رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

تحلیلی بر قوم یعقوب

متن نثر: حکایت قوم یعقوب (ع)

حضرت اسحاق، پیامبر خدا، همسری داشت پرهیزگار و مهربان. این زوج دو فرزند داشتند که هر دو از نظر وجودی، سرچشمه‌ی نور و زندگی بودند. اما راه این دو فرزند از هم جدا شد: یکی از ایشان، در مسیر پیامبری و الهام الهی قرار گرفت و دیگری در مسیر دنیازدگی و دنیاخواهی.

برادر اول، یعنی یعقوب، راه صعود و تعالی را در پیش گرفت؛ درحالی‌که دیگری، عیص، به سمت افول و سقوط کشیده شد. یعقوب به مقامی بلند و معنوی رسید و در صف انبیا قرار گرفت، در حالی که عیص در دنیا و تعلقات آن گرفتار شد.

این تفاوت عمیق بین دو فرزند، دل مادر را دچار تلاطم و آتشی درونی کرد. یکی نرم‌خو و عاشق خدا بود و دیگری تندخو و متمایل به دنیا. یکی اهل دعا و نیایش بود و دیگری اهل فریب و حیله. یکی دل به آسمان و معنا سپرده بود و دیگری در زمین و ظاهر مانده بود.

در دل این ماجرا، ندایی از عالم معنا رسید که یعقوب نیز به پیامبری خواهد رسید و مقامش بلند خواهد شد. در زمان ولادت، نشانه‌هایی از عظمت و فرّه الهی در وجود یعقوب نمایان شد و پدرش، حضرت اسحاق، با نگاهی پر از مهر، فرزندش را مشمول محبت و تربیت الهی قرار داد.

در یکی از روزها، عیص از صحرا بازگشت؛ در حالی‌که گرسنه و خسته بود. از برادرش یعقوب خواست که نگاهی به حال و روزش بیندازد. یعقوب از او خواست راز خود را فاش نکند و به دیگران نگوید، چرا که فتنه‌انگیز خواهد شد. به او توصیه کرد اگر راه عدالت و پرهیز از گناه را پیش گیرد، خدا روزی او را کامل خواهد داد.

اما عیص اسیر خواهش‌های نفسانی و هوای نفس شد و شرافت خدادادی را به دنیا فروخت. در نتیجه، عزت و مقام از او گرفته شد و خدا آن را به یعقوب عطا کرد. خداوند عزت را به کسی می‌دهد که دلش از گناه پاک باشد، نه به آن‌که دلش پر از تمایل‌های نفسانی است.

از کودکی، یعقوب مورد لطف خاص خدا قرار داشت و به او علم و حلم و وفا عطا شده بود. او در مسیر الهی گام برداشت؛ مسیری که سخت، طولانی و پررنج بود. عیص که برادری حسود و بددل بود، بر یعقوب رشک می‌برد، اما ظاهر ماجرا برای دیگران نیکو جلوه می‌کرد.

یعقوب با توکل، صبر و رضا، دل را از آلودگی‌ها پاک کرد و در برابر سختی‌ها استوار ماند. او همچون کوهی از صلابت بود: مهربان، دور از کینه، و پرشتاب در راه حق. او، مانند پدرش اسحاق، دلی مهربان و غیرتمند داشت.


تفسیر و تحلیل عرفانی و اخلاقی

۱. دوگانگی فرزندان در خانواده انبیا: در حکایت یعقوب و عیص، می‌بینیم که حتی در بطن یک خانواده‌ی پیامبر، فرزندان می‌توانند مسیرهای کاملاً متفاوتی را انتخاب کنند. این نشان می‌دهد که کرامت، فضل و هدایت الهی امری اکتسابی است و باید با دل پاک و سلوک معنوی به دست آید.

۲. تقابل دنیا و معنا: یکی از مضامین اصلی این حکایت، تقابل دو راه است: راه دنیا و راه معنا. عیص نماینده‌ی کسانی است که در ظاهر اهل تلاش و شکار و بیرون‌رفتگی‌اند، اما درونشان گرفتار نفس است. در مقابل، یعقوب نماینده‌ی راه باطن، دعا، صبر، توکل و صعود به سمت حق است.

  1. حلم، صبر و توکل، شرط نیل به مقام پیامبری: راهی که یعقوب پیمود، راه معرفت و مجاهدت بود. او از کودکی در مسیر الهی پرورش یافت و با تحمل سختی‌ها، برکت، علم، حلم، و مقام نبوت را به‌دست آورد. این آموزه‌ای است برای سالکان راه حق که بدانند مقام بلند جز با ریاضت و بندگی به دست نمی‌آید.

  2. نصیحت به برادر و خطر فاش کردن راز: یعقوب به عیص توصیه کرد راز الهی را فاش نکند، زیرا افشای اسرار غیبی، حتی اگر حق باشد، ممکن است فتنه‌برانگیز باشد. این نکته، حاوی درس بزرگی است درباره‌ی حفظ اسرار الهی و حکمت در بیان.

  3. اختیار و اراده انسان: با اینکه هر دو برادر در خانه پیامبر خدا پرورش یافتند، انتخاب‌های فردی، سرنوشت آن‌ها را رقم زد. یکی اهل افول شد و دیگری اهل صعود. این نشان می‌دهد که هر انسانی با اراده‌ی خویش، می‌تواند راه سقوط یا صعود را برگزیند.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی 

  • ۰۴/۰۳/۲۲
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی