رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مثنوی مهارت آموزی

تحت ویرایش

 

با کمال میل، در ادامه، یک مقدمه‌ی ادبی و مفهومی برای منظومه‌ی مهارت‌ها، و سپس فهرست منظمی از مهارت‌های ذکرشده برایتان فراهم کرده‌ام. اگر منظومه بعداً به‌صورت کتاب تنظیم شود، این مقدمه و فهرست می‌توانند در ابتدای آن جای گیرند.

مقدمه

در روزگار پرآشوبی که انسان در هیاهوی اطلاعات، فناوری، و اضطراب‌های زندگی گم شده است، آن‌چه جان او را آرام می‌کند و راهش را روشن می‌سازد، نه تنها دانش و نه فقط تجربه، بلکه مهارت است؛ مهارتی که پیوند میان علم و عمل، میان نیت و نتیجه، و میان خود و خداست.

این منظومه، تلاشی است برای احصاء و تصویرسازی از سیصد مهارت معنوی، انسانی، رفتاری، شناختی و کاربردی که هر یک نقشی در سیر صعودی انسان به‌سوی کمال دارد. در این اشعار، مهارت نه فقط ابزار زندگی، بلکه راه سلوک، تربیت نفس، آرامش دل و شکوفایی جان شمرده شده است.

زبان شعر، با لطافت و رمزآلودی خاص خود، در این مجموعه کوشیده است تا واژه‌ی خشک و فنی "مهارت" را از قالب‌های صرفاً آموزشی، به دنیای عرفانی، اخلاقی و تربیتی ارتقا دهد. این اشعار، آیینه‌ای است از دغدغه‌هایی که روح انسان در مسیر زیستنِ آگاهانه با آن‌ها مواجه است.

باشد که این سیصد مهارت، همچون سیصد چراغ، راه جوینده‌ی حقیقت را روشن سازد و جان خواننده را به نورِ معنا آشنا گرداند.

فهرست موضوعی مهارت‌ها

۱. مهارت‌های فردی و شناختی

  • خودشناسی
  • شناخت توانایی‌ها
  • هدف‌گذاری
  • برنامه‌ریزی
  • تفکر خلاق
  • تصمیم‌گیری
  • تمرکز و حضور ذهن
  • تحلیل و حل مسئله

۲. مهارت‌های ارتباطی

  • گوش دادن فعال
  • صحبت مؤثر
  • زبان بدن
  • درک نگاه و احساس
  • حل تعارض
  • همدلی
  • پذیرش انتقاد
  • نرمی در گفتار و رفتار

۳. مهارت‌های اخلاقی و معنوی

  • تقوا و توکل
  • توبه و بازگشت
  • صبر و شکر
  • سکوت آگاهانه
  • قناعت
  • فروتنی
  • پرهیز از غرور
  • عبادت و حضور قلب
  • دعا و نیایش
  • ذکر و خلوت درون

۴. مهارت‌های اجتماعی

  • کار گروهی
  • ارتباط با خانواده
  • حسن معاشرت
  • مدیریت تعارض
  • محبت‌ورزی
  • گذشت و بخشش
  • اعتمادسازی
  • ایجاد اثر ماندگار در اجتماع

۵. مهارت‌های زندگی روزمره

  • مدیریت زمان
  • خواب و تغذیه‌ی صحیح
  • نظم شخصی
  • اولویت‌بندی
  • ورزش و سلامت
  • تربیت حیوان و گیاه
  • استفاده از طبیعت
  • مدیریت مالی

۶. مهارت‌های معنوی عمیق

  • دیدن خدا در خلق
  • فنای فی الله
  • ترک هوی
  • شنیدن سکوت
  • شناخت باطن مرگ
  • رضایت به تقدیر
  • درک حضور دائمی خدا
  • سیر در وجود

 

بخش نخست: مهارت‌های فردی و رفتاری (۱–۱۰۰)

ای خردمندان، ببندید این کمند
کِز مهارت می‌شود دل‌ها بلند

زندگی بی مهـر و بی تمرین نیست
در عمل مرد است، حرف آیین نیست

اولین مهـر است: آراستن
لب به پوشش، دل به پیراستن

لباس خوب از ادب آگه کند
چشم هر بیننده را شَه‌ره کند

پس از آن، راه رفتن، پا به‌جا
بی‌غرور و بی‌شتاب و بی‌ریا

سوم آن باشد: سخن گفتن نکو
نه فزون، نه خام، نه آلوده‌به‌خو

چهارم: گفتار خوب و سنجیده
دل گشاید، نه که باشد پیچیده

پنجم: نظم است، اصل زندگی
بی‌نظامی آورَد دیوانگی

ششم: شعری بخوان با جان و دل
تا شود دل روشن از نور ازل

هفتم: نقاشی و رنگ و خیال
شاد گردد جان ز تصویر و جمال

هشتم: نوشتن، مهری از خرد
راز دل را روی کاغذ می‌برد

نهم: ترانه‌خوانی با صفا
گو به دل، شادی بیا و با وفا

دهم: بهداشت و پاکی جان و تن
عطر نور آید ز دست و پیرهن

یازدهم: کار تیمی یاد گیر
تا شود دشوار، آسان و اسیر

دوازدهم: نقد کردن با ادب
تا شود هر خام، پخته در طلب

سیم و چهاردهم: شهامت، جرأت است
بی‌دلیری، هیچ کارت فرصت است

تشخیص حق از باطل، گام پَس
هر که نشناسد، رود در چاه و خس

غذا خوردن نیز علمی محترم
تا نباشد مرز، گردد پر ستم

گره بستن، هنر باشد به‌جاست
کار دستی، سِحر کودک‌هاست

قیچی و برش، مهری از هنر
تا ببینی در عمل، نور و ثمر

سعی کن خوش‌خط شوی، زیبا نویس
خط نکو آید ز جانِ دل‌نویس

اشیا بشوی با دقت، با صفا
تا شوی در کار پاکی، باوفا

مطالعه، گنج دانش را گشاست
هر که اهلش نیست، از دانش جداست

مدیریت در زمان، نیکوترین
تا نمانی جا، نمانی از زمین

کنترل کن خشم خود با عقل و صبر
تا نسوزد خانه‌ات از شعله‌جبر

پذیرای نقد و گفتار دگر
تا نگردد فکر تو چون سنگ و زر

پژوهش نیز چراغ راه توست
جستجو کن تا حقیقت نزد توست

دوست خوبت را شناسا کن ز نو
مهربان، صادق، وفادار و نکو

 

۱. ای خردمندان، ببندید این کمند

۲. کِز مهارت می‌شود دل‌ها بلند
۳. زندگی بی مهـر و بی تمرین نیست
۴. در عمل مرد است، حرف آیین نیست
۵. اولین مهـر است: آراستن
۶. لب به پوشش، دل به پیراستن
۷. لباس خوب از ادب آگه کند
۸. چشم هر بیننده را شَه‌ره کند
۹. پس از آن، راه رفتن، پا به‌جا
۱۰. بی‌غرور و بی‌شتاب و بی‌ریا
۱۱. سوم آن باشد: سخن گفتن نکو
۱۲. نه فزون، نه خام، نه آلوده‌به‌خو
۱۳. چهارم: گفتار خوب و سنجیده
۱۴. دل گشاید، نه که باشد پیچیده
۱۵. پنجم: نظم است، اصل زندگی
۱۶. بی‌نظامی آورَد دیوانگی
۱۷. ششم: شعری بخوان با جان و دل
۱۸. تا شود دل روشن از نور ازل
۱۹. هفتم: نقاشی و رنگ و خیال
۲۰. شاد گردد جان ز تصویر و جمال
۲۱. هشتم: نوشتن، مهری از خرد
۲۲. راز دل را روی کاغذ می‌برد
۲۳. نهم: ترانه‌خوانی با صفا
۲۴. گو به دل، شادی بیا و با وفا
۲۵. دهم: بهداشت و پاکی جان و تن
۲۶. عطر نور آید ز دست و پیرهن
۲۷. یازدهم: کار تیمی یاد گیر
۲۸. تا شود دشوار، آسان و اسیر
۲۹. دوازدهم: نقد کردن با ادب
۳۰. تا شود هر خام، پخته در طلب
۳۱. سیم و چهاردهم: شهامت، جرأت است
۳۲. بی‌دلیری، هیچ کارت فرصت است
۳۳. تشخیص حق از باطل، گام پَس
۳۴. هر که نشناسد، رود در چاه و خس
۳۵. غذا خوردن نیز علمی محترم
۳۶. تا نباشد مرز، گردد پر ستم
۳۷. گره بستن، هنر باشد به‌جاست
۳۸. کار دستی، سِحر کودک‌هاست
۳۹. قیچی و برش، مهری از هنر
۴۰. تا ببینی در عمل، نور و ثمر
۴۱. سعی کن خوش‌خط شوی، زیبا نویس
۴۲. خط نکو آید ز جانِ دل‌نویس
۴۳. اشیا بشوی با دقت، با صفا
۴۴. تا شوی در کار پاکی، باوفا
۴۵. مطالعه، گنج دانش را گشاست
۴۶. هر که اهلش نیست، از دانش جداست
۴۷. مدیریت در زمان، نیکوترین
۴۸. تا نمانی جا، نمانی از زمین
۴۹. کنترل کن خشم خود با عقل و صبر
۵۰. تا نسوزد خانه‌ات از شعله‌جبر
۵۱. پذیرای نقد و گفتار دگر
۵۲. تا نگردد فکر تو چون سنگ و زر
۵۳. پژوهش نیز چراغ راه توست
۵۴. جستجو کن تا حقیقت نزد توست
۵۵. دوست خوبت را شناسا کن ز نو
۵۶. مهربان، صادق، وفادار و نکو
۵۷. بازی آموزد تو را قانون و شور
۵۸. هم نشاط آرد، هم آموزد صبور
۵۹. غذا پختن هنر باشد ز مهر
۶۰. تا دهی بر سفره، عطر شام و ظهر
۶۱. سوزن آموزد تو را ظرافتی
۶۲. در میان دقت و لطافت، صیرفی
۶۳. شکر و قدردانی، اصل زندگی‌ست
۶۴. آن‌که ناسپاس شد، دور از کسی‌ست
۶۵. خوب گوش دادن هنر دارد اثر
۶۶. در دل واگوید آن راز و خبر
۶۷. فکر کردن، فکر خوب، اندیشه‌ور
۶۸. می‌دهد پرواز بر جان بشر
۶۹. دوست خوب آری، بجو با جست‌وجو
۷۰. تا بمانی در صف نیکان نکو
۷۱. حفظ یاران خوب، لطفی بس بلند
۷۲. دشمنی با دوست، باشد نارگند
۷۳. لوازم را اگر داری نگاه
۷۴. هم امانت‌دار باشی، هم پناه
۷۵. نقد را بپذیر چون جوهر نگر
۷۶. زر نگردد پاک، جز در بوته زر
۷۷. رازداری، اصل هر پیوند پاک
۷۸. تا نیفتد دل، به گرداب و هلاک
۷۹. نظم در برنامه، نقشه در عمل
۸۰. می‌دهد آرامشی بر هر دغل
۸۱. بگذری، بخشندگی آموختن
۸۲. دل شود آگاه از نیکو شدن
۸۳. صبر، دریایی‌ست پر از گوهران
۸۴. نیست دریا بی‌تلاطم در جهان
۸۵. چون بیاید مشکل و راهت ببند
۸۶. حل مسأله، سازد اندیشه بلند
۸۷. گل و گلدان را نگه دار ای پسر
۸۸. تا شوی مانند گل، با دردسر
۸۹. پیرامون را نکو بنگر ز نو
۹۰. تا ببینی نکته‌هایی مو به مو
۹۱. راست‌گو باش و وفادار و امین
۹۲. چون امین باشی، شوی در دل نگین
۹۳. صدق باشد پایه‌ی هر ارتباط
۹۴. در دروغ آید همیشه انقطاع
۹۵. وفا در کار و گفتار و نگاه
۹۶. بندگی باشد، نه تنها در پناه
۹۷. نوشتن را دوباره یاد گیر
۹۸. تا نویسی جان تو گردد ضمیر
۹۹. آینده‌نگری، نگاهی عاقل است
۱۰۰. مرد فردا، کس‌ست کز حال جُست

 

در ادامه، بخش دوم ابیات (شماره ۱۰۱ تا ۲۰۰) منظومه‌ی «مهارت‌ها» را تقدیم می‌کنم:


۱۰۱. مهارت، چراغِ ره اندیشه‌هاست
که بی‌نور آن، ظلمتِ هر کجا است

۱۰۲. مهارت بود قوتِ بازوی مرد
نبوغ و هنر را به فعلیت آورد

۱۰۳. مهارت، کلیدِ درِ کارهاست
به توفیق، تو را رهنمون می‌کند راست

۱۰۴. چو در خوی خود کسب مهری کنی
به دل‌های مردم تو راهی زنی

۱۰۵. مهارت در آداب گفتار خوش
کند مهرها را به دل‌ها تو کش

۱۰۶. مهارت در افکارِ سازنده‌ست
که آن گنجِ پنهانِ پاینده‌ست

۱۰۷. مهارت، به وقتِ خطر، عقلِ توست
نه غوغای بیهوده و خشم و جوست

۱۰۸. مهارت به فهمیدنِ خوب و بد
تو را می‌برد سوی رشدِ ابد

۱۰۹. مهارت در اندیشه‌ورزی ببین
که آرد ثمر در دلِ پاک دین

۱۱۰. مهارت به شعر و به آوای خوش
کند روح را نغمه‌پرداز و فَرح


۱۱۱. مهارت، صبوری در اوجِ خروش
که طوفان نمی‌بردت بی‌هوش

۱۱۲. مهارت، دل آرام در لحظه‌هاست
نه بی‌تابی و تندخوئی و کاست

۱۱۳. مهارت، پذیرش، اگر نقد شد
که هر کس بدان راهِ رشدش گشود

۱۱۴. مهارت، تحمل به حرفِ خلاف
نه فریاد و طغیان، نه لج و نه عاف

۱۱۵. مهارت، ادب در شنیدن بود
که هم احترام آفرینن بود

۱۱۶. مهارت، سخن‌های موزون و خوش
که گاهی به یک لب، شود درد کش

۱۱۷. مهارت، خوش‌خط نوشتن نگر
که چون آینه باشد از بحر و بر

۱۱۸. مهارت، نگاهِ دقیق به کار
که غفلت برد از تو فرصت، نه‌بار

۱۱۹. مهارت، درون را کند پاک و ناب
که خشم و حسد را کند فتحِ باب

۱۲۰. مهارت، رهِ دوستی را شناخت
که با او دل از تیرگی‌ها گداخت


۱۲۱. مهارت، محبت به گل‌های باغ
که با مهر، گردد جهان بی‌چراغ

۱۲۲. مهارت، نگهداری از برگ و گل
که آموزد انسان شدن را به دل

۱۲۳. مهارت، وفا با رفیقانِ خویش
که آن کِشته گردد به صد باغ و بیش

۱۲۴. مهارت، شناسایی یار نکو
که در وقت سختی کند پشت‌گو

۱۲۵. مهارت، نگهداریِ دوستی
که آن گنجِ پنهانِ پایستگی

۱۲۶. مهارت، شناختِ رفیق بد است
که از چاهِ تردید، آید به دست

۱۲۷. مهارت، در بازی و شور و نشاط
که بر لب نشاند گل از صد صفات

۱۲۸. مهارت، در اندیشه و روشنی
که در ظلمتِ جهل، گردد سَنی

۱۲۹. مهارت، توانِ سخن سنج‌وار
که گوید به موقع، کند کارساز

۱۳۰. مهارت، شنیدن، ولی با حضور
نه چون جسم بی‌جانِ افتاده دور


۱۳۱. مهارت، گذشت از خود و مال و جان
که بوی خدایی دهد هر زمان

۱۳۲. مهارت، شجاعت در حق‌گویی است
نه آن خنده‌ای که پر از ننگ و بی‌هوی است

۱۳۳. مهارت، دروغ نگفتن چو کوه
که سنگین بود و سرافراز و نوح

۱۳۴. مهارت، صداقت به هنگام بیم
که آید به یاری چو پرواز و تیم

۱۳۵. مهارت، نترسیدن از حرف حق
که با او شود راه هموار و دق

۱۳۶. مهارت، نگاهِ عمیق و شگفت
که با آن شود رازها هم نهفت

۱۳۷. مهارت، تفکر ولی با حضور
که بی‌او، بود فکر مانند گور

۱۳۸. مهارت، عمل بر اساس شعور
که بی‌فکر گردد پُر از دود و شور

۱۳۹. مهارت، امید و نیایش به دل
که با آن شود کوه هم چون دُهل

۱۴۰. مهارت، صعود از دلِ رنج‌ها
که آرد تو را تا به اوجِ صفا


۱۴۱. مهارت، به کار و به سازندگی
نه بیکارگی یا ستیزندگی

۱۴۲. مهارت، نَیالودنِ دست و دل
به کارِ بد و شرمساری و غل

۱۴۳. مهارت، به اندازه مصرف نمود
نه اسراف و نه خست، نه سودِ کبود

۱۴۴. مهارت، نگه‌داشتن هر وسیله
که دانش، نباشد فقط در قبیله

۱۴۵. مهارت، تمیزی به هنگام کار
که آرد نشاطی به دل، ماندگار

۱۴۶. مهارت، اداره زمان در عمل
که آید ثمر چون ثریا ز دل

۱۴۷. مهارت، پژوهش، به اندیشه‌ها
که آرد تو را روشنی در خدا

۱۴۸. مهارت، سوال آفرین بودن است
که بر هر کلامت، یقین بودن است

۱۴۹. مهارت، سخن گفتنِ بی‌گزند
که از حرف نیکو، شود دل بلند

۱۵۰. مهارت، نگفتنِ آن رازِ دل
که باشد گره‌زن به طنز و هزل


۱۵۱. مهارت، نگهداری از حرف خویش
که هر واژه آید چو تیری ز نیش

۱۵۲. مهارت، شنیدن ز پیران خرد
که گفته‌شان، گنجِ دیرینه کرد

۱۵۳. مهارت، پذیرفتنِ حرف نو
که آید به فکرِ تو، صد جوی و جو

۱۵۴. مهارت، مدیریت جمعِ یار
که هر کس نیارد تو را در غبار

۱۵۵. مهارت، در نظمِ دل و نگاه
که آشفته‌گی، دشمنِ عقل و راه

۱۵۶. مهارت، توجه به اطراف خویش
که دانش از آن‌سو رسد، بیش و بیش

۱۵۷. مهارت، بهداشتِ تن، نیک‌رو
که با آن شود جان تو پاک و نو

۱۵۸. مهارت، نظافت به هنگام خواب
که با آن شوی پاک چون جامِ آب

۱۵۹. مهارت، در کار با دست و چشم
که بی‌دقتی، زاید افسون و خشم

۱۶۰. مهارت، سعی در خوش‌خط شدن
که با آن نگارِ دلت گل‌فَشَن


۱۶۱. مهارت، درکِ تفاوت‌ها
که از آن شود مهرِ فرصت‌ها

۱۶۲. مهارت، شکستنِ تعصبِ کور
که بی‌آن، بود فکرِ انسان صبور

۱۶۳. مهارت، امید در تاریکی است
که آن مشعلِ ره به نزدیک و نیست

