جام می باشد همانند چو نی
گر بنوشی یا نوازی پی به پی
می کند مست و شوی مدهوش او
کسب علم و معرفت کن همچو می
جام می باشد همانند چو نی
گر بنوشی یا نوازی پی به پی
می کند مست و شوی مدهوش او
کسب علم و معرفت کن همچو می
باسمه تعالی
برداشتهایی از نهج البلاغه
خطبه اول_قسمت ۳۴
تکامل انسان
خداوند چشم و جان را به ما داده تا او را ببینیم و تنها به امور دنیوی توجه نکنیم .شما یک طفل را ببینید دوان دوان می دود ،ممکن است چند بار هم به زمین بخورد،تا به دامن مادر برسد و در آغوش او قرار گیرد.انسان ها نیز اگر بخواهند مورد لطف خدای متعال قرار گیرند باید به سوی چهارده معصوم حرکت کنند ،اگر چه در طی این راه ممکن است سختی ها نیز باشد،تا از معرفت الهی مست و سیراب شوند.
انسان ها با توجه به شرایط و محدودیت خود علم را در قالب فرضیه بیان می کنند و احتمال تغییر فرضیه با گذشت زمان وجود دارد.اما دین سخن خود را در قالب نظریه می گوید و با گذشت زمان تغییر نمی کند.امیر المومنیین نحوه خلقت انسان را شفاف و روشن بیان می کند.در صورتی که علم با شک و تردید و احتمال نحوه خلقت انسان را بیان می کند.با گذشت زمان نظریه تکامل انسان از میمون به انسان با پیدا شدن مجسمه سر انسانهای گذشته دچار خدشه قرار گرفت.
امیر المومنین می گوید بعد از اینکه جسم انسان از آب و گل شکل گرفت و برای مدتی رها شد ،آنگاه در زمان معینی خداوند در آن آب حیات بنام روح را قرار داد.از بس که روح لطیف و بی نهایت طلب و تواناست ، خداوند آن را به خود نسبت می دهد.انسان تنها موجودی است که خواسته هایش پایان پذیر نیست.با کنجکاوی و ایجاد وسیله مناسب،روزی دریا را طی می کند،روزی هوا را در می نوردد،روزی زمین را می شکافد،روزی هسته ها را متلاشی کرده و انرژی از آن خارج می کند و بطور کلی دنبال حقیقت های نا شناخته است و تلاش می کند که علل آنرا کشف کند.
انسان در عالم های گوناگون سیری ناپذیر است .خواه عالم شهوت باشد،یا قدرت و یا علم و دانش باشد.هر چه بیشتر بداند،عطش بیشتری پیدا می کند.همانند قدح است که هر چه بطرف بالا می رود وسعت بیشتری دارد،هر قدر آگاهی شما به علم زیادتر می گردد ،به موازات سوالات و مجهولات شما نیز بیشتر می گردد.
بی نهایت طلبی انسان از ویژگی های عقل است.کار علم این است که عقل را شکوفا می کند.دل جای خود را دارد.کار دین این است که دل را شکوفا می کند.این بی نهایت طلبی دل است که انسان را به عالم معنا می برد و او را یک انسان کامل می کند.هنر دین این است که این بی نهایت طلبی انسان را جهت می دهد و آنرا شکوفا می کند و موجب رشد معنوی انسان فراهم می گردد.
خداوند چنین چیزی را به جسد آدمی دمید که می تواند کوچکترین ذرات جهان را ببیند و آنرا بشکافد.همچنین دورترین نقاط جهان را ببیند و آنرا به تصویر بکشاند و صدای آنرا بشنود.
حضرت علی(ع) می فر مایند خداوند علاوه بر قدرت زیاده خواهی که تنها به انسان داده است.قدرت تخیل و حافظه و ذهن را به او داده است تا بتواند جهان هستی را در ذهن خود متصور کند و در صورت لزوم به اسرار آن پی ببرد و موجب خلاقیت خود و کشف حقایق هستی شود.انسان با بکار بردن افکار خود بر زمین و آسمان و دریا تسلط پیدا می کند.خداوند اجزایی در بدن انسان قرار داده است که در اختیار روح او قرار گیرند و می توانند موجبات رشد انسان را فراهم کند.انسان با تفکر می تواند حق را از باطل تمیز دهد.همچنین با حواس گوناگون موجب تشخیص خواص اجسام گردد.انسان ها اگر چه از نظر ظاهر بهم شباهت دارند ولی از نظر خصوصیات اخلاقی ورفتاری و گفتاری متمایزند.این جمع اضداد بطور مسالمت آمیز در کنار هم زندگی می کنند.
