رسیدن به حقیقت و نور الهی است. خداوند در قرآن و روایات به این امر تأکید کرده و آن را راهی برای رسیدن به سعادت و حقیقت قرار داده است.


---

ازدواج(۶)
در وصل دو دل، حقیقتی پیدا شد
راز ازلی، به لحظه‌ها معنا شد
پیوند دو جان، طریق عرفان گردید
در کوی محبت و وفا افشا شد

شرح:
این رباعی به بعد عرفانی ازدواج پرداخته است. پیوند دو دل در ازدواج نه تنها یک پیوند جسمانی بلکه یک مسیر روحانی و معنوی است. ازدواج به عنوان یک راز ازلی و مسیری به سوی محبت و وفا در نظر گرفته شده که به انسان حقیقت و معنا می‌بخشد.


---

ازدواج(۷)
زن مظهر لطف حق و زیبایی اوست
مرد آینه‌دار مهر و والایی اوست
فرمود که زوج، راز حق می‌گردند
چون عشق میانشان تجلایی اوست

شرح:
در این رباعی نقش زن و مرد در ازدواج توضیح داده شده است. زن نماد لطف و زیبایی الهی است و مرد آینه‌ای از مهر و والایی خداوند. این رباعی تاکید دارد که ازدواج، تجلی عشق الهی است و در پیوند زن و مرد، رازهای الهی آشکار می‌شود.


---

ازدواج(۸)
در وحدت عشق، چون دو دل یار شوند
در وادی حق، ز نور بیدار شوند
فرمود خدا: که زوج باشید به مهر
با عشق به هم، رفیق و دلدار شوند

شرح:
این رباعی به وحدت عشق در ازدواج اشاره دارد. ازدواج به عنوان یک مسیر به سوی حقیقت و نور الهی، باعث بیداری دل‌ها و یافتن آرامش و رفیق واقعی می‌شود. خداوند انسان‌ها را به عشق و محبت در ازدواج دعوت کرده است.


---

ازدواج(۹)
پیوند دو دل ز عشق پیدا گردد
در سایه‌ی مهر حق هویدا گردد
فرمود خدا که ازدواج است شما
تا روح شما ز غم مصفا گردد

شرح:
ازدواج در این رباعی به عنوان پیوندی از عشق معرفی شده است که در سایه‌ی مهر خداوند به حقیقت و صفا می‌رسد. ازدواج باعث تصفیه روح انسان‌ها و برطرف شدن غم‌ها و نگرانی‌ها می‌شود.


---

ازدواج(۱۰)
زن مایه‌ی مهر و نور و هم آرامش
پیوند دل و جان بشر با سازش
فرمود خدا: که زوج باشید به عشق
رحمت ز خدا در این بود چون بارش

شرح:
در این رباعی، زن به عنوان منبع مهر، نور و آرامش در زندگی معرفی شده است. پیوند زن و مرد در ازدواج، پیوندی از دل و جان است که در آن سازش و محبت برقرار است. خداوند این پیوند را به عنوان رحمت و برکت در زندگی انسان‌ها قرار داده است.


---

تهیه و تنظیم: دکتر علی رجالی

بخش هشتم

ذکر

ذکر (۱)

متن شعر:
دائماً ذکر تو گوئیم، ندارم سخنی
آنچه حق گفت، بگویم، به روانی چو منی
ما که هیچیم در این کون و مکان و هستی
همه از توست خدایا، چه غنی و چه دنی

شرح:
این شعر به توحید اشاره دارد و فروتنی انسان در برابر قدرت و بی‌نیازی خداوند را بیان می‌کند. همه هستی از اوست و انسان باید همواره به یاد او باشد.


---

ذکر (۲)

متن شعر:

ذکر قرآن مجید، جملگی نور و امید
هر که خواند این کتاب، رحمت حق را مزید
ذکر حق گویان شب، نور یزدان است و رب
هر که گوید با ادب، می‌رسد بر او نوید

شرح:
قرآن به‌عنوان سرچشمه نور و هدایت معرفی شده است. ذکر شبانه، امید و نور الهی را در دل‌ها می‌افزاید و نشان‌دهنده ادب در بندگی است.


---

ذکر (۳)

متن شعر:
بهترین شور و صفا بر مومنین
ذکر یزدان باشد و اعمال دین
ذکر حق دل را تسلا می‌دهد
با عمل بر دین حق بالا نشین

شرح:
ذکر و اعمال دینی، بهترین راه برای آرامش قلب و معنویت مومنین است. عمل به دین، انسان را به جایگاه بالاتری می‌رساند.


---

ذکر (۴)

متن شعر:
ذکر ما، ذکر زبانی با خداست
ذکر قلبی، در خفا و بی‌صداست
ذکر دیگر، در عمل باشد نه حرف
یاد حق، همواره ذکر اولیاست

شرح:
این رباعی سه نوع ذکر (زبانی، قلبی و عملی) را معرفی می‌کند و تأکید دارد که ذکر واقعی، یاد خداوند در دل و عمل است.


---

ذکر (۵)

متن شعر:
هر که آرد بر زبان نام خدا
ذکر یا رب، یا رب بی‌انتها
می‌کند تاثیر بر روح و روان
در ریاضت، در عبادت، در دعا

شرح:
ذکر خداوند بر زبان، تأثیر عمیقی بر روح و روان انسان دارد و در عبادت و نیایش، راهی برای نزدیک شدن به خداوند است.


---

ذکر (۶)

متن شعر:
با ترک گنه، روح و روان شاد شود
با ذکر و دعا، دل ز حق یاد شود
اعمال بد و خوب، همه گردد ثبت
با هر گنهی، عز تو بر باد شود

شرح:
ترک گناه، مایه شادی روح و روان است. ذکر و دعا دل را به یاد خدا نزدیک می‌کند، اما گناه عزت انسان را نابود می‌سازد.


---

ذکر (۷)

متن شعر:
با یاد خدا، دل از گناهان، کن دور
دل را ز ضمیر ناخدا، کن مسرور
یادش سبب وصال حق می‌گردد
کن آینه‌ی دلت، پر از نور

شرح:
یاد خداوند، دل را از گناهان پاک کرده و آن را به نور الهی روشن می‌کند. این یاد، راه وصال به حق است.


---

ذکر (۸)

متن شعر:
زبان بندگی، ذکر است تنها
دهد نور و صفا بر قلب و دل‌ها
رود عشق حقیقی بر روانت
کند یاد خدا دل را مصفا

شرح:
ذکر، زبان بندگی انسان است که نور و عشق حقیقی را به روان انسان جاری می‌سازد و دل را از هر آلودگی پاک می‌کند.


---

ذکر (۹)

متن شعر:
بهترین اعمال ما اذکار ماست
جاری از لب‌ها و در افکار ماست
گفت پیغمبر که باشد برترین
یاد یزدان، نور حق در کار ماست

شرح:
ذکر خداوند برترین اعمال است که هم بر زبان و هم در اندیشه‌ها جاری می‌شود. پیامبر نیز بر اهمیت ذکر تأکید داشته است.


---

ذکر (۱۰)

متن شعر:
ذکر است رهایی ز دل و غفلت‌ها
حق باز کند درب خود از رحمت‌ها
یادش سبب مغفرت و آمرزش
بی‌یاد خدا، مانده‌ی در نکبت‌ها

شرح:
ذکر، کلید رهایی از غفلت و راهی برای دریافت رحمت و آمرزش الهی است. بدون یاد خدا، انسان در تاریکی و نکبت باقی می‌ماند.


---

نتیجه کلی:
این اشعار مجموعه‌ای هماهنگ و تأثیرگذار از نقش ذکر در پاکی دل، رشد معنوی و رهایی از غفلت ارائه می‌دهند.