۱۶۴. مهارت، تلاش در هر مسیر
که با آن شود خام، گوهری پیر

۱۶۵. مهارت، نگاهِ بلند به فردا
که با آن بود عمرِ این روز، زیبا

۱۶۶. مهارت، صبوری در کار سخت
که بی آن نیابی تو گنج و درخت

۱۶۷. مهارت، به اندازه گفتن سخن
نه بیهوده گفتن، نه ماندن چو مَن

۱۶۸. مهارت، بلندای همت شود
که با آن، زمین هم چو رحمت شود

۱۶۹. مهارت، توانِ تحمل درون
که با آن شوی چون درختی زبون

۱۷۰. مهارت، شناختِ وظیفه درست
که آن بر تو سازد همه کار پُست


۱۷۱. مهارت، ادب با پدر و‌ مادر است
که بر پایِ آن، عزتِ رهبر است

۱۷۲. مهارت، سلامت در دنیای نو
که در سایبر آرد تو را آبرو

۱۷۳. مهارت، درکِ رسانه‌ی نوین
که بازی نگردی به دستِ کمین

۱۷۴. مهارت، شناخت از ابزارِ کار
که با آن شوی چون یکی نامدار

۱۷۵. مهارت، سپاس از عطای خدا
که با آن شوی بنده‌ی با وفا

۱۷۶. مهارت، تشکر ز هر مهربان
که با آن رَود دوری و بدگمان

۱۷۷. مهارت، هنر در پذیرشِ نقد
که با آن شود فکر انسان، گُرد

۱۷۸. مهارت، توانِ پذیرشِ شکست
که با آن، ببینی تو فتحِ درست

۱۷۹. مهارت، توان در کنار آمدن
که با آن شود هر دل و جان، چمن

۱۸۰. مهارت، توانِ شنیدنِ نقد
که بر شعله‌ی فهم، گردد چو باد


۱۸۱. مهارت، نه تنها مهارت بود
که راهِ نجات از اسارت بود

۱۸۲. مهارت، تجلیِ عقلِ تَزک
که با آن، دل و جان، رود سوی حق

۱۸۳. مهارت، نگاهِ دقیق و بلند
که با آن شوی صاحبِ خرد و پند

۱۸۴. مهارت، توانِ همدلی با جهان
که آرد صفا را به دل‌ها عیان

۱۸۵. مهارت، به زیباییِ درکِ دل
که با آن شوی روشنی چون زحل

۱۸۶. مهارت، حضورِ تو در هر مجال
نه در غفلت و وهم و کارِ خیال

۱۸۷. مهارت، صداقت در گفت و گو
که بی آن شوی، گم شده در عدو

۱۸۸. مهارت، توانِ شناختِ خویش
که با آن شوی رهنما درِ پیش

۱۸۹. مهارت، تعادل در عشق و عقل
که با آن شوی از خطر، دور و نقل

۱۹۰. مهارت، توانِ صراحت ولی
نه با زخمِ حرف و نه با جدلی


۱۹۱. مهارت، تمرینِ انسان شدن
که با آن بود راهِ دل روشن

۱۹۲. مهارت، شنیدن، نه پاسخ سریع
که بی‌درک، گردد زبانت شریر

۱۹۳. مهارت، توانِ تفاهم، سکوت
که با آن بود گفت‌وگو بی‌سقوط

۱۹۴. مهارت، تعامل، بدون غرور
که دل‌ها کند شاد، چون بادِ نور

۱۹۵. مهارت، توانِ نگه‌داشتِ راز
که با آن شوی در نگاهِ خدا

۱۹۶. مهارت، توانِ صعود از شکست
که با آن شود راهِ تو پر ز شَست

۱۹۷. مهارت، هنر در پذیرشِ رنج
که با آن شوی آبدیده چو گَنج

۱۹۸. مهارت، هنر در کنار آمدن
که با آن بود زندگی گل‌فَشَن

۱۹۹. مهارت، هنر در نهادن هدف
که با آن شود عمرِ تو بی‌لهب

۲۰۰. مهارت، چراغی به راهِ حیات
که روشن کند ظلمتِ کائنات
۱۰۵. مهارت چو با فهم و دانش شود
درختِ فضیلت شکوفا شود
۱۰۶. مهارت بود مایه‌ی اعتبار
به انسان دهد شأن و هم اقتدار
۱۰۷. مهارت چو با نظم همراه شد
ز غوغای بی‌نظم، آگاه شد
۱۰۸. مهارت دهد قدرت انتخاب
شود زندگی روشن و مستطاب
۱۰۹. مهارت شود پله‌ی پیشرفت
که از خامی و سستی آید نجات
۱۱۰. مهارت کند خلقِ انسان کریم
شود عقل و احساس با هم مقیم
۱۱۱. مهارت بود قدرتِ ارتباط
که سازد دل و جان به هم انقیاد
۱۱۲. مهارت کند گفت‌وگو را روان
کند دوستی‌ها چو گل شادمان
۱۱۳. مهارت بود در سخن گفتن است
که معنا و لفظ آید از جان به دست
۱۱۴. مهارت، هنر در شنیدن بود
که دل را به دل آفریننده بود
۱۱۵. مهارت، تحمل به نقد و نظر
که گردد خردمند در بحرِ درر
۱۱۶. مهارت پذیرشِ گفتار تلخ
که سازد دل از رنجِ بیهوده سلخ
۱۱۷. مهارت، شنیدن به انصاف و مهر
که پرهیز داری ز تعصب چو قهر
۱۱۸. مهارت، شجاعت به هنگام حق
که ایستاده باشی در آن پیچ و شک
۱۱۹. مهارت بود در "نه" گفتن درست
که از فتنه‌ها گردد ایمن نخست
۱۲۰. مهارت، توانِ تصمیم بجا
که با عقل و دل باشد آن ماجرا
۱۲۱. مهارت، توان شناختِ خطاست
که انسان بداند چه چیزش سزاست
۱۲۲. مهارت، تمییز راه درست
به پرهیز از آن‌چه نباشد نبوست
۱۲۳. مهارت، خودآگاهی و خودشناسی
نخستین قدم در رهِ ناسپاسی
۱۲۴. مهارت درون‌نگری با صفاست
که جان را ز آلایش و غم رهاست
۱۲۵. مهارت چو گردد حجابِ نفس
کند راهِ دل را چو آیینه فَس
۱۲۶. مهارت، مهار خشم و غضب
که سازد دل و جان چو لاله‌رخ شب
۱۲۷. مهارت بود مهرورزی به خلق
که آرد نشاط و دهد عمرِ دَلْق
۱۲۸. مهارت، وفادار بودن به دوست
که بر دوستی باشد آن رنگ و بوست
۱۲۹. مهارت، نگهداری عهد و قول
که گردد درختِ صفا بی‌زوال
۱۳۰. مهارت، ادب در سخن با همه
که سازد دلت را چو دریای یَمه
۱۳۱. مهارت، دروغ نگفتن به کس
که باشد نشانی ز دل‌های بس
۱۳۲. مهارت، امانت‌نگه‌داری است
که در هر دلی اعتباری است
۱۳۳. مهارت، صداقت درون و برون
که باشد ز صد مهر، نقشِ فسون
۱۳۴. مهارت، گذشت و فداکاری است
که نیکوترین افتخاری است
۱۳۵. مهارت، صبوری به وقت بلا
که آرد ثبات و دهد کیمیا
۱۳۶. مهارت، سکوتِ به جای سخن
که باشد چو زر در خموشی وطن
۱۳۷. مهارت، توان در سخن‌چینی نه
که بگشاید آتش به باغِ مه
۱۳۸. مهارت، مراقب به گوش و زبان
که از فتنه‌ها باشی ایمن زمان
۱۳۹. مهارت، هنر در تعادل بود
که دل را به عقلانیت پل بود
۱۴۰. مهارت، توانش به وقت عمل
که از سستی و وهم باشد گسل
۱۴۱. مهارت، توان اداره‌ی زمان
که فرصت نباشد چو دودی نهان
۱۴۲. مهارت، برنامه‌ریزی به‌جا
که نگذاری عمر گردد هبا
۱۴۳. مهارت، تلاشِ پیوسته است
که سرمایه‌ی رشدِ هر دسته است
۱۴۴. مهارت، امید است و ناامیدی نه
که با عزم، گردد دل از غم رها
۱۴۵. مهارت، تحمل در افکارِ نو
که آرد به اندیشه‌ها رنگ و بو
۱۴۶. مهارت، پذیرشِ نقدِ دگر
که آید به جانت فروغِ هنر
۱۴۷. مهارت، تفکر درون‌سازگار
که باشد چراغی درون روزگار
۱۴۸. مهارت، تفکر به نیکو امور
که باشد چو شمسی در این شامِ دور
۱۴۹. مهارت، توانِ نگه‌داشت راز
که باشد تو را ز امتحان سرفراز
۱۵۰. مهارت، ادب در فضای مجاز
که باشی در آن‌جا چو عطرِ طراز
۱۵۱. مهارت، شناختِ ابزارِ نو
که باشی ز گردابِ جهل، روبرو
۱۵۲. مهارت، پژوهش و تحقیق ناب
که باشی تو پُرمایه، دور از شتاب
۱۵۳. مهارت، توانِ مطالعه است
که سرچشمه‌ی عقل و دانایی است
۱۵۴. مهارت، توانِ سخن با خرد
که آرد صفا، رَه بُوَد در برد
۱۵۵. مهارت، درون‌سازی و سیر جان
که باشی به آرامشِ جاودان
۱۵۶. مهارت، نگاهِ دقیق و بلند
که بیند نه تنها درخت، آسمند
۱۵۷. مهارت، شناختنِ دوستِ خوب
که با او شوی در مسیری مطلوب
۱۵۸. مهارت، نگهداریِ آن رفیق
که باشد چو گنجی در این راهِ نیک
۱۵۹. مهارت، توانِ مشورت کردن است
که گاهی نجات از خطر بردن است
۱۶۰. مهارت، هنر در پذیرشِ شور
که پرهیز باشد ز رأی غرور
۱۶۱. مهارت، هنر در سپاس از کرم
که با آن شوی محترم بیش و کم
۱۶۲. مهارت، هنر در نگهداری گل
که آرد صفا در دلِ باغ و دل
۱۶۳. مهارت، توانِ به کار آمدن
نه بیهوده عمرِ خود آکندن
۱۶۴. مهارت، کم‌مصرفی در نیاز
که آرد به دنیا امید و فراز
۱۶۵. مهارت، بهره‌وری از وسایل است
که کمتر شوی در جهان دست‌بسته است
۱۶۶. مهارت، نگهداری اشیا به‌جا
که آرد ثبات و دهد ماجرا
۱۶۷. مهارت، گره‌زدن کارها
که با آن نباشی اسیر خطا
۱۶۸. مهارت، توانِ بریدن درست
که با قیچی آید به تو نظم و سُست
۱۶۹. مهارت، توانِ خوش‌خط نوشت
که خط، آینه‌ست از روانِ به‌کِشت
۱۷۰. مهارت، توانِ نوشتن بود
که گنجی ز دانش به دامن بود
۱۷۱. مهارت، سرودن به شعر و تران
که آید به دل نغمه‌های نهان
۱۷۲. مهارت، بیانِ لطیف و سخن
که گردد پیامِ دلت روشن
۱۷۳. مهارت، دکلمه با حس و شور
که سازد دل و جان چو بزمِ سرور
۱۷۴. مهارت، توان درست خوردن است
که در آن سلامت نهفته‌ست و هست
۱۷۵. مهارت، رعایت بهداشت ناب
که با آن نیاید به تو پیچ و تاب
۱۷۶. مهارت، کارِ گروهی و یار
که با هم توان کرد کارِ هزار
۱۷۷. مهارت، درونِ خود آرام‌کرد
که با آن شوی خویشتن‌دار و فرد
۱۷۸. مهارت، توانِ درست راه‌رفتن
که باشد تو را قامتِ راست‌تن
۱۷۹. مهارت، لباسِ مناسب‌گزین
که پوشش بود مایه‌ی عقل و دین
۱۸۰. مهارت، شناختِ فضای زمان
که باشی به هر حالتی در امان
۱۸۱. مهارت، خیالِ درست و بلند
که آید ز تصویرِ اندیشه‌مند
۱۸۲. مهارت، وفاداری اندر کلام
که آرد صفا، دور سازد ملام
۱۸۳. مهارت، صداقت به گفتارِ خویش
که گردد درونت ز آلوده‌کیش
۱۸۴. مهارت، رعایت به نظم امور
که با آن نیفتی درونِ غرور
۱۸۵. مهارت، توان نگهداری از گل
که باشی تو همدل به لطفِ ازل
۱۸۶. مهارت، تماشای دنیای پیر
که یابی در آن آیه‌های ضمیر
۱۸۷. مهارت، توانِ درست دیدن است
که آگاه از راز و از چیدن است
۱۸۸. مهارت، هنر دیدنِ خوب‌ها
که از آن شود دل چو آیینه‌ها
۱۸۹. مهارت، تدبر در احوال خلق
که آموزی از خوی انسان و دلق
۱۹۰. مهارت، هنر در گذشتِ به‌موقع
که آرد صفا، بردارد افق
۱۹۱. مهارت، توان صبورانه زیستن
که از زخم‌ها نیز، گل‌ها بچین
۱۹۲. مهارت، توانِ مسأله‌حل‌کن
که یابی به پیچیده‌ها هم سخن
۱۹۳. مهارت، شناختِ جهانِ درون
که باشی در آن‌جا چو بختِ فزون
۱۹۴. مهارت، هنر در تعقل‌گری
که آید تو را آسمان‌پروری
۱۹۵. مهارت، هنر دیدنِ نکته‌ها
که باشی تو بینا به زوایه‌ها
۱۹۶. مهارت، نگاهِ جهانی شدن
که باشی تو دانا و اهل فنن
۱۹۷. مهارت، نگاهِ دقیقِ بلند
که افق‌ها نماید به رویت پسند
۱۹۸. مهارت، تلاشِ تو با جان و دل
که سازد رهِ روشنت با عمل
۱۹۹. مهارت، مهارت به زیبا شدن
نه تنها به ظاهر، به معنا شدن
۲۰۰. مهارت، هدف داشتن در حیات
که با آن رود دل به سوی نجات
۲۰۱. مهارت، هدف داشتن اندر مسیر

که باشی تو آگاه از راهِ سیر
۲۰۲. مهارت، توانِ رسیدن به آن
که باشی تو در فتح هر آسمان
۲۰۳. مهارت، شناختِ توان خویش
که پروا نکنی از کم و بیشِ خویش
۲۰۴. مهارت، شهامت به اظهار خویش
نه پنهان شوی در حجابِ پریش
۲۰۵. مهارت، نترسیدن از انتقاد
که آید تو را لطفِ فتح و جهاد
۲۰۶. مهارت، هنر در عذر و پوزش
که باشی تو پاکیزه از خشم و کش
۲۰۷. مهارت، توکل به هنگام کار
که باشی به امید، روشن‌نگار
۲۰۸. مهارت، شناسایی فرصت به‌هنگام
که باشی نه افسوس‌خور، نه ملام
۲۰۹. مهارت، شناختِ زمانِ گذر
که آرد به جانت ز حکمت ثمر
۲۱۰. مهارت، هنر در تغافل گهی
که آرام سازد دلِ آگهی
۲۱۱. مهارت، گذشتن ز سودِ دنی
که آرام‌گیری به باغِ غنی
۲۱۲. مهارت، سکون در میانِ خروش
که یابی در آن لحظه‌ها عقل و هوش
۲۱۳. مهارت، هنر در سکوتِ شکیب
که گاهی بُوَد خطبه‌ای بی‌نصیب
۲۱۴. مهارت، هنر در نگاهِ عمیق
که دریابی از قطره‌ها رازِ نیک
۲۱۵. مهارت، تماشای دردِ بشر
که از آن شوی در جهان معتبر
۲۱۶. مهارت، نترسیدن از زخم‌ها
که زخم است پنهان گلِ اشک‌ها
۲۱۷. مهارت، هنر در طلب از خدا
که باشد دل از غیر او در رضا
۲۱۸. مهارت، شناختنِ حدّ خود
که باشی نه مغرور و نه بی‌سُد
۲۱۹. مهارت، قناعت به دارایی است
که آرامش اندر کفایی است
۲۲۰. مهارت، توان زیستن با کم است
که در آن جهانِ بزرگی نهفته است
۲۲۱. مهارت، شناختِ هنرهای نو
که باشی به فردا چو نوری فرو
۲۲۲. مهارت، تطبیقِ ذهن و زمان
که باشی ز دوران همیشه امان
۲۲۳. مهارت، هماهنگی با گروه
که از آن شوی رهبرِ سبز و کوه
۲۲۴. مهارت، پذیرشِ ضعفِ دگر
که باشی تو همیار و یارِ هنر
۲۲۵. مهارت، توانِ اصلاحِ خود
که باشی به هر نقد، آماده و سد
۲۲۶. مهارت، دگرگونی از درون
که آرد تو را تا به قصرِ فسون
۲۲۷. مهارت، هنر در نگاهِ امید
که از آن شوی در جهان سرنوشت‌دید
۲۲۸. مهارت، پرهیز از خودبینی است
که آن فتنه‌ی جانِ اهلِ زینی است
۲۲۹. مهارت، محبت به خَلقِ خدا
که باشی تو در محضر کبریا
۲۳۰. مهارت، هنر در دعا کردن است
که در آن نجات از بلا بودن است
۲۳۱. مهارت، هنر در عبادت به شور
که باشد تو را مایه‌ی رشکِ حور
۲۳۲. مهارت، شناختِ صفای نماز
که باشد تو را خلوتی از نیاز
۲۳۳. مهارت، سکوتی به وقت قنوت
که دل را کند پاک از هر سقوط
۲۳۴. مهارت، هنر در قرائت به دل
که جاری شود آیه چون آبِ سل
۲۳۵. مهارت، عمل کردن آن‌چه شنید
نه گفتن به تکرارِ حرفِ امید
۲۳۶. مهارت، وفاداری اندر عمل
نه تنها شعارِ بلند از دغل
۲۳۷. مهارت، هنر در ادب با خدا
که باشی تو در سایه‌ی کبریا
۲۳۸. مهارت، شناختنِ نقشِ مرگ
که باشی تو بیدارتر از تَرَک
۲۳۹. مهارت، نگاهِ ابد را شناخت
که این عمر، پل بود تا صبحِ باخت
۲۴۰. مهارت، هنر در وداعِ جهان
که آسان شوی در گذر از زمان
۲۴۱. مهارت، نگاهِ به لطفِ قضا
که باشی تو در حلقه‌ی آشنا
۲۴۲. مهارت، توان زیستن با غم است
که در آن، فروغِ توسل هم است
۲۴۳. مهارت، سکوتِ درون از هوس
که دل را کند نورِ عرفان و بس
۲۴۴. مهارت، گذشت از حقوقِ خویش
که باشی تو هم‌دوشِ سبز و ریش
۲۴۵. مهارت، هنر در دعا با حضور
که باشد دل از ذکر حق پرغرور
۲۴۶. مهارت، هنر در نهادنِ یاد
که باشی تو در جانِ مردم چو باد
۲۴۷. مهارت، هنر در نثارِ سخا
که آید بر آن‌کس بهشتِ جزا
۲۴۸. مهارت، هنر در شجاعت به مهر
که دل را کند در محبت سپهر
۲۴۹. مهارت، توانِ محبت‌پذیر
که باشی تو در جمع، یاری اثیر
۲۵۰. مهارت، شناختنِ وقتِ خواب
که جسم از نشاط آید اندر شتاب
۲۵۱. مهارت، هنر در تغذیه‌ی ناب
که آرد به تن بهره‌ای بی‌عذاب
۲۵۲. مهارت، توان ورزش به‌گاه
که باشد نشاطی درونِ پگاه
۲۵۳. مهارت، توان نفس‌گیری است
که با آن توازن، مدیری است
۲۵۴. مهارت، هنر در تعادل غذا
که آید ز آن عمر، بی‌ابتلا
۲۵۵. مهارت، توانِ مراقبت تن
که آرام گیرد در آن جان و فن
۲۵۶. مهارت، شناختنِ دارو است
که هر درد، راهِ نجاتی نکو است
۲۵۷. مهارت، شناختِ طبیعت به جان
که باشی تو با آن چو ماه و جهان
۲۵۸. مهارت، نگاهِ پر از حسِ سبز
که باشد به دل برگِ امید و لبز
۲۵۹. مهارت، توانِ پرورش گل
که دل را کند چون بهشتی ز دل
۲۶۰. مهارت، توان نگهداری حیوان
که آرد تو را در صفایِ جهان
۲۶۱. مهارت، هنر در گذار از خشم
که دل را کنی آینه از طلسم
۲۶۲. مهارت، هنر در فروبردن آه
که از آن نیفتی ز قله به چاه
۲۶۳. مهارت، شناختِ زبان نگاه
که بی‌حرف گویی حدیثی چو ماه
۲۶۴. مهارت، شناختنِ معنوی
که باشی تو از جانِ خود رضوی
۲۶۵. مهارت، توانِ شناختِ فطرت
که در آن بُوَد گوهرِ بی‌نکرت
۲۶۶. مهارت، هنر در سکونِ شهود
که باشی به لطفِ حقیقت وجود
۲۶۷. مهارت، ز قرآن گرفتن پیام
که باشی تو روشن چو خورشید و شام
۲۶۸. مهارت، شنیدن به صوتِ دعا
که آرامش آرد به جان و نوا
۲۶۹. مهارت، نوشتن ز اسرارِ دل
که گردد روان‌ت را آیینه‌دل
۲۷۰. مهارت، هنر در خموشیِ خاص
که آید به جانت خروشِ خلاص
۲۷۱. مهارت، توانِ نگاهِ خدا
که در هر کسی یابی آن آشنا
۲۷۲. مهارت، هنر در نهادن اثر
که با آن شوی جاودان در نظر
۲۷۳. مهارت، نگاهِ به انسانِ نو
که یابی به دل شعله‌ای پرسبو
۲۷۴. مهارت، هنر در صعودِ درون
که بینی تو رب را در آن سرِ خون
۲۷۵. مهارت، توان رجعت از خطا
که باشی تو روشن، نه در ابتلا
۲۷۶. مهارت، نگاهِ به عمقِ گناه
که آرد پشیمانی و راه‌راه
۲۷۷. مهارت، هنر در تضرع‌گری
که گردد روان‌ت پر از مشتری
۲۷۸. مهارت، هنر در بقا با خدا
که باشی فنا، لیک در مرتضا
۲۷۹. مهارت، هنر در حضورِ دل است
که هر لحظه‌اش، لحظه‌ای کامل است
۲۸۰. مهارت، یقین در میانِ شک است
که از آن تو را مایه‌ی درک است
۲۸۱. مهارت، شهودِ درونِ جهان
که باشی تو همراه با هر مکان
۲۸۲. مهارت، تجلی‌ست از نورِ دوست
که بر جانت آید چو بارانِ پوست
۲۸۳. مهارت، توانِ رضایت به قسمت
که آرام گردی، بری از حسرت
۲۸۴. مهارت، هنر در تبسم به غم
که آید ز دل همچو گل در ارم
۲۸۵. مهارت، هنر در نوازش به جان
که باشی تو تسکینِ داغِ زمان
۲۸۶. مهارت، هنر در شنیدن سکوت
که در آن بیابی هزاران قنوت
۲۸۷. مهارت، توانِ شناختِ وجود
که بینی خدا را در آن بی‌حدود
۲۸۸. مهارت، هنر در نهادِ خموش
که دل را رساند به عرفان و نوش
۲۸۹. مهارت، شناختنِ "من" به "او"
که در آن نباشد نه من، نه سبو
۲۹۰. مهارت، گذشت از غرور و منی
که باشی تو در کوی اهلِ فنی
۲۹۱. مهارت، سکون در خروشِ هوی
که با آن شوی هم‌دلِ روشن‌روی
۲۹۲. مهارت، هنر در وصالِ به حق
که باشی تو در خانه‌ی لایق و فَق
۲۹۳. مهارت، شناختِ طریقِ وصال
که با آن شوی بر بلندِ جمال
۲۹۴. مهارت، فناء در رضای ولی
که باشی تو در محضرِ متعلی
۲۹۵. مهارت، حضور است در هر نفس
که باشی تو لبریز از آن جُرَس
۲۹۶. مهارت، در آخر شود سرنوشت
که باشی تو باقی به یارِ بهشت
۲۹۷. مهارت، همان زندگی کردن است
که از مرگ، راهِ سِپُردن است
۲۹۸. مهارت، ز هر فن رهی سوی اوست
که هر راه، بی‌او شود رنگ و سوست
۲۹۹. مهارت، هنر در فنای تمام
که باشی تو باقی در آن نور و نام
۳۰۰. مهارت، کلید نجاتِ بشر
که بر هر دلی می‌نشیند چو دُرّ

در این سرود مهربانی و کمال،
سیصد چراغ افروختیم از وصال

هر مهارتی گامی‌ست سوی رشد،
چون ریشه‌ای پنهان درونِ سُبُک‌کُشِد

از «درست دیدن» تا «نغمه‌سرایی»،
از «ساده زیستن» تا «آینده‌گشایی»

هر بیت، نه صرفاً هنر یا فن است،
بل پله‌ای‌ست تا به جان، ایمن است

زین پله‌ها گر دل سفر آغاز کرد،
راهی شد و سوی آسمان پرواز کرد

مهارت، آیینه‌ی تدبیر ماست،
راز بقا در راه تقدیر ماست

ای جان! اگر خواهی وصال و قرار،
در سایه‌ی این مِهارت آیت‌نگار

باید شوی خویش را آگاه‌تر،
هر روز از دی، کمی دل‌خواه‌تر

تو مِهر و صبر و ادب را یاد گیر،
در خویشتن، نور خدا را پیداگیر

گر مهرت از جان و دل آغاز شد،
دنیا به لبخند تو آواز شد

این شعر، اگرچه به پایان رسید،
اما رهِ رشد، تازه در دل دمید

با کمال میل، در ادامه، نتیجه‌گیری نثری منظومه‌ی مهارت‌ها را با لحنی ادبی، تأمل‌برانگیز و جمع‌بندانه ارائه می‌کنم:

 نتیجه‌گیری

منظومه‌ای که پیش روی ماست، تنها مجموعه‌ای از ابیات موزون نیست، بلکه نقشه‌ی راهی است برای تربیت انسان؛ انسانی که می‌خواهد در طوفان زندگی، خود را گم نکند، در هیاهوی اطلاعات و توقعات، شخصیت خود را حفظ کند، و در مسیر کمال، گامی هرچند کوچک بردارد.

در این منظومه، سیصد مهارت، به‌مثابه‌ی سیصد چراغ، مسیر رشد فردی، ارتباطی، اخلاقی، اجتماعی، معنوی و عملی را روشن کرده‌اند. این مهارت‌ها نه به‌عنوان «دانش نظری» بلکه به‌عنوان «هنر زندگی» معرفی شده‌اند؛ چرا که مهارت یعنی ترجمه‌ی دانایی به توانایی، و اتصال علم به عمل.

از مهارت درست لباس پوشیدن گرفته تا مهارت تفکر و رازدار بودن، از کنترل خشم تا مدیریت زمان، از ادب و شجاعت تا نقدپذیری و گذشت… هر یک از این‌ها بخش‌هایی از «وجود تربیت‌شده» را شکل می‌دهند.

در حقیقت، این منظومه می‌کوشد بگوید: انسان کامل، نه تنها با آموختن علوم، بلکه با تمرین مداوم مهارت‌ها به کمال می‌رسد. هر مهارت، پلی است بین «بودنِ امروز» و «شدنِ فردا»؛ و هر تمرین، یک قدم به‌سوی آن انسان آرمانی است که روح ما در حسرتش می‌سوزد.

امید آن است که این شعر بلند، نه فقط خوانده شود، بلکه گام‌به‌گام در زندگی تمرین گردد؛ تا در نهایت، به جایی برسیم که مهارت‌ها در وجودمان نهادینه شوند و آینه‌ی روشنی از انسانیت، خرد، و معنویت در وجود ما بدرخشد.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی 

  • ۰۴/۰۳/۱۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی