اصول دین

محمد با نبوت را پذیرفتم، پذیرفتم
امامت با عدالت را پذیرفتم، پذیرفتم
یگانه خالق عالم، به یکتایی پذیرفتم
معاد اندر قیامت  را پذیرفتم، پذیرفتم

مردان خدا

گفت مولایم علی، اوصاف مردان خدا
جملگی باشند، خورشید درخشان خدا
در سخن گفتن، خدا را یاد و آنها شاکرند
در مصیبت صابر و دایم  به فرمان خدا

ترس

من از نفسی که مى گردد،  عذاب خویش می ترسم
من از جاهل ، که مى گوید، ندارم کیش مى ترسم
ندارم ترسی از دنیا، که هر کس رفتنی  باشد
"من از گرگی که مى پوشد لباس میش مى ترسم"

کوثر

فاطمه ام ابیها، صاحب علم و کمال و اطهر است
عمر آن گل،شش برابر نقطه های کوثر است
کی شود مهدی بیاید تا کند تفسیر آن
همسر دخت نبی، مولود کعبه، حیدر است

حضرت یوسف

ناجی یوسف تویی ،در قعر چاه
عزت و شوکت دهی با عز وجاه
تو خدایی می کنی و، ما گرفتار هوا
مى شود یوسف، عزیز مصر و شاه

شهادت حضرت علی

عدو مى گفت مولا بی نماز است
شهادت  در حرم  گویای راز  است
ولایت  تا  ابد  پاینده  گردید
که  تفسیر حقیقت   کارساز  است

شهادت

شهادت موجب افشای افکار
حقیقت دیده  گردد نزد اغیار
علی در کعبه گوید آرزویش
کند خوشبختیش ابراز و اظهار

شناخت

آشنایی مرتبط  سازد ، تو را با  یار  خود

عشق آسان مى کند، همراهی  پندار خود

تا ندانی فکر و احساس عزیز جان خود

کی میسر می شود ،بیداری دلدار خود

نصیحت

در صدد باش، زدایی نظر و افکارت

در کمین باش، شناسی عمل و پندارت

چو کسی کرد نصحیت، تو مکن داد و فغان

زنگ ساعت که صدا کرد، کند بیدارت

آثار ظهور

آثار ظهور ، یک  به  یک  پیدا  شد

مکر و دغل فتنه گران افشا شد

مرگ ملک  و  شاه عرب  عبدالله

جنگ یمن و شام و حلب بر پا شد