بخش سوم

تربیت

مجموعه رباعیات تربیت دکتر علی رجالی که در زمینه تربیت و تعلیم و تربیت کودکان و انسان‌ها سروده شده است، در زیر به تفکیک با متن کامل آورده شده است:


---

تربیت (۱)

متن:
تربیت با علم گر توام شود
روشنایی در دلت حاکم شود
شاه کلید تربیت باشد ادب
با تهذب عالمی سالم شود

شرح:
در این رباعی، شاعر بر اهمیت تربیت همراه با علم تأکید می‌کند. او معتقد است که علم در کنار تربیت صحیح، می‌تواند روشنایی و بصیرت در دل انسان ایجاد کند. ادب نیز به عنوان شاه‌کلید تربیت معرفی شده است که با تهذیب و پرورش، فرد را به سوی کمال هدایت می‌کند.


---

تربیت (۲)

متن:
تربیت با ذکر هو حاصل شود
با تهذب عاشقی  کامل شود
گر بود اخلاق همراه ادب
با تعلم عالمی قابل  شود

شرح:
در این رباعی، اهمیت ذکر خداوند و تهذیب نفس به‌ویژه در کنار عشق و محبت بیان شده است. شاعر می‌فرماید که تربیت کامل با توجه به اخلاق و ادب به دست می‌آید. با تحصیل علم و تهذیب نفس، انسان به عالمی قابل تبدیل می‌شود.


---

تربیت (۳)

متن:
تربیت یابد شکوفا با ادب
بی‌ادب محروم  از الطاف رب
تربیت با دانش و حکمت جلی
خلق نیکو مایهٔ رشد و سبب

شرح:
در این رباعی، تربیت صحیح با ادب و اخلاق مرتبط است. بدون ادب، انسان از الطاف الهی محروم می‌شود. دانش و حکمت نیز در کنار اخلاق و ادب، سبب رشد و کمال فرد می‌شود.


---

تربیت (۴)

متن:
تربیت از کودکی باید قرار
کار نیکو را  ورا باشد شعار
بذر ایمان و محبت در دلش
چون نهالی پر ثمر آید به بار

شرح:
در این رباعی، شاعر بر اهمیت تربیت از سنین کودکی تأکید می‌کند. کودک باید از ابتدای زندگی با ایمان و محبت تربیت شود. اگر بذرهای این ویژگی‌ها در دل او کاشته شود، مانند نهالی پرثمر رشد خواهد کرد.


---

تربیت (۵)

متن:
گر بکاری تخم مهر و هم صفا
او شود جانش ز نیکی‌ها غنا
می شود آئینه ی الطاف حق
دست او گیر و به نیکی رهنما

شرح:
در این رباعی، شاعر به اهمیت کاشتن بذری از مهر و صفا در دل کودک اشاره می‌کند. با این کار، کودک به فردی با نیکی و تقوا تبدیل می‌شود. او آینه‌ای از الطاف الهی خواهد شد و در مسیر نیکویی قرار خواهد گرفت.


---

تربیت (۶)

متن:
تربیت، همچون چراغی رهنما
در دل شب، می نماید دل ربا
گر شود کودک مهذب با ادب
می شود آینده اش دور از خطا

شرح:
تربیت صحیح مانند چراغی است که در تاریکی شب، راه را روشن می‌کند. تربیت کودک با ادب و تهذیب، آینده‌ای دور از خطا و اشتباه به دنبال دارد. کودک مهذب در آینده فردی سالم و درستکار خواهد بود.


---

تربیت (۷)

متن:
تربیت چون آب جاری، بی‌کران
می‌چکد هر دم به قلب کودکان
تا توانی مهرورزی کن مدام
هم به گفتار و عمل، از عمق جان

شرح:
تربیت باید مانند آب جاری و بی‌کران باشد که به‌طور مستمر بر دل کودکان تأثیر می‌گذارد. مهرورزی باید در تمامی جوانب زندگی کودک دیده شود، هم در گفتار و هم در عمل، تا شخصیت او به درستی شکل بگیرد.


---

تربیت (۸)

متن:
تربیت چون باغ باشد، پر گیاه
ریشه هایش در دل است و با نگاه
می کند رشدی به طرز بی نظیر
کن هرس دائم زوائد، چون گناه

شرح:
تربیت مانند باغی است که باید در آن گیاهانی با ریشه‌های نیکو و صحیح کاشته شوند. تربیت باید به‌گونه‌ای باشد که ریشه‌های اخلاقی و اعتقادی در دل کودک پرورش یابد. هرس دائم زوائد مانند گناه و اشتباهات، از الزامات تربیت صحیح است.


---

تربیت (۹)

متن:
کودک چو خمیر است، در دست شما
او شکل بگیرد به عملکرد، تو را
نیکی و بدی، ز ما بیا موخت ولی
بر دل بنشان محبت و عشق و صفا

شرح:
در این رباعی، کودک به خمیر تشبیه شده که در دست والدین می‌تواند شکل بگیرد. رفتار و عمل والدین در تربیت کودک بسیار تأثیرگذار است. والدین باید با محبت، عشق و صفا دل کودک را پر کنند تا به فردی نیکو و درستکار تبدیل شود.


---

تربیت (۱۰)

متن:
فرزند چون نور دل بود در دل ما
او ساخته گردد ز محبت ز وفا
با عشق نما تربیتی در ره عشق
تا گم نشود ز موج طوفان و بلا

شرح:
در این رباعی، فرزند به نور دل تشبیه شده است. محبت و وفای والدین می‌تواند فرزند را به فردی مهذب و عاشق تربیت کند. تربیت باید در مسیر عشق و محبت باشد تا کودک در برابر مشکلات و سختی‌های زندگی مقاوم بماند.


---

این اشعار با تکیه بر مفاهیم اخلاقی و تربیتی، بر اهمیت محبت، ادب، علم، و تهذیب در تربیت کودک تأکید دارند و به روش‌هایی می‌پردازند که می‌توانند به شکل‌گیری فردی صالح و نیکو کمک کنند.

فصل نهم

بخش اول

حضرت عل(ع)

حضرت علی (۱):
یاور بدرالدجی و جلوه ی یزدان ، علی است
معدن علم الیقین و مظهر خوبان، علی است
گوهر و در گرانقدر دو عالم مر تضاست
مظهر شمس الضحی و نور بی پایان ، علی است

شرح:
این رباعی جایگاه نورانی حضرت علی (ع) را توصیف می‌کند. او هم یاور هدایت‌گران است و هم جلوه‌گر صفات الهی. معدن یقین و حکمت است و نوری بی‌پایان که همچون خورشید روشنگر است.


---

حضرت علی (۲):
سرور جن و بشر ، سید و سالار ، علی  است
شه دین ، شیر خدا ، مخزن اسرار، علی است
باعث خلقت هستی است علی در دو جهان
خسرو کون و مکان ، مظهر دادار ، علی است

شرح:
در این شعر، حضرت علی (ع) به‌عنوان سید و سالار انسان‌ها و جن‌ها، شیر خدا در میدان نبرد، و مخزن اسرار الهی توصیف می‌شود. او دلیل خلقت دو جهان و مظهر عدالت و دادگری خداوند است.


---

حضرت علی (۳):
شافع رو جزا ، یاور محرومان اوست
جلوه ی نور خدا ، منبع بی پایان اوست
گوهر کون و مکان ، شیر خدا در عالم
مصدر جود و سخا ، ناجی هر حرمان اوست

شرح:
این رباعی به شفاعت‌گری حضرت علی (ع) در روز جزا اشاره دارد. او یاور محرومان، منبع نور الهی، و سرچشمه جود و سخاوت است. شیر خدا در همه عالم و نجات‌دهنده گرفتاران شناخته می‌شود.


