اگر بیعذر باشد در غیابش
دلم گیرد زِ لطفِ بیحسابش
نه وصلش مرهم دلهای خستهست
نه هجرانش خموش از التهابش
اگر بیعذر باشد در غیابش
نخواهم دل، دگر از فتحِ بابش
دلم گیرد زِ مهرِ بینشانی
که پنهان میکند مهرِ حبابش
اگر بیعذر باشد در غیابش
نخواهم لب گشودن در خطابش
چو بیقانون غیبت میپسندد
روا باشد که بندم من طنابش
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۳/۱۳