رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

توبه چیست


توبه خدا 

انسان موجودی ضعیف، و در برابر ناسازگاری ها و ناهمواری ها، ناتوان است. از جمله نشانه های ضعف انسان آن است که در برابر طوفان غرائز و تمایلات گوناگون، پایش می لغزد و اگر نبود که خداوند بابی به نامِ «توبه» را پیش روی انسان گشوده است، هیچ آدمی زاده ای روی سعادت و نیکبختی را نمی دید، و هرگز پایش به رضوان پروردگار باز نمی شد.


آری، انسان گناهکار، چاره ای جز بازگشت به سوی پروردگار ندارد اما چگونه و با کدام وسیله؟! او که ازخود هیچ ندارد! او که همه هستی خود را مدیون عنایت و توجه خداوند است . اینجاست که بار دیگر فضلِ الهی دستگیر انسان می شود و او را از سقوط ناگزیر نجات می بخشد: «فَتلقّی آدَمُ مِن رَبّه کَلَماتً، فَتابَ عَلَیه…؛ خداوند کلماتی را به آدم آموخت و آدم آن کلمات را بر زبان خود جاری کرد و بدین ترتیب توبه نمود…» (سوره بقره، آیه 37) بازگشت و رجوع آدمی به اصل و اساس خویش، جز با رجوع آن ذات یگانه به سوی بندگان، امکان پذیر نیست. واین همان چیزی است که از آن به «توبه خدا» تعبیر می کنیم.


توبه به معنای مطلق «رجوع و بازگشت» می باشد. از این رو می توان به ذات باری تعالی نسبت توبه داد. چنانچه گفته شده است: «لَقَد تابَ اللّهُ عَلَی النّبی و المُهاجِرینَ وَ الأَنصار…» (سوره توبه، آیه 117)


حال این سؤال به ذهن می آید که: توبه خداوند چگونه و به چه معناست؟! بدیهی است که توبه ما بندگان و توبه پروردگار از یک سنخ نیستند، اگرچه معنای واحدی دارند.هر دو، رجوع و بازگشت هستند، اما این کجا و آن کجا. خاستگاه توبه و رجوع انسان، فقر و احتیاج اوست؛ اما بازگشت خداوند به سوی بندگان، برخاسته از بی نیازی و وصف صمدیت و جلوه ای از گذشت و لطف و توبه پذیری اوست.


علامه و مفسر سترگ، سید محمّد حسین طباطبایی(ره)، در تفسیر آیه 37 سوره بقره آنجا که در باره توبه آدم سخن می گوید چنین می نویسد:


«از این آیه استفاده می شودکه توبه بر دوگونه است: توبه خداوند که عبارت است از بازگشت او به سوی بنده اش همراه با رحمت و مرحمت، و توبه بنده که بازگشت اوست به سوی خداوند، به وسیله استغفار و خود داری از گناه.»


تقدم توبه خداوند بر توبه انسان گناهکار، امری است تکوینی و نه اعتباری. یعنی تا لطف و عنایت پروردگار نباشد، توبه انسان امکان وجود و تحقق پیدا نمی کند. «وَ عَلَی الثَّلثة الَّذینَ خُلِّفُوا حَتّی إذا ضاقَتِ عَلَیهِم الأرضُ بِما رَحُبَت عَلَیهِم أَنفُسُهُم وَ ظَنُّوا أنِ لا مَلجأَ مِنَ اللّهِ الاَّ ألیهِ ثُمَّ تابَ عَلَیهم لِیتُوبُوا إنَّ اللّهَ هُوالتّوابُ الرَّحیم.» (سوره توبه، آیه 118) شاهد ما (ثُمَّ تابَ عَلَیهم لِیتُوبُوا) است . در جریان جنگ تبوک سه تن از مسلمانان به نام های «کعب بن مالک»، «مرارة بن ربیع» و «هلال بن امیه» از فرمان رسول اللّه(ص) سرپیچی کردند و با ایشان همراه نشدند. بعد از جنگ وقتی که پیامبر(ص) به مدینه برگشت این سه نفر با حالت پشیمانی و عذر خواهی نزد ایشان رفتند. اما پیامر با آن ها سخن نگفت. این کار رسول خدا(ص) باعث شد که همه مردم مدینه، حتی بچه ها نیز از آن سه نفر دوری جویند و با آن ها حرف نزنند. روزی زن های آن سه تن نزد رسول اللّه(ص) رفتند و گفتند: یا رسول خدا! آیا ما نیز از ایشان دوری جوییم. پیامبر(ص) فرمود: نه. ولی اجازه ندهید که به شما نزدیک شوند و همبسترشان نشوید. کار، چنان بر آن سه نفر تنگ شد که از شهر فرار کرده به کوه ها پناه بردند، و از یکدیگر نیز جدا شدند. گفته اند که پنجاه روز اینگونه بودند و مدام گریه و زاری می کردند و به درگاه پروردگار توبه می نمودند، تا اینکه بالاخره خداوند توبه شان را پذیرفت و این آیه را در باره شان نازل فرمود. با توجه به مضمون آیه و شأن نزول آن، در می یابیم که اگر خداوند به آن سه نفر نظری خاص نداشت، هرگز به توبه و بازگشت موفق نمی شدند. این که پیامبر (ص) با آنها سخن نمی گوید، مردم از آنها دوری می جویند و زن هاشان به آنها توجه نمی کنند، همه و همه نشانه های لطف و عنایت پروردگار در حق آنهاست. اگر این عوامل اتفاق نمی افتاد و شرایط آنگونه پیش نمی آمد، معلوم نبود که آن سه نفر به توبه ای آنگونه دست پیدا می کردند.


علاوه برآن چنانچه از آیه فوق نیز معلوم است، توبه انسان به دو توبه از خداوند نیاز دارد. یکی پیش از توبه ما، که از آن سخن گفتیم، و دیگری بعد از توبه ما.


پس بنده عاصی در صورت موفقیت در توبه، همچنان به توبه دیگری از سوی مولای خویش محتاج است تا بار دیگر خداوند به بنده اش رجوع کند و بازگشت او را پذیرا شود. و در این صورت است که آن بنده، توبه ای نتیجه بخش و شایسته انجام داده است.


در بیشتر آیاتی که سخن از توبه خداوند به میان آمده است، به هر دو رجوع و بازگشت خداوند اشاره شده است. مثلاً در آیاتی مثل «فتاب علیکم؛ خداوند به شما رجوع کرد» (سوره بقره، آیه 54)، «تب علینا؛ به ما باز گرد» (سوره بقره، آیه 128) منظور همان بازگشت اولیه خداوند است که توفیق توبه را همراه دارد.


و منظو از تواب که با وصف «رحیم» توأم گشته مثل آیه شریفه «انَّ اللّهَ هو التوّاب الرّحیم» (سوره توبه، آیه 118)، توبه دوّم خداوند است که متضمن قبول توبه بندگان می باشد. و به همین جهت است که معمول مترجمان، تواب را به غلط و از روی مسامحه «بسیار توبه پذیر» معنا کرده اند.


صیغه مبالغه توّاب (بسیار توبه کننده) جمعاً یازده مرتبه در قرآن به کار رفته است . هشت بار به صورت توّاب و سه مرتبه به صورت «توابا». جالب است که در همه این موارد توّاب وصفِ خداوند آورده شده. یعنی که بازگشت خداوند به سوی بنده، از بازگشت بنده بیشتر است.


استاد محمّد تقی شریعتی، در تفسیر نورانی نوین، در توضیح عبارت: «انه کان توابا» از سوره نصر، چنین می گوید:«… هر وقت بنده به خدا برگردد، خداوند نیز به نظر لطف و مرحمت در وی نظر کند و بر بنده باز می گردد. پس خداوند تواب، یعنی بسیار بازگشت کننده بر بنده، و با رحمت و لطف در وی نگرنده است.


بدیهی است که پروردگار همواره به مخلوق، نزدیک است واین بنده است که خود را از انوار رحمت الهی محروم ساخته و به واسطه تبهکاری هایش، از او دور می شود. و به محض اینکه به سوی خدا، به توبه و استغفار و پشیمانی از بدکرداری هایش، بازگشت و تواب شد، خداوند نیز به نظر لطف به وی خواهد نگریست. زیرا خداوند تواب است؛ یعنی سریع الرضا و بسیار توبه پذیر و بازگردنده بر بنده است. مگر اینکه گناهانش غیر قابل آمرزش باشد.»1


1) تفسیر نوین، ص 384 .

  • ۹۶/۰۳/۰۲
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی