رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۸۲ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


ای که هستی در صدف دری نهان

ای که هستی دیده را اشک روان

در فرج تعجیل کن ای نازنین

خود برآور انتظار شیعیان

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


چون خدا وعده نموده بر ظهور

مهدی می آید اگر باشی صبور

دین جدش را کند احیا ولی

او گلستانی کند دنیا ز نور

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


گلچین

دیوانه و اسیرم، در بند نفس خویشم

یارب نما ی لطفی، تا روی تو ببینم

در کوی و برزن ما، یادی ز دلبرم نیست

جامی ز می عطا کن، تا غیر تو نبینم

ای رهزن گران سنگ، گلچین کنی تو دلها

مجنون لیلی ام من، مدهوش روی یارم 

در می زنم مداوم، تا بلکه در گشایی

همچون گدا ی کویت، درمانده و فقیرم

شمع وجود ما را، روشن نما ز حکمت

ای نور هستی و جان، کن نور خود نصیبم

ای خالق شب و روز، دل را کنی تو افروز 

تقوا به ما عطا کن،باشد چراغ راهم

عاشق شده رجالی، معشوق من کجایی

بر ما نما نظر دمی کن،ای مونس و رفیقم

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی

شوق دیدار


دان که در این روزگار ، نیست خلوص و قرار

یک نظری کن خدا، بر من بی صبر و یار

رخصت و اذنم بده، تا که شوم سوی تو

چونکه شدم مست یار، عاشقم و بی قرار

لحظه ای بر ما نما، چونکه خبر ها ز توست

یک نظری کن مرا، اسوه ی عشق و وقار

این دل مدهوش من ،کی برود کوی حق

راه نشانم بده ،  تا نروم سوی نار

چونکه مرا یار نیست،همدم و دلدار نیست

لحظه ای بر ما نما، صاحب حسن و نگار

چشم ونظرها به توست، فکر و اثر ها ز توست

چونکه خبرها زتوست،روی نما گل عذار

دیدن معشوق هم ، با دل بیمار نیست

هست رجالی اسیر، راه نما کردگار

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی

امام حسن


سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف

در ره و رسم پدر نستوه بود و با شرف


در شب میلاد احمد این غزل آمد به ذهن

کن غم ما را تو ای آقای ما هم برطرف


چون شهادت شد نصیب مقتدای مسلمین

شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف


پیرو مکری که دشمن با سران جبهه کرد

صلح کرد او از برای عدل و ایمان و هدف


در جهاد و رزم، او تنها ترین سردار شد

او بود فرزند یکتا دختر ی اندر صدف


دست پیغمبر ندیدند بر سر و موی حسن

تیر باران شد بدست نا کسان از هر طرف


سید و میر جوانان بهشتی پر گرفت از بین ما

پیرو زهری ،که آمد از امیری بی شرف


زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد

بعد مرگش آن خبیثان کوفتند بر چنگ و دف


هر که در راه خدا اقدام بر کاری کند

در مصاف دشمنان، پیروز گردد، لا تخف


هر که خواهد عشق یزدان در درون و در ضمیر

با توسل با عبادت می توان آری به کف


فکر ما ،اعمال ما،در راه و مشی آن امام

خوش بحالت میثمی،عمرت نبوده بی هدف


خوی و افکار رجالی تا ابد در راه توست

با حسین و با حسن عمرش نمی گردد تلف

سروده شده توسط 

علی رجالی و مهدی میثمی




میلاد امام حسن مجتبی

شد نیمه ماه رمضان جشن ولادت
باشد همه جا شور وصفا بهر عنایت

آورده به عالم گهر ی دخت پیمبر  
صورت چو علی، قد چو نبی،نور امامت

شد ماه مبارک، به قدوم مه طاها       
روشن به جهان دیده، آن رهبر ملت

  هم پاره تن احمد و هم  زاده حیدر
  گشته است حسن نور خدا پور ولایت

او صاحب کوثر بود  ونور دو عالم   
  بر خلق جهان شافع و او هادی امت

او سید وسالار حسین در ره دین است    
  با شیر خدا همره واو نور سعادت

او نور دل فاطمه و شافع محشر        
 پرورده زهرا ست حسن سبط رسالت

طی کن ره جانان را، جانانه رجالی آن
هر گز نبود دشوار، چون نیست تو را زحمت





شوق دیدار


دان که در این روزگار ، نیست خلوص و قرار

یک نظری کن خدا، بر من بی صبر و یار

رخصت و اذنم بده، تا که شوم سوی تو

چونکه شدم مست یار، عاشقم و بی قرار

لحظه ای بر ما نما، چونکه خبر ها ز توست

یک نظری کن مرا، اسوه ی عشق و وقار

این دل مدهوش من ،کی برود کوی حق

راه نشانم بده ،  تا نروم سوی نار

چونکه مرا یار نیست،همدم و دلدار نیست

لحظه ای بر ما نما، صاحب حسن و نگار

چشم ونظرها به توست، فکر و اثر ها ز توست

چونکه خبرها زتوست،روی نما گل عذار

دیدن معشوق هم ، با دل بیمار نیست

هست رجالی اسیر، راه نما کردگار


گلچین

دیوانه و اسیرم، در بند نفس خویشم

یارب نما ی لطفی، تا روی تو ببینم

در کوی و برزن ما، یادی ز دلبرم نیست

جامی ز می عطا کن، تا غیر تو نبینم

ای رهزن گران سنگ، گلچین کنی تو دلها

مجنون لیلی ام من، مدهوش روی یارم 

در می زنم مداوم، تا بلکه در گشایی

همچون گدا ی کویت، درمانده و فقیرم

شمع وجود ما را، روشن نما ز حکمت

ای نور هستی و جان، کن نور خود نصیبم

ای خالق شب و روز، دل را کنی تو افروز 

تقوا به ما عطا کن،باشد چراغ راهم

عاشق شده رجالی، معشوق من کجایی

بر ما نما نظر دمی کن،ای مونس و رفیقم



سراینده دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


ای رضا ای مظهر عدل و شرف

ای که قرآنت سخن بود و هدف

وادی طوس از وجودت پر نعم

اشتیاق زایران از هر طرف

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


ای رضا ای مظهر عدل و شرف

ای که قرآنت سخن بود و هدف

وادی طوس از وجودت پر نعم

اشتیاق زایران از هر طرف

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


زینب ای افشاگر و یار ولی

دخت زهرا وپدر باشد علی

کربلا را زنده کردی تا ابد

مکر دشمن را نمودی منجلی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


تکیه بر دنیا

مکن تکیه بر عقل تنها،  بشر

شود موجب کبر و اندوه و شر

اگرعقل تنها شود رهنما

نبینی تو حق را ورای نظر

شود موجب خسر هر آدمی

اگر تکیه گاهش به اموال و زر

به مقصد رسد هر که دارد خدا

هدایت کند خلق را در سفر

مکن تکیه برمنصب و قدرتت

اگر می توانی ز آن کن حذر

نکرده وفا بر کسی تا کنون

بود سخت این امتحان بر بشر

شوی خوار گر تکیه بر آن کنی

که  باشد فریبنده و پر خطر

چو تقوا نباشد مرو سوی آن

در این فتنه تقوا بباشد سپر

اگر خدمت خلق و مردم کنی

جزایش بهشت است و بینی ثمر

اگر کار کردن برای خداست

خدا می دهد اجر و پاداش و زر

چو باشی به دنبال کسب مقام

ندارد بجز زحمت و درد سر

هر آنکس فریبد تو را با حیل

نشاید که نامید کارش هنر

علی گفت بر خصم خود این سخن

فریبندگی نیست بر ما ظفر

تو در کسب دنیا ، بکن خود تلاش

مکن تکیه بر دیگران یا پدر

بپرداز حق یتیم و ضعیف

ادا کن به دنیا و با خود نبر

زمانی که کودک و کوچک بدی

بدون کمک، کی تو گشتی قدر

بود وقف تو روز و شب مادرت

همه جان، نلرزان دلش، شاه پسر

خدایا ند ارم بجز تو کسی

رجالی اسیر  دل است و بصر

باسمه تعالی

میلاد امام حسن مجتبی

شد نیمه ماه رمضان جشن ولادت
باشد همه جا شور وصفا بهر عنایت

آورده به عالم گهر ی دخت پیمبر  
صورت چو علی، قد چو نبی،نور امامت

شد ماه مبارک، به قدوم مه طاها       
روشن به جهان دیده، آن رهبر ملت

  هم پاره تن احمد و هم  زاده حیدر
  گشته است حسن نور خدا پور ولایت

او صاحب کوثر بود  ونور دو عالم   
  بر خلق جهان شافع و او هادی امت

او سید وسالار حسین در ره دین است    
  با شیر خدا همره واو نور سعادت

او نور دل فاطمه و شافع محشر        
 پرورده زهرا ست حسن سبط رسالت

طی کن ره جانان را، جانانه رجالی آن
هر گز نبود دشوار، چون نیست تو را زحمت


سراینده دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی


امام حسن


سید و اولاد زهرا و علی شاه نجف

در ره و رسم پدر نستوه بود و با شرف


در شب میلاد احمد این غزل آمد به ذهن

کن غم ما را تو ای آقای ما هم برطرف


چون شهادت شد نصیب مقتدای مسلمین

شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف


پیرو مکری که دشمن با سران جبهه کرد

صلح کرد او از برای عدل و ایمان و هدف


در جهاد و رزم، او تنها ترین سردار شد

او بود فرزند یکتا دختر ی اندر صدف


دست پیغمبر ندیدند بر سر و موی حسن

تیر باران شد بدست نا کسان از هر طرف


سید و میر جوانان بهشتی پر گرفت از بین ما

پیرو زهری ،که آمد از امیری بی شرف


زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد

بعد مرگش آن خبیثان کوفتند بر چنگ و دف


هر که در راه خدا اقدام بر کاری کند

در مصاف دشمنان، پیروز گردد، لا تخف


هر که خواهد عشق یزدان در درون و در ضمیر

با توسل با عبادت می توان آری به کف


فکر ما ،اعمال ما،در راه و مشی آن امام

خوش بحالت میثمی،عمرت نبوده بی هدف


خوی و افکار رجالی تا ابد در راه توست

با حسین و با حسن عمرش نمی گردد تلف



سروده شده توسط 

علی رجالی و مهدی میثمی

  • علی رجالی