خداوند در انسان امزاج چهار گانه قرار داده است که با تغییرات آنها اطبای سنتی به بیماری افراد پی می ببرند.در جامعه نیز این چهار صفت وجود دارد.بعضی ها خون گرم و خوش اخلاق،بعضی ها خون سرد و بد اخلاق،بعضی ها پر جوش و پر تحرک .در مقابل بعضی ها تنبل و بی تحرک.
تجلی حق، در صفات خداست
نه در ذات و ،نه جلوه هاست
ملک می دمد ، روح رابر بشر
باذن خدا، آدمی را بقاست
دکتر علی رجالی
@alirejali
باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۷_ بیت هشتم
ولی خدا
حافظ مرید جام می است ای صبا برو
وز بنده بندگی برسان شیخ جام را
به ظرف شراب ، جام می گویند.اما در اینجا منظور ولی خداست که در دل خود باده معرفت دارد.صبا نسیم صبحگاهی است.بنده به کسی گویند که مطیع و فرمانبر آقا و مرید خود باشد.منظور از بندگی برسان،یعنی ارادت و پیغام مرا برسان.منظور از شیخ جام،پیر و مراد است.هر گز به معنای شیخ جام صوفیان نمی باشد.
حافظ، عرفا را به می تشبیه می کند ولی مولانا آنها را به نی تشبیه می کنند.زیرا می باعث مستی می گردد و از نی نوای دلنواز شنیده می شود.شما وقتی کنار یک عالم ربانی می نشینی ،گویا کنار جام می نشسته ای که با کسب معرفت ،چون نوشیدن جرعه ای می مست و حیران می شوی.
حافظ می گوید من مرید کسی هستم که مرا مست از معرفت الهی کند.به باد صبا می گوید اگر ولی خدا و شیخ جام را دیدی ،سلام بنده مطیع اوامر الهی را به او برسان.
اگر خواهی جمال دلربا را
اطاعت کن ولی و مصطفی را
تفکر پیشه کن با زهد و تقوا
اگر عاشق شوی بینی خدا را
دکتر علی رجالی
@alirejali
باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت بیست و سوم
در این قسمت نکاتی را در خصوص سروده های خود می گویم.
۱۲۸.پدرم گاه گاهی اشعاری کوتاه می سرود .او علاقه به رباعیات خیام داشت.بنده در دوره دبیرستان مشاعره می کردم و اشعار زیادی حفظ بودم.با آمدن به دانشگاه دیگر فرصتی برای ادامه نبود.لذا اکثر آنها را فراموش کرده ام.
۱۲۹.یکی از برادرانم ،که در علوم دینی و حوزوی مشغول است.او هم طبع شعر دارد و اشعاری سروده و چاپ کرده است.ایشان در جلسات سخنرانی که داشت مرا تشویق کرد که امکان سرودن اشعار هست.لذا به تدریج شروع به سرودن مثنوی نمودم.
۱۳۰.داماد خواهرم، شاعر توانا یی است.زیاد مزاحم ایشان شدم.حدود دو سال باهم به ویرایش اشعار و به تکمیل آنها پرداختم.مجموعه اشعار نوای دل در وصف چهارده معصوم و بیان فروع الدین به شعر با زبانی ساده و روان بطوریکه قابل استفاده برای عموم باشد را نشر دادم.
۱۳۱.مدتی بود که سرودن شعر را کنار گذاشته بودم و به امور علمی متمرکز شدم.زیاد وقت مرا می گرفت.بنده می خواستم هر بیت دارای محتوای فرهنگی از علوم قرآنی،حدیث و بطور کلی مفاهیم مذهبی باشد.از طرفی باید وزن و حالت هنری شعر را داشته باشد.
۱۳۲.چند سالی است که شروع به سرودن رباعی کرده ام.حدود هشتصد رباعی سروده ام.همگی آنها در کانال زیر در تلگرام آمده است.هر موقع فرصتی داشته باشم و عنایتی از طرف خدای متعال باشد سروده ام.همانند مثنوی کمتر وقت مرا می گیرد ولی سختی خود را دارد.باید در دو بیت مطلبی را بیان کرد.در صورتی که در مثنوی می توان با ابیات زیادتری مقصود را رسان.
@robaeiatrejali
۱۳۳.بطور پراکنده دوستانی رباعیات مرا بعَضا اصلاح و ویرایش نمودند.اما فرصتی نشد که حضوری با شاعری همنشین شوم و بطور دقیق آنها را ویرایش اصولی کنم.لذا برای از بین نرفتن آنها، فعلا نشر و جمع آوری کرده ام.گزیده ای از رباعیات منتخب بنده در اینستاگرام آمده است.
ali.rejali00
۱۳۴.اخیرا شروع به خواندن اشعار حافظ بطور دقیق نموده ام.همزمان برداشتهای خود را بیت به بیت در کانال فرهنگی و اجتماعی خود روزانه می آورم.علاقه مندشده ام که مدتی را روی غزل کار کنم.اشعاری هم سروده ام که در وبلاگ اینجانب به آدرس زیر آمده است.
alirejali.blog.ir
دکتر علی رجالی
@alirejali
باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۷ _بیت هفتم
بندگی
ما را بر آستان تو بس حق خدمت است
ای خواجه ، بازبین به ترحم غلام را
آستان،یعنی درگاه و پیشگاه.بس به معنای بسیار است.خواجه به معنای سرور و آقاست.عرفا آنرا برای پیر و مراد و مرشد خود بکار می برند.که در راس آنها نبی اکرم است.باز بین به معنای باز نگری و دلجویی کن.ترحم به معنای شفقت و مهربانی است.غلام به بنده مطیع می گویند.
حافظ می گوید ،ای پیر و مرادمن، عمری دستورات شما را اطاعت کردم.پس حق من بر شما بسیار است.زیرا وقتی مرید حرف مراد را گوش و اطاعت می کند.او حقی پیدا می کند.حق او هم چیزی بجز دستگیری و عنایت نیست.لذا بر بنده مطیع و غلام خود نظری کن.
دیر فهمیدم که عصیان کرده ام در بندگی
دیر فهمیدم که تنها اوست اندر زندگی
ای بشر تا کی اسیر این و آن و نفس خود
دیر فهمیدم زمان طى شد و ما در بردگی
دکتر علی رجالی
@alirejali
باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت بیست و یکم
در این قسمت به پاره ای از زمینه های تحقیقاتی خود را بیان می پردازم.
۹۸.کارهای پژوهشی خود را از دوره دکتری خود شروع کردم.دوره دکتری در انگلستان صرفا تحقیقاتی است و هیچگونه دوره آموزشی ندارد.لذا استاد راهنما یم، دکتر بیکر،چند موضوع را پیشنهاد نمود.با توجه به عدم شناخت به مسائل پیشنهادی،ازخدا مشورت خواستم.دکتر انشایی یک استخاره نمودند .لذا موضوع تحقیق را با منظم پذیری جبرهای باناخ اندازه وزنی شروع نمودم.
۹۹.برای کار و تحقیق در این زمینه لازم بود،ابتدا مقدمات و ساختارهای آنرا فراهم و سپس به حل مسائل در این زمینه بپردازم.حدود دو سال طول کشید تا مطالعات اولیه و مقالات مورد نیاز تهیه و زیربنای تحقیق فراهم گردد.در دو سال آخر ، تلاش های من بتدریج به ثمر نشست و خود را نشان داد.پابان نامه اینجانب حدود دویست صفحه تدوین شده است .متن آن در ریسرچ گیت آمده است.
۱۰۰.در اولین فرصت مطالعاتی ، تحقیقات خود را متمرکز روی گروه ها کردم.دوره دکتری زمینه فعالیت من روی نیم گروه ها بود و با توجه به ساختار جبری آنها،جای مانور کمتر و ابزار کافی وجود نداشت.لذا خواص جبری و توپولوژیکی توابع وزنی روی گروه ها را مطالعه و آنها را بررسی کردم.
۱۰۱.در دومین فرصت مطالعاتی، فعالیت خود را روی میانگین پذیری جبرهای باناخ بالاخص جبرهای گروهی وساختار جبری گروه ها متمرکز نمودم.این تحقیق منجر به مفهومی بنام پیکر بندی شد.با استفاده از یک نرم افزار مناسب امکان بررسی یکریختی بین بعضی از گروه های بی پایان مقدور گشت.
۱۰۲.زمینه های تحقیقات دیگری همچون خواص جبری و توپولوزیکی جبرهای فرشه را
مشغول تحقیق هستم.جبرهای فرشه تعمییم مناسب برای جبرهای باناخ هستند.
۱۰۳.خواص جبری و توپولوزیکی جبرهای لیپشتز برداری مقدار را با چند دانشجوی دکتری مشغول تحقیق می باشم که منجر به چاپ مقالاتی نیز شده است.
۱۰۴خواص.B.S.E. جبرها یک موضوع تحقیق جدید است که با دو نفر از دانشجویان دکتری مشغول به تحقیق هستم.
۱۰۵.تلاش بنده این است که با هر دانشجوی دکتری یک شاخه جدید در زمینه آنالیز هارمونیک را مورد مطالعه قرار دهم بطوریکه در کشور یک مجموعه از صاحبنظران آنالیز هارمونیک مجرد تشکیل گردد.تا به تدریج یک قطب علمی از صاحب نطران در کشور ایجاد گردد.
۱۰۵.هم اکنون عضو قطب جبر باناخ هستم که در گروه ریاضی دانشگاه تشیکیل شده است.از بین قطب های علمی ریاضی کشور رتبه اول را کسب نموده است.
دکتر علی رجالی
@alirejali
Ali Rejali:
باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت بیستم
در این قسمت به پاره ای از تالیفات و آثار علمی خود می پردازم.
۹۳.چند سالی مشغول تدوین یک دایره المعارفی در زمینه آنالیز هارمونیک مجرد و کاربردهای آن در زمینه جبر های باناخ بودم.لذا در ابتدا انواع جبر های باناخ و خواص اصلی آنها را روی گروهها و نیم گروه ها در مجموعه ای بنام
Abstract Harmonic Analysis on groups and semigrous
جمع آوری نمودم.علاقه مندان می توانند در ریسرچ گیت به آدرس زیر کلیه تالیفات بنده را ملاحظه کنند.
www.researchgate.net/profile/Ali_Rejali2/contributions
۹۴.پس از بازگشت از فرصت مطالعاتی از کانادا و تدریس نظریه نمایشها روی گروه ها مجموعه ای زیر را تدوین نمودم.
Lecture Notes on Abstract Harmonic Analysis (Representation theory on groups)
۹۵.یکی از جبر های باناخ که کاربرد زیادی در آنالیز هارمونیک مجرد دارد جبرهای گروهی و جبرهای فوریه است.لذا مجموعه ای تحت عنوان زیر تهیه کردم.در این مجموعه کاربرد جبرهای وان نیومن در آنالیز هارمونیک مجرد با جزئیات آمده است.
Von-Neumann Algebras for Absrtact Harmonic Analysis
۹۶.مجموعه ای مقدماتی در مفاهیم آنالیز هارمونیک مجرد برای مقطع کارشناسی ارشد تحت عنوان زیر تهیه نمودم.
Analysis on topological groups
۹۷.مجموعه به نام روشهای حل مسائل ریاضی با نام زیر تهیه گردید.
Art of Mathematical Problems Solving
لازم به ذکر است متن کامل آثار اینجانب د سایت شخصی به آدرس
alirejali.ir
و ریسرچ گیت قابل دسترسی است.امید است بتوان با تدوین و ویرایش نهایی آنها اقدام به چاپ نمود.
دکتر علی رجالی
@alirejali
باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت نوزدهم
در این قسمت نکاتی را که در مدتی که درجذب هیات علمی فعالیت داشتم،اشاره می کنم.
۸۵.به مدت سه سال در بررسی صلاحیت علمی اساتید جهت جذب در دانشگاه اصفهان با حکمی که از طرف وزارت علوم صادر شده بود باتفاق جمعی از اساتید دانشگاه فعالیت داشتم.
۸۶.اینجانب مسئول هماهنگی کمیته بررسی صلاحیت ها بودم و در جلسات هیات جذب معمولا شرکت می کردم و یا نظر کار گروه را منعکس می کردم.
۸۷.ضمنا از طرف هیئت جذب دانشگاه به نمایندگی در کمیسیون ماده ۲ ،در امور فرهنگی، ارتقای اعضای هیات علمی شر کت می کردم.
۸۸.در این مدت از بین بررسی حدود سیصد پرونده ،انگشت شمار پرونده وجود داشت که مورد تائید قرار نمی گرفت.
۸۹.هر یک از اعضا نظر خود را بطور مستقل در قالب فرمی منعکس می کردند و بنده هیچگونه اعمال نظری نمی کردم وتنها نظارت بر حسن اجرا می کردم.معمولا نظرات نزدیک به هم بود.
۹۰.چندین بار اتفاق می افتاد که نظر جمع متمایز با نظر تحقیقات استانی بود.در هر صورت نظر اکثریت را منعکس می کردیم.اگر لازم می شد بررسی بیشتری می کردیم که حق کسی ضایع نگردد.
۹۱.کسانی که در ابتدا در جلسه حضور پیدا می کردند،معمولا اضطراب داشتند.اما در پایان با روی خندان جلسه را ترک می گفتند.احساس اینجانب این بود که یک آرامش نسبی در این خصوص در دانشگاه بوجود آمده بود و عزیزانی که مراجعه می کردند به این نتیجه می رسیدند که جز رضای حق تعالی و انجام وظیفه از هر گونه خط بازی و جهت گیری سیاسی اعضا پرهیز می کنند.
۹۲. اگر چه این قضاوت ها بسیار حساس و سرنوشت ساز بود. کسانی که عمری را به امور علمی پرداخته بودند.کوچکترین خطا در قضاوت در آینده و سرنوشت افراد تاثیر گذار بو د.لذا حد اکثر دقت بعمل می آمد.امید است رضای حق تعالی را در انجام این وظیفه خطیر کسب کرده باشیم.ان شا الله
دکتر علی رجالی
@alirejali
کانال تحلیلی در آیات قرآن ، احادیث،اشعار حافظ و مولانا:
باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل۷_ بیت پنجم
شهرت
ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش
پیرانه سر مکن هنری، ننگ و نام را
ای دل در اشعار حافظ،خطاب به خود او دارد.منظور از شباب،جوانی است.گل چیدن،کنایه از به بهره بردن و فایده کردن است.عیش در اینجا به مفهوم زندگی است.پیرانه سر کنایه از دوران پیری است.منظور از مکن هنری،کنایه به این دارد که خود نمایی مکن.لازم نیست که هنر نمایی کنی.ننگ و نام کنایه از اعتبار و شهرت و اعتبار داشتن است.
حافظ به خود می گوید که از زندگی در جوانی بهره ای نبرده ای.همواره دنبال شهرت و اعتبار بودی.هر چه بود گذشت.حالا چرا ،سر پیری و معرکه گیری می کنی.دیگر لازم نیست هنر نمایی کنی.آنهم بخاطر اینکه شهرت و آوازه ای پیدا کنی.جوانی را خراب کردی،دیگر پیری را خراب مکن.
پیامبر گرامی می فرمایند در قیامت از چهار چیز سوال می شود.اول اینکه جوانی را چگونه گذراندی.دوم اینکه مال و اموال خود را چگونه بدست آورده ای.سوم در چه راهی آنرا خرج کرده ای و چهارم اینکه به اهل بیت عشق ورزیدی.
در جوانی زهد و تقوا پیشه کن
تا توانی روح و جان را بیمه کن
تا که در پیری شود سرمایه ات
وقت هجرت می رسد،اندیشه کن
دکتر علی رجالی
@alirejali