---

حضرت علی (۴):
مسجد و محراب و منبر بی نوای مرتضاست
زار و گریان خاکیان و اشک ریزان مجتباست
یار و غمخوار فقیران در دیار  دیگریست
سینه کوبان، قدسیان و در فغان اهل ولاست

شرح:
در این شعر، غم و اندوه از نبود حضرت علی (ع) به تصویر کشیده شده است. مسجد و محراب از فقدان او بی‌صدا شده‌اند، خاکیان و آسمانیان زاری می‌کنند، و اهل بیت در ماتم او در فغان‌اند.


---

حضرت علی (۵):
مخزن اسرار بی پایان علی مرتضاست
فاتح خیبر گشا و شافع  روز جزاست
شد شهادت را پذیرا ، نور یزدان در حرم
آن امیر عالی اعلی به نزد کبریاست

شرح:
این رباعی به شخصیت جامع حضرت علی (ع) اشاره دارد. او مخزن اسرار الهی و فاتح خیبر است. شهادت را در راه خداوند پذیرفت و در نهایت به‌عنوان نور الهی به سوی پروردگارش بازگشت.


---

حضرت علی (۶):
تیغ نالان بود و خون جوشان ز فرق مرتضی
عالم و آدم به سوگ اند و عزا اندر عزا
زین مصیبت  آسمان شد تیره و مه مضطرب
لرزه می افتد به عالم در زمبن و در سما

شرح:
در این شعر، لحظه ضربت خوردن حضرت علی (ع) توصیف شده است. تیغ دشمن خون جوشان او را جاری کرد و عالم و آدم را به سوگ و ماتم فرو برد. حتی آسمان و زمین نیز از این مصیبت به لرزه درآمدند.


---

حضرت علی (۷):
در زمان سجده ضربت می خورد نور خدا
در زمان راز با یزدان شده فرقش جدا
این که می گفتند مولا بی نماز است بی نماز
می شود رسوای عالم گفته های اشقیا

شرح:
در این رباعی، لحظه ضربت خوردن حضرت علی (ع) در سجده و راز و نیاز با خداوند به تصویر کشیده شده است. شاعر به رسوایی دشمنانی که او را به بی‌نمازی متهم می‌کردند، اشاره کرده است.


---

حضرت علی (۸):
گوهر دریای جود و باب علم مصطفی
می شود فرقش به خون آغشته و از هم جدا
ضربه بر فرق امیر المومنین آید فرود
در زمان سجده و در لحظه ی ذکر خدا

شرح:
این رباعی به لحظه شهادت حضرت علی (ع) در حالت عبادت اشاره دارد. او که گوهر جود و دانش و درِ علم پیامبر بود، در حالی که ذکر خدا می‌گفت، با ضربه‌ای ناجوانمردانه به شهادت رسید.


---

حضرت علی (۹):
عالمی در ماتم مولا امیر المومنین
شد شه لب تشنگان ، از ضربت مولا غمین
جهل و نادانی و شهوت می کند این ضایعه
شد عزا دار پدر ، از تیغ و ضرب مارقین

شرح:
این شعر به ماتم عالم برای شهادت حضرت علی (ع) پرداخته است. او شهید شد در حالی که جهان در جهل و نادانی غوطه‌ور بود. فرزندان او نیز در عزای او به سوگ نشستند.


---

حضرت علی (۱۰):
گوهر کان محبت ‌، یار محرومان ، علی است
حافظ جان نبی و حافظ قرآن ، علی است
شیر غران در مصاف کافران و اشقیاست
اولین برج ولایت ، شمع بی پایان ،علی است

شرح:
رباعی پایانی حضرت علی (ع) را گوهر محبت، یار محرومان، حافظ پیامبر و قرآن توصیف می‌کند. او قهرمانی شکست‌ناپذیر و چراغ روشنی‌بخش ولایت است که نورش جاودانه خواهد بود.

بخش دوم

امام حسن مجتبی( ع)

امام حسن (۱)

متن رباعی:
سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف
در ره و رسم پدر نستوه بود و با هدف
چون به دنیا آمد آن دردانه ی دخت نبی
شد به پا جشن و سرور و شادی و شور و شعف

شرح:
این رباعی به معرفی امام حسن مجتبی (ع) و مقام ایشان به‌عنوان فرزند حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) اشاره دارد. ولادت ایشان با شور و شعف همراه بوده است.


---

امام حسن (۲)

متن رباعی:
فکر ما، اعمال ما، در راه و مشی آن امام
با حسین و با حسن عمرت نمی‌گردد تمام
گر بخواهی عشق یزدان در درون و جان خود
جستجو کن در عبادت در توسل در مرام

شرح:
این رباعی نقش الگویی امام حسن (ع) در اعمال و افکار ما را برجسته می‌کند. رسیدن به عشق الهی از طریق عبادت، توسل، و پیروی از راه امام حسن (ع) ممکن است.


---

امام حسن (۳)

متن رباعی:
سید و میر جوانان بهشت است مجتبی
او بود دردانه ی زهرای اطهر، مرتضی
در جهاد و رزم، او تنهاترین سردار شد
همچو گوهر در صدف باشد، عزیز مصطفی

شرح:
این رباعی مقام والای امام حسن (ع) به‌عنوان سید جوانان بهشت و سرداری بی‌نظیر در جهاد و دفاع از دین را بیان می‌کند.


---

امام حسن (۴)

متن رباعی:
آورده به عالم گهری دخت پیمبر
هم پاره تن احمد و هم زاده ی حیدر
روشن به جهان دیده ی آن رهبر والا
او نور دل فاطمه و شافع محشر

شرح:
رباعی چهارم به نورانیت و مقام معنوی امام حسن (ع) به‌عنوان فرزند پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س) و شفیع روز قیامت می‌پردازد.


---

امام حسن (۵)

متن رباعی:
شد نیمه ی ماه رمضان جشن ولادت
باشد همه جا شور و صفا بهر ولایت
او سید و سالار حسین در ره دین است
صورت چو علی، قد چو نبی، نور رسالت

شرح:
این رباعی ولادت امام حسن (ع) در نیمه ماه رمضان را توصیف می‌کند. ایشان به عنوان صورت علی (ع) و قد نبی (ص)، نمادی از نور رسالت و رهبر در دین هستند.


---

امام حسن (۶)

متن رباعی:
گشته است حسن، نور خدا، پور ولایت
او پاره تن احمد و هم زاده ی حیدر
با شیر خدا همره و او نور یقین است
پرورده ی زهراست حسن، سبط پیمبر

شرح:
رباعی به نقش امام حسن (ع) به عنوان نور خدا و پور ولایت اشاره دارد. او فرزند پیامبر (ص) و پرورده حضرت زهرا (س) است و همراه شیر خدا، نور یقین است.


---

امام حسن (۷)

متن رباعی:
شد ماه مبارک، به قدوم مه اکرم
او صاحب کوثر بود و نور دو عالم
روشن به جهان دیده ی آن رهبر والا
بر خلق جهان شافع و هادی مکرم

شرح:
این رباعی، به ولادت امام حسن (ع) در ماه رمضان اشاره کرده و به مقام ایشان به‌عنوان صاحب کوثر و هدایت‌گر مخلوقات پرداخته است.


---

امام حسن (۸)

متن رباعی:
صلح او احیاگر دین نبی اکرم است
صلح او بیدار باش امت و هم عالم است
دین حق را صلح او تفسیر و تبیین می کند
دین حق را در حقیقت شوکت و هم مکرم است

شرح:
صلح امام حسن (ع) محور این رباعی است. صلح ایشان احیاگر دین پیامبر (ص) و بیدارگر امت و عالم توصیف شده است که سبب تفسیر دین حق می‌شود.


---

امام حسن (۹)

متن رباعی:
رازها گشته نهان در صلح و در پیمان او
این به نفع دین اسلام است آن فرمان او
صلح او جنگ است اما در سکوت و هم عیان
نیست شکی در رشادت یا که در برهان او

شرح:
این رباعی به رازهای نهفته در صلح امام حسن (ع) اشاره دارد. صلح او با وجود ظاهر سکوت، در واقع جنگی است که با حکمت و رشادت همراه است.


---

امام حسن (۱۰)

متن رباعی:
السلام ای صاحب کوثر، امام دومین
معدن جود و سخایی، صاحب نور یقین
نام تو باشد زبان زد در سخاوت در عطا
سفره ها بر پا شود با یاد و با نامت عجین

شرح:
آخرین رباعی به مقام سخاوت و جود امام حسن (ع) می‌پردازد. نام ایشان همواره با کرامت و برکت همراه است و سفره‌های خیر با یاد ایشان برپا می‌شود.

بخش سوم

امام حسین(ع)

متن اشعار به همراه شرح تفصیلی آنها در ادامه آورده شده است. این مجموعه رباعی‌ها از دکتر علی رجالی در مورد امام حسین (ع) است که به قیام عاشورا و ویژگی‌های امام حسین پرداخته است:


---

امام حسین (۱)

بر گلوی ماه تابان، تیغ بران خنجر است
زاده ی زهرای اطهر، خون یزدان بی سر است
سر جدا از پیکر و آغشته در خون گوهری
از غم شاه شهیدان، تا قیامت محشر است

شرح:
در این رباعی، شاعر به دلیری امام حسین (ع) اشاره دارد. او از "گلوی ماه تابان" (که نماد جمال و عظمت امام حسین است) صحبت می‌کند که "تیغ بران خنجر" (نماد شهادت و دشمنی که با امام حسین مواجه بود) بر آن قرار دارد. "زاده‌ی زهرا" اشاره به مادر حضرت زهرا (س) دارد که امام حسین از نسل اوست. در انتها، خون امام حسین به عنوان "خون یزدان بی‌سر" اشاره می‌شود که به شهادت و تقدس خون امام حسین در راه خدا اشاره دارد.


---

امام حسین (۲)

از جفای کوفیان، فرزند زهرا بی سر است
سم اسبان بی محابا، روی نعش و پیکر است
سر جدا شد از قفای حضرت و خولی ببرد
چون که او خواهان پاداش یزید کافر است

شرح:
در این بیت، شاعر ظلم و جفای کوفیان را به تصویر می‌کشد. امام حسین به دلیل رفتار بی‌رحمانه و بی‌وفایی کوفیان به شهادت رسید و سر از بدن جدا شد. "سم اسبان بی‌محابا" اشاره به حمله و نابودی بدن امام حسین (ع) پس از شهادت ایشان است و در نهایت "خواهان پاداش یزید کافر" نشان‌دهنده دست‌های پلیدی است که مسئول این جنایت بودند.


---

امام حسین (۳)

قلب یاسین شد شهید و دخت زهرا یاور است
می کند رسوا عدو را، ناطقی چون مادر است
خطبه‌های دخت زهرا همچو خاری در گلوست
زینب غم‌دیده در سوگ و فجایع سرور است

شرح:
در این رباعی، امام حسین (ع) نه تنها به عنوان یک پیشوای دینی، بلکه به عنوان یک نماد مقاومت در برابر دشمنان دین معرفی می‌شود. "قلب یاسین شد شهید" اشاره به روحیه ایثارگر امام حسین دارد که مانند قلب قرآن (سوره یاسین) در مسیر خداوند شهید شد. حضرت زینب (س) که در این رباعی به عنوان "دخت زهرا" معرفی می‌شود، به عنوان یک یاور و حامی امام حسین در برابر ظلم‌ها شناخته می‌شود. "خطبه‌های دخت زهرا" به سخنرانی‌های حضرت زینب (س) در برابر دشمنان اشاره دارد که در آن‌ها حقانیت قیام عاشورا را فریاد زد.


---

امام حسین (۴)

رفت بر بالای نیزه، شمس رخشان، سرور است
قاری قرآن به نی رفت، ماه تابان، بی سر است
تا قیامت جن و انسان‌ها، عزادار و غمین
در تنور خانه ی خولی، سری بی پیکر است

شرح:
شاعر در این رباعی به تصویر دردناک به نیزه رفتن سر امام حسین اشاره می‌کند که به "شمس رخشان" (خورشید تابان) تعبیر شده است. این نیزه و سر بریده، نشان از بی‌رحمی دشمنان دارد. در حالی که "ماه تابان بی‌سر است" به مصیبت بزرگ امام حسین (ع) اشاره می‌شود که در کربلا رخ داده است. در نهایت، شاعر به "تنور خانه‌ی خولی" اشاره دارد که به نمادی از ظلم و ستم‌هایی است که دشمنان اهل بیت بر امام حسین (ع) و اهل بیتش روا داشتند.


---

امام حسین (۵)

شهسوار و مرد میدان، یکه‌تاز و برتر است
در مصاف کوفیان و شامیان، چون حیدراست
تا که احیا دین حق گردد، ز دست قاسطین
شهسوار ملک یزدان، شیر غران، داور است

شرح:
این رباعی به قدرت و شجاعت امام حسین (ع) در میدان نبرد و در برابر دشمنان اشاره دارد. امام حسین در مصاف با "کوفیان و شامیان" شجاعانه ایستاد و همچون "حیدر" (حضرت علی (ع)) در میدان جنگ، قهرمانانه در برابر دشمنان مقاومت کرد. در این رباعی، امام حسین (ع) به عنوان یک پیشوای دینی که برای احیای "دین حق" می‌جنگد، معرفی می‌شود.


---

امام حسین (۶)

سرور آزادگان و خسرو دین، رهبر است
از برای امر و نهی کافران، بی یاور است
لیک مهدی آید و دنیا گلستان می‌شود
یاد او در جشن و حرمان، همچنان در خاطر است

شرح:
در این رباعی، امام حسین (ع) به عنوان "سرور آزادگان" معرفی می‌شود. او برای حفظ دین و عدالت می‌جنگید، بدون اینکه در برابر ظلم و کفر تسلیم شود. این رباعی همچنین به "مهدی" (علیه‌السلام) اشاره دارد که پس از ظهور خود، دنیای ظلمانی را به گلستانی از عدل تبدیل خواهد کرد. به یاد امام حسین (ع) در "جشن و حرمان" اشاره می‌شود که نشان‌دهنده دوگانگی‌ای است که در دنیا در پی قیام عاشورا به وجود آمد.


---

امام حسین (۷)

خسرو کون و مکان، فرزند مولا، شهپر است
او که در راه پدر کوشا و همچون رهبر است
دین احمد را کند احیا، چو جدش مصطفی
جای اسماعیل می‌گردد ذبیح و انور است

شرح:
در این رباعی، امام حسین (ع) به عنوان "خسرو کون و مکان" (شاه جهان و زمان) معرفی شده است. او در راه احیای دین جدش، حضرت محمد (ص)، از جان خود گذشت. "ذبیح" شدن امام حسین (ع) اشاره به قربانی شدن او در راه خدا دارد. "انور" نیز نمادی از نورانی بودن امام حسین و جلال و شکوه آن حضرت است که در کربلا به شهادت رسید.


---

امام حسین (۸)

می‌رود آقا حسین از مکه سوی کربلا
حج خود را وا نهد، او می‌رود در نینوا
دین حق با خون او احیا شود در عالمی
می‌شود ظلم و ستم بر اهل بیت مصطفی

شرح:
در این رباعی، شاعر به مسیر امام حسین از مکه به کربلا اشاره دارد. امام حسین در حالی که به سمت کربلا می‌رود، "حج خود را وا می‌نهد" و به جای آن قیام عاشورا را برپا می‌کند. این حرکت امام حسین (ع) در واقع نشان از احیای "دین حق" با خون او دارد. همچنین این رباعی به ظلم‌هایی که بر اهل بیت پیامبر (ص) می‌شود، اشاره دارد.


---

امام حسین (۹)

الگوی عصر و زمان است ابا عبدالله
ناجی هر دو زمان است ابا عبدالله
راه او راه خدا در همه ای عالم هست
شافع و نور جنان است ابا عبدالله

شرح:
این رباعی به مقام والا و جایگاه امام حسین (ع) در تاریخ بشر اشاره دارد. او "الگوی عصر و زمان" است و در هر دو زمان، یعنی زمان خود و همچنین برای آینده، به عنوان یک "ناجی" شناخته می‌شود. امام حسین (ع) در نظر مردم همیشه "شافع" و "نور جنان" است، چرا که قیام او راهی به سوی سعادت و نجات انسان‌ها در دنیا و آخرت است.


---

امام حسین (۱۰)

ای مظهر ایمان و شرف، بحر عدالت
حج را بنمودی تو رها، سوی شهادت
دردانه ای دین، نور دل حضرت خاتم
دین نبوی حفظ نمودی از جهالت

شرح:
این رباعی امام حسین (ع) را "مظهر ایمان و شرف" معرفی می‌کند. او در مسیر "شهادت" حج را رها کرده و به سوی کربلا حرکت می‌کند تا دین پیامبر را از خطر فراموشی و جهالت حفظ کند. "دردانه دین" اشاره به ارزش والا و جایگاه خاص امام حسین (ع) در تاریخ دین اسلام دارد.


---

این مجموعه رباعی‌ها، امام حسین (ع) را به عنوان نماد حق، شجاعت، فداکاری و پایداری در برابر ظلم معرفی می‌کند و با بیان ویژگی‌های آن حضرت می پردازد.

 

بخش جهارم

امام سجاد(ع)

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات امام سجاد(ع)

در این مجموعه، دکتر علی رجالی به صفات عالی امام سجاد (ع) و جایگاه ایشان در راه هدایت و توبه پرداخته‌اند. در ادامه، شرحی برای هر رباعی آورده شده است.


---

امام سجاد(۱)

می سرائیم مناجات دگر در شب تار
می نماید به ما نحوه ی توبه اظهار
پانزده ادعیه دارد علی ابن حسین
گر توانی تو قرائت کن و آن استمرار

شرح:
در این رباعی، شاعر به دعاها و مناجات‌های امام سجاد (ع) اشاره می‌کند. امام سجاد (ع) به عنوان یک الگو برای توبه و نزدیکی به خدا شناخته می‌شود. "پانزده ادعیه" به "صحیفه سجادیه" اشاره دارد که مجموعه‌ای از دعاهای امام سجاد (ع) است و از این طریق انسان می‌تواند روش‌های توبه و رحمت خداوند را بیاموزد.


---

امام سجاد(۲)

آن خدایی که بود توبه پذیر و غفار
می نماید به ما، دوری از دوزخ و نار
آن لباسی که بود بر تنمان از غفلت
سبب رنج و بلا گردد و خسران هر بار

شرح:
این رباعی به ویژگی‌های خداوند متعال اشاره دارد که "توبه پذیر" و "غفار" است، یعنی خداوند از بندگان خود پذیرای توبه است و گناهان آن‌ها را می‌بخشد. سپس شاعر بیان می‌کند که غفلت از خدا، همانند "لباسی" است که به بدن انسان می‌پوشد و موجب "رنج و بلا" می‌شود. غفلت از یاد خدا باعث بدبختی و گمراهی انسان می‌شود.


---

امام سجاد(۳)

گر پذیرا نشوی، من چه کنم ای قهار
تا پذیری دل بشکسته و پر گرد و غبار
می کنم گریه و زاری و فغان درگاهت
گوشه چشمی بنما، نیست امیدی ز تبار

شرح:
شاعر در این رباعی به حال دل شکسته انسان‌ها که از گناهان خود پشیمان هستند اشاره می‌کند. "ای قهار" اشاره به خداوند است که قادر و تواناست. شاعر از خداوند می‌خواهد که به دل شکسته او توجه کند و به او بخشش دهد. در این بیت، "گوشه چشمی بنما" به درخواست از خدا برای رحمت و بخشش تعبیر شده است.


---

امام سجاد(۴)

توبه کن گر تو بخواهی رهایی و قرار
که کند بخشش و نادیده بگیرد اقرار
بنما عفو خدایا، که ندارم جز تو
در گذر از گنه و کار خلاف بسیار

شرح:
در این رباعی، شاعر به اهمیت "توبه" اشاره می‌کند. او به انسان توصیه می‌کند که اگر می‌خواهد از رنج‌های دنیا و آخرت رهایی یابد، باید توبه کند. "نادیده بگیرد اقرار" به این معناست که خداوند بدون توجه به گناهان انسان، او را می‌بخشد. در اینجا، شاعر می‌گوید تنها خداوند است که می‌تواند گناهان را ببخشد.


---

امام سجاد(۵)

نام توبه است بر آن باب و کند دور ز نار
نیست ما را حرج و عذر و بهانه از یار
تو گشودی در عفو، بر همه پیر و جوان
تو بپوشان لباسی که دهد عز و وقار

شرح:
در این رباعی، شاعر به "باب توبه" اشاره می‌کند که در واقع دروازه‌ای برای بازگشت به خداست. در این بیت، اشاره به "عفو خداوند" و گستردگی آن برای همه انسان‌ها (چه پیر و چه جوان) است. خداوند به همه فرصتی برای توبه می‌دهد و می‌تواند با "لباس عفو" به انسان‌ها عزت و وقار ببخشد.


---

امام سجاد(۶)

توبه کن درگه یزدان که بود او غفار
نیک دانم که تویی یاور و بر ما انصار
ای خدا معصیت و کبر و حسد جان سوز است
بنما عفو مرا از گنه و کن بیدار

شرح:
در این رباعی، شاعر به عظمت خداوند و نام‌های مبارک او مانند "غفار" اشاره می‌کند که بخشنده و آمرزنده است. شاعر از خداوند می‌خواهد که او را از گناهان و صفات منفی مانند "کبر" و "حسد" که برای روح انسان‌ها زیان‌آور هستند، پاک کند و او را به بیداری هدایت کند.


---

امام سجاد(۷)

من پشیمانم و نادم، تو را شکر گذار
چون امیدم نبود غیر خدا، ای غفار
می‌کنم خواهش و درخواست ز حی مطلق
او بود منجی ما، ناجی ما هم قهار

شرح:
در این رباعی، شاعر به "پشیمانی" و "نادمی" از گناهان خود اشاره می‌کند و از خداوند (که "غفار" است) می‌خواهد که او را بیامرزد. "حی مطلق" به خداوندی اشاره دارد که حیات و زندگی به دست اوست و او تنها منجی و نجات‌دهنده است.


---

امام سجاد(۸)

ای که داری همه چیز و منم غافل و خوار
کن امیدم دو چندان، نهایت ز هزار
حق بود راز نگهدار و بود حافظ ما
پس نما لطف و مدارا، خداوند خیار

شرح:
شاعر در این رباعی به خداوندی اشاره می‌کند که "همه چیز" در دست اوست و همه‌چیز از آنِ اوست. او از خداوند می‌خواهد که امیدش را افزون کند و به او "لطف و مدارا" کند، زیرا خداوند حافظ و نگهدارنده انسان‌هاست. این رباعی به یادآوری می‌کند که تنها خداوند است که می‌تواند راه را برای انسان روشن کند.


---

امام سجاد(۹)

می‌نماید به ما نحوه ی توبه اظهار
می‌گذارد اثری بر دل و جان و رفتار
نیست راهی که نگردد به خدا آخر ختم
پس چرا غیر خدا، راه دگر، چون کفار

شرح:
در این رباعی، شاعر بر این نکته تأکید دارد که "توبه" نه تنها باید در زبان گفته شود بلکه باید در دل و رفتار انسان اثر بگذارد. همچنین اشاره به این دارد که در نهایت همه راه‌ها به خداوند ختم می‌شود و هیچ راهی جز راه خداوند برای نجات انسان‌ها مفید نیست.


---

امام سجاد(۱۰)

دوریت موجب بیچارگی و گریه و زار
شده‌ام خوار از این دوری و آن هم بسیار
مرده گشته است دلم از گنه و کبر فساد
زنده گردان مرا، چون که تو هستی ستار

شرح:
این رباعی به درد و رنج دوری از خداوند اشاره دارد. شاعر بیان می‌کند که دوری از خداوند باعث "بیچارگی" و "گریه" او شده است. او از خداوند می‌خواهد که دل مرده‌اش را از گناهان و فساد "زنده" کند، زیرا خداوند "ستار" (پوشاننده عیب‌ها) است و تنها او می‌تواند او را از این وضعیت نجات دهد.


---

این مجموعه رباعیات به مناجات‌ها و دعاهای امام سجاد (ع) و همچنین اهمیت توبه و بازگشت به خداوند می‌پردازد. در این اشعار، شاعر با زبان دل، از خداوند درخواست بخشش و هدایت می‌کند و به اهمیت عفو و رحمت الهی اشاره دارد.

بخش پنجم

امام محمد باقر(ع)

 

مجموعه رباعیات امام محمد باقر (علیه‌السلام) که به قلم دکتر علی رجالی سروده شده است، با شرح‌های مرتبط در مورد زندگی و ویژگی‌های امام باقر (ع) همراه است. این رباعیات به نکات مختلفی از زندگی امام باقر (ع) و نقش ایشان در گسترش علم، دین و تأثیرگذاری ایشان بر تاریخ اسلام پرداخته است. در ادامه، متن هر رباعی با شرح مختص به آن آورده شده است:


---

امام باقر (۱)

متن:
باقر علم النبیین و ولی مسلمین
در طفولیت بود در کربلا آن نازنین
کودکی را با شهید کربلا آغاز کرد
آن چراغ روشن و پنجم امام مومنین

شرح:
این رباعی به ذکر شخصیت برجسته امام محمد باقر (ع) می‌پردازد که هم به عنوان پیشوای دینی و علمی شناخته می‌شود. در این بیت اشاره به دوران کودکی امام باقر (ع) و حضور ایشان در کربلا و شروع آشنایی با مصیبت‌های عاشورا و شهیدان کربلا شده است. "چراغ روشن" به ویژگی‌های علمی و معنوی ایشان اشاره دارد که در تاریخ اسلام شناخته‌شده است.


---

امام باقر (۲)

متن:
گفت باقر صحنه‌های کربلا را این چنین
از غروب کربلا گوید سخن تا اربعین
گفت زینب، به چه زیبا منظری آمد به چشم
من ندیدم، جز وفا و عشق و ایثار و یقین

شرح:
در این بیت امام باقر (ع) به صحبت درباره کربلا پرداخته و گفت‌وگوی حضرت زینب (س) با اشاره به منظر زیبای ایثار و وفا را بیان می‌کند. این بیت نشان‌دهنده تجلی صفات انسانی مانند وفاداری، ایثار و یقین در واقعه عاشورا است که حضرت زینب (س) به‌خوبی نمایانگر آن بود.


---

امام باقر (۳)

متن:
او به پا دارد علوم مختلف بر مسلمین
هر کجا حرف تعقل بود ، بودی اولین
با بیان علم و دانش ، او به حق اعجاز کرد
چون کند تبیین علوم حکمت و توحید و دین

شرح:
در این رباعی به مقام علمی امام باقر (ع) اشاره شده است. امام باقر (ع) به‌عنوان یک منبع عظیم علم و دانش شناخته می‌شد و در تبیین مسائل دینی، حکمت و توحید نقش بزرگی داشت. این بیت نشان‌دهنده تعالیم ایشان در حوزه‌های مختلف علمی و دینی است.


---

امام باقر (۴)

متن:
ای محمد ،هم اصول دینی و هم فرع دین
مذهب شیعه ، بدون تو طلایی بی نگین
دین حق کامل شود، در پرتوی نشر علوم
نزد خلق و حاکم و رعیت تو بودی یک امین

شرح:
این رباعی به جایگاه ویژه امام باقر (ع) در تحقق مذهب شیعه و نشر اصول دین اشاره دارد. امام باقر (ع) با به‌کارگیری علم و حکمت خود دین را کامل کرد و در میان مردم و حاکمان امینی قابل اعتماد بود. ایشان مذهب شیعه را با انتشار علوم و معارف دینی تقویت کردند.


---

امام باقر (۵)

متن:
ای که گشته ذکرتان هم در ملائک پر طنین
می زنی تیری به قلب فاسقین و کافرین
زهر داد آن حضرتش را تحفه ی ابن ولید
هفت ذی الحجه شهادت شد نصیب نازنین

شرح:
در این بیت به شهادت امام باقر (ع) و تاثیر ایشان در دنیای معنوی و دینی اشاره می‌شود. ذکر امام باقر (ع) در آسمان‌ها طنین‌انداز است و ایشان با ضربه علمی خود به مقابله با فساد و کفر می‌پرداخت. شهادت ایشان در تاریخ اسلام و در هفتم ذی‌الحجه رخ داد.


---

امام باقر (۶)

متن:
مکتب توحید را تفسیر کردی همچنین
می کنی تبیین و تحلیل مسائل را ز دین
نشر علم و فهم دین و کسب انواع علوم
قدرتی گردد دو چندان در میان مسلمین

شرح:
این رباعی بر اهمیت نقش امام باقر (ع) در تبیین و تحلیل مسائل دینی تأکید می‌کند. ایشان مکتب توحید را تفسیر و تشریح کرده و با انتشار علم، فهم دین را گسترش دادند که موجب تقویت قدرت اسلامی در جامعه شد.


---

امام محمد باقر (۷)

متن:
گر بخواهی راه یزدان با خدا باش و امین
جستجو کن در علی و آل او و اصل دین
عابری خواهد ز حضرت راه قرب ایزدی
هاتفی بشنید و گفتش فادخلوها آمنین

شرح:
این بیت به اهمیت پیروی از اهل بیت پیامبر (ص) برای رسیدن به قرب الهی اشاره دارد. امام باقر (ع) به‌عنوان مرجع علم و دین، راهنمایی می‌کند که تنها از طریق پیروی از اهل بیت می‌توان به راه راست رسید. اشاره به کلمات قرآن که به پناه گرفتن در دین الهی اشاره دارد نیز در این بیت مشهود است.


---

امام باقر (۸)

متن:
گفت حضرت در طفولیت شهیدان دیده ام
عصر عاشورا امام بی سر و جان دیده ام
خاطرات تلخ شام و کوفیان از سر نرفت
در حیات و زندگی غربت فراوان دیده ام

شرح:
در این رباعی، امام باقر (ع) به یادآوری خاطرات تلخ عاشورا و وقایع بعد از آن پرداخته و از دوران کودکی خود که شاهد مظلومیت و شهادت امام حسین (ع) و یاران ایشان بود، سخن می‌گوید. ایشان غربت و رنج‌هایی که پس از عاشورا برای اهل بیت پیامبر (ص) ایجاد شد را بیان می‌کنند.


---

امام محمد باقر (۹)

متن:
عصر عاشورا ، شهیدان فراوان دیده ام
پای خونین عزیزان ، چشم گریان دیده ام
آنقدر در پای خود خار مغیلان رفته است
عمه ام را بین نا اهلان پریشان دیده ام

شرح:
این بیت به بیان مظلومیت و دردهای روحی امام باقر (ع) در برابر مصیبت‌های عاشورا پرداخته است. ایشان شاهد شهادت عزیزان خود و گام نهادن بر روی خون شهدای کربلا بودند و در همین دوران، عمه گرامی‌شان حضرت زینب (س) را در میان دشمنان پریشان و آسیب‌دیده می‌دیدند.


---

امام محمد باقر (۱۰)

متن:
آنقدر در کربلا من جسم بی جان دیده ام
در حرم ، در نینوا ، لب های عطشان دیده ام
خطبه های حضرت زینب چه غوغا می کند
خیزران را بر لب شاه شهیدان دیده ام

شرح:
این بیت به بیان شهادت‌های روح‌فرسا در کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یاران ایشان اشاره دارد. امام باقر (ع) به مشاهده جسم‌های بی‌جان و لب‌های عطشان شهیدان در کربلا پرداخته و خطبه‌های حضرت زینب (س) که در آن‌روز در میان دشمنان برای دفاع از اهل بیت پیامبر (ص) ایراد شد را به یاد می‌آورد.


---

سراینده:
دکتر علی رجالی

این مجموعه رباعیات به طور کلی به شخصیت علمی، معنوی و دینی امام محمد باقر (ع) و نقش ایشان در تاریخ اسلام اشاره دارد.

بخش ششم

امام جعفر صادق(ع)

 

بله، در اینجا هر رباعی به تفکیک آورده می‌شود که ابتدا متن آن قرار دارد، سپس شرح مختصر برای هر یک آورده می‌شود:


---

امام جعفر صادق(۱)

متن:
السلام ای صاحب تفسیر دین و رهنما
ای که هستی صاحب علم و کمال و دلربا
چهار صد عالم ز علمت بهره ور اندر علوم
مذهب شیعه به نامت مفتخر ، ای مقتدا

شرح: در این رباعی به علم و کمال امام جعفر صادق اشاره می‌شود. او به عنوان رهبر و پیشوای شیعه معرفی شده و با توجه به اینکه چهار صد عالم از علم او بهره برده‌اند، مذهب شیعه به نام ایشان مفتخر است.


---

امام جعفر صادق(۲)

متن:
حکمت و فقه و ریاضی و اصول و معرفت
می شود تبیین و مطرح در جوار و محضرت
صاحب علم نجومی و کلام و فلسفه
شبهه ها مطرح شد و دادی جواب آخرت

شرح: در این رباعی به گستردگی علوم امام جعفر صادق اشاره شده است. از حکمت، فقه، ریاضی، اصول، معرفت، نجوم، کلام و فلسفه به عنوان علوم مهمی که امام به تبیین و تدریس آنها پرداخته، یاد شده است.


---

امام جعفر صادق(۳)

متن:
شش بود القابت ای دردانه و نور خدا
نور ایمان ، عشق یزدان، از تو  ناگردد جدا
جعفری و صابری و فاضلی و عابدی
در تقابل با عدو همچون سدی در هر کجا

شرح: امام جعفر صادق دارای شش لقب مهم است که در این رباعی ذکر شده‌اند: جعفری، صابری، فاضلی، عابدی و... که در تقابل با دشمنان به عنوان سدهایی در دفاع از دین و حقیقت شناخته می‌شوند.


---

امام جعفر صادق(۴)

متن:
جعفر است نام ردیفی در قیامت در بهشت
هر ردیفش آیه ای از حکمت و از سرنوشت
در درون جنت است چندین طبق از نور حق
آنچه بینی هم عدد با نور یزدان و سرشت

شرح: در این رباعی به مقام والای امام جعفر صادق در بهشت اشاره شده است. هر یک از لقب‌های او مانند آیه‌ای از حکمت و سرنوشت بوده و در جنت، طبق‌هایی از نور حق قرار دارد.


---

امام جعفر صادق(۵)

متن:
در عبادت  استواری  ، همچو جدت  پایدار
بنده ای بر آستان خالق و پروردگار
زهد را از جد خود با بندگی آموختی
پیشه کردی بر خودت در زندگی در کارزار

شرح: امام جعفر صادق در عبادت و زهد همچون جد خود ثابت قدم و پایدار بود. او درس زهد و بندگی را از جد بزرگوار خود آموخته و در زندگی خود به آن عمل می‌کرد.


---

امام جعفر صادق(۶)

متن:
اربعه را نشر و تدوین کرده ای ، چون  بهترین
حکمت و اخلاق تبیین کرده ای ، ای نازنین
راه را روشن نمودی تا ابد بر جامعه
نورت ای بدرالدجی ، مبهوت کرده عالمین

شرح: امام جعفر صادق به تدوین و نشر علم و حکمت پرداخته است. او با تبیین اصول اخلاقی و علمی، راه را برای جامعه روشن کرده است. نور او مانند بدرالدجی (ماه شب تاریک) برای مردم بود.


---

امام جعفر صادق(۷)

متن:
دین جدت بار دیگر زتده و مشهور گشت
علم و دانش در جهان پاینده و میسور گشت
از طبیعت تا ریاضی شد بیان در محضرت
علم او علمی فراگیر و عیان پر شور گشت

شرح: امام جعفر صادق با احیای دین جد خود، علم و دانش را در جهان نشر داد. علم امام به خصوص در زمینه‌های طبیعی، ریاضی و فلسفی به طور گسترده مطرح شد و در محضر ایشان بیان گردید.


---

امام جعفر صادق(۸)

متن:
السلام ای صادق و ای جلوه ی افلاکیان
ای که هستی ، چون ملائک، در زمین و آسمان
غاصبی کز کین تو را مسموم با انگور کرد
روحت از جسمت جدا شد همره کروبیان

شرح: امام جعفر صادق به عنوان یک نمونه از انسان‌های کامل در زمین و آسمان معرفی می‌شود. او همچون ملائک در زمین و آسمان درخشید و در نهایت توسط غاصبانی که از روی کین به مسموم کردن ایشان پرداختند، جان خود را فدای دین کرد.


---

امام جعفر صادق(۹)

متن:
ای تو  آرام قلوب و جمله ی ما شیعیان
در ره عشق تو باشیم و سرای عاشقان
بعد صادق شیعیان در سختی و تاریکی اند
چون بنی عباس آمد ،بعد آن سفیانیان

شرح: امام جعفر صادق به عنوان آرامش‌بخش دل‌ها و شیعیان معرفی شده است. بعد از شهادت امام، شیعیان در سختی و تاریکی قرار گرفتند، خصوصاً در دوره‌های بنی عباس و سفیانیان.


---

امام جعفر صادق(۱۰)

متن:
چون که صادق رفت دلها شد غمین اندر جهان
می شود محروم امت ، از عنایت ها هر آن
آنچه می ماند زما اعمال نیک است و درست
جمله مردند و چه ماند زان همه فخر  کیان

شرح: در این رباعی به تأثیر فقدان امام جعفر صادق بر شیعیان اشاره شده است. پس از شهادت امام، دل‌ها غمگین شدند و امت از عنایت‌های امام محروم شدند. در نهایت تنها اعمال نیک انسان‌ها باقی می‌ماند.


---

این مجموعه رباعیات، به زیبایی ابعاد مختلف شخصیت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) را در عرصه‌های علمی، معنوی و اخلاقی به تصویر کشیده است و بیانگر نقش اساسی ایشان در احیای علم و دین در تاریخ اسلام می‌باشد.

 

 

 

 

 

بخش  هفتم

امام موسی کاظم(   ع)

باسمه تعالی
مجموعه رباعیات
اشعار امام موسی کاظم (ع)


---

. امام موسی کاظم

می‌شوم در سوگ آن دردانه شب‌ها بی‌قرار
با نماز خاصه‌ات عالم شود شب زنده‌دار
مذهب شیعه به صبرت می‌شود برجا همی
کاظمین چون می‌روی، هر دیده باشد اشکبار

شرح:
این رباعی، به صبر و عبادت امام موسی کاظم (ع) اشاره دارد. شاعر بیان می‌کند که نمازهای شبانه امام، جهانی را به راز و نیاز با خدا وامی‌دارد. همچنین صبر ایشان باعث استواری مذهب شیعه شده است. کاظمین به‌عنوان مرقد مطهر آن حضرت، مظهر اندوه و اشک برای زائران است.


---

امام موسی کاظم (۱)

گر بخواهی رمز و اسراری فراوان در دعا
کن قرائت یک مناجات و نیایش با خدا
حضرت موسی ابن جعفر می‌کند راز و نیاز
او به یاد آرد خدا را در ستایش هر کجا

شرح:
در این رباعی، شاعر به عبادات و مناجات امام موسی کاظم (ع) اشاره دارد. او امام را الگویی در دعا و نیایش می‌داند که در هر شرایطی به یاد خداوند بوده و با او راز و نیاز می‌کند.


---

امام موسی کاظم (۲)

در رهایی و برون رفت از خفا و انزوا
می‌نماید او مثل‌ها در حیات و بر شما
ای که بیرون آوری اندر میان سنگ و خاک
یک درختی را که گردد در پی امرت به پا

شرح:
شاعر به قدرت خداوند اشاره دارد که هر چیزی را از نیستی به هستی می‌آورد. امام موسی کاظم (ع) در دعاهایش این قدرت بی‌کران را یادآور می‌شود و آن را به‌عنوان نشانه‌ای برای ایمان انسان‌ها به خداوند معرفی می‌کند.


---

امام موسی کاظم (۳)

از خدای خود طلب کرده رهایی از جفا
کن اجابت حاجتم را، ای خدای جان‌فزا
آن امام متقی دارد تقاضایی ز حق
حاجت خود را نماید، بعد آن حمد و ثنا

شرح:
این رباعی به مناجات و دعاهای امام موسی کاظم (ع) اشاره دارد. امام در دعاهایش با فروتنی از خداوند طلب کمک و رهایی از سختی‌ها می‌کند و همواره خداوند را حمد و ستایش می‌نماید.


---

امام موسی کاظم (۴)

مطمئنم گر بخواهی، من بگردانی رها
او بود در حصر هارون، امر حق گردد ادا
حق پذیرد حاجت حضرت، کند آزاد وی
لیک هارون می‌کند او را شهید و شد رضا

شرح:
شاعر به دوران سخت زندان امام موسی کاظم (ع) در زمان هارون‌الرشید اشاره دارد. امام با ایمان کامل به خداوند، به آزادی امیدوار بود، اما سرانجام به شهادت رسید. این رباعی، ایمان و رضایت امام به مشیت الهی را نشان می‌دهد.


---

امام موسی کاظم (۵)

حق رهاند چون منی، از بند و گردم من رها
مغفرت خواهم خدایا، گر بود لغزش مرا
تو مبرا از عذابی، تو امامی و شفیع
چون که معصومی و دوری از گناهان و خطا

شرح:
در این رباعی، شاعر به مقام عصمت امام موسی کاظم (ع) اشاره می‌کند و او را واسطه‌ای برای مغفرت و رحمت خداوند می‌داند. امام به دلیل مقام والایش، از هر گناه و خطایی مبراست.


---

امام موسی کاظم (۶)

ایمنی بخشی خدایا، تو بیامرزی مرا
من نکردم در اطاعت خودپرستی و خطا
من موحد هستم و یکتا پرست و حق پرست
تو عظیمی و کریمی و رحیمی بهر ما

شرح:
این رباعی به مناجات‌های امام موسی کاظم (ع) با خداوند اشاره دارد. امام با تاکید بر توحید و ایمان خود، از خداوند طلب بخشش و ایمنی از خطاها می‌کند و صفات عظمت و رحمت خداوند را می‌ستاید.


---

امام موسی کاظم (۷)

می‌نماید او سخن از رزق و از روزی ما
مطمئن است از خدایش، می‌دهد رزق ورا
گاه باشد مستقیم و گه طریقی بی‌گمان
تکیه گاهم باشد و تنها امیدم هر کجا

شرح:
شاعر در این رباعی به توکل امام موسی کاظم (ع) بر خداوند در مورد روزی اشاره دارد. امام بر این باور است که خداوند روزی را به روش‌های مختلف فراهم می‌کند و او تنها امید و پناه انسان‌هاست.


---

امام موسی کاظم (۸)

هفتمین اختر بود آگاه از بند و جفا
این پیام احمد است بر آن امام و مفتدا
گفت هارون قاصدی آمد به خوابم با سلاح
کن رها فورا امام هفتم از رنج و بلا

شرح:
این رباعی به مقام والای امام موسی کاظم (ع) به‌عنوان هفتمین امام شیعه اشاره دارد. شاعر به خوابی خیالی از هارون‌الرشید می‌پردازد که در آن، پیامبر (ص) دستور آزادی امام را به او می‌دهد، هرچند هارون به این دستور عمل نمی‌کند.


---

امام موسی کاظم (۹)

می‌کند کاظم عبادت قبل هر ذکر و دعا
حاجت خود را سپس گوید با نام خدا
رو به قبله می‌رود بعد از طهارت هم وضو
تا کند با حق مناجات و نیایش در خفا

شرح:
این رباعی به روش عبادت امام موسی کاظم (ع) اشاره دارد. امام قبل از هر دعا و نیایش، با وضو و طهارت کامل رو به قبله می‌کرد و در خلوت خود به راز و نیاز با خداوند می‌پرداخت.


---

امام موسی کاظم (۱۰)

گفت کاظم با خدای خود چنین در انزوا
در خصوص یک جنین در حال رشد و در خفا
طفل را بیرون کنی از پرده‌ای اندر رحم
می‌کنی او را رها در قید و بندش از خفا

شرح:
در این رباعی، شاعر به دعای امام موسی کاظم (ع) اشاره دارد که در آن به قدرت الهی در خلق انسان از رحم مادر اشاره می‌کند. امام این فرآیند را نشانه‌ای از قدرت و رحمت بی‌کران خداوند می‌داند.


---

این مجموعه، تصویری از عبادات، مناجات‌ها، صبر و توکل امام موسی کاظم (ع) را با بیانی شاعرانه و عمیق ارائه می‌دهد. شاعر، امام را الگویی برای ایمان و بندگی معرفی می‌کند.

 

 

 

 

  • علی رجالی